[ بازگشت ] | [ چـاپ ]

مربوط به :بیانات در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی - 1392/09/19
عنوان فیش : آسیب‏‌‌های فرهنگی
کلیدواژه(ها) : آسیب‏‌‌های فرهنگی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
معارضه‌ی با مزاحمات فرهنگی هیچ منافاتی ندارد با رشد دادن و آزاد گذاشتن و پرورش دادن مطلوبات فرهنگی.

مربوط به :بیانات در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی - 1392/09/19
عنوان فیش : آسیب‏‌‌های فرهنگی, تهاجم فرهنگی
کلیدواژه(ها) : آسیب‏‌‌های فرهنگی, تهاجم فرهنگی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
بازی تولید و ترویج كنید، ما همه‌اش نباید نگاه كنیم ببینیم كه غربی‌ها از چه‌جور بازی‌ای حمایت میكنند، ما هم از همان بازی حمایت بكنیم.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از شعرا - 1388/06/14
عنوان فیش : آسیب‏‌‌های فرهنگی, فرهنگ, کار فرهنگی, خلاف شأن فرهنگ, سیاست زدگی
کلیدواژه(ها) : آسیب‏‌‌های فرهنگی, فرهنگ, کار فرهنگی, خلاف شأن فرهنگ, سیاست زدگی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
با شیوه‏های سیاسی - شیوه‏های سیاستگران و سیاستمداران – نمی شود در عالم فرهنگ حرکت کرد، این خلاف شأن فرهنگ است.

مربوط به :بیانات در دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیأت دولت - 1384/06/08
عنوان فیش : کار فرهنگی, آسیب‏‌‌های فرهنگی
کلیدواژه(ها) : کار فرهنگی, آسیب‏‌‌های فرهنگی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
اشكالی كه ما همواره به بخش‌های فرهنگی داشته‌ایم، این بوده كه به نقش خودشان به عنوان یك دولت اسلامی در صحنه‌ی كارزار فكری درست عمل نمی‌كنند.

مربوط به :بیانات در دیدار اعضای هیأت علمی کنگره امام خمینی(ره) - 1378/11/04
عنوان فیش : نظام سلطه, تهاجم فرهنگی, آسیب‏‌‌های فرهنگی, فرهنگ
کلیدواژه(ها) : نظام سلطه, تهاجم فرهنگی, آسیب‏‌‌های فرهنگی, فرهنگ
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
اگر نظام سلطه‌ی جهانی بر كشوری تسلط فرهنگی پیدا كند، خاطرش آسوده است، همان چیزی كه او می‌خواهد، به‌طور خودكار و با اندك تلاشی انجام می‌گیرد.

مربوط به :بیانات در آغاز بکار دهمین گردهمایی سراسری ائمه جمعه - 1373/06/21
عنوان فیش :ناکامی دشمن در مسأله‌ی فرهنگی در صورت ایستادگی ما
کلیدواژه(ها) : تهاجم فرهنگی, آسیب‏‌‌های فرهنگی, آینده‌ی فرهنگی کشور, نفوذ فرهنگی
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
بنده میخواهم عرض کنم که من از مقوله‌ی فرهنگی نگرانم. آن چیزی که بنده را امروز دچار دغدغه میکند، مسأله‌ی فرهنگی است. چرا؟ به‌خاطر این‌که دشمن در این برهه از زمان به سنگر مبارزات فرهنگی با نظام جمهوری اسلامی پناه برده است. دشمن هم ابزار زیادی دارد. بله؛ دشمن ایمان ندارد، یقین در قلبش نیست، متّکی به سنن الهی نیست، کیدش کید شیطان است و لذا ضعیف است؛ اما تلاشش انبوه است، ابزارش مدرن و پولش زیاد است. ما اگر در مقابل این حمله بایستیم، دشمن قطعاً ناکام خواهد شد؛ چون «انّ کید الشّیطان کان ضعیفاً». (1) اما اگر اندکی سستی به خرج دهیم، دشمن با همین حمله خواهد توانست از لحاظ فرهنگی، خسارتی بر ما وارد کند. دغدغه‌ی بنده این است. آن خسارت هم، مثلاً خسارتِ ضربه زدن به ایمانِ نسلِ جوان است؛ یعنی چیزی که هیچ جایگزینی ندارد. یا ضربه زدن به حرکت انقلابىِ عموم مردم است. ضربه‌ی تهاجم فرهنگی اینهاست. البته بعضی، در تلویزیون یا در جاهای دیگر مینشینند، ریش میجنبانند که «آقا! چه تهاجمی، چه خبری، چه حرفی، چه تصوّری!؟» و از این قبیل حرفها. خوب؛ بگویند. خدای متعال نگذاشته که بعضی بفهمند. «و من لم یجعل اللَّه له نوراً فماله من نور. (۲)» عدّه‌ای هم حاضر نیستند که به این معنا اعتراف کنند. اما بنده میبینم و این تهاجم را در مقابل چشم مشاهده میکنم. وقتی هم تبیین میشود، هر کس میشنود، میبیند که درست است. بعضی هم، بدون این‌که ما تبیین کنیم، خودشان مثل ما مشاهده میکنند. اصلِ قضیه که بنده از آن نگرانم، همین تهاجم فرهنگی است.
1 ) سوره مبارکه النساء آیه 76
الَّذينَ آمَنوا يُقاتِلونَ في سَبيلِ اللَّهِ ۖ وَالَّذينَ كَفَروا يُقاتِلونَ في سَبيلِ الطّاغوتِ فَقاتِلوا أَولِياءَ الشَّيطانِ ۖ إِنَّ كَيدَ الشَّيطانِ كانَ ضَعيفًا
ترجمه :
کسانی که ایمان دارند، در راه خدا پیکار می‌کنند؛ و آنها که کافرند، در راه طاغوت [= بت و افراد طغیانگر]. پس شما با یاران شیطان، پیکار کنید! (و از آنها نهراسید!) زیرا که نقشه شیطان، (همانند قدرتش) ضعیف است.

2 ) سوره مبارکه النور آیه 40
أَو كَظُلُماتٍ في بَحرٍ لُجِّيٍّ يَغشاهُ مَوجٌ مِن فَوقِهِ مَوجٌ مِن فَوقِهِ سَحابٌ ۚ ظُلُماتٌ بَعضُها فَوقَ بَعضٍ إِذا أَخرَجَ يَدَهُ لَم يَكَد يَراها ۗ وَمَن لَم يَجعَلِ اللَّهُ لَهُ نورًا فَما لَهُ مِن نورٍ
ترجمه :
یا همچون ظلماتی در یک دریای عمیق و پهناور که موج آن را پوشانده، و بر فراز آن موج دیگری، و بر فراز آن ابری تاریک است؛ ظلمتهایی است یکی بر فراز دیگری، آن گونه که هر گاه دست خود را خارج کند ممکن نیست آن را ببیند! و کسی که خدا نوری برای او قرار نداده، نوری برای او نیست!


مربوط به :بیانات در دیدار هنرمندان و مسئولان فرهنگی کشور - 1373/04/22
عنوان فیش :ضعف عملکرد مسئوولین فرهنگی در تقویت جبهه خودی
کلیدواژه(ها) : تاریخ فعالیتها و مسئولیتهای آیت الله خامنه ای بعد, شناخت استعدادها, آسیب‏‌‌های فرهنگی, وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی‏
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
یکی از عوامل سایش در جبهه‌ی [فرهنگی] خودی، این است که مسؤولینِ خودىِ فرهنگ، مانند وزارت ارشاد و بعضی دستگاههای دیگر، به آن کم توجّهی کردند. از ابتدا که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تشکیل شد، بایستی دفتر گزینش دایر میکرد و به سراغ کسانی که اهل نویسندگی، شعر، فیلمسازی، موسیقی حلال و دیگر رشته‌های هنری بودند، میرفت. حتی به سراغ کسانی میرفت که صدای خوبی برای خوانندگی داشتند. بنده گاهی اوقات که میبینم نوجوانی را به تلویزیون میآورند که از صدای خوبی برخوردار است، دلم میلرزد که آیا بناست این نوجوان، فردا، پس فردا خواننده‌ی خوبِ جبهه‌ی مستضعفین و جبهه‌ی حق شود، یا قرار است به خود و مادر و پدرش پولی بدهند، بعد هم ببرندش و یک استودیوی مجّانىِ پر زرق و برق در اختیارش بگذارند و یکی دیگر بر خیل آدمهاىِ ناباب اضافه کنند؟

دایر کردن چنان دفتر گزینشی در وزارت ارشاد لازم بود تا مراجعه کنندگانِ دارای استعداد هنری را جذب میکردند، یا حتی به سراغشان میرفتند. اگر چنین میشد، وزارت ارشاد را که گاهی لانه‌ی مراکز فساد فرهنگ گذشته بود، بتدریج و به مرور استحاله و تبدیل به مرکزی برای انقلاب و اسلام و خدا و حقّ و آزادگی میکردند و مسلّماً پس از گذشت ده سال، میتوانستند در همه‌ی رشته‌های هنری، شخصیتهای عظیمی را پرورش دهند و معرفی کنند. اما چنین کاری نکردند. حال «مقصّر چه کسی است؟» ما که این‌جا قاضی نیستیم. «با مقصّرین باید چه کار کنیم؟» ما که دادستان نیستیم. فعلاً میخواهیم وصف‌الحال کنیم و ببینیم از حالا به بعد باید چه کار کرد؟

مسلّماً وقتی یک مرکزِ دارای قدرت و امکانات، به جذب استعدادها نپردازد، استعدادهای سرگردان و یا حتّی غیر سرگردان، دچار ضعفهایی خواهند شد که آن ضعفها به سایش و ریزش منتهی میشود. من خود ناظر بودم و میدیدم که مسؤولین وزارت ارشاد، غالباً به همان قدیمیها چشم میدوختند. کسی که هیکلش درشت‌تر و ظاهرش چشمگیرتر است، چگونه عوام را جذب میکند؟ آنها هم به همین حالتِ عوامانه، پیوسته به نام و نشان‌دارها نگاه میکردند و گاهی هم، نه هوشمندانه که ناشیانه، به سراغشان میرفتند.

و چنین بود که این سبزه‌های نو دمیده، این نهالهای نورسته و این جستهای پای درخت پیر را، که خون جوانی در رگها داشتند، نادیده گرفتند. یکی از عوامل سایش در جبهه‌ی خودی، این بود.