• ب
  • ب
  • ب
مرورگر شما توانایی چاپ متن با فونت درخواستی را ندارد!
1397/07/09
گفتاری از آقای مرتضی سرهنگی؛

ناگهان سرباز شدن مردم ایران، کار دست دنیا داد!

در حاشیه‌ی دیدار راوی و نویسنده کتاب فرنگیس با رهبر انقلاب، آقای مرتضی سرهنگی مدیر دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری که خود نیز در این دیدار حضور داشت، به ارائه‌ی نکاتی درباره‌ی این جلسه پرداخت.

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_2.gif ظهر روز یکشنبه (هشتم مهرماه ۱۳۹۷) خانم فرنگیس حیدرپور و خانم فتاحی که تشریف آورده بودند برای رونمایی از تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب «فرنگیس»، بعد از اینکه نماز ظهر و عصر را به امامت رهبر انقلاب اقامه کردند، دیداری کوتاه با آقا داشتند. در حاشیه‌ی این دیدار، حضرت آقا بنده را خواستند و فرمودند که «خانم‌ها دارند در نوشتن خاطرات از آقایان جلو می‌زنند؛ به‌ویژه اینکه با احساس زنانه‌شان می‌نویسند.»

و این سخنِ کاملاً درستی است. بعضی‌ها وقتی می‌نویسند، مثل تکنیسین، پاراگراف‌ها را زیر هم می‌چینند و خروجی کار، یک کتاب بی‌احساسی درمی‌آید که هیچ تأثیری نمی‌گذارد؛ ولی وقتی خانم‌ها می‌نویسند، تأثیر کار متفاوت می‌شود. واقعیت آن است که صدای جنگ با خاطرات زنان بلندتر شنیده می‌شود؛ چون این‌ها مادرند و مادر می‌داند که وقتی یک سرباز جوان با صورت روی خاک می‌افتد، یعنی چه. این‌ها که دارند می‌نویسند با تمام وجودشان می‌نویسند و به‌عنوان یک مادر، بسیار احساس شریف و احساس پاکی دارند که خاطراتشان را می‌گویند.

رهبر انقلاب همچنین لطف کردند درباره‌ی من و آقای بهبودی گفتند که «شما خیلی زحمت کشیدید، خیلی کار کردید؛ و بروید یک برنامه‌ی بیست‌ساله برای ساماندهی وضعیت خاطرات جنگ بیاورید تا برای بیست سال آینده بتوانید کار را پیش ببرید.» ایشان در مراسم شب خاطره هم که چهارشنبه‌ی گذشته برگزار شد فرمودند که لازم است صد برابر آنچه کار کرده‌ایم کار کنیم. امروز هم فرمودند که بروید برای بیست سال آینده‌تان برنامه‌ریزی کنید. احتمالاً با توجه به سن ما گفتند «بیست سال» و خواستند که صد برابر آنچه الان هستیم، کار کنیم. این بیان ایشان، هم نشان‌دهنده‌ی اهمیت این کار است، هم نشان‌دهنده‌ی ظرفیت این کار است.

یک وقتی ما می‌گفتیم که این کار خاطرات جنگ، پایانی ندارد و پایان این کار از پایان عمر ما بیشتر است و این ما هستیم که دیگر نیستیم و کار نمی‌کنیم. در واقع این ادبیات به‌عنوان یک دارایی ملی -مثل نفتی که از چاه‌ها می‌جوشد- است؛ مثل نفت که در دل زمین پنهان است، این خاطرات هم در دل این اجتماع پنهان است. شما باید حفاری کنید تا این سرمایه‌ها را پیدا کنید و استخراج کنید. باید بروید، باید مهندس‌ها باشند و بروند و از روی نقشه، این دارایی ملی را استخراج کنند؛ و این سرمایه بیاید به‌عنوان یک انرژی معنوی در اختیار جامعه قرار بگیرد. همه‌جای دنیا این‌جوری است؛ سربازهای زمانِ جنگ پیر می‌شوند اما دنیا خاطرات این‌ها را جوان نگه می‌دارد، چون پُر از انرژی و پُر از فداکاری است. آن‌وقت این خاطرات و این انرژی معنوی را در یک شرایط سخت وارد اجتماعشان و وارد جامعه‌شان می‌کنند و مشکلاتشان را با این حل می‌کنند؛ مشکلاتشان را با نشان دادن سربازانشان حل می‌کنند.
دانلود با کیفیت پایین | دانلود با کیفیت بالا
در جنگ‌های دفاعی مثل جنگ ما، مدافعان، دیگر زن نیستند، پیر نیستند، جوان نیستند، بچه نیستند، بلکه همه سربازند. این ناگهان سرباز شدن مردم ایران، کار دست دنیا داد. دنیا تمام محاسباتش برای حمله به ما درست بود؛ اینکه ایران ارتش ندارد، سازماندهی ندارد و هیچ‌چیز ندارد را درست محاسبه کرده بودند اما فکر نمی‌کردند که این مردم ناگهان سرباز بشوند؛ و فرنگیس نمونه‌اش است؛ زنی که ناگهان سرباز شد.