• ب
  • ب
  • ب
مرورگر شما توانایی چاپ متن با فونت درخواستی را ندارد!
1396/11/16
شاخصی برای رفتارشناسی رهبر انقلاب:

درصف مردم

سرمقاله‌ی نشریه خط حزب‌الله(شماره صدونوزدهم)
سال ۱۳۸۲ و در ایام نزدیک به انتخابات مجلس هفتم، برخی از نمایندگان مجلس ششم که در عدم تصویب طرح حذف نظارت استصوابی شورای نگهبان ناکام مانده بودند، در اعتراض به این مسأله، در مجلس تحصن کردند. بلافاصله بعد از این اتفاق، تعدادی از اعضای کابینه‌ی دولت وقت، و برخی از معاونان وزرا نیز در راستای حمایت از متحصنین، تهدید به استعفا کردند. تصور آنان این بود که با تداوم ایده "خروج از حاکمیت"، می‌توانند نظام را متقاعد به پذیرش نظرات خود کنند. قدم بعدی آنان این بود که از برگزاری انتخابات مجلس هفتم در موعد مقرر سر باز زدند. پانزدهم بهمن‌ماه ۸۲ اما رهبر انقلاب در دیدار با جمعی از مردم، صراحتا اعلام کردند که «انتخابات باید در موعد خود - روز اوّل اسفند - بدون حتّی یک روز تأخیر انجام گیرد.» همین‌گونه هم شد و انتخابات، در موعد مقرر برگزار شد. ده سال بعد، رهبر انقلاب، با تکرار خاطره‌ی آن اتفاق چنین می‌گویند: «خیلی‌ها خواستند انتخابات را کمرنگ کنند، از وقت مقرر عقب بیندازند، حضور مردم را در آن کمرنگ و بی‌رونق کنند - برای این کار، انگیزه داشتند- اما نتوانستند؛ تا امروز نتوانستند، بعد از این هم به توفیق الهی نخواهند توانست.»(۱۳۹۲/۰۲/۱۶)


* باور صادقانه به مردم‌سالاری دینی
حضور مردم در انتخابات، آنقدر برای رهبر انقلاب اهمیت دارد که آن را «نعمتی بزرگ» برای کشور دانسته و عدم حضور مردم را «مصیبت» تلقی کرده‌اند. «مصیبت، آن‌روزی است که مردم پشت کنند به صندوق رأی؛ این مصیبت است؛ و دشمن این را می‌خواهد... آرزو می‌کنند و انتظار می‌کشند روزی را که نود درصد مردم پای صندوق‌ها شرکت نکنند... می‌گویند... باید کاری کنیم که نود درصد مردم پای صندوق‌های رأی نیایند؛ مصیبت آن است. بنده آن را می‌بینم. حضور مردم پای صندوق رأی، یک نعمت بزرگی است.»(۱۳۹۶/۰۳/۱۷)

سؤال آن است که «آنها چرا انگیزه دارند انتخابات را کمرنگ کنند؟»(۱۳۹۲/۰۲/۱۶) جواب آن مشخص است، چون جمهوری اسلامی، اقتدارش مبتنی بر "مردم" و حضور آنهاست. «دشمن می‌داند که قوام جمهوری اسلامی، متکی به رأی و حضور مردم است. در جمهوری اسلامی اگر مردم در صحنه نباشند، جمهوری اسلامی چیزی نیست.»(۱۳۹۲/۰۲/۱۶) به‌همین علت هم هست که رهبر انقلاب می‌گویند: «من مردمسالاری دینی را صادقانه قبول کرده‌ام.»(۱۳۹۶/۱۰/۱۹) نتیجه‌ی این باور آن است که اگرچه ممکن است دولت‌ها، در برخی "جهت‌گیری‌های خرد" یا "روش‌ها" با سلیقه‌های متفاوت عمل کنند، اما رهبر انقلاب خود را ملزم به کار و کمک کردن به آنان می‌دانند. «هرکسی را که این مردم انتخاب بکنند، ما او را رئیس می‌دانیم، او را مسئول می‌دانیم، کمک به او را لازم می‌دانیم و وظیفه‌ی خودمان می‌دانیم.»(۱۳۹۶/۱۰/۱۹) در حقیقت، حمایت رهبر انقلاب از دولت‌ها، حمایت از رأی مردم، و به تبع آن، حمایت از هر اقدامی است که منجر به حل مشکلات مردم می‌شود. به سخن دیگر، حمایت از دولت‌ها، حمایت از رأی مردم است.
 
* از ارائه‌ی راهکار تا هشدار و اوقات‌تلخی
البته این پشتیبانی و حمایت رهبر انقلاب از مسئولین اجرایی کشور که بی‌واسطه یا باواسطه انتخاب مردم هستند گونه‌های متفاوتی دارد. گاهی با ارائه‌ی "راهکار درست و جامع" برای خروج از نواقص و اشکالات است، مانند ابلاغ سیاست‌های اقتصاد مقاومتی. «اگر ما بخواهیم مشکل رکود را حل کنیم، مشکل تولید داخلی را حل کنیم، بخواهیم مسئله‌ی بیکاری را حل کنیم، بخواهیم گرانی را مهار کنیم، علاج همه‌ی اینها در مجموعه‌ی مقاومت اقتصادی و اقتصاد مقاومتی گنجانده شده است. اقتصاد مقاومتی شامل همه‌ی اینها است. می‌شود با اقتصاد مقاومتی به جنگ بیکاری رفت؛ می‌شود به جنگ رکود رفت؛ می‌شود گرانی را مهار کرد؛ می‌شود در مقابل تهدیدهای دشمنان ایستادگی کرد؛ می‌شود فرصت‌های بسیاری را برای کشور ایجاد کرد و از فرصت‌ها استفاده کرد؛ شرطش این است که برای اقتصاد مقاومتی کار و تلاش انجام بگیرد.»(۱۳۹۵/۰۱/۰۱)

گاهی حمایت از طرح‌هایی است که دولتمردان، آنها را راهکار حل مشکلات می‌دانند، مانند حمایت رهبر انقلاب از مذاکره‌کنندگان دولت یازدهم در ماجرای مذاکرات هسته‌ای. رهبر انقلاب، اگرچه از ابتدا با شناخت درست از رفتار دشمن و تجربه‌های سی ساله‌ی انقلاب اسلامی، به فرجام مذاکرات «خوشبین» نبودند و به تبع آن، چاره‌ی مشکلات کشور را در مذاکره و توافق با کشورهای غربی نمی‌دانستند، اما به دلیل آنکه، دولتمردان تصور می‌کردند که راه رهایی از "تحریم‌ها" و درنتیجه، "گشایش اقتصادی"، از طریق توافق هسته‌ای است، اجازه‌ی مذاکرات را به آنان دادند.  

و گاهی نیز، به دلیل اطلاع دقیق از مشکلات و مطالبات واقعی مردم از سویی، و عدم رسیدگی به آن مشکلات از طرف مسئولین از سویی دیگر، در جلسات خصوصی مکررا به آنان تذکراتی داده‌اند. تذکراتی که بعضا با "هشدار" یا حتی "اوقات‌تلخی" همراه بوده است. «بعضی‌ها گله می‌کنند که چرا فلانی تذکّر نمی‌دهد؛ نخیر، بنده زیاد تذکّر می‌دهم. اینکه می‌بینید من گاهی علناً یک‌چیزی می‌گویم، این یک‌دهمِ تذکّرات و اوقات‌تلخی‌ها و هشدارهای ما با این آقایان نیست. در جلسات حکومتی، بنده غالباً تذکّر، هشدار و مطالبه، زیاد دارم. اینجور هم نیست که ما از قضایا مطلع نباشیم؛ حالا بعضی‌ها می‌گویند فلانی از فلان قضیه مطلع نیست؛ بنده از آن مسائل اجتماعی و عمومی و اساسی‌ای که مردم از آنها مطلع می‌شوند، باید ده برابر آنها مطلع باشم و الحمدلله هستم... آنچه من گاهی علنی می‌گویم، یکدهم آنچه در جلسات خاص با آقایان عرض می‌کنیم هم نمی‌شود؛ گاهی هشدار می‌دهیم، گاهی دعوا می‌کنیم.»(۱۳۹۶/۱۰/۱۹)

این موضوعاتی که مطرح شد، نمونه‌ها و بخش‌هایی از مجموعه‌ی اقدامات و کنش‌های رهبر انقلاب است برای حل مشکلات مردم، که نتیجه‌ی آن، تقویت حکومتی است که به‌دنبال پیاده‌ساختن احکام اسلامی در کشور است. اگرچه روش‌های رهبر انقلاب فراتر از موارد یاد شده است. پس اگر  رهبر انقلاب حتی یک روز تغییر روز انتخابات را برنمی‌تابند، اگر یک قدم از رأی مردم عقب‌نشینی نکرده و زیر بار «بدعت‌های غیرقانونی» نمی‌روند، اگر از نامزد منتخب مردم حمایت می‌کنند، اگر از دولت‌ها حمایت می‌کنند یا برای گره گشودن از مشکلات، راهکار ارائه میدهند، و یا حتی اگر تذکر و هشدار و اوقات‌تلخی با مسئولین می‌کنند، همه برای آن است که همه‌ی همت‌ها و وقت‌ها صرف حل مشکلات مردم شود. با این شاخص ها است که میتوان به صورت درست پی به رفتار رهبر انقلاب برد.