• ب
  • ب
  • ب
مرورگر شما توانایی چاپ متن با فونت درخواستی را ندارد!
1391/12/01
گفت‌وگو با دکتر آیت‌اللهی

راز علاقه رهبر انقلاب به آیت‌الله‌العظمی لاری

متن زیر گفت‌وگو با دکتر سید محمدتقی آیت‌اللهی، عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی شیراز درباره‌ی ابعاد سیاسی و علمی شخصیت مرحوم آیت‌الله‌العظمی سید عبدالحسین لاری است. او از نوادگان آن مرحوم است که کتاب «ولایت فقیه، زیربنای فکری مشروطه مشروعه» را بر اساس دیدگاه‌های فقهی و سیاسی مرحوم لاری به رشته‌ی تحریر درآورده است.

https://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_1.gif جایگاه علمی مرحوم لاری به عنوان یکی از شاگردان مبرز مرحوم میرزای شیرازی چگونه بوده است؟
میرزای شیرازی شاگردان برجسته­‌ای را تربیت کرده که از جمله‌ی آنها مرحوم آیت‌الله عبدالحسین لاری بوده است. میرزای شیرازی در حلقه‌ی اول شاگردان شیخ مرتضی انصاری قرار داشته و خود مرحوم سید عبدالحسین لاری هم نامش در حلقه‌ی شاگردان شیخ ذکر شده است. آیت‌الله لاری در زمانی در نجف بوده که نجف یک حوزه‌ی بسیار بارور بوده است. هم میرزای شیرازی داشته هم فاضل ایروانی و هم مرحوم ملا حسینقلی همدانی. مرحوم لاری در جوانی به عنوان یک شخصیت برجسته‌ی حوزوی مطرح شده و به همین جهت مورد عنایت میرزای شیرازی قرار گرفته است. میرزا مدتی در نجف بوده است که پس از آن به سامرا مهاجرت می‌کند و در آنجا مرجعیت را برعهده می‌گیرد و مرجعیت شیعه به آنجا منتقل می­‌شود.

ویژگی‌های ظلم‌­ستیزی، تدبیر، عقلانیت و مدیریت مرحوم لاری که همراه با تقوای سیاسی و مجاهدت‌های فراوان بوده موجب می­شود که میرزای شیرازی با توجه به حساسیت اوضاع ایران آن روز، به خصوص بعد از واقعه‌ی رژی، ایشان را به جنوب ایران بفرستد.
ایشان نقل می‌کند که رهبری پس از شنیدن این خاطره از مرحوم لاری فرمودند: «ای کاش یک جو غیرت این مرد بزرگ در میان برخی سران کشورهای اسلامی بود تا این‌گونه تن به ذلت ندهند» و بعد فرمودند فتوای آن مرحوم درباره‌ی اجناس خارجی هنوز زنده است و باید فراروی استقلال اقتصادی ما قرار گیرد.

در نامه­‌ای که میرزا در سال ۱۳۱۰ قمری، یک سال بعد از واقعه‌ی رژی خطاب به سید نوشته و در اول کتاب «معارف السلمانی» چاپ شده است، آمده که «حضور شما در ایران موجب شده که امور دین تشدید شود، معارف دین گسترش پیدا کند، توجه مردم به دین بیشتر شود و مشکلات دینی و اجتماعی مردم حل و فصل شود. و من از پیش هم این حسن اعتماد را به شما داشتم.» در ادامه‌ی نامه، میرزا ابراز خوشحالی می­کند که این امور ادامه پیدا کند و ایشان را تأیید می­کند. مرحوم میرزای شیرازی در سال ۱۳۱۲ قمری رحلت می­‌کنند.

مرحوم لاری خود را سرباز امام زمان می­‌دانستند و در نظریه‌ی خود می‌گفتند ولی‌فقیه مطیع بی‌چون‌وچرای امام زمان است. چیزی را به دین اضافه نمی­کند و می‌کوشد پیام امام زمان را بفهمد و این پیام را به مردم منتقل کند. ایشان در وصیت‌نامه‌ی خود اعلام کردند که آنچه از من در دست مردم به‌جامانده متعلق به امام عصر بوده و بعد از من باید به ساحت مقدس ولی‌عصر باز‌گردد.

https://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_1.gif یکی از برهه‌های مهم زندگی مرحوم آیت‌الله لاری، تشکیل حکومت اسلامی در منطقه‌ی لار بوده است. اما تشکیل هر حکومتی نیازمند تدارک یک بعد نرم‌افزاری به‌عنوان اندیشه‌ی سیاسی و یک بعد سخت‌افزاری به‌عنوان ارکان و نهادهای حکومتی است. لطفاً توضیح دهید که این هر دو بعد در حکومتی که آیت‌الله لاری بنیانگذار آن بودند، چگونه بوده است؟
مرحوم آیت‌الله سید عبدالحسین لاری در سال ۱۲۷۰ شمسی به ایران می‌آید. ورود ایشان که تقریباً مقارن با واقعه‌ی رژی (تحریم تنباکو) بود، تأثیر زیادی بر این واقعه و پیروزی مبارزات علیه استعمار انگلستان داشت. در زمینه‌ی اقدامات ایشان در برقراری حکومت اسلامی می‌توان به مواردی همچون احیای منصب نماز جمعه و اعزام مبلغ و ائمه‌ی جمعه به شهرهای مختلف اشاره کرد. نماز جمعه در جامعه‌ی شیعه منسوخ شده بود و ایشان بر اساس اجتهادی که کردند، نماز جمعه را واجب عینی دانسته و خود ایشان نماز جمعه را اقامه کرده و در خطبه‌های رسا و بلیغ خود، مردم را از مسائل روز و آموزه‌های دینی آگاه می‌کرد.

ایشان حکومتی را در همان منطقه‌ی لار تشکیل داد که آن حکومت دارای تشکیلاتی بود که از آن جمله، تشکیلات قضایی بود که عالمان برجسته­ای که قدرت قضاوت داشتند به منصب قضاوت منصوب می‌شدند. مرز حکومتی ایشان به شهرهای شیراز، جهرم، بوشهر و لار می‌رسید. همچنین حکومت تأسیسی ایشان از تشکیلات اجرایی هم برخوردار بود و اسنادی هم موجود است که ایشان سکه ضرب نموده و اسکناس هم چاپ کرده بود. در این حکومت موازین نظامی و انتظامی برای تأمین امنیت مردم فراهم شده بود و مردم به ابزار لازم برای مبارزه با استعمار انگلیس مجهز می‌شدند.
https://farsi.khamenei.ir/ndata/news/22052/01.jpg
ایشان معتقد به وحدت دین و سیاست بود و تنظیم این امر را تنها توسط ولی‌فقیه که از جانب حضرت ولی عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف نیابت عامه دارد ممکن می‌دانست. آن مرحوم معتقد بود سیاست تابعی از دین است؛ چرا که امری متغیر است، اما دین امری ثابت است. بنابراین باید با دین تطبیق داده شود. نکته‌ی اساسی در نظریه‌ی ایشان این است که ولی‌فقیه در تمام جریان‌های کشور اعم از سیاسی، قضایی، فرهنگی و نظامی نظارت کامل دارد و حکم او باید نافذ و لازم­الاجرا باشد.

ایشان در کتاب «تعلیقات المقاتل» بحث‌هایی را پیرامون ولایت‌فقیه مطرح کرده‌اند. در ابتدای این بحث، ولایت امام معصوم علیه‌السلام ذکر شده و سپس آمده است که امام معصوم علیه‌السلام هم ولایت ظاهری دارد و هم ولایت باطنی، اما ولی‌فقیه تنها بر امور اجرایی مانند امور قضایی، سیاسی و فرهنگی ولایت دارد و ولایتش مربوط به امور باطنی نمی­‌شود. نمی­‌توان گفت چون امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف در غیبت کبری هستند پس احکام دینی هم باید تعطیل شود. به همین جهت بود که آیت‌الله لاری فقط به ارشاد و تدریس اکتفا نمی‌کرد و در مسائل اجتماعی هم وارد می‌شد. حکومت او نمونه‌‌ی کوچکی از یک حکومت اسلامی بر پایه‌ی نظریه‌ی ولایت‌فقیه بود.

ایشان معتقد بود جریان امامت جریانی مردمی است و کسانی که پیرو امام معصوم هستند و می‌خواهند در رکاب آنها گام بردارند باید خادمین مردم باشند. آگاه‌سازی مردم از طریق منبر که وسیله‌ی مؤثر آن زمان بوده است به‌خصوص از طریق نماز جمعه و حتی از طریق اعلامیه‌ها و فرستادن مبلغان شایسته و وارسته‌ی آزاداندیش صورت می‌گرفت.

https://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_1.gif یکی دیگر از حوادثی که نقش‌آفرینی مرحوم لاری در آن به چشم می‌خورد حادثه‌ی مشروطه است. عملکرد ایشان در مواجهه با نهضت مشروطه‌خواهی چگونه بود؟
ایشان فتوای معروفی در مورد حکومت فاسد قاجاریه دارد که می‌گوید «واجب است تبدیل سلطنت امویه‌ی قاجاریه به حکومت حقه‌ی اسلامیه». آیت‌الله لاری از نهضت مشروطه دفاع می‌کرد و معتقد بود حاکمیت استبدادی باید تبدیل شود و برای تبدیل آن معتقد به مشروطه بود. اما می‌گفت مشروطیت باید تابع اسلام باشد، نه آن مشروطه‌ای که روشنفکر‌ها به آن اعتقاد داشتند. بلکه ایشان به مشروطه‌ی مشروعه معتقد بود و در این زمینه استدلال‌هایی از جمله ظلم‌ستیز بودن نهضت را مطرح می‌کرد. از نظر ایشان ظلم، مردم را از بین می‌برد و باعث جدایی آنها از یکدیگر می‌شود. مرحوم لاری در این مسیر مردم را ترغیب کرد و چند بار به شیراز آمد.

ادوارد براون درباره‌ی حرکت مرحوم لاری در کتاب «انقلاب ایران» می‌نویسد: «در شیراز حاج سید عبدالحسین مجتهد لاری قیام کرد، پیروان بیشماری دورش جمع شدند، گویا سید هوای حکومت نیز داشته. داستان او خود درخور دیوانی است، دستگاهش منظم و با انضباط بوده و بر پایه‌ی شریعت صدر اسلام کار می‌کرده. تمبر دفتر پست لار تمام شده بود، یکسری تمبر چاپ کرد، به جریان گذاشت.»
مرحوم لاری معتقد بود که نمی­‌توان گفت چون امام زمان (عج) در غیبت کبری هستند پس احکام دینی هم باید تعطیل شود. به همین جهت بود که ایشان فقط به ارشاد و تدریس اکتفا نمی‌کرد و در مسائل اجتماعی هم وارد می‌شد. حکومت او نمونه‌‌ی کوچکی از یک حکومت اسلامی بر پایه‌ی نظریه‌ی ولایت‌فقیه بود.

بازتاب کار ایشان می‌آید در مجلس اول؛ در این مجلس بعضی از نمایندگانی که به اسلام پایبند نبودند به مبارزه با کار سید عبدالحسین لاری پرداختند؛ چنانچه یکی از آنها می‌گوید «سید لاری نماز جمعه را واجب می‌داند و بدعت‌گذار است. او را از لار آورده‌اند. محرک دارد که این‌گونه شرارت می‌کند.»

تبیین آیت‌الله لاری از مشروطیت بسیار مهم است. از پیروان ایشان کسانی مانند سید احمد معین‌الاسلام معروف به سید دشتکی و مرحوم آقا شیخ محمد باقر استهباناتی معروف به شهید رابع، از علما و بزرگانی بودند که در راه هدف مشروطیت و رهایی کشور از استبداد شهید شدند.

ایشان برای اینکه مجلس شکل اسلامی به خود بگیرد معتقد بود رئیس مجلس باید فقیه جامع‌الشرایط باشد و بر تمام قوانین نظارت داشته باشد تا قوانین ضد اسلامی در آنجا تصویب نشود.

مبارزه‌ی ایشان بسیار نتیجه‌بخش بود به طوری که حتی وارد ادبیات سیاسی و اشعار آن زمان هم می‌شود. ملک‌الشعرای بهار در ترانه‌ای می‌سراید:
                                    یک چند شد از جفای اشرار                 بنیاد بقای ما نگونسار
                                              تا آنکه مجاهدان دانا                 ما را گشتند ناصر و یار
                                        صمصام برآمد از سپاهان                 سید عبدالحسین از لار
 
https://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_1.gif فتوای جهاد ایشان در برابر تجاوز نیروهای انگلیسی و قصد آنان برای تصرف لار، شیراز و بوشهر در چه شرایطی صادر شد و با چه واکنش‌هایی مواجه گردید؟
مردم در آن زمان ترس بسیار زیادی از انگلستان داشتند. انگلیسی‌ها عواملی در میان مردم داشتند که به تضعیف روحیه‌ی آنها می‌پرداختند. طبیعتاً وسایل ارتباطی هم مثل امروز وجود نداشت و مردم به راحتی تحت تأثیر قرار می‌گرفتند و خود را در برابر انگلستان و اقدامات این کشور عاجز می‌دیدند.

در چنین شرایطی مرحوم لاری قاطعانه با این رفتارها مبارزه کرد و در قیام در مقابل متجاوزان توانست تا حد زیادی آنها را به عقب براند و روحیه‌ی مبارزه را در مردم آن زمان نهادینه کند. به مردم گفت که باید آماده بشوید و از کشور و وطن دفاع کنید و از هر ابزاری که در اختیارتان است استفاده کنید و در مقابل زور بایستید. بخشی از یکی از فتواهای ایشان که علیه انگلیس صادر شد این است که «اعلان به هر کس و هرجا از فِرَق ششصد کرور [حدود سیصد میلیون نفر] مسلمین داخله و خارجه، حتی بر صبیان و نسوان، واجب فوری است جهاد و دفاع این کفار و اعوان این کفار و سد ابواب طمع و بهانه‌ی مالیات و گمرک و قرنطینه و تذکره و گرفتن اسلحه از مسلمانان.» در آن زمان حدود سیصد میلیون مسلمان در دنیا بود. بنابراین این فتاوا مربوط به همه‌ی ممالک اسلامی می‌شود نه فقط ایران.

باز فرمان دیگری است از ایشان که در آن دفاع علیه کفار را واجب می‌داند و بعد می‌گوید «تمام مسلمانان به هر نحوی از انحای امکان ولو به سنگ قلیل و چوب نفیل، به اعجاز قلیل و رب جلیل حجارة من سجیل علی اصحاب‌الفیل» باید این سنت خدا را اجرا کنند. همان‌طور که در جریانات سال ۱۹۱۲ میلادی در لیبی که منجر به سقوط دولت عثمانی شد ایشان با وجود اینکه معتقد بود دولت عثمانی یک دولت ظالم است ولی به دلیل تجاوزهایی که غربی‌ها به این مملکت اسلامی داشتند و هدفشان از بین بردن وحدت جهان اسلام بود، حکم به قیام یکپارچه‌ی مسلمانان در مقابل تجاوز غربی‌ها داد.

https://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_1.gif یکی از اهداف استعمار در کشورهای هدف، نفوذ اقتصادی بوده است. آیت‌الله لاری در مبارزات استعماری خود چه واکنشی به این تلاش‌ها داشتند؟
یکی از مواردی که آیت‌الله لاری در طول زندگی خود بر دوری از آن تأکید می‌کرد، بحث استعمال اجناس خارجی به‌ویژه کالاهایی که روس‌ها و انگلیسی‌ها وارد کشور می‌کردند بود. چرا که این دو دولت جدی‌ترین دشمنان ایران بودند. علاوه بر اینها ایشان معتقد بود که نباید پول از کشور اسلامی به کشور بیگانه برود و باعث تقویت دشمنان و استعمارگران و وابستگی اقتصادی و به تبع آن وابستگی سیاسی مسلمانان به دشمنان‌شان شود.
مرز حکومتی ایشان به شهرهای شیراز، جهرم، بوشهر و لار می‌رسید. این حکومت از تشکیلات اجرایی هم برخوردار بود و اسنادی هم موجود است که ایشان سکه ضرب نموده و اسکناس هم چاپ کرده بود. در این حکومت موازین نظامی و انتظامی برای تأمین امنیت مردم فراهم شده بود و مردم به ابزار لازم برای مبارزه با استعمار انگلیس مجهز می‌شدند.

آیت‌الله لاری این نوع وابستگی را حرام می‌دانستند. ایشان برای اینکه مردم بهتر صحبت او را بپذیرند اولاً خودش لباس وطنی می‌پوشید و ساده‌زیست بود. حتی در آن زمان که حجاج خانه‌ی خدا در بازگشت از سفر حج قرآن‌های عثمانی را وارد می‌کردند به شدت مورد مذمت و نکوهش ایشان قرار می‌گرفتند؛ چرا که این قرآن‌ها در کشور آلمان چاپ می‌شد و از همین دریچه وجوه فراوانی به دولت آلمان می‌رسید. همچنین مرحوم سید عبدالحسین لاری از مصرف قند و چای به این علت که دولت‌های محارب در واردات آن نقش داشتند خودداری می‌کرد.

آیت‌الله لاری بر خودکفایی مسلمانان تأکید بسیار داشت و معتقد بود باید روابط مسلمانان با بیگانگان بر پایه‌ی اسلام تعریف شود، همان‌طور که قاعده‌ی فقهی «نفی سبیل» هرگونه تسلط کفار بر  مسلمانان را جایز نمی‌داند.

فتوای مهمی هم از ایشان در خصوص استعمال کالاهای خارجی موجود است. ایشان در پاسخ به این سؤال که آیا استعمال مصنوعات، مشروبات، ملبوسات و مطعوماتی که از بلاد کفر وارد می‌شود جایز است؟ طبق روش معمول خود پس از بیان استدلال‌ها و مستنداتی از قرآن فتوا می‌دهد که امروز آنچه به‌عنوان پول از بلاد اسلامی به بلاد خارجه می‌رود، کمک به دشمنان دین و کفار است برای ریختن خون مسلمانان. اجتناب از استعمال آنها برای مسلمانان واجب است مگر در صورت اضطرار و عدم وجود اشیاء وطنی اسلامی پس از عدم علم به نجاست آنها اکلاً، شرباً و لبساً فی الصلاة و الطواف. و بحث مفصلی راجع به این مسئله می‌کند و می‌فرماید باید وسایل قطع احتیاج به کفار فراهم شود.

https://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_1.gif باتوجه به نبود وسایل ارتباط جمعی در آن زمان، این اقدامات ایشان بر پایه‌ی چه اطلاعاتی انجام می‌گرفته است؟
آیت‌الله لاری برای اطلاع از اتفاقات ممالک دیگر علی‌رغم عدم وجود وسایل ارتباطی امروزی از افراد و منابع موثق استفاده می‌کرد و همچنین شخص ایشان هم نسبت به اخبار حساس و دقیق عمل می‌کرد و حتی ایشان اخباری که به دست می‌آورد را به دیگر علمای شهرهای مختلف و مهم می‌فرستاد. برای مثال آخوند خراسانی که هم‌درس ایشان بود نامه‌های ارسالی آیت‌الله لاری را برای مردم و علمای نجف می‌خواند و از این طریق مطلع می‌شدند که باید از مشروطیت حمایت کنند.

https://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_1.gif به نظر شما اقدامات، اندیشه و سلوک اجتماعی و سیاسی مرحوم لاری چه نقش و تأثیری در جریان انقلاب اسلامی داشته است؟
حجةالاسلام والمسلمین سید هاشم دستغیب فرزند مرحوم آیت‌الله سید عبدالحسین دستغیب برای آیت‌الله سید حسین آیت‌اللهی نقل کرده بود که «امام خمینی رضوان‌الله‌علیه در سال ۱۳۴۸ شمسی در نجف اشرف بحث ولایت‌فقیه را مطرح کرد که من هم خدمت ایشان بودم. وقتی درس شروع شد به آقای خمینی گفتم شخصیت بزرگی به نام سید عبدالحسین لاری در استان ما حضور داشته که بحث ولایت‌فقیه را حدود یک قرن پیش تبیین کرده است که امام هم ایشان را تحسین کرد.»

یکی از فعالیت‌های آیت‌الله لاری تربیت و پرورش علمای بزرگی بود که نقش تعیین‌کننده‌ای در کل استان فارس داشتند و همین افراد باعث آمادگی مردم برای انقلاب اسلامی شدند.
 
در نامه­‌ی میرزای شیرازی در سال ۱۳۱۰ قمری، یعنی یک سال بعد از واقعه‌ی رژی خطاب به سید آمده که «حضور شما در ایران موجب شده که امور دین تشدید شود، معارف دین گسترش پیدا کند، توجه مردم به دین بیشتر شود و مشکلات دینی و اجتماعی مردم حل و فصل شود...»

https://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_1.gif آیا از نکاتی که حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درباره‌ی مرحوم لاری گفته‌اند، خاطره‌ای در ذهن دارید؟
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در سفرهای خود چه در زمان ریاست جمهوری و در زمان رهبری به استان فارس، همیشه درباره‌ی مرحوم سید عبدالحسین لاری نکاتی را گفته‌اند. اما به دو خاطره اشاره می‌کنم:
در سفر آیت‌الله خامنه‌ای در سال ۱۳۶۷ شمسی به جهرم، ایشان بر سر مزار آن مرحوم حاضر شدند و به قرائت فاتحه‌ای پرداختند. در آنجا پلاکاردهایی از جملات و عبارات مرحوم لاری نظیر فتواهای ضد استعماری و ضد استکباری مرحوم لاری نصب شده بود. ایشان با خواندن آنها فرمودند: رازی که من را به مرحوم لاری علاقه‌مند می‌کند همین تعبیراتی است که از ایشان موجود است.

در همان سال و پس از قبول قطعنامه از سوی ایران، قوای بعث حمله‌ی مجددی را به ایران آغاز کردند که در پی این حمله اعلام بسیج عمومی شد و بسیاری از ائمه‌ی جمعه به جبهه رفتند. در آن زمان آیت‌الله خامنه‌ای هم به جبهه آمدند. مرحوم سید حسین آیت‌اللهی نوه‌ی مرحوم لاری که آن زمان امام جمعه‌ی جهرم بودند نقل می‌کند که یک شب آیت‌الله خامنه‌ای ما را برای شام دعوت کردند. ما به محل اقامت ایشان رفتیم و شام را با هم صرف کردیم. بعد از صرف شام من به گمان اینکه ایشان احتمالاً حرف‌هایی با فرماندهان جنگ دارند و من نباید وقت ایشان را بگیرم بازگشتم که ایشان دنبال من فرستادند و گفتند که ما با شما این حرف‌ها را نداریم و درباره‌ی جد ما (مرحوم لاری) پرسیدند که بحث زیادی هم بین ما شد تا آنجا که من خاطره‌ای را که برادرم از پدرم شنیده بود برای ایشان نقل کردم. ماجرا این بود که یک روز مرحوم لاری می‌بیند کالسکه‌ای در فیروزآباد فارس در حال حرکت است. می‌پرسد این کالسکه چیست؟ مشخص می‌شود افراد سوار بر آن چند کاردار و سفیر خارجی و مستشار روس هستند. به محض اطلاع از این موضوع حال ایشان به شدت منقلب می‌شود به‌گونه‌ای که سه روز لب به غذا نمی‌زند و می‌گوید آن غیرت مسلمانی کجاست که دشمن خارجی می‌تواند این‌طور در کشور اسلامی به راحتی حرکت کند؟

ایشان نقل می‌کند که رهبری پس از شنیدن این ماجرا فرمودند «ای کاش یک جو غیرت این مرد بزرگ در میان برخی سران کشورهای اسلامی بود تا این‌گونه تن به ذلت ندهند» و بعد فرمودند «فتوای آن مرحوم درباره‌ی اجناس خارجی با اینکه ده‌ها سال پیش صادر شده اما هنوز زنده است و برای امروز ما راهگشا است و باید فراروی استقلال اقتصادی ما قرار گیرد.»