[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :بیانات در دیدار بسیجیان - 1385/01/06 عنوان فیش :نگه داشتن و هدایت کردن مومنین در خط مستقیم ، عامل پیر شدن پیامبر(ص) کلیدواژه(ها) : مقاومت نوع(ها) : قرآن, حدیث متن فیش : یک قلم دیگر مسئلهی استقامت و ایستادگی است. در سورهی «هود» خدای متعال به پیغمبر میفرماید: «فاستقم کما امرت و من تاب معک و لا تطغوا»(1). یک روایتی از پیغمبر هست که فرمود: «شیّبتنی سورة هود»(2)؛ یعنی سورهی «هود» من را پیر کرد؛ از بس بار این سوره سنگین بود. کجای سورهی هود؟ نقل شده است که مراد، همین آیهی«فاستقم کما امرت»است. چرا پیغمبر را پیر کند؟ چون در این آیه میفرماید: همچنانی که به تو دستور دادیم، در این راه ایستادگی کن، استقامت کن و صبر نشان بده. خود این ایستادگی کار دشواری است. این «صراط» است؛ پل صراطی که مظهر آن را در روز قیامت برای ما تصویر کردهاند. باطن عمل و راه ما در اینجا، همان پل صراط است؛ ما الان داریم روی پل صراط حرکت میکنیم؛ باید دقت کنیم. اگر انسان بخواهد این دقت را در همهی رفتار خود به کار بگیرد، او را پیر میکند. لیکن از این مهمتر به گمان من، آن جملهی بعد است: «و من تاب معک». پیغمبر فقط مأمور نیست که خودش ایستادگی کند؛ باید خیل عظیم مؤمنان را هم در همین راه به ایستادگی وادار کند. انسانهایی که از یک طرف در معرض هجوم بلایا و مشکلات زندگی هستند - دشمنان، توطئهگران، بدخواهان و قدرتهای مسلط - و از طرف دیگر، مورد تهاجم هواهای نفسانی خودشان هستند - خواهشهای نفسانی و دل بیطاقت انسان که از زر و زیور دنیا مجذوب میشود و به سمت آنها کشیده میشود - از این صراط مستقیم، به چپ یا راست انحراف پیدا میکنند. محبت طلا و نقره، محبت پول، محبت شهوات جنسی، محبت مقام و اینها، چیزهایی است که هر کدام، یک کمندی بر گردن دل انسان میاندازند و آن را به سمت خودش میکشانند. مقاومت و ایستادگی در مقابل اینها که انسان پایش نلغزد: «و من تاب معک»؛ مؤمنین را در بین این دو جاذبهی قوی - جاذبهی فشار دشمن و جاذبهی فشار درونی دل هوسران - و این دو مغناطیس، در خط مستقیم نگه داشتن و هدایت کردن، به گمان زیاد، این، آن کاری است که پیغمبر را پیر کرد. 1 ) سوره مبارکه هود آیه 112 فَاستَقِم كَما أُمِرتَ وَمَن تابَ مَعَكَ وَلا تَطغَوا ۚ إِنَّهُ بِما تَعمَلونَ بَصيرٌ ترجمه : پس همانگونه که فرمان یافتهای، استقامت کن؛ و همچنین کسانی که با تو بسوی خدا آمدهاند (باید استقامت کنند)! و طغیان نکنید، که خداوند آنچه را انجام میدهید میبیند! 2 ) الخصال،شیخ صدوق ج1 ص 199؛ الأماليللصدوق،صدوق،ص233 ؛ روضةالواعظين،فتال نیشابوری،ج2،ص475 ؛ بحارالأنوار،مجلسی،ج89،ص198 ؛ يا رسول الله أسرع إليك الشيب قال شيبتنی هود و الواقعة و المرسلات و عم يتساءلون ترجمه : عكرمه از ابن عباس نقل مىكند كه ابو بكر به پيامبر خدا (ص) عرض كرد: يا رسول اللَّه پيرى زودرس به سراغ تو آمد، فرمود: سوره هود و سوره واقعه و سوره مرسلات و سوره عم يتسائلون مرا پير كرد. مربوط به :بیانات در دیدار بسیجیان - 1385/01/06 عنوان فیش :ایستادگی در برابر تهدیدات دشمن،راه حفظ عزت و هویت خود کلیدواژه(ها) : ایستادگی در راه خدا نوع(ها) : قرآن متن فیش : «تهدید» یکی از کارهای دشمن است؛ یکی از شیوههای دشمن، تهدید کردن است. ممکن است در یک مواردی تهدید خود را عمل هم کند؛ اما آن ملتی در این میدان کشمکش خواهد توانست عظمت، عزت، هویت و منافع خود را حفظ کند که عقبنشینی نکند و بایستد. این استقامت - «فما استقاموا لکم فاستقیموا لهم»(1)؛ تا وقتی که دشمن در مقابل شماست و علیه شما ابزارهای تهدید و تخویف خود را مطرح میکند، باید ایستادگی کنید - در چند جای قرآن تکرار شده است؛ ایستادگی. 1 ) سوره مبارکه التوبة آیه 7 كَيفَ يَكونُ لِلمُشرِكينَ عَهدٌ عِندَ اللَّهِ وَعِندَ رَسولِهِ إِلَّا الَّذينَ عاهَدتُم عِندَ المَسجِدِ الحَرامِ ۖ فَمَا استَقاموا لَكُم فَاستَقيموا لَهُم ۚ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ المُتَّقينَ ترجمه : چگونه برای مشرکان پیمانی نزد خدا و رسول او خواهد بود (در حالی که آنها همواره آماده شکستن پیمانشان هستند)؟! مگر کسانی که نزد مسجد الحرام با آنان پیمان بستید؛ (و پیمان خود را محترم شمردند؛) تا زمانی که در برابر شما وفادار باشند، شما نیز وفاداری کنید، که خداوند پرهیزگاران را دوست دارد! مربوط به :بیانات در دیدار بسیجیان - 1385/01/06 عنوان فیش :تکمیل مکارم اخلاق راهی برای رسیدن به اهداف والای پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) کلیدواژه(ها) : نوع(ها) : حدیث متن فیش : اهداف والای پیامبر اسلام را در «یک جمله» نمیتوان گنجانید؛ لیکن میتوان سرفصلهایی از آن را سرمشق کار خود در طول یک سال، یک دهه و یک عمر قرار داد. یک سرفصل عبارت است از تکمیل مکارم اخلاقی: «بعثت لاتمّم مکارم الاخلاق».(1) جامعه بدون برخورداری افراد از خلقیات نیکو، نمیتواند به هدفهای والای بعثت پیامبر دست پیدا کند. آنچه فرد و جامعه را به مقامات عالی انسانی میرساند، اخلاق نیکوست. اخلاق نیکو هم فقط خوش اخلاقی با مردم نیست؛ بلکه به معنای پروراندن صفات نیکو و خلقیات فاضله در دل و جان خود و انعکاس آنها در عمل خود است. 1 ) سنن كبری،بیهقی ج10 ص 192 ؛ تفسیر مجمع البیان ، فضل بن حسن طبرسى ج 10 ص 86 ؛ مكارم الاخلاق ، رضى الدين حسن بن فضل طبرسى ص 8 ؛ بحارالانوار،علامه مجلسی ج 67 ص 372 ؛ كنزالعمال ،متقی هندی ج 11 ص 420 ح 31969؛ انما بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَكَارِمَ الْأَخْلَاقِ ترجمه : از پيامبر (ص) نقل شده است: همانا من فقط مبعوث شدم تا خصلت هاى پسنديده اخلاقى را كامل كنم. مربوط به :بیانات در دیدار بسیجیان - 1385/01/06 عنوان فیش : اخلاق اجتماعی کلیدواژه(ها) : اخلاق اجتماعی نوع(ها) : جستار متن فیش : یک سرفصل عبارت است از تکمیل مکارم اخلاقی: «بعثت لاتمّم مکارم الاخلاق». جامعه بدون برخورداری افراد از خلقیات نیکو، نمیتواند به هدفهای والای بعثت پیامبر دست پیدا کند. آنچه فرد و جامعه را به مقامات عالی انسانی میرساند، اخلاق نیکوست. اخلاق نیکو هم فقط خوش اخلاقی با مردم نیست؛ بلکه به معنای پروراندن صفات نیکو و خلقیات فاضله در دل و جان خود و انعکاس آنها در عمل خود است. مردمی که در بین خود دچار حسد باشند، دچار بدخواهیِ یکدیگر باشند، دچار حیلهگریِ با یکدیگر باشند، دچار حرص به دنیا و بخل نسبت به مال دنیا باشند و دچار کینهورزی با یکدیگر باشند، در این جامعه حتّی اگر قانون هم به طور دقیق عمل شود، سعادت در این جامعه نیست. اگر علم هم پیشرفت کند و تمدن ظاهری هم به منتهای شکوه برسد، این جامعه، جامعهی بشری مطلوب نیست. جامعهای که انسانها در آن از یکدیگر احساس ناامنی کنند، هر انسانی احساس کند که به او حسد میورزند، نسبت به او بددلی دارند، نسبت به او کینهورزی میکنند، برای او توطئه میچینند و نسبت به او و داراییاش حرص میورزند، راحتی در این جامعه نیست. اما اگر در جامعهای فضایل اخلاقی بر دل و جان مردم حاکم باشد، مردم نسبت به یکدیگر مهربان باشند، نسبت به یکدیگر گذشت و عفو و اغماض داشته باشند، نسبت به مال دنیا حرص نورزند، نسبت به آنچه دارند بخل نورزند، به یکدیگر حسد نورزند، در مقابل راه پیشرفت یکدیگر مانعتراشی نکنند و مردمِ آن دارای صبر و حوصله و بردباری باشند، این جامعه حتّی اگر از لحاظ مادی هم پیشرفتهای زیادی نداشته باشد، باز مردم در آن احساس آرامش و آسایش و سعادت میکنند؛ اخلاق، این است. ما به این احتیاج داریم. ما باید در دل خود، خلقیات اسلامی را روز به روز پرورش دهیم. قانون فردی و اجتماعی اسلام در جای خود، وسیلههایی برای سعادت بشرند (در این تردیدی نیست)؛ اما اجرای درست همین قوانین هم احتیاج به اخلاق خوب دارد. برای اینکه در جامعه اخلاق استقرار پیدا کند، دو چیز لازم داریم: یکی تمرین و مجاهدت خود ماست و یکی هم آموزشهای اخلاقی که به وسیلهی آموزش و پرورش، مراکز تربیتی و مراکز آموزشی و علمی باید در همهی سطوح به انسانها تعلیم داده شود؛ اینها موظفند. این یکقلم از کارهای لازم در سال پیامبر اعظم الهی است؛ یعنی خودمان را در خلقیات فاضله، مؤمن و مسلمان و تابع پیغمبر کنیم. یک فهرستی از صفات رذیله و زشت تهیه کنیم و ببینیم که هرکدام از آنها در ما هست، سعی کنیم آن را را کنار بگذاریم. همچنین یک فهرستی از خلقیات نیک تهیه کنیم و سعی کنیم با تمرین، آنها را برای خود فراهم کنیم. البته عامل پیشرفت در این راه، محبت است؛ محبت به خدا، محبت به پیامبر، محبت به این راه، محبت به آموزگاران اخلاق- یعنی پیامبران و ائمهی معصومین (علیهمالسّلام)- این عشق است که انسان را در این راه با سرعت پیش میبرد؛ این عشق را باید در خودمان روز به روز بیشتر کنیم. «اللّهم ارزقنی حبّک و حبّ من یحبّک و حبّ کلّ عمل یوصلنی الی قربک»؛ محبت خدا، محبت محبوبان الهی و محبت کارهایی که محبوب الهی است؛ این عشقها را در دل خود برویانیم. این یکقلم از تعلیمات پیامبر، در سال پیامبر اعظم است. مربوط به :بیانات در دیدار بسیجیان - 1385/01/06 عنوان فیش : سال پیامبر اعظم(صلی الله علیه و اله) کلیدواژه(ها) : سال پیامبر اعظم(صلی الله علیه و اله) نوع(ها) : جستار متن فیش : نامگذاری این سال به نام مبارک «پیامبر اعظم» یک پیام دارد؛ این پیام را باید با همهی وجود و با همهی دل دریافت کنیم و به اقتضای آن پیش برویم، و فقط این نیست که سال را متبرک کنیم به نام مبارک پیامبر. آن پیام، این است که جامعهی ما - از فرد و مجموعه - باید روزبهروز خود را به آنچه که پیامبر برای آن کمر همت بست و آن تلاش و مجاهدت را مبذول کرد، نزدیک کند. اهداف والای پیامبر اسلام را در «یک جمله» نمیتوان گنجانید؛ لیکن میتوان سرفصلهایی از آن را سرمشق کار خود در طول یک سال، یک دهه و یک عمر قرار داد. یک سرفصل عبارت است از تکمیل مکارم اخلاقی: «بعثت لاتمّم مکارم الاخلاق». جامعه بدون برخورداری افراد از خلقیات نیکو، نمیتواند به هدفهای والای بعثت پیامبر دست پیدا کند. آنچه فرد و جامعه را به مقامات عالی انسانی میرساند، اخلاق نیکوست. اخلاق نیکو هم فقط خوش اخلاقی با مردم نیست؛ بلکه به معنای پروراندن صفات نیکو و خلقیات فاضله در دل و جان خود و انعکاس آنها در عمل خود است. مردمی که در بین خود دچار حسد باشند، دچار بدخواهیِ یکدیگر باشند، دچار حیلهگریِ با یکدیگر باشند، دچار حرص به دنیا و بخل نسبت به مال دنیا باشند و دچار کینهورزی با یکدیگر باشند، در این جامعه حتّی اگر قانون هم به طور دقیق عمل شود، سعادت در این جامعه نیست. اگر علم هم پیشرفت کند و تمدن ظاهری هم به منتهای شکوه برسد، این جامعه، جامعهی بشری مطلوب نیست. جامعهای که انسانها در آن از یکدیگر احساس ناامنی کنند، هر انسانی احساس کند که به او حسد میورزند، نسبت به او بددلی دارند، نسبت به او کینهورزی میکنند، برای او توطئه میچینند و نسبت به او و داراییاش حرص میورزند، راحتی در این جامعه نیست. اما اگر در جامعهای فضایل اخلاقی بر دل و جان مردم حاکم باشد، مردم نسبت به یکدیگر مهربان باشند، نسبت به یکدیگر گذشت و عفو و اغماض داشته باشند، نسبت به مال دنیا حرص نورزند، نسبت به آنچه دارند بخل نورزند، به یکدیگر حسد نورزند، در مقابل راه پیشرفت یکدیگر مانعتراشی نکنند و مردمِ آن دارای صبر و حوصله و بردباری باشند، این جامعه حتّی اگر از لحاظ مادی هم پیشرفتهای زیادی نداشته باشد، باز مردم در آن احساس آرامش و آسایش و سعادت میکنند؛ اخلاق، این است. ما به این احتیاج داریم. ما باید در دل خود، خلقیات اسلامی را روزبهروز پرورش دهیم. قانون فردی و اجتماعی اسلام در جای خود، وسیلههایی برای سعادت بشرند (در این تردیدی نیست)؛ اما اجرای درست همین قوانین هم احتیاج به اخلاق خوب دارد. برای اینکه در جامعه اخلاق استقرار پیدا کند، دو چیز لازم داریم: یکی تمرین و مجاهدت خود ماست و یکی هم آموزشهای اخلاقی که به وسیلهی آموزش و پرورش، مراکز تربیتی و مراکز آموزشی و علمی باید در همهی سطوح به انسانها تعلیم داده شود؛ اینها موظفند. این یک قلم از کارهای لازم در سال پیامبر اعظم الهی است؛ یعنی خودمان را در خلقیات فاضله، مؤمن و مسلمان و تابع پیغمبر کنیم. یک فهرستی از صفات رذیله و زشت تهیه کنیم و ببینیم که هر کدام از آنها در ما هست، سعی کنیم آن را را کنار بگذاریم. همچنین یک فهرستی از خلقیات نیک تهیه کنیم و سعی کنیم با تمرین، آنها را برای خود فراهم کنیم. البته عامل پیشرفت در این راه، محبت است؛ محبت به خدا، محبت به پیامبر، محبت به این راه، محبت به آموزگاران اخلاق - یعنی پیامبران و ائمهی معصومین (علیهمالسّلام) - این عشق است که انسان را در این راه با سرعت پیش میبرد؛ این عشق را باید در خودمان روزبهروز بیشتر کنیم. «الّلهم ارزقنی حبّک و حبّ من یحبّک و حبّ کلّ عمل یوصلنی الی قربک»؛ محبت خدا، محبت محبوبان الهی و محبت کارهایی که محبوب الهی است؛ این عشقها را در دل خود برویانیم. این یک قلم از تعلیمات پیامبر، در سال پیامبر اعظم است. یک قلم دیگر مسئلهی استقامت و ایستادگی است. در سورهی «هود» خدای متعال به پیغمبر میفرماید: «فاستقم کما امرت و من تاب معک و لا تطغوا». یک روایتی از پیغمبر هست که فرمود: «شیّبتنی سورة هود»؛ یعنی سورهی «هود» من را پیر کرد؛ از بس بار این سوره سنگین بود. کجای سورهی هود؟ نقل شده است که مراد، همین آیهی «فاستقم کما امرت» است. چرا پیغمبر را پیر کند؟ چون در این آیه میفرماید: همچنانی که به تو دستور دادیم، در این راه ایستادگی کن، استقامت کن و صبر نشان بده. خود این ایستادگی کار دشواری است. این «صراط» است؛ پل صراطی که مظهر آن را در روز قیامت برای ما تصویر کردهاند. باطن عمل و راه ما در اینجا، همان پل صراط است؛ ما الان داریم روی پل صراط حرکت میکنیم؛ باید دقت کنیم. اگر انسان بخواهد این دقت را در همهی رفتار خود به کار بگیرد، او را پیر میکند. لیکن از این مهمتر به گمان من، آن جملهی بعد است: «و من تاب معک». پیغمبر فقط مأمور نیست که خودش ایستادگی کند؛ باید خیل عظیم مؤمنان را هم در همین راه به ایستادگی وادار کند. انسانهایی که از یک طرف در معرض هجوم بلایا و مشکلات زندگی هستند - دشمنان، توطئهگران، بدخواهان و قدرتهای مسلط - و از طرف دیگر، مورد تهاجم هواهای نفسانی خودشان هستند - خواهشهای نفسانی و دل بیطاقت انسان که از زر و زیور دنیا مجذوب میشود و به سمت آنها کشیده میشود - از این صراط مستقیم، به چپ یا راست انحراف پیدا میکنند. محبت طلا و نقره، محبت پول، محبت شهوات جنسی، محبت مقام و اینها، چیزهایی است که هر کدام، یک کمندی بر گردن دل انسان میاندازند و آن را به سمت خودش میکشانند. مقاومت و ایستادگی در مقابل اینها که انسان پایش نلغزد: «و من تاب معک»؛ مؤمنین را در بین این دو جاذبهی قوی - جاذبهی فشار دشمن و جاذبهی فشار درونی دل هوسران - و این دو مغناطیس، در خط مستقیم نگه داشتن و هدایت کردن، به گمان زیاد، این، آن کاری است که پیغمبر را پیر کرد. میدانید نبی اعظم اسلام مسلمانها را - چه در دوران مکه (سیزده سال) و چه در دوران تشکیل حکومت در مدینه - از چه گذرگاههای لغزنده و دشواری عبور داد و به آن قلهها رساند؟ یک چنین حرکت عظیمی، کار هیچ انسانی نبود. آن مردمی که هیچی نمیفهمیدند و از اخلاق انسانی هیچ بویی نبرده بودند. پیغمبر اینها را به انسانهایی تبدیل کرد که فرشتگان الهی در مقابل عظمت و نورانیت آنها احساس حقارت میکردند. استقامت، این است. امروز ما احتیاج به استقامت داریم. ما هم از یک طرف، جاذبههای زندگی رنگارنگ، دلها و هوسهای ما را برمیانگیزد. ما در دوران انقلاب، چقدر آدمها دیدیم که دلها و اعتقادهای خوبی داشتند؛ اما در مقابل راحتطلبی، شهوات، قدرت و مقام، تعریف این و آن، و تهدید دشمن طاقت نیاوردند، به یک طرف لغزیدند و به معارضان و احیاناً معاندان راه خدا تبدیل شدند. بنابراین ایستادگی لازم است. در مقابل دشمن هم ایستادگی لازم است. دشمن تهدید میکند، وعید و وعده میدهد، دائم عظمت خود را به رخ جامعهی اسلامی و پیشرو میکشد، با زبان زور صحبت میکند و احیاناً زبان زور را با برخی شیرینیهای وعدههای فریبنده در هم میآمیزد تا اینکه دلها را گمراه کند. استقامت کردن در مقابل فریبها و تهدیدهای دشمن، هنر بزرگی است که اگر یک ملت این هنر را داشته باشد، آن وقت به قله میرسد؛ به جایی که دیگر دشمن فایدهای در تهدید نمیبیند و مجبور است با او بسازد یا در مقابل او تسلیم شود. ملت ما این بخش از قضیه را از اول انقلاب تا امروز، خوب عمل کردهاند و ایستادگی کردهاند. شما بسیجیها یکی از نمونههای برجستهی این استقامتید. یک وقتی در دوران دفاع مقدس، شرق و غربِ دنیا با هم علیه ملت ما همدست شدند؛ ملت ایستاد؛ امام مثل کوه استواری ایستاد و ملت هم به او لبیک گفتند. این استقامت، ما را در این جنگ طولانی و دشوار - هشت سال (!) - موفق کرد و پیروز شدیم، و دشمن خوار و خفیف شد. همهی آن نیروهای جهنمی که پشت سر رژیم بعثی بودند، مجبور شدند به قدرت و عظمت ملت ایران اعتراف کنند. بعدها هم به شکلهایی دیگر و امروز هم به شکل دیگر. مربوط به :بیانات در دیدار بسیجیان - 1385/01/06 عنوان فیش : جامعه, اخلاق اسلامی, بعثت پیامبر اسلام, آرمانهای اسلامی, خودسازی اخلاقی کلیدواژه(ها) : جامعه, اخلاق اسلامی, بعثت پیامبر اسلام, آرمانهای اسلامی, خودسازی اخلاقی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : جامعه بدون برخورداری افراد از خلقیات نیکو، نمیتواند به هدفهای والای بعثت پیامبر دست پیدا کند. مربوط به :بیانات در دیدار بسیجیان - 1385/01/06 عنوان فیش : جامعه, پیشرفت, اخلاق اسلامی, خودسازی اخلاقی کلیدواژه(ها) : جامعه, پیشرفت, اخلاق اسلامی, خودسازی اخلاقی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : آنچه فرد و جامعه را به مقامات عالی انسانی میرساند، اخلاق نیکوست. مربوط به :بیانات در دیدار بسیجیان - 1385/01/06 عنوان فیش : عمل, آراستگی به فضائل اخلاقی, اخلاق اسلامی, فضائل اخلاقی, خودسازی اخلاقی کلیدواژه(ها) : عمل, آراستگی به فضائل اخلاقی, اخلاق اسلامی, فضائل اخلاقی, خودسازی اخلاقی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : اخلاق نیکو هم فقط خوش اخلاقی با مردم نیست؛ بلکه به معنای پروراندن صفات نیکو و خلقیات فاضله در دل و جان خود و انعکاس آنها در عمل خود است. مربوط به :بیانات در دیدار بسیجیان - 1385/01/06 عنوان فیش : بسیج مستضعفین, مقاومت, مقاومت ملت ایران کلیدواژه(ها) : بسیج مستضعفین, مقاومت, مقاومت ملت ایران نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : شما بسیجیها یکی از نمونههای برجستهی این استقامتید. مربوط به :بیانات در دیدار بسیجیان - 1385/01/06 عنوان فیش : دشمن, دشمنشناسی, نقشه دشمن, تهدید نظام اسلامی, تهدید نظامی نظام اسلامی کلیدواژه(ها) : دشمن, دشمنشناسی, نقشه دشمن, تهدید نظام اسلامی, تهدید نظامی نظام اسلامی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : «تهدید» یکی از کارهای دشمن است. مربوط به :بیانات در دیدار بسیجیان - 1385/01/06 عنوان فیش : مردم, مقاومت, ولی فقیه کلیدواژه(ها) : مردم, مقاومت, ولی فقیه نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : ملّت ها همیشه آمادهی مقاومتند؛ مهم رهبران آنهاست. مربوط به :بیانات در دیدار بسیجیان - 1385/01/06 عنوان فیش : پیشرفت, پیشرفت ملت ایران, قدرتهای مادی عالم, قدرتهای سلطه گر کلیدواژه(ها) : پیشرفت, پیشرفت ملت ایران, قدرتهای مادی عالم, قدرتهای سلطه گر نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : هر چیزی که برای یک ملّت ی مایهی پیشرفت است، برای قدرتهای بینالمللی، آن چیز یک خطر محسوب میشود. مربوط به :بیانات در دیدار بسیجیان - 1385/01/06 عنوان فیش : مردم, بیداری, آمادگی مردم, جوان کلیدواژه(ها) : مردم, بیداری, آمادگی مردم, جوان نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امروز بحمداللَّه جوانهای ما، مردم ما، مرد و زن ما، و همهی اقشار ملّت ما با آگاهی و بیداری، راه خودشان را پیدا کردهاند و پیش میروند. مربوط به :بیانات در دیدار بسیجیان - 1385/01/06 عنوان فیش : ایران, دشمن, یأس, یاس, یأس دشمن, پیشرفت ملت ایران, اقتدار ملی کلیدواژه(ها) : ایران, دشمن, یأس, یاس, یأس دشمن, پیشرفت ملت ایران, اقتدار ملی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : انشاءاللَّه این کشور به نقطهای خواهد رسید که دشمنان را از اینکه بخواهند دستاندازی کنند، مأیوس کند. مربوط به :بیانات در دیدار بسیجیان - 1385/01/06 عنوان فیش : یأس دشمن کلیدواژه(ها) : یأس دشمن نوع(ها) : جستار متن فیش : امروز بحمد اللّه جوانهای ما، مردم ما، مرد و زن ما، و همهی اقشار ملت ما با آگاهی و بیداری، راه خودشان را پیدا کردهاند و پیش میروند. مسئولین کشور هم بحمد اللّه با شجاعت و تدبیر و به برکت این روحیهی جوان و پُرشور، و گرایش عموم جوانان ما به تحصیل مدارج عالیه در علم و عمل، دارند راه را طی میکنند و پیش میروند. إن شاء اللّه این کشور به نقطهای خواهد رسید که دشمنان را از اینکه بخواهند دستاندازی کنند، مأیوس کند. مربوط به :بیانات در دیدار بسیجیان - 1385/01/06 عنوان فیش : جامعه اسلامی کلیدواژه(ها) : جامعه اسلامی نوع(ها) : جستار متن فیش : نامگذاری این سال به نام مبارك «پیامبر اعظم» یك پیام دارد؛ این پیام را باید با همهی وجود و با همهی دل دریافت كنیم و به اقتضای آن پیش برویم، و فقط این نیست كه سال را متبرك كنیم به نام مبارك پیامبر. آن پیام، این است كه جامعهی ما- از فرد و مجموعه- باید روز به روز خود را به آنچه كه پیامبر برای آن كمر همت بست و آن تلاش و مجاهدت را مبذول كرد، نزدیك كند. اهداف والای پیامبر اسلام را در «یك جمله» نمیتوان گنجانید؛ لیكن میتوان سرفصلهایی از آن را سرمشق كار خود در طول یك سال، یك دهه و یكعمر قرار داد. یك سرفصل عبارت است از تكمیل مكارم اخلاقی: «بعثت لاتمّم مكارم الاخلاق». جامعه بدون برخورداری افراد از خلقیات نیكو، نمیتواند به هدفهای والای بعثت پیامبر دست پیدا كند. آنچه فرد و جامعه را به مقامات عالی انسانی میرساند، اخلاق نیكوست. اخلاق نیكو هم فقط خوش اخلاقی با مردم نیست؛ بلكه به معنای پروراندن صفات نیكو و خلقیات فاضله در دل و جان خود و انعكاس آنها در عمل خود است. مردمی كه در بین خود دچار حسد باشند، دچار بدخواهیِ یكدیگر باشند، دچار حیلهگریِ با یكدیگر باشند، دچار حرص به دنیا و بخل نسبت به مال دنیا باشند و دچار كینهورزی با یكدیگر باشند، در این جامعه حتّی اگر قانون هم به طور دقیق عمل شود، سعادت در این جامعه نیست. اگر علم هم پیشرفت كند و تمدن ظاهری هم به منتهای شكوه برسد، این جامعه، جامعهی بشری مطلوب نیست. جامعهای كه انسانها در آن از یكدیگر احساس ناامنی كنند، هر انسانی احساس كند كه به او حسد میورزند، نسبت به او بددلی دارند، نسبت به او كینهورزی میكنند، برای او توطئه میچینند و نسبت به او و داراییاش حرص میورزند، راحتی در این جامعه نیست. اما اگر در جامعهای فضایل اخلاقی بر دل و جان مردم حاكم باشد، مردم نسبت به یكدیگر مهربان باشند، نسبت به یكدیگر گذشت و عفو و اغماض داشته باشند، نسبت به مال دنیا حرص نورزند، نسبت به آنچه دارند بخل نورزند، به یكدیگر حسد نورزند، در مقابل راه پیشرفت یكدیگر مانعتراشی نكنند و مردمِ آن دارای صبر و حوصله و بردباری باشند، این جامعه حتّی اگر از لحاظ مادی هم پیشرفتهای زیادی نداشته باشد، باز مردم در آن احساس آرامش و آسایش و سعادت میكنند؛ اخلاق، این است. ما به این احتیاج داریم. ما باید در دل خود، خلقیات اسلامی را روز به روز پرورش دهیم. قانون فردی و اجتماعی اسلام در جای خود، وسیلههایی برای سعادت بشرند (در این تردیدی نیست)؛ اما اجرای درست همین قوانین هم احتیاج به اخلاق خوب دارد. برای اینكه در جامعه اخلاق استقرار پیدا كند، دو چیز لازم داریم: یكی تمرین و مجاهدت خود ماست و یكی هم آموزشهای اخلاقی كه به وسیلهی آموزش و پرورش، مراكز تربیتی و مراكز آموزشی و علمی باید در همهی سطوح به انسانها تعلیم داده شود؛ اینها موظفند. این یكقلم از كارهای لازم در سال پیامبر اعظم الهی است؛ یعنی خودمان را در خلقیات فاضله، مؤمن و مسلمان و تابع پیغمبر كنیم. یك فهرستی از صفات رذیله و زشت تهیه كنیم و ببینیم كه هركدام از آنها در ما هست، سعی كنیم آن را را كنار بگذاریم. همچنین یك فهرستی از خلقیات نیك تهیه كنیم و سعی كنیم با تمرین، آنها را برای خود فراهم كنیم. البته عامل پیشرفت در این راه، محبت است؛ محبت به خدا، محبت به پیامبر، محبت به این راه، محبت به آموزگاران اخلاق- یعنی پیامبران و ائمهی معصومین (علیهمالسّلام)- این عشق است كه انسان را در این راه با سرعت پیش میبرد؛ این عشق را باید در خودمان روز به روز بیشتر كنیم. «اللّهم ارزقنی حبّك و حبّ من یحبّك و حبّ كلّ عمل یوصلنی الی قربك»؛ محبت خدا، محبت محبوبان الهی و محبت كارهایی كه محبوب الهی است؛ این عشقها را در دل خود برویانیم. این یكقلم از تعلیمات پیامبر، در سال پیامبر اعظم است. مربوط به :بیانات در دیدار بسیجیان - 1385/01/06 عنوان فیش : انگلیس کلیدواژه(ها) : انگلیس نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : دشمن عادتش این است. هر چیزی كه برای یك ملتی مایهی پیشرفت است، برای قدرتهای بینالمللی، آن چیز یك خطر محسوب میشود؛ نباید ملتها پیشرفت كنند. ملت اگر خودش توانایی استخراج نفت را میداشت و توانایی پالایش نفت را میداشت و توانایی استحصال گوناگون از نفت را میداشت، دیگر چرا انگلیسها بیایند استخراج و پالایش را به عهده بگیرند و امتیاز آن را در جیب خود بریزند. آن روز از ناتوانیهای ملت استفاده میكردند. حالا این ملت به توانایی رسیده، میخواهد خودش كشورش را اداره كند، میخواهد خودش استحصال كند، میخواهد خودش این استعدادها را پرورش بدهد و میخواهد برای كشور خودش این استعدادها را به كار بیندازد؛ اما آنها ناراحتند. امروز دشمن ملت ایران در درجهی اول، امریكا و صهیونیستها هستند؛ البته انگلیس هم آتشبیار معركه است. در مقابل منافع ملت ایران، آنها قرار دارند؛ اما اسمش را میگذارند اجماع جهانی؛ اجماع جهانیای وجود ندارد! مربوط به :بیانات در دیدار بسیجیان - 1385/01/06 عنوان فیش : سلاح هستهای, مسئله هستهای ایران کلیدواژه(ها) : سلاح هستهای, مسئله هستهای ایران نوع(ها) : جستار متن فیش : امروز دشمن ملت ایران در درجهی اول، امریكا و صهیونیستها هستند؛ البته انگلیس هم آتشبیار معركه است. در مقابل منافع ملت ایران، آنها قرار دارند؛ اما اسمش را میگذارند اجماع جهانی؛ اجماع جهانیای وجود ندارد! اجماع جهانی، علیه استكبار امریكاست، علیه دخالتها و اشغال امریكاست، علیه جنگافروزیها و فتنهانگیزیهای امریكا در سرتاسر دنیاست؛ این اجماع جهانی است. «مرگ بر امریكا» این است كه ملت ایران و شما جوانان در این راه، محكم بایستید و پیش بروید. خوشبختانه مسئولین كشور، همه با گام محكم به پیش میروند و در این راه استقامت میورزند. حالا امروز قضیهی فناوری هستهای مطرح است و تبلیغات دشمن و جنگ روانی شبكههای تبلیغاتی صهیونیستی در دنیا شایعه میپراكنند كه: ایران دارد بمب اتم درست میكند، ایران حاضر نیست با كشورهای اروپایی و غیر اروپایی مذاكره كند؛ خوب، اینها حرفهایی است كه میزنند، كاری است كه میتوانند بكنند و میكنند، و دشمنیای است كه میتوانند به خرج دهند و به خرج میدهند؛ اما حقیقت قضیه غیر از اینهاست؛ ما هم میدانیم، آنها هم میدانند. حقیقت قضیه این است كه با پیشرفت ملت ایران مخالفند؛ چون این پیشرفت جلوی منافع نامشروع آنها را برای همیشه در این كشور خواهد گرفت؛ لذا مخالفند. من در مشهد گفتم، حرف دل امریكاییها این است كه ما در این مملكت، یك روزی بر همه چیز این كشور مسلط بودیم، انقلاب شما مردم آمده، دست ما را كوتاه كرده؛ بگذارید دوباره مسلط شویم؛ این حرف دل امریكاییهاست. مربوط به :بیانات در دیدار بسیجیان - 1385/01/06 عنوان فیش : مسئله هستهای ایران کلیدواژه(ها) : مسئله هستهای ایران نوع(ها) : جستار متن فیش : حالا امروز مسئلهی فناوری هستهای مطرح است. این هم كه مطرح نباشد، یك موضوع دیگر مطرح خواهد شد؛ دشمن عادتش این است. هر چیزی كه برای یك ملتی مایهی پیشرفت است، برای قدرتهای بینالمللی، آن چیز یك خطر محسوب میشود؛ نباید ملتها پیشرفت كنند. مربوط به :بیانات در دیدار بسیجیان - 1385/01/06 عنوان فیش : اخلاق اجتماعی, اخلاق اسلامی, تربیت اخلاقی, خودسازی اخلاقی, جهاد اخلاقی, تزکیه نفس کلیدواژه(ها) : اخلاق اجتماعی, اخلاق اسلامی, تربیت اخلاقی, خودسازی اخلاقی, جهاد اخلاقی, تزکیه نفس نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : برای اینكه در جامعه اخلاق استقرار پیدا كند، دو چیز لازم داریم: یكی تمرین و مجاهدت خود ماست و یكی هم آموزشهای اخلاقی . مربوط به :بیانات در دیدار بسیجیان - 1385/01/06 عنوان فیش : مقاومت ملت ایران, جبهه مقاومت فلسطین, مقاومت ملت ایران, استقامت ملتها کلیدواژه(ها) : مقاومت ملت ایران, جبهه مقاومت فلسطین, مقاومت ملت ایران, استقامت ملتها نوع(ها) : جستار متن فیش : ملتها همیشه آمادهى مقاومتند؛ مهم رهبران آنهاست. شما ببینید این ملت فلسطین که امروز اینطور ایستاده است، همان ملت فلسطین پنجاه سال قبل است. آن روز ایستادگى نکرد، آن بلاها سرش آمد؛ امروز ایستادگى مىکند و دشمن را قدم به قدم مجبور به عقبنشینى مىکند. ملت ایران امروز همان ملت صد سال قبل است. صد سال قبل مسئولان این کشور و این ملت، در مقابل دشمنان، خودشان را دچار وادادگى کردند و ایستادگى نکردند؛ اجازه دادند دشمن بیاید و وارد این سرزمین شود؛ بر اقتصاد، سیاست، منابع و نفت این کشور تسلط پیدا کند؛ دشمن هم قدم به قدم جلو آمد. راه را قاجاریه باز کردند؛ اما دشمن پاداش آنها را اینطورى داد که پهلوى را سر کار آورد؛ نوکرِ قلدرِ گوش به فرمان. روزبهروز سلطهشان را بر این مملکت بیشتر کردند. در انقلاب، همان ملت بود که با رهبرى امام بزرگوار ما به خود آمد، بیدار شد، عقدههاى فرو خفته و دردهاى متراکم دورانهاى گذشته، او را وادار به حرکت کرد؛ کارى کرد که ملت را از ته درههاى فراموش شدگى و ذلت، به اوج عزت رساند. امروز ملت ایران، یکى از عزیزترین ملتهاى دنیاست؛ نه فقط در نظر مسلمانها، حتّى در نظر دشمنانش. استقامت، این است. این راه را بایستى ملت ایران با قدرت تمام ادامه دهد. مربوط به :بیانات در دیدار بسیجیان - 1385/01/06 عنوان فیش : شعار مرگ بر آمریکا کلیدواژه(ها) : شعار مرگ بر آمریکا نوع(ها) : جستار متن فیش : امروز دشمن ملت ایران در درجهی اول، امریکا و صهیونیستها هستند؛ البته انگلیس هم آتشبیار معرکه است. در مقابل منافع ملت ایران، آنها قرار دارند؛ اما اسمش را میگذارند اجماع جهانی؛ اجماع جهانیای وجود ندارد! اجماع جهانی، علیه استکبار امریکاست، علیه دخالتها و اشغال امریکاست، علیه جنگافروزیها و فتنهانگیزیهای امریکا در سرتاسر دنیاست؛ این اجماع جهانی است. «مرگ بر امریکا» این است که ملت ایران و شما جوانان در این راه، محکم بایستید و پیش بروید. خوشبختانه مسئولین کشور، همه با گام محکم به پیش میروند و در این راه استقامت میورزند. حالا امروز قضیهی فناوری هستهای مطرح است و تبلیغات دشمن و جنگ روانی شبکههای تبلیغاتی صهیونیستی در دنیا شایعه میپراکنند که: ایران دارد بمب اتم درست میکند، ایران حاضر نیست با کشورهای اروپایی و غیر اروپایی مذاکره کند؛ خوب، اینها حرفهایی است که میزنند، کاری است که میتوانند بکنند و میکنند، و دشمنیای است که میتوانند به خرج دهند و به خرج میدهند؛ اما حقیقت قضیه غیر از اینهاست؛ ما هم میدانیم، آنها هم میدانند. حقیقت قضیه این است که با پیشرفت ملت ایران مخالفند؛ چون این پیشرفت جلوی منافع نامشروع آنها را برای همیشه در این کشور خواهد گرفت؛ لذا مخالفند. من در مشهد گفتم، حرف دل امریکاییها این است که ما در این مملکت، یک روزی بر همه چیز این کشور مسلط بودیم، انقلاب شما مردم آمده، دست ما را کوتاه کرده؛ بگذارید دوباره مسلط شویم؛ این حرف دل امریکاییهاست. مربوط به :بیانات در دیدار بسیجیان - 1385/01/06 عنوان فیش : مذاکرات هستهای کلیدواژه(ها) : مذاکرات هستهای نوع(ها) : جستار متن فیش : امروز دشمن ملت ایران در درجهی اول، امریکا و صهیونیستها هستند؛ البته انگلیس هم آتشبیار معرکه است. در مقابل منافع ملت ایران، آنها قرار دارند؛ اما اسمش را میگذارند اجماع جهانی؛ اجماع جهانیای وجود ندارد! اجماع جهانی، علیه استکبار امریکاست، علیه دخالتها و اشغال امریکاست، علیه جنگافروزیها و فتنهانگیزیهای امریکا در سرتاسر دنیاست؛ این اجماع جهانی است. «مرگ بر امریکا» این است که ملت ایران و شما جوانان در این راه، محکم بایستید و پیش بروید. خوشبختانه مسئولین کشور، همه با گام محکم به پیش میروند و در این راه استقامت میورزند. حالا امروز قضیهی فناوری هستهای مطرح است و تبلیغات دشمن و جنگ روانی شبکههای تبلیغاتی صهیونیستی در دنیا شایعه میپراکنند که: ایران دارد بمب اتم درست میکند، ایران حاضر نیست با کشورهای اروپایی و غیر اروپایی مذاکره کند؛ خوب، اینها حرفهایی است که میزنند، کاری است که میتوانند بکنند و میکنند، و دشمنیای است که میتوانند به خرج دهند و به خرج میدهند؛ اما حقیقت قضیه غیر از اینهاست؛ ما هم میدانیم، آنها هم میدانند. حقیقت قضیه این است که با پیشرفت ملت ایران مخالفند؛ چون این پیشرفت جلوی منافع نامشروع آنها را برای همیشه در این کشور خواهد گرفت؛ لذا مخالفند. من در مشهد گفتم، حرف دل امریکاییها این است که ما در این مملکت، یک روزی بر همه چیز این کشور مسلط بودیم، انقلاب شما مردم آمده، دست ما را کوتاه کرده؛ بگذارید دوباره مسلط شویم؛ این حرف دل امریکاییهاست. مربوط به :بیانات در دیدار بسیجیان - 1385/01/06 عنوان فیش : بسیج مستضعفین کلیدواژه(ها) : بسیج مستضعفین نوع(ها) : جستار متن فیش : امروز ما احتیاج به استقامت داریم. ما هم از یک طرف، جاذبههای زندگی رنگارنگ، دلها و هوسهای ما را برمیانگیزد. ما در دوران انقلاب، چقدر آدمها دیدیم که دلها و اعتقادهای خوبی داشتند؛ اما در مقابل راحتطلبی، شهوات، قدرت و مقام، تعریف این و آن، و تهدید دشمن طاقت نیاوردند، به یک طرف لغزیدند و به معارضان و احیاناً معاندان راه خدا تبدیل شدند. بنابراین ایستادگی لازم است. در مقابل دشمن هم ایستادگی لازم است. دشمن تهدید میکند، وعید و وعده میدهد، دائم عظمت خود را به رخ جامعهی اسلامی و پیشرو میکشد، با زبان زور صحبت میکند و احیاناً زبان زور را با برخی شیرینیهای وعدههای فریبنده در هم میآمیزد تا اینکه دلها را گمراه کند. استقامت کردن در مقابل فریبها و تهدیدهای دشمن، هنر بزرگی است که اگر یک ملت این هنر را داشته باشد، آن وقت به قله میرسد؛ به جایی که دیگر دشمن فایدهای در تهدید نمیبیند و مجبور است با او بسازد یا در مقابل او تسلیم شود. ملت ما این بخش از قضیه را از اول انقلاب تا امروز، خوب عمل کردهاند و ایستادگی کردهاند. شما بسیجیها یکی از نمونههای برجستهی این استقامتید. یک وقتی در دوران دفاع مقدس، شرق و غربِ دنیا با هم علیه ملت ما همدست شدند؛ ملت ایستاد؛ امام مثل کوه استواری ایستاد و ملت هم به او لبیک گفتند. این استقامت، ما را در این جنگ طولانی و دشوار - هشت سال (!) - موفق کرد و پیروز شدیم، و دشمن خوار و خفیف شد. همهی آن نیروهای جهنمی که پشت سر رژیم بعثی بودند، مجبور شدند به قدرت و عظمت ملت ایران اعتراف کنند. بعدها هم به شکلهایی دیگر و امروز هم به شکل دیگر. مربوط به :بیانات در دیدار بسیجیان - 1385/01/06 عنوان فیش : عید نوروز کلیدواژه(ها) : عید نوروز نوع(ها) : جستار متن فیش : به همهی شما برادران و خواهران عزیز، به خصوص برادران و خواهرانی که از نقاط مختلف کشور در اینجا گرد آمدهاید، خوشآمد عرض میکنم و امیدوارم سال جدید برای یکایک شما و همهی جوانان عزیز کشورمان، سال موفقیت و شادابی و پیشرفت باشد. نامگذاری این سال به نام مبارک «پیامبر اعظم» یک پیام دارد؛ این پیام را باید با همهی وجود و با همهی دل دریافت کنیم و به اقتضای آن پیش برویم، و فقط این نیست که سال را متبرک کنیم به نام مبارک پیامبر. آن پیام، این است که جامعهی ما - از فرد و مجموعه - باید روزبهروز خود را به آنچه که پیامبر برای آن کمر همت بست و آن تلاش و مجاهدت را مبذول کرد، نزدیک کند. اهداف والای پیامبر اسلام را در «یک جمله» نمیتوان گنجانید؛ لیکن میتوان سرفصلهایی از آن را سرمشق کار خود در طول یک سال، یک دهه و یک عمر قرار داد. مربوط به :بیانات در دیدار بسیجیان - 1385/01/06 عنوان فیش : صبر کلیدواژه(ها) : صبر نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : در سورهی «هود» خدای متعال به پیغمبر میفرماید: «فاستقم کما امرت و من تاب معک و لا تطغوا». یک روایتی از پیغمبر هست که فرمود: «شیّبتنی سورة هود»؛ یعنی سورهی «هود» من را پیر کرد؛ از بس بار این سوره سنگین بود. کجای سورهی هود؟ نقل شده است که مراد، همین آیهی «فاستقم کما امرت» است. چرا پیغمبر را پیر کند؟ چون در این آیه میفرماید: همچنانی که به تو دستور دادیم، در این راه ایستادگی کن، استقامت کن و صبر نشان بده. خود این ایستادگی کار دشواری است. این «صراط» است؛ پل صراطی که مظهر آن را در روز قیامت برای ما تصویر کردهاند. باطن عمل و راه ما در اینجا، همان پل صراط است؛ ما الان داریم روی پل صراط حرکت میکنیم؛ باید دقت کنیم. اگر انسان بخواهد این دقت را در همهی رفتار خود به کار بگیرد، او را پیر میکند. لیکن از این مهمتر به گمان من، آن جملهی بعد است: «و من تاب معک». پیغمبر فقط مأمور نیست که خودش ایستادگی کند؛ باید خیل عظیم مؤمنان را هم در همین راه به ایستادگی وادار کند. انسانهایی که از یک طرف در معرض هجوم بلایا و مشکلات زندگی هستند - دشمنان، توطئهگران، بدخواهان و قدرتهای مسلط - و از طرف دیگر، مورد تهاجم هواهای نفسانی خودشان هستند - خواهشهای نفسانی و دل بیطاقت انسان که از زر و زیور دنیا مجذوب میشود و به سمت آنها کشیده میشود - از این صراط مستقیم، به چپ یا راست انحراف پیدا میکنند. محبت طلا و نقره، محبت پول، محبت شهوات جنسی، محبت مقام و اینها، چیزهایی است که هر کدام، یک کمندی بر گردن دل انسان میاندازند و آن را به سمت خودش میکشانند. مقاومت و ایستادگی در مقابل اینها که انسان پایش نلغزد: «و من تاب معک»؛ مؤمنین را در بین این دو جاذبهی قوی - جاذبهی فشار دشمن و جاذبهی فشار درونی دل هوسران - و این دو مغناطیس، در خط مستقیم نگه داشتن و هدایت کردن، به گمان زیاد، این، آن کاری است که پیغمبر را پیر کرد. مربوط به :بیانات در دیدار بسیجیان - 1385/01/06 عنوان فیش : بعثت پیامبر اسلام کلیدواژه(ها) : بعثت پیامبر اسلام نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : یک سرفصل از اهداف والای پیامبر عبارت است از تکمیل مکارم اخلاقی: «بعثت لاتمّم مکارم الاخلاق». جامعه بدون برخورداری افراد از خلقیات نیکو، نمیتواند به هدفهای والای بعثت پیامبر دست پیدا کند مربوط به :بیانات در دیدار بسیجیان - 1385/01/06 عنوان فیش : سیره پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) کلیدواژه(ها) : سیره پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : در سورهی «هود» خدای متعال به پیغمبر میفرماید: «فاستقم کما امرت و من تاب معک و لا تطغوا». یک روایتی از پیغمبر هست که فرمود: «شیّبتنی سورة هود»؛ یعنی سورهی «هود» من را پیر کرد؛ از بس بار این سوره سنگین بود. کجای سورهی هود؟ نقل شده است که مراد، همین آیهی «فاستقم کما امرت» است. چرا پیغمبر را پیر کند؟ چون در این آیه میفرماید: همچنانی که به تو دستور دادیم، در این راه ایستادگی کن، استقامت کن و صبر نشان بده. خود این ایستادگی کار دشواری است. این «صراط» است؛ پل صراطی که مظهر آن را در روز قیامت برای ما تصویر کردهاند. باطن عمل و راه ما در اینجا، همان پل صراط است؛ ما الان داریم روی پل صراط حرکت میکنیم؛ باید دقت کنیم. اگر انسان بخواهد این دقت را در همهی رفتار خود به کار بگیرد، او را پیر میکند. لیکن از این مهمتر به گمان من، آن جملهی بعد است: «و من تاب معک». پیغمبر فقط مأمور نیست که خودش ایستادگی کند؛ باید خیل عظیم مؤمنان را هم در همین راه به ایستادگی وادار کند. انسانهایی که از یک طرف در معرض هجوم بلایا و مشکلات زندگی هستند - دشمنان، توطئهگران، بدخواهان و قدرتهای مسلط - و از طرف دیگر، مورد تهاجم هواهای نفسانی خودشان هستند... از این صراط مستقیم، به چپ یا راست انحراف پیدا میکنند...، به گمان زیاد، این، آن کاری است که پیغمبر را پیر کرد... میدانید نبی اعظم اسلام مسلمانها را - چه در دوران مکه (سیزده سال) و چه در دوران تشکیل حکومت در مدینه - از چه گذرگاههای لغزنده و دشواری عبور داد و به آن قلهها رساند؟ یک چنین حرکت عظیمی، کار هیچ انسانی نبود. آن مردمی که هیچی نمیفهمیدند و از اخلاق انسانی هیچ بویی نبرده بودند. پیغمبر اینها را به انسانهایی تبدیل کرد که فرشتگان الهی در مقابل عظمت و نورانیت آنها احساس حقارت میکردند. استقامت، این است. مربوط به :بیانات در دیدار بسیجیان - 1385/01/06 عنوان فیش : سیره پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) کلیدواژه(ها) : سیره پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : یک قلم از تعلیمات پیامبر این است که « الّلهم ارزقنی حبّک و حبّ من یحبّک و حبّ کلّ عمل یوصلنی الی قربک»؛ محبت خدا، محبت محبوبان الهی و محبت کارهایی که محبوب الهی است؛ این عشقها را در دل خود برویانیم. مربوط به :بیانات در دیدار بسیجیان - 1385/01/06 عنوان فیش : سیره سیاسی پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) کلیدواژه(ها) : سیره سیاسی پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : در سورهی «هود» خدای متعال به پیغمبر میفرماید: «فاستقم کما امرت و من تاب معک و لا تطغوا». یک روایتی از پیغمبر هست که فرمود: «شیّبتنی سورة هود»؛ یعنی سورهی «هود» من را پیر کرد؛ از بس بار این سوره سنگین بود. کجای سورهی هود؟ نقل شده است که مراد، همین آیهی «فاستقم کما امرت» است. چرا پیغمبر را پیر کند؟ چون در این آیه میفرماید: همچنانی که به تو دستور دادیم، در این راه ایستادگی کن، استقامت کن و صبر نشان بده. خود این ایستادگی کار دشواری است. این «صراط» است؛ پل صراطی که مظهر آن را در روز قیامت برای ما تصویر کردهاند. باطن عمل و راه ما در اینجا، همان پل صراط است؛ ما الان داریم روی پل صراط حرکت میکنیم؛ باید دقت کنیم. اگر انسان بخواهد این دقت را در همهی رفتار خود به کار بگیرد، او را پیر میکند. لیکن از این مهمتر به گمان من، آن جملهی بعد است: «و من تاب معک». پیغمبر فقط مأمور نیست که خودش ایستادگی کند؛ باید خیل عظیم مؤمنان را هم در همین راه به ایستادگی وادار کند. انسانهایی که از یک طرف در معرض هجوم بلایا و مشکلات زندگی هستند - دشمنان، توطئهگران، بدخواهان و قدرتهای مسلط - و از طرف دیگر، مورد تهاجم هواهای نفسانی خودشان هستند... از این صراط مستقیم، به چپ یا راست انحراف پیدا میکنند...، به گمان زیاد، این، آن کاری است که پیغمبر را پیر کرد. میدانید نبی اعظم اسلام مسلمانها را - چه در دوران مکه (سیزده سال) و چه در دوران تشکیل حکومت در مدینه - از چه گذرگاههای لغزنده و دشواری عبور داد و به آن قلهها رساند؟ یک چنین حرکت عظیمی، کار هیچ انسانی نبود. آن مردمی که هیچی نمیفهمیدند و از اخلاق انسانی هیچ بویی نبرده بودند. پیغمبر اینها را به انسانهایی تبدیل کرد که فرشتگان الهی در مقابل عظمت و نورانیت آنها احساس حقارت میکردند. استقامت، این است. مربوط به :بیانات در دیدار بسیجیان - 1385/01/06 عنوان فیش : آموزش و پرورش کلیدواژه(ها) : آموزش و پرورش نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : برای اینکه در جامعه اخلاق استقرار پیدا کند، دو چیز لازم داریم: یکی تمرین و مجاهدت خود ماست و یکی هم آموزشهای اخلاقی که به وسیلهی آموزش و پرورش، مراکز تربیتی و مراکز آموزشی و علمی باید در همهی سطوح به انسانها تعلیم داده شود؛ اینها موظفند. مربوط به :بیانات در دیدار بسیجیان - 1385/01/06 عنوان فیش : تبلیغات دشمن کلیدواژه(ها) : تبلیغات دشمن نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : تبلیغات دشمن و جنگ روانی شبکههای تبلیغاتی صهیونیستی در دنیا شایعه میپراکنند که: ایران دارد بمب اتم درست میکند، ایران حاضر نیست با کشورهای اروپایی و غیر اروپایی مذاکره کند؛ خوب، اینها حرفهایی است که میزنند، کاری است که میتوانند بکنند و میکنند، و دشمنیای است که میتوانند به خرج دهند و به خرج میدهند؛ اما حقیقت قضیه غیر از اینهاست؛ ما هم میدانیم، آنها هم میدانند. |