[ بازگشت ] | [ چـاپ ]

مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان - 1387/07/07
عنوان فیش : پیشرفت علمی ایران
کلیدواژه(ها) : پیشرفت علمی ایران
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
من به نظرم می‏رسد یکی از کارهای لازم، تشکیل جلسات فکری وسیعی است که مجموعه‏ی دانشجوئی، همراه با مجموعه‏ی حوزوی، با برنامه‏ریزی خوب، می‏تواند به وجود بیاورد تا بنشینند در باره‏ی مسائل گوناگون فکر کنند. گسترش فکر و پراکندن فکرِ درست و صحیح می‏تواند همان ثمراتی را ببخشد که ما در زمینه‏های مسائل علم‏ و فناوری و پیشرفت‏ علوم از دانشجو توقع داریم؛ یعنی شکوفائی، آوردن حرف نو به میدان اندیشه، با یک حرکت صحیح و جهت‏گیری درست. یکی از کارها این است.

مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان - 1387/07/07
عنوان فیش : پیشرفت علمی ایران
کلیدواژه(ها) : پیشرفت علمی ایران
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
ما گفتیم که در این دهه، آنچه که به عنوان یک هدف و شعار- برای اینکه دنبال کنیم که مرحله‏ای را بگذرانیم- باید مورد توجه قرار بگیرد، «پیشرفت‏ و عدالت» است. این را شعار قرار بدهیم: پیشرفت و عدالت. پیشرفت را عرض کردم؛ مقصود، پیشرفتِ همه‏جانبه است؛ یعنی پیشرفت مادی و پیشرفت معنوی. پیشرفت مادی را هم نفی نمی‏کنیم. یعنی مطلقاً مسئله‏ی معیشت مردم، مسئله‏ی اشتغال مردم، مسئله‏ی پیشرفتهای علمی‏ و فناوری را مطلقاً دست کم نمی‏گیریم. این‏ها کاملًا مهم است و باید دنبال شود، تا در این زمینه‏ها فقر نباشد، بیکاری نباشد، گرانی و تورم قیمتها نباشد؛ در این تردیدی نیست. اما در کنارش، به این اکتفا هم نمی‏کنیم، بلکه باید فکر روشن، اعتقاد عمیق، انگیزه‏ی روزافزون و جوشان و اخلاق انسانی و والای اسلامی در کنار این‏ها گسترش پیدا کند.
همان طور که عرض کردم، از بیراهه‏ها باید ترسید. گاهی اوقات یک چیزها و راه‏هائی را برای پیشرفت پیشنهاد می‏کنند که بیراهه است. یک نمونه‏اش را گفتم؛ مثل پیشرفتهای دوره‏ی پهلوی که حقیقتاً بعضی‏اش توقف و بعضی‏اش پسرفت و سقوط بود- که حالا جای تفاصیلش در این جلسه نیست؛ چون وقت نیست- آن یک الگو بود که واقعاً بیراهه بود؛ به ظواهر دلخوش کردن، غربی‏ها را معیار و ملاک قرار دادن و دنبال آن‏ها حرکت کردن که نتیجه‏اش همین می‏شود که در آن پنجاه شصت سالِ شوم و سیاه در دوران پهلوی مشاهده شد.
یک نمونه‏ی دیگر از این بیراهه‏ها، نمونه‏هائی است که گاهی ممکن است در زمان ما هم پیدا بشود؛ باید توجه داشت. در این نمونه‏ی دوم، اسمی از ظواهر آورده نمی‏شود، هویت ایرانی و اسلامی هم مثل آنچه که در آن شکل اول دیده می‏شد، نفی نمی‏شود؛ لیکن یک حالت نومیدیِ از تحرک و پیشرفت در این مسابقه در سیاست‏گذاران و سررشته‏داران امور و سخنگویان جامعه مشاهده می‏شود. یعنی نگاهی که به غرب می‏کنند، یک نگاه به یک نقطه‏ی والا و دست‏نیافتنی است، اسمش را هم می‏گذارند واقع‏بینی! می‏گویند آقا واقع قضیه چیست؛ امروز این‏ها از لحاظ علمی این‏قدر جلویند، در زمینه‏های گوناگون این همه پیشرفت کرده‏اند؛ این همه نظریات مختلف در علوم انسانی، در زمینه‏های مسائل اجتماعی، مسائل سیاسی؛ این همه نظر، این همه فکر، این همه نظریه‏ی نو، ابتکاری ارائه داده‏اند؛ ما کِی می‏توانیم به گرد این‏ها برسیم؟ یعنی یک چنین روحیه‏ای در آن‏ها وجود دارد. بارها در طول این سی سال، بنده خودم با افرادی از این قبیل مواجه بودم که چه با زبان صریح یا نیمه‏صریح یا با زبان حال، همین معنا را بیان می‏کردند که «آقا ما البته باید پیشرفت کنیم، اما دنبال این‏ها باید حرکت کنیم! ما که نمی‏توانیم به گرد این‏ها برسیم، چه برسد به اینکه از این‏ها جلو بزنیم؛ چرا بیخود زحمت می‏دهید خودتان را؟». این هم یک بیراهه است.
این معنایش این است که یک ملت- حالا ملت ما به عنوان یک نمونه- و ملتهای گوناگون شرق و ملتهای مسلمان از جمله، محکوم به این هستند که همیشه دنباله‏روِ حرکت غرب و شاگرد دائمیِ آن‏ها باشند و هیچ‏وقت از خودشان امید نداشته باشند که بتوانند در آن سطح قرار بگیرند، چه برسد که از آن‏ها جلو بیفتند؛ هرگز چنین روحیه‏ای نداشته باشند. این، یک بیراهه‏ی بسیار خطرناک است که امروز متأسفانه از سوی استاد دانشگاه، از سوی متفکر سیاسی، از سوی بعضی از گویندگان مذهبی ترویج می‏شود؛ این درست ضد تجربه‏ی طولانی‏مدت بشری است. چرا؟ مگر خدای متعال یک دسته از انسانها را این‏جور آفریده که همیشه باید جلو باشند؟ کدام واقعیت تاریخی این را نشان می‏دهد؟ مگر همین‏هائی که امروز در دنیا جلو هستند، در چند قرن قبل از این، ملتهای عقب‏افتاده‏ی دنیا در همه‏ی مسائل گوناگون نبودند؟ دوران قرون وسطای اروپا مگر از یاد تاریخ رفته؟ دوران قرون وسطی- من بارها گفته‏ام- دوران تاریکی است، دوران جهل و ظلمت است برای اروپا؛ نه برای کشورهای مسلمان، نه برای ایران. همان دورانی که آن‏ها اسمش را گذاشتند دوران جهل و بی‏خبری و ظلمت و خواب، همان دوران در کشور ما و در کشورهای اسلامی، دوران عظمت و پیشرفت علم و فلسفه است و پیشرفت سیاسی و اقتدار سیاسی.
این نگاه، خیلی نگاه خطرناکی است. در همین زمینه‏هائی هم که امروز شما مشاهده می‏کنید که در زمینه‏های علمی در کشورتان پیشرفت وجود دارد، در همین زمینه‏ها هم بالخصوص بعضیها می‏آمدند و می‏گفتند آقا فایده ندارد! ولی جوان مسلمان، جوان ایرانی، با همت، با انگیزه وارد شد و به سطح دیگران رسید و یک جاهائی هم از دیگران حتّی جلوتر هم رفت؛ یعنی به نسبت زمانی که صرف کرده اگر ملاحظه کنید، جلوتر هم رفته. بنابراین، این تفکر یکی از آن تفکرات بیراهه است. مطلقاً نگاه نومیدانه نباید داشت. نگاه دین، نگاه اسلام، نگاه قرآنی به انسان این است که: انسان باید تلاش کند؛ تلاشِ با نظم، با برنامه‏ریزی و بی‏وقفه، تا بتواند به نتائج برسد. صدای اذان بلند شد.