• ب
  • ب
  • ب
مرورگر شما توانایی چاپ متن با فونت درخواستی را ندارد!
1392/02/24
گفتاری از مسئول واحد «تاریخ شفاهی» حوزه هنری

پایگاه ادبیات مقاومت

دفاتر ادبیات و هنر مقاومت و ادبیات انقلاب اسلامی حوزه‌ی هنری از جمله نهادهای فرهنگی کشور است که تلاش‌ها و خروجی‌های این دو دفتر، مورد رضایت رهبر انقلاب قرار گرفته است. در دیدار دست‌اندرکاران این دفاتر با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، ایشان ضمن تشکر ویژه از آقایان سرهنگی و بهبودی، ویژگی‌های برجسته‌ی این دفاتر را بیان کردند. حجت‌الاسلام‌والمسلمین سعید فخرزاده، مسئول واحد «تاریخ شفاهی حوزه‌ی هنری» دلایل موفقیت این مجموعه را برشمرده است:

https://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_2.gif ویژگی‌های سازمانی
۱. تدام ثبات نیرو: حضور ثابت آقایان سرهنگی و بهبودی و دیگر دوستان باعث شده که علاوه بر ثبات، این‌جا به عنوان پایگاه هم شناخته شود.

۲. داشتن روحیه‌ی جهادی: شما هر وقت برای انجام کاری وارد دفتر ادبیات می‌شوید، درگیر بروکراسی نمی‌شوید و می‌توانید مستقیم با مدیران دفتر ارتباط برقرار کنید.

۳. کارشناس‌بودن مدیران: خود آقایان سرهنگی، بهبودی و دیگر دوستان، علاوه‌بر مدیریت، کارشناس هم هستند، اثر هم تولید کرده‌اند و تولید می‌کنند. یعنی صرفاً مدیریت نمی‌کنند و در کارها هم سهیم هستند. به همین دلیل اگر نویسنده‌ای به دفتر می‌آید و کتابش در آن‌جا مورد نقد و کارشناسی قرار می‌گیرد، کاملاً قبول می‌کند. یعنی در این فرآیند چیزهایی به دانشش و به تجاربش اضافه می‌شود.

آقای سرهنگی یک اعتقادی دارد و می‌‌گوید ما مثل کسانی هستیم که کشتی‌گیرها یا بوکسورها را در وقت استراحت باد می‌زنند. لذا آدم‌ها با قواره‌های گوناگون -از نویسندگان قدر و خیلی مشهور گرفته تا جوانانی که تازه وارد این حوزه شده‌اند- وقتی می‌آیند، احساس می‌کنند این مجموعه مثل یک مسجد است. در مسجد شما برای امام جماعت نماز نمی‌خوانید، بلکه برای خدا نماز می‌خوانید. این‌جا هم اگر یک نفر وارد دفتر ادبیات انقلاب و جنگ ‌شود، همین موضوع را احساس می‌کند.
مردم فرصت بسیار محدودی دارند و نیز درآمد آن‌ها هم آن‌چنان نیست که بتوانند کتاب‌های زیادی بخرند. با توجه به این ملاحظات، اثری که تولید می‌شود، باید مخاطب را اقناع و راضی کند و اگر بنا باشد مخاطب راضی باشد، ما باید به خودمان فشار بیاوریم و به خودمان زحمت بدهیم.

۴. عدم نگاه انحصارطلبی: خیلی از کسانی که در این دو حوزه و مثلاً بخش تاریخ شفاهی کار می‌کنند، آن‌جا را به عنوان مرکز می‌شناسند. نهادها، اساتید دانشگاه و کسانی که در بخش تاریخ شفاهی کار می‌کنند، خیلی راحت می‌توانند از امکانات و از نیروهای حوزه برای برگزاری کارگاه‌های آموزشی استفاده کنند. این اشخاص و نهادها می‌آیند و نیازهایشان را مطرح می‌کنند و حتی ساعت‌ها کارگاه می‌گیرند و استفاده می‌کنند.

https://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_2.gif ویژگی‌های محتوایی
۱. پایبندی به فرایند تولید: تولیدِ یک اثر، فرآیندی شامل جمع‌آوری اطلاعات، تحقیق پیرامون مطالب و تنظیم و تدوین را می‌طلبد که زمان‌بری خاص خود را دارد. مثلاً برای پخت نان، آماده‌سازی خمیر یک فرآیندی دارد تا به‌اصطلاح  وَربیاید و آماده‌ی پخت شود. اما اگر این فرایند به دلیل زمان‌بری طی نشود، موادی به خمیر اضافه می‌کنند تا تخمیر را سریع‌تر کند که باعث آسیب‌هایی برای انسان می‌شود. اگر فرایند آماده‌سازی کتابی مثل دا، هفت سال طول می‌کشد، دلیلش این است که فرآیند طبیعی خود را بگذراند.

۲. اتقان: به دلیل این‌که محقق در جمع‌آوری اطلاعات با حافظه‌ی انسانی سر و کار دارد، باید آن را با مصاحبه‌های دیگر و استفاده از اشخاص و منابع دیگر تکمیل شود. مثلاً اگر راوی راجع به یک تانک یا یک عملیات حرف می‌زند، لازم است راجع به آن تانک یا آن عملیات به کارشناسان مربوطه مراجعه کند و کتاب‌هایی را راجع به آن بخواند تا به‌تدریج جزئیات آن را استخراج کند و با تمام وجودش آن مسأله را بفهمد. بنابراین ابتدا خود نویسنده باید این خاطره را فهم کند و اگر جایی از آن ابهام یا تضادی وجود دارد و با منابع دیگر نمی‌خواند، این‌ها را به عنوان سؤال در مصاحبه‌های تکمیلی دنبال کند تا به یک اتقان کاری برسد.

از وقتی دفتر ادبیات انقلاب در سال ۱۳۷۲ شروع به کار کرد، تا امروز که ۲۰ سال از عمر آن می‌گذرد، تنها ۳۵ جلد کتاب چاپ کرده است. در صورتی که اگر ما می‌خواستیم، شاید می‌شد هر سال ۵۰ کتاب چاپ کنیم. اما مهم برای ما این است که یک اثر نپخته آماده نشده است. یعنی گزینش و انتخاب برای ما خیلی هزینه و زحمت دارد که این را سازمان و حوزه تحمل می‌کند.

۳. اقناع مخاطب: برای بسیاری از کتاب‌ها مصاحبه صورت گرفته، تدوین شده، هزینه شده، اما بعد از پایان کار، چون قابلیت انتشار نداشته، به مرحله‌ی چاپ نرسیده است. بالاخره مردم فرصت بسیار محدودی دارند و درآمد آن‌ها هم آن‌چنان نیست که بتوانند کتاب‌های زیادی بخرند. با توجه به این ملاحظات، اثری که تولید می‌شود، باید مخاطب را اقناع و راضی کند و اگر بنا باشد مخاطب راضی باشد، ما باید به خودمان فشار بیاوریم و به خودمان زحمت بدهیم.
https://farsi.khamenei.ir/ndata/news/22549/C/13920223_3422549.jpg
۴. استفاده از ظرفیت‌های ناشناخته‌ی جنگ: وقتی داستان یک رزمنده ساده‌ی بسیجی روایت می‌شود، خواننده با او همزادپنداری می‌کند. مثلاً خیلی از مردم به دکتر بودن شهید چمران توجه ندارند، بلکه به چمران بودنش و به شخصیت مردمی‌اش‌ توجه دارند. نکته‌ی دیگر این‌که بچه‌ها وقتی فرمانده می‌شدند، در کلیات عملیات‌ها وارد می‌شدند، اما وقتی به جزئیاتش وارد می‌شدیم، خود این فرمانده‌ها می‌گفتند بروید با بسیجی‌ها صحبت کنید. چون در جزئیات عملیات، این‌ها درگیر بودند. وقتی با آدم‌های مختلفی از قبیل  بیسیم‌چی، تدارکات‌چی، اطلاعاتی و از زوایای مختلف گفت‌وگو می‌کنیم، راحت وارد جزئیات می‌شویم. وقتی از جزئیات معمولی گرسنگی‌ها و تیرخوردن‌ها می‌گویند، این موضوعات برای مردم شیرینی و جذابیت دارد و آن‌ها با آن اثر ارتباط برقرار می‌کنند و این ارتباط باعث می‌شود که هم‌ذات‌پنداری پیش بیاید.

۵. فضاسازی داستانی: بسیاری از حوادث و وقایع جنگ  جذاب و زیبا بوده‌اند، اما نکته‌ی مهم در تدوین یک کتاب این است که آن کسانی که در دل حادثه بوده‌اند و جلوه‌های زیبایی را از این حوادث دیده‌اند، شاید برایشان عادی باشد. این محقق و مصاحبه‌گر است که با دقت در جزئیات می‌تواند فضای خاطره و فضای حادثه را به مخاطب منتقل کند. ژانر خاطره به ژانر داستان نزدیک است، چون آن ویژگی‌ها و احساساتی که در داستان وجود دارد، در خاطره هم موجود است.

این مهم است که محقق چگونه جزئیات را از صاحب خاطره بگیرد و این جزئیات بتواند فضا را برای مخاطب شکل بدهد. در واقع فرایند تدوین کتاب بسیار مؤثر است و بسیاری از نویسندگانی که در دفتر هستند، با موضوع و مبانی داستان آشنایی دارند و هنگام مصاحبه و دریافت اطلاعات، سعی می‌کنند ریزه‌کاری‌هایی را که می‌تواند فضای خاطره ترسیم و تلطیف کند، دریافت کنند.