بهار کتاب
بهار کتاب اين ايامى را كه نمايشگاه كتاب در تهران برگزار مىشود، به نظر بنده بايد "بهار كتاب" ناميد. زيرا كتاب حقيقتاً مطرح مىشود و گروههاى زيادى از مردم- بهويژه جوانان- سراغ كتابفروشها مىروند. كتابفروشها، فروش خوبى از اين جهت دارند و كتاب هم واقعاً به دست مردم علاقهمند مىرسد. البته سليقه و توقع من اين است كه ما در طول سيصد و شصت يا شصت و پنج روز سال، هر روز به قدر يك روز اين نمايشگاه، فروش كتاب در كشور داشته باشيم. دل من اين را مىخواهد. اگر چنين هم بشود، زياد نيست؛ چون كشور ما كشورى متمدن و داراى تاريخ و فرهنگ است. كشور ما مثل برخى از ممالك دنيا نيست كه گذشتهى پربار و تاريخ و فرهنگ نداشته باشد. در كشور ما اگر مردم ده برابر آنچه آمار اعلام مىكند، كتاب بخوانند، خيلى زياد نخواهد بود و دور از توقع نيست. اما حالا كه چنين نيست، ايام نمايشگاه را بنده خيلى مغتنم مىشمارم. مصاحبه در پايان بازديد از نهمين نمايشگاه بينالمللى كتاب تهران - 22/02/1375
از این دکان به آن دکان! نمايشگاه كتاب، يكى از پديدههاى بسيار خوب و شيرين و پرفايدهى جمهورى اسلامى است. در گذشته، چنين چيزهايى را به ياد نداريم و سابقه ندارد. ميدانى است براى عرضهى بهترين و تازهترين عناوين كتاب، در متنوّعترين موضوعات. در سابق كه سراغ كتاب مىرفتيم، افراد كتابخواه و كتابخوان را مىديديم كه از اين دكان به آن دكان مىرفتند و چندين خيابان را مىگشتند تا بتوانند كتابهاى روز و تازه منتشر شده را پيدا كنند. اما اين نمايشگاه مىتواند همهى آنچه راكه مردم مىخواهند، در اختيارشان بگذارد. بهخصوص كه این نمايشگاه، بينالمللى است. مصاحبه در بازدید از ششمين نمايشگاه بينالمللى كتاب - 21/02/1372
نمایشگاه یادآوری لازم مىدانم كه به مردم عزيزمان و بهخصوص به قشر و نسلى كه با كتاب سر و كار و انس دارند، توصيه كنم كه با اينگونه نمايشگاهها و نمايشگاه كتاب، بالخصوص، ارتباط برقرار كنند. نمايشگاه كتاب، هم فرصتى است براى ناشران كه بتوانند منشورات و كارهاى جديد خودشان را در جايى در مقابل چشم بسيارى از مردم عرضه كنند و هم يك فرصت بسيار خوب است براى كتابخوانها كه بتوانند از تازهترين آثار، مطلع شوند. بنده با اينكه از فهرستها و اخبار كتاب و مطبوعات بىخبر نيستم، درعينحال، وقتى كه در نمايشگاه به هريک از غرفهها وارد مىشوم، مىبينم كتابها و عناوين زيادى هست كه ما از آنها خبر نداريم. چقدر خوب است كه كتابخوانها، با كتابهايى كه تازه منتشر شده، آشنا شوند و فرصت پيدا كنند آنها را بيابند، ببينند و از آنها استفاده كنند. چيز ديگرى هم كه در اين نمايشگاه كتاب است و من مىخواهم بر آن تأكيد كنم، اين است كه نمايشگاه كتاب، يك يادآورى است براى نسل اهل كتاب و كتابخوان كه هرچه بيشتر، به كتاب اقبال كنند و رو بياورند و با كتاب انس بگيرند. ...من، بهخصوص از جوانان، بهخصوص از طلاب و دانشجويان و معلمين خواهش مىكنم كه با كتاب انس پيدا كنند. البته اينها را كه مىگوييم تأكيد است؛ والا همهى نسلها، از جمله اهل كسب، كارگران، نويسندگان، زنان در خانهها و بيرون خانهها، كارمندان ادارات، اعضاى نيروهاى مسلح، همه و همه بايد با كتاب انس پيدا كنند. اين نمايشگاه فرصتى است براى اينكه شوق و عشق به كتاب در آنها بهوجود آيد. من كه در اين نمايشگاه شركت مىكنم، يك علتش، شوق ذاتى خودم به كتاب است، كه مايلم كتاب و كتابخانه و منشورات جديد را ببينم. يك علت هم به خاطر اين است كه اهميت اين كار را مىخواهم به جوانانى كه فرصت و توان جسمانى بيشترى از مثل من دارند، بگويم كه بياييد كتابها را ببينيد و از آنها استفاده كنيد. مصاحبه در پايان بازديد از پنجمين نمايشگاه بينالمللى كتاب تهران - 17/02/1371
باشگاه فرهنگی عمومی! در حقيقت نمايشگاه حالت باشگاه فرهنگى عمومى پيدا كرده است؛ و اين ويژگى خوبى است. اهل ادب، اهل علم، اهل فرهنگ، اهل ذوق، اهل شعر، اهل نويسندگى، اهل كتابخوانى، اهل نسخهشناسى و كسانى كه با مسائل فرهنگ و ادب و معلومات ارتباطى دارند، اينجا همديگر را جستجو مىكنند و مىيابند. در واقع نمايشگاه دارد ملتقا و محل ديدار اهل فرهنگ و كسانى مىشود كه به مقولهى فرهنگ علاقه دارند؛ و اين اتفاق بسيار خوبى است. مصاحبه در پايان بازديد از هفتمين نمايشگاه كتاب - 20/02/1373
از هر نمایشگاه کتابی خوشم میآید! به نظر من، نمايشگاه كتاب فىنفسه خوب است. اينجا در حقيقت ميعاد سالانهى اهل فرهنگ و دانش و ادب است. هركس كه دلى در گرو دانستن و فهميدن و خواندن و اين چيزها دارد، چشمش به اين نمايشگاه و در انتظار اين ميعاد سالانه است. آدم همچنان كه به اين فضاى بيرون نگاه مىكند، مىبيند كه متروس از جمعيت است و مردم به اينجا آمدهاند. پيداست كه مردم ما به مسائل فرهنگى و بهخصوص به كتاب علاقهمندند... من مجموعاً راضى هستم و همانطور كه گفتم، از هر نمايشگاه كتابى خوشم مىآيد و آن را دوست مىدارم. مصاحبه پس از بازديد از يازدهمين نمايشگاه بينالمللى كتاب - 05/03/1377
کتاب خریدن! متأسفانه نشد كتاب بخرم. كتابها را به من هديه مىدهند. من مىخواهم كتاب بخرم يا پول كتابها را بدهم؛ اما غالباً تا من كتابى را انگشت مىگذارم، ناشرين فوراً مىگويند: "اين مجانى است." و هرچه هم اصرار مىكنم پول بدهم، قبول نمىكنند. لذا من بعضى از كتابها را مىخواهم و واقعاً هم دوست دارم بخرم، منتها ناشرين حالا بعضى از روى رغبت و بعضى هم ممكن است در رودربايستى گير كنند؛ وقتى مىگوييم اين كتاب را بدهيد، مىگويند "آقا، قابلى ندارد!" و من نمىخواهم كه چنين وضعى پيش بيايد، لذا به خريد كتاب اقدام نمىكنم. با اين حال، ناشرين با محبت و مهربان، بعضى كتابهايى را كه فكر مىكنند دوست دارم، به من هديه مىكنند. مصاحبه در جريان بازديد از نمايشگاه كتاب - 26/02/1374
یک پیشنهاد! مىخواهم توصيه كنم كه اين كار را هم در سطح كشور و هم از لحاظ زمانى گسترش دهند. چه خوب است نمايشگاههايى در مراكز استانها تشكيل گردد يا انگيزههايى براى مطرح شدن موضوع كتاب ايجاد شود و همچنان كه اكنون به بهترين مؤلّفان، نويسندگان و مترجمان جايزه مىدهند، مثلاً بهترين كتابداران و بهترين كتابخانهداران را نيز تشويق كنند. مثلاً ببينند بيشترين كتابخانهها در كدام شهر است؛ در كدام محلّه است؛ مربوط به كدام قشر از قشرهاى مردم است و آنها مورد تشويق قرار گيرند. يعنى هر آنچه كه مربوط به كتاب و كتابخانه و كتابخوانى و توليد كتاب است، مورد توجّه و تشويق و تقدير قرار گيرد. مصاحبه در بازدید از ششمين نمايشگاه بينالمللى كتاب - 21/02/1372
|