[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
دشمنان انقلاب اسلامی همان کسانی هستند که ده پانزده سال قبل وارد منطقه شدند، شعارشان ایجاد امنیّت بود؛ امروز شما نگاه کنید کجای این منطقه امنیّت دارد؟ ناامنی سراسر این منطقه را گرفته؛ غرب آسیا و شمال آفریقا. وقتی به افغانستان حمله کردند، شعارشان مبارزهی با تروریسم بود [امّا] امروز تروریسم همهی منطقه را فرا گرفته؛ آن هم چه تروریسمی! تروریسم وحشی و خشن؛ تروریسمی که آدمهایش انسانها را -دشمنان خودشان را- زندهزنده در آتش جلوی چشم همه میسوزانند؛ از امکانات گوناگون فنّی هم استفاده میکنند برای اینکه این منظره را درست به چشم و باور همهی مردم دنیا منتقل کنند و منعکس کنند؛ تروریسم اینجوری! عناصر تکفیری امروز اینجور هستند؛ بچّه را در مقابل مادرش میکُشند، پدر و مادر را در مقابل فرزندانشان سر میبُرند. اینها آمده بودند تروریسم را در منطقه با این شعار و با این ادّعا -نمیگویم خواست واقعیشان این بود؛ شعارشان این بود- از منطقه برچینند؛ امروز کجای منطقه تروریسم نیست؟ آمده بودند به ادّعای خودشان دموکراسی ایجاد کنند؛ امروز مرتجعترین و مستبدترین و دیکتاتورترین رژیمهای این منطقه به کمک آمریکا و متّحدین آمریکا دارند سرِ پای خودشان میایستند و به جنایات خودشان ادامه میدهند. واقعاً یکی از مشکلات اساسی آمریکا این است؛ این مشکل به پَروپای سیاستمداران آمریکا هم پیچیده؛ حسابی درگیرند. از رژیمهایی حمایت میکنند که در طول سالهای متمادی شعار ضدّ دیکتاتوری و شعار حقوق بشری آنها با وجود این رژیمها نقض میشود؛ این الان در بین روشنفکران و نخبگان سیاسی و فکری آمریکا، حسابی مسئله ایجاد کرده؛ نمیتوانند جواب بدهند؛ این دشمن یک چنین موجودی است. دشمنی که در مقابل ما است، آن مسئلهی حقوق بشرش، آن مسئلهی دموکراسیاش، آن مسئلهی تروریسمش، آن مسئلهی ایجاد امنیّتش، آن مسئلهی صلح؛ میگفتند ما میجنگیم برای صلح؛ کو صلح؟ همهی منطقه را آلودهی به جنگ کردند؛ کجای این منطقه الان جنگ نیست؟ دشمن این است. آنکه انقلاب در مقابل او ایستاده، آنکه شما در مقابلش سینه سپر کردهاید، این است؛ یک چنین موجودی با اینهمه تناقض، با اینهمه نقطهی ضعف، با اینهمه خلل معرفتی و عملی؛ این است آن دشمن. بیانات در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامى1394/06/25 دشمنان انقلاب اسلامی همان کسانی هستند که ده پانزده سال قبل وارد منطقه شدند، شعارشان ایجاد امنیّت بود؛ امروز شما نگاه کنید کجای این منطقه امنیّت دارد؟ ناامنی سراسر این منطقه را گرفته؛ غرب آسیا و شمال آفریقا. وقتی به افغانستان حمله کردند، شعارشان مبارزهی با تروریسم بود [امّا] امروز تروریسم همهی منطقه را فرا گرفته؛ آن هم چه تروریسمی! تروریسم وحشی و خشن؛ تروریسمی که آدمهایش انسانها را -دشمنان خودشان را- زندهزنده در آتش جلوی چشم همه میسوزانند؛ از امکانات گوناگون فنّی هم استفاده میکنند برای اینکه این منظره را درست به چشم و باور همهی مردم دنیا منتقل کنند و منعکس کنند؛ تروریسم اینجوری! عناصر تکفیری امروز اینجور هستند؛ بچّه را در مقابل مادرش میکُشند، پدر و مادر را در مقابل فرزندانشان سر میبُرند. اینها آمده بودند تروریسم را در منطقه با این شعار و با این ادّعا -نمیگویم خواست واقعیشان این بود؛ شعارشان این بود- از منطقه برچینند؛ امروز کجای منطقه تروریسم نیست؟ آمده بودند به ادّعای خودشان دموکراسی ایجاد کنند؛ امروز مرتجعترین و مستبدترین و دیکتاتورترین رژیمهای این منطقه به کمک آمریکا و متّحدین آمریکا دارند سرِ پای خودشان میایستند و به جنایات خودشان ادامه میدهند. واقعاً یکی از مشکلات اساسی آمریکا این است؛ این مشکل به پَروپای سیاستمداران آمریکا هم پیچیده؛ حسابی درگیرند. از رژیمهایی حمایت میکنند که در طول سالهای متمادی شعار ضدّ دیکتاتوری و شعار حقوق بشری آنها با وجود این رژیمها نقض میشود؛ این الان در بین روشنفکران و نخبگان سیاسی و فکری آمریکا، حسابی مسئله ایجاد کرده؛ نمیتوانند جواب بدهند؛ این دشمن یک چنین موجودی است. دشمنی که در مقابل ما است، آن مسئلهی حقوق بشرش، آن مسئلهی دموکراسیاش، آن مسئلهی تروریسمش، آن مسئلهی ایجاد امنیّتش، آن مسئلهی صلح؛ میگفتند ما میجنگیم برای صلح؛ کو صلح؟ همهی منطقه را آلودهی به جنگ کردند؛ کجای این منطقه الان جنگ نیست؟ دشمن این است. آنکه انقلاب در مقابل او ایستاده، آنکه شما در مقابلش سینه سپر کردهاید، این است؛ یک چنین موجودی با اینهمه تناقض، با اینهمه نقطهی ضعف، با اینهمه خلل معرفتی و عملی؛ این است آن دشمن. بیانات در جمع فرماندهان نیروی زمینی ارتش1391/02/03 امروز ارتش یکی از مردمیترین نهادهای کشور ماست. بین نهادهای گوناگونی که ساختار کشور و نظام را تشکیل دادهاند، وقتی ارتش را نگاه میکنیم، میبینیم یکی از نزدیکترین به آحاد مردم، به تمایلات مردم، به احساسات مردم، و یکی از نزدیکترین به کمک به حرکت عمومی مردم است؛ این خیلی چیز قیمتدار و باارزشی است. درست است که ارتشها در دنیا با شعار حفظ منافع ملی به وجود میآیند و به کار گرفته میشوند، اما واقعاً همین جور است؟ ارتش آمریکا در عراق، ارتش آمریکا در افغانستان، منافع ملی آمریکا را حفظ کرد؟ ملت آمریکا از اشغال افغانستان سود برد؟ از کشتار مردم افغانستان خرسند و راضی شد؟ از این که سربازان مزدورش بیایند مردم را به گلوله ببندند، بعد جنازههاشان را مثله کنند، بعد با اجزای بدن آنها عکس یادگاری بگیرند، منافع آمریکا تأمین شد؟ اگر کسی از سران رژیم ایالات متحده بپرسد آقا شما این ارتش وسیع را، این تجهیزات مدرن و فوق مدرن را برای چه میخواهید، جوابشان این است: برای منافع ملی. اما آیا راست میگویند؟ همه جای دنیا تقریباً همین جور است. البته من ادعا نمیکنم تحقیقاً اینطور است - چون اطلاع کاملی نداریم؛ ممکن است در گوشه و کنار، این حرف مورد نقض هم داشته باشد - اما آنچه که ما دیدیدم و شناختیم، غالباً در دنیا همین جور است؛ ارتشها به اسم منافع ملی تشکیل میشوند، اما در خدمت منافع ملی نیستند؛ در خدمت جاهطلبیهای سیاسیاند. در طول تاریخ هم همین جور بوده. از اینجا بلند شوند، بیش از یک میلیون سرباز را بردارند ببرند طرف یونان - اینها افتخارات تاریخىِ طاغوت ماست؛ خشایار شاه - برای اینکه بتوانند یونان را بگیرند؛ بعد هم شکستخورده و کشتیشکسته و نابودشده برگردند به کشور. اینها برای منافع ملی نبوده. در طول تاریخ، ارتشهای دنیا - تا آنجائی که ما اطلاع داریم و تاریخ به ما نشان میدهد و من و شما میتوانیم دسترسی پیدا کنیم و امروز هم در دنیا مشاهده میکنیم - غالباً همین جور بودهاند؛ یا در خدمت قدرتطلبیهای شخصی بودهاند، یا در خدمت حفظ قدرتهای طاغوتی. بیانات در چهارمین کنفرانس حمایت از ملت فلسطین1387/12/14 شورای امنیت، یک روز اشغال فلسطین به وسیلهی گروههای تروریست جرار را سریعا به رسمیت شناخت و نقشی اساسی را در پیدایش و تداوم این ظلم تاریخی بازی کرد، و پس از آن چندین دهه همواره در برابر نسلکشیها، آوارهسازیها، جنایتهای جنگی و انواع جرائم گوناگون دیگر آن رژیم، سکوت رضایتآمیز کرد، و حتی هنگامی که مجمع عمومی رای به نژادپرستبودن صهیونیسم داد، نه تنها با آن همراهی نکرد، که در عمل ۱۸۰ درجه با آن فاصله گرفت. کشورهای زورگوی عالم که برخوردار از عضویت دائم در شورای امنیتاند از این مجمع جهانی همچون ابزار استفاده میکنند. نتیجه آنکه نه تنها این شورا به کار امنیت در جهان کمکی نمیکند بلکه هرجا که قرار است مفاهیمی همچون حقوقبشر یا دموکراسی و امثال آن، وسیلهی زیادهطلبی و سلطهی بیشتر آنان گردد،به کمک ایشان میشتابد و بر کارهای نامشروع آنان پوششی از فریب و دروغ میافکند. |