• ب
  • ب
  • ب
مرورگر شما توانایی چاپ متن با فونت درخواستی را ندارد!
1395/04/19
جبهه امروز دشمن علیه جمهوری اسلامی شبیه جنگ احزاب است

آماده‌باش برای جنگ احزاب

سرمقاله‌ی نشریه‌ی خط حزب‌الله (شماره‌ی چهلم)
بررسی کلی تاریخ اسلام نشان می‌دهد که بزرگ‌ترین رویارویی سپاه اسلام با دشمن در "جنگ احزاب" بوده است. «همه‌ی جمعیّت مدینه آن روز شاید به ده‌هزار نفر نمی‌رسید؛ زن و مرد و کوچک و بزرگ و بچّه و مانند اینها. احزاب -یعنی کفّار و مشرکین مکّه- از تمام اقوام موجود در آن منطقه، مردان زبده‌ی جنگی‌شان را انتخاب کردند، ده هزار نفر شدند! حمله کردند به مدینه؛ این قضیّه‌ی کوچکی نبود. گفتند می‌رویم مدینه، همه را قتل‌عام می‌کنیم؛ هم خود آن مدّعی نبوّت را -یعنی پیغمبر را- هم اصحابش را؛ قال قضیّه را می‌کَنیم، تمام می‌کنیم قضیّه را... . مؤمنین در مقابل این حادثه قرار گرفتند.»(۱۳۹۵/۰۴/۱۲)

* امتحان جنگ احزاب
شدت و عظمت سپاه دشمن آنچنان وحشت‌انگیز بود که قرآن درباره‌ی آن می‌فرماید: "وَ إِذْ زَاغَتِ الْأَبْصَارُ وَ بَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَنَاجِرَ"، "چشم‌ها از شدت وحشت خیره شده بود و جان‌ها به لب رسیده بود." در چنین حالتی بود که مؤمنان در معرض آزمایش قرار گرفتند و به تعبیر قرآن "تکان سختی خوردند."

(وَ زُلْزِلُوا زِلْزَالًا شَدِیدًا) در این هنگام، مسلمانان دو دسته شدند: «کسانی که دل‌هایشان مریض بود، اینها گفتند که پیغمبر به ما راست نگفت، گفت شما پیروز می‌شوید؛ بفرما! لشکر دشمن آمده و دارد می‌آید، پدر ما را در می‌آورند. یعنی یأس و ناامیدی و خودکم‌بینیِ در مقابل دشمن و یک گرایش قلبی پنهان به دشمن در آنها وجود داشت؛ امّا عدّه‌ی دیگر که اکثریّت بودند گفتند نه، قضیّه این‌جوری نیست، هذا ما وَعَدَنَا اللهُ وَ رَسولُه؛ این دشمنی را قبلاً خدا و پیغمبر به ما گفته بودند؛ گفته بودند که شما وقتی وارد این میدان شدید، همه‌ی عوامل کفر و استکبار با شما دشمنی می‌کنند... یعنی آمدن دشمن و حمله‌ی دشمن، به‌جای اینکه روحیّه‌ی اینها را تضعیف کند... ایمانشان را تقویت کرد»(۱۳۹۵/۰۴/۱۲) اینگونه بود که "سنت الهی" نیز به کمک مسلمانان آمد و پیروزی را رقم زد: "در آن هنگام که لشکرهای (عظیمی) به سراغ شما آمدند، ما باد و طوفان سختی بر آنها فرستادیم و لشکریانی که آنها را نمی‌دیدید. (و به این وسیله آنها را در هم شکستیم)"

* جنگ احزاب جدید
«در مقام مقایسه، اگر بخواهیم جبهه‌ی امروز دشمن علیه جمهوری اسلامی را در صدر اسلام مشابه‌سازی بکنیم، می‌شود جنگ احزاب.»(۱۳۹۵/۰۴/۱۲) یعنی «ما با یک جبهه‌ی دشمن که جبهه‌ی استکبار و دنباله‌ها و حواشی‌اش است، درگیریم... محورش آمریکا و صهیونیسم است، دنباله‌ها و آویزه‌ها و حاشیه‌هایش هم بعضی از این قدرت‌ها و نیمه‌قدرت‌های موجودی هستند که مشاهده می‌کنید.»(۱۳۹۵/۰۲/۰۱) در این جنگ احزاب جدید هم مانند جنگ احزاب صدر اسلام، «اوّلین آماج آنها... اصل نظام اسلامی است.»(۱۳۹۵/۰۴/۱۲)

جرج فریدمن، مسئول مرکز راهبردی استراتفور آمریکا چند سال پیش گفته بود: "مشکل ما با ایران بر سر فعالیت هسته‌ای این کشور نیست، بلکه مشکل آن است که ایران نشان داده است نه فقط بدون حمایت آمریکا، بلکه در حال درگیری با آمریکا نیز می‌توان بزرگترین قدرت  تکنولوژیک و نظامی منطقه بود. این پدیده ایران را به یک الگو برای کشورهای اسلامی تبدیل کرده است و بهار عربی (بیداری اسلامی) را در پی داشته است."
البته باید دانست که این جنگ، جنگی نظامی یا فیزیکی نیست. اساسا «دشمن چند جور حمله می‌کند: یک جور حمله‌های سخت است... این را دشمن تجربه کرد و شکست خورد... مرحله‌ی دیگری از مقابله و معارضه‌ی آنها، عبارت بود از حمله‌ی نرم. حمله‌ی نرم یک نوعش همین چیزهایی است که مشاهده کردید: تحریم اقتصادی، تبلیغات اغواگر و امثال اینها.

اینها کارهایی است که دشمن از روز اوّل شروع کرد و ادامه داد؛ به خیال خودشان تحریم‌های فلج‌کننده‌ای را نسبت به جمهوری اسلامی اعمال کردند؛ این هم اثر نکرد... آنچه در مرحله‌ی سوّم دارد انجام می‌گیرد جنگ نرم از نوع دیگر است؛ این است که خیلی خطرناک است... و آن عبارت است از نفوذ در مراکز تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری؛ آن عبارت است از نفوذ برای تغییر باورهای مردم... در یک کلمه: تلاش در این جنگ نرم، زمینه‌سازی برای تهی شدن نظام از عناصر قدرت است.»(۱۳۹۵/۰۳/۰۶)

* راه پیروزی
اما راهکار برون‌رفت و پیروزی در این جنگ احزاب جدید چیست؟ با توجه به بیانات رهبر انقلاب در چند ماه اخیر، و توجه ایشان به دو موضوع «معنویت» و «انقلابی‌گری»، به‌نظر می‌رسد راهکار پیروزی، ایجاد همان شاخصه‌هایی است که رهبرانقلاب در بیانات خود در سالگرد رحلت امام خمینی رحمه‌الله‌علیه، به‌عنوان "سه عنصر اصلی شخصیت امام" برشمردند: «مؤمنِ متعبّدِ انقلابی». «ما امام را با صفات متعدّدی همواره توصیف می‌کنیم امّا این صفت -که ما کمتر امام را با آن توصیف کرده‌ایم- یک صفت جامع است؛ مؤمن است، متعبّد است، انقلابی است.»(۱۳۹۵/۰۳/۱۴) جریان حزب‌الله و جامعه مومن و انقلابی باید بتواند هم در "خودسازی" و هم در "دگرسازی" این سه عنصر را با هم تقویت و لحاظ کند. باید "مؤمن" باشد چراکه «وقتی انسان مؤمن شد و دل او باور کرد، آن‌وقت... در میدان جنگ هم، مثل یک گلوله‌ی آتش، در دل هدف می‌نشیند.»(۱۳۹۵/۰۴/۱۲)  "متعبد" باشد چراکه «هرچه جوانان و دانشجویان دارای تعبّد و تدیّن بیشتر باشند، عمل، رفتار و فکر آن‌ها از آسیب کمتری برخوردار خواهد بود.»(۱۳۸۸/۰۶/۰۸) آنها که در میدان امتحان جنگ احزاب، دل‌هایشان مریض شد و جزو گروه اول شده و دچار ریزش شدند نیز فاقد این عنصر بودند. اما این دو کافی نیست، "انقلابی بودن" هم شرط است. «البته انقلابی‌گری برخلاف نظر و تبلیغ برخی‌ها، تندروی نیست بلکه انقلابی‌گری یعنی عادلانه، خردمندانه، دقیق، دلسوزانه، منصفانه، قاطعانه و بدون رودربایستی عمل کردن»(۱۳۹۵/۰۴/۰۹). با مجموع این سه عنصر است که جریان حزب‌الله می‌تواند در جنگ احزب جدید به پیروزی دست یابد. "هَذَا مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ. "