1384/06/11
بیانات در دیدار کارگزاران نظام
بسماللَّهالرّحمنالرّحیم
این عید بزرگ را به همهی امت اسلامی در سراسر جهان، به ملتها، به دولتها و به ملت عزیز و سربلند خودمان و به مسؤولان کشور و به حضار محترمِ این جلسه، بخصوص میهمانان گرامی و نمایندگان سیاسی کشورهای اسلامی که در جلسه حضور دارند، تبریک عرض میکنم.
روز مبعث، عید همه است؛ نه فقط عید مسلمانان. ولادت هر پیغمبری و بروز هر بعثتی، عید و روز نو برای همهی بشریت است. پیغمبران الهی هر کدام که آمدند، قافلهی سرگردان بشری را به سوی کمال و علم و اخلاق و عدالت راندند و آنها را یک قدم به مراحل کمال انسانی نزدیک کردند. همهی خردورزیهای بشر در طول تاریخ، ناشی از تعالیم پیغمبران است. خلقیات انسانها - که قدرتِ ادامهی حیات را برای آنها فراهم میکند - و فضائل اخلاقی، همه تعالیم پیغمبران است. اندیشهی توحید و عبودیت در مقابل خدا، درس پیغمبران است. پیغمبران زندگی را برای انسانها آماده کرده و آن را به میدان رشد و حرکت و تکامل تبدیل کردند؛ و نبی مکرم اسلام (صلّیاللَّهعلیهواله) خاتم پیغمبران و آورندهی سخن نهایی و پایانناپذیر برای بشریت است.
ما مسلمانها البته باید قدر بدانیم؛ باید در پدیدهی بعثت بیندیشیم؛ باید از آن درس بگیریم؛ باید این گذشتهی پُرفروغ را چراغی کنیم برای راه آیندهی دشوارِ خودمان که در پیش داریم.
امروز چند واقعیت در دنیا وجود دارد که قابل انکار نیست. واقعیت اول، بیداری دنیای اسلام است؛ در این کسی نمیتواند تردید کند. امروز مسلمانان عالم در همهی نقاط جهان - چه در کشورهای مسلمان، و چه در نقاطی که در اقلیت قرار دارند - احساس گرایش به اسلام و احساس بازیابی هویت اسلامی خودشان را میکنند. امروز روشنفکران دنیای اسلام، دلزدهی از سوسیالیسم و مکاتب غربی، به سمت اسلام گرایش پیدا کردهاند و علاج دردهای بشریت را از اسلام میطلبند و استفتاء میکنند. امروز دلهای امت مسلمان نسبت به اسلام گرایش بیسابقهیی در طول قرنهای متمادی پیدا کرده است. بعد از تسلط سیاسی و فرهنگىِ غلیظ و گستردهی غرب و شرق در طول دهها سال بر کشورهای اسلامی، امروز افق دید جوانان دنیای اسلام و مدّ نگاه آنها به سوی اسلام است؛ این یک واقعیت است؛ خود غربیها و مستکبران عالم هم به این اعتراف میکنند. آنها بارها تکرار کردهاند که در هر کشوری از کشورهای اسلامی اگر انتخابات آزادی انجام بگیرد، منتخبان ملت، عناصر معتقد و پایبند به اسلام و مروج اسلام خواهند بود. برای همین است که ادعای دمکراسیخواهی غرب امروز دچار تناقض است. از یک طرف پرچم دمکراسی و مردمسالاری را در دست گرفتهاند؛ از سوی دیگر جرأت نمیکنند این پرچم را در دنیای اسلام به معنای واقعی کلمه برافرازند؛ چون میدانند در هر کشوری از کشورهای اسلامی اگر آراء و انتخاب مردم در آن نقش پیدا کند، بدون تردید اسلامخواهان زمام قدرت و حکومت را در دست خواهند گرفت و منتخبان ملت، مسلمانها خواهند بود.
امروز دنیای غرب و امریکا و سیاستسازان تفکر غربی - صهیونیستها و محافل سرمایهدار غربی - خوب میدانند که حرکت عظیم ملت فلسطین ناشی از گرایش آنها به اسلام است. چون محور را اسلام قرار دادهاند، شجاعت پیدا کردهاند و به معنای واقعی کلمه دل به مجاهدت دادهاند. هرجا ملتی این روحیه را پیدا کند، هیچ قدرتی - قدرت نظامی و غیر نظامی - قادر به برخورد با آنها و سرکوب آنها نخواهد بود؛ این را خوب میفهمند. قضایای دنیای اسلام، همه مؤید این واقعیت است. این یک واقعیتِ مسلم است که امروز بیداری اسلامی، بلکه نهضت اسلامی، در دنیای اسلام یک حقیقت روشن است؛ هیچ کس نمیتواند این را انکار کند.
حقیقت دوم این است که دشمن شمارهی یک این بیداری و گرایش اسلامی و این آزادیخواهی، قدرتهای استکباریاند. علت هم معلوم است؛ چون اسلام با سلطه مخالف است؛ با وابستگی ملتها به قدرتهای بیگانه مخالف است؛ با عقبماندگی علمی و عملی - که بر کشورهای اسلامی سالیان متمادی تحمیل کردند - مخالف است؛ با تقلید محض ملتها و کورکورانه به دیگران نگاه کردن مخالف است. اینها همه درست نقطهی مقابل سیاستهای استعماری و استکباری است که در طول دویست سال یا بیشتر، از طرف مستکبران و غربیها بر دنیای اسلام اعمال شده؛ امروز هم برای این منطقه، پیش خودشان منافعی تعریف کردهاند. بیداری اسلام، درست نقطهی مقابل خواستههای آنهاست؛ لذا با همهی وجود با آن مخالفند و مخالفت سیاسی و تبلیغاتی میکنند.
امروز همهی شگردهای تبلیغاتی را دارند علیه اسلام اعمال میکنند. شما نگاه کنید ببینید کاری که دولتهای غربی علیه مسلمانان و علیه اسلام میکنند - چه در امریکا و چه در اروپا - چقدر پیچیده و گسترده است. تمام ابزارهای هنرىِ در اختیار آنها، در خدمت این هدف پلید است. دشمنی را در اعلی درجهی ممکن، با آمیختهیی از فعالیتهای فرهنگی و امنیتی و سیاسی و نظامی، علیه اسلام به کار بردند؛ این هم یک واقعیت روشن و مسلم است.
واقعیت سوم - که همه این واقعیت را میدانند؛ اگرچه بسیاری آن را انکار میکنند - این است که مظهر این بیداری اسلامی کسانی نیستند که امروز چهرهی تروریسم را در دنیای اسلام دارند نشان میدهند. کسانی که در عراق این جنایتها را میکنند؛ کسانی که در دنیای اسلام، به نام اسلام علیه مسلمانها فعالیت میکنند؛ کسانی که مهمترین وظیفهی خود را ایجاد اختلاف بین مسلمانها - تحت عنوان شیعه و سنی، تحت عنوان قومگرایی - قرار میدهند؛ اینها نمیتوانند بههیچوجه نمایشگر و نماد بیداری اسلامی باشند؛ این را خود مستکبران هم میدانند. همان کسانی که سعی میکنند اسلام را در چهرهی گروههای متحجر و دهشتافکن به دنیای غرب معرفی کنند، میدانند که واقعیت غیر از این است. اسلامی که امروز بیدارىِ آن را دنیای اسلام دارد احساس میکند، اسلام فکر و اندیشه و تعمق و حرف نو است؛ اسلامِ ارائهی راهحلهای زندگی برای گشودن گرههای زندگی بشریت است؛ نه اسلام متحجر، نه اسلام چشمبسته و نه اسلام دور از هرگونه آزاد فکری؛ این را مستکبران میفهمند.
امروز شعار جمهوری اسلامی، آزادفکری است؛ توسعهی علم و معرفت است؛ توجه به حقوق انسانها و اختیارات انسانهاست؛ مهربانی و مهرورزی میان افراد انسان است؛ اینها شعار و پیام اسلام است؛ دنیا دنبال اینهاست.
منطق امام بزرگوار ما، منطق عقل، منطق فکر، منطق عملِ روشنبینانه، منطق انسانیت و هنجار انسانی و اخلاق انسانی و فضائل اخلاقی بود؛ دنیا دنبال این است. مظهر بیداری اسلامی کسانی نیستند که با چهرهی عبوس و گرفتهی خود با همهی دنیا - حتی با مؤمنین و مسلمین - مواجه میشوند؛ عدهیی را تکفیر میکنند؛ عدهیی را با قومگرایی، عدهیی را با طایفهگرایی، عدهیی را به بهانههای نادرست مورد تهاجم قرار میدهند. وجود اینها بشدت مشکوک است، که اصلاً چنین کسانی هستند یا در واقع همان عوامل سرویسهای جاسوسی اسرائیل و امریکا و انگلیساند که دارند اینطور فعالیت میکنند؛ چهار نفر آدم غافل را هم دستخوش فعالیت خودشان کردهاند. این هم واقعیتی است که نمیشود آن را انکار کرد.
واقعیت دیگر این است که دنیای غرب با همهی توان خود نتوانسته است بر بیداری اسلامی فائق بیاید. در مناطق گوناگون اسلامی این همه علیه اسلام، علیه جمهوری اسلامی، علیه رهبران و مصلحان بزرگ اسلامی و علیه احکام اسلام تبلیغات کردند؛ این همه مزدور درست کردند برای دشنام دادن به اسلام و متهم کردن اسلام و احکام اسلامی؛ از حربهی نظامی استفاده کردند، از حربهی اقتصادی استفاده کردند، از حربهی تبلیغاتِ وسیع رسانهیی به شکل عجیب و شگفتآوری استفاده کردند؛ اما تاکنون پیش نرفتهاند. بیشترین گرایش جوانهای مسلمان در کشورهای اسلامی به اسلام و تفکر اسلامی است. این شور و عشق، روزبهروز در دل ملتهای مسلمان بیشتر میشود.
آنچه بر این واقعیتها مترتب میشود، این است که دنیای اسلامی باید قدر این واقعیت را بشناسد. امروز تنها راهی که دنیای اسلام برای حفظ منافع ملتهای اسلامی دارد، اتحاد کلمه بر محور اسلام است؛ «نه» گفتن به اهداف و مطامع استعمارىِ دشمنان و مستکبران است. هدف استکبار، محو هویت ملی و دینی در دنیای اسلام و بخصوص در خاورمیانه است. مقابلهی با این هدف، با اتحاد بیشتر، با همبستگی بیشتر، با تمسک به اسلام، با ترویج اسلام و با ایستادن در مقابل زیادهخواهیهای امریکا و مستکبران عملی است، و لاغیر. امروز امریکا در همهی دنیا یک چهرهی ناموجه و لکهدار است. امروز امریکاییها با اَعمال خودشان همهی شعارهای خود را زیر پایشان له کردهاند. امروز فشار امریکاییها بر ملت عراق، ناامنی موجود در عراق، حمایت بیقید و شرط آنها از صهیونیستهای قاتل و خونریز، فجایعی که در افغانستان به راه انداختند، فشاری که بر دولتهای اسلامی میآورند؛ همهی اینها امروز یک چهرهی کریه و منفور از امریکا در دنیای اسلام به وجود آورده است. امروز دنیای اسلام میتواند در مقابل این قدرتِ افزونخواه بایستد، و باید بایستد؛ هیچ چارهیی جز این ندارد.
دولتهای اسلامی برای حفظ منافع ملی خودشان، برای جلب عواطف ملتهای خودشان، برای ادای مسؤولیت تاریخی خودشان، باید روی نقاط اساسىِ هویت امت اسلامی تکیه کنند؛ از ملت فلسطین باید صریحاً دفاع کنند؛ از استقلال کامل عراق و سپردن اختیار به ملت عراق باید دفاع کنند؛ از ملت افغانستان باید دفاع کنند؛ از ملتهای مسلمان در اروپا و آسیا و آفریقا باید دفاع کنند؛ از هویت قرآنی و از احکام قرآن در کشورهایشان باید دفاع کنند؛ ارتباطاتشان را با همدیگر نزدیک و صمیمی کنند؛ با هم صادق باشند؛ به هم کمک کنند و دست یکدیگر را بگیرند؛ آن وقت امت اسلامی خواهد توانست خود را از زیر یوغ استکبار نجات دهد و تهدیدهایی را که امروز دنیای استکبار نسبت به دنیای اسلام دارد، از سر بگذراند.
امیدواریم خداوند ما را بیدار کند؛ امتهای اسلامی را بیدار کند؛ انشاءاللَّه ما را به وظایف خودمان آشنا کند و ادعیهی زاکیهی حضرت بقیةاللَّه (ارواحنافداه) را شامل حال همهی امت اسلامی و بخصوص ملت عزیز ایران قرار دهد.
والسّلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته
این عید بزرگ را به همهی امت اسلامی در سراسر جهان، به ملتها، به دولتها و به ملت عزیز و سربلند خودمان و به مسؤولان کشور و به حضار محترمِ این جلسه، بخصوص میهمانان گرامی و نمایندگان سیاسی کشورهای اسلامی که در جلسه حضور دارند، تبریک عرض میکنم.
روز مبعث، عید همه است؛ نه فقط عید مسلمانان. ولادت هر پیغمبری و بروز هر بعثتی، عید و روز نو برای همهی بشریت است. پیغمبران الهی هر کدام که آمدند، قافلهی سرگردان بشری را به سوی کمال و علم و اخلاق و عدالت راندند و آنها را یک قدم به مراحل کمال انسانی نزدیک کردند. همهی خردورزیهای بشر در طول تاریخ، ناشی از تعالیم پیغمبران است. خلقیات انسانها - که قدرتِ ادامهی حیات را برای آنها فراهم میکند - و فضائل اخلاقی، همه تعالیم پیغمبران است. اندیشهی توحید و عبودیت در مقابل خدا، درس پیغمبران است. پیغمبران زندگی را برای انسانها آماده کرده و آن را به میدان رشد و حرکت و تکامل تبدیل کردند؛ و نبی مکرم اسلام (صلّیاللَّهعلیهواله) خاتم پیغمبران و آورندهی سخن نهایی و پایانناپذیر برای بشریت است.
ما مسلمانها البته باید قدر بدانیم؛ باید در پدیدهی بعثت بیندیشیم؛ باید از آن درس بگیریم؛ باید این گذشتهی پُرفروغ را چراغی کنیم برای راه آیندهی دشوارِ خودمان که در پیش داریم.
امروز چند واقعیت در دنیا وجود دارد که قابل انکار نیست. واقعیت اول، بیداری دنیای اسلام است؛ در این کسی نمیتواند تردید کند. امروز مسلمانان عالم در همهی نقاط جهان - چه در کشورهای مسلمان، و چه در نقاطی که در اقلیت قرار دارند - احساس گرایش به اسلام و احساس بازیابی هویت اسلامی خودشان را میکنند. امروز روشنفکران دنیای اسلام، دلزدهی از سوسیالیسم و مکاتب غربی، به سمت اسلام گرایش پیدا کردهاند و علاج دردهای بشریت را از اسلام میطلبند و استفتاء میکنند. امروز دلهای امت مسلمان نسبت به اسلام گرایش بیسابقهیی در طول قرنهای متمادی پیدا کرده است. بعد از تسلط سیاسی و فرهنگىِ غلیظ و گستردهی غرب و شرق در طول دهها سال بر کشورهای اسلامی، امروز افق دید جوانان دنیای اسلام و مدّ نگاه آنها به سوی اسلام است؛ این یک واقعیت است؛ خود غربیها و مستکبران عالم هم به این اعتراف میکنند. آنها بارها تکرار کردهاند که در هر کشوری از کشورهای اسلامی اگر انتخابات آزادی انجام بگیرد، منتخبان ملت، عناصر معتقد و پایبند به اسلام و مروج اسلام خواهند بود. برای همین است که ادعای دمکراسیخواهی غرب امروز دچار تناقض است. از یک طرف پرچم دمکراسی و مردمسالاری را در دست گرفتهاند؛ از سوی دیگر جرأت نمیکنند این پرچم را در دنیای اسلام به معنای واقعی کلمه برافرازند؛ چون میدانند در هر کشوری از کشورهای اسلامی اگر آراء و انتخاب مردم در آن نقش پیدا کند، بدون تردید اسلامخواهان زمام قدرت و حکومت را در دست خواهند گرفت و منتخبان ملت، مسلمانها خواهند بود.
امروز دنیای غرب و امریکا و سیاستسازان تفکر غربی - صهیونیستها و محافل سرمایهدار غربی - خوب میدانند که حرکت عظیم ملت فلسطین ناشی از گرایش آنها به اسلام است. چون محور را اسلام قرار دادهاند، شجاعت پیدا کردهاند و به معنای واقعی کلمه دل به مجاهدت دادهاند. هرجا ملتی این روحیه را پیدا کند، هیچ قدرتی - قدرت نظامی و غیر نظامی - قادر به برخورد با آنها و سرکوب آنها نخواهد بود؛ این را خوب میفهمند. قضایای دنیای اسلام، همه مؤید این واقعیت است. این یک واقعیتِ مسلم است که امروز بیداری اسلامی، بلکه نهضت اسلامی، در دنیای اسلام یک حقیقت روشن است؛ هیچ کس نمیتواند این را انکار کند.
حقیقت دوم این است که دشمن شمارهی یک این بیداری و گرایش اسلامی و این آزادیخواهی، قدرتهای استکباریاند. علت هم معلوم است؛ چون اسلام با سلطه مخالف است؛ با وابستگی ملتها به قدرتهای بیگانه مخالف است؛ با عقبماندگی علمی و عملی - که بر کشورهای اسلامی سالیان متمادی تحمیل کردند - مخالف است؛ با تقلید محض ملتها و کورکورانه به دیگران نگاه کردن مخالف است. اینها همه درست نقطهی مقابل سیاستهای استعماری و استکباری است که در طول دویست سال یا بیشتر، از طرف مستکبران و غربیها بر دنیای اسلام اعمال شده؛ امروز هم برای این منطقه، پیش خودشان منافعی تعریف کردهاند. بیداری اسلام، درست نقطهی مقابل خواستههای آنهاست؛ لذا با همهی وجود با آن مخالفند و مخالفت سیاسی و تبلیغاتی میکنند.
امروز همهی شگردهای تبلیغاتی را دارند علیه اسلام اعمال میکنند. شما نگاه کنید ببینید کاری که دولتهای غربی علیه مسلمانان و علیه اسلام میکنند - چه در امریکا و چه در اروپا - چقدر پیچیده و گسترده است. تمام ابزارهای هنرىِ در اختیار آنها، در خدمت این هدف پلید است. دشمنی را در اعلی درجهی ممکن، با آمیختهیی از فعالیتهای فرهنگی و امنیتی و سیاسی و نظامی، علیه اسلام به کار بردند؛ این هم یک واقعیت روشن و مسلم است.
واقعیت سوم - که همه این واقعیت را میدانند؛ اگرچه بسیاری آن را انکار میکنند - این است که مظهر این بیداری اسلامی کسانی نیستند که امروز چهرهی تروریسم را در دنیای اسلام دارند نشان میدهند. کسانی که در عراق این جنایتها را میکنند؛ کسانی که در دنیای اسلام، به نام اسلام علیه مسلمانها فعالیت میکنند؛ کسانی که مهمترین وظیفهی خود را ایجاد اختلاف بین مسلمانها - تحت عنوان شیعه و سنی، تحت عنوان قومگرایی - قرار میدهند؛ اینها نمیتوانند بههیچوجه نمایشگر و نماد بیداری اسلامی باشند؛ این را خود مستکبران هم میدانند. همان کسانی که سعی میکنند اسلام را در چهرهی گروههای متحجر و دهشتافکن به دنیای غرب معرفی کنند، میدانند که واقعیت غیر از این است. اسلامی که امروز بیدارىِ آن را دنیای اسلام دارد احساس میکند، اسلام فکر و اندیشه و تعمق و حرف نو است؛ اسلامِ ارائهی راهحلهای زندگی برای گشودن گرههای زندگی بشریت است؛ نه اسلام متحجر، نه اسلام چشمبسته و نه اسلام دور از هرگونه آزاد فکری؛ این را مستکبران میفهمند.
امروز شعار جمهوری اسلامی، آزادفکری است؛ توسعهی علم و معرفت است؛ توجه به حقوق انسانها و اختیارات انسانهاست؛ مهربانی و مهرورزی میان افراد انسان است؛ اینها شعار و پیام اسلام است؛ دنیا دنبال اینهاست.
منطق امام بزرگوار ما، منطق عقل، منطق فکر، منطق عملِ روشنبینانه، منطق انسانیت و هنجار انسانی و اخلاق انسانی و فضائل اخلاقی بود؛ دنیا دنبال این است. مظهر بیداری اسلامی کسانی نیستند که با چهرهی عبوس و گرفتهی خود با همهی دنیا - حتی با مؤمنین و مسلمین - مواجه میشوند؛ عدهیی را تکفیر میکنند؛ عدهیی را با قومگرایی، عدهیی را با طایفهگرایی، عدهیی را به بهانههای نادرست مورد تهاجم قرار میدهند. وجود اینها بشدت مشکوک است، که اصلاً چنین کسانی هستند یا در واقع همان عوامل سرویسهای جاسوسی اسرائیل و امریکا و انگلیساند که دارند اینطور فعالیت میکنند؛ چهار نفر آدم غافل را هم دستخوش فعالیت خودشان کردهاند. این هم واقعیتی است که نمیشود آن را انکار کرد.
واقعیت دیگر این است که دنیای غرب با همهی توان خود نتوانسته است بر بیداری اسلامی فائق بیاید. در مناطق گوناگون اسلامی این همه علیه اسلام، علیه جمهوری اسلامی، علیه رهبران و مصلحان بزرگ اسلامی و علیه احکام اسلام تبلیغات کردند؛ این همه مزدور درست کردند برای دشنام دادن به اسلام و متهم کردن اسلام و احکام اسلامی؛ از حربهی نظامی استفاده کردند، از حربهی اقتصادی استفاده کردند، از حربهی تبلیغاتِ وسیع رسانهیی به شکل عجیب و شگفتآوری استفاده کردند؛ اما تاکنون پیش نرفتهاند. بیشترین گرایش جوانهای مسلمان در کشورهای اسلامی به اسلام و تفکر اسلامی است. این شور و عشق، روزبهروز در دل ملتهای مسلمان بیشتر میشود.
آنچه بر این واقعیتها مترتب میشود، این است که دنیای اسلامی باید قدر این واقعیت را بشناسد. امروز تنها راهی که دنیای اسلام برای حفظ منافع ملتهای اسلامی دارد، اتحاد کلمه بر محور اسلام است؛ «نه» گفتن به اهداف و مطامع استعمارىِ دشمنان و مستکبران است. هدف استکبار، محو هویت ملی و دینی در دنیای اسلام و بخصوص در خاورمیانه است. مقابلهی با این هدف، با اتحاد بیشتر، با همبستگی بیشتر، با تمسک به اسلام، با ترویج اسلام و با ایستادن در مقابل زیادهخواهیهای امریکا و مستکبران عملی است، و لاغیر. امروز امریکا در همهی دنیا یک چهرهی ناموجه و لکهدار است. امروز امریکاییها با اَعمال خودشان همهی شعارهای خود را زیر پایشان له کردهاند. امروز فشار امریکاییها بر ملت عراق، ناامنی موجود در عراق، حمایت بیقید و شرط آنها از صهیونیستهای قاتل و خونریز، فجایعی که در افغانستان به راه انداختند، فشاری که بر دولتهای اسلامی میآورند؛ همهی اینها امروز یک چهرهی کریه و منفور از امریکا در دنیای اسلام به وجود آورده است. امروز دنیای اسلام میتواند در مقابل این قدرتِ افزونخواه بایستد، و باید بایستد؛ هیچ چارهیی جز این ندارد.
دولتهای اسلامی برای حفظ منافع ملی خودشان، برای جلب عواطف ملتهای خودشان، برای ادای مسؤولیت تاریخی خودشان، باید روی نقاط اساسىِ هویت امت اسلامی تکیه کنند؛ از ملت فلسطین باید صریحاً دفاع کنند؛ از استقلال کامل عراق و سپردن اختیار به ملت عراق باید دفاع کنند؛ از ملت افغانستان باید دفاع کنند؛ از ملتهای مسلمان در اروپا و آسیا و آفریقا باید دفاع کنند؛ از هویت قرآنی و از احکام قرآن در کشورهایشان باید دفاع کنند؛ ارتباطاتشان را با همدیگر نزدیک و صمیمی کنند؛ با هم صادق باشند؛ به هم کمک کنند و دست یکدیگر را بگیرند؛ آن وقت امت اسلامی خواهد توانست خود را از زیر یوغ استکبار نجات دهد و تهدیدهایی را که امروز دنیای استکبار نسبت به دنیای اسلام دارد، از سر بگذراند.
امیدواریم خداوند ما را بیدار کند؛ امتهای اسلامی را بیدار کند؛ انشاءاللَّه ما را به وظایف خودمان آشنا کند و ادعیهی زاکیهی حضرت بقیةاللَّه (ارواحنافداه) را شامل حال همهی امت اسلامی و بخصوص ملت عزیز ایران قرار دهد.
والسّلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته