• ب
  • ب
  • ب
مرورگر شما توانایی چاپ متن با فونت درخواستی را ندارد!
1392/02/15

مهدی اخوان ثالث

شاعری برجسته
در شعر نو، دو، سه نفر بودند که شعرهایشان را خیلى مى‌‌‌‌‌‌پسندیدم. یکى از آنها «اخوان» بود. ما با «اخوان» آشنا بودیم و شعرش، شعر بسیار برجسته‌‌‌‌‌‌اى بود. [...]
شما از انفصال شعر کنونى و نثر کنونى با شعر دوره‌‌‌‌‌‌ى قبل از خود صحبت مى‌‌‌‌‌‌کنید. ما در همان دوره‌‌‌‌‌‌اى که آن شاعرِ فرضاً برجسته این شعر را گفته، ممکن است ده نفر شاعر دیگر داشته باشیم که همان برجستگى را، یا بهتر از آن را داشته باشند. حالا آن شاعرى که مورد نظر من بوده - که نمى‌‌‌‌‌‌خواستم اسمش را بیاورم و نمى‌‌‌‌‌‌آورم - شعرش در دانشگاه نیاید، اما شعر «اخوان» بیاید. که فکر نمى‌‌‌‌‌‌کنم از لحاظ نشان دادن رتبه‌‌‌‌‌‌ى شعر دوره‌‌‌‌‌‌ى قبل، بالاتر از همه باشد. «اخوان» با من دوست بود. هم زمان ریاست جمهورى با من یک نوع ارتباط رقیق داشت و هم بعد از ریاست جمهورى - این آخرى که از یک سفرِ ظاهراً یکساله به اروپا، برگشته بود - نامه‌‌‌‌‌‌اى به من نوشت و شعرى گفت و بعد هم از دنیا رفت. بنابراین، «اخوان» اشکالى ندارد. واقعاً چه لزومى دارد که ما به سراغ این‌‌‌‌‌‌که کاملاً مى‌‌‌‌‌‌تواند مورد استفاده قرار گیرد، نرویم؟ یعنى این‌‌‌‌‌‌طور مى‌‌‌‌‌‌خواهم بگویم که الان ضرورتى وجود ندارد؛ اگرچه من هیچ ایرادى نمى‌‌‌‌‌‌بینم که اگر حقیقتاً ما الان شاعر بزرگى داریم، شعرش مورد استفاده‌‌‌‌‌‌ى دانشجو قرار گیرد و از لحاظ علمى رویش کار شود. من هیچ این را ممنوع نمى‌‌‌‌‌‌دانم؛ لااقل از نظر من ممنوع نیست. این‌‌‌‌‌‌که برنامه‌‌‌‌‌‌ها چگونه است، اطّلاعى ندارم؛ لیکن چنین شاعرى به این شکل واقعاً من سراغ ندارم. | گفت و شنود در دیدار جمعى از جوانان به مناسبت هفته‌‌‌‌‌‌ى جوان ۱۳۷۷/۲/۷


بهترین شاعر نیمایی زمان خودش بود
در عرصه‌ی شعر نو، مرحوم اخوان که قطعاً بهترین شاعر نیماییِ زمان خودش بود و به نظر من از همه‌ی اقرانش قوی‌تر، مسلط‌تر و لفظ و معنای شسته رفته و بهتری داشت، در یک گوشه‌ای زندگی می‌کرد؛ کسی از او خبری نداشت، کسی او را نمی‌شناخت، جز یک عده خواص؛ در حال عزلت و انزوا. یعنی وضع عرضه‌ی شعر این بود. طبیعی بود که وقتی بزرگان شعر این جور منزوی و در عزلت و در خمول زندگی کنند، جوان‌ها خیلی رشد پیدا نمی‌کنند؛ این چیز قهری است. |بیانات در دیدار جمعی از شعرا ۱۳۸۷/۶/۲۵