[ بازگشت ] | [ چـاپ ]

مربوط به :بیانات در دیدار نوجوانان و جوانان شرکت‌کننده در کاروان‌های راهیان نور - 1396/12/19
عنوان فیش :تلاش غرب برای رئیس جمهوری صدام
کلیدواژه(ها) : تاریخ آسیا و آفریقا, تاریخ دفاع مقدس, حمایت استکبار از عراق در جنگ تحمیلی, علت دشمنی با انقلاب اسلامی, به وجود آورندگان جنگ عراق علیه ایران
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
چرا[دشمنان انقلاب مرعوب شدند]؟ برای خاطر اینکه دیدند این انقلاب در بین ملّتهای مسلمان در همه‌ی دنیا مورد استقبال قرار گرفت؛ در کشورهایی که رؤسای آن کشورها وابسته‌ی به آمریکا بودند، ملّتها در همان کشورها به نفع انقلاب اسلامی شعار دادند. سال ۵۸ و ۵۹ در اوّل انقلاب، تقریباً در همه‌ی کشورهای اسلامی به نفع انقلاب اسلامی حرف زدند و شعار دادند و خطبه خواندند و مقاله منتشر کردند. این [پدیده] اینها را واقعاً متوحّش کرد؛ دیدند ایران که از دستشان رفت -[قبلاً] بر ایران مسلّط بودند- بیم این هست که تسلّط فرهنگ انقلاب بر ملّتها، [شیوع آن] در میان ملّتهای مسلمان موجب بشود که سایر کشورهای اسلامی و سایر دولتهای اسلامی هم از دستشان برود؛ لذا درصدد برآمدند به هر قیمتی هست این انقلاب را نابود کنند؛ جنگ رژیم بعثیِ صدّام علیه ایران از اینجا شروع شد.

صدّام یک شخصیّتی بود که آنها میدانستند -یعنی [او را] می‌شناختند؛ شخصیّت‌های سیاسی را می‌شناسند- زمینه‌ی یک حرکت خودخواهانه و متکبّرانه و ظالمانه در این آدم وجود داشت؛ به‌طور طبیعی آدم متعرّضِ متجاوزی بود. در هنگام انقلاب هم صدّام رئیس‌جمهور عراق نبود، رئیس‌جمهور عراق فرد دیگری بود -احمد حسن ‌البکر بود- [امّا] جوری ترتیب دادند که او برود کنار و این بشود رئیس‌جمهور عراق تا وادارش کنند، تشویقش کنند، تهییجش کنند برای اینکه حمله‌ی نظامی به ایران بکند. حمله‌ی نظامی به ایران [هم] اوّل به بهانه‌ی این بود -یعنی این‌جور میگفتند و شعار میدادند- که میخواهند مناطق نفت‌خیز را از ایران جدا کنند و به عراق متّصل کنند؛ اینها [فقط] حرف بود؛ بحثِ مناطق نفت‌خیز نبود؛ بحثِ اصلِ حکومت بود، اصلِ انقلاب بود؛ میخواستند انقلاب را نابود کنند. آمریکا و اروپای قدرتمند -حالا کشورهای درجه‌ی دو و سه‌ی اروپا اهمّیّتی نداشتند امّا اروپای اصلی یعنی انگلیس، یعنی فرانسه، یعنی آلمان، یعنی ایتالیا، این کشورهایی که در اروپا موقعیّتی داشتند، توانایی‌ای داشتند- یکسره همه پشت ‌سر صدّام قرار گرفتند و هرچه توانستند به او کمک کردند؛ ‌هرچه توانستند کمک کردند!

مربوط به :بیانات در دیدار نوجوانان و جوانان شرکت‌کننده در کاروان‌های راهیان نور - 1396/12/19
عنوان فیش :حمایت شرق و غرب از عراق در جنگ تحمیلی
کلیدواژه(ها) : تاریخ دفاع مقدس, حمایت استکبار از عراق در جنگ تحمیلی, پشتیبانی آمریکا از رژیم بعثی عراق در جنگ, حامیان عراق در جنگ علیه ایران, پشتیبانی ابرقدرتها از رژیم بعثی عراق
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
لشکرهای رژیم صدّام در اوّل جنگ، لشکرهای معدودی بودند، امکاناتشان هم امکانات متعارف بود [امّا] با گذشت زمان -هرچه زمان گذشت، شش ماه گذشت، یک سال گذشت، دو سال گذشت- روزبه‌روز به این امکانات افزوده شد. خب جنگ امکانات را از بین میبرد، ما مثلاً اوّل جنگ یک مقدار تانک داشتیم، بعد بعضی‌اش از بین رفت؛ فرض کنید که مقداری توپخانه داشتیم، بعضی‌اش از بین رفت؛ مهمّات داشتیم خیلی‌هایش از بین رفت؛ قهراً در جنگ مصرف میشود، جنگ امکانات را کم میکند؛ هرچه جنگ پیش میرفت، امکانات رژیم بعثی چند برابر میشد؛ چه کسی به او میداد؟ فرانسه، انگلیس، آلمان، آمریکا؛ شوروی هم که ضدّ آمریکا بود، در این قضیّه همراه آمریکا وارد میدان شد، آن هم به دلیل خاصّ خود: [چون] شوروی تعداد نسبتاً زیادی جمهوری‌های مسلمان دارد؛ حرکت اسلامی، انقلاب اسلامی در ایران موجب میشد که آن جمهوری‌ها به فکر هویّت اسلامی خودشان بیفتند؛ دولت شوروی حاضر نبود، لذا او هم در این قضیّه -در قضیّه‌ی جنگ علیه ما، در قضیّه‌ی مبارزه‌ی علیه ما- کنار آمریکا، دشمن دیرین خودش ایستاد. پس شد آمریکا، شوروی، ناتو -[اعضای] پیمان ناتو که اروپا و آمریکا و مانند اینها هستند- و همه‌ی قدرتهای مسلّط دنیا که پشت‌ سر صدّام قرار گرفتند علیه جمهوری اسلامی، برای اینکه جمهوری اسلامی را از بین ببرند؛ هدف این بود؛ هدف، فتح خرّمشهر یا قصر شیرین یا مانند اینها نبود، هدف این بود که بیایند؛ کمااینکه همان اوّل کار صدّام گفت که ما امروز اینجا مصاحبه میکنیم، یک هفته‌ی دیگر در تهران مصاحبه خواهیم کرد؛ این‌جوری برنامه‌ریزی کرده بود. این، عامل جنگ بود؛ یعنی جنگ تحمیلی یک توطئه‌ی عظیم بین‌المللیِ قدرتمندترین قدرتهای دنیا بود علیه جمهوری اسلامیِ تازه پدید آمده. مثل اینکه همه‌ی حیوانات وحشی بخواهند به یک انسان تنها و بی‌سلاح و بی‌دفاع حمله کنند؛ در واقع این‌جوری بود.

جمهوری اسلامی، آن روز نه نیروهای مسلّح‌ منظّمی داشت، نه دستگاه اطّلاعاتی مرتّب و منظّمی داشت -اوّل انقلاب بود دیگر، همه‌چیز به‌هم ریخته بود- جمهوری اسلامی تنها چیزی که داشت، ملّت باایمان و رهبر مقتدری مثل امام بزرگوار بود؛ این تنها چیزی بود که ملّت داشت. همین کشور فرانسه در وسط جنگ، پیشرفته‌ترین هواپیماها و بالگردهای خودش را داد به عراق؛ همین کشور آلمان، موادّ شیمیایی و سمّی را در اختیار رژیم صدّام گذاشت برای اینکه بتواند در جبهه‌های جنگ از موادّ شیمیایی استفاده کند.

اینهایی که امروز به اتّهام مصرف موادّ شیمیایی، فلان گروه را، فلان کشور را مورد تهاجم قرار میدهند، رسماً، علناً موادّ شیمیایی را در اختیار صدّام قرار دادند که او بمب شیمیایی درست کند، سلاح شیمیایی درست کند و در جبهه‌ها به‌ کار ببرد و به ‌کار برد و ما هنوز بعد از گذشت ۳۰ سال از پایان جنگ -تقریباً ۲۹ سال از پایان جنگ میگذرد- هنوز کسانی را داریم در بین رزمندگانمان و کم هم نیستند که به‌خاطر آلودگی‌های شیمیاییِ آن روز دچارند، گرفتارند، خیلی‌ها هم در این راه شهید شده‌اند. انگلیس‌ها کمک کردند، آمریکایی‌ها کمک کردند، نقشه‌های جنگی و ماهواره‌هایشان کمک کردند، همه‌ی دستگاه‌های شیطانی عالم به این شیطانِ بدبختِ متکبّرِ مغرورِ خودخواه -یعنی صدّام- کمک کردند علیه جمهوری اسلامی، که این جنگ به وجود بیاید و این جنگ ادامه پیدا کند و این جنگ با پیروزی او تمام بشود. البتّه همه‌ی این تلاشها مثل تیری بود که به سنگ بخورد، به خاک بخورد؛ و علی‌رغم همه‌‌ی آنها، هشت سال خودشان را کشتند که یک وجب از خاک جمهوری اسلامی را در اختیار بگیرند، [امّا] نتوانستند؛ در طول هشت سال، ملّت ایران بر تمام این قدرتها پیروز شد.

مربوط به :بیانات در دیدار نخبگان جوان علمی - 1396/07/26
عنوان فیش :شروع صنعت موشکی با برد بیست کیلومتر
کلیدواژه(ها) : تاریخ دفاع مقدس, توانمندی دفاعی کشور, قدرت موشکی جمهوری اسلامی ایران, حمایت استکبار از عراق در جنگ تحمیلی, پشتیبانی آمریکا از رژیم بعثی عراق در جنگ
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
یک روزی بود که این کشور ــ همین تهران که شما حالا بحمداللّه با خیال راحت و با امنیّت [در آن] رفت‌وآمد میکنید ــ زیر موشکهای صدّام بود؛ خیلی از شماها شاید آن‌وقت در دنیا نبودید. ما هیچ وسیله‌ی دفاع نداشتیم، [درحالی‌که] همه به صدّام کمک میکردند؛ آمریکا برای همین موشکها و برای ابزارهای دفاعی و حتّی برای نقشه‌ی میدان جنگ به صدّام کمک میکرد؛ ماهواره‌هایش و دیگران کمک میکردند. فرانسه کمک میکرد؛ فرانسه، هم موشک میداد، هم هواپیما میداد. آلمان کمک میکرد؛ موادّ شیمیایی میداد. میدانید در موارد زیادی لشکر صدّام کار شیمیایی کردند. ما چقدر جانباز شیمیایی داریم، چقدر از آنها از دنیا رفتند! موادّش را آلمان به اینها میداد. آلمان موادّ شیمیایی در اختیار اینها میگذاشت که اینها بمب شیمیایی درست کنند. حتّی گاهی شاید بمب شیمیایی هم بهشان میداد؛ همه کمک کردند؛ ما دست‌خالی بودیم، وسیله‌ای نداشتیم؛ [لذا] به فکر افتادیم که باید خب وسیله‌ی دفاعی درست کنیم. شروع کردیم؛ از صفر در واقع شروع کردیم. من اگر بگویم به شما و تصویر کنم ــ که حالا متأسّفانه وقت نیست ــ که اوّلین چیزی که ما توانستیم پرتاب کنیم که بُردش هم حدود بیست کیلومتر بود چه بود، ممکن است خنده‌تان بگیرد! [وسیله‌ای] مثل یک ناو‌دان درست کرده بودند که ما مثلاً فرض کنید بتوانیم موشک آرپی‌جی را با یک شکلی از روی این ناو‌دان پرتاب کنیم، که مثلاً حدود پانزده کیلومتر یا بیست کیلومتر هم برود؛ این‌جوری شروع شد. بعد توانستیم توانایی‌ها را بیشتر کنیم. وقتی توانایی‌هایمان زیاد شد و دشمن دید که ما میتوانیم مقابله‌به‌مثل کنیم، متوقّف شد؛ این تجربه‌ی ما است. ما اگر چنانچه قدرت دفاعیِ خودمان را افزایش ندهیم، دشمنان ما جَری خواهند شد، گستاخ خواهند شد، تشویق خواهند شد به اینکه به ما حمله کنند. باید قدرت دفاعی‌ ما جوری باشد که دشمن تشویق نشود به یک اقدام و به دست از پا خطا کردن.

مربوط به :بیانات در مراسم شب خاطره دفاع مقدس - 1396/03/03
عنوان فیش :نصرت خدا در جنگ تحمیلی دلیل برای آرامش قلب
کلیدواژه(ها) : تجربه‌های دفاع مقدس, اطمینان به وعده الهی, حمایت استکبار از عراق در جنگ تحمیلی
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
هشت سال همه‌ی دنیا متّفق شدند علیه ما و با ما جنگیدند؛ این یک واقعیّتی است، همه‌ی دنیا! یعنی آمریکا علیه ما بود در عمل، ناتو علیه ما بود در عمل، شورویِ آن روز علیه ما بود در عمل، مرتجعین منطقه - همین سعودی و کویت و بقیّه - همه علیه ما بودند در عمل! یعنی همه‌ی آنها علیه ما [در جنگ] شرکت داشتند؛ ما هم یک نهال تازه روییده با تجربه‌های کم، توانستیم بر همه ی اینها فائق بیاییم؛ این تجربه‌ی ما است؛ این برای «لِیَطمَئِنَّ قَلبی‌»(1) کافی نیست؟ این مثل همان زنده شدن مرغهایی است که جناب ابراهیم (علیه السّلام) از خدای متعال خواست، خدا گفت این‌جوری عمل بکن برای اینکه قلبت آرامش پیدا کند. این آرامش قلبی را ما باید داشته باشیم؛ هر کسی ندارد، معیوب است؛ یعنی تعبیر بهترش این است که بگوییم معیوب است، اگر خوشبینانه نگاه کنیم باید بگوییم معیوب است؛ [اگر هم] بدبینانه نگاه کنیم، خب جور دیگری باید قضاوت کنیم.
1 ) سوره مبارکه البقرة آیه 260
وَإِذ قالَ إِبراهيمُ رَبِّ أَرِني كَيفَ تُحيِي المَوتىٰ ۖ قالَ أَوَلَم تُؤمِن ۖ قالَ بَلىٰ وَلٰكِن لِيَطمَئِنَّ قَلبي ۖ قالَ فَخُذ أَربَعَةً مِنَ الطَّيرِ فَصُرهُنَّ إِلَيكَ ثُمَّ اجعَل عَلىٰ كُلِّ جَبَلٍ مِنهُنَّ جُزءًا ثُمَّ ادعُهُنَّ يَأتينَكَ سَعيًا ۚ وَاعلَم أَنَّ اللَّهَ عَزيزٌ حَكيمٌ
ترجمه :
و (به خاطر بیاور) هنگامی را که ابراهیم گفت: «خدایا! به من نشان بده چگونه مردگان را زنده می‌کنی؟» فرمود: «مگر ایمان نیاورده‌ای؟!» عرض کرد: «آری، ولی می‌خواهم قلبم آرامش یابد.» فرمود: «در این صورت، چهار نوع از مرغان را انتخاب کن! و آنها را (پس از ذبح کردن،) قطعه قطعه کن (و در هم بیامیز)! سپس بر هر کوهی، قسمتی از آن را قرار بده، بعد آنها را بخوان، به سرعت به سوی تو می‌آیند! و بدان خداوند قادر و حکیم است؛ (هم از ذرات بدن مردگان آگاه است، و هم توانایی بر جمع آنها دارد)».


مربوط به :بیانات در مراسم دانش‌آموختگی دانشجویان دانشگاه‌های افسری ارتش - 1395/07/07
عنوان فیش :قیام نیروهای مسلح و مردم درجنگ تحمیلی
کلیدواژه(ها) : حمایت استکبار از عراق در جنگ تحمیلی, پشتیبانی ابرقدرتها از رژیم بعثی عراق, حامیان عراق در جنگ علیه ایران, حضور مردم در دفاع مقدس, جهاد
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
در دوران دفاع مقدّس همه‌چیزِ کشور مورد تهاجم قرار گرفت؛ نه فقط مرزهای کشور، [ بلکه‌] هویّت ملّی کشور، نظام اسلامی کشور، انقلاب بزرگ ملّت ایران، ارزشهای فراوانی که این ملّت بزرگ در مقابل چشم خود قرار داده بود، همه مورد تهاجم قرار گرفت. آنجا فقط رژیم بعثی صدّام نبود که در مقابل ما قرار گرفته بود، در حقیقت یک جنگ عمومی بود، یک جنگ بین‌المللی علیه ملّت ایران بود؛ ناتو به عراق کمک میکرد؛ آمریکا کمک میکرد؛ شورویِ آن‌روز کمک میکرد؛ ارتجاع عرب کمکهای مالی خود و مادّی خود و دلارهای نفتی خود را، مثل سیل، به‌سمت آنها سرازیر میکرد؛ تبلیغاتشان -که در اختیار صهیونیست‌ها بود و هست- در همه‌ی دنیا، شب و روز به نفع آنها و علیه جمهوری اسلامی ایران تلاش میکرد. در این معرکه‌ی عظیم، در این قیامت کبرا، نیروی عظیم ملّت ایران، نیروی ایمان، نیروی مقاومت، نیروی اعتماد به خدا، نیروی متّکی به روح‌الله، و در صدر همه‌ی آنها نیروهای مسلّح نظام جمهوری اسلامی ایران قیام کردند. قیام لله یعنی این. اَن تَقوموا للهِ‌ِ مَثنی و فُرادی‌؛(1) قیام لله کردند، وارد میدان شدند، از جان خود، از نیروی خود، از توانایی خود بهره بردند.
1 ) سوره مبارکه سبإ آیه 46
قُل إِنَّما أَعِظُكُم بِواحِدَةٍ ۖ أَن تَقوموا لِلَّهِ مَثنىٰ وَفُرادىٰ ثُمَّ تَتَفَكَّروا ۚ ما بِصاحِبِكُم مِن جِنَّةٍ ۚ إِن هُوَ إِلّا نَذيرٌ لَكُم بَينَ يَدَي عَذابٍ شَديدٍ
ترجمه :
بگو: «شما را تنها به یک چیز اندرز می‌دهم، و آن اینکه: دو نفر دو نفر یا یک نفر یک نفر برای خدا قیام کنید، سپس بیندیشید این دوست و همنشین شما [= محمّد] هیچ گونه جنونی ندارد؛ او فقط بیم‌دهنده شما در برابر عذاب شدید (الهی) است!»


مربوط به :بیانات در مراسم دانش‌آموختگی دانشجویان دانشگاه‌های افسری ارتش - 1395/07/07
عنوان فیش : دفاع مقدس, تاریخ دفاع مقدس, حمایت استکبار از عراق در جنگ تحمیلی, پشتیبانی آمریکا از رژیم بعثی عراق در جنگ
کلیدواژه(ها) : دفاع مقدس, تاریخ دفاع مقدس, حمایت استکبار از عراق در جنگ تحمیلی, پشتیبانی آمریکا از رژیم بعثی عراق در جنگ
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
در دفاع مقدّس فقط رژیم بعثی صدّام نبود که در مقابل ما قرار گرفته بود، در حقیقت یک جنگ عمومی و بین‌المللی علیه ملّت ایران بود؛ ناتو، آمریکا و شورویِ آن‌روز کمک میکردند؛ ارتجاع عرب کمکهای مادّی و دلارهای نفتی خود را، مثل سیل، به‌سمت آنها سرازیر میکرد؛ تبلیغاتشان در همه‌ی دنیا، شب و روز به نفع آنها و علیه جمهوری اسلامی ایران تلاش میکرد.

مربوط به :بیانات در دیدار اعضای ستادهای برگزاری کنگره شهدای استان‌های کهگیلویه و بویراحمد و خراسان شمالی - 1395/07/05
عنوان فیش : حمایت استکبار از عراق در جنگ تحمیلی, تجربه‌های دفاع مقدس, ثبت جزئیات دفاع مقدس
کلیدواژه(ها) : حمایت استکبار از عراق در جنگ تحمیلی, تجربه‌های دفاع مقدس, ثبت جزئیات دفاع مقدس
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
جنگ تحمیلی یک‌چیز کوچکی نبود؛ ما هنوز هم بعد از گذشت سالها، ابعاد مهمّ این جنگ را درست نتوانستیم برای مخاطبین خودمان تشریح کنیم؛ یک جنگ بین‌الملل بود علیه اسلام، حاکمیّت اسلام و امام بزرگوار.

مربوط به :بیانات در دیدار اعضای ستادهای برگزاری کنگره شهدای استان‌های کهگیلویه و بویراحمد و خراسان شمالی - 1395/07/05
عنوان فیش : تاریخ دفاع مقدس, حمایت استکبار از عراق در جنگ تحمیلی, تجربه‌های دفاع مقدس
کلیدواژه(ها) : تاریخ دفاع مقدس, حمایت استکبار از عراق در جنگ تحمیلی, تجربه‌های دفاع مقدس
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
اینهایی که رفتند جنگیدند با چه اهداف بلندی رفتند جنگیدند؟ آیا مسئله فقط یک جنگ ارضی و مرزی و مانند اینها بود که دشمنی متعرّضِ مرزهای ما شده و ما میخواهیم دشمن را عقب بزنیم؟... آرمانشان اسلام، خدا و حکومت دینی و اسلامی بود.

مربوط به :بیانات در دیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری - 1395/03/06
عنوان فیش :رعب دشمن از امام(ره)
کلیدواژه(ها) : نقشه دشمن, ترس دشمن, شجاعت امام خمینی (ره), پشتیبانی آمریکا از رژیم بعثی عراق در جنگ, حمایت استکبار از عراق در جنگ تحمیلی
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
دشمن چند جور حمله میکند: یک جور حمله‌های سخت است؛ جنگ سخت؛ این را دشمن تجربه کرد و شکست خورد؛ جنگ هشت‌ساله‌ای که علیه ما به راه افتاد، ازاین‌قبیل بود؛ جنگ بین‌المللی بود؛ یکی به صدّام ابزار شیمیایی داد، یکی هواپیمای میگ داد، یکی هواپیمای میراژ داد، یکی امکانات ضدّ هوایی داد، یکی نقشه‌های جنگی داد؛ حتّی نقشه‌های جنگی و ساخت سنگرها هم با کمک دیگران بود. اینها همه کمکش کردند که بلکه این جنگ را او ببرد؛ و نتوانست.

حمله‌ی سخت یک نمونه‌اش جنگ هشت‌ساله است. یک نمونه، شورشهای قومی است که در کشور -در همه‌ی مرزهای کشور- راه انداختند که یادتان هست که همه‌جا جنگ راه انداختند و شورش راه انداختند؛ [دشمن‌] نتوانست فائق بیاید؛ اینها جنگ سخت بود. کارهای تروریستی را، جریانهای تروریستی را یا فعّال کردند یا به وجود آوردند؛ آمریکا به سکّوی نفتی حمله کرد؛ آمریکا هواپیمای مسافری را ساقط کرد؛ هرچه توانستند کردند؛ اینها جنگ سخت است. در همه‌ی اینها شکست خوردند؛ در مقابل ملّت ایران و در مقابل امام بزرگوار شکست خوردند و بیشتر مرعوب شدند. امام بزرگوار با آن قدرتی که خدای متعال به او داده بود، به‌خاطر توکّل و تقوایی که داشت، به‌خاطر بصیرتی که داشت، به خاطر دلدادگی به هدف که در آن بزرگوار بارز و آشکار بود، خدای متعال در او هیبت قرار داد، به‌طوری‌که دیگران میترسیدند، دشمنان از امام به‌معنای واقعی کلمه مرعوب بودند؛ کَاَنَّهُم حُمُرٌ مُستَنفِرَةٌ * فَرَّت مِن قَسوَرَةٍ؛(1) مثل فریاد شیری که میترسانَد حیوانها را، فریاد امام و نوای امام اینها را میترساند، مرعوب میشدند. خب، اینها در این مرحله شکست خوردند.
1 ) سوره مبارکه المدثر آیه 50
كَأَنَّهُم حُمُرٌ مُستَنفِرَةٌ
ترجمه :
گویی گورخرانی رمیده‌اند،

2 ) سوره مبارکه المدثر آیه 51
فَرَّت مِن قَسوَرَةٍ
ترجمه :
که از (مقابل) شیری فرار کرده‌اند!


مربوط به :بیانات در دیدار رئیس و اعضاى مجلس خبرگان رهبرى - 1394/12/20
عنوان فیش :مصادیق خیانت های غرب بر علیه ملت ایران
کلیدواژه(ها) : خیانتهای غرب, ماجرای میکونوس, برسر کار آمدن رضاخان, برسر کار آمدن رضاخان, روابط و تعامل جمهوری اسلامی, حمایت استکبار از عراق در جنگ تحمیلی, ضعف اروپا, تاریخ فعالیتها و مسئولیتهای آیت الله خامنه ای بعد
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
یکی از چیزهایی که نفوذ در باورهای مردم هدف قرار میگیرد این است که خیانتهای غرب را فراموش کنند. آقایان! ما از غرب صدمه دیده‌ایم. در تبلیغات جهانی تکیه میکنند روی اینکه چرا در جمهوری اسلامی، بعضی‌ها -گاهی هم اسم بنده را بالخصوص می‌آورند- با غرب مخالفند، چرا با آمریکا مخالفند. باید فراموش نکنیم که غرب با ما چه کرده. من طرف‌دار قطع رابطه‌ی با غرب نیستم -حالا این را هم عرض خواهم کرد- این را همه میدانند. من هشت سال رئیس‌جمهور بودم، با همین کشورها و با همین رؤسای جمهور نشسته‌ام، برخاسته‌ام و صحبت کرده‌ام. الان هم همین‌جور است؛ الان هم ازجمله‌ی برنامه‌های میهمانهای آقای رئیس‌جمهور ملاقات با بنده است. در حرفها هم که با همدیگر فحش و فحش‌کاری نمیکنیم؛ حرف میزنیم و تفاهم میکنیم. ما مخالف ارتباط با غرب نیستیم [امّا] مسئله این است که بدانیم با چه کسی داریم تعامل میکنیم و بدانیم طرف ما چه کسی است.

غرب، کشورهای غربی، از اواسط دوران قاجار، علیه کشور ما فعّالیّتهایشان را شروع کردند؛ ضعف سلاطین قاجار موجب شد اینها دائماً همین‌طور امتیاز بگیرند، مدام فشار بیاورند، مدام دایره‌ی زندگی ما را تنگ کنند و پیشرفتهای ما را متوقّف کنند. بعد به این نتیجه رسیدند که باید یک نفر از خودشان را بیاورند، که آوردند؛ رضاخان از خودشان بود. حالا بعضی‌ها همین را هم دارند خدشه میکنند و [میگویند] رضاخان را انگلیس‌ها نیاوردند؛ یک امر به این وضوح را که خودهایشان اقرار کردند، تکرار کردند، خود انگلیس‌ها گفتند، خود مسئولان حکومت طاغوت این را مکرّر گفتند، امّا اینها دارند انکار میکنند. واقع قضیّه این است که رضاخان را آوردند، بعد که احساس کردند ممکن است آن‌چنان‌که مایلند در مشتشان نچرخد، او را برداشتند و پسرش را گذاشتند. بعد که باز از درون کشور یک حرکتی به‌عنوان نهضت ملّی شروع شد، سرکوب کردند و بیست‌وهشتم مرداد را به‌وجود آوردند. بعد از بیست‌وهشتم مرداد، دستگاه جهنّمی ساواک را به‌وجود آوردند. اینها را غربی‌ها کردند، اینها را همین انگلیس‌ها کردند؛ بعد از انگلیس‌ها نوبت آمریکایی‌ها بود. کشاورزی کشور را نابود کردند، پیشرفت علمی کشور را متوقّف کردند، مغزهای فعّال را دزدیدند و بردند یا متوقّف کردند، طبقه‌ی جوان را به فساد و لاابالی‌گری و اعتیاد و مشروب‌خواری و مانند اینها کشاندند؛ این کارهایی است که غرب در کشور ما کرده. نمیگویم ماها بی‌تقصیر بودیم، امّا اداره‌ی کار و تدبیر کار دست آنها بوده است و آنها کرده‌اند. تقصیر ما این است که ما در صدد علاج برنیامدیم، در صدد مقاومت برنیامدیم. امروز هم اگر مقاومت نکنیم، همان آش است و همان کاسه؛ بازهم همین خواهد شد.

بعد، انقلاب اسلامی رخ داد؛ از روز اوّلی که انقلاب رخ داد غرب شروع کرد با ما مخالفت کردن. نه فقط مخالفت [بلکه] بنا کرد معارضه کردن. به صدّام اینها کمک کردند، به ضدّ انقلاب‌ها در بخشهای مرزی کشور اینها کمک کردند؛ هم پول دادند، هم سلاح دادند، هم کمک سیاسی و فکری کردند. علیه انقلاب و دستگاه انقلاب و شخص امام راحل (رضوان‌الله‌تعالی‌علیه) و مسئولین انقلابی اینها بودند که شایعه‌پراکنی کردند، لجن‌پراکنی کردند و دشمنی کردند. در جنگ هرچه توانستند به صدّام کمک کردند؛ بمباران شهرهای ما به‌وسیله‌ی صدّام انجام گرفت امّا با پشتیبانی آنها؛ اگر آنها نبودند صدّام نمیتوانست این کار را انجام بدهد. [سلاح] شیمیایی را آنها به صدّام دادند، موشک را آنها دادند، میراژ را آنها دادند، برنامه‌های جنگی را آنها برایش تنظیم کردند، این صحنه‌های جنگ به‌وسیله‌ی آنها طرّاحی شد، عکسهای هوایی از رفت‌وآمدهای سربازهای ما را آمریکایی‌ها به عراق و به صدّام دادند؛ با ما این‌جوری رفتار کردند. بعد [هم] که جنگ تمام شد، تحریمها را آنها بر ما تحمیل کردند. ما با اینها مخالفتی [و دشمنی‌ای] نکردیم؛ خود ما یک بنائی را گذاشتیم و گفتیم ما به این بنا وفاداریم؛ اینها برای اینکه ما این بنا را گذاشتیم و مستقل از آنها است و تابع آنها نیست شروع کردند با ما دشمنی کردن. چه کار کنیم ما؟
من میبینم بعضی از برادران ما گاهی اوقات میگویند که ما باید با همه‌ی دنیا رابطه داشته باشیم؛ خب بله، با همه‌ی دنیا -البتّه منهای آمریکا و رژیم صهیونیستی- باید رابطه داشته باشیم؛ ما مشکلی نداریم. اوّلاً همه‌ی دنیا فقط اروپا و فقط غرب نیست؛ در همین حدود چهار سال قبل از این و در همین شهر تهران، مگر اجلاسی تشکیل نشد که بیش از ۱۳۰ یا ۱۴۰ کشور در آن شرکت کردند؟ حدود چهل یا بیشتر رئیس دولت و رئیس کشور شرکت کردند؛ از همه جا آمدند اینجا و در اجلاس غیر متعهّدها شرکت کردند. ما مشکلی نداریم با اینها؛ دنیا که فقط اروپا نیست؛ دنیا جای وسیعی است. قدرتها هم امروز در دنیا پخش شده و تقسیم شده؛ شرق دنیا -یعنی منطقه‌ی آسیا- امروز مرکز یک قدرت عظیمی است. ما با اینها ارتباط داریم؛ ما حرفی نداریم. با اروپا هم ما مشکلی نداریم، اروپایی‌ها با ما مشکل ایجاد کرده‌اند. بنده به یکی از این رؤسای اروپایی که اخیراً اینجا آمده بود گفتم که اروپا باید خودش را از تبعیّت آمریکا در سیاستهایش نجات بدهد. اروپایی‌ها تبعیّت از سیاست آمریکا کردند؛ او ما را تحریم کرد، اینها هم تبعیّت کردند؛ او علیه ما تبلیغات کرد، اینها هم تبعیّت کردند. خب، ما چه کار کنیم؟ در قضایای مختلف، اروپایی‌ها بودند که ابتدای به دشمنی کردند. سر قضیّه‌ی آن قهوه‌خانه‌ی میکونوس، رئیس‌جمهور وقت ما را متّهم کردند و به دادگاه میخواستند بکشانند؛ اسمش را به‌عنوان متّهم در دادگاه مطرح کردند! خب چه‌کار کنیم ما با اینها؟ برویم التماس کنیم؟ برویم بگوییم آقا با ما بهتر از این باشید؟ ما کاری نکردیم با اینها؛ اینها هستند که دشمنی میکنند. اگر ما در مقابل دشمنی دشمنانمان با شجاعت و با اقتدار نایستیم، ما را خواهند خورد، خواهند بلعید. «ما» که میگویم، یعنی کشور را، یعنی ملّت را؛ وَالّا شخص بنده و امثال بنده که اهمّیّتی نداریم؛ کشور را [خواهند بلعید]. ما مسئول کشوریم، مسئول ملّتیم، مسئول تاریخیم؛ نباید اجازه بدهیم. خب، بنابراین اینها رفتارشان با ما این‌جوری بوده.

مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان - 1393/05/01
عنوان فیش :مصادیق برخورد غربی ها با ملت ایران در نود سال اخیر
کلیدواژه(ها) : تاریخ دشمنی آمریکا با ایران, تاریخ استعمار انگلیس در ایران, دخالت‌های انگلیس در ایران, حمایت استکبار از عراق در جنگ تحمیلی, پشتیبانی آمریکا از رژیم بعثی عراق در جنگ, کودتای 28 مرداد
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
در کشور خود ما، برخورد غربى‌‌ها و دست‌‌اندرکاران تمدن کنونى غرب در طول این صدسال اخیر، هشتاد نود سال اخیر، با کشور ما چگونه بوده. ما این‌‌همه تجربه‌‌ى ضربه زدن از سوى غرب داریم. عده‌‌اى هستند در کشور - روشنفکران غرب‌‌گرا، غرب‌‌زده، دلباخته‌‌ى غرب - این تجربه‌‌ها در مقابل چشم آنها است، [اما] از این تجربه‌‌ها درس نمیگیرند. خب، آنها دیدند که غربى‌‌ها رضاخان را آوردند بر این کشور مسلط کردند و دیکتاتورىِ عجیب‌‌وغریب رضاخانى، به‌‌وسیله‌‌ى انگلیس‌‌ها در این کشور برپا شد - آمدند یک عنصرِ قلدرِ بى‌‌منطقِ بى‌‌اعتناى به اصالتهاى کشور را بر این کشور مسلط کردند - بعد هم در دهه‌‌ى ۲۰، همان قدرتها آمدند ایران را اشغال کردند، در واقع به یک معنا بین خودشان تقسیم کردند؛ همانها آمدند نفت را بردند و قراردادهاى ظالمانه را بر این کشور تحمیل کردند؛ همانها کودتاى بیست‌‌وهشتم مرداد را راه انداختند و یک دولت ملى را - که با همه‌‌ى عیوبى که داشت بالاخره برخاسته‌‌ى از آراء مردم بود - ساقط کردند و نابود کردند؛ همانها نهضت ملىِ نفت را به انحراف کشاندند و مجدداً سلطه‌‌ى بر منابع طبیعى و مادىِ ما را به دست گرفتند؛ همانها در یک مدت طولانى، دیکتاتورىِ محمدرضا را بر این کشور تثبیت کردند و از آن با همه‌‌ى وجود حمایت کردند؛ در دوران حکومت سى‌‌وچند ساله‌‌ى محمدرضا بر کشور، چوب حراج به ثروت مادى و معنوى ما زده شد، پدر این ملت را در آوردند، در فقر نگه داشتند، در جهل نگه داشتند، فساد عمومى در تمام ارکان این کشور به راه انداختند، فرهنگ کشور را، دین مردم را، همه چیز را در واقع از بین بردند، این با پشتیبانى و حمایتِ همین دولتهاى غربى بود؛ در مقابله‌‌ى با انقلاب ملت ایران و حرکت عظیم ملت ایران، هرچه توانستند کارشکنى کردند؛ از صدام حسین حمایت کردند، دفاع کردند - با اینکه خودشان صدام را هم قبول نداشتند، اما چون صدام در مقابل جمهورى اسلامى بود، هرچه توانستند به صدام کمک کردند - همین غربى‌‌ها، همین انگلیس، همین آمریکا، همین فرانسه: بمب شیمیایى دادند، امکانات گوناگون نظامى در اختیارش گذاشتند؛ خب اینها تجربه‌‌هاى ما است. روشنفکر غرب‌‌زده، چون دستگاه محاسباتى‌‌اش دستگاه اختلال‌‌یافته‌‌اى است، از این تجربه‌‌ها استفاده نمیکند، بهره نمیبرد، استنتاج درست نمیکند.

مربوط به :بیانات در یادمان شهدای شرق کارون - 1393/01/06
عنوان فیش :پشتیبانی استکبار جهانی از صدام در جنگ تحمیلی
کلیدواژه(ها) : تاریخ دفاع مقدس, حمایت استکبار از عراق در جنگ تحمیلی, دفاع مقدس
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
دفاع مقدس ما، دوران جنگ هشت‌ساله‌ی پر ماجرای این کشور، داستان ایستادگی ملت ایران و ایستادگی جوانان ما در مقابل خباثتها و دشمنی‌های کفر و استکبار جهانی است. درست است، در مقابل ما به‌ظاهر یک رژیم بعثی بود - صدام بود - و او هم عنصری بود به‌قدر کافی خبیث، به‌قدر کافی ضد بشریت و ضد انسانیت، اما فقط او نبود؛ آن چیزی که موجب شد این جنگ، هشت سال ادامه پیدا کند، عوامل پشت پرده‌ی استکبار جهانی بودند که او را تشویق میکردند، به او وعده میدادند، امکانات میدادند. آن‌وقتی که در این سرزمین‌های خوزستان - که شما حالا بخشی از آنها را مشاهده کردید - دشمنان ما مجبور به عقب‌نشینی شدند، یک دولت اروپایی به آنها وسیله‌ای داد که بتوانند در دریا، خباثت و شیطنت و شرارت خودشان را ادامه بدهند؛ موشکی به آنها دادند. نمیگذاشتند عملیاتی که در منطقه انجام میگیرد، سرنوشت جنگ را به انتها برساند؛ تشویقش میکردند. یعنی دست استکبار جهانی، دست همین دولتهای اروپایی و دولت آمریکا، پشت رژیم خبیث معاند بعثی قرار داشت و او را به ادامه‌ی کار تشویق میکرد. نمیخواستند بگذارند جمهوری اسلامی از این حادثه‌ی بزرگ، پیروز و سربلند بیرون بیاید؛ میگفتند صریحاً.

مربوط به :بیانات در یادمان شهدای شرق کارون - 1393/01/06
عنوان فیش :درهم کوبیده شدن پیشتیبانی دشمن در عملیات شکست حصر آبادان
کلیدواژه(ها) : تاریخ دفاع مقدس, دفاع مقدس, حمایت استکبار از عراق در جنگ تحمیلی, آبادان در دفاع مقدس
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
در همین عملیاتی که در این منطقه اتفاق افتاد - منطقه‌ی دارخوین؛ اینجا منطقه‌ی درگیری بسیار تعیین‌کننده‌ی عملیات ثامن‌الائمه بود - که سپاه پاسداران و ارتش جمهوری اسلامی ایران با همکاری یکدیگر، برای دستور امام برنامه‌ریزی کردند، طراحی کردند، در همین منطقه توانستند دشمن را عقب بنشانند و آن روحیه‌ای را که دشمن به‌خاطر پشتیبانی‌های فرنگی‌ها و خارجی‌ها و اروپایی‌ها به‌دست آورد، در هم بکوبند و بشکنند و محاصره‌ی آبادان را از بین ببرند؛ بعد از این عملیات، عملیات طریق‌القدس؛ بعد از این عملیات، عملیات فتح‌المبین؛ بعد عملیات الی‌بیت‌المقدس؛ این عملیات‌های پشت سر هم که رزمندگان عزیز ما، جوانان فداکار ما در قالب ارتش، در قالب سپاه، در قالب بسیج و نیروهای مردمی، در قالب مجموعه‌های عشایری، حتی در قالب شهربانی و ژاندارمری و کمیته‌های آن روز، می‌آمدند در این میدان جنگ و این فداکاری‌ها را انجام میدادند؛ این عملیات میتوانست جنگ را به خاتمه برساند و پایان بدهد؛ اما جبهه‌ی دشمن نظام اسلامی - یعنی همین اروپایی‌ها و دولتهای اروپایی و دولت آمریکا - نمیگذاشتند؛ طرف مقابل را تشویق میکردند، امکانات جدیدی به او میدادند، او را به برنده شدن در این جنگ امیدوار میکردند؛ لذا جنگ هشت سال طول کشید. هشت سال جنگ، شوخی نیست؛ جنگهای بزرگ و معروف دنیا در دورانهای نزدیک به ما، چهار سال و پنج سال و شش سال و این‌جورها طول کشیده؛ هشت سال جنگ، آن‌هم در این منطقه‌ی وسیع، از شمال تا جنوب - از منطقه‌ی شمال غربی کشور تا این انتهای جنوب - این درگیری‌ها وجود داشت. قصدشان این بود که کاری کنند که نظام اسلامی احساس کند که قادر بر مقابله‌ی با این دشمنان نیست؛ میخواستند کاری کنند که جمهوری اسلامی را به‌عنوان یک مجموعه‌ی ضعیف و ناتوان معرفی کنند. خدای متعال دست قدرت خود را نشان داد و دهان دشمنان جمهوری اسلامی و دشمنان پرچم برافراشته‌ی اسلام را با مشت پولادین سنت الهی خُرد کرد و بینی آنها را به خاک مالید و نشان داد که نظام اسلامی، چون متکی به ایمانهای مردم و به عواطف مردم است، در مقابل همه‌ی قدرتهای مادی جهان، هم میتواند از خود دفاع کند، هم میتواند طرف مقابل را وادار به اعتراف به عجز کند.

مربوط به :بیانات در دیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری - 1392/06/14
عنوان فیش :کمک مستکبرین به صدام در بمباران شیمیایی حلبچه
کلیدواژه(ها) : بحران سوریه, حمایت استکبار از عراق در جنگ تحمیلی, حلبچه, تاریخ دفاع مقدس, سیاهه‌‌ی جنایات امریکا, عملکرد استکبار
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
این منطقه[پاكستان و افغانستان، تا منتهاالیه غرب آسیا]، منطقه‌ی سرشار از ثروت و دارای موقعیّت بسیار مهمّ جغرافیایی و طبیعی است، طبعاً[مستکبرین]به این منطقه توجّه دارند، نظر دارند، كه اگر انسان نگاه كند به حرفهای اینها و آنچه كه تاكنون انجام دادند، هدفشان این است كه این منطقه را با محوریّت رژیم صهیونیست، متعلّق به خودشان كنند و حاكمیّت خودشان را در آنجا مستقر كنند؛ دنبال این هستند. در همین قضایای اخیر سوریّه هم ملاحظه میكنید، این بهانه‌ای كه اخیراً مطرح كرده‌اند، مسئله‌ی شیمیایی است. حالا البتّه با زبانْ‌بازی و لفّاظی سعی میكنند كه وانمود كنند به خاطر یك مسئله‌ی انسانی میخواهند وارد این قضیّه بشوند؛ كیست در دنیا كه دروغ بودن این ادّعا را نداند؟ آنچه كه برای سیاستمداران آمریكا بلاشك مطرح نیست، همین جنبه‌های انسانی است. اینها كسانی هستند كه در زندان گوانتانامو و قبل از آن در ابوغریب عراق، چند هزار زندانی را بی‌محاكمه به صِرف اتّهام، چند سال نگه داشتند، هنوز هم عدّه‌ای از آنها هستند؛ خب، این انسانی است؟ اینها كسانی هستند كه بمباران شیمیایی وسیع صدام را در این منطقه - چه آنچه در حلبچه‌ی عراق اتّفاق افتاد، چه آنچه در شهرهای ما، سردشت و غیره، اتّفاق افتاد - دیدند و دم بر نیاوردند، بلكه حتّی كمك هم كردند؛ حالا ما فرض كنیم كه كمك به معنای این نبوده است كه آمریكایی‌ها ابزار شیمیایی را به آنها داده باشند - البتّه غربی‌ها دادند، در این تردیدی نبود و اطّلاعاتش دست ما هست - ولی حدّاقل این است كه آمریكایی‌ها دیدند، مطّلع شدند و كمترین اعتراضی نكردند؛ اینها مسئله‌ی انسانی‌شان این‌جوری است.

مربوط به :بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری - 1389/06/25
عنوان فیش :امتناع یوگسلاوی از فروش سلاح های متعارف به ایران در جنگ تحمیلی
کلیدواژه(ها) : بیش فعالی سیاسی دشمن, تحریم اقتصادی, حمایت استکبار از عراق در جنگ تحمیلی, کمبود امکانات در دفاع مقدس, حمایت دولت آمریکا از فتنه‌گران, دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی, دشمنی استکبار با انقلاب و نظام اسلامی, تحریم اقتصادی, اقتدار نظام, سفر آیت الله خامنه ای به یوگسلاوی, کمک به فتنه, بحران غرب, دشمنان انقلاب اسلامی, تاریخ جمهوری اسلامی بعد از رحلت امام خمینی(ره), تاریخ دشمنی‌های ایران و امریکا, تاریخ دشمنی آمریکا با ایران, تاریخ دفاع مقدس
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
در مسائل جهانی آن چیزی كه از همه واضح‌تر و بارزتر است، بیش فعال شدنِ جبهه‌ی مقابل ماست. بیماری بیش‌فعالی یكی از بیماری‌های كودكان و نوجوانان است. بیش‌فعالی معناش این است كه تحرك، زیاد؛ كارهای گوناگون انجام میدهند، اما تمركز نیست، هدف نیست؛ به این در و آن در میزنند. تحرك زیاد، اما بدون هدف و غالباً همراه با ناكامی. این حالت بیش‌فعالی است. انسان این حالت را امروز در جبهه‌ی مقابلِ دشمن مشاهده میكند. مشغول تحركات گوناگونند: تحریم، قطعنامه، تهمت، جوسازی علیه نظام اسلامی، تقویت معارضان داخلی، به اصطلاح ورزشكارها دوپینگ كردنِ معارضین داخلی، كه اینها را همین طور هی با آمپولهای نیروزا كه هیچ تأثیری هم در تقویت واقعی ندارد و فقط ظاهراً او را فعال میكند، هی تزریق كنند
پارسال در همان بحبوحه‌ی جریان فتنه‌ی سال 88 شنیدید كه یكی از شبكه‌های اجتماعی اینترنتی كه در ارتباط با معارضین فعال بود: خبرهای اینجا را ببرند، دستورهای آنجا را برسانند، همین طور شلوغ كنند، فضا را چه كنند، میخواست موقتاً برای تعمیرات كارش را تعطیل كند، دولت آمریكا مانع شد، گفت شما اگر الان، ولو برای تعمیرات تعطیل موقت بكنید، این به معارضین داخل ایران ضرر میزند؛ جلویش را گرفتند. یعنی تعطیلی موقت را به این شبكه‌ی اجتماعی اجازه ندادند. یعنی كمكهای اینجوری بود. و انواع و اقسام كمكها و اعانتهایی كه به اینها میشود.
امروز، همه‌ی وسائل ارتباطی را به كار گرفتند؛ وسائل سیاسی را به كار گرفتند؛ وسائل فرهنگی را به كار گرفتند؛ وسائل اقتصادی را به كار گرفتند، برای اینكه تحریمها در حق ایران كهنه نشود و وسط راه از كار نیفتد. دولت آمریكا یك مأمور عالیرتبه‌ی اقتصادی و پولی خودش را مخصوصاً مأمور این كار كرده كه این همین طور وظیفه‌اش این است كه كمیته‌هائی را هدایت كند، به این طرف و آن طرف دنیا مسافرت كند، با سران و رهبران كشورها تماس بگیرد و دائم كشورهای دیگر را علیه ایران وادار كنند. این بیش‌فعالیِ نظام استكبار و جبهه‌ی مقابل نظام اسلامی، امروز به نظر من بارزترین حوادث است.
خب، انسان از این حادثه، چند نكته را استفاده میكند. نكته‌ی اول این است كه این، ناشی از قدرت روزافزون بیداری اسلام است. اینی كه انسان می‌بیند طرف - حریف - دستپاچه شده، تلاش میكند، سراسیمه شده، به این در میزند، به آن در میزند، این فعالیت را میكند، آن را می‌بیند، این را می‌بیند؛ این پیداست كه این طرفِ قضیه، قدرتی پیدا كرده است كه او را مرعوب كرده، به هراس انداخته و سراسیمه كرده. اگر ما ضعیف بودیم، اگر ما آسیب‌پذیر بودیم، اگر میتوانستند با یك ضربت، ما را به زانو در بیاورند، این همه تلاش لازم نبود. این تلاش، نشانه‌ی اقتدار این طرف است؛ و واقع قضیه هم همین است، كه حالا من اشاره خواهم كرد.
این طرف نسبت به سه دهه‌ی قبلی قوی‌تر شده است، مجرب‌تر شده است، آگاه‌تر شده است، دستهای بازتری پیدا كرده است و متقابلاً دشمن ضعیف‌تر شده است. یك روز همه‌ی دنیای مستكبر، مجتمعاً علیه ایران بودند. یعنی واقعاً یك نقطه‌ی استراحتگاه وجود نداشت. در دهه‌ی اول انقلاب اینجور بود دیگر. شوروی یك قدرتی بود كه فقط یك كشور كه نبود، یك مجموعه‌ی عظیم از كشورها بود كه مركز، اینجا و در روسیه‌ی امروز بود؛ اروپای شرقی متعلق به اینها بود، غالب كشورهای آفریقائی و آمریكای لاتین با اینها بودند و در آسیا بسیاری از اینها حساب میبردند. اینها علیه جمهوری اسلامی بودند. ما آن وقت برای یك سلاح متعارف به هیچ جا نمیتوانستیم مراجعه كنیم؛ یعنی هیچ كشوری در دنیا نبود كه یك سلاح متعارف - مثلاً فرض كنید تانك - را بیست تا، سی تا اگر میخواستیم، به ما بفروشند. من همان وقت زمان ریاست جمهوریِ خودم، سفری كردم به یوگسلاوی، كه علی‌الظاهر خیلی هم ما را تحویل گرفتند و احترام كردند و به‌به و چه‌چه هم كردند؛ اما هرچه اصرار كردیم، اینها حاضر نشدند به ما همین سلاحهای متعارف را بدهند. با اینكه یوگسلاوی جزو كشورهای مستقل بود، نه جزو غرب بود، نه جزو بلوك شرق بود؛ اما در عین حال حاضر نشدند. دیگران كه خب، جای خود دارند
آن طرف هم بلوك غرب بود؛ آمریكا بود، اروپا بود، همین فرانسه‌ی امروز كه حالا تبلیغات علیه ما میكنند و حرف علیه ما میزنند، آن روز «میراژ» علیه ما میفرستادند، «سوپر اتاندارد» علیه ما میدادند؛ یعنی حمله‌ی آن روزِ این كشورها علیه ما از حالا خیلی بیشتر بود. امروز آلمانها فرض كنید كه یك حرفی در تبلیغاتشان - صدر اعظمشان یا دیگری - میزند؛ آن روز سلاح شیمیائی به صدام میدادند، كارخانه‌ی سلاح شیمیائی برایش درست میكردند؛ یعنی دشمنی‌ها آن روز عملی‌تر و فعالتر بود.
امروز، این حرفها نیست، این خبرها نیست؛ یعنی نمیتوانند، زمینه‌ای برای آنها وجود ندارد، نه اینكه امروز نجیب‌تر شده‌اند، بهتر شده‌اند؛ نه، می‌بینند كه نمیشود كاری‌اش كرد؛ یعنی این حجم عظیم، روزبه‌روز پرمغزتر هم شده، قوی‌تر هم شده. و غرب، امروز - این نكته‌ی مهمی است - احساس میكند كه سلطه‌ی قدیمی‌اش بر دنیای اسلام متزلزل شده؛ یعنی اینهائی كه در كشورهای اسلامی و عربی بی‌هیچ مانعی و رادعی میتاختند و جلو میرفتند، امروز می‌بینند نمیشود؛ نمیتوانند. این موج اسلامی آنها را وادار كرده، حتّی تجدیدنظر میخواهند بكنند، آن هم براشان مشكل شده. در بعضی از كشورها كه وابستگی آنها به غرب واضح و آشكار است - مردمشان هم این را میدانند و ناراضی هستند - میخواهند یك تجدیدنظرهائی بكنند، بلكه بتوانند اوضاع را روبه‌راه بكنند، نمیتوانند؛ برای آنها یك راه بن‌بست است. امروز غرب در یك چنین موقعیتی است. خب، این ضعف طبعاً نتیجه‌اش همین است كه بیایند سراغ این چیزها و قطعنامه صادر كنند. قطعنامه، یكی دو تا، پنج تا، ده تا. قطعنامه‌ای كه دل ملتها، حتّی دل دولتها هم با او همراه نیست. همین دولتهائی كه بعضی‌ها خودشان عضو شورای امنیتند و این قطعنامه‌ها را امضا میكنند، ما اطلاع داریم كه حتّی بعضی از خود این دولتها راضی به این تحریمها نیستند؛ برای آنها یك عمل قسری است و یك عمل جبری است؛ یك رودربایستی سیاسی است. وضع این است.
بنابراین، حوادثی از قبیل آنچه در این مدت برای ما اتفاق افتاده است - چه قطعنامه‌ی 1929، چه این مسئله‌ی اهانت به قرآن كریم، چه اظهارات صریحاً خصمانه‌ای كه علیه جمهوری اسلامی میكنند، چه آنچه كه در سال 88 گذشت، كه این هم بلاشك و به طور واضح دست دشمنان مستكبر در این جریان عیان بود - اینها همه‌اش به خاطر این است كه آن طرف احساس میكند كه این طرف قوی شده است. این قدرت و قوّت و استحكامی كه در این طرف به وجود آمده، آن طرف را میترساند. این در اظهارات خودشان هم هست و دارند میگویند: اگر این كار را نكنیم، ایران قدرت اول خاورمیانه میشود؛ اگر این كار را نكنیم، نفوذ ایران در خاورمیانه زیاد میشود؛ از این حرفها میزنند.

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهران‌ - 1386/06/23
عنوان فیش :اعمال فشار آمریکا و شوروی سابق بر جمهوری اسلامی در جنگ با صدام
کلیدواژه(ها) : پشتیبانی آمریکا از رژیم بعثی عراق در جنگ, حمایت استکبار از عراق در جنگ تحمیلی, دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی, دشمنی استکبار با انقلاب و نظام اسلامی, اثرات انقلاب اسلامی, ایستادگی مقابل استکبار, ایستادگی در مقابل انقلاب, تاریخ دفاع مقدس, اثرات انقلاب اسلامی, دستاوردهای انقلاب اسلامی, دستاوردهای جمهوری اسلامی
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
جنگی كه در سال 1359 علیه جمهوری اسلامی شروع شد، اگرچه از طرف صدام بدبخت و روسیاه بود، اما پشت سر این قضیه یك پروژه‌ی بین‌المللیِ استكباری بود برای زمین زدن نهضت اسلامی و انقلاب اسلامی. تحلیلگران غربی تحلیل كردند و فهمیدند و درست هم فهمیدند كه این انقلاب فقط این نیست كه یك رژیم دست‌نشانده را در ایران از بین برده است و این كشور عظیم و پربركت را از سیطره‌ی استكبار خارج كرده؛ بلكه این حركت الهام‌بخش خواهد شد، دنیای اسلام را تكان خواهد داد، ملتها را به فكر خواهد انداخت. همین هم شد: فلسطین به فكر افتاد، كشورهای شمال آفریقا به فكر افتادند، در تمام دنیای اسلام حركت و جنب و جوش هویت‌یابیِ اسلامی شروع شد كه تا امروز هم همچنان رو به توسعه و گسترش است. چون فهمیدند كه اینجا كانون الهام‌بخش دنیای اسلام خواهد شد، گفتند جمهوری اسلامی را باید ما به هر كیفیتی هست، از بین ببریم. لذا بااینكه منطقه، منطقه‌ی خطیری است، منطقه‌ی نفت است و غربی‌ها خیلی به مسأله‌ی نفت و خلیج فارس اهمیت می‌دهند و امنیتِ اینجا برایشان حیاتی است، لیكن درعین‌حال وارد میدان شدند، صدام را تقویت كردند، بلكه او را تشجیع كردند كه این جنگ را شروع كند؛ او هم چون آدم نادانِ كله‌شقِ قدرت‌طلبِ خامی بود، خیال می‌كرد كه حالا می‌آید دو سه روزه یا چند هفته‌ای مسئله را تمام می‌كند و با قدرت برمی‌گردد سر جای خود. لذا وارد این جنگ شدند و هشت سال تمام ایران اسلامی فشارهای همه‌جانبه‌ای را كه از سوی همه‌ی قدرتهای بزرگ دنیا بر ایران از كانال جنگ وارد شد، تحمل كرد؛ این خیلی مهم است. شورویِ سابق از این كانال به ایران فشار آورد، امریكا فشار آورد، پیمان ناتو- اروپائی‌ها- فشار آوردند، مرتجعین منطقه با انواع و اقسام طرق از این كانال علیه جمهوری اسلامی فشار آوردند. یكی از این فشارها هر انقلابی را، هر دولتی را به زانو درمی‌آورد و از پا می‌انداخت؛ اما مجموع این فشارها نه فقط جمهوری اسلامی را از پا درنیاورد، بلكه ملت ایران را قوی‌تر و آگاه‌تر، و عزم و اراده‌ی آن‌ها را راسخ‌تر كرد و جمهوری اسلامی را روز به روز به سمت قوت اسلامی و الهی پیشتر برد. ایستادگی در میدان دفاع، چنین اثری را به وجود آورد.
ضربات فراوانی هم به جبهه‌ی مقابل زده شد. یعنی صدام و رژیم بعثی ضربه‌ی اصلی را اینجا خوردند. امریكا به فكر افتاد كه می‌تواند دست و پای آن‌ها را جمع كند. یعنی دیدند رژیمی است توخالی كه متكی به مردمش نیست؛ این را فهمیدند. در واقع ضربه‌ی اصلی را ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی به این متجاوز زد، كه آخرش به این جاها منتهی شد كه ملاحظه می‌كنید. اما جمهوری اسلامی روز به روز قوی‌تر شد.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از رزمندگان و فرماندهان دفاع مقدس‌ - 1385/07/29
عنوان فیش :هماهنگی شوروی و آمریکا در حمایت از عراق و کمک نکردن به ایران
کلیدواژه(ها) : پشتیبانی ابرقدرتها از رژیم بعثی عراق, پشتیبانی آمریکا از رژیم بعثی عراق در جنگ, تاریخ فعالیتها و مسئولیتهای آیت الله خامنه ای بعد, تاریخ دفاع مقدس, کمبود امکانات در دفاع مقدس, حمایت استکبار از عراق در جنگ تحمیلی, حمایت استکبار از عراق در جنگ تحمیلی, حامیان عراق در جنگ علیه ایران, پشتیبانی آمریکا از رژیم بعثی عراق در جنگ, سفر آیت الله خامنه ای به یوگسلاوی
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
در دفاع مقدس، حادثه‌ای که اتفاق افتاد، چه بود؟ یک‌وقت بین دو کشور- حالا همسایه یا غیر همسایه- جنگی اتفاق می‌افتد، این یک طور است؛ یک‌وقت هم یک اتحاد نانوشته و اعلام‌نشده و بعضاً اعلام‌شده از سوی همه‌ی قدرتهای بین‌المللی- قدرتهای حاضر در جهان- علیه یک نقطه و یک کانون و یک مرکز است؛ این دو باهم فرق دارند. این جنگ، با آن جنگ تفاوت دارد. جنگ ما، از نوع دوم بود؛ یعنی همه‌ی کانونهای قدرت بین‌المللی- قدرت نظامی و سیاسی و پولی و امنیتی و غیره- متفق‌القول و متحد العمل بر سر ایران ریختند؛ جنگ احزاب به معنای واقعی کلمه؛ یعنی همه‌ی احزاب قدرت دنیا و باندها و مجموعه‌های قدرت، بر سر ایران ریختند. چرا؟ آن یک تحلیل سیاسی دارد؛ به هر دلیل. یعنی شوروی و امریکا با همه‌ی اختلافاتشان، در این قضیه هماهنگی داشتند. همین سنگرها و پنج‌ضلعی‌هایی که آقایان اشاره کردند، تاکتیکهای شوروی بود که به عراقیها منتقل شده بود. شماها که دستتان توی کار جنگ بوده، این‌ها را می‌دانید و مطلعید. هواپیمای غربی و شرقی، موشک غربی و شرقی، توپ‌خانه‌ی غربی و شرقی، تانک پیشرفته‌ی غربی و شرقی و انواع مهماتهای غربی و شرقی، به وسیله‌ی رژیم بعثی عراق، علیه ما به کار رفت؛ یعنی همه به آن کمک می‌کردند.
بعد از اینکه جنگ تمام شده بود - به نظرم آخر سال 67 بود - در سفری که بنده - آن‌وقت رئیس‌جمهور بودم - و مسئولان به یوگسلاوی سابق - که از هم پاشید و یکی از مراکز مهم پشتیبانی عراق بود - داشتیم، پس از یک مذاکره‌ی طولانی و مفصل، حاضر نشد حتّی تانگش را به ما بفروشد! در حالی که هر وقت عراقیها در جبهه کم میآوردند، بلافاصله انواع و اقسام تانگهای شرقی و غربی برایشان میآمد؛ وقتی یک تانگشان ضربت میخورد، معطّلش نمیشدند، جرثقیل را میآوردند و آن را به داخل هور یا رودخانه پرتاب میکردند و از دُوْر خارجش میکردند؛ برایشان اهمیتی نداشت. حالا بچه‌های ما با چه زحمتی این تانگهای غنیمتی را گیر میآوردند، وصله‌پینه میکردند و استفاده میکردند. یعنی از امکانات جنگی - انواع و اقسام مهمات و ابزار - از تاکتیک، از اطلاعات فضایی، از همه‌ی انواع پشتیبانیها - پول، پشتیبانی سیاسی و غیره - در اختیار یک طرف جنگ بود - که رژیم بعثی بود - و همه در آنجا متمرکز شده بودند؛ یک طرف هم جمهوری اسلامی به تنهایی - تنهاییِ واقعی - بود.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از ایثارگران و خانواده‌های شهدا - 1384/03/03
عنوان فیش :مژده‌ی تلفنی شهید صیاد شیرازی به رهبری در روز فتح خرمشهر
کلیدواژه(ها) : تاریخ فعالیتها و مسئولیتهای آیت الله خامنه ای بعد, خرمشهر, روز آزاد سازی خرمشهر, حمایت استکبار از عراق در جنگ تحمیلی, ایمان رزمندگان, ایمان همراه با مجاهدت, جامعه اسلامی, تاریخ دفاع مقدس
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
ما باید عدالت و اخلاق را مستقر کنیم و جامعه‌ی خود را به معنای واقعی اسلامی کنیم. این احتیاج دارد به کار و تلاش و ایمان و عمل صالح و مجاهدت در راه خدا. آیا این مجاهدت اثر دارد؟ آیا به نتیجه می‌رسد؟ بله. دلیل؛ سوم خرداد. دلیل؛ فتح خرمشهر. دلیل؛ هشت سال دفاع مقدس. شهید محمد جهان‌آرا که پدر بزرگوارش این‌جا صحبت کرد، در کدام کلاس نظامی دوره دیده بود؟ شهدای عزیز ما کدامیک از ابزارهای پیشرفته‌ی نظامی را در اختیار داشتند؟

بنده در همان دوران غربت - وقتی خرمشهر در اشغال دشمنان بیگانه بود - نزدیک پل خرمشهر رفتم و به چشمِ خودم دیدم وضعیت چگونه است. فضا غم‌آلود و دلها سرشار از غصه بود و دشمن با اتکاء به نیروهای بیگانه که به او کمک می‌کردند - همین امریکا و غربی‌ها و همین مدعیان دروغگو و منافق حقوق بشر - در خرمشهر مستقر شده بود. تانکهای او، وسایل پیشرفته‌ی او، هواپیماهای مدرن او، نیروهای تا دندان مسلح او؛ بچه‌های ما آر.پی.جی هم نداشتند؛ با تفنگ می‌جنگیدند؛ اما با ایمان و با صلابت. همین جوانان، با دست خالی، اما با دل پُر از امید و ایمان به خدا، بدون این‌که ابزار پیشرفته‌یی داشته باشند و بدون این‌که دوره‌های جنگ را دیده باشند، وسط میدان رفتند و بر همه‌ی آن عوامل غلبه پیدا کردند.

روز سوم خرداد، همان ساعت اولی که رزمندگان ما خرمشهر را گرفته بودند، مرحوم شهید صیاد شیرازی به من تلفن کرد - بنده آن وقت رئیس جمهور بودم - و گزارش اوضاع جبهه را می‌داد. می‌گفت الان هزاران سرباز و افسر عراقی صف بسته‌اند، برای این‌که بیایند ما دستهایشان را ببندیم و اسیر شوند! قدرت معنوی یک ملت این است. فقط خرمشهر نیست - خرمشهر یک نماد است - کربلای 5 ما هم همین‌طور بود؛ والفجر 8 ما هم همین‌طور بود؛ فتوحات فراوان دیگر ما هم همین‌طور بود؛ عملیات خیبر و بدر و مجموعه‌ی هشت سال دفاع مقدس ما هم همین‌طور بود. البته ناکامی و شکست هم داشتیم و شهید هم دادیم؛ میدان مبارزه است. به برکت ایمان شهیدان ما و ایمان شما پدران و مادران و همسران - که شماها هم پشت سر شهدا قرار دارید؛ چون اگر پدر شهید، مادر شهید و همسر شهید با او همدل و هم‌ایمان نباشند، او نمی‌تواند برود بجنگد - توانستید در این مبارزه پیروز شوید. این همان درسی است که باید همواره جلوی چشم ما باشد و به آن نگاه کنیم.مبارزه‌ی مجدانه‌ی توأم با ایمان، در همه‌ی مراحل با پیروزی همراه است.

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نمازجمعه - 1382/08/23
عنوان فیش :حمایت آمریکا از رژیم دیکتاتوری در قضایای 15 خرداد و 17 شهریور
کلیدواژه(ها) : تاریخ بر سر کار آمدن و حکمرانی محمدرضا پهلوی, کودتای 28 مرداد, تاریخ مبارزات و پیروزی انقلاب اسلامی, پشتیبانی آمریکا از رژیم بعثی عراق در جنگ, دموکراسی غربی, دموکراسی دروغین, دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی, تاریخ دشمنی آمریکا با ایران, تاریخ نهضت امام خمینی(ره) و قیام 15 خرداد, قضیه هفده شهریور, تاریخ ملی شدن صنعت نفت, حمایت استکبار از عراق در جنگ تحمیلی, حمایت آمریکا از رژیم پهلوی, پشتیبانی آمریکا از رژیم بعثی عراق در جنگ, حمایت امریکا از کودتاها, دخالت‌های آمریکا در ایران
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
اظهارات مسئولان دولتِ استكباری امریكا نشان می‌دهد كه این‌ها در منطقه‌ی خاورمیانه، علیه همه‌ی ملتهای این منطقه مقاصد و نقشه‌هایی دارند. این ایجاب می‌كند كه ملتهای منطقه بیدار شوند. رئیس‌جمهور امریكا راجع به وجود دمكراسی در این منطقه حرفهایی بر زبان آورده است كه اگر كسی نقش امریكا را در دفاع از قدرتهای مستبد در طول چهل، پنجاه سال گذشته- بعد از جنگ دوم به این طرف- بداند، از اینكه رئیس‌جمهور چنین رژیمی ادّعا كند متولّی دمكراسی است، شرمنده می‌شود كه چرا باید چنین حرف بی‌حساب و غلطی، این‌طور با گستاخی و وقاحت بر زبان كسی جاری شود. این‌ها كسانی هستند كه سالهای متمادی از پلیدترین دیكتاتورها حمایت كردند. در كشور ما كودتای 28 مرداد را آمریكاییها به‌راه انداختند و بیست و پنج سال سخت‌ترین و سیاه‌ترین دیكتاتوری را در این كشور به وجود آوردند و قرص و محكم از آن حمایت كردند. هر فاجعه‌ای كه به‌وسیله‌ی آن رژیم در ایران صورت گرفت- مثل قضایای 15 خرداد و 17 شهریور كه در هركدام از این حوادث، تعداد كثیری از مردم غیر نظامی و مردم كوچه و خیابان به‌دست عوامل مزدور رژیم كشته شدند- آمریكاییها جانب رژیم دیكتاتوری را گرفتند و علیه مردم حرف زدند؛ چه در قضیه‌ی اوّل كه زمان «كِندی » بود، چه در قضیه‌ی دوم كه زمان «كارتر» بود. از «صدّام حسین» كه امروز خود را نقطه‌ی مقابل او به حساب می‌آورند، چه حمایتها كردند. امروز وضع آن‌ها بهتر از گذشته نیست؛ همان‌طور است.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان زنجان - 1382/07/22
عنوان فیش :حمله صدام به ایران؛ طرح استکبار برای مقابله با انقلاب اسلامی
کلیدواژه(ها) : تاریخ دفاع مقدس, احمد سکوتره, استکبار جهانی, حمایت استکبار از عراق در جنگ تحمیلی
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
حمله‌ی نظامی رژیم «صدّام» که هشت سال ما را مجبور به مجاهدت و قبول مشکلات جنگ کرد، غیر متعارف نبود. این روش همیشگی استکبار علیه ملتهای مستقل و آزادی‌خواه است. در همان سالهای اوّلِ ریاست جمهوری بنده، «احمد سکوتوره» رئیس‌جمهور گینه‌ی کوناکری که یک چهره‌ی برجسته‌ی انقلابی، محترم، علمی و سیاسی آفریقا محسوب می‌شد و در تمام دنیا و اروپا هم خیلی آبرومند بود، به ایران آمد و در مذاکراتش با من مطلبی به این مضمون گفت که ما بعد از انقلاب، از حمله‌ی بغداد به شما تعجّب نکردیم؛ چون طبق تجربه، یکی از کارهایی که علیه اغلب کشورهای مستقل، از طرف استکبار به کار رفته، این است که از طرف مرزها به این‌ها فشار نظامی بیاورند تا با مشغول کردن و گرفتن منابع مالی و انسانی آن‌ها، مانع رسیدن آن کشورها به هدفها و آرمان‌هایی شوند که برای خود تعریف کرده‌اند. این، نقشه‌ی طرّاحی‌شده‌ی دشمن علیه ما بود. همین آمریکاییها و وزیر دفاع کنونی‌شان که هرچند روز یک‌بار، یاوه‌ای علیه نظام جمهوری اسلامی می‌پرانند، کسانی بودند که از نزدیک با صدّام حسین- که الآن دنبالش هستند- همکاری داشتند و به او کمک علمی و تسلیحاتی و اطلاعاتی می‌کردند تا شاید بتوانند ایران را شکست دهند، که نتوانستند.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از ایثارگران و خانواده‌های شهدا - 1381/03/01
عنوان فیش :اشغال دایمی خوزستان؛ هدف عراق از حمله به ایران
کلیدواژه(ها) : تاریخ دفاع مقدس, حمایت استکبار از عراق در جنگ تحمیلی, حامیان عراق در جنگ علیه ایران, کمبود امکانات در دفاع مقدس
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
واقعه‌ی خرمشهر از دور فقط یك حادثه‌ی تاریخی است كه برای ملت ایران هیجان‌آور و افتخارآمیز است؛ ولی از نزدیك، این قضیه شبیه یك معجزه‌ی بزرگ بود. وقتی رژیم عراق با تشویق دولتهای دشمنِ انقلاب به مرزهای ما حمله كرد، هدف‌گیری دقیقی كرده بود. خرمشهر، قدمِ اوّل و بسیار مؤثّر از این هدف‌گیری بود. هدف آن‌ها به طور خلاصه این بود: با خود فكر كرده بودند با پیروزی انقلاب، ایران اوّلًا نیروی مسلّحی ندارد كه از مرزها دفاع كند؛ ثانیاً سامان اداری و اجتماعیِ درستی ندارد تا بتواند به دفاع از كشور و منافع ملی بپردازد؛ ثالثاً در دنیا انقلاب طرف‌داری ندارد. یك طرف امریكا بود، دشمنِ پر از حقد و كینه علیه انقلاب- چون انقلاب سلطه‌ی امریكا را بر این كشور از بین برده بود، بنابراین از غضب و كینه‌ی بر انقلاب و نظام اسلامی پُر بودند- یك طرف هم شوروی سابق بود؛ آن هم با دلایل دیگری علیه انقلاب اسلامی. این دو ابرقدرت كه در دهها مسئله باهم اختلاف داشتند، در دشمنی با ایران با یكدیگر اتّحاد كلمه داشتند و هر دو به رژیم عراق صمیمانه و با همه‌ی وجود كمك و از آن دفاع می‌كردند! ناتو و قدرتهای اروپایی به عراق كمك كردند؛ هواپیما دادند، بمب دادند، تانك دادند، وسایل شیمیایی دادند، هلیكوپتر دادند، موشك دادند. اروپای شرقی نیز كه آن روز زیر سیطره‌ی حكومت شوروی و وابسته‌ی به آن بود، هرچه عراق می‌خواست، به او داد. بنابراین یك طرف عراق بود با حمایت امریكا و شوروی و ناتو و ورشو- كه همان پیمان اروپای شرقی و كشورهای بلوك‌كمونیست بود- و همچنین دولتهای عربی منطقه كه پول و سلاح و امكانات و مشاور نظامی و هرچه دولت بغداد برای رسیدن به هدفهای خود در این حمله احتیاج داشت، بی‌دریغ در اختیار او قرار می‌دادند؛ یك طرف هم نظام جمهوری اسلامی بود.
امریكا با این نظام بد بود و برای اینكه این نظام از بین برود، لحظه‌شماری می‌كرد. شوروی هم با این نظام بد بود؛ اروپاییها هم با آن هیچ‌گونه رابطه‌ای نداشتند و هیچ دلسوزی‌ای برای آن نمی‌كردند؛ دولتهای مرتجع هم به گونه‌ی دیگر. امكانات مالی كشور، بسیار ضعیف؛ نیروهای مسلّح، نامنسجم؛ وسایل نظامی، بعضی كهنه و فرسوده و بعضی منتظر قطعه‌ای بود كه به ما نمی‌فروختند. هواپیما داشتیم، قطعه نداشت؛ تانك داشتیم، قطعه نداشت و دنیا به ما نمی‌فروخت؛ در داخل هم از این وسایل هیچ‌چیز تولید نمی‌شد.
در چنین وضعیتی، طبیعت قضیه چیست؟ طبیعت قضیه همان چیزی است كه عراق پیش‌بینی كرده بود: با یك حمله بیاید ابتدا خرمشهر را بگیرد، بعد اهواز را بگیرد، بعد دزفول را بگیرد و در نهایت خوزستان را از ایران جدا نماید؛ سپس شروع به چانه‌زنی كند. خوزستان را تا آخر پس ندهد، منابع نفتی كشور را در اختیار بگیرد و بعد هم دولت انقلاب را از موضع ضعف و ذلّت پای میز مذاكره بنشاند. این، نقشه‌ی رژیم عراق و در حقیقت نقشه‌ی امریكا و شوروی بود.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از ایثارگران و خانواده‌های شهدا - 1381/03/01
عنوان فیش :کمک تمام قدرتهای دنیا به عراق در جنگ تحمیلی
کلیدواژه(ها) : تاریخ دفاع مقدس, کمبود امکانات در دفاع مقدس, حمایت استکبار از عراق در جنگ تحمیلی, حامیان عراق در جنگ علیه ایران
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
[رژیم عراق به هنگام حمله به مرزهای ایران با خود فكر كرده بودند] در دنیا انقلاب طرف‌داری ندارد. یك طرف امریكا بود، دشمنِ پر از حقد و كینه علیه انقلاب- چون انقلاب سلطه‌ی امریكا را بر این كشور از بین برده بود، بنابراین از غضب و كینه‌ی بر انقلاب و نظام اسلامی پُر بودند- یك طرف هم شوروی سابق بود؛ آن هم با دلایل دیگری علیه انقلاب اسلامی. این دو ابرقدرت كه در دهها مسئله باهم اختلاف داشتند، در دشمنی با ایران با یكدیگر اتّحاد كلمه داشتند و هر دو به رژیم عراق صمیمانه و با همه‌ی وجود كمك و از آن دفاع می‌كردند! ناتو و قدرتهای اروپایی به عراق كمك كردند؛ هواپیما دادند، بمب دادند، تانك دادند، وسایل شیمیایی دادند، هلیكوپتر دادند، موشك دادند. اروپای شرقی نیز كه آن روز زیر سیطره‌ی حكومت شوروی و وابسته‌ی به آن بود، هرچه عراق می‌خواست، به او داد. بنابراین یك طرف عراق بود با حمایت امریكا و شوروی و ناتو و ورشو- كه همان پیمان اروپای شرقی و كشورهای بلوك‌كمونیست بود- و همچنین دولتهای عربی منطقه كه پول و سلاح و امكانات و مشاور نظامی و هرچه دولت بغداد برای رسیدن به هدفهای خود در این حمله احتیاج داشت، بی‌دریغ در اختیار او قرار می‌دادند؛ یك طرف هم نظام جمهوری اسلامی بود.
امریكا با این نظام بد بود و برای اینكه این نظام از بین برود، لحظه‌شماری می‌كرد. شوروی هم با این نظام بد بود؛ اروپاییها هم با آن هیچ‌گونه رابطه‌ای نداشتند و هیچ دلسوزی‌ای برای آن نمی‌كردند؛ دولتهای مرتجع هم به گونه‌ی دیگر. امكانات مالی كشور، بسیار ضعیف؛ نیروهای مسلّح، نامنسجم؛ وسایل نظامی، بعضی كهنه و فرسوده و بعضی منتظر قطعه‌ای بود كه به ما نمی‌فروختند. هواپیما داشتیم، قطعه نداشت؛ تانك داشتیم، قطعه نداشت و دنیا به ما نمی‌فروخت؛ در داخل هم از این وسایل هیچ‌چیز تولید نمی‌شد.

مربوط به :بیانات در دیدار جوانان استان اصفهان‌ - 1380/08/12
عنوان فیش :احمد سکوتوره شخصیتی قوی دربین رجال سیاسی دنیا
کلیدواژه(ها) : تاریخ فعالیتها و مسئولیتهای آیت الله خامنه ای بعد, احمد سکوتره, حمایت استکبار از عراق در جنگ تحمیلی, تاریخ آسیا و آفریقا, آمادگی برابر دشمن, دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
ما امروز در دوران حساسى هستیم. آیا جوان مى‌تواند بى‌تفاوت بماند؟ حمله دشمن به ما یک امر طبیعى است. هیچ لازم نیست که ما دستگاههاى ویژه‌اى داشته باشیم تا از اعماق کارهاى آنها براى ما خبر بیاورند - که البته خبرهاى ویژه هم داریم؛ این‌طور نیست که نداشته باشیم - اما اگر آن خبرها را هم نداشتیم، خیلى واضح و منطقى و طبیعى است که دشمن علیه ما توطئه کند. عدّه‌اى مى‌آیند و بحث توهّم توطئه را مطرح مى‌کنند. در دانشگاه و محیط روشنفکرى کشور، انسانى خجالت نکشد و بگوید توطئه توهّم است؛ دشمن علیه ما توطئه نمى‌کند؛ امریکا علیه ما توطئه نمى‌کند! گفت: مادر من چه اشتباه کند به خیالش که گربه هم لولوست! امریکاییهاى به این نازنینى!
در دوره جنگ تحمیلى، شخصیّتهاى متعدّدى به ایران مى‌آمدند و مى‌رفتند. یکى از شخصیّتهایى که من او را فراموش نمى‌کنم، احمد سکوتوره است. او رئیس جمهور گینه کوناکرى در غرب آفریقا و یکى از شخصیّتهاى برجسته و بسیار محترم در قارّه آفریقا بود. متأسفانه مطالعات تاریخى، سیاسى جوانان ما ضعیف است. اینها را باید شما خیلى مطالعه کنید و بدانید. در کشور غنا در غرب آفریقا انقلاب شد و شخصیت آفریقایىِ بسیار برجسته‌اى به نام قوام نکرومه بر سر کار آمد که بعد علیه او توطئه‌هاى زیادى - توطئه‌هاى غربى و امریکایى و غیرامریکایى - صورت گرفت. در یکى از سفرهایى که قوام نکرومه به خارج رفته بود، در غیاب او یک کودتاى دستِ راستىِ غربى در این کشور راه انداختند که او دیگر مجبور شد به کشورش نیاید. همان موقع احمد سکوتوره از قوام نکرومه دعوت کرد و گفت به کشور من بیا و تو رئیس جمهور کشور من باش. چنین شخصیتى، قوام نکرومه را به کشور خودش آورد. در زمان ریاست جمهورى و آن دوره‌اى که بنده در سیاست خارجى به طور اجرایى و عملى فعّال بودم، از رجال سیاسى دنیا، کمتر شخصیتى را به قوّت او دیدم. او تقریباً سه مرتبه به ایران آمد. البته فشار آورده بودند تا براى میانجیگرى جنگ به ایران بیاید. او در دیدارهاى خصوصى - داخل اتومبیل و در رفت و آمدها - حرفهاى خوبى مى‌زد. مى‌گفت اگر بعد از انقلاب به شما حمله نظامى نمى‌شد، من تعجّب مى‌کردم؛ بنابراین تعجبى ندارد که به شما حمله کرده‌اند. تصریح مى‌کرد که حمله عراق علیه شما، سازمان‌یافته، از پیش طرّاحى شده و کار بین‌المللى است، نه کار کشور عراق. راست هم مى‌گفت، همین‌طور بود. حمله نظامى کردند، به خیالشان قضایا تمام مى‌شود، اما نشد. محاصره اقتصادى کردند، اما نشد. این بیست‌ودو سال مرتّب فشار مى‌آورند و اذیّت مى‌کنند. این دشمنیها طبیعى است. راه مقابله با این دشمنیها تسلیم شدن نیست.
این نکته را داخل پرانتز بگویم؛ عدّه‌اى نگویند دشمنى که این‌قدر اذیّت مى‌کند، شما چه داعى‌اى دارید؟ بروید با او کنار بیایید! در قضایاى مهم سیاسى که به سرنوشت ملتها ارتباط پیدا مى‌کند، کنار آمدن یعنى تسلیم شدن؛ یعنى همان چیزى را که دشمن مى‌خواهد، عمل کردن. مثل یک نفر که مى‌خواهد خانه شما را بگیرد و شما زیر بار نمى‌روید؛ مرتّب سنگ مى‌اندازد و شیشه‌ها را مى‌شکند و اذیّت مى‌کند. آن وقت یکى به شما بگوید با دشمنى که این‌قدر اذیّت مى‌کند، کنار بیایید! کنار آمدن این است که شما از خانه بیرون بروید و کلید خانه را به او بدهید! کنار آمدن، یعنى تحقیر و به اسارت دادن یک ملت؛ یعنى تأمین خواسته دشمن درباره یک ملت. نجات از این دغدغه‌ها و مشکلات، یک راه بیشتر ندارد و آن، فکر کردن، اندیشیدن، ضدّ حمله فراهم کردن و دشمن را به ستوه آوردن است. نسل جوان در چنین میدانى است که تکلیف و مسؤولیت دارد.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مدیران و فعالان فرهنگی دفاع مقدس‌ - 1379/07/06
عنوان فیش :شوروی اجازه نداد از داخل کشورش سیم خاردار عبور دهیم!
کلیدواژه(ها) : تاریخ دفاع مقدس, کمبود امکانات در دفاع مقدس, حمایت استکبار از عراق در جنگ تحمیلی, حامیان عراق در جنگ علیه ایران
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
ما در دوره جنگ، از طرف مجامعی که ادّعا میکردند در مسائل جهانی بیطرفند، در مقابل یک اعمال غرض واضحی قرار گرفتیم. ادعاهای بسیار بزرگی هم میکردند. کسانی که امروز شما میبینید درباره سلاحهای کشتار جمعی و سلاحهای شیمیایی و میکروبی و از این حرفها داد سخن میدهند و جزو مسائل واضح میشمرند، اینها به رژیم عراق و ارتش عراق سلاح شیمیایی دادند؛ برایش ساختند و یا امکان ساخت آن را برایش فراهم کردند. دو قطب بزرگ دنیای آن روز - یعنی قطب امریکا و قطب شوروی سابق - مشترکاً با همه ساز و برگشان به کمک عراق آمدند. اینها کجا و در کدامیک از این آثار هنری ما درست تبیین و تشریح شده است؟

من بارها گفته‌ام، ما یک وقت میخواستیم برای جبهه‌ها سیم خاردار - که در داخل کشور نداشتیم و تولید نمیشد - از جایی وارد کنیم. همین شوروی سابق اجازه نداد ما سیم خاردار را از داخل کشورش عبور دهیم و به ایران بیاوریم. گفت این وسیله جنگی است! یعنی ادّعا این بود که آنها به دو طرف جنگ کمک نمیکنند! این در حالی بود که هواپیمای روسی، موشک روسی، کارشناس روسی، افسر روسی، مواد منفجره روسی و تمام امکانات روسی، آن طرف جبهه در اختیار دشمن و طرف مقابل ما در این جنگ بود!

همین اروپای به اصطلاح طرفدار حقوق بشر و در مقام صحبت، با نزاکت و ادب و اتو کشیده - چه قسمت شرقیشان؛ همین یوگسلاوی فعلی و بقیه کشورهای بلوک شرق آن روز، و چه قسمت غربیشان؛ یعنی همین آلمان و بقیه - آنچه توانستند، به عراق کمک کردند، ولی حاضر نبودند ساده‌ترین چیزها را به ایران بفروشند. اگر یک وقت هم از طرقی دولت جمهوری اسلامی میتوانست چیزهایی را از اینها بگیرد، با چند برابر قیمت و با زحمت میتوانست به‌دست آورد!

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از جوانان استان اردبیل‌ - 1379/05/05
عنوان فیش :حمایت آمریکا و غربی ها از عراق در جنگ تحمیلی
کلیدواژه(ها) : مصادره اموال ایران توسط آمریکا, دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی, پشتیبانی آمریکا از رژیم بعثی عراق در جنگ, حمایت استکبار از عراق در جنگ تحمیلی, تاریخ دفاع مقدس
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
انقلاب اسلامی ایران رژیم پهلوی را از بین برد، اما این مبارزه، فقط مبارزه با رژیم پهلوی نبود؛ مبارزه با حضور امریکا و با سلطه و نفوذ امریکاییها بود که تا مغز استخوان این ملت نفوذ کرده بودند. لذا از اوّل هم همه دنیا فهمیدند که در صف مقدّم دشمنان این نظام و این انقلاب، امریکاست. حالا ما چشم خودمان را ببندیم، سر خودمان را کلاه بگذاریم و بگوییم: نه، امریکا با ما دشمن نیست!؟ چه کار کرده که نشان بدهد دشمن نیست؟ اموال ما را بلوکه نکرده است؟ الان میلیاردها دلار متعلّق به این ملت در امریکا بلوکه است. اموال و ابزار فراوانی در رژیم گذشته از امریکا خریده بودند و هنوز منتقل نشده بود که انقلاب شد. اینها در انباری نگهداری میشود؛ ما چند سال دنبال کردیم که آنها را برگردانیم، قبول نکردند. اموال ما را که در انبارهای آنهاست، به ما ندادند؛ با این‌که پولش را گرفته بودند؛ و جالب این است که انبارداری هم برای خودشان حساب کردند و شروع کردند از طلبهای ما کم کردن! یک دشمن چه کار کند که آدم باور کند او «دشمن» است!؟

جنگ هشت ساله علیه ما شروع شد. البته چند نفر از سران کشورهای منطقه خاورمیانه و بیرون خاورمیانه در طول سالهای متمادی به من گفته‌اند که حمله عراق به ایران، با هماهنگی قبلی بود و امریکاییها میدانستند چه دارد اتفاق میافتد؛ این‌طور نبود که در مقابل عمل انجام شده قرار گرفته باشند؛ بلکه تشویق و زمینه‌سازی هم کردند! البته من سندی ندارم؛ اما قرائن، همه همین را نشان میدهد؛ کما این‌که ما چیزهای دیگری را بدون این‌که سند مکتوبی داشته باشیم - قرائن شهادت میداد - ادعا کردیم؛ بعد از چند سال که جنگ تمام شد، خودشان اعتراف کردند! مثلاً ما گفتیم که امریکاییها اطّلاعات ماهواره‌ای را از مراکز نظامی ما، از تحرّکات، از تجمّعات و از مواضع عدّه‌های نظامی ما میگیرند و به عراق میدهند - عراق که خودش وسیله نداشت - ما این را آن‌وقت فهمیدیم؛ قرائن این را نشان میداد. بعد از گذشت چند سال که جنگ تمام شده بود، بعضی از مراکز غربی - چه اروپایی و چه امریکایی - خودشان همین را صریحاً گفتند! در واقع جنگ را زمینه‌سازی کردند، به‌وجود آوردند، تشویق کردند و در تمام دوران جنگ به صدّام حسین کمک کردند. آن روزی که معلوم شد برنده جنگ، جمهوری اسلامی خواهد بود، صریحاً ایستادند و گفتند: ما راضی نمیشویم که این جنگ برنده داشته باشد! اگر بنا بود صدّام بیاید خوزستان را بگیرد - به قول خودش سه روزه تا تهران بیاید! - آن‌وقت برنده داشتن جنگ مانعی نداشت! بعد از جنگ هم در همه جاهایی که ممکن بود به عنوان یک ابرقدرت با این نظام و با این ملت دشمنی کنند، دشمنی کردند! با این همه، ما چشممان را روی هم ببندیم!؟ این خردمندانه است!؟ بگوییم نخیر، ان‌شاءاللَّه گربه است!؟

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از بسیجیان - 1378/06/10
عنوان فیش :ايجاد ناامني؛ اولين اقدام دشمنان در تقابل با نظام اسلامي
کلیدواژه(ها) : امنیت, عملکرد ضدانقلاب, فشارهای دشمن, پشتیبانی آمریکا از رژیم بعثی عراق در جنگ, حمایت استکبار از عراق در جنگ تحمیلی, دفاع مقدس, تاریخ مبارزات و پیروزی انقلاب اسلامی
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
امنیت، نعمت بزرگی است. در قرآن هم راجع به امن و امنیت سخن رفته است. در هر جامعه‌ای، زمینه‌ی لازم برای پیشرفتهای مادّی و معنوی، امنیت است. البته افراد برجسته‌ای هستند كه در فضاهای ناامن هم كارهای بزرگی انجام می‌دهند؛ در زیر فشار اختناق رژیمهای ظالم و ستمگر - همان‌گونه كه قبل از انقلاب در این كشور بود - كسانی بودند كه در همان ناامنی هم كارهای بزرگی می‌كردند؛ لیكن شرط حركت عظیم اجتماعی برای یك ملت، در درجه‌ی اول «امنیت» است. امنیت هم انواعی دارد؛ یكی از آنها امنیت نظامی و انتظامی است كه شما ملاحظه می‌كنید در بعضی از مناطق عالم، از لحاظ نظامی و انتظامی ناامنی هست. این، بخشی از مقوله‌ی امنیت است. امنیت سیاسی و اقتصادی و فكری و عقیدتی هم داریم كه همه‌ی اینها مقولات بسیار با اهمیتی است. من سرفصلها و جملاتی را عرض می‌كنم كه لازم است شما جوانان عزیز، ذهن و فكر خودتان را وارد این مقوله كنید تا ان‌شاءاللَّه برای استنتاجهای كلّیِ‌تان مفید باشد.
اگر بخواهیم درست تشخیص دهیم كه برای پیشرفت یك كشور، امنیت چقدر اهمیت دارد، از برخورد دشمن با مقوله‌ی امنیت، می‌شود این را فهمید. وقتی انقلاب پیروز شد، در واقع یك مانع بزرگ از مقابل ملت ایران برداشته شد كه بتواند در میدانهایی كه در طول صدسال، صدوپنجاه سال عقب مانده بود، جبران عقب ماندگیهای گذشته را بكند. نظام اسلامی آماده بود كه هدایت مردم را در پیشرفت در همه‌ی این میدانها بر عهده گیرد و ملت ایران در زمینه‌ی علم و صنعت و خودكفایی و در زمینه‌ی مسائل فكری و عملی و مادّی و معنوی، به حركت عظیمی دست بزند و آن را شروع كند. اولین كاری كه دشمنان برای سنگ‌اندازی در این راه انجام دادند، ایجاد ناامنی بود؛ یعنی مرزهای ما را ناامن كردند. ببینید؛ این نكته‌ی خیلی اساسی و مهمّی بود. همان دشمنانی كه انقلاب علیه آنها بود؛ همان قدرتهایی كه تا آن‌جا كه توانسته بودند، سعی كرده بودند نگذارند این انقلاب پیروز شود، بعد از آن‌كه انقلاب پیروز شد، برای مقابله با آن، از حربه‌ی ایجاد ناامنی علیه این ملت و این انقلاب استفاده می‌كردند. در درجه‌ی اوّل، در این منطقه‌ی نزدیك خراسان - حدود تركمنستان - و در منطقه‌ی كردستان و غرب و شمال كشور و نیز مناطق دیگری در جنوب - منطقه‌ی خوزستان - با تحریك قومیتها، شروع به مفسده‌انگیزی و ایجاد ناامنی كردند؛ ولی نظام اسلامی بر اینها فائق آمد. آن روز همین بسیجیان و همین جوانان مؤمن مثل شما، به همین مناطق گوناگون - چه در خراسان و چه در مناطق دیگر - رفتند، سینه سپر كردند، فداكاری نمودند و توانستند امنیت را برگردانند؛ یعنی در واقع توانستند ریشه‌ی فتنه را در مناطقی خشك كنند. دشمنان قبلاً فكر می‌كردند كه با ایجاد ناامنی خواهند توانست انقلاب را به زانو درآورند؛ اما دیدند كه نشد. لذا جنگ را تحمیل كردند. ناامنی‌ای كه از یك جنگِ تمام‌عیار برای كشور به‌وجود می‌آید، خسارتبارترین و سخت‌ترین و سنگینترین ناامنیهاست. اینها این كار را كردند. رژیم عراق را به جنگ، به آتش افروزی، به حمله‌ی به مرزها از طرف غرب كشور وادار كردند. مسأله هم به جنگ بین دو ملت و با امكانات دو كشور محدود نماند؛ بلكه تمام امكاناتی را كه عراق توانایی جذب آن را در این جنگ داشت، به سمت عراق سرازیر كردند!...
آن روز به نفع عراق كه با ما وارد جنگ شده بود تا مرزهای ما را ناامن كند، همه‌ی قدرتهایی كه در دنیا می‌توانستند در این زمینه كاری بكنند، وارد شدند. عدّه‌ای - یا ناخردمندانه و یا خائنانه - می‌خواهند از یاد این ملت ببرند كه دشمنیِ رژیم امریكا با ملت ایران، چقدر برای این ملت خسارت ایجاد كرده است و هنوز هم خسارت ایجاد می‌كند؛ می‌خواهند این را انكار كنند! همین رژیم امریكا - كه آن روز ما به صورت تحلیل می‌گفتیم و بعد از جنگ، اخبار و آمار و اطلاعات ریز آن منتشر شد - به عراق كمك كرد؛ كمك الكترونیكی، كمك تسلیحاتی، كمك در روشهای جنگیدن، كمك مالی، كمك مستقیم و غیرمستقیم! ناتو هم كمك كرد؛ بسیاری از كشورهای عربی هم كمك كردند؛ برای این‌كه بتوانند با فشار ناامنی، نظام انقلابی را از پا بیندازند و یا به زانو درآورند. باز هم همّت جوانان این مملكت، دلهای پاك و با ایمان این كشور، همین بسیج، همین سپاه، همین ارتش، همین انسانهای مؤمن و پاك‌نهادی كه در پشت جبهه‌ها كانونِ همّت را گرم نگه می‌داشتند، توانست بر تمام توطئه‌های دشمن فائق آید و به رژیم مهاجم و به همه‌ی پشتیبانانش - از امریكا و شورویِ آن روز و دیگران - تودهنی بزند و ملت ایران را به‌عنوان قهرمان این برهه، در مقابل چشم جهانیان قرار دهد و امنیت را به‌عنوان بزرگترین نعمت به این مملكت برگرداند؛ مرزها را آرام كند و برای شهرهایی كه زیر بمباران بودند - كه در دوران جنگ، تقریباً نیمی از جغرافیای این كشور در زیر بمباران بود - اعاده‌ی امنیت كند؛ برای زن و مرد، برای كاسب، برای عالم، برای دانشجو، برای كارگر، برای سیاستمدار، برای رئیس، برای مرؤوس و برای همه‌ی كسانی‌كه به امنیت نیاز دارند، امنیت ایجاد كند؛ حتی برای آنهایی كه ناشكرانه این امنیت را انكار می‌كنند. بنابراین، دلهای با ایمان و عزم ایمانی و راسخ این جوانان، امنیت را برای همه‌ی مردم به‌وجود آورد.

مربوط به :بیانات در دیدار نیروهای حاضر در مانور طریق‌‌‌القدس‌ - 1376/02/03
عنوان فیش :فروش سلاحهای شیمیایی توسط شرکت های آلمانی به عراق در جنگ تحمیلی
کلیدواژه(ها) : حمایت استکبار از عراق در جنگ تحمیلی, حامیان عراق در جنگ علیه ایران, سلاح شیمیایی, تاریخ دفاع مقدس
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
دولتهای مستکبر، چه در گذشته و چه در حال، تا هر جا که توانستند و بتوانند، همیشه خودشان را به ابزارهای تسلیحاتی مجهّز می‌کنند. آن‌جایی که لازم باشد، حرفی ندارند که دوستانشان هم تسلیحات جنایت‌آمیز را برای خودشان به وجود آورند! این، چیزی است که در دنیا مشهود است. همینهایی که امروز در کشور آلمان، جمهوری اسلامی را به بی‌اعتنایی به جان انسانها متّهم می‌کنند و این اتّهام بسیار ظالمانه و مغرضانه و غیر منصفانه را به ایران می‌زنند، همان کسانی هستند که اگر نگوییم خودشان، اما حدّاقل این است که بگوییم جلو چشمشان، شرکتهای آلمانی، رژیم بعثی را با خطرناکترین و جنایت‌بارترین سلاحهای شیمیایی مجهّز کردند.

جنگ، اتّفاقِ خشن و نامطلوبی است؛ اما بالاخره قاعده و قانونی باید داشته باشد. در جنگ هم جوانمردی و ناجوانمردی داریم. رژیم متجاوز بعثی، ناجوانمردانه‌ترین روشها را علیه ملت ایران و جوانان ما به کار برد. شهر تهران و دهها شهر را بارها و بارها، برای مدّتهای طولانی با موشکهای دوربرد کوبیدند. در جبهه‌ها، سلاحهای شیمیایی به کار بردند؛ نه بک بار، نه دوبار، نه مدت یک ماه، دو ماه؛ سالهای متمادی، شاید پنج سال، شش سال، در این جبهه‌های ایران و عراق، سلاح شیمیایی به وسیله‌ی رژیم بعثی به کار رفت. این سلاحها را چه کسی به آنها داده بود؟ غیر از کشورهایی که دم از حقوق بشر می‌زنند؟! این سلاحها را غیر از آنها کس دیگری در اختیار رژیم بعثی گذاشته بود؟

امروز خیلی چیزها آشکار شده است. خدای متعال، پشت گردن خود غربیها - همانهایی که بعضی با ملت ایران و با جمهوری اسلامی، بسیار هم بدند و دشمنند - زد، تا به دلایلی وادار شوند اعتراف کنند و بنویسند. خودشان در کتابها و مقالاتشان نوشتند: شرکتهای آلمانی - که یقیناً بسیاری از اینها را بدون اجازه‌ی دولت آلمان نمی‌فروختند - این سلاحهای شیمیایی و این مواد مرگبار را به عراقیها فروخته‌اند! برای چه فروختند؟ آیا نمی‌دانستند که بناست اینها در میدان جنگ به کار برود؟ گاز خردل را کجا به کار می‌برند؟ کسی که سلاحهای مرگبار شیمیایی را می‌خرد، کجا می‌خواهد به کار ببرد؟ آیا می‌خواهد ببرد در خانه‌ی خودش استنشاق کند؟! معلوم است که می‌خواهد ببرد در میدان جنگ مصرف کند.

همینهایی که دولت جمهوری اسلامی را به بی‌مبالاتی نسبت به جان انسانها متّهم می‌کنند، از خدایی که به او اعتقاد ندارند، خجالت نکشیدند و نترسیدند؛ از وجدان بشری ملاحظه نکردند و اینها را به میزان زیادی به رژیم بعثی فروختند. او هم آن سلاحهای مرگبار را در جلوِ چشم آنها، در مرزها و در میدانهای جنگ به کار برد. بعد ما بسیاری از مجروحان شیمیایی را برای معالجه به همین آلمانی فرستادیم که سلاح شیمیایی از زیر دستش خارج شده بود! اینها وجدان دارند؟! اینها برای ارزشهای انسانی و جان انسانها احترام قائلند؟ آیا شرم نمی‌کنند که ادّعاهای واهی را مطرح می‌کنند؟!

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از بسیجیان سراسر کشور - 1375/08/30
عنوان فیش :کمک قدرتهای استكباری به عراق در جنگ تحمیلی
کلیدواژه(ها) : حمایت استکبار از عراق در جنگ تحمیلی, پشتیبانی آمریکا از رژیم بعثی عراق در جنگ, پشتیبانی آمریکا از رژیم بعثی عراق در جنگ, تاریخ دفاع مقدس
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
قبل از آن‌كه جنگ تحمیلی شروع شود، انواع و اقسام دشمنیهای اقتصادی و سیاسی و تهدیدهای گوناگون وجود داشت. جنگ تحمیلی كه به وجود آمد، همه‌ی دشمنیها، در مسأله‌ی جنگ متمركز شد. هر جای دنیا، اگر كسانی دشمنِ تشكیل یك حكومت بر مبنای اندیشه‌های نورانی اسلام و تفكّر مترقّی اسلامی بودند، در مسأله‌ی جنگ كوشش كردند كه نگذارند ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی، با پیروزی نظامی، دشمن خود را از صحنه‌ی جنگ خارج كند و می‌خواستند مانع فتح نظامی جمهوری اسلامی شوند.
در جنگ، كمك به دشمن ما - یعنی رژیم بعثی عراق - را همه برای خودشان یك امر لازم و واجب تلقّی كردند و بی‌محابا، این كمك را انجام دادند! اگر ما خیلی خوشبین باشیم و نگوییم كه اصل شروع جنگ، به تحریك و دخالت قدرتهای استكباری بود - ممكن است كسانی در این قضیه تردید كنند؛ ولی شواهد فراوانی در این خصوص و جود دارد - بدون شك، ادامه‌ی جنگ و كمك به رژیم عراق، برای جلوگیری از پیروزی نظامیِ جمهوری اسلامی، جای هیچ انكار و تردیدی نیست.
شما به این دولتهایی كه در آن روز، قدرتهای جهانی محسوب می‌شدند، نگاه كنید! قدرت نظام ماركسیستی، در هر نقطه‌ی دنیا كه وجود داشت، پشت سر رژیم عراق بود. قدرت نظامی و مالی و سیاسی امریكا، پشت سر رژیم عراق بود. رژیم عراقی كه امروز با انواع وسایل و تبلیغات، چهره‌ی سران آن را زشت وانمود می‌كنند و زشتیها و فجایع ناشی از كارهای آنها را بر زبان می‌آورند؛ همین رژیم، با همین خصوصیات و با همین ماهیت، با ایجاد فجایعی از قبیل حلبچه و جنگ شهرها و به كار بردن سلاح شیمیایی و غیر آن، چند سال متوالی، مورد تأیید همین آقایانِ به اصطلاح طرفدار حقوق بشر و طرفدار ملتها و مخالف با سلاحهای شیمیایی و غیره بود!
امریكا كمك كرد، كشورهای بلوك غرب تقریباً به طور كامل كمك كردند. بعضی صریحاً و بعضی هم محرمانه كمك كردند. امریكا و صهیونیستها و عوامل و همپیمانها و تجّار وابسته و پشتیبانان مالی آنها، هر چه توانستند به كار بردند، برای این‌كه شاید بتوانند جمهوری اسلامی را در این نبرد هشت ساله شكست دهند، ضربه‌ای وارد كنند، یا به نظام لطمه بزنند، یا اصل نظام را از بین ببرند، یا نظام را سرافكنده كنند و یا قطعه‌ای از كشور را ببرند. ملت ایران محكم ایستاد و بسیج نیروها، جوهر و حقیقت خود را در آن ماجرای عظیم نشان داد.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگران و معلمان کشور - 1375/02/12
عنوان فیش :سکوت محافل جهانی در حادثه بمباران شیمیایی حلبچه
کلیدواژه(ها) : تاریخ دفاع مقدس, بمباران شیمیائی حلبچه, عملکرد استکبار, حمایت استکبار از عراق در جنگ تحمیلی
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
قدرتهاى اهریمنى و شیطانى - یعنى همین که شما به آن استکبار مى‌گویید و مظهرش امریکاست - علیه بشریت و ارزشهاى انسانى قیام کرده‌اند. براى اینها، جان میلیونها انسان اهمیت ندارد. شما دیدید که اسرائیل در ظرف پانزده شانزده روز، دهها هزار نفر را کشت و زخمى و آواره و آشفته کرد و داغهایى آفرید؛ ولى خم به ابروى استکبار جهانى نیامد. همینهایى که وقتى گربه‌اى داخل چاه فلان خانه مى‌افتد، از روى ریاکارى، دستگاههایشان را بسیج و پولهایى را خرج مى‌کنند که این گربه را که یک حیوان است، از داخل چاه نجات دهند! یا گاهى اوقات، تظاهر به انسان دوستى مى‌کنند که ماها هم که اینها را خوب مى‌شناسیم، گاهى اوقات واقعاً شک مى‌کنیم که عجب، آیا این همه اظهار دلسوزى راست است؟! این قدر اینها ریاکارى مى‌کنند!
جلو چشم همینها، این فاجعه‌ى عظیم انجام گرفت و لب از لب تکان ندادند! فقط این یک جا که نیست. در این هفده سالى که از شروع انقلاب اسلامى مى‌گذرد و مردم ایران چشمشان باز شده است و قضایاى دنیا را مى‌بینند، اگر شما حساب کنید، صدها قضیه از این قبیل پیدا مى‌کنید. آن روزى که همین امریکاییها و دستگاههاى صهیونیستى دنیا و قدرتهاى دروغگوى عالم، طرفدار عراق بودند، شما دیدید که دولت عراق، شهر حلبچه را بمباران شیمیایى کرد و روز روشن، با هواپیما بر سر هزاران انسان داروى شیمیایى ریخت و آنها را مثل چوب خشک و مرده، داخل خیابانها انداخت! اصلاً حادثه‌ى عجیبى بود که از شنیدن آن، تن انسان مى‌لرزید. تمام دوربینهاى تلویزیونى هم، این را دیدند و فهمیدند و فیلمبردارى کردند؛ ولى عراق را محکوم نکردند و بسیارى از محافل جهانى - چه برسد به دولتها - به رونیاوردند! البته، جمهورى اسلامى در دنیا قیامتى راه انداخت و عدّه‌اى مجبور شدند و دیدند که در مقابل افکار عمومى، چاره‌اى ندارند و به همین خاطر، دو کلمه حرفى زدند، والاّ نمى‌گفتند! ولى بعد از گذشت دو یا سه سال، از همان عراق به عنوان غول مهیبى یاد کردند و در مقابلش صف‌آرایى نمودند؛ چون آن روز، عراق با ایران اسلامى مبارزه مى‌کرد! عزیزان من! قدرتهاى استکبارى این گونه‌اند. مسأله‌ى خطر حاکمیت استکبار بر بشریت، یک مسأله جدّى است.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان سپاه - 1374/06/29
عنوان فیش :تلاش يكپارچه قدرتها براي سرنگوني نظام ايران در جنگ هشت‌ساله
کلیدواژه(ها) : دفاع مقدس, حمایت استکبار از عراق در جنگ تحمیلی, دشمنی استکبار با انقلاب و نظام اسلامی, تاریخ دفاع مقدس
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
تمام قدرتهای سرپایِ دنیا تقریباً علیه ایران اسلامی دست به هم دادند. هر چند در ظاهر فقط یك ارتش عراق بود كه با ما می‌جنگید؛ اما كارشناسان و جاسوسان و ماهواره‌ها و سلاحهای امریكایی و اروپایی بلوك شرق (شوروی آن روز و كشورهای اروپای شرقی) و نیز پول دولتهای اطراف خلیج فارس و نیروهای كارشناس غیر عرب - كه بعضی گفته‌اند اسرائیلیها هم در میانشان بوده‌اند، ولی من چون یقین ندارم نمی‌خواهم بگویم - دست به هم داده بودند و از عراق جانبداری می‌كردند. علاوه بر اینها شما می‌دانید در جبهه قرار داشتن فقط به این معنا نیست كه انسان با دشمن گلاویز شود؛ در صورتی كه فراهم كردن زمینه‌ی نبردِ آسانتر برای طرف مقابل، كمك زیادی به او می‌كند. مثلاً دو نفر كه با هم كُشتی می‌گیرند، اگر عدّه‌ای یك كشتی‌گیر را تشویق كردند و برایش امكانات تدارك دیدند و كار یادش دادند و زیر پایش را صاف و لباسش را مرتّب كردند و اگر افتاد زیر بغلش را گرفتند؛ همه‌ی آنها در كُشتی داخلند. جنگ عراق با ما شبیه چنین صحنه‌ای بود. كسانی كه سرپا بودند، در جبهه‌ی ارتش عراق قرار گرفتند؛ برای این‌كه اگر بتوانند بخشی از ایران را جدا كنند و یا نیروهایشان را تا مركز كشور ما برسانند - صریحاً گفتند كه این كار را خواهیم كرد! - و یا منابع نفتی ایران را در جنوب كشور و خلیج فارس تصرّف كنند و یا فشار اقتصادی را طوری بر ملت ما وارد كنند كه طاقت خود را از دست بدهد. خلاصه این‌كه با ده راه و از ده جهت كاری كنند كه حكومت اسلام و قرآن سرنگون شود. این هدف آنها بود. یك روز و دو روز هم این كار انجام نگرفت؛ بلكه هشت سال طول كشید و با همین شدّت و یكپارچگی جناحهای مختلف، علیه نظام اسلامی تلاش كردند.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانش‌آموزان و دانشجویان - 1373/08/11
عنوان فیش :پشتیبانی آمریکا از رژیم بعثی صدّام در جنگ تحمیلی
کلیدواژه(ها) : پشتیبانی آمریکا از رژیم بعثی عراق در جنگ, حمایت استکبار از عراق در جنگ تحمیلی, تاریخ دفاع مقدس
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
اینها [آمریکایی ها] جنگ را علیه ایران - اگر نگوییم راه انداختند - پشتیبانی کردند. احتمال دارد که در راه‌اندازی جنگِ عراق علیه ایران هم، امریکاییها دست داشته باشند. منتها چون نمی‌خواهیم تا یقین نداشته باشیم، چیزی بگوییم؛ می‌گوییم احتمال دارد. امّا پشتیبانی آنها از عراق، یقینی و قطعی است. همه رقم پشتیبانی کردند. ملّت ایران از یادش می‌رود؟ همه نوع کمکی که عراق لازم داشت به آن کردند. ملّت ایران فراموش می‌کند؟ این صدّام حسین و رژیم بعثی که در قضیّه‌ی حمله به کویت، در مطبوعات امریکایی و در نظرات رسمی امریکا، آن چهره‌ها را برایش ترسیم کردند، در دورانی که خانه‌های مردم در سی، چهل شهر ایران را در آنِ واحد با موشکها می‌کوبید، برایشان یک چهره خواستنی و محبوب و پسندیده بود!

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان و پرسنل ارتش - 1373/01/24
عنوان فیش :تجهیز عراق بوسیله ناتو، آمریکا و شوروی برای جنگ تحمیلی
کلیدواژه(ها) : حمایت استکبار از عراق در جنگ تحمیلی, دفاع مقدس, تاریخ دفاع مقدس
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
یک نمونه از اقدامات استکبار برای ضربه زدن به نظام جمهوری اسلامی، تحمیل جنگ هشت ساله بود. دشمنان ما برای رسیدن به مقصود، خودشان را کشتند! «ناتو» و امریکا و «ورشو» و شوروی و همه و همه، عراق را تجهیز کردند برای این‌که یک قسمت از کشور ایران را جدا کنند. اما دیدید که نتوانستند.

مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم - 1372/04/23
عنوان فیش :پشتیبانی ابرقدرتهای زمان از عراق برای حمله به ایران
کلیدواژه(ها) : رژیم بعثی عراق, دفاع مقدس, حمایت استکبار از عراق در جنگ تحمیلی, حامیان عراق در جنگ علیه ایران, پشتیبانی ابرقدرتها از رژیم بعثی عراق, تاریخ دفاع مقدس
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
روزی بود که دو ابرقدرت در دنیا بودند و تمام دنیا زیر نفود آنها قرار داشت. هر دو ابرقدرت هم علیه جمهوری اسلامی، دستِ همکاری به یکدیگر داده و دولتی مثل رژیم بعثی عراق را وادار کرده بودند که با استفاده از پشتیبانیهای آنها، انواع فشارها را بر این ملت بیاورد. اما شما دیدید که هرچه گذشت، ملت بزرگ ایران قویتر شد، عزیزتر شد، مصمّم‌تر شد، استقامتش بیشتر شد. مگر می‌توانند با ملت بزرگ و مؤمن ما، مقابله‌ای کنند که به شکست خود آنها منتهی نشود؟! هر کار بکنند به ضرر خود آنهاست.

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نماز جمعه‌ - 1370/07/05
عنوان فیش :سکوت شورای امنیت در حمله‌‌‌ی عراق به ایران
کلیدواژه(ها) : دفاع مقدس, موضع شورای امنیت در جنگ ایران و عراق, حمایت استکبار از عراق در جنگ تحمیلی, به وجود آورندگان جنگ عراق علیه ایران, حامیان عراق در جنگ علیه ایران, تاریخ دفاع مقدس
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
درباره‌ی دفاع مقدس، آنچه که ملت ما پس از گذشتن دوران سخت جنگ هشت‌ساله باید مورد تدبر قرار بدهد، این است که این جنگ را چه کسی به وجود آورد، و چرا به وجود آورد، و چه شد که موفق نشد؟ این، سه نقطه‌ی اساسی است. سؤال اول: جنگ را چه کسی به وجود آورد؟ نمی‌‌‌شود گفت جنگ را فقط عراق به وجود آورد. همه‌‌‌ی قراین از اول کار نشان می‌‌‌داد که استکبار پشت سر عراق است؛ او را کمک نظامی کردند؛ از لحاظ تبلیغاتی به او کمک کردند و شورای امنیت را در خدمت متجاوز قرار دادند. بااینکه جنگِ به این اهمیت در این نقطه‌‌‌ی حساس واقع شده بود، اما روزهایی گذشت که سازمان ملل در آن روزها، هیچ عکس‌‌‌العملی نشان نداد؛ این عادی نیست. در حمله‌‌‌ی عراق به کویت، بعد از چند ساعت شورای امنیت موضع‌‌‌گیری کرد؛ اما در حمله‌‌‌ی عراق به ایران، تا وقتی‌‌‌که تانکهای عراقی پیشروی می‌‌‌کردند، شورای امنیت ساکت و تماشاچی نشست؛ بعد از آنکه هزاران کیلومتر را تصرف کرده بودند، شورای امنیت یک‌‌‌کلمه حرف زد، که آن هم تقبیح تجاوز نبود؛ عراق را ملامت نکرد که چرا تجاوز کرده و جنگ را شروع کرده است؛ به دو طرف گفت که حالا بیایید دست از جنگ بکشید و آتش‌‌‌بس کنید! یعنی در حقیقت، تثبیت عراق در اراضی اشغالی ما. البته ما قبول نکردیم و آن قطعنامه را رد کردیم. شورای امنیت به خاطر اینکه در دست قدرتهای بزرگ بود و آن‌‌‌ها هم پشت سر رژیم عراق بودند، تا آخر هم هیچ‌‌‌وقت نسبت به جنگ یک موضع کاملًا و صددرصد عادلانه نگرفت؛ تا اینکه در این اواخر، آن هم با زحمات زیاد و با تلاشهای فراوانی که از همه طرف کشیده شد، قطعنامه‌‌‌ی 598 از شورای امنیت صادر شد. شرق و غرب پشت سر عراق قرار داشتند. تقریباً تمام اروپا به عراق کمک کردند. در ایام جنگ، ما این‌‌‌ها را از روی حدس می‌‌‌گفتیم، قراین دلالت می‌‌‌کرد؛ ولی در این یکی، دو سال اخیر، شواهد قطعی برای آن پیدا شد؛ همه اعتراف کردند و یکی‌‌‌یکی سندها بیرون آمد؛ کمک امریکا، کمک ناتو، کمک شوروی هم که از روز اول معلوم بود. بلوک شرق، همین کشورهای اروپای شرقی که امروز دچار این مصیبتهاهستند، بزرگترین خدمت را در طول جنگ به رژیم عراق کردند؛ ارتجاع منطقه هم که جای خود دارد. بنابراین، جنگ را رژیم عراق به تنهایی به وجود نیاورد رژیم عراق یک عامل بود جنگ را همه‌‌‌ی دنیای استکباری و من تبع او به وجود آوردند؛ این امروز چیز روشنی است و احتیاج به بحث زیادی ندارد.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان سپاه - 1370/06/27
عنوان فیش :حمایت آمریکا و غرب و شرق از عراق در جنگ تحمیلی
کلیدواژه(ها) : تاریخ فعالیتها و مسئولیتهای آیت الله خامنه ای بعد, تاریخ دفاع مقدس, حمایت استکبار از عراق در جنگ تحمیلی, حامیان عراق در جنگ علیه ایران
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
در مقابل ما[در جنگ تحمیلی] فقط عراق نبود - البته آن روز هم میگفتیم، اما بعد از این حوادث سال گذشته‌ی خلیج فارس، همه اعتراف کردند - غرب بود، شرق بود، امریکا بود، مجموعه‌ی ناتو بود، مرتجعان منطقه بودند، پول بود، سلاح بود، تجهیزات بود، تاکتیک بود، خبر ماهواره‌یی بود.

در یکی از این عملیات بزرگی که در سالهای اخیر داشتیم و طرف مقابل تلاش خیلی چشمگیری از خودش نشان میداد، من این‌جا به رفقا گفتم که حدس میزنم الان در سنگرهای قرارگاههای اصلی عراق، نظامیهای غیرعراقی نشسته باشند؛ که البته احتمال زیاد میدادم غربی باشند؛ نحوه‌ی حرکات این‌طور نشان میداد. اصلاً نوع کار نشان میداد که یک نَفَس جدید است که دارد آن‌جا کار میکند؛ بعد معلوم شد همین‌طور بوده است. همه‌ی دنیا به اینها کمک کردند؛ اما چه چیزی موجب شد که علیرغم وجود آن قوّه‌ی هایل عجیب، اینها نتوانند بر ایران اسلامی - با همه‌ی ضعفهایی که شماها میشناختید و میدانستید؛ ضعف بودجه، ضعف تجهیزات، ضعف در سازماندهیها، ضعف در انضباط، وجود بعضی از اختلافات - مسلط بشوند و مقصود خودشان را انجام بدهند؟ دنیا از این ماجرا درس گرفت.
امروز فرماندهان امریکایی که جنگیدند، میگویند ما در جنگ ایران و عراق که شاهد قضایا بودیم، تجربه آموختیم و درس گرفتیم. این بر اثر چه بود؟ بر اثر همان معنویت. این معنویت را باید حفظ کرد.