سخنان یکی از نخبگان جوان در دیدار با رهبر انقلاب
شاکلهی اسلامی نظامِ ما بر پایهی تفکر آزاد بنا گردیده و تأکید بر رهایی از وابستگی فکری و تحجر اندیشه در سخنان بنیانگذار انقلاب اسلامی، متفکر شهید استاد مطهری و بیانات جنابعالی به خوبی نمایان است و ریشهی آن بیشک در آیات فراوان قرآن و سیرهی اهل بیت(ع) قرار دارد. دانشگاه نیر منطقاً به دلیل پیوستگی با علم و نوآوری باید پرچمدار تفکر آزاد باشد.
در سخنان حضرتعالی پیرامون آزاداندیشی در دانشگاه بر دو محور تاکید شده است:
1. کرسیهای نظریهپردازی، نقد و مناظره
2. کرسیهای آزاداندیشی
علیرغم وجود تفاوتهای روشن و واضح ما به این دو نوع نشست فکری، باید اذعان نمود که هر دو این کرسیها بر پایهی آزاداندیشی و انتقاد سازنده بنا میشوند به بیان دیگر از لوازم آنها دو چیز است:
1. توان علمی مناسب برای بحث
2. وجود فرهنگ و فضای مناسب برای نقد و گفتوگو
دربارهی کرسیهای نظریهپردازی باید اشاره کرد که خلاء اصلی موجود در فضای دانشگاهی ما آن است که تفکر اجتهادی در علوم بهویژه علوم انسانی حاکم نیست و اساساً نوآوری روشمند هنوز ارزش به شمار نمیآید.
اما درباره کرسیهای آزاداندیشی که وظیفهی برگزاری آن را بر دوش ما دانشجویان نهادهاید، لازم است بیان شود که تلاشیهایی صورت گرفته ]است[ اگرچه با افکار مسئولان فاصله دارد. کرسیهای آزاداندشی نیازمند وجود روحیهی نقد پرسشگری، نگاه کلان و بلندمدت و التزام عملی به اخلاق مناظره و گفتوگو مانند التزام انصاف و حقیقت است که در دوران آموزشی دانشجویان چندان جایگاهی ندارد.
حاضر به پرداخت هزینه نیستیم
همچنین ثمردهی این کرسیها منوط به توان فکری مباحثهکنندگان است که آموزشهای لازم برای منطق و روش گفتوگو و تمرین مستمر بحث از جملهی این موارد است. اما گویی ما یعنی مجموعهی مسئولین، اساتید و دانشجویان تاکنون حاضر به پرداخت هزینههای گوناگون این کرسیها نبودهایم و البته برخی سؤالات وجود دارد.
به نظر میرسد که سه پایه برای چنین مباحثی لازم است، اما در جزئیات و حدود آن ابهاماتی وجود دارد. اولاً باید در مباحث گوناگون، افرادی به نمایندگی از شبکه بخش حضور داشته باشند، ثانیاً هر کسی باید روشن سازد که دقیقاً تحت چه عنوانی و براساس چه مکتب فکری سخن میگوید تا احیاناً افرادی با سوءاستفاده از بحث و عناوین به بیان دیدگاههای شخصی نپردازند. این امری که استاد شهید مطهری به آن تصریح نمودهاند. ثالثاً آنچه هر کسی صلاحیت شنیدن هر مبحث آن را ندارد و لازم است که حداقل دانش و توانمندی تحلیل را داشته باشد. با این وجود سه پرسش اساسی وجود دارد:
1. چگونه میتوان از فریبکاری برخی که با بهرهگیری از عناوین مکاتب و افراد مورد اطمینان، به طرح اندیشههای دیگر میپردازند جلوگیری کرد؟ مثلاً اگر میخواهد از اقتصاد لیبرالیستی دفاع کند، زیر پرچم لیبرالیست از آن دفاع کند نه زیر پرچم اسلام.
2. چه کسانی صلاحیت طرح چه مباحثی را دارند؟ آیا به صرف اینکه گفته شود اینجا دانشگاه است، میتوان شبهات اعتقادی را هم مثلاً در بین دانشجویان علم پزشکی و فنی مطرح کرد. اساساً مرز صلاحیت طرح مباحث کجاست؟ این مرز در محافل دانشگاهی و علمی کدام است؟
از سوی دیگر در رسانههای عمومی نیز آیا طرح هر مباحثی مجاز است؟ بهطور مثال حضرتعالی از ادامهی مناظرات انتخاباتی با رفع نواقص آن حمایت کردید. اما چندی پیش به برخی مشکلات مناظرات صدا و سیما اشاره فرمودید و بیان فرمودید که هر بحثی را نباید در رسانهی ملی مطرح کرد و طرح این مباحث در محافل تخصصیتر است. این سؤال وجود دارد که بدنهی عمومی جامعه باید با چه مباحثی درگیر شود و در مقابل، طرح کدام دسته موضوعات در رسانهها به نفع مردم نخواهد بود و باعث ایحاد تفرقه و فریب افکار عمومی خواهد شد؟
چه کسانی صلاحیت طرح چه مباحثی را دارند؟ آیا به صرف اینکه گفته شود اینجا دانشگاه است، میتوان شبهات اعتقادی را هم مثلاً در بین دانشجویان علم پزشکی و فنی مطرح کرد. اساساً مرز صلاحیت طرح مباحث کجاست؟ این مرز در محافل دانشگاهی و علمی کدام است؟
3. آیا اساتید و نخبگان دانشگاهی اجازه آن را دارند که به بهانهی آزاداندیشی به طرح یکطرفهی مباحث خود که بعداً به زیر سؤال بردن ارزشهای بنیادی دینی و انقلابی بپردازند و بر ابهامات دانشجویان بیافزایند؟
پیشنهاد
1. آزاداندیشی نیازمند پرورش و حمایت از سوی مسئولیت مربوطه است اما بهطور مثال در شورای عالی انقلاب فرهنگی بسیاری از اعضای آن به دلیل اشتغالات فراوان علمی و اجرایی، در بسیاری از موارد حتی زمان کافی برای ایجاد و ارائهی دستاوردهای فکری خود را به صحن شورا ندارند. به نظر میرسد این نتیجه، بیش از اینکه به قابلیت و اهتمام افراد مورد محترم آن شورا برگردد به ساختار غیر چالاک آن برمیگردد. روشن است که اگر این شورا بتواند وظیفهی خود را به نفع احسن ایفا نماید، میتواند منشأ برکات و تحولات بزرگی در عرصهی علمی و فرهنگی انقلاب گردد.
2. لزوم تقویت مباحث مرتبط با آزاداندیشی و نقد در دوران پیش از دانشگاه. گنجاندن مباحث علمی مانند علم منطق، همچنین اخلاق نقد و مباحثه به همراه تمرین عملی مستمر گفتوگو و انتقاد روشمند در دوران پیش از دانشگاه از پیشنیازهای بهبود وضعیت فعلی است. همچنین لازم است که تا بنیهی فکری و عملی و مهارتی دانشجویان تقویت گردد. در وضع فعلی حتی غالب دانشجویان علوم انسانی نیز فاقد حداقل توانمندی فکری برای حضور مؤثر در عرصهی آزاداندیشی میباشند.
3. لازم است تا اساتید در کلاسهای درس به نقد و بررسی دروس بپردازند و اساساً این نکته به عنوان معیار ارزیابی دانشجویان و حتی معیار ارزیابی اساتید مطرح شود و همچنین در سطح بالاتر در میان اساتید نیز گفتوگوهایی جدی و انتقادی علمی همانند آنچه در حوزهها شاهد آن هستیم صورت گیرد. این مباحثات علمی چه در محافل رسمی تعیینشده برای این امر همانند جلسات پایاننامهها و همایشهای علمی و چه در محافل غیرسمی دوستانه نهادینه شود و از روالهای اداری شکلی اجتناب گردد.