[ بازگشت ] | [ چـاپ ]

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : اپوزیسیون
کلیدواژه(ها) : اپوزیسیون
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
در تجربه‌ی غربی، عدالت اجتماعی و حتی دمکراسی واقعی نیست. شما ببینید امروز در کشورهای پیشرفته‌ی غربی - به قول خودشان - اپوزیسیون به معنای واقعی کلمه وجود ندارد؛ اختلاف بر سر این است که به عراق حمله کنیم یا نکنیم؛ حزب کارگر در انگلیس معتقد به حمله است، حزب محافظه‌کار معتقد است که نه، حمله نکنیم. در فرانسه، فلان آقا معتقد است که با اسرائیل این‌طوری برخورد کنیم؛ دیگری معتقد است که نخیر، آن‌طوری برخورد کنیم. در اتریش و جاهای دیگر هم همین‌طور است. دعوا بر سر این نیست که اصول پذیرفته شده‌ی آن کشورها مورد خدشه قرار بگیرد و خدشه‌کننده اجازه داشته باشد در صحنه‌ی انتخابات یا تبلیغات وارد شود یا به او اعتنایی بشود؛ این‌طوری نیست. در دوره‌ی قبل ریاست‌جمهوری امریکا شخصی که جزو دو حزب معروف امریکا نبود، آمد وارد صحنه شد؛ ثروت زیادی هم داشت و پول زیادی هم خرج کرد؛ اما مطلقا نگذاشتند به مراحل مقدماتی و ابتدایی انتخاب هم برسد؛ با شیوه‌های گوناگون و روش‌های خاص، او را از صحنه خارج کردند.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : اصلاح‌طلبی
کلیدواژه(ها) : اصلاح‌طلبی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
دو جناح برای این کشور مثل دو بالند، که کشور با این دو بال می‌تواند پرواز کند. اما اگر یکدست کردنی که آنها دستگاه را متهم می‌کنند، معنایش حاکمیت یکپارچه و اجازه ندادن به شکاف در حاکمیت و در اصول است، این لازم است. در هیچ جای دنیا به کسانی که به قانون اساسی و اصول آن کشور معتقد نیستند، اجازه نمی‌دهند در بخش‌های حاکمیت وارد شوند. در کجای دنیا چنین اجازه‌یی داده می‌شود؟ آیا در امریکا و انگلیس و جاهای دیگر به کسی که با اصول و ارزش‌های امریکایی مخالف است، اجازه می‌دهند در رأس حکومت بیاید؟ شما می‌بینید در مبارزات انتخاباتی‌شان اختلاف بین دو حزب و دو جناح بر سر چیزهای بسیار جزئی‌تر از این حرف‌هاست؛ بزرگترین‌اش این است که به عراق حمله کنیم یا نکنیم - یک جناح می‌گوید حمله کنیم، یک جناح می‌گوید حمله نکنیم - والّا اختلاف سر مسائلی از این قبیل است که مالیات فلان جنس را افزایش دهیم یا نه؛ راجع به مسائل زیست محیطی چنین بکنیم یا نه. مگر در دنیای دمکراسی اجازه می‌دهند که کسانی که با اصول و مبانی یک نظام مخالفند، بیایند داخل حاکمیت آن نظام شوند؟ هیچ جای دنیا چنین اجازه‌یی نمی‌دهند. البته معلوم است که ما هم اجازه نمی‌دهیم. کسانی که قانون اساسی را قبول ندارند، کسانی‌که اصل نظام جمهوری اسلامی را قبول ندارند، اینها بیایند در رأس نظام جمهوری اسلامی قرار بگیرند؟! اسم این اصلاح‌طلبی است؟

بنده دعوای اصلاح‌طلب و اصولگرا را هم قبول ندارم؛ من این تقسیم‌بندی را غلط می‌دانم. نقطه‌ی مقابل اصولگرا، اصلاح‌طلب نیست؛ نقطه مقابل اصلاح‌طلب، اصولگرا نیست. نقطه‌ی مقابل اصولگرا، آدم بی‌اصول و لاابالی است؛ آدمی که به هیچ اصلی معتقد نیست؛ آدم هرهری مذهب است. یک روز منافع او یا فضای عمومی ایجاب می‌کند که بشدت ضد سرمایه‌گذاری و سرمایه‌داری حرکت کند، یک روز هم منافع‌اش یا فضا ایجاب می‌کند که طرفدار سرسخت سرمایه‌داری شود؛ حتی به شکل وابسته و نابابش! نقطه‌ی مقابل اصلاح‌طلبی، افساد است. بنده معتقد به اصولگرای اصلاح‌طلبم؛ اصول متین و متقنی که از مبانی معرفتی اسلام برخاسته، با اصلاح روش‌ها به صورت روزبه‌روز و نوبه‌نو.

ما باید روش‌ها را اصلاح کنیم. در روش‌ها اشتباه و نقص وجود دارد. گاهی به مرحله‌یی می‌رسیم که امروز دیگر جواب نمی‌دهد؛ باید مرحله‌ی دیگری را شروع کنیم. حفظ اصول و اصلاح روش‌ها، معنای اصلاح‌طلبی است.

البته از نظر امریکایی‌ها اصلاح یعنی ضدیت با نظام جمهوری اسلامی. رضاخان آمد اصلاحات راه انداخت؛ محمدرضا هم آمد اصلاحات راه انداخت؛ این همان چیزی است که بنده گفتم اصلاحات امریکایی. این اصلاحات به درد خودشان می‌خورد. ملت ایران اصلاح را براساس اصول خود انجام می‌دهد.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : استعمار فرانو
کلیدواژه(ها) : استعمار فرانو
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
یک نمونه‏ی دیگر از ناکامی‏های تجربه‏ی غربی در اداره‏ی بشر و تأمین خوشبختی انسان، مسأله‏ی استعمار است. شما ببینید پدیده‏ی استعمار چه بر سر دنیا آورد. اگر شما به آفریقا مسافرت کنید، یک نمونه‏ی بارز پدیده‏ی استعمار را در آن‏جا می‏بینید. آفریقا قاره‏یی است که هم استعداد انسانی در آن‏جا هست، هم استعداد عجیب طبیعی. اروپایی‏ها به آن‏جا رفتند و با کشتار و قتل و غارت، از بی‏خبری مردم استفاده کردند و حتّی مجسمه‏های خودشان را به عنوان آزادکننده‏ی این کشورها در آن‏جاها نصب کردند؛ یک نمونه‏اش کشور زیمبابوه بود. من وقتی به آن‏جا رفتم، دیدم مجسمه‏یی را در وسط جنگلی - که از تماشاگاه‏های معروف زیمبابوه است - نصب کرده‏اند. گفتم این کیست؟ گفتند مجسمه‏ی سردار انگلیسی است که اول‏بار زیمبابوه را فتح کرد و به انگلیسی‏ها داد! اسم او «رودِز» یا «رودْز» بود، که کشور زیمبابوه سالهای متمادی به نام او «رودزیا» نامیده می‏شد! شماها یادتان نیست؛ قبل از انقلاب، زمان جوانی ما، اسم کشور زیمبابوه به رودزیا تغییر داده شد. آمدند کشور را گرفتند، روی منابع دست گذاشتند، انسانها را تحقیر کردند، برده گرفتند و ده‏ها بلا بر سر مردم آوردند؛ آخر هم اسم خودشان را روی آن کشور گذاشتند؛ یعنی این کشور متعلق به ماست! هند یک نمونه‏ی دیگر آن است. اگر کتاب «نهضت آزادی هند» را - که حدود سی‏وپنج سال پیش بنده آن را ترجمه کردم - ببینید، نشان می‏دهد که در شبه‏قاره‏ی هند چه شده است. بنابراین مسأله‏ی استعمار، یک نمونه از تجربه‏ی غربی است.


یک نمونه‏ی دیگر، فاشیسم است. ممکن است کوره‏های آدم‏سوزی‏یی که یهودی‏ها ادعا می‏کنند، دروغ باشد؛ اما جنایات هیتلر دروغ نیست. فاشیسم یک نمونه از تجربه‏ی غربی است. کمونیسم و اردوگاه‏های کار اجباری و به سیبری فرستادن و بقیه‏ی چیزها از همین قبیل است. لیبرالیسم را هم امروز شما دارید مشاهده می‏کنید؛ زندان ابوغریب و زندان گوانتانامو و زندان‏های دیگر. من در گزارشی خواندم که امریکایی‏ها ده‏ها زندان شبیه ابوغریب و گوانتانامو در سرتاسر دنیا دارند؛ اما هیچ‏کس از آنها خبر ندارد و اجازه‏ی افشاء نمی‏دهند. در افغانستان امریکایی‏ها زندان دارند و خدا می‏داند در بسیاری جاهای دیگر هم دارند. در گزارش‏های موثق این را خوانده‏ایم، امریکایی‏ها هم این را انکار نکرده‏اند. استعمار نوینی که ده‏ها سال بر کشورها حاکم بود، و استعمار فرانوینی که امروز حاکم است، و طرح‏های بلندپروازانه و جاه‏طلبانه و ظالمانه‏یی که نسبت به کشورها دارند، نمونه‏هایی از این جنایت‏هاست.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : رانت‌خواری
کلیدواژه(ها) : رانت‌خواری
نوع(ها) : جستار, فیش موضوعی

متن فیش :
آرمان‌گراییِ جوان ایرانیِ ما عبارت است از ترسیم آینده‌یی با این خصوصیات. ما نظام و کشوری می‌خواهیم که پیشرفته باشد و مردم آن دانشمند و بیدار و زنده باشند؛ غفلت‌زده و خواب‌آلوده نباشند؛ کشور برخوردار از عدالت باشد؛ مبرای از فساد باشد؛ طبقه‌ی اشراف بر آن حاکمیت نداشته باشد - چه اشراف سنتی، چه طبقه‌ی جدیدی که ممکن است اسمشان اشراف نباشد، اما در واقع اشراف باشند و به قول آقایان از رانت‌های گوناگون اقتصادی استفاده کنند - برخوردار از قدرت و استحکام سیاسی باشد؛ و همه‌ی اینها الهام گرفته‌ی از معارف دین و اسلام عزیز باشد. اسلام این ظرفیت را دارد که اینها را به ما تعلیم دهد.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : عدالت اجتماعی
کلیدواژه(ها) : عدالت اجتماعی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
جمهوری اسلامی - یعنی نظام مردمی، نظام مستقل، نظام مبتنی بر ارزش‌های اصیل، نظام مبتنی بر آزادی فکر و عدالت اجتماعی - یک هدیه‌ی الهی به ملت ایران است. خدای متعال این هدیه را مفت و مجانی به ملت ایران نداده است. نسل‌هایی تلاش کردند، نسل قبل از شما مجاهدت سخت و دشواری را متحمل شدند؛ خدای متعال هم وعده کرده است که برای مجاهدت پاداش قائل است. پاداش نه فقط پاداش اخروی است، بلکه در همین نشئه‌ی زندگی هم پاداش داده می‌شود؛ «کلا نمد هؤلاء و هؤلاء من عطاء ربک»؛ هرکس تلاش کند، به نتیجه‌ی آن تلاش خواهد رسید. ملت ایران تلاش کردند؛ خدای متعال هم این هدیه را به آنها داد؛ یعنی یک نظام مردمی که پایه‌های آن بر ضدیت با فساد و انحراف و کجروی و وابستگی نهاده شده است. این هدیه را باید نگه داشت. این‌طور نیست که اگر خدا به قومی نعمت داد، آن قوم خاطرجمع باشند که این نعمت برای آنها خواهد ماند.


مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : عدالت اجتماعی
کلیدواژه(ها) : عدالت اجتماعی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
جوان در ایران اسلامی کنونی ما - شاید در جاهای دیگر هم همین‌طور باشد؛ من نمی‌توانم از لحاظ علمی اظهارنظری بکنم؛ اما آن چیزی که به تجربه و شناخت از نزدیک به آن رسیده‌ام، در مورد جوان ایرانی کنونی ماست - آرزوهایش خلاصه نمی‌شود در پیدا کردن خانه و همسر و شغل؛ این، همه‌ی آرزوهای یک جوان نیست. البته اینها نیازهای یک جوان است و دوست دارد تأمین شود؛ اما فراتر از این، آرزوهای بزرگتری هم به‌طور طبیعی در جوان ما وجود دارد؛ بخشی مربوط به طبیعت جوانی است - که آرمانگرایی در آن وجود دارد - بخشی مربوط به آرزوهایی است که نظام جمهوری اسلامی برای ملت و آینده‌ی ما ترسیم کرده؛ برخی شاید بر اثر پیشرفت‌هایی است که تاکنون با تجربه به دست آمده؛ برخی هم بر اثر ناکامی‌هایی است که وجود دارد. جوان ما وقتی تبعیض را در جامعه می‌بیند، آرزوی عدالت اجتماعی در دل او شعله می‌کشد. جوان ما وقتی فساد را در بخشی از دستگاه‌های مجموعه‌ی نظام مشاهده می‌کند، میل به مبارزه‌ی با فساد و آرمان ریشه‌کنی فساد در درون او شکل می‌گیرد و او را به حرکت وادار می‌کند. به این دلایل، کمال‌جویی و آرمان‌خواهی در جوانان ایران اسلامی ما وجود دارد.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : عدالت اجتماعی
کلیدواژه(ها) : عدالت اجتماعی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
در تجربه‌ی غربی، عدالت اجتماعی و حتی دمکراسی واقعی نیست.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : عدالت اجتماعی
کلیدواژه(ها) : عدالت اجتماعی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
خدا را شکر می‌کنیم که مسؤولان نظام جمهوری اسلامی از آرمان‌های اسلامی و آنچه به عنوان اهداف والا برای این انقلاب و این مردم تعریف شده است، تخلف نکرده‌اند. این اهداف را همه پذیرفته‌اند و شرط خدمت به این مردم و شرط احراز مسؤولیت‌های اساسی برای این مردم همین است که هر مسؤولی به این اهداف والا و آرمان‌های الهی و اسلامی از بن دندان و از عمق جان معتقد باشد و در راه آن تلاش و مجاهدت کند. جاذبه‌ی نظام اسلامی برای ملتهای مسلمان در سراسر دنیا در همین نکته‌ی اساسی نهفته بود که اسلام را تضمین‌کننده‌ی سعادت جوامع اسلامی دانست. ملتهای مسلمان تا قبل از آن‌که انقلاب اسلامی به صحنه بیاید، می‌پنداشتند نام عدالت در اردوگاه چپ و سوسیالیستی است، و رفاه و پیشرفت مادی در اردوگاه راست - یعنی نظام سرمایه‌داری - قرار دارد. اسلام به صحنه آمد؛ وعده‌ی زندگی همراه با رفاه مادی و عدالت اجتماعی را به مردم داد و آنها مجذوب این شعار و این حرکت عظیم شدند؛ لذا در تمام دنیای اسلام، نام انقلاب اسلامی و نام امام این انقلاب برای مردم به صورت یک خورشید درخشان و یک نقطه‌ی پرجاذبه درآمد.
همه‌ی ما پیشرفت‌های این کشور را در زمینه‌ی علم، فناوری، تحقیقات و توسعه‌ی اقتصادی می‌دانیم و می‌بینیم. این پیشرفت‌ها برای این ملت طبیعی است. اگر این ملت پیشرفت نکند، غیر طبیعی است. آنچه باید روی آن تکیه و برای آن تلاش کرد، این است که این حرکت‌ها و این پیشرفت‌ها در سایه‌ی عدالت اجتماعی انجام بگیرد تا جوانان و همه‌ی مردم بخش‌های گوناگون ایران بتوانند از امکانات این کشور استفاده کنند.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : مردمسالاری دینی
کلیدواژه(ها) : مردمسالاری دینی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
اگر کسی سر کار بیاید که مطیع و تسلیم آنها باشد - که البته ما چنین کسی را نداریم که سر کار بیاید و مطیع آنها باشد - البته آنها خوشحال خواهند شد و حرفی هم ندارند؛ اما اگر کسی آمد که احساس کردند به انقلاب و اسلام و منافع ملی پایبند است و به مبارزه‌ی با دشمنان بین‌المللی و تسلیم نشوی در مقابل زورگویی‌های آنها معتقد است، خواهند گفت مردم‌سالاری وجود ندارد؛ اگر شخص متدین باشد، بیشتر هم خواهند گفت. آنها معتقدند که مردم‌سالاری، مردم‌سالاری سکولاریزه شده است؛ باید حتما از دین جدا شود تا اسمش را مردم‌سالاری بگذارند.


مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : عدالت و پیشرفت
کلیدواژه(ها) : عدالت و پیشرفت
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
من از این‌جا شروع کنم که جوان در ایران اسلامی کنونی ما - شاید در جاهای دیگر هم همین‌طور باشد؛ من نمی‌توانم از لحاظ علمی اظهارنظری بکنم؛ اما آن چیزی که به تجربه و شناخت از نزدیک به آن رسیده‌ام، در مورد جوان ایرانی کنونی ماست - آرزوهایش خلاصه نمی‌شود در پیدا کردن خانه و همسر و شغل؛ این، همه‌ی آرزوهای یک جوان نیست. البته اینها نیازهای یک جوان است و دوست دارد تأمین شود؛ اما فراتر از این، آرزوهای بزرگتری هم به‌طور طبیعی در جوان ما وجود دارد؛ بخشی مربوط به طبیعت جوانی است - که آرمانگرایی در آن وجود دارد - بخشی مربوط به آرزوهایی است که نظام جمهوری اسلامی برای ملت و آینده‌ی ما ترسیم کرده؛ برخی شاید بر اثر پیشرفت‌هایی است که تاکنون با تجربه به دست آمده؛ برخی هم بر اثر ناکامی‌هایی است که وجود دارد. جوان ما وقتی تبعیض را در جامعه می‌بیند، آرزوی عدالت اجتماعی در دل او شعله می‌کشد. جوان ما وقتی فساد را در بخشی از دستگاه‌های مجموعه‌ی نظام مشاهده می‌کند، میل به مبارزه‌ی با فساد و آرمان ریشه‌کنی فساد در درون او شکل می‌گیرد و او را به حرکت وادار می‌کند. به این دلایل، کمال‌جویی و آرمان‌خواهی در جوانان ایران اسلامی ما وجود دارد.جوان چه می‌خواهد؟ جوان ما مایل است در کشوری که خانه‌ی اوست، فقر و عقب‌افتادگی و بدبختی نباشد؛ امنیت و عزت و افتخار وجود داشته باشد؛ صفا و محبت و روشن‌بینی بر فضای زندگی حاکم باشد؛ میدان کار و تلاش و پیشرفت در برابر او باز باشد؛ احساس پوچی نکند؛ هدف روحی و معنوی و والایی که در دل هر انسانی هست، بتواند آن را اشباع کند. این یک ترسیم کلی از آرمان‌هایی است که قاعدتا یک جوان ایرانی دارد.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : عدالت و پیشرفت
کلیدواژه(ها) : عدالت و پیشرفت
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
در تجربه‌ی غربی، عدالت اجتماعی و حتی دمکراسی واقعی نیست. شما ببینید امروز در کشورهای پیشرفته‌ی غربی - به قول خودشان - اپوزیسیون به معنای واقعی کلمه وجود ندارد؛ اختلاف بر سر این است که به عراق حمله کنیم یا نکنیم؛ حزب کارگر در انگلیس معتقد به حمله است، حزب محافظه‌کار معتقد است که نه، حمله نکنیم. در فرانسه، فلان آقا معتقد است که با اسرائیل این‌طوری برخورد کنیم؛ دیگری معتقد است که نخیر، آن‌طوری برخورد کنیم. در اتریش و جاهای دیگر هم همین‌طور است. دعوا بر سر این نیست که اصول پذیرفته شده‌ی آن کشورها مورد خدشه قرار بگیرد و خدشه‌کننده اجازه داشته باشد در صحنه‌ی انتخابات یا تبلیغات وارد شود یا به او اعتنایی بشود؛ این‌طوری نیست. در دوره‌ی قبل ریاست‌جمهوری امریکا شخصی که جزو دو حزب معروف امریکا نبود، آمد وارد صحنه شد؛ ثروت زیادی هم داشت و پول زیادی هم خرج کرد؛ اما مطلقا نگذاشتند به مراحل مقدماتی و ابتدایی انتخاب هم برسد؛ با شیوه‌های گوناگون و روش‌های خاص، او را از صحنه خارج کردند.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : عدالت و پیشرفت
کلیدواژه(ها) : عدالت و پیشرفت
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
یک‌روز در آغاز گشایش دروازه‌ی زندگی غربی به روی ایران - که پیشرفت بود، علم بود، ماشین بود و ایرانی‌ها هیچ چیز نداشتند - سیاستمداران و متفکران و نخبگان آن روز ما به جای این‌که وقتی آن پیشرفت‌ها را دیدند، به فکر جوشش از درون باشند - کاری که امیرکبیر در زمان ناصرالدین شاه کرد و می‌خواست بکند - شصت سال، هفتاد سال بعد از زمان امیرکبیر، آقایی در دوره‌ی مشروطه پیدا شد که گفت راه نجات کشور ایران این است که جسما، روحا، ظاهرا و باطنا فرنگی شود! به جای این‌که برای جبران عقب‌افتادگی‌ها به درون مراجعه کنند و گوهر خویش را جستجو کنند، به جای این‌که خویش را در خویش پیدا کنند، رفتند سراغ این‌که خود را در راه طی شده‌ی اروپا پیدا کنند! آنها این اشتباه را کردند. بعد هم رژیم پهلوی به‌وسیله‌ی خود انگلیسی‌ها روی کار آمد و پس از آن، امریکایی‌ها جای انگلیسی‌ها را گرفتند. بهترین انتخاب برای امریکا و انگلیس، رضاخان و محمدرضا بودند؛ چون همان نقشه‌ها، همان فرهنگ، همان وابستگی، همان عقب‌افتادگی و همان سرپوش گذاشتن بر روی استعدادهای درونی که غرب مایل بود، در کشور به دست کسانی اجرا می‌شد که بظاهر ایرانی بودند. امروز خطاست که جوان ما بخواهد آن راه را طی کند. آن راه، راه خطایی است.


مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : عدالت و پیشرفت
کلیدواژه(ها) : عدالت و پیشرفت
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
چرا ما راه دیگران را برویم؟ چرا از خودمان غافل شویم؟ ما می‌توانیم؛ ما پیشرفت کرده‌ایم؛ یک نمونه‌اش جامعه‌ی دانشگاهی ماست. قبل از انقلاب، مرد خیری به نام مرحوم افضلی‌پور - که من از ایشان تجلیل می‌کنم؛ شنیده‌ام همسر ایشان حیات دارند، که از همین‌جا به همسر ایشان که به مرحوم افضلی‌پور کمک کرده‌اند، سلام می‌کنم - با پول خودش و به قدر توانش، مرکز تحصیلات دانشگاهی کوچکی درست کرد. یک روز در این استان کمتر از سه هزار دانشجو تحصیل می‌کردند؛ اما امروز کرمان نزدیک به هفتادهزار نفر دانشجو دارد. جمعیت کشور دو برابر شده؛ خیلی خوب، سه هزار نفر یا شش هزار نفر دانشجو باید داشته باشد؛ اما امروز ما در این استان هفتاد هزار نفر دانشجو داریم. این، توسعه و پیشرفت است.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : عدالت و پیشرفت
کلیدواژه(ها) : عدالت و پیشرفت
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
آرمان‌گرایی جوان ایرانی ما عبارت است از ترسیم آینده‌یی با این خصوصیات. ما نظام و کشوری می‌خواهیم که پیشرفته باشد و مردم آن دانشمند و بیدار و زنده باشند؛ غفلت‌زده و خواب‌آلوده نباشند؛ کشور برخوردار از عدالت باشد؛ مبرای از فساد باشد؛ طبقه‌ی اشراف بر آن حاکمیت نداشته باشد - چه اشراف سنتی، چه طبقه‌ی جدیدی که ممکن است اسمشان اشراف نباشد، اما در واقع اشراف باشند و به قول آقایان از رانت‌های گوناگون اقتصادی استفاده کنند - برخوردار از قدرت و استحکام سیاسی باشد؛ و همه‌ی اینها الهام گرفته‌ی از معارف دین و اسلام عزیز باشد. اسلام این ظرفیت را دارد که اینها را به ما تعلیم دهد.ما این تجربه را شروع کرده‌ایم. پیشرفت‌های زیادی هم در زمینه‌های مختلف داشته‌ایم که گوشه‌ی کوچکی از آنها را عرض کردم. البته نواقصی هم داشته‌ایم. بدیهی است که ساختن چنین دنیایی، تلاش مستمر لازم دارد. ما با چالش‌های جهانی مواجه‌ایم و دشمن جهانی داریم. نمی‌خواهند بگذارند زیر پرچم دین و معنویت و اسلام، جامعه‌یی با این خصوصیات به‌وجود بیاید. این جامعه، اهداف استکباری را هدف قرار می‌دهد و می‌کوبد؛ لذا مخالفت وجود دارد. ما با مسائل گوناگونی در عرصه‌ی کشور مواجه هستیم؛ چه مسائل خارجی، چه مسائل داخلی. من همیشه به بعضی از دوستان که می‌آیند سؤالی می‌کنند و چیزی می‌گویند، می‌گویم میدان مبارزه است. ما یک روز با رژیم طاغوت مبارزه می‌کردیم و طرف مقابل ما پلیس شاه بود؛ امروز با نظام قدرت‌طلب خونریز جهانی داریم مبارزه می‌کنیم. مبارزه مشکلاتی دارد؛ این مشکلات را باید تحمل کنیم و به جان بخریم. بنده خودم برای تحمل مشکلات آماده هستم؛ در هر مسؤولیتی که باشم. ملت ما هم نشان داده‌اند که آماده‌اند؛ همان‌طور که یکی از برادران عزیز ما الان گفت. ملت ما امتحان خوبی داده‌اند. مبارزه، سختی دارد؛ عقب‌نشینی و پیشرفت دارد؛ اما همه چیز باید با حساب و کتاب باشد. در جنگ، عقب‌نشینی هم گاهی تاکتیک است. عقب‌نشینی غیر از فرار است؛ نباید فرار کرد؛ نباید منهزم شد. عقب‌نشینی تاکتیکی یکی از فنون جنگ است؛ مثل پیشروی تاکتیکی است. فرار یعنی عقب‌نشینی بی‌نقشه؛ کمااین‌که پیشروی بی‌نقشه هم منجر به شکست خواهد شد. همه‌چیز باید با میزان و با حساب باشد؛ منتها در جهت حرکت به جلو.بنده نهضت عدالت‌خواهی را مطرح کردم؛ فضایی در کشور به‌وجود آمد و جوان‌های ما به این مسأله علاقه‌مند شدند. این معنایش این نیست که ما از اول انقلاب نهضت عدالت‌خواهی نداشتیم - چرا، انقلاب بر پایه‌ی عدالت است - اما این تجدید مطلعی شد و روح تازه‌یی در جوان‌ها به‌وجود آورد و همت آنها را برانگیخت. همچنین آزادفکری و تولید علم و امثال اینها آرمان جوان است و برای این‌که به این آرمان برسد، به علم و فعالیت سیاسی منظم و صحیح و کسب تجربه و دانایی احتیاج دارد. جوان باید در خود دانایی را به‌وجود بیاورد. دانایی،فقط علم آموختن نیست؛ دانایی به اندیشمندی هم ارتباط پیدا می‌کند.


مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : آرمانخواهی
کلیدواژه(ها) : آرمانخواهی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
مسأله‌ی اول، شکل دادن به یک آرمان سیاسی است که بتواند به فعالیت‌ها و تلاش‌های جوان جهت بدهد؛ چون بدون آرمان، نه می‌شود درست زندگی کرد و نه تلاش انسان، منضبط خواهد بود. باید آرمان و خط روشن و افق واضحی در مقابل وجود داشته باشد که به انسان جهت بدهد. این آرمان چیست؟
جوان در ایران اسلامیِ کنونی ما - شاید در جاهای دیگر هم همین‌طور باشد؛ من نمی‌توانم از لحاظ علمی اظهارنظری بکنم؛ اما آن چیزی که به تجربه و شناخت از نزدیک به آن رسیده‌ام، در مورد جوان ایرانیِ کنونی ماست - آرزوهایش خلاصه نمی‌شود در پیدا کردن خانه و همسر و شغل؛ این، همه‌ی آرزوهای یک جوان نیست. البته اینها نیازهای یک جوان است و دوست دارد تأمین شود؛ اما فراتر از این، آرزوهای بزرگتری هم به‌طور طبیعی در جوان ما وجود دارد؛ بخشی مربوط به طبیعت جوانی است - که آرمانگرایی در آن وجود دارد - بخشی مربوط به آرزوهایی است که نظام جمهوری اسلامی برای ملت و آینده‌ی ما ترسیم کرده؛ برخی شاید بر اثر پیشرفت‌هایی است که تاکنون با تجربه به دست آمده؛ برخی هم بر اثر ناکامی‌هایی است که وجود دارد. جوان ما وقتی تبعیض را در جامعه می‌بیند، آرزوی عدالت اجتماعی در دل او شعله می‌کشد. جوان ما وقتی فساد را در بخشی از دستگاه‌های مجموعه‌ی نظام مشاهده می‌کند، میل به مبارزه‌ی با فساد و آرمانِ ریشه‌کنی فساد در درون او شکل می‌گیرد و او را به حرکت وادار می‌کند. به این دلایل، کمال‌جویی و آرمان‌خواهی در جوانان ایران اسلامی ما وجود دارد.

جوان چه می‌خواهد؟ جوان ما مایل است در کشوری که خانه‌ی اوست، فقر و عقب‌افتادگی و بدبختی نباشد؛ امنیت و عزت و افتخار وجود داشته باشد؛ صفا و محبت و روشن‌بینی بر فضای زندگی حاکم باشد؛ میدان کار و تلاش و پیشرفت در برابر او باز باشد؛ احساس پوچی نکند؛ هدف روحی و معنوی و والایی که در دل هر انسانی هست، بتواند آن را اشباع کند. این یک ترسیم کلی از آرمان‌هایی است که قاعدتاً یک جوان ایرانی دارد.

به واقعیت که نگاه می‌کنیم، با جوانها که برخورد می‌کنیم، گزارش‌ها را که مشاهده می‌کنیم، می‌بینیم با وجودی که آرمان‌گرایی در جوانهای ما موج می‌زند و بدون تردید وجود دارد، اما درعین‌حال مجموعه‌ی جوان کشور ما - که مجموعه‌ی بزرگی هم هست - همه در برابر احساس آرمان‌گرایی یک‌طور نیستند و یک‌طور فکر نمی‌کنند: بعضی دچار غفلتند، دچار روزمرگی‌اند، سرشان گرم مسائل روزمره است و یادشان نمی‌آید که آرمانی هم وجود دارد - از این قبیل جوانها شما دیده‌اید؛ بنده هم با این‌که پیرم، این‌گونه جوانها را سراغ دارم و می‌شناسم و دیده‌ام؛ نه فقط از صفحه‌ی تلویزیون، بلکه در واقعیت هم مشاهده کرده‌ام - یک دسته هم کسانی هستند که دغدغه دارند، اما مأیوس و غمگین و افسرده‌اند؛ نگاهشان بدبینانه است؛ می‌گویند نمی‌شود کاری کرد؛ لذا از خیر حیات طیبه می‌گذرند؛ اینها هم با این‌که دغدغه دارند و غافل نیستند، در نهایت به دام غفلت و روزمرگی می‌افتند. از این قبیل هم شما دیده‌اید، بنده هم دیده‌ام. در جلسات جوانها و دانشجوها - که شما می‌دانید بنده از این جلسات دارم و کم هم نیست - انسان گاهی نشانه‌های یأس و بدبینی و نگاه منفی را می‌بیند: آقا! چه فایده‌یی دارد؟ نمی‌شود، فایده‌یی ندارد. البته در بعضی‌ها این احساس سطحی است، در بعضی‌ها هم این احساس عمیق است و تغییر دادن آن مشکل است.

یک دسته کسانی هستند که توسعه و رشد و پیشرفت علم و میدان رقابت و آزاداندیشی و امثال اینها را می‌خواهند، اما راه آن را در تقلید مطلق از الگوهای غرب جستجو می‌کنند؛ فکر می‌کنند «ره چنان رو که رهروان رفتند». رهروان چه کسانی هستند؟ فعلاً اقلیتی در دنیای امروز، که عبارتند از کشورهای غربی؛ شامل اروپا و کشور ایالات متحده‌ی امریکا و بعضی از کشورهای پیشرفته‌ی دیگر. من بعد برمی‌گردم و به این بخش بیشتر می‌پردازم.

یک عده هم کسانی هستند که خویش را در خویش می‌جویند.

اینها فکر می‌کنند که در مجموعه‌ی اندیشه و معرفت و دستورالعمل موجود در اختیار ملت ایران و یک جوان آگاه و بیدار ایرانی به‌قدر کفایت برای رسیدن به آن الگو به شکل کامل راه وجود دارد. اینها هم کم نیستند. بنده با این مجموعه‌ها هم بسیار برخورد داشته‌ام و آشنا شده‌ام. انواع و اقسام نگاه‌ها به مقوله‌ی آرمانخواهی وجود دارد که عرض کردم.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : آزاداندیشی
کلیدواژه(ها) : آزاداندیشی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
بنده نهضت عدالت‌خواهی را مطرح کردم؛ فضایی در کشور به‌وجود آمد و جوان‌های ما به این مسأله علاقه‌مند شدند. این معنایش این نیست که ما از اول انقلاب نهضت عدالت‌خواهی نداشتیم - چرا، انقلاب بر پایه‌ی عدالت است - اما این تجدید مطلعی شد و روح تازه‌یی در جوان‌ها به‌وجود آورد و همت آنها را برانگیخت. همچنین آزادفکری و تولید علم و امثال اینها آرمان جوان است و برای این‌که به این آرمان برسد، به علم و فعالیت سیاسیِ منظم و صحیح و کسب تجربه و دانایی احتیاج دارد. جوان باید در خود دانایی را به‌وجود بیاورد. دانایی،فقط علم آموختن نیست؛ دانایی به اندیشمندی هم ارتباط پیدا می‌کند.

باید روی مسائل فکر کرد. عزیزان من! روی مسائل فکر کنید تا به نتیجه برسید. نهضت آزادفکری‌یی که من پیشنهاد کردم در دانشگاه و حوزه راه بیفتد، برای همین است. تریبون‌های آزاد بگذارند و با هم بحث کنند؛ منتها نه متعصبانه و لجوجانه و تحریک شده‌ی به‌وسیله‌ی جریانات سیاسی و احزاب سیاسی که فقط به فکر آینده‌ی کوتاه‌مدت و مقاصد خودشان هستند و برای انتخابات و امثال آن از جوان‌ها استفاده می‌کنند؛ بلکه برای پخته شدن، ورز خوردن و ورزیده شدن و با هدفِ آماده شدن برای ادامه‌ی این راه طولانی و دشوار، اما بسیار خوش‌عاقبت.

به واقعیت که نگاه می‌کنیم، با جوانها که برخورد می‌کنیم، گزارش‌ها را که مشاهده می‌کنیم، می‌بینیم با وجودی که آرمان‌گرایی در جوانهای ما موج می‌زند و بدون تردید وجود دارد، اما درعین‌حال مجموعه‌ی جوان کشور ما - که مجموعه‌ی بزرگی هم هست - همه در برابر احساس آرمان‌گرایی یک‌طور نیستند و یک‌طور فکر نمی‌کنند: بعضی دچار غفلتند، دچار روزمرگی‌اند، سرشان گرم مسائل روزمره است و یادشان نمی‌آید که آرمانی هم وجود دارد - از این قبیل جوانها شما دیده‌اید؛ بنده هم با این‌که پیرم، این‌گونه جوانها را سراغ دارم و می‌شناسم و دیده‌ام؛ نه فقط از صفحه‌ی تلویزیون، بلکه در واقعیت هم مشاهده کرده‌ام - یک دسته هم کسانی هستند که دغدغه دارند، اما مأیوس و غمگین و افسرده‌اند؛ نگاهشان بدبینانه است؛ می‌گویند نمی‌شود کاری کرد؛ لذا از خیر حیات طیبه می‌گذرند؛ اینها هم با این‌که دغدغه دارند و غافل نیستند، در نهایت به دام غفلت و روزمرگی می‌افتند. از این قبیل هم شما دیده‌اید، بنده هم دیده‌ام. در جلسات جوانها و دانشجوها - که شما می‌دانید بنده از این جلسات دارم و کم هم نیست - انسان گاهی نشانه‌های یأس و بدبینی و نگاه منفی را می‌بیند: آقا! چه فایده‌یی دارد؟ نمی‌شود، فایده‌یی ندارد. البته در بعضی‌ها این احساس سطحی است، در بعضی‌ها هم این احساس عمیق است و تغییر دادن آن مشکل است.

یک دسته کسانی هستند که توسعه و رشد و پیشرفت علم و میدان رقابت و آزاداندیشی و امثال اینها را می‌خواهند، اما راه آن را در تقلید مطلق از الگوهای غرب جستجو می‌کنند؛ فکر می‌کنند «ره چنان رو که رهروان رفتند». رهروان چه کسانی هستند؟ فعلاً اقلیتی در دنیای امروز، که عبارتند از کشورهای غربی؛ شامل اروپا و کشور ایالات متحده‌ی امریکا و بعضی از کشورهای پیشرفته‌ی دیگر. من بعد برمی‌گردم و به این بخش بیشتر می‌پردازم.

یک عده هم کسانی هستند که خویش را در خویش می‌جویند.

اینها فکر می‌کنند که در مجموعه‌ی اندیشه و معرفت و دستورالعمل موجود در اختیار ملت ایران و یک جوان آگاه و بیدار ایرانی به‌قدر کفایت برای رسیدن به آن الگو به شکل کامل راه وجود دارد. اینها هم کم نیستند. بنده با این مجموعه‌ها هم بسیار برخورد داشته‌ام و آشنا شده‌ام. انواع و اقسام نگاه‌ها به مقوله‌ی آرمانخواهی وجود دارد که عرض کردم.


از آن دو دسته‌ی اول می‌گذرم. دسته‌ی سوم - که راه علاج را تقلید مطلق از غرب می‌دانند - فکرشان درخور مداقه است. شما جوانها در این زمینه باید حقیقتاً فکر و کار کنید.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : جنبش دانشجویی
کلیدواژه(ها) : جنبش دانشجویی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
البته این دانشجوی عزیز - نماینده‌ی تشکل‌های دانشجویی - نکته‌ی بسیار درستی را ذکر کردند و آن این است که نسبت میان نگاه به فعالیت‌های امروز و نگاه به تکالیف آینده در فعالیت‌های دانشجویی و جنبش دانشجویی باید رعایت شود؛ لیکن اگر ما نگاه کلانی به مسائل کشور، به آینده‌ی کشور و چالش‌هایی که فراروی ملت و کشور قرار دارد، نداشته باشیم، نه تنها نمی‌توانیم وظایف آینده را ترسیم کنیم، بلکه در فعالیت‌های فعلی هم احتمال سردرگمی وجود خواهد داشت.


مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : نخبگان خطاکار
کلیدواژه(ها) : نخبگان خطاکار
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
یک‌روز در آغاز گشایش دروازه‌ی زندگی غربی به روی ایران - که پیشرفت بود، علم بود، ماشین بود و ایرانی‌ها هیچ چیز نداشتند - سیاستمداران و متفکران و نخبگان آن روز ما به جای این‌که وقتی آن پیشرفت‌ها را دیدند، به فکر جوشش از درون باشند - کاری که امیرکبیر در زمان ناصرالدین شاه کرد و می‌خواست بکند - شصت سال، هفتاد سال بعد از زمان امیرکبیر، آقایی در دوره‌ی مشروطه پیدا شد که گفت راه نجات کشور ایران این است که جسما، روحا، ظاهرا و باطنا فرنگی شود! به جای این‌که برای جبران عقب‌افتادگی‌ها به درون مراجعه کنند و گوهر خویش را جستجو کنند، به جای این‌که خویش را در خویش پیدا کنند، رفتند سراغ این‌که خود را در راه طی شده‌ی اروپا پیدا کنند! آنها این اشتباه را کردند. بعد هم رژیم پهلوی به‌وسیله‌ی خود انگلیسی‌ها روی کار آمد و پس از آن، امریکایی‌ها جای انگلیسی‌ها را گرفتند. بهترین انتخاب برای امریکا و انگلیس، رضاخان و محمدرضا بودند؛ چون همان نقشه‌ها، همان فرهنگ، همان وابستگی، همان عقب‌افتادگی و همان سرپوش گذاشتن بر روی استعدادهای درونی که غرب مایل بود، در کشور به دست کسانی اجرا می‌شد که بظاهر ایرانی بودند. امروز خطاست که جوان ما بخواهد آن راه را طی کند. آن راه، راه خطایی است.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : استعمار نو
کلیدواژه(ها) : استعمار نو
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
یک نمونه‏ی دیگر از ناکامی‏های تجربه‏ی غربی در اداره‏ی بشر و تأمین خوشبختی انسان، مسأله‏ی استعمار است. شما ببینید پدیده‏ی استعمار چه بر سر دنیا آورد. اگر شما به آفریقا مسافرت کنید، یک نمونه‏ی بارز پدیده‏ی استعمار را در آن‏جا می‏بینید. آفریقا قاره‏یی است که هم استعداد انسانی در آن‏جا هست، هم استعداد عجیب طبیعی. اروپایی‏ها به آن‏جا رفتند و با کشتار و قتل و غارت، از بی‏خبری مردم استفاده کردند و حتّی مجسمه‏های خودشان را به عنوان آزادکننده‏ی این کشورها در آن‏جاها نصب کردند؛ یک نمونه‏اش کشور زیمبابوه بود. من وقتی به آن‏جا رفتم، دیدم مجسمه‏یی را در وسط جنگلی - که از تماشاگاه‏های معروف زیمبابوه است - نصب کرده‏اند. گفتم این کیست؟ گفتند مجسمه‏ی سردار انگلیسی است که اول‏بار زیمبابوه را فتح کرد و به انگلیسی‏ها داد! اسم او «رودِز» یا «رودْز» بود، که کشور زیمبابوه سالهای متمادی به نام او «رودزیا» نامیده می‏شد! شماها یادتان نیست؛ قبل از انقلاب، زمان جوانی ما، اسم کشور زیمبابوه به رودزیا تغییر داده شد. آمدند کشور را گرفتند، روی منابع دست گذاشتند، انسانها را تحقیر کردند، برده گرفتند و ده‏ها بلا بر سر مردم آوردند؛ آخر هم اسم خودشان را روی آن کشور گذاشتند؛ یعنی این کشور متعلق به ماست! هند یک نمونه‏ی دیگر آن است. اگر کتاب «نهضت آزادی هند» را - که حدود سی‏وپنج سال پیش بنده آن را ترجمه کردم - ببینید، نشان می‏دهد که در شبه‏قاره‏ی هند چه شده است. بنابراین مسأله‏ی استعمار، یک نمونه از تجربه‏ی غربی است.

یک نمونه‏ی دیگر، فاشیسم است. ممکن است کوره‏های آدم‏سوزی‏یی که یهودی‏ها ادعا می‏کنند، دروغ باشد؛ اما جنایات هیتلر دروغ نیست. فاشیسم یک نمونه از تجربه‏ی غربی است. کمونیسم و اردوگاه‏های کار اجباری و به سیبری فرستادن و بقیه‏ی چیزها از همین قبیل است. لیبرالیسم را هم امروز شما دارید مشاهده می‏کنید؛ زندان ابوغریب و زندان گوانتانامو و زندان‏های دیگر. من در گزارشی خواندم که امریکایی‏ها ده‏ها زندان شبیه ابوغریب و گوانتانامو در سرتاسر دنیا دارند؛ اما هیچ‏کس از آنها خبر ندارد و اجازه‏ی افشاء نمی‏دهند. در افغانستان امریکایی‏ها زندان دارند و خدا می‏داند در بسیاری جاهای دیگر هم دارند. در گزارش‏های موثق این را خوانده‏ایم، امریکایی‏ها هم این را انکار نکرده‏اند. استعمار نوینی که ده‏ها سال بر کشورها حاکم بود، و استعمار فرانوینی که امروز حاکم است، و طرح‏های بلندپروازانه و جاه‏طلبانه و ظالمانه‏یی که نسبت به کشورها دارند، نمونه‏هایی از این جنایت‏هاست.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : اصولگرایی
کلیدواژه(ها) : اصولگرایی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
بنده دعوای اصلاح‌طلب و اصولگرا را هم قبول ندارم؛ من این تقسیم‌بندی را غلط می‌دانم. نقطه‌ی مقابل اصولگرا، اصلاح‌طلب نیست؛ نقطه مقابل اصلاح‌طلب، اصولگرا نیست. نقطه‌ی مقابل اصولگرا، آدم بی‌اصول و لاابالی است؛ آدمی که به هیچ اصلی معتقد نیست؛ آدم هرهری مذهب است. یک روز منافع او یا فضای عمومی ایجاب می‌کند که بشدت ضد سرمایه‌گذاری و سرمایه‌داری حرکت کند، یک روز هم منافع‌اش یا فضا ایجاب می‌کند که طرفدار سرسخت سرمایه‌داری شود؛ حتی به شکل وابسته و نابابش! نقطه‌ی مقابل اصلاح‌طلبی، افساد است. بنده معتقد به اصولگرای اصلاح‌طلبم؛ اصول متین و متقنی که از مبانی معرفتی اسلام برخاسته، با اصلاح روش‌ها به صورت روزبه‌روز و نوبه‌نو.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : منافع ملی
کلیدواژه(ها) : منافع ملی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
من دیروز برای بازدید از مجتمع مس سرچشمه به آن‌جا رفته بودم. یک روز همین مس سرچشمه را انگلیسی‌ها و بعد هم امریکایی‌ها می‌خواستند اداره کنند؛ چند سال هم کار و طراحی کردند، اما راه‌اندازی نشد. بعد وقتی انقلاب پیروز شد، مهندسان ما آمدند و آن را راه‌اندازی کردند؛ محصول به‌دست آوردند و کارهای خوبی انجام دادند؛ بعد هم طرح توسعه را خود مهندسان ما در دهه‌ی سوم - تقریباً از نزدیک سال 80 تا الان - راه‌اندازی کردند و باز هم دارند آن را توسعه می‌دهند. این‌کار، جزو بهترین و تمیزترین کارهایی است که به‌وسیله‌ی دولت دارد انجام می‌گیرد. آن روز اگر خارجی‌ها سود می‌بردند، استفاده می‌کردند و یا منافع ملی پامال می‌شد، همه‌ی اینها به کنار؛ ملت ایران را تحقیر می‌کردند؛ این تحقیر از همه چیز سنگین‌تر است. ملتی بنشیند و عده‌یی از بیرون بیایند به او بگویند تو نمی‌توانی؛ برو کنار تا ما برایت درست کنیم؛ او را کنار بزنند و اجازه ندهند حتّی از تجربه‌ی آنها استفاده کند؛ خودشان بیایند این منبع درونی را استخراج کنند؛ چیزی به او بدهند و لُب و خلاصه‌ی سود را هم خودشان ببرند. این کار در نفت می‌شده، در مس می‌شده، در آهن می‌شده، در ساخت و سازهای گوناگون می‌شده، در سدسازی می‌شده، در سیلوسازی می‌شده، در بخش‌های دانشگاهی و علمی می‌شده.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : منافع ملی
کلیدواژه(ها) : منافع ملی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
اگر کسی سر کار بیاید که مطیع و تسلیم آنها باشد - که البته ما چنین کسی را نداریم که سر کار بیاید و مطیع آنها باشد - البته آنها خوشحال خواهند شد و حرفی هم ندارند؛ اما اگر کسی آمد که احساس کردند به انقلاب و اسلام و منافع ملی پایبند است و به مبارزه‌ی با دشمنان بین‌المللی و تسلیم نشوی در مقابل زورگویی‌های آنها معتقد است، خواهند گفت مردم‌سالاری وجود ندارد؛ اگر شخص متدین باشد، بیشتر هم خواهند گفت. آنها معتقدند که مردم‌سالاری، مردم‌سالاریِ سکولاریزه شده است؛ باید حتماً از دین جدا شود تا اسمش را مردم‌سالاری بگذارند.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : جنبش عدالتخواهی
کلیدواژه(ها) : جنبش عدالتخواهی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
بنده نهضت عدالت‌خواهی را مطرح کردم؛ فضایی در کشور به‌وجود آمد و جوان‌های ما به این مسأله علاقه‌مند شدند. این معنایش این نیست که ما از اول انقلاب نهضت عدالت‌خواهی نداشتیم - چرا، انقلاب بر پایه‌ی عدالت است - اما این تجدید مطلعی شد و روح تازه‌یی در جوان‌ها به‌وجود آورد و همت آنها را برانگیخت. همچنین آزادفکری و تولید علم و امثال اینها آرمان جوان است و برای این‌که به این آرمان برسد، به علم و فعالیت سیاسیِ منظم و صحیح و کسب تجربه و دانایی احتیاج دارد. جوان باید در خود دانایی را به‌وجود بیاورد. دانایی،فقط علم آموختن نیست؛ دانایی به اندیشمندی هم ارتباط پیدا می‌کند.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : آرمانخواهی
کلیدواژه(ها) : آرمانخواهی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
آرمان‏گراییِ جوان ایرانیِ ما عبارت است از ترسیم آینده‏یی با این خصوصیات. ما نظام و کشوری می‏خواهیم که پیشرفته باشد و مردم آن دانشمند و بیدار و زنده باشند؛ غفلت‏زده و خواب‏آلوده نباشند؛ کشور برخوردار از عدالت باشد؛ مبرای از فساد باشد؛ طبقه‏ی اشراف بر آن حاکمیت نداشته باشد - چه اشراف سنتی، چه طبقه‏ی جدیدی که ممکن است اسمشان اشراف نباشد، اما در واقع اشراف باشند و به قول آقایان از رانت‏های گوناگون اقتصادی استفاده کنند - برخوردار از قدرت و استحکام سیاسی باشد؛ و همه‏ی اینها الهام گرفته‏ی از معارف دین و اسلام عزیز باشد. اسلام این ظرفیت را دارد که اینها را به ما تعلیم دهد.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : مفاسد اقتصادی
کلیدواژه(ها) : مفاسد اقتصادی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
چند سال قبل بنده مسأله‌ی مبارزه با فساد را مطرح کردم و آن نامه‌ی هشت ماده‌یی را نوشتم؛ اما از داخل مجلس شورای اسلامی - که باید مرکز مبارزه‌ی با فساد باشد - فریاد اعتراض به این شعار بلند شد؛ با این بهانه که مبارزه‌ی با فساد، سرمایه‌ها را از کشور فراری می‌دهد! در حالی‌که قضیه بعکس است. بنده همان وقت هم گفتم که اتفاقاً مبارزه‌ی با فساد، سرمایه‌گذار سالم را که قصد فسادانگیزی و سوءاستفاده ندارد، به کار تشویق می‌کند. اخیراً گزارشی از یک سازمان معتبر بین‌المللی خواندم که درباره‌ی همین مسائل کار می‌کند. این سازمان اعلام کرده که یکی از موانع اصلی سرمایه‌گذاری در بعضی از کشورها عبارت است از فساد اقتصادی. اینها می‌گفتند مبارزه‌ی با فساد جزو موانع سرمایه‌گذاری است؛ ببینید چقدر فاصله است! مبارزه‌ی با فساد مطرح می‌شود؛ به جای این‌که عناصر دست‌اندرکار استقبال کنند و در حد وظایفِ خود ایفای نقش کنند، بعکس عمل می‌کنند. این، یکی از گوشه‌های کوچک حاکمیت دوگانه است که اینها دنبال می‌کردند.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : ارتباط صنعت و دانشگاه
کلیدواژه(ها) : ارتباط صنعت و دانشگاه
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
دیروز در محوطه‌ی مس سرچشمه نمایشگاه کوچکی فراهم کرده بودند تا بنده محصول کارهای تحقیقاتی عالی اینها را ببینم. گفتم اینها را به کمک چه نهادی تهیه کرده‌اید؟ گفتند به کمک دانشگاه. این دختر خانم عزیز به ارتباط صنعت و دانشگاه اشاره کرد؛ این از شعارهایی است که بنده چند سال است دارم دنبال می‌کنم و بحمدالله تا حدود زیادی هم تحقق پیدا کرده است. گفتم کدام دانشگاه؟ روی میز، پایان‌نامه‌های تحصیلی کارشناسی ارشد و به‌نظرم دکتری را چیده بودند که درباره‌ی همین موضوعات تدوین شده بود و از دانشجویان دانشگاه تهران، صنعتی شریف، شهید باهنر کرمان و دیگر دانشگاه‌های کشور استفاده کرده بودند.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : جدایی دین از سیاست
کلیدواژه(ها) : جدایی دین از سیاست
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
اگر کسی سر کار بیاید که مطیع و تسلیم آنها باشد - که البته ما چنین کسی را نداریم که سر کار بیاید و مطیع آنها باشد - البته آنها خوشحال خواهند شد و حرفی هم ندارند؛ اما اگر کسی آمد که احساس کردند به انقلاب و اسلام و منافع ملی پایبند است و به مبارزه‌ی با دشمنان بین‌المللی و تسلیم نشوی در مقابل زورگویی‌های آنها معتقد است، خواهند گفت مردم‌سالاری وجود ندارد؛ اگر شخص متدین باشد، بیشتر هم خواهند گفت. آنها معتقدند که مردم‌سالاری، مردم‌سالاریِ سکولاریزه شده است؛ باید حتماً از دین جدا شود تا اسمش را مردم‌سالاری بگذارند.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش :درخواست اسلام از همگان برای علم آموزی
کلیدواژه(ها) : آموزش و پرورش
نوع(ها) : حدیث

متن فیش :
ما علم را از همه کس می‌گیریم؛ حرفی نداریم. اسلام به ما گفته: «اطلبوا العلم ولو بالصّین»(1). صین یعنی چین. چینِ آن روز وارث یک تمدن کهن و پیشرفته بود، با آن فاصله؛ و مطلقاً هم بویی از اسلام به مشامشان نرسیده بود؛ درعین‌حال پیغمبر فرمود علم و دانش و تجربه و - به زبان امروزی ما - فناوری را هرجا بود، بروید طلب کنید؛ یعنی شاگرد عالم بشوید، در مقابل عالم زانوی ادب بزنید و از او یاد بگیرید.
1 )
منية المريد، شهید ثانی، ص 103 ؛
مشكاة الأنوار فی غرر الأخبار، علی بن حسن طبرسی، ص 135؛
عوالی اللئالی ، ابن ابی جمهور احسائی، ج ‏4، ص 70 ؛
بحار الأنوار ، علامه مجلسی، ج ‏1، ص 177 ؛

اطْلُبُوا الْعِلْمَ‏ وَ لَوْ بِالصِّينِ‏.
ترجمه :
دانش را بجوئيد اگر چه در چين باشد.


مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش :عملکرد انسان، عامل پایداری یا زوال نعمت
کلیدواژه(ها) : نظام جمهوری اسلامی ایران, شهید, بنی اسرائیل, دانشجو, جوان, نعمت الهی, انبیای الهی
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
جمهوری اسلامی - یعنی نظام مردمی، نظام مستقل، نظام مبتنی بر ارزش‌های اصیل، نظام مبتنی بر آزادی فکر و عدالت اجتماعی - یک هدیه‌ی الهی به ملت ایران است. خدای متعال این هدیه را مفت و مجانی به ملت ایران نداده است. نسل‌هایی تلاش کردند، نسل قبل از شما مجاهدتِ سخت و دشواری را متحمل شدند؛ خدای متعال هم وعده کرده است که برای مجاهدت پاداش قائل است. پاداش نه فقط پاداش اخروی است، بلکه در همین نشئه‌ی زندگی هم پاداش داده می‌شود؛ «کلاً نمد هؤلاء و هؤلاء من عطاء ربک»(1)؛ هرکس تلاش کند، به نتیجه‌ی آن تلاش خواهد رسید. ملت ایران تلاش کردند؛ خدای متعال هم این هدیه را به آنها داد؛ یعنی یک نظام مردمی که پایه‌های آن بر ضدیت با فساد و انحراف و کجروی و وابستگی نهاده شده است. این هدیه را باید نگه داشت. این‌طور نیست که اگر خدا به قومی نعمت داد، آن قوم خاطرجمع باشند که این نعمت برای آنها خواهد ماند. شما در سوره‌ی حمد می‌خوانید: «صراط الّذین انعمت علیهم غیرالمغضوب علیهم و لاالضّالّین»(2)؛ یعنی «مغضوب علیهم» و «ضالّین» هم جزو «انعمت علیهم»اند. نباید تصور شود که خدا به عده‌یی نعمت می‌دهد و عده‌یی را گمراه می‌کند و مورد غضب قرار می‌دهد؛ نه، «غیر المغضوب علیهم» به حسب ترکیب نحوی عربی، صفت «انعمت علیهم» است. خدا به انسان‌های زیادی نعمت داده است. نعمت دادشده‌گان دو نوع‌اند؛ یک عده کسانی هستند که با عمل خود، با سوء رفتار خود، با تنبلی خود، با انحراف خود و با دل سپردن و تن سپردن به هوس‌های زودگذرِ منحرف کننده، نعمت را بر باد دادند؛ یک عده هم کسانی هستند که نعمت را با کوشش و تلاش و شکرانه‌ی خود نگه داشتند. کسانی که نعمت را بر باد دادند، «مغضوب علیهم» و «ضالین»اند؛ آنهایی که نعمت را نگه داشتند، «غیرالمغضوب علیهم و لا الضّالّین»اند.
خدای متعال، هم به انبیا و اولیا و شهدا و صالحین نعمت داده است - «فاولئک مع الّذین انعم اللَّه علیهم من النّبیّین و الصّدیقین و الشّهداء و الصّالحین»(3) - هم به بنی‌اسرائیل نعمت داده است؛ «اذکروا نعمتی الّتی انعمت علیکم».(4) در سوره‌ی بقره سه مرتبه این تعبیر تکرار شده است. خدا به بنی‌اسرائیل هم نعمت داد، منتها آنها نعمت را کفران کردند. خدای متعال در سوره‌ی سبأ می‌فرماید: «ذلک جزیناهم بما کفروا و هل نجازی الّا الکفور»(5). خداوند کفران کنندگان نعمت را تنبیه و مجازات می‌کند. پس باید نعمت را نگه‌داشت. انبیا و شهدا و صالحین و صدیقین کسانی هستند که نعمت خدا را نگه‌داشتند. نعمت خدا را باید نگه‌دارید، پرورش دهید، کامل کنید و نقایص‌اش را برطرف سازید - که این نقایص هم باز از عمل ما ناشی می‌شود - این کار بزرگی است که بر عهده‌ی شما جوانها و بخصوص جوانان دانشجوست، که امیدهای آینده‌اید و در افق آینده، انسان شماها را می‌بیند. مدیران و تصمیم‌گیران و تصمیم‌سازان کشور در آینده شماها هستید؛ هم می‌توانید این کشور را به اوج قله‌ی افتخار و ترقی برسانید - همان‌طور که آرزوی نظام جمهوری اسلامی است - هم می‌توانید خدای نکرده نعمتِ به دست آمده را از دست بدهید. لذا به افق دوردست نگاه کنید و ببینید چه باید کرد و چالش‌هایی که در مقابل ماست، چیست.
1 ) سوره مبارکه الإسراء آیه 20
كُلًّا نُمِدُّ هٰؤُلاءِ وَهٰؤُلاءِ مِن عَطاءِ رَبِّكَ ۚ وَما كانَ عَطاءُ رَبِّكَ مَحظورًا
ترجمه :
هر یک از این دو گروه را از عطای پروردگارت، بهره و کمک می‌دهیم؛ و عطای پروردگارت هرگز (از کسی) منع نشده است.

2 ) سوره مبارکه الفاتحة آیه 7
صِراطَ الَّذينَ أَنعَمتَ عَلَيهِم غَيرِ المَغضوبِ عَلَيهِم وَلَا الضّالّينَ
ترجمه :
راه کسانی که آنان را مشمول نعمت خود ساختی؛ نه کسانی که بر آنان غضب کرده‌ای؛ و نه گمراهان.

3 ) سوره مبارکه النساء آیه 69
وَمَن يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسولَ فَأُولٰئِكَ مَعَ الَّذينَ أَنعَمَ اللَّهُ عَلَيهِم مِنَ النَّبِيّينَ وَالصِّدّيقينَ وَالشُّهَداءِ وَالصّالِحينَ ۚ وَحَسُنَ أُولٰئِكَ رَفيقًا
ترجمه :
و کسی که خدا و پیامبر را اطاعت کند، (در روز رستاخیز،) همنشین کسانی خواهد بود که خدا، نعمت خود را بر آنان تمام کرده؛ از پیامبران و صدّیقان و شهدا و صالحان؛ و آنها رفیقهای خوبی هستند!

4 ) سوره مبارکه البقرة آیه 40
يا بَني إِسرائيلَ اذكُروا نِعمَتِيَ الَّتي أَنعَمتُ عَلَيكُم وَأَوفوا بِعَهدي أوفِ بِعَهدِكُم وَإِيّايَ فَارهَبونِ
ترجمه :
ای فرزندان اسرائیل! نعمتهایی را که به شما ارزانی داشتم به یاد آورید! و به پیمانی که با من بسته‌اید وفا کنید، تا من نیز به پیمان شما وفا کنم. (و در راه انجام وظیفه، و عمل به پیمانها) تنها از من بترسید!

4 ) سوره مبارکه البقرة آیه 47
يا بَني إِسرائيلَ اذكُروا نِعمَتِيَ الَّتي أَنعَمتُ عَلَيكُم وَأَنّي فَضَّلتُكُم عَلَى العالَمينَ
ترجمه :
ای بنی اسرائیل! نعمتهایی را که به شما ارزانی داشتم به خاطر بیاورید؛ و (نیز به یاد آورید که) من، شما را بر جهانیان، برتری بخشیدم.

4 ) سوره مبارکه البقرة آیه 122
يا بَني إِسرائيلَ اذكُروا نِعمَتِيَ الَّتي أَنعَمتُ عَلَيكُم وَأَنّي فَضَّلتُكُم عَلَى العالَمينَ
ترجمه :
ای بنی اسرائیل! نعمت مرا، که به شما ارزانی داشتم، به یاد آورید! و (نیز به خاطر آورید) که من شما را بر جهانیان برتری بخشیدم!

5 ) سوره مبارکه سبإ آیه 17
ذٰلِكَ جَزَيناهُم بِما كَفَروا ۖ وَهَل نُجازي إِلَّا الكَفورَ
ترجمه :
این کیفر را بخاطر کفرانشان به آنها دادیم؛ و آیا جز کفران کننده را کیفر می‌دهیم؟!


مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش :تشکیل حیات طیبه اسلامی،آرزوی جوانان ایران اسلامی
کلیدواژه(ها) : جوان, حیات طیبه
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
جوان ما مایل است در کشوری که خانه‌ی اوست، فقر و عقب‌افتادگی و بدبختی نباشد؛ امنیت و عزت و افتخار وجود داشته باشد؛ صفا و محبت و روشن‌بینی بر فضای زندگی حاکم باشد؛ میدان کار و تلاش و پیشرفت در برابر او باز باشد؛ احساس پوچی نکند؛ هدف روحی و معنوی و والایی که در دل هر انسانی هست، بتواند آن را اشباع کند. این یک ترسیم کلی از آرمان‌هایی است که قاعدتاً یک جوان ایرانی دارد.
این چیزهایی که عرض کردم، مجموعاً در اصطلاح قرآنی حیات طیبه است؛ «فلنحیینّه حیاة طیّبه»(1). حیات طیبه یعنی زندگی در رویه‌ی مادی و نیازهای جسمانی و همچنین در لایه‌ی نیازهای معنوی - چه علمی، چه عملی، چه روحی - پاسخگو باشد.
1 ) سوره مبارکه النحل آیه 97
مَن عَمِلَ صالِحًا مِن ذَكَرٍ أَو أُنثىٰ وَهُوَ مُؤمِنٌ فَلَنُحيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً ۖ وَلَنَجزِيَنَّهُم أَجرَهُم بِأَحسَنِ ما كانوا يَعمَلونَ
ترجمه :
هر کس کار شایسته‌ای انجام دهد، خواه مرد باشد یا زن، در حالی که مؤمن است، او را به حیاتی پاک زنده می‌داریم؛ و پاداش آنها را به بهترین اعمالی که انجام می‌دادند، خواهیم داد.


مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش :برگزار نشدن انتخابات، مکر شکسته خورده دشمنان
کلیدواژه(ها) : انتخابات, انتخابات مجلس شورای اسلامی, دشمن
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
یک جمله هم راجع به انتخابات عرض کنم. البته این بحث‌ها دامنه‌دار است و غالباً نیمه‌کاره می‌ماند. بنده معتقدم که در این انتخابات، ملت باید به عنوان یک تکلیف و یک حق شرکت کند. البته من راجع به انتخابات در سخنرانی کرمان و سخنرانی‌های دیگر در همین سفر مفصل صحبت کرده‌ام؛ اما آنچه الان عرض می‌کنم، از دیدگاه چالش‌های دشمنان با انتخابات است. دشمنان ما می‌خواهند اصلاً انتخابات برگزار نشود. چرا؟ برای این‌که بتوانند شاهدی بیاورند که در ایران مردم‌سالاری و دمکراسی نیست. وقتی ما انتخابات برگزار می‌کنیم، حربه‌ی آنها گم می‌شود. بنابراین اولین خواسته‌های آنها برگزار نشدن انتخابات است؛ کمااین‌که زمان برگزاری انتخابات مجلس هفتم هم تلاش کردند انتخابات را تعطیل کنند؛ اما خدا نگذاشت. آنها خیلی تلاش کردند؛ انواع و اقسام راه‌ها را پیمودند و بعضی از عناصر غافل داخلی را هم به کار گرفتند؛ اما «انهم یکیدون کیدا و اکید کیدا»(1) خدای متعال مکر آنها را پاسخ داد و جلویش را گرفت و بحمداللَّه انتخابات خوب برگزار شد. در این انتخابات هم اولین هدف آنها این است که انتخابات برگزار نشود.
1 ) سوره مبارکه الطارق آیه 15
إِنَّهُم يَكيدونَ كَيدًا
ترجمه :
آنها پیوسته حیله می‌کنند،

1 ) سوره مبارکه الطارق آیه 16
وَأَكيدُ كَيدًا
ترجمه :
و من هم در برابر آنها چاره می‌کنم!


مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : دموکراسی غربی
کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
در تجربه‏ی غربی، عدالت اجتماعی و حتّی دمکراسیِ واقعی نیست. شما ببینید امروز در کشورهای پیشرفته‏ی غربی- به قول خودشان- اپوزیسیون به معنای واقعی کلمه وجود ندارد؛ اختلاف بر سر این است که به عراق حمله کنیم یا نکنیم؛ حزب کارگر در انگلیس معتقد به حمله است، حزب محافظه‏کار معتقد است که نه، حمله نکنیم. در فرانسه، فلان آقا معتقد است که با اسرائیل این‏طوری برخورد کنیم؛ دیگری معتقد است که نخیر، آن‏طوری برخورد کنیم. در اتریش و جاهای دیگر هم همین‏طور است. دعوا بر سر این نیست که اصول پذیرفته‏شده‏ی آن کشورها مورد خدشه قرار بگیرد و خدشه‏کننده اجازه داشته باشد در صحنه‏ی انتخابات یا تبلیغات وارد شود یا به او اعتنایی بشود؛ این‏طوری نیست. در دوره‏ی قبل ریاست جمهوری امریکا شخصی‏ که جزو دو حزب معروف امریکا نبود، آمد وارد صحنه شد؛ ثروت زیادی هم داشت و پول زیادی هم خرج کرد؛ اما مطلقاً نگذاشتند به مراحل مقدماتی و ابتداییِ انتخاب هم برسد؛ با شیوه‏های گوناگون و روش‏های خاص، او را از صحنه خارج کردند.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : وعده‌های الهی
کلیدواژه(ها) : وعده‌های الهی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
جمهوری اسلامی- یعنی نظام مردمی، نظام مستقل، نظام مبتنی بر ارزش‏های اصیل، نظام مبتنی بر آزادی فکر و عدالت اجتماعی- یک هدیه‏ی الهی به ملت ایران است. خدای متعال این هدیه را مفت و مجانی به ملت ایران نداده است. نسل‏هایی تلاش کردند، نسل قبل از شما مجاهدتِ سخت و دشواری را متحمل شدند؛ خدای متعال هم وعده کرده است که برای مجاهدت پاداش قائل است. پاداش نه فقط پاداش اخروی است، بلکه در همین نشأه‏ی زندگی هم پاداش داده می‏شود؛ «کلًا نمد هؤلاء و هؤلاء من عطاء ربک»؛ هرکس تلاش کند، به نتیجه‏ی آن تلاش خواهد رسید. ملت ایران تلاش کردند؛ خدای متعال هم این هدیه را به آن‏ها داد؛ یعنی یک نظام مردمی که پایه‏های آن بر ضدیت با فساد و انحراف و کج‏روی و وابستگی نهاده شده است. این هدیه را باید نگه داشت. این‏طور نیست که اگر خدا به قومی نعمت داد، آن قوم خاطرجمع باشند که این نعمت برای آن‏ها خواهد ماند. شما در سوره‏ی حمد می‏خوانید: «صراط الّذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم و لا الضّالّین»؛ یعنی «مغضوب علیهم» و «ضالّین» هم جزو «انعمت علیهم» اند. نباید تصور شود که خدا به عده‏یی نعمت می‏دهد و عده‏یی را گمراه می‏کند و مورد غضب قرار می‏دهد؛ نه، «غیر المغضوب علیهم» به حسب ترکیب نحوی عربی، صفت «انعمت علیهم» است. خدا به انسان‏های زیادی نعمت داده است. نعمت داده‏شدگان دو نوع‏اند؛ یک عده کسانی هستند که با عمل خود، با سوء رفتار خود، با تنبلی خود، با انحراف خود و با دل سپردن و تن سپردن به هوس‏های زودگذرِ منحرف‏کننده، نعمت را بر باد دادند؛ یک عده هم کسانی هستند که نعمت را با کوشش و تلاش و شکرانه‏ی خود نگه داشتند. کسانی که نعمت را بر باد دادند، «مغضوب علیهم» و «ضالین‏اند؛ آن‏هایی که نعمت را نگه داشتند، «غیر المغضوب علیهم و لا الضّالّین» اند.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش :یأس و بدبینی عامل چشم پوشی از حیات طیبه
کلیدواژه(ها) : جوان
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
به واقعیت که نگاه می‌کنیم، با جوانها که برخورد می‌کنیم، گزارش‌ها را که مشاهده می‌کنیم، می‌بینیم با وجودی که آرمان‌گرایی در جوانهای ما موج می‌زند و بدون تردید وجود دارد، اما درعین‌حال مجموعه‌ی جوان کشور ما - که مجموعه‌ی بزرگی هم هست - همه در برابر احساس آرمان‌گرایی یک‌طور نیستند و یک‌طور فکر نمی‌کنند: بعضی دچار غفلتند، دچار روزمرگی‌اند، سرشان گرم مسائل روزمره است و یادشان نمی‌آید که آرمانی هم وجود دارد - از این قبیل جوانها شما دیده‌اید؛ بنده هم با این‌که پیرم، این‌گونه جوانها را سراغ دارم و می‌شناسم و دیده‌ام؛ نه فقط از صفحه‌ی تلویزیون، بلکه در واقعیت هم مشاهده کرده‌ام - یک دسته هم کسانی هستند که دغدغه دارند، اما مأیوس و غمگین و افسرده‌اند؛ نگاهشان بدبینانه است؛ می‌گویند نمی‌شود کاری کرد؛ لذا از خیر حیات طیبه(1) می‌گذرند؛ اینها هم با این‌که دغدغه دارند و غافل نیستند، در نهایت به دام غفلت و روزمرگی می‌افتند. از این قبیل هم شما دیده‌اید، بنده هم دیده‌ام. در جلسات جوانها و دانشجوها - که شما می‌دانید بنده از این جلسات دارم و کم هم نیست - انسان گاهی نشانه‌های یأس و بدبینی و نگاه منفی را می‌بیند: آقا! چه فایده‌یی دارد؟ نمی‌شود، فایده‌یی ندارد. البته در بعضی‌ها این احساس سطحی است، در بعضی‌ها هم این احساس عمیق است و تغییر دادن آن مشکل است.
1 ) سوره مبارکه النحل آیه 97
مَن عَمِلَ صالِحًا مِن ذَكَرٍ أَو أُنثىٰ وَهُوَ مُؤمِنٌ فَلَنُحيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً ۖ وَلَنَجزِيَنَّهُم أَجرَهُم بِأَحسَنِ ما كانوا يَعمَلونَ
ترجمه :
هر کس کار شایسته‌ای انجام دهد، خواه مرد باشد یا زن، در حالی که مؤمن است، او را به حیاتی پاک زنده می‌داریم؛ و پاداش آنها را به بهترین اعمالی که انجام می‌دادند، خواهیم داد.


مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : حاکمیت دوگانه
کلیدواژه(ها) : حاکمیت دوگانه
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
در کشور، اختلافات سیاسی و جناح‏بندی و دعوا و مبارزه هست- در دانشگاه و بیرون دانشگاه- دشمن هم به این اختلافات دامن می‏زند. همه‏ی این اختلافات طبیعی نیست؛ یک مقدار هم دامن زدن بیگانگان است. البته منافع اشخاص هم بی‏دخالت نیست؛ لیکن هدف دشمن بالاتر از این است؛ این نکته‏ی مهمی است. هدف دشمن فقط دامن زدن به اختلافات سیاسی در بین جناح‏های سیاسی نیست؛ ایجاد اختلاف و دوگانگی در رأس حاکمیت نظام و ایجاد شکاف هم هدف مهم اوست. یعنی در رأس نظام و در تصمیم‏گیری نظام، دو فکر متعارض وجود داشته باشد که سر هیچ مسأله‏یی نتوانند باهم کنار بیایند. روی این پروژه کار کرده‏اند؛ یک عده هم در داخل فشار آوردند که همین کار بشود. روی آقای خاتمی هم خیلی فشار آوردند، اما ایشان تدین و عقل به خرج داد و زیر بار نرفت. این‏ها می‏خواستند کاری کنند که در رأس نظام، بین رهبری، رئیس‏جمهور و دیگر مسئولان دعوا و اختلاف باشد؛ دائم این تصمیم بگیرد، آن نقض کند. صریحاً هم گفتند حاکمیت دوگانه، و در خیلی از جاها این را اعمال کردند.
چند سال قبل بنده مسأله‏ی مبارزه با فساد را مطرح کردم و آن نامه‏ی هشت‏ماده‏یی را نوشتم؛ اما از داخل مجلس شورای اسلامی- که باید مرکز مبارزه‏ی با فساد باشد- فریاد اعتراض به این شعار بلند شد؛ با این بهانه که مبارزه‏ی با فساد، سرمایه‏ها را از کشور فراری می‏دهد! درحالی‏که قضیه بعکس است. بنده همان وقت هم گفتم که اتفاقاً مبارزه‏ی با فساد، سرمایه‏گذار سالم را که قصد فسادانگیزی و سوءاستفاده ندارد، به کار تشویق می‏کند. اخیراً گزارشی از یک سازمان معتبر بین‏المللی خواندم که در باره‏ی همین مسائل کار می‏کند. این سازمان اعلام کرده که یکی از موانع اصلی سرمایه‏گذاری در بعضی از کشورها عبارت است از فساد اقتصادی. این‏ها می‏گفتند مبارزه‏ی با فساد جزو موانع سرمایه‏گذاری است؛ ببینید چقدر فاصله است! مبارزه‏ی با فساد مطرح می‏شود؛ به جای اینکه عناصر دست‏اندرکار استقبال کنند و در حد وظایفِ خود ایفای نقش کنند، بعکس عمل می‏کنند. این، یکی از گوشه‏های کوچک حاکمیت دوگانه است که این‏ها دنبال می‏کردند.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : نظام سرمایه‌داری غرب
کلیدواژه(ها) : نظام سرمایه‌داری غرب
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
در امریکا، معنای آزادی رسانه‏ها، آزادیِ سخن گفتنِ بزرگ سرمایه‏داران است. عمده‏ترین مطبوعات، متعلق به آن‏هاست. مهم‏ترین چاپخانه‏ها و ناشران کتاب متعلق به سرمایه‏داران است. یکی از مسئولان کنونی در باره‏ی تسخیر لانه‏ی جاسوسی کتابی به زبان انگلیسی نوشته بود. این مسئول محترم خودش به من می‏گفت: به هر ناشری در امریکا مراجعه کردیم، حاضر نشدند این کتاب را چاپ کنند؛ چون ناشران عمده، وابسته به دستگاه‏های سرمایه‏داری‏اند؛ بنابراین مجبور شدیم به کانادا برویم. در آنجا با زحمت توانستیم یک ناشر پیدا کنیم که این کتاب را چاپ کند. ایشان می‏گفت آن ناشر بعداً با من تماس گرفت و گفت از وقتی من تعهد کرده‏ام این کتاب را چاپ کنم و آن‏ها این را فهمیده‏اند، به من تلفن‏های تهدیدآمیز می‏شود و جان من را تهدید می‏کنند! آزادی واقعیِ بیان و آزادی انتخاب هم به معنایی که آن‏ها شعارش را می‏دهند، در آنجا نیست.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : نظام سرمایه‌داری غرب
کلیدواژه(ها) : نظام سرمایه‌داری غرب
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
بنده دعوای اصلاح‏طلب و اصول‏گرا را هم قبول ندارم؛ من این تقسیم‏بندی را غلط می‏دانم. نقطه‏ی مقابل اصول‏گرا، اصلاح‏طلب نیست؛ نقطه مقابل اصلاح‏طلب، اصول‏گرا نیست. نقطه‏ی مقابل اصول‏گرا، آدم بی‏اصول و لاابالی است؛ آدمی که به هیچ اصلی معتقد نیست؛ آدم هرهری مذهب است. یک روز منافع او یا فضای عمومی ایجاب می‏کند که به‏شدت ضد سرمایه‏گذاری و سرمایه‏داری حرکت کند، یک روز هم منافعش یا فضا ایجاب می‏کند که طرف‏دار سرسخت سرمایه‏داری شود؛ حتّی به شکل وابسته و نابابش! نقطه‏ی مقابل اصلاح‏طلبی، افساد است. بنده معتقد به اصول‏گرای اصلاح‏طلبم؛ اصول متین و متقنی که از مبانی معرفتی اسلام برخاسته، با اصلاح روش‏ها به صورت روز به روز و نوبه‏نو.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : انتخابات مجلس شورای اسلامی
کلیدواژه(ها) : انتخابات مجلس شورای اسلامی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
یک جمله هم راجع به انتخابات عرض کنم. البته این بحث‌ها دامنه‌دار است و غالباً نیمه‌کاره می‌ماند. بنده معتقدم که در این انتخابات، ملت باید به عنوان یک تکلیف و یک حق شرکت کند. البته من راجع به انتخابات در سخنرانی کرمان و سخنرانی‌های دیگر در همین سفر مفصل صحبت کرده‌ام؛ اما آنچه الان عرض می‌کنم، از دیدگاه چالش‌های دشمنان با انتخابات است. دشمنان ما می‌خواهند اصلاً انتخابات برگزار نشود. چرا؟ برای این‌که بتوانند شاهدی بیاورند که در ایران مردم‌سالاری و دمکراسی نیست. وقتی ما انتخابات برگزار می‌کنیم، حربه‌ی آنها گم می‌شود. بنابراین اولین خواسته‌های آنها برگزار نشدن انتخابات است؛ کمااین‌که زمان برگزاری انتخابات مجلس هفتم هم تلاش کردند انتخابات را تعطیل کنند؛ اما خدا نگذاشت. آنها خیلی تلاش کردند؛ انواع و اقسام راه‌ها را پیمودند و بعضی از عناصر غافل داخلی را هم به کار گرفتند؛ اما «انهم یکیدون کیدا و اکید کیدا»؛ خدای متعال مکر آنها را پاسخ داد و جلویش را گرفت و بحمداللَّه انتخابات خوب برگزار شد. در این انتخابات هم اولین هدف آنها این است که انتخابات برگزار نشود.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : تولید علم
کلیدواژه(ها) : تولید علم
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
بنده نهضت عدالت‏خواهی را مطرح کردم؛ فضایی در کشور به وجود آمد و جوان‏های ما به این مسئله علاقه‏مند شدند. این معنایش این نیست که ما از اول انقلاب نهضت عدالت‏خواهی نداشتیم- چرا، انقلاب بر پایه‏ی عدالت است- اما این تجدید مطلعی شد و روح تازه‏ای در جوان‏ها به وجود آورد و همت آن‏ها را برانگیخت. همچنین آزادفکری و تولید علم و امثال این‏ها آرمان جوان است و برای اینکه به این آرمان برسد، به علم و فعالیت سیاسیِ منظم و صحیح و کسب تجربه و دانایی احتیاج دارد. جوان باید در خود دانایی را به وجود بیاورد. دانایی، فقط علم آموختن نیست؛ دانایی به اندیشمندی هم ارتباط پیدا می‏کند.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : انتخابات
کلیدواژه(ها) : انتخابات
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
بنده معتقدم که در این انتخابات، ملت باید به عنوان یک تکلیف و یک حق شرکت کند. البته من راجع به انتخابات در سخنرانی کرمان و سخنرانی‌های دیگر در همین سفر مفصل صحبت کرده‌ام؛ اما آنچه الان عرض می‌کنم، از دیدگاه چالش‌های دشمنان با انتخابات است. دشمنان ما می‌خواهند اصلاً انتخابات برگزار نشود. چرا؟ برای این‌که بتوانند شاهدی بیاورند که در ایران مردم‌سالاری و دمکراسی نیست. وقتی ما انتخابات برگزار می‌کنیم، حربه‌ی آنها گم می‌شود. بنابراین اولین خواسته‌های آنها برگزار نشدن انتخابات است؛ کمااین‌که زمان برگزاری انتخابات مجلس هفتم هم تلاش کردند انتخابات را تعطیل کنند؛ اما خدا نگذاشت. آنها خیلی تلاش کردند؛ انواع و اقسام راه‌ها را پیمودند و بعضی از عناصر غافل داخلی را هم به کار گرفتند؛ اما «انهم یکیدون کیدا و اکید کیدا»؛ خدای متعال مکر آنها را پاسخ داد و جلویش را گرفت و بحمداللَّه انتخابات خوب برگزار شد. در این انتخابات هم اولین هدف آنها این است که انتخابات برگزار نشود.
گام دوم این است که اگر نتوانستند، انتخابات را متهم کنند. خواهند گفت در انتخابات تقلب شده؛ خواهند گفت انتخابات تبعیض‌آمیز است؛ خواهند گفت چرا فلانی رد صلاحیت شد؛ چرا فلانی نیامد؛ چرا فلانی آمد. در هر صورت این حرف‌ها را می‌زنند. اگر ما به جای سالی یک‌بار، هفته‌یی یک انتخابات هم داشته باشیم، باز این حرف‌ها را خواهند زد. آن‌جایی هم که رد صلاحیت نیست، باز همین حرف‌ها را می‌گویند. در انتخابات دور دوم شوراها مطلقاً رد صلاحیت نبود. همان آدم‌هایی که واقعاً به نظام عقیده‌یی ندارند، آمدند در انتخابات شرکت کردند و به‌خاطر بی‌اعتنایی مردم رأی هم نیاوردند؛ اما باز هم حرف می‌زنند! به‌هرحال اینها انتخابات را زیر سؤال می‌برند. دشمن با یک انتخابات موفق، سراسری و پُرشور مخالف است.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : دانشجو, دانشگاه‏
کلیدواژه(ها) : دانشجو, دانشگاه‏
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
دانشجو و دانشگاهی قشر برگزیده‌ی جامعه‌اند.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : نظام جمهوری اسلامی ایران, آزادی عقیده, عدالت اجتماعی, مردم, عطیه الهی
کلیدواژه(ها) : نظام جمهوری اسلامی ایران, آزادی عقیده, عدالت اجتماعی, مردم, عطیه الهی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
جمهوری اسلامی - یعنی نظام مردمی، نظام مستقل، نظام مبتنی بر ارزش‌های اصیل، نظام مبتنی بر آزادی فکر و عدالت اجتماعی - یک هدیه‌ی الهی به ملت ایران است.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : جوان, امید و امیدواری, دانشجو
کلیدواژه(ها) : جوان, امید و امیدواری, دانشجو
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
شما جوانها و بخصوص جوانان دانشجو، امیدهای آینده‌اید و در افق آینده، انسان شماها را می‌بیند.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : انسان, آرمانخواهی
کلیدواژه(ها) : انسان, آرمانخواهی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
باید آرمان و خط روشن و افق واضحی در مقابل وجود داشته باشد که به انسان جهت بدهد.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : زندگی, حیات طیبه
کلیدواژه(ها) : زندگی, حیات طیبه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
حیات طیبه یعنی زندگی در رویه‌ی مادی و نیازهای جسمانی و همچنین در لایه‌ی نیازهای معنوی پاسخگو باشد.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : یهود, هیتلر
کلیدواژه(ها) : یهود, هیتلر
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
ممکن است کوره‌های آدم‌سوزی‌یی که یهودی‌ها ادعا می‌کنند، دروغ باشد؛ اما جنایات هیتلر دروغ نیست.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : جوان, کشاورزی, صنعت
کلیدواژه(ها) : جوان, کشاورزی, صنعت
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
جوان‌های ما دارند می‌جوشند. صنعت، معدن و کشاورزی ما می‌تواند به همین استعدادهای داخلی متکی باشد.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : مردم, پیشرفت
کلیدواژه(ها) : مردم, پیشرفت
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
ملت ما امتحان خوبی داده‌اند. مبارزه، سختی دارد؛ عقب‌نشینی و پیشرفت دارد؛ اما همه چیز باید با حساب و کتاب باشد.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : انقلاب, عدالت, عدالت‏خواهی
کلیدواژه(ها) : انقلاب, عدالت, عدالت‏خواهی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
انقلاب بر پایه‌ی عدالت است.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : دعا, نماز, معنویت‎گرایی, رابطه با خدا
کلیدواژه(ها) : دعا, نماز, معنویت‎گرایی, رابطه با خدا
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
روح دعا و نماز عبارت است از ارتباط با خدا، آشنا شدن با خدا، بهره بردن از معنویت، پاکیزه کردن و پیراستن روح، و پالایش کردن ذهن از وسوسه‌ها.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : نماز
کلیدواژه(ها) : نماز
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
نماز را با توجه و اول وقت بخوانید.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : تحجّر
کلیدواژه(ها) : تحجّر
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
تحجّر بد است.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : سطحی‌نگری
کلیدواژه(ها) : سطحی‌نگری
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
فکر نکردن در لایه‌های زیرین ظواهر، عیب بزرگی است؛ مواظب باشید به این عیب دچار نشوید.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : مردمسالاری دینی, سکولاریسم, دین
کلیدواژه(ها) : مردمسالاری دینی, سکولاریسم, دین
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
دشمنان معتقدند که مردم‌سالاری، مردم‌سالاریِ سکولاریزه شده است؛ باید حتماً از دین جدا شود تا اسمش را مردم‌سالاری بگذارند.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : علم‌آموزی, تحصیل علم و دانش, تحصیل علم و دانش, حرکت علمی ایران
کلیدواژه(ها) : علم‌آموزی, تحصیل علم و دانش, تحصیل علم و دانش, حرکت علمی ایران
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
ما علم را از همه کس می‌گیریم؛ حرفی نداریم.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : ابتکار، معصومه
کلیدواژه(ها) : ابتکار، معصومه
نوع(ها) : كتاب

متن فیش :
رسانه‌ها متعلق به سرمایه‌داران بزرگ است. در امریکا، معنای آزادی رسانه‌ها، آزادیِ سخن گفتنِ بزرگ سرمایه‌داران است. عمده‌ترین مطبوعات، متعلق به آنهاست. مهمترین چاپخانه‌ها و ناشران کتاب متعلق به سرمایه‌داران است. یکی از مسؤولان کنونی درباره‌ی تسخیر لانه‌ی‌جاسوسی کتابی به زبان انگلیسی نوشته بود. این مسؤول محترم خودش به من می‌گفت: به هر ناشری در امریکا مراجعه کردیم، حاضر نشدند این کتاب را چاپ کنند؛ چون ناشران عمده، وابسته به دستگاه‌های سرمایه‌داری‌اند؛ بنابراین مجبور شدیم به کانادا برویم. در آن‌جا با زحمت توانستیم یک ناشر پیدا کنیم که این کتاب را چاپ کند. ایشان می‌گفت آن ناشر بعداً با من تماس گرفت و گفت از وقتی من تعهد کرده‌ام این کتاب را چاپ کنم و آنها این را فهمیده‌اند، به من تلفن‌های تهدیدآمیز می‌شود و جان من را تهدید می‌کنند! آزادی واقعیِ بیان و آزادی انتخاب هم به معنایی که آنها شعارش را می‌دهند، در آن‌جا نیست

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : آیت‌الله العظمی سید علی خامنه‌ای
کلیدواژه(ها) : آیت‌الله العظمی سید علی خامنه‌ای
نوع(ها) : كتاب

متن فیش :
هند یک نمونه‌ی دیگر آن است. اگر کتاب «نهضت آزادی هند» را - که حدود سی‌وپنج سال پیش بنده آن را ترجمه کردم - ببینید، نشان می‌دهد که در شبه‌قاره‌ی هند چه شده است. بنابراین مسأله‌ی استعمار، یک نمونه از تجربه‌ی غربی است.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : ویکتور هوگو
کلیدواژه(ها) : ویکتور هوگو
نوع(ها) : كتاب

متن فیش :
چند سال قبل، از یک نویسنده‌ی قویِ فرانسوی رمانی خواندم به نام «خانواده‌ی تیبو». البته آن نویسنده، معروف نیست؛ اما این رمان خیلی قوی است.معمولاً رمان‌های بزرگ و قویِ فرانسوی‌ها و روس‌ها و دیگر کشورهایی که رمان‌های بزرگ از آن‌جاها منتشر شده، تصویر هنرمندانه‌ی واقعیت‌های زندگی است. شما کتابهای بالزاک یا ویکتورهوگو یا نویسندگان روسی را ببینید؛ اینها تصویر هنرمندانه‌یی است از واقعیت‌هایی که در متن جامعه جریان دارد. این کتاب هم همین‌طور است. در آن‌جا، مجموعه‌های چپ و سوسیالیست در فرانسه و آلمان و اتریش و سوئیس چقدر تلاش کردند برای این‌که بتوانند جلوی جنگ جهانی اول را - که استشمام می‌کردند جنگی دارد راه می‌افتد - بگیرند؛ اما نتوانستند و همه‌ی این تلاش‌ها هدر رفت. تلاش آنها برای ایجاد حاکمیت سوسیالیستی بود. بعد از اندکی، این حاکمیت در روسیه‌ی تزاری به‌وجود آمد؛ آن هم شد یک تجربه‌ی ناموفق دیگر برای این حرکت غربی. تجربه‌ی شوروی هم تجربه‌ی غربی‌هاست؛ متعلق به شرق نیست. درست است که در بلوک‌بندی می‌گفتند شرق و غرب، اما آن هم متعلق به اروپاست؛ آن هم برآمده‌ی از افکار اروپایی‌ها و از تفکر مارکس و انگلس است؛ یعنی یک تجربه‌ی ناموفق.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش :
کلیدواژه(ها) :
نوع(ها) : كتاب

متن فیش :
چند سال قبل، از یک نویسنده‏ی قویِ فرانسوی رمانی خواندم به نام «خانواده‏ی تیبو». البته آن نویسنده، معروف نیست؛ اما این رمان خیلی قوی است.معمولاً رمان‏های بزرگ و قویِ فرانسوی‏ها و روس‏ها و دیگر کشورهایی که رمان‏های بزرگ از آن‏جاها منتشر شده، تصویر هنرمندانه‏ی واقعیت‏های زندگی است. شما کتابهای بالزاک یا ویکتورهوگو یا نویسندگان روسی را ببینید؛ اینها تصویر هنرمندانه‏یی است از واقعیت‏هایی که در متن جامعه جریان دارد. این کتاب هم همین‏طور است. در آن‏جا، مجموعه‏های چپ و سوسیالیست در فرانسه و آلمان و اتریش و سوئیس چقدر تلاش کردند برای این‏که بتوانند جلوی جنگ جهانی اول را - که استشمام می‏کردند جنگی دارد راه می‏افتد - بگیرند؛ اما نتوانستند و همه‏ی این تلاش‏ها هدر رفت. تلاش آنها برای ایجاد حاکمیت سوسیالیستی بود. بعد از اندکی، این حاکمیت در روسیه‏ی تزاری به‏وجود آمد؛ آن هم شد یک تجربه‏ی ناموفق دیگر برای این حرکت غربی. تجربه‏ی شوروی هم تجربه‏ی غربی‏هاست؛ متعلق به شرق نیست. درست است که در بلوک‏بندی می‏گفتند شرق و غرب، اما آن هم متعلق به اروپاست؛ آن هم برآمده‏ی از افکار اروپایی‏ها و از تفکر مارکس و انگلس است؛ یعنی یک تجربه‏ی ناموفق

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : پیشرفت علمی ایران
کلیدواژه(ها) : پیشرفت علمی ایران
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
یک دسته کسانی هستند که توسعه و رشد و پیشرفت‏ علم‏ و میدان رقابت و آزاداندیشی و امثال این‏ها را می‏خواهند، اما راه آن را در تقلید مطلق از الگوهای غرب جستجو می‏کنند؛ فکر می‏کنند «ره چنان رو که رهروان رفتند». رهروان چه کسانی هستند؟ فعلًا اقلیتی در دنیای امروز، که عبارتند از کشورهای غربی؛ شامل اروپا و کشور ایالات متحده‏ی امریکا و بعضی از کشورهای پیشرفته‏ی دیگر. من بعد برمی‏گردم و به این بخش بیشتر می‏پردازم.
یک عده هم کسانی هستند که خویش را در خویش می‏جویند. به قول آن شاعر:
گوهر خود را هویدا کن‏
کمال این است و بس‏
خویش را در خویش پیدا کن‏
کمال این است و بس‏
این‏ها فکر می‏کنند که در مجموعه‏ی اندیشه و معرفت و دستورالعمل موجود در اختیار ملت ایران و یک جوان آگاه و بیدار ایرانی به‏قدر کفایت برای رسیدن به آن الگو به شکل کامل راه وجود دارد. این‏ها هم کم نیستند. بنده با این مجموعه‏ها هم بسیار برخورد داشته‏ام و آشنا شده‏ام. انواع و اقسام نگاه‏ها به مقوله‏ی آرمان‏خواهی وجود دارد که عرض کردم.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : حمایت از سرمایه ایرانی
کلیدواژه(ها) : حمایت از سرمایه ایرانی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
چند سال قبل بنده مسأله‏ی مبارزه با فساد را مطرح کردم و آن نامه‏ی هشت‏ماده‏یی را نوشتم؛ اما از داخل مجلس شورای اسلامی- که باید مرکز مبارزه‏ی با فساد باشد- فریاد اعتراض به این شعار بلند شد؛ با این بهانه که مبارزه‏ی با فساد، سرمایه‏ها را از کشور فراری می‏دهد! درحالی‏که قضیه بعکس است. بنده همان وقت هم گفتم که اتفاقاً مبارزه‏ی با فساد، سرمایه‏گذار سالم را که قصد فسادانگیزی و سوءاستفاده ندارد، به کار تشویق می‏کند. اخیراً گزارشی از یک سازمان معتبر بین‏المللی خواندم که در باره‏ی همین مسائل کار می‏کند. این سازمان اعلام کرده که یکی از موانع اصلی سرمایه‏گذاری‏ در بعضی از کشورها عبارت است از فساد اقتصادی. این‏ها می‏گفتند مبارزه‏ی با فساد جزو موانع سرمایه‏گذاری‏ است؛ ببینید چقدر فاصله است! مبارزه‏ی با فساد مطرح می‏شود؛ به جای اینکه عناصر دست‏اندرکار استقبال کنند و در حد وظایفِ خود ایفای نقش کنند، بعکس عمل می‏کنند. این، یکی از گوشه‏های کوچک حاکمیت دوگانه است که این‏ها دنبال می‏کردند.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش :ناموفق بودن تجربه غرب در نظام های اجتماعی
کلیدواژه(ها) : تاریخ جنگ جهانی اول, کمونیسم, لیبرالیسم, حمله آمریکا به عراق, غرب‌شناسی
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
من به شما در یک جمله عرض کنم که تجربه‌ی غرب، تجربه‌ی ناموفقی است. محصول تجربه‌ی غرب در نظام‌های اجتماعی، یکی فاشیسم است (حکومت نازی)، یکی کمونیسم است (حکومت بلوک شرق سابق)، یکی هم لیبرالیسم است (حاکمیت مطلق‌العنان امروز دنیا، که مظهرش امریکاست و نور چشمی و عزیزکرده‌اش هم اسرائیل است). همه‌ی جنایتهایی که تقریباً در طول صدوپنجاه سال اخیر صورت گرفته - از آغاز روشنفکریِ غربی در عرصه‌ی عمل - محصول تجربه‌ی غرب است؛ یک قلم آن، دو جنگ جهانی است که میلیون‌ها کشته بر ملتها تحمیل کرد؛ بدون این‌که خودشان بخواهند. گروه‌های سیاسی در اروپا، در فرانسه و در سایر کشورها چقدر تلاش کردند که از جنگ جهانی اول پیشگیری کنند - با مقالات آتشین، با نطق‌های مهیج، با اجتماعات گوناگون - اما نشد که نشد. نمونه‌ی دیگرش را بعد از گذشت تقریباً نود سال از وقوع جنگ جهانی اول، در تهاجم امریکا به عراق ملاحظه کردید. دیدید که در دنیا چقدر راهپیمایی شد؛ دیدید که ملتهای اروپایی تظاهرات میلیونی راه انداختند؛ این‌که دیگر در روزنامه‌ها منعکس شد و از تلویزیون‌ها پخش گردید. در همین کشورهای اروپایی تظاهرات میلیونی راه انداختند برای این‌که از تهاجم امریکا و انگلیس به عراق جلوگیری کنند؛ اما نشد. تمام تلاش‌های مخلصانه‌یی که در طول این مدت از سوی بعضی از گروه‌ها انجام گرفت - که البته مخلصانه بود، منتها غلط بود؛ چون بر پایه‌ی نادرستی استوار شده بود، که عرض خواهم کرد - بیهوده شد.

چند سال قبل، از یک نویسنده‌ی قویِ فرانسوی رمانی خواندم به نام «خانواده‌ی تیبو». البته آن نویسنده، معروف نیست؛ اما این رمان خیلی قوی است.معمولاً رمان‌های بزرگ و قویِ فرانسوی‌ها و روس‌ها و دیگر کشورهایی که رمان‌های بزرگ از آن‌جاها منتشر شده، تصویر هنرمندانه‌ی واقعیت‌های زندگی است. شما کتابهای بالزاک یا ویکتورهوگو یا نویسندگان روسی را ببینید؛ اینها تصویر هنرمندانه‌یی است از واقعیت‌هایی که در متن جامعه جریان دارد. این کتاب هم همین‌طور است. در آن‌جا، مجموعه‌های چپ و سوسیالیست در فرانسه و آلمان و اتریش و سوئیس چقدر تلاش کردند برای این‌که بتوانند جلوی جنگ جهانی اول را - که استشمام می‌کردند جنگی دارد راه می‌افتد - بگیرند؛ اما نتوانستند و همه‌ی این تلاش‌ها هدر رفت. تلاش آنها برای ایجاد حاکمیت سوسیالیستی بود. بعد از اندکی، این حاکمیت در روسیه‌ی تزاری به‌وجود آمد؛ آن هم شد یک تجربه‌ی ناموفق دیگر برای این حرکت غربی. تجربه‌ی شوروی هم تجربه‌ی غربی‌هاست؛ متعلق به شرق نیست. درست است که در بلوک‌بندی می‌گفتند شرق و غرب، اما آن هم متعلق به اروپاست؛ آن هم برآمده‌ی از افکار اروپایی‌ها و از تفکر مارکس و انگلس است؛ یعنی یک تجربه‌ی ناموفق.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش :خاطره مقام معظم رهبری از اختناق موجود در دوران پهلوی
کلیدواژه(ها) : تاریخ نهضت امام خمینی(ره) و قیام 15 خرداد, شهید باهنر, جلسات تفسیر قرآن رهبری, سوابق مبارزاتی آیت‌الله العظمی خامنه‌ای (مدظله)
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
من خاطره‌یی را برای شما نقل كنم. شماها واقعاً یادتان نیست، چون در آن زمان نبودید؛ اما افرادی كه بودند، می‌دانند اختناق چه بود؛ اصلاً قابل تصویر نیست. سال 42 بنده را به زندان قزل‌قلعه بردند. در همان زمان، چند جوان تهرانی را هم آوردند. من از پشت درِ سلول شنیدم كه دارند حرف می‌زنند؛ فهمیدم اینها را تازه دستگیر كرده‌اند. قدری خوشحال شدم؛ گفتم چند روزی كه بگذرد و بازجویی‌ها تمام شود، داخل زندانِ انفرادی هم گشایشی پیش می‌آید؛ با اینها تماس می‌گیریم و حرفی می‌زنیم و بالاخره یك هم‌صحبتی پیدا می‌كنیم. شب شد؛ دیدیم یكی‌یكی آنها را صدا كردند و بردند. یك ساعت بعد من در همان سلول مشغول نماز مغرب و عشا شدم. بعد از نماز دیدم یك نفر دریچه‌ی روی درِ سلول را كنار زد و گفت: حاج آقا! ما برگشتیم. دیدم یكی از همان تهرانی‌هاست. گفتم در را باز كن، بیا تو. در را باز كرد و آمد داخل سلول. گفتم چرا زود برگشتی؟ معلوم شد آنها را پای منبر مرحوم شهید باهنر گرفته بودند. شهید باهنر ماه رمضان سال 42 در شبستان مسجد جامع تهران منبر رفته بود؛ ساواكی‌ها هجوم می‌آورند و عده‌یی را همین‌طوری می‌گیرند؛ این پنج شش نفر هم جزو آنها بودند. خود شهید باهنر را هم همان وقت گرفتند و به زندان قزل‌قلعه بردند. از این افراد بازجویی می‌كنند، می‌بینند نه، اینها كاره‌یی نیستند و فعالیت مهمی ندارند؛ لذا آنها را رها می‌كنند. وقتی وسایل جیب آنها را می‌گردند، تقویمی از این شخصی كه او را باز گردانده بودند، پیدا می‌كنند كه در یكی از صفحات آن با خط بدی یك بیت شعر غلطِ عوامانه نوشته شده بود:

جمله بگویید از برنا و پیر

لعنت‌اللَّه رضا شاه كبیر

او نه شعار داده بود، نه این شعر را چاپ كرده بود، نه جایی آن را نقل كرده بود؛ فقط در تقویم جیبی‌اش این شعر عوامانه را نوشته بود. به همین جرم، او را شش ماه به زندان محكوم كردند!

بحث این نبود كه كسی در جایی شعار بدهد، حرفی بزند یا در تریبونی اظهارنظری بكند. بنده سال 50 در مشهد برای دانشجوها درس تفسیر می‌گفتم و اوایل سوره‌ی بقره - ماجراهای بنی‌اسرائیل - را تفسیر می‌كردم. بنده را به ساواك خواستند و گفتند چرا شما راجع به بنی‌اسرائیل حرف می‌زنید؟ گفتم آیه‌ی قرآن است؛ من دارم آیه‌ی قرآن را معنا و تفسیر می‌كنم. گفتند نه، این اهانت به اسرائیل است! درس تفسیر بنده را به خاطر تفسیر آیات بنی‌اسرائیل - چون اسم اسرائیل در آن بود - تعطیل كردند. اختناق در آن زمان عجیب بود؛ اما نه از طرف دولت امریكا، نه از سوی دولت فرانسه، و نه از طرف دولت‌های دیگر مطلقاً رژیم طاغوت به مخالفت با آزادی و دمكراسی متهم نشد. آن زمان انتخابات برگزار می‌شد؛ اما مردم اصلاً نمی‌فهمیدند كی آمد، كی رفت و چه كسی انتخاب شد. به آن صورت رأی‌گیری وجود نداشت؛ صندوق رأیی درست می‌كردند و اسم نماینده‌یی را كه خودشان می‌خواستند و از دربار تأیید شده بود، از صندوق بیرون می‌آوردند. با این كار، صورت مسخره‌یی از یك رأی‌گیری را به نمایش می‌گذاشتند. امروز هم كه در بعضی از كشورهای منطقه‌ی ما از این چیزها وجود دارد، مطلقاً آنها مورد تعرض نیستند؛ اما ایران اسلامی كه در طول بیست و شش سال تقریباً بیست و پنج انتخابات برگزار كرده، باز متهم به این است كه مردم‌سالاری ندارد و این‌جا انتصابات است و انتخابات نیست!

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : مشارکت مردم
کلیدواژه(ها) : مشارکت مردم
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
یك جمله هم راجع به انتخابات عرض كنم. البته این بحث‌ها دامنه‌دار است و غالباً نیمه‌كاره می‌ماند. بنده معتقدم كه در این انتخابات، ملت باید به عنوان یك تكلیف و یك حق شركت كند. البته من راجع به انتخابات در سخنرانی كرمان و سخنرانی‌های دیگر در همین سفر مفصل صحبت كرده‌ام؛ اما آنچه الآن عرض می‌كنم، از دیدگاه چالش‌های دشمنان با انتخابات است. دشمنان ما می‌خواهند اصلًا انتخابات برگزار نشود. چرا؟ برای اینكه بتوانند شاهدی بیاورند كه در ایران مردم‌سالاری و دمكراسی نیست. وقتی ما انتخابات برگزار می‌كنیم، حربه‌ی آن‌ها گم می‌شود. بنابراین اولین خواسته‌های آن‌ها برگزار نشدن انتخابات است؛ كمااینكه زمان برگزاری انتخابات مجلس هفتم هم تلاش كردند انتخابات را تعطیل كنند؛ اما خدا نگذاشت. آن‌ها خیلی تلاش كردند؛ انواع و اقسام راه‌ها را پیمودند و بعضی از عناصر غافل داخلی را هم به كار گرفتند؛ اما «انهم یكیدون كیدا و اكید كیدا»؛ خدای متعال مكر آن‌ها را پاسخ داد و جلویش را گرفت و بحمد اللّه انتخابات خوب برگزار شد. در این انتخابات هم اولین هدف آن‌ها این است كه انتخابات برگزار نشود.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : تحزب
کلیدواژه(ها) : تحزب
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
در تجربه ی غربی، عدالت اجتماعی و حتّی دمكراسیِ واقعی نیست. شما ببینید امروز در كشورهای پیشرفته ی غربی - به قول خودشان - اپوزیسیون به معنای واقعی كلمه وجود ندارد؛ اختلاف بر سر این است كه به عراق حمله كنیم یا نكنیم؛ حزب كارگر در انگلیس معتقد به حمله است، حزب محافظه كار معتقد است كه نه، حمله نكنیم. در فرانسه، فلان آقا معتقد است كه با اسرائیل این طوری برخورد كنیم؛ دیگری معتقد است كه نخیر، آن طوری برخورد كنیم. در اتریش و جاهای دیگر هم همین طور است. دعوا بر سر این نیست كه اصول پذیرفته شده ی آن كشورها مورد خدشه قرار بگیرد و خدشه كننده اجازه داشته باشد در صحنه ی انتخابات یا تبلیغات وارد شود یا به او اعتنایی بشود؛ این طوری نیست. در دوره ی قبل ریاست جمهوری امریكا شخصی كه جزو دو حزب معروف امریكا نبود، آمد وارد صحنه شد؛ ثروت زیادی هم داشت و پول زیادی هم خرج كرد؛ اما مطلقاً نگذاشتند به مراحل مقدماتی و ابتداییِ انتخاب هم برسد؛ با شیوه های گوناگون و روش های خاص، او را از صحنه خارج كردند.
در آن جا رسانه ها آزاد است؛ اما رسانه ها متعلق به چه كسانی است؟ رسانه ها متعلق به سرمایه داران بزرگ است. در امریكا، معنای آزادی رسانه ها، آزادیِ سخن گفتنِ بزرگ سرمایه داران است. عمده ترین مطبوعات، متعلق به آنهاست. مهمترین چاپخانه ها و ناشران كتاب متعلق به سرمایه داران است.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : انگلیس
کلیدواژه(ها) : انگلیس
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
یك نمونه ی دیگر از ناكامی های تجربه ی غربی در اداره ی بشر و تأمین خوشبختی انسان، مسأله ی استعمار است. شما ببینید پدیده ی استعمار چه بر سر دنیا آورد. اگر شما به آفریقا مسافرت كنید، یك نمونه ی بارز پدیده ی استعمار را در آن جا می بینید. آفریقا قاره یی است كه هم استعداد انسانی در آن جا هست، هم استعداد عجیب طبیعی. اروپایی ها به آن جا رفتند و با كشتار و قتل و غارت، از بی خبری مردم استفاده كردند و حتّی مجسمه های خودشان را به عنوان آزادكننده ی این كشورها در آن جاها نصب كردند؛ یك نمونه اش كشور زیمبابوه بود. من وقتی به آن جا رفتم، دیدم مجسمه یی را در وسط جنگلی - كه از تماشاگاه های معروف زیمبابوه است - نصب كرده اند. گفتم این كیست؟ گفتند مجسمه ی سردار انگلیسی است كه اول بار زیمبابوه را فتح كرد و به انگلیسی ها داد! اسم او «رودِز» یا «رودْز» بود، كه كشور زیمبابوه سالهای متمادی به نام او «رودزیا» نامیده می شد!

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : انگلیس
کلیدواژه(ها) : انگلیس
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
آقایی در دوره ی مشروطه پیدا شد كه گفت راه نجات كشور ایران این است كه جسماً، روحاً، ظاهراً و باطناً فرنگی شود! به جای این كه برای جبران عقب افتادگی ها به درون مراجعه كنند و گوهر خویش را جستجو كنند، به جای این كه خویش را در خویش پیدا كنند، رفتند سراغ این كه خود را در راه طی شده ی اروپا پیدا كنند! آنها این اشتباه را كردند. بعد هم رژیم پهلوی به وسیله ی خود انگلیسی ها روی كار آمد و پس از آن، امریكایی ها جای انگلیسی ها را گرفتند. بهترین انتخاب برای امریكا و انگلیس، رضاخان و محمدرضا بودند؛ چون همان نقشه ها، همان فرهنگ، همان وابستگی، همان عقب افتادگی و همان سرپوش گذاشتن بر روی استعدادهای درونی كه غرب مایل بود، در كشور به دست كسانی اجرا می شد كه بظاهر ایرانی بودند.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : افسانه هولوکاست
کلیدواژه(ها) : افسانه هولوکاست
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
یك نمونه ی دیگر، فاشیسم است. ممكن است كوره های آدم سوزی یی كه یهودی ها ادعا می كنند، دروغ باشد؛ اما جنایات هیتلر دروغ نیست. فاشیسم یك نمونه از تجربه ی غربی است. كمونیسم و اردوگاه های كار اجباری و به سیبری فرستادن و بقیه ی چیزها از همین قبیل است. لیبرالیسم را هم امروز شما دارید مشاهده می كنید؛ زندان ابوغریب و زندان گوانتانامو و زندان های دیگر.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : تقلیدگرایی
کلیدواژه(ها) : تقلیدگرایی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
خطاست كه ما راه طی شده‌ی به منزل نرسیده‌ی غرب را دنبال كنیم.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : حمایت از سرمایه ایرانی, مبارزه با مفاسد اقتصادی, مبارزه با فساد, سرمایه‌گذاری
کلیدواژه(ها) : حمایت از سرمایه ایرانی, مبارزه با مفاسد اقتصادی, مبارزه با فساد, سرمایه‌گذاری
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
مبارزه‌ی با فساد، سرمایه‌گذار سالم را كه قصد فسادانگیزی و سواستفاده ندارد، به كار تشویق می‌كند

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : شهدای دولت, شهید باهنر
کلیدواژه(ها) : شهدای دولت, شهید باهنر
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
شهید باهنر ماه رمضان سال 42 در شبستان مسجد جامع تهران منبر رفته بود؛ ساواكی ها هجوم می آورند و عده یی را همین طوری می گیرند؛ این پنج شش نفر هم جزو آنها بودند. خود شهید باهنر را هم همان وقت گرفتند و به زندان قزل قلعه بردند

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : اصلاح‌طلبی, اصلاحات, اصلاحات, مردم
کلیدواژه(ها) : اصلاح‌طلبی, اصلاحات, اصلاحات, مردم
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
ملت ايران اصلاح را براساس اصول خود انجام مى‌دهد.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : اصلاح‌طلبی, اصلاحات
کلیدواژه(ها) : اصلاح‌طلبی, اصلاحات
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
حفظ اصول و اصلاح روش‌ها، معناى اصلاح‌طلبى است.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : اصلاح‌طلبی, اصولگرایی
کلیدواژه(ها) : اصلاح‌طلبی, اصولگرایی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
بنده معتقد به اصولگراى اصلاح‌طلبم؛ اصول متين و متقنى كه از مبانى معرفتى اسلام برخاسته، با اصلاح روش‌ها به صورت روزبه‌روز و نوبه‌نو.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : اصلاح‌طلبی, اصلاحات, ایالات متحده امریکا, ایالات متحده امریکا
کلیدواژه(ها) : اصلاح‌طلبی, اصلاحات, ایالات متحده امریکا, ایالات متحده امریکا
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
از نظر امريكايى‌ها اصلاح يعنى ضديت با نظام جمهورى اسلامى. رضاخان آمد اصلاحات راه انداخت؛ محمدرضا هم آمد اصلاحات راه انداخت؛ اين همان چيزى است كه بنده گفتم اصلاحات امريكايى.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش :استعمار؛ثمره تجربه ی غربی ها در اداره ی زندگی بشر
کلیدواژه(ها) : تاریخ آسیا و آفریقا, عملکرد استعمارگران در آفریقا, زیمبابوه
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
از ناکامی‌های تجربه‌ی غربی در اداره‌ی بشر و تأمین خوشبختی انسان، مسأله‌ی استعمار است. شما ببینید پدیده‌ی استعمار چه بر سر دنیا آورد. اگر شما به آفریقا مسافرت کنید، یک نمونه‌ی بارز پدیده‌ی استعمار را در آن‌جا می‌بینید. آفریقا قاره‌یی است که هم استعداد انسانی در آن‌جا هست، هم استعداد عجیب طبیعی. اروپایی‌ها به آن‌جا رفتند و با کشتار و قتل و غارت، از بی‌خبری مردم استفاده کردند و حتّی مجسمه‌های خودشان را به عنوان آزادکننده‌ی این کشورها در آن‌جاها نصب کردند؛ یک نمونه‌اش کشور زیمبابوه بود. من وقتی به آن‌جا رفتم، دیدم مجسمه‌یی را در وسط جنگلی - که از تماشاگاه‌های معروف زیمبابوه است - نصب کرده‌اند. گفتم این کیست؟ گفتند مجسمه‌ی سردار انگلیسی است که اول‌بار زیمبابوه را فتح کرد و به انگلیسی‌ها داد! اسم او «رودِز» یا «رودْز» بود، که کشور زیمبابوه سالهای متمادی به نام او «رودزیا» نامیده می‌شد! شماها یادتان نیست؛ قبل از انقلاب، زمان جوانی ما، اسم کشور زیمبابوه به رودزیا تغییر داده شد. آمدند کشور را گرفتند، روی منابع دست گذاشتند، انسانها را تحقیر کردند، برده گرفتند و ده‌ها بلا بر سر مردم آوردند؛ آخر هم اسم خودشان را روی آن کشور گذاشتند؛ یعنی این کشور متعلق به ماست! هند یک نمونه‌ی دیگر آن است. اگر کتاب «نهضت آزادی هند» را - که حدود سی‌وپنج سال پیش بنده آن را ترجمه کردم - ببینید، نشان می‌دهد که در شبه‌قاره‌ی هند چه شده است. بنابراین مسأله‌ی استعمار، یک نمونه از تجربه‌ی غربی است.

یک نمونه‌ی دیگر، فاشیسم است. ممکن است کوره‌های آدم‌سوزی‌یی که یهودی‌ها ادعا می‌کنند، دروغ باشد؛ اما جنایات هیتلر دروغ نیست. فاشیسم یک نمونه از تجربه‌ی غربی است. کمونیسم و اردوگاه‌های کار اجباری و به سیبری فرستادن و بقیه‌ی چیزها از همین قبیل است. لیبرالیسم را هم امروز شما دارید مشاهده می‌کنید؛ زندان ابوغریب و زندان گوانتانامو و زندان‌های دیگر. من در گزارشی خواندم که امریکایی‌ها ده‌ها زندان شبیه ابوغریب و گوانتانامو در سرتاسر دنیا دارند؛ اما هیچ‌کس از آنها خبر ندارد و اجازه‌ی افشاء نمی‌دهند. در افغانستان امریکایی‌ها زندان دارند و خدا می‌داند در بسیاری جاهای دیگر هم دارند. در گزارش‌های موثق این را خوانده‌ایم، امریکایی‌ها هم این را انکار نکرده‌اند. استعمار نوینی که ده‌ها سال بر کشورها حاکم بود، و استعمار فرانوینی که امروز حاکم است، و طرح‌های بلندپروازانه و جاه‌طلبانه و ظالمانه‌یی که نسبت به کشورها دارند، نمونه‌هایی از این جنایت‌هاست.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش :واقعی نبودن آزادی در آمریکا
کلیدواژه(ها) : آزادی رسانه در امریکا, رسانه‌ها در امریکا, تاریخ دوران بعد از فروپاشی شوروی و سلطه آمریکا
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
در تجربه‌ى غربى، عدالت اجتماعى و حتّى دمکراسىِ واقعى نیست. شما ببینید امروز در کشورهاى پیشرفته‌ى غربى - به قول خودشان - اپوزیسیون به معناى واقعى کلمه وجود ندارد؛ اختلاف بر سر این است که به عراق حمله کنیم یا نکنیم؛ حزب کارگر در انگلیس معتقد به حمله است، حزب محافظه‌کار معتقد است که نه، حمله نکنیم. در فرانسه، فلان آقا معتقد است که با اسرائیل این‌طورى برخورد کنیم؛ دیگرى معتقد است که نخیر، آن‌طورى برخورد کنیم. در اتریش و جاهاى دیگر هم همین‌طور است. دعوا بر سر این نیست که اصول پذیرفته شده‌ى آن کشورها مورد خدشه قرار بگیرد و خدشه‌کننده اجازه داشته باشد در صحنه‌ى انتخابات یا تبلیغات وارد شود یا به او اعتنایى بشود؛ این‌طورى نیست. در دوره‌ى قبل ریاست‌جمهورى امریکا شخصى که جزو دو حزب معروف امریکا نبود، آمد وارد صحنه شد؛ ثروت زیادى هم داشت و پول زیادى هم خرج کرد؛ اما مطلقاً نگذاشتند به مراحل مقدماتى و ابتدایىِ انتخاب هم برسد؛ با شیوه‌هاى گوناگون و روش‌هاى خاص، او را از صحنه خارج کردند.

در آن‌جا رسانه‌ها آزاد است؛ اما رسانه‌ها متعلق به چه کسانى است؟ رسانه‌ها متعلق به سرمایه‌داران بزرگ است. در امریکا، معناى آزادى رسانه‌ها، آزادىِ سخن گفتنِ بزرگ سرمایه‌داران است. عمده‌ترین مطبوعات، متعلق به آنهاست. مهمترین چاپخانه‌ها و ناشران کتاب متعلق به سرمایه‌داران است. یکى از مسؤولان کنونى درباره‌ى تسخیر لانه‌ى‌جاسوسى کتابى به زبان انگلیسى نوشته بود. این مسؤول محترم خودش به من مى‌گفت: به هر ناشرى در امریکا مراجعه کردیم، حاضر نشدند این کتاب را چاپ کنند؛ چون ناشران عمده، وابسته به دستگاه‌هاى سرمایه‌دارى‌اند؛ بنابراین مجبور شدیم به کانادا برویم. در آن‌جا با زحمت توانستیم یک ناشر پیدا کنیم که این کتاب را چاپ کند. ایشان مى‌گفت آن ناشر بعداً با من تماس گرفت و گفت از وقتى من تعهد کرده‌ام این کتاب را چاپ کنم و آنها این را فهمیده‌اند، به من تلفن‌هاى تهدیدآمیز مى‌شود و جان من را تهدید مى‌کنند! آزادى واقعىِ بیان و آزادى انتخاب هم به معنایى که آنها شعارش را مى‌دهند، در آن‌جا نیست.

دو سال قبل همه‌ى مطبوعات نوشتند که یک مأمور عالى‌رتبه‌ى امنیتى در امریکا معلوم شده جاسوس شوروى سابق بوده؛ بعد هم براى روسیه‌ى کنونى جاسوسى مى‌کرده. او را گرفتند و با او مصاحبه کردند. بنده این مصاحبه را در یکى از مجلات امریکایى دیدم؛ یا تایم بود یا نیوزویک. از او پرسیدند تو که مأمور عالى‌رتبه‌ى امنیتى بودى، چرا براى بیگانه‌ها جاسوسى مى‌کردى؟ گفت من در آرزوى ساختن یک ویلاى کوچک و یک زندگى راحت بودم؛ و این آرزو از این طریق براى من حاصل نمى‌شد! این، زندگى یک مأمور عالى‌رتبه است که براى این‌که ویلاى کوچکى براى خودش بسازد، ناچار است جاسوسى کند؛ آن هم در موقعیت شغلىِ حساس و خطیرى که دارد!

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش :عدم موفقیت انگلیس و آمریکا در راه اندازی مس سرچشمه
کلیدواژه(ها) : تاریخ بر سر کار آمدن و حکمرانی محمدرضا پهلوی, وابستگی سلسله پهلوی به مستکبرین, مقایسه عملکرد نظام اسلامی و رژیم پهلوی, پیشرفت علمی ایران
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
[ما]هیچ ننگمان نمى‌کند که علم را از غربى‌ها و اروپایى‌ها یاد بگیریم؛ اما ننگمان مى‌کند که همیشه شاگرد بمانیم. شاگردى مى‌کنیم تا استعداد خود را پرورش دهیم و از درون بجوشیم. ما نمى‌خواهیم مثل استخرى باشیم که آبى را در ما سرازیر کنند و هر وقت هم خواستند، آب را بکشند یا اجازه ندهند بیاید، یا هرگونه آب آلوده‌یى را در این استخر بریزند. ما مى‌خواهیم مثل چشمه‌ى جوشان باشیم؛ مى‌خواهیم از خودمان بجوشیم؛ مى‌خواهیم استعدادهاى خود را به‌کار بگیریم. من به هرجا نگاه مى‌کنم، امکان به‌کارگیرى این استعدادها را مى‌بینم. فقط هم پیشرفت در انرژى اتمى است که مردم در جریان آن قرار گرفته‌اند و مى‌دانند در این بخش چه اتفاقى افتاده است؛ یک نمونه‌ى دیگر، بحث سلول‌هاى بنیادى است که حیرت بینندگان خارجى را برانگیخت. نمونه‌هاى فراوان دیگرى هم وجود دارد.

من دیروز براى بازدید از مجتمع مس سرچشمه به آن‌جا رفته بودم. یک روز همین مس سرچشمه را انگلیسى‌ها و بعد هم امریکایى‌ها مى‌خواستند اداره کنند؛ چند سال هم کار و طراحى کردند، اما راه‌اندازى نشد. بعد وقتى انقلاب پیروز شد، مهندسان ما آمدند و آن را راه‌اندازى کردند؛ محصول به‌دست آوردند و کارهاى خوبى انجام دادند؛ بعد هم طرح توسعه را خود مهندسان ما در دهه‌ى سوم - تقریباً از نزدیک سال 80 تا الان - راه‌اندازى کردند و باز هم دارند آن را توسعه مى‌دهند. این‌کار، جزو بهترین و تمیزترین کارهایى است که به‌وسیله‌ى دولت دارد انجام مى‌گیرد. آن روز اگر خارجى‌ها سود مى‌بردند، استفاده مى‌کردند و یا منافع ملى پامال مى‌شد، همه‌ى اینها به کنار؛ ملت ایران را تحقیر مى‌کردند؛ این تحقیر از همه چیز سنگین‌تر است. ملتى بنشیند و عده‌یى از بیرون بیایند به او بگویند تو نمى‌توانى؛ برو کنار تا ما برایت درست کنیم؛ او را کنار بزنند و اجازه ندهند حتّى از تجربه‌ى آنها استفاده کند؛ خودشان بیایند این منبع درونى را استخراج کنند؛ چیزى به او بدهند و لُب و خلاصه‌ى سود را هم خودشان ببرند. این کار در نفت مى‌شده، در مس مى‌شده، در آهن مى‌شده، در ساخت و سازهاى گوناگون مى‌شده، در سدسازى مى‌شده، در سیلوسازى مى‌شده، در بخش‌هاى دانشگاهى و علمى مى‌شده.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش :ساخته شدن سدهای زمان طاغوت توسط بیگانگان
کلیدواژه(ها) : خودکفایی, اعتماد به نیروی خود, سدسازی, تاریخ جمهوری اسلامی در زمان حیات امام خمینی(ره)
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
سدهاى ما را [قبل از انقلاب] دیگران مى‌ساختند. همه‌ى هشت نُه سدى که در زمان طاغوت ساخته شد، به دست بیگانه‌ها ساخته شد. براى ساخت سد دز چهار کشور اروپایى و کانادا همکارى کردند. سد کارون 3 از لحاظ ریخت عمومى‌اش شبیه سد دز است؛ بتونى است و ظرفیت آب آنها به یک اندازه است؛ با این تفاوت که ظرفیت تولید برقِ سد کارون 3 که بچه‌هاى ما آن را ساخته‌اند، چهار برابر ظرفیت تولید برق سد دز است و احجامى که براى ساختن این سد به کار رفته، گاهى ده برابر، بیست برابر و سى برابر احجامى است که در سد دز به کار رفته - از لحاظ بتونى که به کار برده‌اند، آهنى که به کار برده‌اند، سنگى که کنده‌اند - علتش هم این است که آنها جاهاى آسان را براى سدسازى انتخاب کرده بودند.

بهره‌بردارى از این نیروگاه در اختیار یک شرکت کانادایى بود. یک سرمایه‌دار ایرانى تلاش مى‌کند، زحمت مى‌کشد، لابد بند و بست مى‌کند و رشوه مى‌دهد؛ بالاخره موفق مى‌شود اجازه‌ى بهره‌بردارى از نیروگاه سد دز را بگیرد. بعد از دو سه سال، ایرانى‌ها مى‌خواهند ظرفیت تولید برق سد دز را دو برابر کنند؛ باید خارجى‌ها مى‌آمدند؛ در داخل به کسى اعتماد نمى‌کردند و کسى هم نمى‌توانست این کار را بکند. لذا امریکایى‌ها را دعوت کردند تا بیایند ظرفیت نیروگاه سد دز را دو برابر کنند. امریکایى‌ها وقتى آمدند دیدند ایرانى‌ها در آن‌جا مشغول کارند، گفتند ما نمى‌آییم. شرط آمدن ما این است که ایرانى‌ها بکلى خلع‌ید شوند و همان شرکت کانادایى دوباره بیاید مشغول کار شود. دولت ایران این کار را کرد؛ بهره‌بردار ایرانى و همه‌ى عواملش را بیرون کرد و مجدداً شرکت کانادایى آمد و بهره‌بردارى از سد را به دست گرفت؛ بعد امریکایى‌ها لطف کردند، آقایى کردند، تفضل کردند و تشریف آوردند ظرفیت نیروگاه را دو برابر کردند!

سد کارون 3 را جوان‌ها و مهندسان ایرانى ساخته‌اند. ظرفیت آبش همان اندازه است، ظرفیت برقش چهار برابر آن است؛ خودشان طراحى کرده‌اند، خودشان ساخته‌اند و خودشان هم بهره‌بردارى مى‌کنند. این بهتر است یا آن؟ آنچه امریکا و اروپا و کانادا و دیگران براى ملت و کشور ما مى‌خواهند، آن وضعیت است.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش :حمایت غربی ها از حکومت پهلوی با وجود اختناق آن دوران
کلیدواژه(ها) : تاریخ فعالیتها و مبارزات آیت الله خامنه ای قبل از, جلسات تفسیر قرآن رهبری, سوابق مبارزاتی آیت‌الله العظمی خامنه‌ای (مدظله), تاریخ بر سر کار آمدن و حکمرانی محمدرضا پهلوی, شهید باهنر, دستگاه امنیتی پهلوی, وضعیت سیاسی در رژیم پهلوی
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
آنها[غربی ها] نمى‌خواهند ما از درون بجوشیم، جوانه بزنیم و رشد کنیم. آنها فقط اسم آزادى و دمکراسى را مى‌آورند.

من خاطره‌یى را براى شما نقل کنم. شماها واقعاً یادتان نیست، چون در آن زمان نبودید؛ اما افرادى که بودند، مى‌دانند اختناق چه بود؛ اصلاً قابل تصویر نیست. سال 42 بنده را به زندان قزل‌قلعه بردند. در همان زمان، چند جوان تهرانى را هم آوردند. من از پشت درِ سلول شنیدم که دارند حرف مى‌زنند؛ فهمیدم اینها را تازه دستگیر کرده‌اند. قدرى خوشحال شدم؛ گفتم چند روزى که بگذرد و بازجویى‌ها تمام شود، داخل زندانِ انفرادى هم گشایشى پیش مى‌آید؛ با اینها تماس مى‌گیریم و حرفى مى‌زنیم و بالاخره یک هم‌صحبتى پیدا مى‌کنیم. شب شد؛ دیدیم یکى‌یکى آنها را صدا کردند و بردند. یک ساعت بعد من در همان سلول مشغول نماز مغرب و عشا شدم. بعد از نماز دیدم یک نفر دریچه‌ى روى درِ سلول را کنار زد و گفت: حاج آقا! ما برگشتیم. دیدم یکى از همان تهرانى‌هاست. گفتم در را باز کن، بیا تو. در را باز کرد و آمد داخل سلول. گفتم چرا زود برگشتى؟ معلوم شد آنها را پاى منبر مرحوم شهید باهنر گرفته بودند. شهید باهنر ماه رمضان سال 42 در شبستان مسجد جامع تهران منبر رفته بود؛ ساواکى‌ها هجوم مى‌آورند و عده‌یى را همین‌طورى مى‌گیرند؛ این پنج شش نفر هم جزو آنها بودند. خود شهید باهنر را هم همان وقت گرفتند و به زندان قزل‌قلعه بردند. از این افراد بازجویى مى‌کنند، مى‌بینند نه، اینها کاره‌یى نیستند و فعالیت مهمى ندارند؛ لذا آنها را رها مى‌کنند. وقتى وسایل جیب آنها را مى‌گردند، تقویمى از این شخصى که او را باز گردانده بودند، پیدا مى‌کنند که در یکى از صفحات آن با خط بدى یک بیت شعر غلطِ عوامانه نوشته شده بود:

جمله بگویید از برنا و پیر

لعنت‌اللَّه رضا شاه کبیر

او نه شعار داده بود، نه این شعر را چاپ کرده بود، نه جایى آن را نقل کرده بود؛ فقط در تقویم جیبى‌اش این شعر عوامانه را نوشته بود. به همین جرم، او را شش ماه به زندان محکوم کردند!

بحث این نبود که کسى در جایى شعار بدهد، حرفى بزند یا در تریبونى اظهارنظرى بکند. بنده سال 50 در مشهد براى دانشجوها درس تفسیر مى‌گفتم و اوایل سوره‌ى بقره - ماجراهاى بنى‌اسرائیل - را تفسیر مى‌کردم. بنده را به ساواک خواستند و گفتند چرا شما راجع به بنى‌اسرائیل حرف مى‌زنید؟ گفتم آیه‌ى قرآن است؛ من دارم آیه‌ى قرآن را معنا و تفسیر مى‌کنم. گفتند نه، این اهانت به اسرائیل است! درس تفسیر بنده را به خاطر تفسیر آیات بنى‌اسرائیل - چون اسم اسرائیل در آن بود - تعطیل کردند. اختناق در آن زمان عجیب بود؛ اما نه از طرف دولت امریکا، نه از سوى دولت فرانسه، و نه از طرف دولت‌هاى دیگر مطلقاً رژیم طاغوت به مخالفت با آزادى و دمکراسى متهم نشد. آن زمان انتخابات برگزار مى‌شد؛ اما مردم اصلاً نمى‌فهمیدند کى آمد، کى رفت و چه کسى انتخاب شد. به آن صورت رأى‌گیرى وجود نداشت؛ صندوق رأیى درست مى‌کردند و اسم نماینده‌یى را که خودشان مى‌خواستند و از دربار تأیید شده بود، از صندوق بیرون مى‌آوردند. با این کار، صورت مسخره‌یى از یک رأى‌گیرى را به نمایش مى‌گذاشتند. امروز هم که در بعضى از کشورهاى منطقه‌ى ما از این چیزها وجود دارد، مطلقاً آنها مورد تعرض نیستند؛ اما ایران اسلامى که در طول بیست و شش سال تقریباً بیست و پنج انتخابات برگزار کرده، باز متهم به این است که مردم‌سالارى ندارد و این‌جا انتصابات است و انتخابات نیست!

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش :اعتراض عده ای ازنمایندگان مجلس ششم به نامه 8 ماده یی رهبری
کلیدواژه(ها) : هدف دشمن, تاریخ جمهوری اسلامی بعد از رحلت امام خمینی(ره), حاکمیت دوگانه, تاریخ فعالیتها و مسئولیتهای آیت الله خامنه ای بعد, مبارزه با فساد
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
هدف دشمن فقط دامن زدن به اختلافات سیاسى در بین جناح‌هاى سیاسى نیست؛ ایجاد اختلاف و دوگانگى در رأس حاکمیت نظام و ایجاد شکاف هم هدف مهم اوست. یعنى در رأس نظام و در تصمیم‌گیرى نظام، دو فکر متعارض وجود داشته باشد که سر هیچ مسأله‌یى نتوانند با هم کنار بیایند. روى این پروژه کار کرده‌اند؛ یک عده هم در داخل فشار آوردند که همین کار بشود. روى آقاى خاتمى هم خیلى فشار آوردند، اما ایشان تدین و عقل به خرج داد و زیر بار نرفت. اینها مى‌خواستند کارى کنند که در رأس نظام، بین رهبرى، رئیس جمهور و دیگر مسؤولان دعوا و اختلاف باشد؛ دائم این تصمیم بگیرد، آن نقض کند. صریحاً هم گفتند حاکمیت دوگانه، و در خیلى از جاها این را اعمال کردند.

چند سال قبل بنده مسأله‌ى مبارزه با فساد را مطرح کردم و آن نامه‌ى هشت ماده‌یى را نوشتم؛ اما از داخل مجلس شوراى اسلامى - که باید مرکز مبارزه‌ى با فساد باشد - فریاد اعتراض به این شعار بلند شد؛ با این بهانه که مبارزه‌ى با فساد، سرمایه‌ها را از کشور فرارى مى‌دهد! در حالى‌که قضیه بعکس است. بنده همان وقت هم گفتم که اتفاقاً مبارزه‌ى با فساد، سرمایه‌گذار سالم را که قصد فسادانگیزى و سوءاستفاده ندارد، به کار تشویق مى‌کند. اخیراً گزارشى از یک سازمان معتبر بین‌المللى خواندم که درباره‌ى همین مسائل کار مى‌کند. این سازمان اعلام کرده که یکى از موانع اصلى سرمایه‌گذارى در بعضى از کشورها عبارت است از فساد اقتصادى. اینها مى‌گفتند مبارزه‌ى با فساد جزو موانع سرمایه‌گذارى است؛ ببینید چقدر فاصله است! مبارزه‌ى با فساد مطرح مى‌شود؛ به جاى این‌که عناصر دست‌اندرکار استقبال کنند و در حد وظایفِ خود ایفاى نقش کنند، بعکس عمل مى‌کنند. این، یکى از گوشه‌هاى کوچک حاکمیت دوگانه است که اینها دنبال مى‌کردند.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : شعار ما میتوانیم
کلیدواژه(ها) : شعار ما میتوانیم
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
جوان های ما دارند می جوشند. صنعت ما، معدن ما و کشاورزی ما می تواند به همین استعدادهای داخلی متکی باشد. استعداد طبیعی هم که الی ماشاءاللَّه داریم؛ جیرفت یک نمونه ی آن است. همه ی کرمان از لحاظ منابع زیرزمینی یک مرکز فوق العاده و استثنایی در کشور ما و در بعضی از جهات در خاورمیانه است.
چرا ما راه دیگران را برویم؟ چرا از خودمان غافل شویم؟ ما می توانیم؛ ما پیشرفت کرده ایم؛ یک نمونه اش جامعه ی دانشگاهی ماست. قبل از انقلاب، مرد خیّری به نام مرحوم افضلی پور - که من از ایشان تجلیل می کنم؛ شنیده ام همسر ایشان حیات دارند، که از همین جا به همسر ایشان که به مرحوم افضلی پور کمک کرده اند، سلام می کنم - با پول خودش و به قدر توانش، مرکز تحصیلات دانشگاهیِ کوچکی درست کرد. یک روز در این استان کمتر از سه هزار دانشجو تحصیل می کردند؛ اما امروز کرمان نزدیک به هفتادهزار نفر دانشجو دارد. جمعیت کشور دو برابر شده؛ خیلی خوب، سه هزار نفر یا شش هزار نفر دانشجو باید داشته باشد؛ اما امروز ما در این استان هفتاد هزار نفر دانشجو داریم. این، توسعه و پیشرفت است.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : اشرافی‌گری مسئولان
کلیدواژه(ها) : اشرافی‌گری مسئولان
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
آرمان گرایىِ جوان ایرانىِ ما عبارت است از ترسیم آینده یی با این خصوصیات. ما نظام و کشوری می خواهیم که پیشرفته باشد و مردم آن دانشمند و بیدار و زنده باشند؛ غفلت زده و خواب آلوده نباشند؛ کشور برخوردار از عدالت باشد؛ مبرای از فساد باشد؛ طبقه ی اشراف بر آن حاکمیت نداشته باشد - چه اشراف سنتی، چه طبقه ی جدیدی که ممکن است اسمشان اشراف نباشد، اما در واقع اشراف باشند و به قول آقایان از رانت های گوناگون اقتصادی استفاده کنند - برخوردار از قدرت و استحکام سیاسی باشد؛ و همه ی اینها الهام گرفته ی از معارف دین و اسلام عزیز باشد. اسلام این ظرفیت را دارد که اینها را به ما تعلیم دهد.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : انتخابات آمریکا
کلیدواژه(ها) : انتخابات آمریکا
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
در تجربه ی غربی، عدالت اجتماعی و حتّی دمکراسىِ واقعی نیست. شما ببینید امروز در کشورهای پیشرفته ی غربی - به قول خودشان - اپوزیسیون به معنای واقعی کلمه وجود ندارد؛ اختلاف بر سر این است که به عراق حمله کنیم یا نکنیم؛ حزب کارگر در انگلیس معتقد به حمله است، حزب محافظه کار معتقد است که نه، حمله نکنیم. در فرانسه، فلان آقا معتقد است که با اسرائیل این طوری برخورد کنیم؛ دیگری معتقد است که نخیر، آن طوری برخورد کنیم. در اتریش و جاهای دیگر هم همین طور است. دعوا بر سر این نیست که اصول پذیرفته شده ی آن کشورها مورد خدشه قرار بگیرد و خدشه کننده اجازه داشته باشد در صحنه ی انتخابات یا تبلیغات وارد شود یا به او اعتنایی بشود؛ این طوری نیست. در دوره ی قبل ریاست جمهوری امریکا شخصی که جزو دو حزب معروف امریکا نبود، آمد وارد صحنه شد؛ ثروت زیادی هم داشت و پول زیادی هم خرج کرد؛ اما مطلقاً نگذاشتند به مراحل مقدماتی و ابتدایىِ انتخاب هم برسد؛ با شیوه های گوناگون و روش های خاص، او را از صحنه خارج کردند.
در آن جا رسانه ها آزاد است؛ اما رسانه ها متعلق به چه کسانی است؟ رسانه ها متعلق به سرمایه داران بزرگ است. در امریکا، معنای آزادی رسانه ها، آزادىِ سخن گفتنِ بزرگ سرمایه داران است. عمده ترین مطبوعات، متعلق به آنهاست. مهمترین چاپخانه ها و ناشران کتاب متعلق به سرمایه داران است.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : انتخابات آمریکا
کلیدواژه(ها) : انتخابات آمریکا
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
در هیچ جای دنیا به کسانی که به قانون اساسی و اصول آن کشور معتقد نیستند، اجازه نمی دهند در بخش های حاکمیت وارد شوند. در کجای دنیا چنین اجازه یی داده می شود؟ آیا در امریکا و انگلیس و جاهای دیگر به کسی که با اصول و ارزش های امریکایی مخالف است، اجازه می دهند در رأس حکومت بیاید؟ شما می بینید در مبارزات انتخاباتی شان اختلاف بین دو حزب و دو جناح بر سر چیزهای بسیار جزئی تر از این حرف هاست؛ بزرگترین اش این است که به عراق حمله کنیم یا نکنیم - یک جناح می گوید حمله کنیم، یک جناح می گوید حمله نکنیم - والّا اختلاف سر مسائلی از این قبیل است که مالیات فلان جنس را افزایش دهیم یا نه؛ راجع به مسائل زیست محیطی چنین بکنیم یا نه. مگر در دنیای دمکراسی اجازه می دهند که کسانی که با اصول و مبانی یک نظام مخالفند، بیایند داخل حاکمیت آن نظام شوند؟ هیچ جای دنیا چنین اجازه یی نمی دهند.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : ارزشهای امریکایی
کلیدواژه(ها) : ارزشهای امریکایی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
بنده سه چهار سال قبل در نماز جمعه ی تهران گفتم دو جناح برای این کشور مثل دو بالند، که کشور با این دو بال می تواند پرواز کند. اما اگر یکدست کردنی که آنها دستگاه را متهم می کنند، معنایش حاکمیت یکپارچه و اجازه ندادن به شکاف در حاکمیت و در اصول است، این لازم است. در هیچ جای دنیا به کسانی که به قانون اساسی و اصول آن کشور معتقد نیستند، اجازه نمی دهند در بخش های حاکمیت وارد شوند. در کجای دنیا چنین اجازه یی داده می شود؟ آیا در امریکا و انگلیس و جاهای دیگر به کسی که با اصول و ارزشهای امریکایی مخالف است، اجازه می دهند در رأس حکومت بیاید؟ شما می بینید در مبارزات انتخاباتی شان اختلاف بین دو حزب و دو جناح بر سر چیزهای بسیار جزئی تر از این حرف هاست؛ بزرگترین اش این  است که به عراق حمله کنیم یا نکنیم - یک جناح می گوید حمله کنیم، یک جناح می گوید حمله نکنیم - والّا اختلاف سر مسائلی از این قبیل است که مالیات فلان جنس را افزایش دهیم یا نه؛ راجع به مسائل زیست محیطی چنین بکنیم یا نه. مگر در دنیای دمکراسی اجازه می دهند که کسانی که با اصول و مبانی یک نظام مخالفند، بیایند داخل حاکمیت آن نظام شوند؟ هیچ جای دنیا چنین اجازه یی نمی دهند. البته معلوم است که ما هم اجازه نمی دهیم. کسانی که قانون اساسی را قبول ندارند، کسانی که اصل نظام جمهوری اسلامی را قبول ندارند، اینها بیایند در رأس نظام جمهوری اسلامی قرار بگیرند!؟

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : آزادی بیان
کلیدواژه(ها) : آزادی بیان
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
یکی از مسؤولان کنونی درباره ی تسخیر لانه ی جاسوسی کتابی به زبان انگلیسی نوشته بود. این مسؤول محترم خودش به من می گفت: به هر ناشری در امریکا مراجعه کردیم، حاضر نشدند این کتاب را چاپ کنند؛ چون ناشران عمده، وابسته به دستگاه های سرمایه داری اند؛ بنابراین مجبور شدیم به کانادا برویم. در آن جا با زحمت توانستیم یک ناشر پیدا کنیم که این کتاب را چاپ کند. ایشان می گفت آن ناشر بعداً با من تماس گرفت و گفت از وقتی من تعهد کرده ام این کتاب را چاپ کنم و آنها این را فهمیده اند، به من تلفن های تهدیدآمیز می شود و جان من را تهدید می کنند! آزادی واقعىِ بیان و آزادی انتخاب هم به معنایی که آنها شعارش را می دهند، در آن  جا نیست.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : روز عرفه
کلیدواژه(ها) : روز عرفه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
در محیط دانشجویىِ جوان، پرداختن به معارف دینی، پرداختن به الگوهای دینی، توسلات به پروردگار، توسلات به ائمه (علیهم السلام)، خواندن دعای عرفه، برگزاری مراسم اعتکاف و خواندن نماز جماعت، بسیار خوب است. البته این را هم عرض بکنم؛ در مراسم مذهبی به روح مراسم توجه کنید؛ فقط صورت سازی نباشد؛ انسان شعری بخواند، اشکی بگیرد یا بریزد. روح دعا و نماز عبارت است از ارتباط با خدا، آشنا شدن با خدا، بهره بردن از معنویت، پاکیزه کردن و پیراستن روح، و پالایش کردن ذهن از وسوسه ها.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : بحران خانواده در غرب
کلیدواژه(ها) : بحران خانواده در غرب
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
در آن جا [جهان غرب] شب و روز باید کار کنند و خانواده ها از دیدار خانوادگىِ مهربانانه و سرشار از عاطفه محروم باشند. در مطبوعات امریکا نوشته بودند که اغلب خانواده های امریکایی چون نمی توانند یکدیگر را در خانه ببینند، ناچارند سر ساعتی با هم در بیرون از خانه قرار بگذارند و مثلاً یک استکان چای بخورند! بعد هم خانم یا آقا مرتب به ساعت خود نگاه می کند تا وقت شغل دومش نگذرد! خانواده به این شکل درآمده؛ این خوشبختی است!؟

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : مجلس شورای اسلامی
کلیدواژه(ها) : مجلس شورای اسلامی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
مجلس شورای اسلامی باید مرکز مبارزه ی با فساد باشد.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : استعمار
کلیدواژه(ها) : استعمار
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
از ناکامی های تجربه ی غربی در اداره ی بشر و تأمین خوشبختی انسان، مسأله ی استعمار است. شما ببینید پدیده ی استعمار چه بر سر دنیا آورد. اگر شما به آفریقا مسافرت کنید، یک نمونه ی بارز پدیده ی استعمار را در آن جا می بینید. آفریقا قاره یی است که هم استعداد انسانی در آن جا هست، هم استعداد عجیب طبیعی. اروپایی ها به آن جا رفتند و با کشتار و قتل و غارت، از بی خبری مردم استفاده کردند و حتّی مجسمه های خودشان را به عنوان آزادکننده ی این کشورها در آن جاها نصب کردند؛ یک نمونه اش کشور زیمبابوه بود. من وقتی به آن جا رفتم، دیدم مجسمه یی را در وسط جنگلی - که از تماشاگاه های معروف زیمبابوه است - نصب کرده اند. گفتم این کیست؟ گفتند مجسمه ی سردار انگلیسی است که اول بار زیمبابوه را فتح کرد و به انگلیسی ها داد! اسم او «رودِز» یا «رودْز» بود، که کشور زیمبابوه سالهای متمادی به نام او «رودزیا» نامیده می شد! شماها یادتان نیست؛ قبل از انقلاب، زمان جوانی ما، اسم کشور زیمبابوه به رودزیا تغییر داده شد. آمدند کشور را گرفتند، روی منابع دست گذاشتند، انسانها را تحقیر کردند، برده گرفتند و ده ها بلا بر سر مردم آوردند؛ آخر هم اسم خودشان را روی آن کشور گذاشتند؛ یعنی این کشور متعلق به ماست! هند یک نمونه ی دیگر آن است. اگر کتاب «نهضت آزادی هند» را - که حدود سی وپنج سال پیش بنده آن را ترجمه کردم - ببینید، نشان می دهد که در شبه قاره ی هند چه شده است. بنابراین مسأله ی استعمار، یک نمونه از تجربه ی غربی است.
یک نمونه ی دیگر، فاشیسم است. ممکن است کوره های آدم سوزی یی که یهودی ها ادعا می کنند، دروغ باشد؛ اما جنایات هیتلر دروغ نیست. فاشیسم یک نمونه از تجربه ی غربی است. کمونیسم و اردوگاه های کار اجباری و به سیبری فرستادن و بقیه ی چیزها از همین قبیل است. لیبرالیسم را هم امروز شما دارید مشاهده می کنید؛ زندان ابوغریب و زندان گوانتانامو و زندان های دیگر. من در گزارشی خواندم که امریکایی ها ده ها زندان شبیه ابوغریب و گوانتانامو در سرتاسر دنیا دارند؛ اما هیچ کس از آنها خبر ندارد و اجازه ی افشاء نمی دهند. در افغانستان امریکایی ها زندان دارند و خدا می داند در بسیاری جاهای دیگر هم دارند. در گزارش های موثق این را خوانده ایم، امریکایی ها هم این را انکار نکرده اند. استعمار نوینی که ده ها سال بر کشورها حاکم بود، و استعمار فرانوینی که امروز حاکم است، و طرح های بلندپروازانه و جاه طلبانه و ظالمانه یی که نسبت به کشورها دارند، نمونه هایی از این جنایت هاست

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : استعمار
کلیدواژه(ها) : استعمار
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
از ناکامی های تجربه ی غربی در اداره ی بشر و تأمین خوشبختی انسان، مسأله ی استعمار است.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : استعمار نو
کلیدواژه(ها) : استعمار نو
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
از ناکامی های تجربه ی غربی در اداره ی بشر و تأمین خوشبختی انسان، مسأله ی استعمار است. شما ببینید پدیده ی استعمار چه بر سر دنیا آورد. اگر شما به آفریقا مسافرت کنید، یک نمونه ی بارز پدیده ی استعمار را در آن جا می بینید. آفریقا قاره یی است که هم استعداد انسانی در آن جا هست، هم استعداد عجیب طبیعی. اروپایی ها به آن جا رفتند و با کشتار و قتل و غارت، از بی خبری مردم استفاده کردند و حتّی مجسمه های خودشان را به عنوان آزادکننده ی این کشورها در آن جاها نصب کردند؛ یک نمونه اش کشور زیمبابوه بود. من وقتی به آن جا رفتم، دیدم مجسمه یی را در وسط جنگلی - که از تماشاگاه های معروف زیمبابوه است - نصب کرده اند. گفتم این کیست؟ گفتند مجسمه ی سردار انگلیسی است که اول بار زیمبابوه را فتح کرد و به انگلیسی ها داد! اسم او «رودِز» یا «رودْز» بود، که کشور زیمبابوه سالهای متمادی به نام او «رودزیا» نامیده می شد! شماها یادتان نیست؛ قبل از انقلاب، زمان جوانی ما، اسم کشور زیمبابوه به رودزیا تغییر داده شد. آمدند کشور را گرفتند، روی منابع دست گذاشتند، انسانها را تحقیر کردند، برده گرفتند و ده ها بلا بر سر مردم آوردند؛ آخر هم اسم خودشان را روی آن کشور گذاشتند؛ یعنی این کشور متعلق به ماست! هند یک نمونه ی دیگر آن است. اگر کتاب «نهضت آزادی هند» را - که حدود سی وپنج سال پیش بنده آن را ترجمه کردم - ببینید، نشان می دهد که در شبه قاره ی هند چه شده است. بنابراین مسأله ی استعمار، یک نمونه از تجربه ی غربی است.
یک نمونه ی دیگر، فاشیسم است. ممکن است کوره های آدم سوزی یی که یهودی ها ادعا می کنند، دروغ باشد؛ اما جنایات هیتلر دروغ نیست. فاشیسم یک نمونه از تجربه ی غربی است. کمونیسم و اردوگاه های کار اجباری و به سیبری فرستادن و بقیه ی چیزها از همین قبیل است. لیبرالیسم را هم امروز شما دارید مشاهده می کنید؛ زندان ابوغریب و زندان گوانتانامو و زندان های دیگر. من در گزارشی خواندم که امریکایی ها ده ها زندان شبیه ابوغریب و گوانتانامو در سرتاسر دنیا دارند؛ اما هیچ کس از آنها خبر ندارد و اجازه ی افشاء نمی دهند. در افغانستان امریکایی ها زندان دارند و خدا می داند در بسیاری جاهای دیگر هم دارند. در گزارش های موثق این را خوانده ایم، امریکایی ها هم این را انکار نکرده اند. استعمار نوینی که ده ها سال بر کشورها حاکم بود، و استعمار فرانوینی که امروز حاکم است، و طرح های بلندپروازانه و جاه طلبانه و ظالمانه یی که نسبت به کشورها دارند، نمونه هایی از این جنایت هاست

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : استعمار فرانو
کلیدواژه(ها) : استعمار فرانو
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
از ناکامی های تجربه ی غربی در اداره ی بشر و تأمین خوشبختی انسان، مسأله ی استعمار است. شما ببینید پدیده ی استعمار چه بر سر دنیا آورد. اگر شما به آفریقا مسافرت کنید، یک نمونه ی بارز پدیده ی استعمار را در آن جا می بینید. آفریقا قاره یی است که هم استعداد انسانی در آن جا هست، هم استعداد عجیب طبیعی. اروپایی ها به آن جا رفتند و با کشتار و قتل و غارت، از بی خبری مردم استفاده کردند و حتّی مجسمه های خودشان را به عنوان آزادکننده ی این کشورها در آن جاها نصب کردند؛ یک نمونه اش کشور زیمبابوه بود. من وقتی به آن جا رفتم، دیدم مجسمه یی را در وسط جنگلی - که از تماشاگاه های معروف زیمبابوه است - نصب کرده اند. گفتم این کیست؟ گفتند مجسمه ی سردار انگلیسی است که اول بار زیمبابوه را فتح کرد و به انگلیسی ها داد! اسم او «رودِز» یا «رودْز» بود، که کشور زیمبابوه سالهای متمادی به نام او «رودزیا» نامیده می شد! شماها یادتان نیست؛ قبل از انقلاب، زمان جوانی ما، اسم کشور زیمبابوه به رودزیا تغییر داده شد. آمدند کشور را گرفتند، روی منابع دست گذاشتند، انسانها را تحقیر کردند، برده گرفتند و ده ها بلا بر سر مردم آوردند؛ آخر هم اسم خودشان را روی آن کشور گذاشتند؛ یعنی این کشور متعلق به ماست! هند یک نمونه ی دیگر آن است. اگر کتاب «نهضت آزادی هند» را - که حدود سی وپنج سال پیش بنده آن را ترجمه کردم - ببینید، نشان می دهد که در شبه قاره ی هند چه شده است. بنابراین مسأله ی استعمار، یک نمونه از تجربه ی غربی است.
یک نمونه ی دیگر، فاشیسم است. ممکن است کوره های آدم سوزی یی که یهودی ها ادعا می کنند، دروغ باشد؛ اما جنایات هیتلر دروغ نیست. فاشیسم یک نمونه از تجربه ی غربی است. کمونیسم و اردوگاه های کار اجباری و به سیبری فرستادن و بقیه ی چیزها از همین قبیل است. لیبرالیسم را هم امروز شما دارید مشاهده می کنید؛ زندان ابوغریب و زندان گوانتانامو و زندان های دیگر. من در گزارشی خواندم که امریکایی ها ده ها زندان شبیه ابوغریب و گوانتانامو در سرتاسر دنیا دارند؛ اما هیچ کس از آنها خبر ندارد و اجازه ی افشاء نمی دهند. در افغانستان امریکایی ها زندان دارند و خدا می داند در بسیاری جاهای دیگر هم دارند. در گزارش های موثق این را خوانده ایم، امریکایی ها هم این را انکار نکرده اند. استعمار نوینی که ده ها سال بر کشورها حاکم بود، و استعمار فرانوینی که امروز حاکم است، و طرح های بلندپروازانه و جاه طلبانه و ظالمانه یی که نسبت به کشورها دارند، نمونه هایی از این جنایت هاست

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : استعمار فرانو
کلیدواژه(ها) : استعمار فرانو
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
استعمار فرانوینی که امروز حاکم است نمونه هایی از جنایت های غربیها ست.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : دعا
کلیدواژه(ها) : دعا
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
روح دعا و نماز عبارت است از ارتباط با خدا، آشنا شدن با خدا، بهره بردن از معنویت، پاکیزه کردن و پیراستن روح، و پالایش کردن ذهن از وسوسه ها

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : دعا
کلیدواژه(ها) : دعا
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
در مراسم مذهبی به روح مراسم توجه کنید. فقط صورت‌سازی نباشد؛ انسان شعری بخواند، اشکی بگیرد یا بریزد. روح دعا و نماز عبارت است از ارتباط با خدا، آشنا شدن با خدا، بهره بردن از معنویت، پاکیزه کردن و پیراستن روح و پالایش کردن ذهن از وسوسه‌ها.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : حیات طیبه
کلیدواژه(ها) : حیات طیبه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
حیات طیبه یعنی زندگی در رویه ی مادی و نیازهای جسمانی و همچنین در لایه ی نیازهای معنوی - چه علمی، چه عملی، چه روحی - پاسخگو باشد.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : نگاه کلان
کلیدواژه(ها) : نگاه کلان
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
اگر ما نگاه کلانی به مسائل کشور، به آینده ی کشور و چالش هایی که فراروی ملت و کشور قرار دارد، نداشته باشیم، نه تنها نمی توانیم وظایف آینده را ترسیم کنیم، بلکه در فعالیت های فعلی هم احتمال سردرگمی وجود خواهد داشت.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : مبارزه با فساد
کلیدواژه(ها) : مبارزه با فساد
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
مبارزه ی با فساد، سرمایه گذار سالم را که قصد فسادانگیزی و سوءاستفاده ندارد، به کار تشویق می کند.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : جهاد
کلیدواژه(ها) : جهاد
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
خدای متعال وعده کرده است که برای مجاهدت پاداش قائل است. پاداش نه فقط پاداش اخروی است، بلکه در همین نشئه ی زندگی هم پاداش داده می شود

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : آمریکای غیر منطقی
کلیدواژه(ها) : آمریکای غیر منطقی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
آمریکاییها معتقدند که انسانِ به قول خودشان سفید انسان درجه ی یک است و انسانهای دیگر، درجه ی دو هستند. اگر به نفع انسان درجه ی یک، هرگونه جفایی به انسان درجه ی دو شود، از نظر منطق تمدن غربی و فرهنگ حاکم بر تجربه ی غربی ایرادی ندارد!

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : آمریکای غیر منطقی
کلیدواژه(ها) : آمریکای غیر منطقی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
تجربه ی غربی، تجربه ی ناموفقی بود؛ هم برای بشریت ناموفق بود، هم برای مردم خودشان. تصور نشود که اروپا و امریکا برای کشورهای دیگر بدبختی آوردند، اما مردم خودشان را خوشبخت کردند؛ این طور نیست. البته آنها دنیا را به انسانهای درجه ی یک و درجه ی دو تقسیم می کنند. آنها معتقدند که انسانِ به قول خودشان سفید - یعنی انسان اروپایی - انسان درجه ی یک است و انسانهای دیگر، درجه ی دو هستند. اگر به نفع انسان درجه ی یک، هرگونه جفایی به انسان درجه ی دو شود، از نظر منطق تمدن غربی و فرهنگ حاکم بر تجربه ی غربی ایرادی ندارد!

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
در تجربه ی غربی، عدالت اجتماعی و حتّی دمکراسىِ واقعی نیست... در آن جا رسانه ها آزاد است؛ اما رسانه ها متعلق به چه کسانی است؟ رسانه ها متعلق به سرمایه داران بزرگ است. در امریکا، معنای آزادی رسانه ها، آزادىِ سخن گفتنِ بزرگ سرمایه داران است. عمده ترین مطبوعات، متعلق به آنهاست. مهمترین چاپخانه ها و ناشران کتاب متعلق به سرمایه داران است. یکی از مسؤولان کنونی درباره ی تسخیر لانه ی جاسوسی کتابی به زبان انگلیسی نوشته بود. این مسؤول محترم خودش به من می گفت: به هر ناشری در امریکا مراجعه کردیم، حاضر نشدند این کتاب را چاپ کنند؛ چون ناشران عمده، وابسته به دستگاه های سرمایه داری اند؛ بنابراین مجبور شدیم به کانادا برویم. در آن جا با زحمت توانستیم یک ناشر پیدا کنیم که این کتاب را چاپ کند. ایشان می گفت آن ناشر بعداً با من تماس گرفت و گفت از وقتی من تعهد کرده ام این کتاب را چاپ کنم و آنها این را فهمیده اند، به من تلفن های تهدیدآمیز می شود و جان من را تهدید می کنند! آزادی واقعىِ بیان و آزادی انتخاب هم به معنایی که آنها شعارش را می دهند، در آن جا نیست.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
امریکا و اروپا و کانادا و دیگران... نمی خواهند ما از درون بجوشیم، جوانه بزنیم و رشد کنیم. آنها فقط اسم آزادی و دمکراسی را می آورند. من خاطره یی را برای شما نقل کنم. شماها واقعاً یادتان نیست، چون در آن زمان نبودید؛ اما افرادی که بودند، می دانند اختناق چه بود؛ اصلاً قابل تصویر نیست. سال ۴۲ بنده را به زندان قزل قلعه بردند. در همان زمان، چند جوان تهرانی را هم آوردند. من از پشت درِ سلول شنیدم که دارند حرف می زنند؛ فهمیدم اینها را تازه دستگیر کرده اند. قدری خوشحال شدم؛ گفتم چند روزی که بگذرد و بازجویی ها تمام شود، داخل زندانِ انفرادی هم گشایشی پیش می آید؛ با اینها تماس می گیریم و حرفی می زنیم و بالاخره یک هم صحبتی پیدا می کنیم. شب شد؛ دیدیم یکی یکی آنها را صدا کردند و بردند. یک ساعت بعد من در همان سلول مشغول نماز مغرب و عشا شدم. بعد از نماز دیدم یک نفر دریچه ی روی درِ سلول را کنار زد و گفت: حاج آقا! ما برگشتیم. دیدم یکی از همان تهرانی هاست. گفتم در را باز کن، بیا تو. در را باز کرد و آمد داخل سلول. گفتم چرا زود برگشتی؟ معلوم شد آنها را پای منبر مرحوم شهید باهنر گرفته بودند. شهید باهنر ماه رمضان سال ۴۲ در شبستان مسجد جامع تهران منبر رفته بود؛ ساواکی ها هجوم می آورند و عده یی را همین طوری می گیرند؛ این پنج شش نفر هم جزو آنها بودند. خود شهید باهنر را هم همان وقت گرفتند و به زندان قزل قلعه بردند. از این افراد بازجویی می کنند، می بینند نه، اینها کاره یی نیستند و فعالیت مهمی ندارند؛ لذا آنها را رها می کنند. وقتی وسایل جیب آنها را می گردند، تقویمی از این شخصی که او را باز گردانده بودند، پیدا می کنند که در یکی از صفحات آن با خط بدی یک بیت شعر غلطِ عوامانه نوشته شده بود:
جمله بگویید از برنا و پیر
لعنت اللَّه رضا شاه کبیر
او نه شعار داده بود، نه این شعر را چاپ کرده بود، نه جایی آن را نقل کرده بود؛ فقط در تقویم جیبی اش این شعر عوامانه را نوشته بود. به همین جرم، او را شش ماه به زندان محکوم کردند!
بحث این نبود که کسی در جایی شعار بدهد، حرفی بزند یا در تریبونی اظهارنظری بکند. بنده سال ۵۰ در مشهد برای دانشجوها درس تفسیر می گفتم و اوایل سوره ی بقره - ماجراهای بنی اسرائیل - را تفسیر می کردم. بنده را به ساواک خواستند و گفتند چرا شما راجع به بنی اسرائیل حرف می زنید؟ گفتم آیه ی قرآن است؛ من دارم آیه ی قرآن را معنا و تفسیر می کنم. گفتند نه، این اهانت به اسرائیل است! درس تفسیر بنده را به خاطر تفسیر آیات بنی اسرائیل - چون اسم اسرائیل در آن بود - تعطیل کردند. اختناق در آن زمان عجیب بود؛ اما نه از طرف دولت امریکا، نه از سوی دولت فرانسه، و نه از طرف دولت های دیگر مطلقاً رژیم طاغوت به مخالفت با آزادی و دمکراسی متهم نشد.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
باید روی مسائل فکر کرد. عزیزان من! روی مسائل فکر کنید تا به نتیجه برسید. نهضت آزادفکری یی که من پیشنهاد کردم در دانشگاه و حوزه راه بیفتد، برای همین است. تریبون های آزاد بگذارند و با هم بحث کنند؛ منتها نه متعصبانه و لجوجانه و تحریک شده ی به وسیله ی جریانات سیاسی و احزاب سیاسی که فقط به فکر آینده ی کوتاه مدت و مقاصد خودشان هستند و برای انتخابات و امثال آن از جوان ها استفاده می کنند؛ بلکه برای پخته شدن، ورز خوردن و ورزیده شدن و با هدفِ آماده شدن برای ادامه ی این راه طولانی و دشوار، اما بسیار خوش عاقبت.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : نگاه کلان
کلیدواژه(ها) : نگاه کلان
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
اگر ما نگاه کلانی به مسائل کشور، به آینده ی کشور و چالش هایی که فراروی ملت و کشور قرار دارد، نداشته باشیم، نه تنها نمی توانیم وظایف آینده را ترسیم کنیم، بلکه در فعالیت های فعلی هم احتمال سردرگمی وجود خواهد داشت.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : دانشجو
کلیدواژه(ها) : دانشجو
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
شما دانشجویان امید آینده ی کشورید

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : دانشجو
کلیدواژه(ها) : دانشجو
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
پاره ی دل ملت و دلبستگىِ بلند مدتِ ملت شما دانشجویان هستید

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : دانشجو
کلیدواژه(ها) : دانشجو
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
شما دانشجویان نگاهی که به مسائل کشور می کنید، باید نگاه کلان باشد.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : دانشجو
کلیدواژه(ها) : دانشجو
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
خداوند کفران کنندگان نعمت را تنبیه و مجازات می کند. پس باید نعمت را نگه داشت. انبیا و شهدا و صالحین و صدیقین کسانی هستند که نعمت خدا را نگه داشتند. نعمت خدا را باید نگه دارید، پرورش دهید، کامل کنید و نقایص اش را برطرف سازید - که این نقایص هم باز از عمل ما ناشی می شود - این کار بزرگی است که بر عهده ی شما جوانها و بخصوص جوانان دانشجوست، که امیدهای آینده اید و در افق آینده، انسان شماها را می بیند. مدیران و تصمیم گیران و تصمیم سازان کشور در آینده شماها هستید؛ هم می توانید این کشور را به اوج قله ی افتخار و ترقی برسانید - همان طور که آرزوی نظام جمهوری اسلامی است - هم می توانید خدای نکرده نعمتِ به دست آمده را از دست بدهید. لذا به افق دوردست نگاه کنید و ببینید چه باید کرد و چالش هایی که در مقابل ماست، چیست.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : مبارزه با مفاسد اقتصادی
کلیدواژه(ها) : مبارزه با مفاسد اقتصادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
مبارزه ی با فساد، سرمایه گذار سالم را که قصد فسادانگیزی و سوءاستفاده ندارد، به کار تشویق می کند.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : مبارزه با مفاسد اقتصادی
کلیدواژه(ها) : مبارزه با مفاسد اقتصادی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
چند سال قبل[در سال 1380] بنده مسأله ی مبارزه با فساد را مطرح کردم و آن نامه ی هشت ماده یی را نوشتم؛ اما از داخل مجلس شورای اسلامی - که باید مرکز مبارزه ی با فساد باشد - فریاد اعتراض به این شعار بلند شد؛ با این بهانه که مبارزه ی با فساد، سرمایه ها را از کشور فراری می دهد! در حالی که قضیه بعکس است. بنده همان وقت هم گفتم که اتفاقاً مبارزه ی با فساد، سرمایه گذار سالم را که قصد فسادانگیزی و سوءاستفاده ندارد، به کار تشویق می کند.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : حمایت آمریکا از رژیم صهیونیستی
کلیدواژه(ها) : حمایت آمریکا از رژیم صهیونیستی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
حاکمیت مطلق العنان امروز دنیا، مظهرش امریکاست و نور چشمی و عزیزکرده اش هم اسرائیل است. ‌

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : آزادی بیان
کلیدواژه(ها) : آزادی بیان
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
در [آمریکا]... رسانه ها آزاد است؛ اما رسانه ها متعلق به چه کسانی است؟ رسانه ها متعلق به سرمایه داران بزرگ است. در امریکا، ‌معنای آزادی رسانه ها، آزادىِ سخن گفتنِ بزرگ سرمایه داران است. عمده ترین مطبوعات، متعلق به آنهاست. مهمترین چاپخانه ‌ها و ناشران کتاب متعلق به سرمایه داران است. یکی از مسؤولان کنونی درباره ی تسخیر لانه ی جاسوسی کتابی به زبان ‌انگلیسی نوشته بود. این مسؤول محترم خودش به من می گفت: به هر ناشری در امریکا مراجعه کردیم، حاضر نشدند این کتاب را ‌چاپ کنند؛ چون ناشران عمده، وابسته به دستگاه های سرمایه داری اند؛ بنابراین مجبور شدیم به کانادا برویم. در آن جا با ‌زحمت توانستیم یک ناشر پیدا کنیم که این کتاب را چاپ کند. ایشان می گفت آن ناشر بعداً با من تماس گرفت و گفت از وقتی ‌من تعهد کرده ام این کتاب را چاپ کنم و آنها این را فهمیده اند، به من تلفن های تهدیدآمیز می شود و جان من را تهدید می ‌کنند‌! ‌آزادی واقعىِ بیان و آزادی انتخاب هم به معنایی که آنها شعارش را می دهند، در آن جا نیست‌.‌

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : اسلام سکولار
کلیدواژه(ها) : اسلام سکولار
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
غرب در دوره ی رنسانس، علم و سیاست و روش زندگی را از دین جدا کرد، می خواستند به جای بهشتی که ادیان به انسانها ‌وعده می دهند، در دنیا برایشان بهشت بسازند. این بهشت، امروز به جهنم تبدیل شده؛ خودشان هم این را می گویند. یک ‌روز اینها با دین مخالفت کردند. البته دینی که روشنفکرىِ اروپا با آن مخالفت کرد، لایق زندگی بشری نبود؛ دین پُر از ‌خرافات بود؛ همان دینی که گالیله را به اعدام محکوم می کند و یکی دیگر را زیر شکنجه می کُشد؛ به خاطر این که یک ‌کشف علمی کرده! دین مسیحیتِ تحریف شده، نه مسیحیت واقعی. ایرادی به جدا شدن از آن دین نیست؛ ایراد به جدا کردن ‌معنویت و اخلاق از علم و سیاست و نظام زندگی و روابط فردی و اجتماعی است. علم و عقل را مطلق کردند و گفتند دین ‌کنار برود و علم و عقل بیاید. قرن نوزدهم و بیستم این طوری گذشته.‌

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : معدن
کلیدواژه(ها) : معدن
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
جوان های ما دارند می جوشند. صنعت ما، معدن ما و کشاورزی ما می تواند به همین استعدادهای داخلی ‌متکی باشد.‌