[ بازگشت ] | [ چـاپ ]

مربوط به :خطبه‌های نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمه‌الله) - 1389/03/14
عنوان فیش : جوان مؤمن انقلابی
کلیدواژه(ها) : جوان مؤمن انقلابی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
‌من میخواهم عرض بکنم به جوانان عزیزمان، جوانهاى انقلابى و مؤمن و عاشق امام، که حرف میزنند، مینویسند، اقدام میکنند؛ کاملاً رعایت کنید. اینجور نباشد که مخالفت با یک کسى، ما را وادار کند که نسبت به آن کس از جاده‌ى حق تعدى کنیم، تجاوز کنیم، ظلم کنیم؛ نه، ظلم نباید کرد. به هیچ کس نباید ظلم کرد.

مربوط به :خطبه‌های نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمه‌الله) - 1389/03/14
عنوان فیش : جوان مؤمن انقلابی
کلیدواژه(ها) : جوان مؤمن انقلابی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
‌امام به وعده‌ى الهى اطمینان داشت. ما براى خدا مجاهدت مى‌کنیم، قدم براى خدا برمى‌داریم، همه‌ى تلاش خودمان را به میدان مى‌آوریم؛ نتیجه را خداى متعال- آن‌چنان که وعده فرموده است- تحقق خواهد داد. ما براى تکلیف کار مى‌کنیم؛ اما خداى متعال بر همین عمل براى تکلیف، بهترین نتیجه را به ما خواهد داد. این یکى از خصوصیات مشى امام و خط امام است. راه انقلاب، صراط مستقیم انقلاب این است.
یکى از چیزهائى که در همین زمینه وجود داشت، رعایت تقواى عجیب امام در همه‌ى امور بود. تقوا در مسائل شخصى یک حرف است؛ تقوا در مسائل اجتماعى و مسائل سیاسى و عمومى خیلى مشکل‌تر است، خیلى مهم‌تر است، خیلى اثرگذارتر است. ما نسبت به دوستانمان، نسبت به دشمنانمان چه مى‌گوئیم؟ اینجا تقوا اثر مى‌گذارد. ممکن است ما با یکى مخالف باشیم، دشمن باشیم؛ در باره‌ى او چگونه قضاوت مى‌کنید؟ اگر قضاوت شما در باره‌ى آن کسى که با او مخالفید و با او دشمنید، غیر از آن چیزى باشد که در واقع وجود دارد، این تعدى از جاده‌ى تقواست. آیه‌ى شریفه‌اى که اول عرض کردم، تکرار مى‌کنم: «یا ایّها الّذین آمنوا اتّقوا اللَّه و قولوا قولا سدیدا». قول سدید، یعنى استوار و درست؛ این‌جورى حرف بزنیم. من مى‌خواهم عرض بکنم به جوانان عزیزمان، جوانهاى‌ انقلابى و مؤمن‌ و عاشق امام، که حرف مى‌زنند، مى‌نویسند، اقدام مى‌کنند؛ کاملًا رعایت کنید. این‌جور نباشد که مخالفت با یک کسى، ما را وادار کند که نسبت به آن‌کس از جاده‌ى حق تعدى کنیم، تجاوز کنیم، ظلم کنیم؛ نه، ظلم نباید کرد. به هیچ‌کس نباید ظلم کرد.
من یک خاطره از امام نقل کنم. ما یک شب در خدمت امام بودیم. من از ایشان پرسیدم نظر شما نسبت به فلان‌کس چیست- نمى‌خواهم اسم بیاورم؛ یکى از چهره‌هاى معروف دنیاى اسلام در دوران نزدیک به ما، که همه نام او را شنیدند، همه مى‌شناسند- امام یک تأملى کردند، گفتند: نمى‌شناسم. بعد هم یک جمله‌ى مذمت‌آمیزى راجع به آن شخص گفتند. این تمام شد. من فرداى آن روز یا پس‌فردا- درست یادم نیست- صبح با امام کارى داشتم، رفتم خدمت ایشان. بمجردى که وارد اتاق شدم و نشستم، قبل از اینکه من کارى را که داشتم، مطرح کنم، ایشان گفتند که راجع به آن کسى که شما دیشب یا پریشب سؤال کردید، «همین، نمى‌شناسم». یعنى آن جمله‌ى مذمت‌آمیزى را که بعد از «نمى‌شناسم» گفته بودند، پاک کردند. ببینید، این خیلى مهم است. آن جمله‌ى مذمت‌آمیز نه فحش بود، نه دشنام بود، نه تهمت بود؛ خوشبختانه من هم بکلى از یادم رفته که آن جمله چه بود؛ یعنى یا تصرف معنوى ایشان بود، یا کم‌حافظگى من بود؛ نمى‌دانم چه بود، اما این‌قدر یادم هست که یک جمله‌ى مذمت‌آمیزى بود. همین را ایشان آن شب گفتند، دو روز بعدش یا یک روز بعدش آن را پاک کردند؛ گفتند: نه، همان نمى‌شناسم. ببینید، این‌ها اسوه است؛ «لقد کان لکم فی رسول اللَّه أسوة حسنة».
در باره‌ى زیدى که شما او را قبول ندارید، دو جور مى‌شود حرف زد: یک‌جور آن‌چنانى که درست منطبق با حق است، یک‌جور هم آن‌چنانى که در آن آمیزه‌اى از ظلم وجود دارد. این دومى بد است، باید از آن پرهیز کرد. درست همانى که حق است، صدق است و شما در دادگاه عدل الهى مى‌توانید راجع به آن توضیح دهید، بگوئید، نه بیشتر. این یکى از خطوط اصلى حرکت امام و خط امام است که ماها باید به یاد داشته باشیم.