others/content
نسخه قابل چاپ

شعرخوانی فاطمه نانی‌زاد / دیدار شاعران 89

شعر اول
به شعر گفته‌ام این دفعه درد را بکشد
هنوز صحنه‌ی تو در نبرد را بکشد

تو را شبیه غزل یا نه، از غزل بهتر
کسی که زخم در او غنچه کرد را بکشد

تو را که گرم‌ترین خاطرات دیروزی
تمام دلخوشی فصل سرد را بکشد

تو را شهید غزل‌های عشق کرده و بعد
به نام شعله فقط رنگ زرد را بکشد

خطوط چهره‌ی یک آشنای زخم و سکوت
به شعر گفته‌ام این دفعه مرد را بکشد

شعر دوم
همچون نسیم صبح و سحرگاه می‌رود
هر کس میان صحن حرم راه می‌رود

از هرچه غصه دارد و غم، می‌شود رها
هر سائلی به خدمت این شاه می‌رود

وقتی فرشته‌های حرم بال می‌زنند
از سینه‌های شعله‌زده آه می‌رود

این‌جا بهشتِ روی زمینِ فرشته‌هاست
از کوی تو فرشته به اکراه می‌‌رود

خورشید در طواف حرم وه چه دیدنی‌ست
هر شب به پای‌بوسی آن ماه می‌رود

باب‌الجواد راه ورودی به قلب توست
حاجت‌رواست هرکه از این راه می‌رود
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی