[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان و جوانان استان قم - 1389/08/04 عنوان فیش :سطحی عبور نکردن از حوادث عامل بصیرت یافتن کلیدواژه(ها) : بصیرت نوع(ها) : نهجالبلاغه متن فیش : امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) در جای دیگر میفرماید: «فانّما البصیر من سمع فتفکّر و نظر فأبصر»؛(1) بصیر آن کسی است که بشنود، گوش خود را بر صداها نبندد؛ وقتی شنید، بیندیشد. هر شنیدهای را نمیشود به صرف شنیدن رد کرد یا قبول کرد؛ باید اندیشید. «البصیر من سمع فتفکّر و نظر فأبصر». نَظَرَ یعنی نگاه کند، چشم خود را نبندد. ایراد کار بسیاری از کسانی که در لغزشگاههای بیبصیرتی لغزیدند و سرنگون شدند، این است که نگاه نکردند و چشم خودشان را بر یک حقایق واضح بستند. انسان باید نگاه کند؛ وقتی که نگاه کرد، آنگاه خواهد دید. ما خیلی اوقات اصلاً حاضر نیستیم یک چیزهائی را نگاه کنیم. انسان میبیند منحرفینی را که اصلاً حاضر نیستند نگاه کنند. آن دشمن عنود را کار نداریم - حالا این را بعداً عرض خواهم کرد؛ «و جحدوا بها و استیقنتها انفسهم ظلما و علوّا»(2) - بعضیها هستند که انگیزه دارند و با عناد وارد میشوند؛ خوب، دشمن است دیگر؛ بحث بر سر او نیست؛ بحث بر سر من و شماست که توی عرصه هستیم. ما اگر بخواهیم بصیرت پیدا کنیم، باید چشم را باز کنیم؛ باید ببینیم. یک چیزهائی هست که قابل دیدن است. اگر ما از آنها سطحی عبور کنیم، آنها را نبینیم، طبعاً اشتباه میکنیم. 1 ) خطبه 153 : از خطبههاى آن حضرت است در صفات خداوند و پيشوايان دين وَ هُوَ فِي مُهْلَةٍ مِنَ اللَّهِ يَهْوِي مَعَ الْغَافِلِينَ وَ يَغْدُو مَعَ الْمُذْنِبِينَ بِلَا سَبِيلٍ قَاصِدٍ وَ لَا إِمَامٍ قَائِدٍ . منها : حَتَّى إِذَا كَشَفَ لَهُمْ عَنْ جَزَاءِ مَعْصِيَتِهِمْ وَ اسْتَخْرَجَهُمْ مِنْ جَلَابِيبِ غَفْلَتِهِمُ اسْتَقْبَلُوا مُدْبِراً وَ اسْتَدْبَرُوا مُقْبِلًا فَلَمْ يَنْتَفِعُوا بِمَا أَدْرَكُوا مِنْ طَلِبَتِهِمْ وَ لَا بِمَا قَضَوْا مِنْ وَطَرِهِمْ إِنِّي أُحَذِّرُكُمْ وَ نَفْسِي هَذِهِ الْمَنْزِلَةَ فَلْيَنْتَفِعِ امْرُؤٌ بِنَفْسِهِ فَإِنَّمَا الْبَصِيرُ مَنْ سَمِعَ فَتَفَكَّرَ وَ نَظَرَ فَأَبْصَرَ وَ انْتَفَعَ بِالْعِبَرِ ثُمَّ سَلَكَ جَدَداً وَاضِحاً يَتَجَنَّبُ فِيهِ الصَّرْعَةَ فِي الْمَهَاوِي وَ الضَّلَالَ فِي الْمَغَاوِي وَ لَا يُعِينُ عَلَى نَفْسِهِ الْغُوَاةَ بِتَعَسُّفٍ فِي حَقٍّ أَوْ تَحْرِيفٍ فِي نُطْقٍ أَوْ تَخَوُّفٍ مِنْ صِدْقٍ . فَأَفِقْ أَيُّهَا السَّامِعُ مِنْ سَكْرَتِكَ وَ اسْتَيْقِظْ مِنْ غَفْلَتِكَ وَ اخْتَصِرْ مِنْ عَجَلَتِكَ وَ أَنْعِمِ الْفِكْرَ فِيمَا جَاءَكَ عَلَى لِسَانِ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ ( صلى الله عليه وآله ) مِمَّا لَا بُدَّ مِنْهُ وَ لَا مَحِيصَ عَنْهُ وَ خَالِفْ مَنْ خَالَفَ ذَلِكَ إِلَى غَيْرِهِ وَ دَعْهُ وَ مَا رَضِيَ لِنَفْسِهِ وَ ضَعْ فَخْرَكَ وَ احْطُطْ كِبْرَكَ وَ اذْكُرْ قَبْرَكَ فَإِنَّ عَلَيْهِ مَمَرَّكَ وَ كَمَا تَدِينُ تُدَانُ وَ كَمَا تَزْرَعُ تَحْصُدُ وَ مَا قَدَّمْتَ الْيَوْمَ تَقْدَمُ عَلَيْهِ غَداً فَامْهَدْ لِقَدَمِكَ وَ قَدِّمْ لِيَوْمِكَ فَالْحَذَرَ الْحَذَرَ أَيُّهَا الْمُسْتَمِعُ وَ الْجِدَّ الْجِدَّ أَيُّهَا الْغَافِلُ وَ لا يُنَبِّئُكَ مِثْلُ خَبِيرٍ إِنَّ مِنْ عَزَائِمِ اللَّهِ فِي الذِّكْرِ الْحَكِيمِ الَّتِي عَلَيْهَا يُثِيبُ وَ يُعَاقِبُ وَ لَهَا يَرْضَى وَ يَسْخَطُ أَنَّهُ لَا يَنْفَعُ عَبْداً وَ إِنْ أَجْهَدَ نَفْسَهُ وَ أَخْلَصَ فِعْلَهُ أَنْ يَخْرُجَ مِنَ الدُّنْيَا لَاقِياً رَبَّهُ بِخَصْلَةٍ مِنْ هَذِهِ الْخِصَالِ لَمْ يَتُبْ مِنْهَا أَنْ يُشْرِكَ بِاللَّهِ فِيمَا افْتَرَضَ عَلَيْهِ مِنْ عِبَادَتِهِ أَوْ يَشْفِيَ غَيْظَهُ بِهَلَاكِ نَفْسٍ أَوْ يَعُرَّ بِأَمْرٍ فَعَلَهُ غَيْرُهُ أَوْ يَسْتَنْجِحَ حَاجَةً إِلَى النَّاسِ بِإِظْهَارِ بِدْعَةٍ فِي دِينِهِ أَوْ يَلْقَى النَّاسَ بِوَجْهَيْنِ أَوْ يَمْشِيَ فِيهِمْ بِلِسَانَيْنِ اعْقِلْ ذَلِكَ فَإِنَّ الْمِثْلَ دَلِيلٌ عَلَى شِبْهِهِ إِنَّ الْبَهَائِمَ هَمُّهَا بُطُونُهَا وَ إِنَّ السِّبَاعَ هَمُّهَا الْعُدْوَانُ عَلَى غَيْرِهَا وَ إِنَّ النِّسَاءَ هَمُّهُنَّ زِينَةُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَ الْفَسَادُ فِيهَا إِنَّ الْمُؤْمِنِينَ مُسْتَكِينُونَ إِنَّ الْمُؤْمِنِينَ مُشْفِقُونَ إِنَّ الْمُؤْمِنِينَ خَائِفُونَ . ترجمه : و تبهكار در مهلتى كه از جانب خدا دارد به دنبال بىخبران است، و با گنه كاران به سر مىبرد، بدون راهى كه او را به مقصد رساند، و به غير امامى كه راهنمايش باشد از اين خطبه است تا آنگاه كه كيفر گناهانشان را آشكار كرد، و از پردههاى غفلت بيرونشان نمود، رو به آخرت آرند كه به آنان پشت كرده، و پشت به دنيا كنند كه به آنها رو آورده، از آنچه از مرادهاى خود در دنيا يافتند نفع نبردند، و از آرزوهايى كه به آن رسيدند بهره نگرفتند. من شما و خودم را از مثل اين حالت مىترسانم. بايد هر انسانى از وجود خود بهرهمند گردد، كه بينا كسى است كه شنيد و انديشه كرد، و نظر كرد و بصير شد، و از عبرتها پند گرفت، سپس در راه و ورود به چراگاههاى آن را آزاد كرد. شفاى درمان طلب، و بىنيازى بىنيازى خواه در آن است. از اين خطبه است و تبهكار در مهلتى كه از جانب خدا دارد به دنبال بىخبران است، و با گنه كاران به سر مىبرد، بدون راهى كه او را به مقصد رساند، و به غير امامى كه راهنمايش باشد. از اين خطبه است تا آن گاه كه كيفر گناهانش را آشكار كرد، و از پردههاى غفلت بيرونشان نمود، رو به آخرت آرند كه به آنان پشت كرده، و پشت به دنيا كنند كه به آنها رو آورده، از آنچه از مرادهاى خود در دنيا يافتند نفع نبردند، و از آرزوهايى كه به آن رسيدند بهره نگرفتند. من شما و خودم را از مثل اين حالت مىترسانم. بايد هر انسانى از وجود خود بهرهمند گردد، كه بينا كسى است كه شنيد و انديشه كرد، و نظر كرد و بصير شد، و از عبرتها پند گرفت، سپس در راه روشن حركت كرد، او در آن راه از افتادن در مواضع تباهى، و قرار گرفتن در مراحل گمراهى اجتناب مىكند، و گمراهان را به زيان خود با بيراهه رفتن نسبت به حق، و تحريف در گفتار، يا ترس از راستگويى يارى نمىنمايد. پس اى شنونده، از مستى خود به هوش آى، و از خواب غفلت بيدار شو، و از شتاب خويش بكاه، و در آنچه از زبان پيامبر امّى صلّى اللّه عليه و آله به تو رسيده و از آن چارهاى نيست و گريزى ندارد به دقت بينديش، و با كسى كه مخالف با روش رسول خداست و به جانب ديگر روى آورده مخالفت كن، و او را با آنچه كه براى خود پسنديده واگذار، ناز و فخر را رها كن، و از مركب كبر فرود آى، قبرت را كه گذر تو بر آن است ياد كن. همان گونه كه عمل مىكنى جزا داده مىشوى، و همان كه مىكارى درو مىنمايى، و آنچه امروز پيش مىفرستى فردا بر آن وارد مىشوى. پس جاى پايى براى خود مهيّا نما، و براى فردايت توشهاى پيش فرست. اى شنونده، بترس بترس، و اى بىخبر، بكوش بكوش، كه «احدى بهتر از انسان آگاه تو را آگاه نمىكند». از جمله احكام حتمى خداوند در كتاب حكيم كه بر آن جزا مىدهد و عذاب مىنمايد، و به خاطر آن خشنود مىشود و خشمگين مىگردد از دنيا رفتن بنده است بدون دريافت بهره آخرتى هر چند خود را در عمل به زحمت انداخته، و كارش را خالص نموده، در حالى كه كه خداوند را به خصلتى از اين خصال ملاقات كند و توبه ننموده باشد: در عبادتى كه خداوند بر او واجب نموده شريك براى خدا قرار دهد، يا به سبب كشتن بىگناهى آتش خشم خود را فرو نشاند، يا كار زشتى را كه خود مرتكب شده به ديگرى نسبت دهد، يا براى درخواست حاجتى از مردم در دين خدا بدعت گذارد، يا مردم را به نفاق و دو رويى ملاقات كند، يا در بين آنان به دو زبان حركت كند. آنچه را شمردم انديشه كن، كه هر مثالى دليلى براى راهنمايى به مانند آن است. همّت چهارپايان شكمشان، و انديشه درندگان آزار و تجاوز به ديگران، و همّ و غم زنان زينت حيات دنيا و فساد در آن است. مؤمنان فروتنند، مؤمنان مهربانند، مؤمنان اهل بيم از خدايند. 2 ) سوره مبارکه النمل آیه 14 وَجَحَدوا بِها وَاستَيقَنَتها أَنفُسُهُم ظُلمًا وَعُلُوًّا ۚ فَانظُر كَيفَ كانَ عاقِبَةُ المُفسِدينَ ترجمه : و آن را از روی ظلم و سرکشی انکار کردند، در حالی که در دل به آن یقین داشتند! پس بنگر سرانجام تبهکاران (و مفسدان) چگونه بود! |