[ بازگشت ] | [ چـاپ ]

مربوط به :مصاحبه با خبرنگار صدا و سیما هنگام کوهپیمایی - 1375/06/02
عنوان فیش : سبک زندگی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای
کلیدواژه(ها) : سبک زندگی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
یکی از برنامه‌های روزمره رهبر معظم انقلاب ورزش کردن است. ایشان با حضور در ارتفاعات تهران به ورزش کوهپیمایی می‌پردازند. آنچه در پی می‌آید، گفتگوی خبرنگار واحد مرکزی خبر با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای است که در حین کوهپیمایی انجام شده است.

هدف و انگیزه‌ی جناب‌عالی از حضور در کوه چیست؟
هدف، ورزش است.

آیا به‌جز کوهنوردی، ورزش دیگری هم انجام میدهید؟
الان نه؛ فرصت نمیکنم. اما سابقاً هم نرمش میکردم و هم با والیبال سروکار داشتم. از جوانی این ورزش را دوست میداشتم، اما حالا کمتر مجال میکنم به آن بپردازم. فقط اگر برسم به کوه میآیم.

از چه زمانی شروع به ورزش کوهنوردی کردید؟
من کوهنوردی را از جوانی دوست میداشتم و از همان ایام به کوه میرفتم. البته نمیتوان به این کار، کوهنوردىِ فنّی اطلاق کرد. این در واقع، نوعی کوه‌پیمایی است. در زمان جوانی به ارتفاعات میرفتم و گاهی اتّفاق افتاده بود که سه، چهار روز - بلکه تقریباً یک هفته - شب و روز در کوهستان حرکت میکردیم. امروز البته این‌طور نیست که بتوانم آن مسافتها و ارتفاعات را طی کنم. هم سن اجازه نمیدهد، هم وقتم این‌قدر نیست که بتوانم. حالا گاهی به کوه میآیم.

اگر توصیه‌ای در این زمینه دارید، بفرمایید.
توصیه این است که جوانها ورزش کنند. من هر وقت چشمم به ارتفاعات شمال تهران میافتد و میبینم که در این منطقه‌ی ضلع شمالی تهران - یعنی از منتهای شرق تا منتهای غرب - شاید حدود ده معبر وجود دارد که مردم را به این سلسله کوههای با عظمت و بسیار مصفّا متّصل میکند؛ اما مردم استفاده نمیکنند، تأسّف میخورم. هر وقت به کوه میآیم، وقتی میبینم خلوت است، تأسّف میخورم که چرا جوانها و حتّی غیر جوانها از این نعمت الهی و این فرصت کمیاب استفاده نمیکنند. خود من از حدود عید نوروز، کوه‌پیمایی را شروع میکنم تا اواسط پاییز؛ یعنی وقتی که یخ میبندد و در کوهستان خطر لغزیدن هست. بعد از آن دیگر به کوه نمیآیم. در واقع در هر سال، چهار پنج ماه این کار را تعطیل میکنم. اما در آن هفت، هشت ماه دیگر، تا اواسط پاییز، بنایم بر این است که هفته‌ای سه مرتبه بیایم. البته اغلب اوقات پیش نمی‌آید که بتوانم هفته‌ای سه بار بیایم. یعنی هفته‌ای دوبار یا هفته‌ای یک بار میشود؛ لکن کمتر از هفته‌ای یک بار نمیشود. البته این‌جا را که ملاحظه میکنید، راه طولانی است. برای من، مسیر «کُلَک چال» مقداری زیاد است. از این‌رو همیشه به «کُلَکچال» نمیآیم. هر سال یک یا دو بار این‌طور راههای طولانی را میآیم و در غیرِ این یکی دو بار، معمولاً راه میافتم از طرفی - یکی از همین راههایی که معمول هست و مردم میروند، یا بعضی راههای خلوت‌تر - حدود یک ساعت میروم بالا و برمیگردم. خوب؛ شما سنّ مرا هم ملاحظه کنید. جوانهایی که در کوهستان راه میروند، در حدود سنین سی‌سال و سی‌ودو سه سال و کمترند. اینها همه جای فرزندان من محسوب میشوند. وقتی که من با این سن و با این همه اشتغالات - واقعاً وقت گذاشتنِ من برای ورزش یک مجاهدت است - بتوانم از لابلای کارهای فراوان و متراکم، وقتی برای ورزش باز کنم و با وجود بالا رفتن سن و انحطاط مزاجی، مقیّدم به کوهستان بیایم، شما ببینید که جوانها چه وظیفه‌ای دارند!

توصیه‌ی من این است که جوان‌ها به من نگاه کنند. من وقتی به کوه می‌آیم و گاهی می‌بینم حتّی از من مسن‌تر هم کسانی می‌آیند که با استحکام و استقرار جسمانی و قرص و محکم این راه را طی می‌کنند، واقعاً لذّت می‌برم. البته این نکته را تأکید کنم که وقتی می‌گوییم جوان‌ها، معنایش این نیست که ورزش مخصوص جوان‌هاست. نخیر؛ همان‌طور که ورزش برای جوان‌ها لازم است، برای مسن‌ترها هم لازم است. بلکه می‌شود گفت برای جوان‌ها لازم است، برای مسن‌ها واجب مؤکّد است. توجّه کردید؟ چون اگر کسانی که پا به سن گذاشته‌اند، ورزش نکنند، پیری زودرس به سراغشان خواهد آمد و قطعاً دچار عوارض پیری خواهند شد و از کار خواهند افتاد. چرا کسی که می‌تواند کار و تلاش کند و عمر خود را ده، بیست سال با ورزش، بر حسب روال طبیعی استمرار بخشد، این کار را نکند؟ من حرفم این است. از این رو توصیه میکنم همه ورزش کنند؛ هم جوان‌ها، هم پیرها، هم میان‌سال‌ها، هم مردها و هم زن‌ها. زن‌ها هم باید ورزش کنند. گاهی من در همین راه «کُلک چال» که از پایین به بالا می‌آیم، یا بعکس به طرف پایین می‌روم، خانمهایی را میبینم که با چادر مشکی این راه را طی میکنند. با این‌که قسمتی از این راه، بسیار ناهموار و یا به قول ما مشهدیها قلب است، درعین‌حال خانمها این راه ناهموار را تحمّل میکنند و با چادر مشکی میآیند. خوب؛ این همّت است دیگر. من این‌طور زنها و همچنین افراد مسنّی که این راههای طولانی را طی میکنند و میروند، بسیار تحسین میکنم.

بنابراین توصیه‌ی ما به همه‌ی مردم این است که ورزش کنند. البته از میان همه‌ی ورزشها توصیه‌ی ورزش خاصّی را نمیکنیم. هر کس به هر ورزشی که دوست دارد و با وضع و طبیعت و امکانات او متناسب است، بپردازد. منتها بی‌خرج‌ترین ورزشها کوهنوردی است. این را که ما امتحان کرده‌ایم، هیچ خرجی ندارد؛ حتّی یک توپ کوچک هم لازم ندارد. آدم کفشش را پایش میکند و میزند به کوه و راه میرود و ورزش میکند و از این هوای خوب و مناظر طبیعی استفاده میکند. توصیه میکنم که حتماً ورزش را فراموش نکنید. از شما آقایان هم که زحمت کشیدید و این راه طولانی را تشریف آوردید - اگرچه یک توفیق جمعی بود که ورزش کنید - تشکّر میکنم؛ هم از شما، هم از آقایان فیلمبردار و هم از دیگر همراهان.

ان‌شاءاللَّه موفّق و مؤیّد باشید