[ بازگشت ] | [ چـاپ ]

مربوط به :بیانات در دیدار خانواده‌های شهدای نیروهای مسلح‌ - 1380/07/04
عنوان فیش : افغانستان
کلیدواژه(ها) : افغانستان
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
مردم افغانستان، آزاده، شجاع و بسیار بااستعدادند و از فرهنگ بسیار عمیق و قدیمی برخوردارند.

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نمازجمعه - 1374/11/20
عنوان فیش :کفران نعمت عامل ازبین رفتن هویت اسلامی در کشورها
کلیدواژه(ها) : هویت اسلامی, نعمت الهی, تغییر نعمت, افغانستان
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
[یک کار عظیم انقلاب اسلامی ایران زنده کردن هویّت اسلامی در دنیا بود، بعضی از ملت های مسلمان در صحنه‌های سیاسی حضور پیدا کردند و حکومتهایی را در اختیار گرفتند، یا سعی کردند در اختیار بگیرند] در افغانستان، همین حضور اسلامی، دولت شوروی را با آن عظمت و ارتش چند میلیونی - که از لحاظ حجم و تجهیزات، ارتشِ اوّل دنیا بود - مجبور به بیرون رفتن کرد. البته بعد، برادران افغانی این نعمتِ الهی را ناشکری کردند؛ «الم‌تر الی الّذین بدّلوا نعمت اللَّه کفراً». برادران افغانیِ ما گوش کنند! مبادا این آیه شامل حالشان باشد: «الم‌تر الی الّذین بدّلوا نعمت اللَّه کفراً و احلّوا قومهم دارالبوار(1)». برادران افغانی مواظب باشند! تا به حال ناشکری کردند؛ به جنگ داخلی روی آوردند و اختلاف و بکُش بکُش راه انداختند. بلایی بر سر شهرهای خودشان آوردند که روسها و کمونیستها نیاورده بودند. باید عملشان را اصلاح کنند و به راه حقّ و حساب برگردند. فراموش نکنند، این اسلام بود که توانست آنها را بر شوروی پیروز کند.
باری؛ در بسیاری از کشورهای دیگر دنیا، به برکت همین احساسِ هویّت و بیداریِ اسلامی که این انقلاب به‌وجود آورد، امروز جمعیتهای اسلامی حضور دارند، قوی‌اند و برای خودشان آینده دارند. اگر بگذارند، احتمال دارد دولت هم تشکیل دهند.
1 ) سوره مبارکه ابراهيم آیه 28
أَلَم تَرَ إِلَى الَّذينَ بَدَّلوا نِعمَتَ اللَّهِ كُفرًا وَأَحَلّوا قَومَهُم دارَ البَوارِ
ترجمه :
آیا ندیدی کسانی را که نعمت خدا را به کفران تبدیل کردند، و قوم خود را به سرای نیستی و نابودی کشاندند؟!


مربوط به :پیام خطاب به مردم مسلمان افغانستان - 1374/03/13
عنوان فیش :پیام خطاب به مردم مسلمان افغانستان
کلیدواژه(ها) : افغانستان, جنگ‌های داخلی افغانستان
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
بسم‌ الله‌ الرحمن‌ الرحیم‌
و لقد صدقکم‌ الله‌ وعده‌ اذ تحسونهم‌ باذنه‌ حتی‌ اذا فشلتم‌ و تنازعتم‌ فی‌ الامر و عصیتم‌ من‌ بعد ما ارکم‌ ما تحبون‌ منکم‌ من‌ یرید الدنیا و منکم‌ من‌ یرید الاخره‌ ثم‌ صرفکم‌ عنهم‌ لیبتلیکم‌ و لقد عفا عنکم‌ والله‌ ذو فضل‌ علی‌ المؤمنین‌(1)
خدمت‌ برادران‌ عزیز مسلمان‌ در کشور خونین‌ و مظلوم‌ افغانستان‌
پیروزی‌ شما ملت‌ مبارز بر دشمن‌ اشغالگر یکی‌ از حوادث‌ معجزه‌‌آسای‌ تاریخ‌ معاصر بود لیکن‌ این‌ پیروزی‌ با جنگهای‌ خونین‌ داخلی‌ و کشتارهای‌ برادران‌ به‌ دست‌ یکدیگر در کام‌ کشور و ملت‌ شما چون‌ زهر تلخ‌ شد شک‌ نیست‌ که‌ دست‌ نابکار دشمن‌ در ایجاد این‌ درگیریها نقش‌ زیادی‌ داشته‌ است‌، ولی‌ اگر گروههای‌ داخلی‌ فقط به‌ تکلیف‌ الهی‌ فکر می‌کردند و خودخواهی‌ و گروه‌‌گرائی‌ وجود نمی‌داشت‌ دشمن‌ نمی‌توانست‌ چنان‌ فاجعه‌ای‌ را به‌ وجود آورد. جنگهای‌ بین‌ دستجات‌ سیاسی‌ یا نژادهای‌ گوناگون‌ افغانی‌ یا مذاهب‌ مختلف‌ اسلامی‌ و یا میان‌ دستجات‌ مختلف‌ شیعه‌ همه‌ به‌ هر شکلی‌ و با هر انگیزه‌ای‌ به‌ ضرر ملت‌ افغانستان‌ تمام‌ شده‌ است‌ و از این‌ پس‌ باید به‌ طور کامل‌ متوقف‌ شود. اینجانب‌ به‌ برادران‌ شیعه‌ی‌ افغانستان‌ و به‌ هر کس‌ دیگری‌ از مردم‌ افغانستان‌ که‌ نصیحت‌ برادرانه‌ و خیرخواهانه‌ اینجانب‌ در دل‌ او اثر خواهد داشت‌ عرض‌ می‌کنم‌ که‌ هرگونه‌ درگیری‌ گروهی‌ و جنگ‌ داخلی‌ در افغانستان‌ شرعا حرام‌ و مورد بغض‌ و نفرت‌ روح‌ مطهر رسول‌ الله‌‌(ص‌) می‌باشد و به‌ برادران‌ شیعه‌ عرض‌ می‌کنم‌ که‌ جنگ‌ میان‌ آحاد شیعه‌ دل‌ مقدس‌ حضرت‌ بقیه‌ الله‌‌(ارواحنا له‌ الفداء) را به‌ درد می‌آورد و هیچ‌ یک‌ از آحاد شیعه‌ اعم‌ از حزب‌ وحدت‌ و غیر آن‌ و مردم‌ غیر حزبی‌، مطلقا و به‌ هیچ‌ بهانه‌ حق‌ ندارند با یکدیگر جنگ‌ کنند و هیچ‌ تعهدی‌ به‌ سایر گروهها و احزاب‌ افغانی‌ مبنی‌ بر ورود در جنگ‌، معتبر نیست‌.
امیدوارم‌ خداوند متعال‌ شما ملت‌ افغانستان‌ را مشمول‌ لطف‌ و فضل‌ و هدایت‌ و کمک‌ خویش‌ قرار دهد و دست‌ فتنه‌گران‌ را از زندگی‌ شما کوتاه‌ کند.
والسلام‌ علی‌ عباد الله‌ الصالحین‌ و رحمة‌الله‌ و برکاته‌
سیدعلی‌ خامنه‌ای‌
13 خرداد 1374
1 ) سوره مبارکه آل عمران آیه 152
وَلَقَد صَدَقَكُمُ اللَّهُ وَعدَهُ إِذ تَحُسّونَهُم بِإِذنِهِ ۖ حَتّىٰ إِذا فَشِلتُم وَتَنازَعتُم فِي الأَمرِ وَعَصَيتُم مِن بَعدِ ما أَراكُم ما تُحِبّونَ ۚ مِنكُم مَن يُريدُ الدُّنيا وَمِنكُم مَن يُريدُ الآخِرَةَ ۚ ثُمَّ صَرَفَكُم عَنهُم لِيَبتَلِيَكُم ۖ وَلَقَد عَفا عَنكُم ۗ وَاللَّهُ ذو فَضلٍ عَلَى المُؤمِنينَ
ترجمه :
خداوند، وعده خود را به شما، (در باره پیروزی بر دشمن در احد،) تحقق بخشید؛ در آن هنگام (که در آغاز جنگ،) دشمنان را به فرمان او، به قتل می‌رساندید؛ (و این پیروزی ادامه داشت) تا اینکه سست شدید؛ و (بر سر رهاکردن سنگرها،) در کار خود به نزاع پرداختید؛ و بعد از آن که آنچه را دوست می‌داشتید (از غلبه بر دشمن) به شما نشان داد، نافرمانی کردید. بعضی از شما، خواهان دنیا بودند؛ و بعضی خواهان آخرت. سپس خداوند شما را از آنان منصرف ساخت؛ (و پیروزی شما به شکست انجامید؛) تا شما را آزمایش کند. و او شما را بخشید؛ و خداوند نسبت به مؤمنان، فضل و بخشش دارد.


مربوط به :بیانات در دیدار گروهی از دیپلمات‌های افغانستانی - 1374/02/04
عنوان فیش :موفقیت افغانستان با کنار گذاشتن اختلافها
کلیدواژه(ها) : افغانستان, جنگ‌های داخلی افغانستان, اختلاف‌افکنی
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
ملّت افغان توانستند به کمک دین خدا و به کمک توکّل به خدا، دشمنی با آن عظمت را از کشور خودشان بیرون کنند، بعد که آن دشمن را بیرون کردند، آن وقت مشکل بزرگ‌تر به ‌وجود آمد. مِن بَعدِ مآ اَریکُم ما تُحِبّون.(۱) بعد از آنکه خدای متعال دشمن را به ‌وسیله‌‌ی شماها سرکوب کرد، اختلاف داخلی افتاد؛ برادران روی هم شمشیر کشیدند، دوستان به هم پشت کردند، هم‌سنگرها به هم ضربه زدند و نتیجهی‌ این شده است که الان مردم افغانستان چند سال است که دچار این مشکلند. ما خیلی نگرانیم؛ خیلی دعا می‌کنیم که خداوند ان‌شاءالله [شما را] نجات بدهد از این وضعیّت؛ و استقرار و ثبات و امنیّت بدهد به ملّت افغانستان. و خداوند دست‌های دشمن را -که ما اینها را عادی هم نمی‌دانیم؛ قطعاً از بیرون این مرزهای شما دارد این کارها هدایت می‌شود- قطع کند به حقّ قرآن و به حقّ اولیائش و بتوانید ان‌شاءالله آن زندگی‌‌ای که شایسته‌‌ی ملّت افغان است، به آنها هدیه کنید.
1 ) سوره مبارکه آل عمران آیه 152
وَلَقَد صَدَقَكُمُ اللَّهُ وَعدَهُ إِذ تَحُسّونَهُم بِإِذنِهِ ۖ حَتّىٰ إِذا فَشِلتُم وَتَنازَعتُم فِي الأَمرِ وَعَصَيتُم مِن بَعدِ ما أَراكُم ما تُحِبّونَ ۚ مِنكُم مَن يُريدُ الدُّنيا وَمِنكُم مَن يُريدُ الآخِرَةَ ۚ ثُمَّ صَرَفَكُم عَنهُم لِيَبتَلِيَكُم ۖ وَلَقَد عَفا عَنكُم ۗ وَاللَّهُ ذو فَضلٍ عَلَى المُؤمِنينَ
ترجمه :
خداوند، وعده خود را به شما، (در باره پیروزی بر دشمن در احد،) تحقق بخشید؛ در آن هنگام (که در آغاز جنگ،) دشمنان را به فرمان او، به قتل می‌رساندید؛ (و این پیروزی ادامه داشت) تا اینکه سست شدید؛ و (بر سر رهاکردن سنگرها،) در کار خود به نزاع پرداختید؛ و بعد از آن که آنچه را دوست می‌داشتید (از غلبه بر دشمن) به شما نشان داد، نافرمانی کردید. بعضی از شما، خواهان دنیا بودند؛ و بعضی خواهان آخرت. سپس خداوند شما را از آنان منصرف ساخت؛ (و پیروزی شما به شکست انجامید؛) تا شما را آزمایش کند. و او شما را بخشید؛ و خداوند نسبت به مؤمنان، فضل و بخشش دارد.


مربوط به :بیانات در دیدار اعضای مجمع علمای اهل تسنن و تشیع افغانستان - 1371/07/23
عنوان فیش :ولین وظیفه بعد از پیروزی، شکر خداست
کلیدواژه(ها) : افغانستان, شکر نعمت, پیروزی
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
اولین وظیفه‌ى یک ملت بعد از پیروزى، عبارت است از شکر خدا بر این نعمت: «لئن شکرتم لازیدنکم(۱)». باید به ملتها و امتهاى دیگر نگاه کنیم که بر اثر ناسپاسى، به قهر الهى دچار شدند. شکر خدا در این است که احکام خدا در افغانستان پیاده شود. «الذین ان مکناهم فى الارض اقاموا الصّلاة و اتوا الزکوة و امروا بالمعروف و نهوا عن المنکر و للَّه عاقبة الامور. (۲)» این، تکلیف اول است.
1 ) سوره مبارکه ابراهيم آیه 7
وَإِذ تَأَذَّنَ رَبُّكُم لَئِن شَكَرتُم لَأَزيدَنَّكُم ۖ وَلَئِن كَفَرتُم إِنَّ عَذابي لَشَديدٌ
ترجمه :
و (همچنین به خاطر بیاورید) هنگامی را که پروردگارتان اعلام داشت: «اگر شکرگزاری کنید، (نعمت خود را) بر شما خواهم افزود؛ و اگر ناسپاسی کنید، مجازاتم شدید است!»

2 ) سوره مبارکه الحج آیه 41
الَّذينَ إِن مَكَّنّاهُم فِي الأَرضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَآتَوُا الزَّكاةَ وَأَمَروا بِالمَعروفِ وَنَهَوا عَنِ المُنكَرِ ۗ وَلِلَّهِ عاقِبَةُ الأُمورِ
ترجمه :
همان کسانی که هر گاه در زمین به آنها قدرت بخشیدیم، نماز را برپا می‌دارند، و زکات می‌دهند، و امر به معروف و نهی از منکر می‌کنند، و پایان همه کارها از آن خداست!


مربوط به :بیانات در دیدار اعضای مجمع علمای اهل تسنن و تشیع افغانستان - 1371/07/23
عنوان فیش :نباید برای رعایت حدود دین الهی، تبلیغات در ما اثر کند
کلیدواژه(ها) : افغانستان, حدود الهی
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
نباید در زیر فشار تبلیغات دنیاى مادى، تحت تأثیر قرار گیریم، که ما را به‌خاطر نمازمان، به‌خاطر زکاتمان، به‌خاطر امر به معروفمان و به‌خاطر نهى از منکرمان، مرتجع به حساب آورند. تبلیغات، نباید در ما اثر کند. رعایت حدود دین الهى، بدون هیچ ملاحظه‌اى توکل به خدا لازم دارد. «ولولا ان ثبتناک لقد کدت ترکن الیهم شیئاً قلیلاً(1).» این را خدا به پیغمبر مى‌فرماید. باید به خدا توکل کرد، از او کمک خواست و از غیر او نترسید و از او ترسید. همه چیز ما متعلق به اوست. اگر امروز مسلمین قدرت و استقلالى دارند، فقط موهبت الهى است. ما ایرانیها و شما افغانها، زیر بار منت هیچ‌کس دیگر نیستیم و نیستید و نباشید.
1 ) سوره مبارکه الإسراء آیه 74
وَلَولا أَن ثَبَّتناكَ لَقَد كِدتَ تَركَنُ إِلَيهِم شَيئًا قَليلًا
ترجمه :
و اگر ما تو را ثابت قدم نمی‌ساختیم (و در پرتو مقام عصمت، مصون از انحراف نبودی)، نزدیک بود به آنان تمایل کنی.


مربوط به :بیانات در دیدار اعضای مجمع علمای اهل تسنن و تشیع افغانستان - 1371/07/23
عنوان فیش :اگر عالم به زمانه نباشیم، نخواهیم توانست به تکلیف خودمان عمل کنیم
کلیدواژه(ها) : علم به زمان, افغانستان, حاکمیت اسلام, حاکمیت دین
نوع(ها) : حدیث

متن فیش :
سیاستمداران اگر خودشان علماى باللَّه و علماى دینند، حکم خدا را در باب سیاست مى‌دانند. اما اگر نیستند، باید از علماى دین ارشاد بخواهند و حکم خدا را سؤال کنند و به آنچه که آنها گفتند عمل نمایند. دین باید بر کشورهایى که به برکت دین در آنها انقلاب شده و مسلمانان به پیروزى رسیده‌اند، حکومت کند. علما اگر بخواهند در امور کشور دخالت داشته باشند، باید خودشان را آماده کنند. خیال نکنیم که اداره‌ى کشور مثل اداره‌ى یک مسجد در فلان شهر یا روستاست؛ خیر. اداره‌ى کشور، سخت است. هوشیارى لازم دارد؛ قوت اراده لازم دارد؛ فریب نخوردن لازم دارد؛ شناختن دشمن و شناختن دوست لازم دارد. دشمن، در لباس دوست ظاهر مى‌شود و حرفهاى فریبنده مى‌زند. دشمن، انسان را تهدید و تطمیع مى‌کند و مى‌ترساند. انسان، اوضاع دنیا را باید بداند تا بتواند درست تصمیم بگیرد. علما به سرعت باید خودشان را با اوضاع جدید جامعه تطبیق دهند و از اوضاع جهان باخبر شوند. در حدیث است که «العالم بزمانه لاتهجم علیه اللوابس(1)». اگر عالم به زمان نبودید، اشتباه خواهید کرد و راه را غلط تشخیص خواهید داد. باید عالم به زمان بود. پس، تکلیف علما، اولاً حفظ جهت دینى و راه مستقیم قرآن و سنت، و ثانیاً تطبیق خود با زمان و فهم معارف عصر است. باید بدانیم در دنیا چه مى‌گذرد. اگر نشناسیم؛ اگر ندانیم دور و برمان چه خبر است؛ اگر مطامع استعمارى و اهداف استکبارى و این استبداد جهانى را که امروز بر دنیا حاکم است، نشناسیم و ندانیم که قدرتهاى جهانى، استبداد به خرج مى‌دهند و نسبت به ملتهاى ضعیف و کوچک، دیکتاتورى مى‌کنند؛ نخواهیم توانست به تکلیف خودمان عمل کنیم.
1 )
تحف العقول عن آل الرسول علیهم السلام  ,  جلد۱  ,  صفحه۳۵۶  ؛
الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏1، ص: 27؛

عَنْ مُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: ... ِ وَ الْعَالِمُ بِزَمَانِهِ لَا تَهْجُمُ عَلَيْهِ اللَّوَابِس‏ ...
ترجمه :
كسى كه به اوضاع زمانش آگاه است دچار اشتباه نشود.


مربوط به :بیانات در دیدار با رهبران گروههای جهادی افغانستان و جمعی از مسؤولان وزارت امور خارجه‌ - 1369/08/29
عنوان فیش :انس بیشتر شرق عالم اسلام با آموزه های دینی
کلیدواژه(ها) : افغانستان, علمای اسلام, تاریخ اسلام
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
ملت افغانستان، ملت مسلمانی است؛ شیعه و سنیش فرقی نمی‌کند. شیعه‌اش هم مسلمان است، سنیش هم مسلمان است؛ مسلمانانِ متعصب و پایبندی هم هستند. یعنی همیشه تمسک شرق عالم اسلام نسبت به اسلام، از غرب عالم اسلام بیشتر بود. شما این تمسکی را که به اسلام، در نقاطی از آسیا - ایران و افغانستان و ترکستان - می‌بینید، هرگز در آفریقا - آن مناطق غربی عالم اسلام - مشاهده نمی‌کنید. دنیای اسلام، چنین چیزی را هیچ‌وقت تجربه نکرده است.
البته این هم یک علل تاریخی دارد. شما نگاه کنید، شصت، هفتاد درصد محدثان و علمای اسلام، از صدر اول تا حالا، متعلق به همین منطقه‌ی شرقند. این، چیز کوچکی نیست. بعضی از قسمتهای این منطقه، الان هزاروصد سال، بعضی هزارودویست سال و بعضی هزاروسیصد سال است که با اسلام انس گرفته‌اند و اسلام جزو فرهنگ اینهاست.

مربوط به :بیانات در دیدار با رهبران گروههای جهادی افغانستان و جمعی از مسؤولان وزارت امور خارجه‌ - 1369/08/29
عنوان فیش :لطف الهی و مجاهدتهای مردم؛عامل پیروزی مردم افغانستان
کلیدواژه(ها) : تاریخ آسیا و آفریقا, تاریخ فعالیتها و مبارزات آیت الله خامنه ای قبل از, افغانستان, تبعید آیت الله خامنه ای به ایرانشهر, حمله شوروی به افغانستان
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
اوضاع جهانی به سمتی می‌رود که پیروزی مسلمین در افغانستان، حتمی و قطعی است. دوسال پیش، ما نمی‌توانستیم این‌طور حرف بزنیم. قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، من با آقایانِ افغانیهای مبارز، دوست بودم. وقتی که «تَرَکی» کودتا کرد، من در ایرانشهر تبعید بودم. ماجرا را شنیدیم، ولی نمی‌دانستیم که چه خبر است؛ چون خبری به ما نرسید. ما فقط فهمیدیم که در افغانستان، حادثه‌یی اتفاق افتاده است. علاقه‌مند شده بودیم که ببینیم در آن‌جا چه خبر است. یعنی ارتباطات ما با افغانستان، به این شدت بود. البته بعد فهمیدیم که اینها کمونیستند؛ ولی اول روشن نبود. بنابراین، پیوندهای قلبی و عاطفی من با افغانستان و با برادران افغانی، خیلی زیاد است. از قدیم که در مشهد بودم، این ارتباطات را با برادران داشتم.
من هر وقت به یاد مسأله‌ی افغانستان می‌افتادم، دلم بر مظلومیت مردم افغانستان می‌سوخت و می‌گفتم، اینها چه راهی برای پیروزی دارند؟ چون همه‌ی راهها به حسب ظاهر بسته بود و هرچه نگاه می‌کردیم، بن‌بست بود. آن قدرت اهریمنی مارکسیستی، با آن همه نیرو و با اهداف بلندمدت، تنها به افغانستان قانع نبود. مسأله‌ی او، مسأله‌ی استراتژیک بود؛ رسیدن به آبهای جنوب. دویست سال، روسیه‌ی تزاری و شوروی، مجموعاً دنبال این هدف بودند. حالا از افغانستان قدم جلو گذاشتند و روزبه‌روز هم دارند تقویت می‌کنند. تمام این راهها، به حسب ظاهر بسته بود. به عراق هم که فکر می‌کردیم، می‌دیدیم که از افغانستان آسانتر است. به کشورهای دیگر هم که فکر می‌کردیم، می‌دیدیم آسانتر است. من همیشه هر وقت به یاد افغانستان می‌افتادم، قلبم برای این ملت واقعاً می‌سوخت و می‌گفتم: پروردگارا! به این مردم که این‌طور مبارزه می‌کنند، ترحمی بکن.
با لطف الهی و بر اثر مجاهدتها و ایمان و اخلاص مردم، تمام محاسبات جهانی به هم خورد. کار خدا این است.

مربوط به :بیانات در دیدار اعضای حزب وحدت اسلامی افغانستان‌ - 1369/01/22
عنوان فیش :سنت کمک الهی مشروط بر حرکت کردن در خط او
کلیدواژه(ها) : ایران, افغانستان
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
[دو حادثه عجیب، پی‌درپی در کار افغانستان اتفاق افتاد که هیچ‌کدام از این دو حادثه، پیش‌بینی نمی‌شد]
حادثه‌ی دوم که آن هم از لحاظ عجیب بودن، کمتر از اولی نیست، این است که بعد از آن‌که روسها رفتند و دولت صوری افغانستان تنها ماند، تحلیل همه این بود که با یک حمله‌ی مجاهدان، قضایا تمام خواهد شد و مجاهدان پیروز خواهند گردید. حادثه‌ی دوم این بود که مجاهدان شکست خوردند و پیروز نشدند. این عدم پیروزی، شکست بود؛ ما که نمی‌توانیم خودمان را فریب بدهیم. این مورد هم قابل پیش‌بینی نبود. این هم جز با اطلاع از سنن الهی، ممکن نبود کسی پیش‌بینی کند. سنن الهی این است که اگر در خط او و برای او و با تمسک به اراده‌ی او حرکت کردید، پیش می‌روید؛ والّا نمی‌روید.

من این آیه‌ی شریفه را مکرر در باب قضایای افغانستان و ایران خوانده‌ام. درباره‌ی قضایای افغانستان هم این آیه صادق است: «بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحیم. و لقد صدقکم اللَّه وعده اذ تحسّونهم باذنه». اول شما دشمن را بیچاره کردید، «حتّی اذا فشلتم و تنازعتم فی‌الامر و عصیتم من بعد ما أراکم ما تحبّون منکم من یرید الدّنیا و منکم من یرید الاخرة ثمّ صرفکم عنهم لیبتلیکم». خوشبختانه دنباله‌ی آیه می‌فرماید: «و لقد عفا عنکم»(1)؛ این است دیگر.
باید با همان نواخت اول، حرکت ادامه پیدا می‌کرد. وقتی که مجاهدان، در لحظه‌یی که باید بیش از همه، مخلصانه وارد عمل بشوند، با دیدِ سیاسیِ مصلحت‌اندیشانه و سودجویانه به قضایا نگاه کردند؛ این گروه خواست آن گروه را پس بزند؛ آن گروه خواست فلان قِمّه را تصرف کند، کار خراب شد. حالا هم راه همان چیزی است که در این ده، یازده سال، بلکه اگر یک مقدار از جلوتر ببینیم، در این پانزده، شانزده سالی که مبارزات شما برادران افغانی با دولتهای جائر حاکم بر افغانستان شروع شده؛ همان‌طور که حرکت می‌کردید، همان‌طور حرکت کنید؛ یعنی با نیت خالص برای خدا و عملی که در آن، هیچ اثر و نشانه‌یی از اهوای نفسانی نباشد. این، راه پیشرفت است.
1 ) سوره مبارکه آل عمران آیه 152
وَلَقَد صَدَقَكُمُ اللَّهُ وَعدَهُ إِذ تَحُسّونَهُم بِإِذنِهِ ۖ حَتّىٰ إِذا فَشِلتُم وَتَنازَعتُم فِي الأَمرِ وَعَصَيتُم مِن بَعدِ ما أَراكُم ما تُحِبّونَ ۚ مِنكُم مَن يُريدُ الدُّنيا وَمِنكُم مَن يُريدُ الآخِرَةَ ۚ ثُمَّ صَرَفَكُم عَنهُم لِيَبتَلِيَكُم ۖ وَلَقَد عَفا عَنكُم ۗ وَاللَّهُ ذو فَضلٍ عَلَى المُؤمِنينَ
ترجمه :
خداوند، وعده خود را به شما، (در باره پیروزی بر دشمن در احد،) تحقق بخشید؛ در آن هنگام (که در آغاز جنگ،) دشمنان را به فرمان او، به قتل می‌رساندید؛ (و این پیروزی ادامه داشت) تا اینکه سست شدید؛ و (بر سر رهاکردن سنگرها،) در کار خود به نزاع پرداختید؛ و بعد از آن که آنچه را دوست می‌داشتید (از غلبه بر دشمن) به شما نشان داد، نافرمانی کردید. بعضی از شما، خواهان دنیا بودند؛ و بعضی خواهان آخرت. سپس خداوند شما را از آنان منصرف ساخت؛ (و پیروزی شما به شکست انجامید؛) تا شما را آزمایش کند. و او شما را بخشید؛ و خداوند نسبت به مؤمنان، فضل و بخشش دارد.


مربوط به :بیانات در دیدار اعضای حزب وحدت اسلامی افغانستان‌ - 1369/01/22
عنوان فیش :وحدت برای خدا باعث کمک از سوی او
کلیدواژه(ها) : وحدت, افغانستان, نصرت الهی
نوع(ها) : قرآن, حدیث

متن فیش :
آنچه که من همیشه در جلسات متعدد روی آن تأکید کرده‌ام و الان هم تأکید می‌کنم، اصل قضیه - یعنی وحدت - است. اگر بخواهید جهاد کنید، وحدت می‌خواهید. منظور ما از وحدت، هماهنگی و یکنوایی و همصدایی است، تا برادران دیگر در مقابل هم قرار نگیرند و لوله‌های تفنگ، از دشمن به دوست منصرف نشود. اگر ان‌شاءاللَّه این هماهنگی باشد، خدا هم کمک خواهد کرد. «من کان للَّه کان اللَّه له»(1). این را صادق مصدَّق گفته است و ما نمی‌توانیم در آن شکی داشته باشیم. برای خدا باشیم، تا خدا هم برای ما باشد. «والّذین جاهدوا فینا لنهدینّهم سبلنا»(2). این حرفها، معلوم و واضح است و مطالبی بوده که همیشه ماها می‌گفتیم؛ حالا در عمل باید تجربه بکنیم و به آن عمل نماییم. گفتن، دیگر کافی است.
1 )
بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج ‏79، ص 197 ؛
روضة المتقين ، محمد تقی مجلسی، ج‏13 195؛ 
الوافی، فیض كاشانی، ج ‏8، ص 784 ؛

كما ورد من‏ كان‏ لله‏ كان الله له و من أصلح أمر دينه أصلح الله أمر دنياه و من أصلح ما بينه و بين الله أصلح الله ما بينه و بين الناس‏
ترجمه :
هر كس كه از برای خدا باشد، خداوند برای اوست، و هر كس امر دینش را اصلاح نماید خداوند امر دنیایش را اصلاح كند و هر كس آنچه را ميان او و خداست اصلاح نمايد، خداوند آنچه را بين او و مردم است اصلاح كند.

2 ) سوره مبارکه العنكبوت آیه 69
وَالَّذينَ جاهَدوا فينا لَنَهدِيَنَّهُم سُبُلَنا ۚ وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ المُحسِنينَ
ترجمه :
و آنها که در راه ما (با خلوص نیّت) جهاد کنند، قطعاً به راه‌های خود، هدایتشان خواهیم کرد؛ و خداوند با نیکوکاران است.


مربوط به :بیانات در دیدار رئیس دولت موقّت و رهبران مجاهدین افغانستان - 1368/07/11
عنوان فیش :الهی بودن پیروزی افغانستان
کلیدواژه(ها) : افغانستان, پیروزی
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
یادم می‌آید که در آن دوران سخت[دوران مقابله با اشغالگران افغانستان]، حتّی خود عناصر مؤثر مجاهدِ افغانستان هم وقتی اوضاع را بررسی می‌کردند، افق روشنی را نمی‌دیدند. هر چند با اعتقاد به حکم و قضای الهی، اجمالاً هر مؤمنی معتقد است که خدای متعال پیروزی را به مؤمنین خواهد داد(1)، اما در مورد افغانستان، هیچ فرمول ظاهری برای این کار وجود نداشت؛ ولی شما دیدید که پیروزی واقع شد. امروز هم شما به سمت پیروزی نهایی حرکت می‌کنید و باید حرکت کنید.
1 ) سوره مبارکه الإسراء آیه 81
وَقُل جاءَ الحَقُّ وَزَهَقَ الباطِلُ ۚ إِنَّ الباطِلَ كانَ زَهوقًا
ترجمه :
و بگو: «حق آمد، و باطل نابود شد؛ یقیناً باطل نابود شدنی است!»


مربوط به :بیانات در دیدار رئیس دولت موقّت و رهبران مجاهدین افغانستان - 1368/07/11
عنوان فیش :لزوم همیشگی حفظ وحدت
کلیدواژه(ها) : وحدت, افغانستان
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
امروز [منظور زمان بعد از بیرون کردن اشغالگران از افغانستان است ]که روز شروع کارتان است، باید ببینید که وحدت را از چه راهی می‌توانید تأمین بکنید. امروز وحدت برای شما، هم تاکتیک و هم استراتژی و هم یک اصل اسلامی است و همیشه برای شما لازم است. امروز اگر بخواهید به قضایا خیلی سیاسی نگاه کنید، وحدت برای شما لازم است. البته نباید به وحدت به چشم تاکتیک نگاه کرد؛ وحدت یک اصل اسلامی است: «واعتصموا بحبل‌اللَّه جمیعا». یعنی اعتصام به حبل‌اللَّه، جمیعاً و مجتمعاً لازم است. اعتصام به حبل‌اللَّه، به صورت تک تک ممکن نمی‌شود: «ولاتفرّقوا»(1).
1 ) سوره مبارکه آل عمران آیه 103
وَاعتَصِموا بِحَبلِ اللَّهِ جَميعًا وَلا تَفَرَّقوا ۚ وَاذكُروا نِعمَتَ اللَّهِ عَلَيكُم إِذ كُنتُم أَعداءً فَأَلَّفَ بَينَ قُلوبِكُم فَأَصبَحتُم بِنِعمَتِهِ إِخوانًا وَكُنتُم عَلىٰ شَفا حُفرَةٍ مِنَ النّارِ فَأَنقَذَكُم مِنها ۗ كَذٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُم آياتِهِ لَعَلَّكُم تَهتَدونَ
ترجمه :
و همگی به ریسمان خدا [= قرآن و اسلام، و هرگونه وسیله وحدت‌]، چنگ زنید، و پراکنده نشوید! و نعمت (بزرگِ) خدا را بر خود، به یاد آرید که چگونه دشمن یکدیگر بودید، و او میان دلهای شما، الفت ایجاد کرد، و به برکتِ نعمتِ او، برادر شدید! و شما بر لبِ حفره‌ای از آتش بودید، خدا شما را از آن نجات داد؛ این چنین، خداوند آیات خود را برای شما آشکار می‌سازد؛ شاید پذیرای هدایت شوید.


مربوط به :بیانات در دیدار جمعى از مسلمانان کشورهاى مختلف - 1368/04/24
عنوان فیش :اتحاد، لازمه جهاد امت افغانستان
کلیدواژه(ها) : وحدت, افغانستان, توصیه به حق
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
البتّه من به شما عرض بکنم، شما نخواهید توانست جهاد بکنید مگر آن‌وقتى که متّحد بشوید؛ تنها، حتّى اراده‌ی جهاد هم در انسان ضعیف میشود. این «تَواصَوا بِالصَّبر» و «تَواصَوا بِالحَقّ» که در کنار ایمان و عمل صالح گذاشته شده،(1)این بیهوده نیست. «تَواصَوا بِالصَّبر» به‌خاطر این است که انسان، تنهایى اراده‌اش سست میشود، باید وصیّتش کنند مرتّب به پایدارى؛ «تَواصَوا بِالحَقّ» به‌خاطر این است که انسان همیشه در خطر گم کردن راه است، باید وصیّتش کنند مرتّب به حق؛ بنابراین این دو، دو رکن است، مثل ایمان و عمل صالح؛ ای بسا کسانی که ایمان و عمل صالح داشتند [ولى] این دو را نداشتند، همه‌ی زحماتشان بر باد رفت. وحدتتان را حفظ کنید، اراده‌تان را قوى کنید. اوّل در بین خودتان، به معناى واقعى کلمه با هم باشید؛ بعد در یک جمع بزرگ‌تر، به معناى واقعى کلمه با هم باشید؛ [آن‌وقت] همه‌ی این گره‌ها باز خواهد شد و خدا کمک خواهد کرد
1 ) سوره مبارکه العصر آیه 3
إِلَّا الَّذينَ آمَنوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ وَتَواصَوا بِالحَقِّ وَتَواصَوا بِالصَّبرِ
ترجمه :
مگر کسانی که ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده‌اند، و یکدیگر را به حق سفارش کرده و یکدیگر را به شکیبایی و استقامت توصیه نموده‌اند!


مربوط به :بیانات در دیدار رهبران شوراى ائتلاف هشت‌گانه‌ی مجاهدین مسلمان افغانستان - 1368/03/20
عنوان فیش :لزوم ایجاد وحدت بین گروههای مختلف در افغانستان
کلیدواژه(ها) : افغانستان, وحدت, حفظ وحدت
نوع(ها) : نهج‌البلاغه

متن فیش :
ملّت افغانستان هم یک گروه نیست، یک حزب نیست؛ ملّت افغانستان مجموعه‌اى است که همه‌ی احزاب و همه‌ی گروه‌ها وقتی‌که دستشان را روى دست هم بگذارند، به نظر میرسد که اکثریّت قاطع آن ملّت را پشت سر خودشان داشته باشند -[البتّه] باز هم نمیشود یقین کرد که همه‌ی آن ملّتند؛ ولى خب، اکثریّت قاطعند- امّا وقتى همه با هم باشند؛ یَدُ ا‌لله مَعَ الجَماعَة. (1) شاید ‌ان‌شاءالله‌ این هم‌صدایى و هم‌دستى را بتوانید ایجاد کنید. من از شما خواهش میکنم، شما تلاش خودتان را بکنید براى این کار که بلکه بشود با حفظ حقوق حقّه‌ی این بخش عظیم از ملّت افغانستان که عبارت باشند از شیعه، و نیز حفظ حقوق حقّه‌ی آن دسته از برادران سنّى که نماینده‌اى در آن جمع ندارند، ‌ان‌شاءالله‌ وحدت انجام بگیرد. اینجا وحدت و اتّفاق، خودش یک هدف است که تا شما به این هدف نرسید، به آن هدف بعدى ‌-که قدم دوّم است- نخواهید رسید.
1 ) خطبه 127 : از سخنان آن حضرت است باز هم به خوارج
فَإِنْ أَبَيْتُمْ إِلَّا أَنْ تَزْعُمُوا أَنِّي أَخْطَأْتُ وَ ضَلَلْتُ فَلِمَ تُضَلِّلُونَ عَامَّةَ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ ( صلى الله عليه وآله ) بِضَلَالِي وَ تَأْخُذُونَهُمْ بِخَطَئِي وَ تُكَفِّرُونَهُمْ بِذُنُوبِي سُيُوفُكُمْ عَلَى عَوَاتِقِكُمْ تَضَعُونَهَا مَوَاضِعَ الْبُرْءِ وَ السُّقْمِ وَ تَخْلِطُونَ مَنْ أَذْنَبَ بِمَنْ لَمْ يُذْنِبْ وَ قَدْ عَلِمْتُمْ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ( صلى الله عليه وآله ) رَجَمَ الزَّانِيَ الْمُحْصَنَ ثُمَّ صَلَّى عَلَيْهِ ثُمَّ وَرَّثَهُ أَهْلَهُ وَ قَتَلَ الْقَاتِلَ وَ وَرَّثَ مِيرَاثَهُ أَهْلَهُ وَ قَطَعَ السَّارِقَ وَ جَلَدَ الزَّانِيَ غَيْرَ الْمُحْصَنِ ثُمَّ قَسَمَ عَلَيْهِمَا مِنَ الْفَيْ‏ءِ وَ نَكَحَا الْمُسْلِمَاتِ فَأَخَذَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ ( صلى الله عليه وآله ) بِذُنُوبِهِمْ وَ أَقَامَ حَقَّ اللَّهِ فِيهِمْ وَ لَمْ يَمْنَعْهُمْ سَهْمَهُمْ مِنَ الْإِسْلَامِ وَ لَمْ يُخْرِجْ أَسْمَاءَهُمْ مِنْ بَيْنِ أَهْلِهِ ثُمَّ أَنْتُمْ شِرَارُ النَّاسِ وَ مَنْ رَمَى بِهِ الشَّيْطَانُ مَرَامِيَهُ وَ ضَرَبَ بِهِ تِيهَهُ وَ سَيَهْلِكُ فِيَّ صِنْفَانِ مُحِبٌّ مُفْرِطٌ يَذْهَبُ بِهِ الْحُبُّ إِلَى غَيْرِ الْحَقِّ وَ مُبْغِضٌ مُفْرِطٌ يَذْهَبُ بِهِ الْبُغْضُ إِلَى غَيْرِ الْحَقِّ وَ خَيْرُ النَّاسِ فِيَّ حَالًا النَّمَطُ الْأَوْسَطُ فَالْزَمُوهُ وَ الْزَمُوا السَّوَادَ الْأَعْظَمَ فَإِنَّ يَدَ اللَّهِ مَعَ الْجَمَاعَةِ وَ إِيَّاكُمْ وَ الْفُرْقَةَ فَإِنَّ الشَّاذَّ مِنَ النَّاسِ لِلشَّيْطَانِ كَمَا أَنَّ الشَّاذَّ مِنَ الْغَنَمِ لِلذِّئْبِ أَلَا مَنْ دَعَا إِلَى هَذَا الشِّعَارِ فَاقْتُلُوهُ وَ لَوْ كَانَ تَحْتَ عِمَامَتِي هَذِهِ فَإِنَّمَا حُكِّمَ الْحَكَمَانِ لِيُحْيِيَا مَا أَحْيَا الْقُرْآنُ وَ يُمِيتَا مَا أَمَاتَ الْقُرْآنُ وَ إِحْيَاؤُهُ الِاجْتِمَاعُ عَلَيْهِ وَ إِمَاتَتُهُ الِافْتِرَاقُ عَنْهُ فَإِنْ جَرَّنَا الْقُرْآنُ إِلَيْهِمُ اتَّبَعْنَاهُمْ وَ إِنْ جَرَّهُمْ إِلَيْنَا اتَّبَعُونَا فَلَمْ آتِ لَا أَبَا لَكُمْ بُجْراً وَ لَا خَتَلْتُكُمْ عَنْ أَمْرِكُمْ وَ لَا لَبَّسْتُهُ عَلَيْكُمْ إِنَّمَا اجْتَمَعَ رَأْيُ مَلَئِكُمْ عَلَى اخْتِيَارِ رَجُلَيْنِ أَخَذْنَا عَلَيْهِمَا أَلَّا يَتَعَدَّيَا الْقُرْآنَ فَتَاهَا عَنْهُ وَ تَرَكَا الْحَقَّ وَ هُمَا يُبْصِرَانِهِ وَ كَانَ الْجَوْرُ هَوَاهُمَا فَمَضَيَا عَلَيْهِ وَ قَدْ سَبَقَ اسْتِثْنَاؤُنَا عَلَيْهِمَا فِي الْحُكُومَةِ بِالْعَدْلِ وَ الصَّمْدِ لِلْحَقِّ سُوءَ رَأْيِهِمَا وَ جَوْرَ حُكْمِهِمَا .
ترجمه :
اگر به گمان خود جز اين را قبول نكنيد كه من اشتباه كردم و گمراه شدم، چرا همه امّت محمّد صلّى اللّه عليه و آله را به گمراهى من گمراه مى‏دانيد، و آنان را به خطاى من مؤاخذه مى‏كنيد، و به گناه من تكفير مى‏نماييد شمشيرهايتان بر دوشتان قرار دارد، بر سالم و نا سالم فرود مى‏آوريد، و گناهكار و بى‏گناه را با هم مخلوط مى‏كنيد، و حال اينكه مى‏دانيد پيامبر صلّى اللّه عليه و آله زناكار همسردار را سنگسار مى‏كرد سپس بر جنازه‏اش نماز مى‏خواند و ارثش را به اهلش مى‏سپرد، قاتل را مى‏كشت و ارثش را به زن و فرزندش مى‏داد، دست سارق را قطع مى‏كرد، و زناكار بى‏همسر را تازيانه مى‏زد، آن گاه قسمت هر دو را از غنيمت مى‏پرداخت و حق داشتند زنان مسلمان را به همسرى بگيرند، پيامبر صلّى اللّه عليه‏ و آله گناهكاران را به خاطر گناهشان مؤاخذه مى‏كرد، و حق خدا را نسبت به آنان اجرا مى‏نمود، ولى سهم اسلامى آنان را از آنان منع نمى‏كرد، و نامشان را از دفتر مسلمانان حذف نمى‏نمود. اما شما بدترين مردم هستيد، و شيطان شما را به موارد كفر و طغيان انداخته، و به سرگردانى دچار كرده. به زودى دو دسته در باره من به هلاكت مى‏افتند: يكى محبّى كه در محبت افراط كند و افراطش او را به راه ناحق برد، و ديگرى دشمنى كه تجاوز از حد كند و دشمنى بى‏حدّش او را به غير راه حق برد. بهترين مردم در باره من مردم معتدل هستند، پس ملازم راه وسط باشيد و با اكثريت همراه شويد، كه دست خدا بر سر جماعت است، و از تفرقه و جدايى بپرهيزيد، كه يكسو شده از مردم بهره شيطان است، چنان كه گوسپند دور مانده از گله نصيب گرگ است. آگاه باشيد كسى كه به اين شعار (تفرقه) دعوت كند او را بكشيد گرچه زير عمامه من باشد. به آن دو نفر حكميت داده شد كه آنچه را قرآن زنده كرده زنده كنند، و آنچه را قرآن ميرانده بميرانند. احياء قرآن در يك دلى همگان در عمل به آن است، و ميراندن قرآن جدايى از اوست. بنا بر اين اگر قرآن ما را به سوى آنان بكشاند از آنان پيروى مى‏كنيم، و اگر آنان را به سوى ما بكشد بايد از ما پيروى كنند. پس اى بى‏ريشه‏ها شرّى براى شما نياورده‏ام، و در كارتان فريبتان نداده‏ام، و شما را به اشتباه نينداخته‏ام، رأى خودتان به انتخاب دو نفر قرار گرفت، ما هم از آنان پيمان گرفتيم كه از حدود قرآن تجاوز نكنند، ولى هر دو گمراه شدند و حق را ترك كردند در حالى كه به حق بصيرت داشتند، مقتضاى طبعشان جور و ستم بود و به آن راه رفتند، در صورتى كه قبل از آنكه رأى به باطل بدهند و حكم ظالمانه نمايند با آنان شرط كرديم كه به عدالت حكم كنند و حق را منظور دارند.