[ بازگشت ] | [ چـاپ ]

مربوط به :بیانات در دیدار اساتید دانشگاه شهید بهشتی - 1382/02/22
عنوان فیش : دشمن‌شناسی
کلیدواژه(ها) : دشمن‌شناسی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
این‌که ما بتوانیم طرح کلی دشمن را در مورد خودمان بدانیم، بخشی از توان دفاعی ماست؛ به این مسأله توجه داشته باشید. ندانستن این‌که دشمن چه در سر دارد و چه می‌خواهد بکند، غفلتی است که ممکن است ما را از امکان برخورد و دفاع محروم کند؛ ما باید این را کاملا بدانیم. از سالهای هفتادوسه و هفتادوچهار بتدریج و به‌صورت روزافزون، مبارزه‌ی اعتقادی - اخلاقی شروع شد. بنده همان وقتها شروع این مبارزه را احساس کردم. بحث تهاجم فرهنگی‌ای که مطرح کردیم، ناشی از این بخش قضیه بود. در کنار حرکات عملی سیاسی و اقتصادی و غیره، حقیقتا یک تهاجم در زمینه‌ی مسائل فرهنگی و با ابزارهای فرهنگی آغاز شد.


مربوط به :بیانات در دیدار اساتید دانشگاه شهید بهشتی - 1382/02/22
عنوان فیش : مردمسالاری دینی
کلیدواژه(ها) : مردمسالاری دینی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
این‌که در نقطه‌ای از دنیا نظامی سرکار بیاید که معتقد به نفی ظلم و استبداد باشد؛ معتقد به نفی وابستگی اقتصادی و فرهنگی و سیاسی به قطبهای جهانی باشد؛ متکی و معتقد به مردم‌سالاری باشد - یعنی برانگیخته بودن از سوی مردم و ملت خود - و همه‌ی این مفاهیم را هم از مبانی دینی و اعتقادی و ایمانی گرفته باشد، نه از قراردادهای اجتماعی - که فرق بین دمکراسی غربی و مردم‌سالاری ما در همین است و جای بحث و صحبت کردن و تفصیل دارد - خیلی مهم است. مردم‌سالاری دینی چون بر اساس یک اعتقاد دینی است، قابل نقض نیست؛ یعنی اگر کسی توانست در انتخابات تقلب کند یا به شیوه‌ای نظر مردم را جلب کند که بناحق نگاهشان به وی متوجه باشد - مثلا ارزشی که در او نیست، وانمود کند که در او هست؛ بعد مردم به او اقبال کنند و رأی بدهند - در منطق مردم‌سالاری دینی او حقی ندارد. این شیوه در منطق لیبرالیسم که پایه‌ی لیبرالیسم غربی است، کاملا پذیرفته شده است؛ اما در منطق مردم‌سالاری دینی نه. سختگیری در این‌جا، به‌خاطر اتکاء به مبانی دینی و ایمانی، بیشتر است. پس نفی ظلم، سلطه، استبداد، وابستگی و فساد، همه منبعث و برخاسته از اعتقاد دینی است. بدیهی است وقتی نظامی با این خصوصیات به‌وجود آید، برای هر کس که در هر جای دنیا معتقد به ظلم بین‌المللی، استبداد بین‌المللی، نفی حقوق ملتها و کشورها و معتقد به بی‌اعتنایی به مرزهای کشورهای مستقل است، دشمن و طرف مقابل و رقیب غیرقابل تحملی محسوب خواهد شد. به‌طور طبیعی این‌طور است. بنابراین وقتی یک سلطه‌ی بین‌المللی و یک ابرقدرت مثل امریکا، سیاست و راهبردش را بر این قرار می‌دهد که منافع خودش را تأمین کند، اگر منابع کشورهای دیگر به‌خطر بیفتد، برایش مهم نیست. وقتی نظامی با آن خصوصیات مثبت در دنیا وجود داشته باشد - بخصوص در منطقه‌ای که کانون توجه امریکا از لحاظ منافع است - بدیهی است بین اینها تضاد و چالش، یک امر قهری و حتمی و اجتناب‌ناپذیر است.

مربوط به :بیانات در دیدار اساتید دانشگاه شهید بهشتی - 1382/02/22
عنوان فیش : نوآوری و شکوفایی
کلیدواژه(ها) : نوآوری و شکوفایی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
جنبش تولید علم - که بنده دو سه سال است آن را در دانشگاهها تکرار می‌کنم - ناظر به این قضیه است. تولید علم یعنی رفتن از راههایی که به نظر، راههای نارفته‌ای است. البته این به آن معنا نیست که ما راههایی را که دیگران رفته‌اند، نرویم و به تجربه‌های دیگران بی‌اعتنایی کنیم؛ بلکه به این معناست که به فکر باشیم. در این دنیای عظیم و در این طبیعت بزرگ، ناشناخته‌های فراوانی وجود دارد که دانش پیشرفته‌ی امروز هنوز به آنها دست نیافته است. ناشناخته‌ها بسیار فراوان است و به گمان زیاد به‌مراتب بیشتر از چیزهایی است که بشر تاکنون به آنها دست یافته است. باید دقّت کنیم، فکر کنیم و به دنبال کشف ناشناخته‌ها باشیم. باید همان استعدادی را که گفته شد و بنده هم می‌دانم مغز و فکر ایرانی آن را دارد، به‌کار بیندازیم. راههای میانبُر را پیدا کنیم و از بدعت و نوآوری در وادی علم، بیمناک نباشیم. این حرکت باید در دانشگاهها و مراکز علمی و تحقیقاتی ما به صورت انگیزه‌ای عام، امری مقدّس و یک عبادت تلقّی شود. همه‌ی رشته‌های علوم باید به این صورت درآید. ما باید این جرأت را داشته باشیم که فکر کنیم می‌توانیم نوآوری کنیم.

مربوط به :بیانات در دیدار اساتید دانشگاه شهید بهشتی - 1382/02/22
عنوان فیش : آرمانخواهی
کلیدواژه(ها) : آرمانخواهی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
جوان، دنبال تحقیق، کار علمی و پیشرفت علم باشد. بدون پیشرفت علم نمی‌شود کشور را پیش برد. امروز حتی دشمنان بشریت از علم استفاده می‌کنند. ما برای آرمانهای والا، ارزشهای حقیقی، فضایل انسانی و گسترش آنها ناگزیریم از علم و شرافت ذاتی علم استفاده کنیم. وحدت و ارتباط باید حفظ شود. کارهای اساسی‌ای که شروع کرده‌ایم، باید پیش برود.

مربوط به :بیانات در دیدار اساتید دانشگاه شهید بهشتی - 1382/02/22
عنوان فیش : هویت ملی
کلیدواژه(ها) : هویت ملی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
اعتقاد من این است که در زمینه تبلیغ دین، مؤثّرترین وسیله‏ای که می‏تواند دانشجو را دینی و علاقه‏مند به مبانی دینی بار بیاورد، همین نکته‏ها و اشاره‏ها و کلمه‏هایی است که یک استاد می‏تواند در کلاس با شاگردانِ خود درمیان بگذارد. اشاره‏ای از یک استاد، گاهی اوقات تأثیرات عمیقی در دل می‏گذارد؛ اما گاهی عکس آن دیده می‏شود. البته بعضی از اساتید به این نکات توجّه دارند، لیکن باید به عنوان یک کار اساسی و اصلی در نظر گرفته شود. جوانی که شما می‏خواهید او را عالِم کنید و روح علم و تحقیق در او بدمید و او را یک برگزیده فرزانه نخبه علمی بار بیاورید - که هر استادی نسبت به شاگردانش چنین آرزوهایی دارد - باید روح دین و ایمان به او تزریق کنید؛ هم ایمان به خدا و دین و مقدّسات که برای دنیا و آخرتش مفید است، هم ایمان به هویت ملی و تاریخی خودش.

باید تعصّب ملی را در دانشجو برانگیزانید. بر خلاف آنچه در دهنها می‏افتد، تعصّب یک معنای همیشه منفی و بد نیست. برخی تعصّبها لازم است؛ یعنی بدون آن تعصّبها انسان ول است و مثل غبارهای سبک و بی‏وزن در هوا حرکت می‏کند. پایبندیهایی برای شخصیت و هویّت انسان لازم است؛ حال این انسان هر که می‏خواهد باشد - عالم باشد، صنعتگر باشد، هر فعّالیتی داشته باشد - بالاخره پایبندی‏ای لازم دارد.

ایمان به خدا، ایمان به دین، ایمان به مقدّسات و ایمان به غیب، ارزشهای کمی نیست؛ اینها را نباید دست کم گرفت؛ اینها بسیار اهمیت دارد و تضمین‏کننده سعادت و صلاح و فلاح است. ممکن است یکی ایمان به غیب داشته باشد، اما ده اشکال هم داشته باشد؛ چنین کسی پیشرفت نمی‏کند. بحث بر سر تأثیر ایمان به غیب است. اگر ایمان به غیب نباشد، خیلی از مشکلات به‏وجود می‏آید. همان‏طور که می‏دانید، بدون شک علم پایه تمدّن است؛ اما شرط کافی برای یک مدنیّتِ درست نیست. نتیجه علمِ منهای ایمان به غیب، همین می‏شود که امروز در دنیا می‏بینید. ببینید امروز علم با همه شرافت و ارزشش، در دست جهانخواران و دیوانه‏های زنجیریِ بین‏المللی به چه تبدیل شده است! نه حقّی برای انسان، نه حقّی برای ملتها، نه حقّی برای حقیقت و نه ارزشی برای راستگویی و صدق قائل نیستند. ایمان در دل جوان می‏تواند دمیده شود؛ هم ایمان به دین و عالم غیب و معرفت و معنویت، و هم ایمان به هویت ملی خودش؛ شخصیت تاریخی و بستگیها و دلبستگیهای گذشته و حال خودش.

مربوط به :بیانات در دیدار اساتید دانشگاه شهید بهشتی - 1382/02/22
عنوان فیش : پیشرفت, عرصه علم, تکریم علم, حرکت علمی ایران, پیشرفت‏ علمی و فناوری, علم و نیاز جامعه
کلیدواژه(ها) : پیشرفت, عرصه علم, تکریم علم, حرکت علمی ایران, پیشرفت‏ علمی و فناوری, علم و نیاز جامعه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
علم با ارزش است و از جمله عواملی که ارزش علم را بیشتر می‌کند، این است که علم با غایت و هدفهای مشخّصی که طبق نیازها تنظیم شده است، به طرف پیشرفت و توسعه سیر کند.

مربوط به :بیانات در دیدار اساتید دانشگاه شهید بهشتی - 1382/02/22
عنوان فیش : تمدن, تمدن اسلامی, تمدن‌سازی نوین اسلامی, پیشرفت‏ علمی و فناوری, تولید علم, حرکت علمی ایران, علم‌آموزی, عرصه علم
کلیدواژه(ها) : تمدن, تمدن اسلامی, تمدن‌سازی نوین اسلامی, پیشرفت‏ علمی و فناوری, تولید علم, حرکت علمی ایران, علم‌آموزی, عرصه علم
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
بدون شک علم پایه‌ی تمدّن است؛ اما شرط کافی برای یک مدنیّتِ درست نیست.

مربوط به :بیانات در دیدار اساتید دانشگاه شهید بهشتی - 1382/02/22
عنوان فیش : تولید علم
کلیدواژه(ها) : تولید علم
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
ما به دلایل مشخّصِ تاریخی از کاروان علم دنیا عقب افتاده‏ایم- این را نمی‏توانیم انکار کنیم؛ واقعیتها پیش روی ماست- و این در حالی است که توانایی عالم شدن، تولید علم کردن و مرزهای دانش را از آنچه هست، فراتر بردن، در میان ملت ما کاملًا وجود داشته است. این ظلم تاریخی به ما شده است. آنچه شما امروز از پیشرفت و گسترش علم، علاقه‏ی به علم و بالاخره مطرح شدن علم به عنوان یک مسأله‏ی اساسی در جامعه مشاهده می‏کنید، مربوط به بعد از انقلاب است. قبل از انقلاب، علم مهجور بود. دانشگاه بود، علما بودند؛ اما علم به معنای حقیقی کلمه، یکی از مسائل کشور محسوب نمی‏شد. در طول سالهای متمادی همین‏طور بود و ملت ما از کاروان علم عقب افتاد.
ما اکنون می‏خواهیم این عقب‏ماندگی و این تأخیر تاریخی را به نحوی جبران کنیم. باید چه‏کار کنیم؟ اگر با نگاه و محاسبات عادّی بنگریم، می‏بینیم فاصله زیاد است. اتّفاقاً وسیله‏ی تحرّک آن‏ها هم سریع‏السّیرتر از وسیله‏ی تحرّک شماست؛ پس باید روز به روز فاصله زیادتر شود؛ ما محکوم به این هستیم. آیا این درست است؟ همان راهی که آن‏ها رفته‏اند، ما هم ادامه می‏دهیم و فکر می‏کنیم باید ادامه داد. می‏گوییم بالاخره آن‏ها از این راه رفته‏اند، ما هم باید برویم. راه پیموده‏شده‏ای است؛ اما فاصله‏ی آن‏ها با ما زیاد است. من یک‏وقت در یکی از همین مجموعه‏ها به دوستان دانشگاهی گفتم: ما می‏رفتیم؛ او به دوچرخه دست یافت و فاصله‏اش را با من زیاد کرد. بعد چون فاصله‏ی زیادی باید می‏پیمود، به اتومبیل دسترسی پیدا کرد و از آن بهره برد؛ اما بنده تازه به دوچرخه رسیده‏ام! به این ترتیب باز فاصله بیشتر شده است. او اکنون به وسیله‏ی سریع‏السّیرتری رسیده است؛ آیا بنده باید بنشینم غبار حرکتش را تماشا کنم و یا در حسرت این پیشرفت، غمگین شوم و بسوزم و بسازم؟ ما باید چه‏کار کنیم؟
جنبش تولید علم- که بنده دو سه سال است آن را در دانشگاهها تکرار می‏کنم- ناظر به این قضیه است. تولید علم یعنی رفتن از راههایی که به نظر، راههای نارفته‏ای است. البته این به آن معنا نیست که ما راههایی را که دیگران رفته‏اند، نرویم و به تجربه‏های دیگران بی‏اعتنایی کنیم؛ بلکه به این معناست که به فکر باشیم. در این دنیای عظیم و در این طبیعت بزرگ، ناشناخته‏های فراوانی وجود دارد که دانش پیشرفته‏ی امروز هنوز به آن‏ها دست نیافته است. ناشناخته‏ها بسیار فراوان است و به گمان زیاد به‏مراتب بیشتر از چیزهایی است که بشر تاکنون به آن‏ها دست یافته است. باید دقّت کنیم، فکر کنیم و به دنبال کشف ناشناخته‏ها باشیم. باید همان استعدادی را که گفته شد و بنده هم می‏دانم مغز و فکر ایرانی آن را دارد، به کار بیندازیم. راههای میان‏بُر را پیدا کنیم و از بدعت و نوآوری در وادی علم، بیمناک نباشیم. این حرکت باید در دانشگاهها و مراکز علمی و تحقیقاتی ما به صورت انگیزه‏ای عام، امری مقدّس و یک عبادت تلقّی شود. همه‏ی رشته‏های علوم باید به این صورت درآید. ما باید این جرأت را داشته باشیم که فکر کنیم می‏توانیم نوآوری کنیم.

مربوط به :بیانات در دیدار اساتید دانشگاه شهید بهشتی - 1382/02/22
عنوان فیش : پیشرفت علمی ایران
کلیدواژه(ها) : پیشرفت علمی ایران
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
علم‏ باارزش است و از جمله عواملی که ارزش علم را بیشتر می‏کند، این است که علم با غایت و هدفهای مشخّصی که طبق نیازها تنظیم شده است، به طرف پیشرفت‏ و توسعه سیر کند. همان دستگاه فکری- که آقای «رفیع‏پور» به آن اشاره کردند و کاملًا هم درست است- می‏تواند مجموعه‏های مولّد علم، استفاده‏ی بهینه از شخص عالم، کلاس عالم‏ساز و مرکزی را که عالم در آنجا می‏تواند به فعالیت بپردازد، تنظیم کند و از همه‏ی این‏ها استفاده‏ی بهینه نماید. این‏ها کارهای لازمی است و باید حتماً دنبال شود؛ من هم به فضل الهی کوشش ممکن را در این زمینه حتماً خواهم کرد.
متقابلًا توقّعات و انتظاراتی هم از مجموعه‏ی علمی در کشور وجود دارد. این مطلب، خطاب به یک شخص خاص یا یک دانشگاه خاص یا یک مرکز خاص نیست؛ خطاب به مجموعه‏ی علمی کشور- اصحاب علم و تحقیق- است. ما به دلایل مشخّصِ تاریخی از کاروان علم دنیا عقب افتاده‏ایم- این را نمی‏توانیم انکار کنیم؛ واقعیتها پیش روی ماست- و این در حالی است که توانایی عالم شدن، تولید علم کردن و مرزهای دانش را از آنچه هست، فراتر بردن، در میان ملت ما کاملًا وجود داشته است. این ظلم تاریخی به ما شده است. آنچه شما امروز از پیشرفت و گسترش علم، علاقه‏ی به علم و بالاخره مطرح شدن علم به عنوان یک مسأله‏ی اساسی در جامعه مشاهده می‏کنید، مربوط به بعد از انقلاب است. قبل از انقلاب، علم مهجور بود. دانشگاه بود، علما بودند؛ اما علم به معنای حقیقی کلمه، یکی از مسائل کشور محسوب نمی‏شد. در طول سالهای متمادی همین‏طور بود و ملت ما از کاروان علم عقب افتاد.
ما اکنون می‏خواهیم این عقب‏ماندگی و این تأخیر تاریخی را به نحوی جبران کنیم. باید چه‏کار کنیم؟ اگر با نگاه و محاسبات عادّی بنگریم، می‏بینیم فاصله زیاد است. اتّفاقاً وسیله‏ی تحرّک آن‏ها هم سریع‏السّیرتر از وسیله‏ی تحرّک شماست؛ پس باید روز به روز فاصله زیادتر شود؛ ما محکوم به این هستیم. آیا این درست است؟ همان راهی که آن‏ها رفته‏اند، ما هم ادامه می‏دهیم و فکر می‏کنیم باید ادامه داد. می‏گوییم بالاخره آن‏ها از این راه رفته‏اند، ما هم باید برویم. راه پیموده‏شده‏ای است؛ اما فاصله‏ی آن‏ها با ما زیاد است. من یک‏وقت در یکی از همین مجموعه‏ها به دوستان دانشگاهی گفتم: ما می‏رفتیم؛ او به دوچرخه دست یافت و فاصله‏اش را با من زیاد کرد. بعد چون فاصله‏ی زیادی باید می‏پیمود، به اتومبیل دسترسی پیدا کرد و از آن بهره برد؛ اما بنده تازه به دوچرخه رسیده‏ام! به این ترتیب باز فاصله بیشتر شده است. او اکنون به وسیله‏ی سریع‏السّیرتری رسیده است؛ آیا بنده باید بنشینم غبار حرکتش را تماشا کنم و یا در حسرت این پیشرفت، غمگین شوم و بسوزم و بسازم؟ ما باید چه‏کار کنیم؟
جنبش تولید علم- که بنده دو سه سال است آن را در دانشگاهها تکرار می‏کنم- ناظر به این قضیه است. تولید علم یعنی رفتن از راههایی که به نظر، راههای نارفته‏ای است. البته این به آن معنا نیست که ما راههایی را که دیگران رفته‏اند، نرویم و به تجربه‏های دیگران بی‏اعتنایی کنیم؛ بلکه به این معناست که به فکر باشیم. در این دنیای عظیم و در این طبیعت بزرگ، ناشناخته‏های فراوانی وجود دارد که دانش پیشرفته‏ی امروز هنوز به آن‏ها دست نیافته است. ناشناخته‏ها بسیار فراوان است و به گمان زیاد به‏مراتب بیشتر از چیزهایی است که بشر تاکنون به آن‏ها دست یافته است. باید دقّت کنیم، فکر کنیم و به دنبال کشف ناشناخته‏ها باشیم. باید همان استعدادی را که گفته شد و بنده هم می‏دانم مغز و فکر ایرانی آن را دارد، به کار بیندازیم. راههای میان‏بُر را پیدا کنیم و از بدعت و نوآوری در وادی علم، بیمناک نباشیم. این حرکت باید در دانشگاهها و مراکز علمی و تحقیقاتی ما به صورت انگیزه‏ای عام، امری مقدّس و یک عبادت تلقّی شود. همه‏ی رشته‏های علوم باید به این صورت درآید. ما باید این جرأت را داشته باشیم که فکر کنیم می‏توانیم نوآوری کنیم.

مربوط به :بیانات در دیدار اساتید دانشگاه شهید بهشتی - 1382/02/22
عنوان فیش : شکستن مرزهای دانش
کلیدواژه(ها) : شکستن مرزهای دانش
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
علم‏ باارزش است و از جمله عواملی که ارزش علم را بیشتر می‏کند، این است که علم با غایت و هدفهای مشخّصی که طبق نیازها تنظیم شده است، به طرف پیشرفت‏ و توسعه سیر کند. همان دستگاه فکری- که آقای «رفیع‏پور» به آن اشاره کردند و کاملًا هم درست است- می‏تواند مجموعه‏های مولّد علم، استفاده‏ی بهینه از شخص عالم، کلاس عالم‏ساز و مرکزی را که عالم در آنجا می‏تواند به فعالیت بپردازد، تنظیم کند و از همه‏ی این‏ها استفاده‏ی بهینه نماید. این‏ها کارهای لازمی است و باید حتماً دنبال شود؛ من هم به فضل الهی کوشش ممکن را در این زمینه حتماً خواهم کرد.
متقابلًا توقّعات و انتظاراتی هم از مجموعه‏ی علمی در کشور وجود دارد. این مطلب، خطاب به یک شخص خاص یا یک دانشگاه خاص یا یک مرکز خاص نیست؛ خطاب به مجموعه‏ی علمی کشور- اصحاب علم و تحقیق- است. ما به دلایل مشخّصِ تاریخی از کاروان علم دنیا عقب افتاده‏ایم- این را نمی‏توانیم انکار کنیم؛ واقعیتها پیش روی ماست- و این در حالی است که توانایی عالم شدن، تولید علم کردن و مرزهای دانش را از آنچه هست، فراتر بردن، در میان ملت ما کاملًا وجود داشته است. این ظلم تاریخی به ما شده است. آنچه شما امروز از پیشرفت و گسترش علم، علاقه‏ی به علم و بالاخره مطرح شدن علم به عنوان یک مسأله‏ی اساسی در جامعه مشاهده می‏کنید، مربوط به بعد از انقلاب است. قبل از انقلاب، علم مهجور بود. دانشگاه بود، علما بودند؛ اما علم به معنای حقیقی کلمه، یکی از مسائل کشور محسوب نمی‏شد. در طول سالهای متمادی همین‏طور بود و ملت ما از کاروان علم عقب افتاد.
ما اکنون می‏خواهیم این عقب‏ماندگی و این تأخیر تاریخی را به نحوی جبران کنیم. باید چه‏کار کنیم؟ اگر با نگاه و محاسبات عادّی بنگریم، می‏بینیم فاصله زیاد است. اتّفاقاً وسیله‏ی تحرّک آن‏ها هم سریع‏السّیرتر از وسیله‏ی تحرّک شماست؛ پس باید روز به روز فاصله زیادتر شود؛ ما محکوم به این هستیم. آیا این درست است؟ همان راهی که آن‏ها رفته‏اند، ما هم ادامه می‏دهیم و فکر می‏کنیم باید ادامه داد. می‏گوییم بالاخره آن‏ها از این راه رفته‏اند، ما هم باید برویم. راه پیموده‏شده‏ای است؛ اما فاصله‏ی آن‏ها با ما زیاد است. من یک‏وقت در یکی از همین مجموعه‏ها به دوستان دانشگاهی گفتم: ما می‏رفتیم؛ او به دوچرخه دست یافت و فاصله‏اش را با من زیاد کرد. بعد چون فاصله‏ی زیادی باید می‏پیمود، به اتومبیل دسترسی پیدا کرد و از آن بهره برد؛ اما بنده تازه به دوچرخه رسیده‏ام! به این ترتیب باز فاصله بیشتر شده است. او اکنون به وسیله‏ی سریع‏السّیرتری رسیده است؛ آیا بنده باید بنشینم غبار حرکتش را تماشا کنم و یا در حسرت این پیشرفت، غمگین شوم و بسوزم و بسازم؟ ما باید چه‏کار کنیم؟
جنبش تولید علم- که بنده دو سه سال است آن را در دانشگاهها تکرار می‏کنم- ناظر به این قضیه است. تولید علم یعنی رفتن از راههایی که به نظر، راههای نارفته‏ای است. البته این به آن معنا نیست که ما راههایی را که دیگران رفته‏اند، نرویم و به تجربه‏های دیگران بی‏اعتنایی کنیم؛ بلکه به این معناست که به فکر باشیم. در این دنیای عظیم و در این طبیعت بزرگ، ناشناخته‏های فراوانی وجود دارد که دانش پیشرفته‏ی امروز هنوز به آن‏ها دست نیافته است. ناشناخته‏ها بسیار فراوان است و به گمان زیاد به‏مراتب بیشتر از چیزهایی است که بشر تاکنون به آن‏ها دست یافته است. باید دقّت کنیم، فکر کنیم و به دنبال کشف ناشناخته‏ها باشیم. باید همان استعدادی را که گفته شد و بنده هم می‏دانم مغز و فکر ایرانی آن را دارد، به کار بیندازیم. راههای میان‏بُر را پیدا کنیم و از بدعت و نوآوری در وادی علم، بیمناک نباشیم. این حرکت باید در دانشگاهها و مراکز علمی و تحقیقاتی ما به صورت انگیزه‏ای عام، امری مقدّس و یک عبادت تلقّی شود. همه‏ی رشته‏های علوم باید به این صورت درآید. ما باید این جرأت را داشته باشیم که فکر کنیم می‏توانیم نوآوری کنیم.

مربوط به :بیانات در دیدار اساتید دانشگاه شهید بهشتی - 1382/02/22
عنوان فیش : مردمسالاری دینی
کلیدواژه(ها) : مردمسالاری دینی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
مردم‌سالاری دینی چون بر اساس یك اعتقاد دینی است، قابل نقض نیست.

مربوط به :بیانات در دیدار اساتید دانشگاه شهید بهشتی - 1382/02/22
عنوان فیش : تولید علم, پیشرفت‏ علمی و فناوری, پیشرفت علمی ایران
کلیدواژه(ها) : تولید علم, پیشرفت‏ علمی و فناوری, پیشرفت علمی ایران
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
تولید علم یعنی رفتن از راههایی كه به نظر، راههای نارفته‌ای است

مربوط به :بیانات در دیدار اساتید دانشگاه شهید بهشتی - 1382/02/22
عنوان فیش : دانشجو
کلیدواژه(ها) : دانشجو
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
دانشجوی ما در محیط علمی ضمن این که علم میآموزد، میتواند خیلی از درسهای غیر آن علمِ مورد نظر را هم از استاد بیاموزد و فراگیرد. از جمله آنها، غرور ملی، علاقه‌مندی به میهن، دلبستگی به آینده کشور و افتخار به تاریخ و گذشته کشور است. اینها عواملی است که میتواند در یک جوان دانشجو تأثیرات بسیار عمیق و مثبتی بگذارد

مربوط به :بیانات در دیدار اساتید دانشگاه شهید بهشتی - 1382/02/22
عنوان فیش : دانشجو
کلیدواژه(ها) : دانشجو
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
استاد در کلاس درس میتواند دانشجوی خود را متدیّن و معتقد به دین بار بیاورد؛ چنان‌که میتواند ملحد و منکر همه مقدّسات هم بار بیاورد؛ ولو کلاس، کلاس علم و دین نباشد؛ کلاس فیزیک و طبیعی و تاریخ و هر درس دیگری باشد.
استاد، هم میتواند دانشجو را یک انسان دلبسته و مباهات کننده به کشور بار بیاورد؛ هم میتواند یک انسان لاابالی، بیعلاقه، نادلبسته به میهن و به گذشته و آینده کشور بار بیاورد.

مربوط به :بیانات در دیدار اساتید دانشگاه شهید بهشتی - 1382/02/22
عنوان فیش : دانشجو
کلیدواژه(ها) : دانشجو
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
اعتقاد من این است که در زمینه تبلیغ دین، مؤثّرترین وسیله‌ای که میتواند دانشجو را دینی و علاقه‌مند به مبانی دینی بار بیاورد، همین نکته‌ها و اشاره‌ها و کلمه‌هایی است که یک استاد میتواند در کلاس با شاگردانِ خود درمیان بگذارد

مربوط به :بیانات در دیدار اساتید دانشگاه شهید بهشتی - 1382/02/22
عنوان فیش : دانشجو
کلیدواژه(ها) : دانشجو
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
من خلأیی را در ارتباط استاد و دانشجو مشاهده میکنم که این خلأ باید به وسیله شما پُر شود. دانشجوی ما در محیط علمی ضمن این که علم میآموزد، میتواند خیلی از درسهای غیر آن علمِ مورد نظر را هم از استاد بیاموزد و فراگیرد. از جمله آنها، غرور ملی، علاقه‌مندی به میهن، دلبستگی به آینده کشور و افتخار به تاریخ و گذشته کشور است. اینها عواملی است که میتواند در یک جوان دانشجو تأثیرات بسیار عمیق و مثبتی بگذارد.البته من در صدد انکار عوامل گوناگونی که ممکن است جوانی را دلسرد یا مأیوس و دلخسته کند، نیستم - اینها هم عواملی است در جای خود محفوظ - اما این بخش هم نادیده گرفته نشود که استاد در کلاس درس میتواند دانشجوی خود را متدیّن و معتقد به دین بار بیاورد؛ چنان‌که میتواند ملحد و منکر همه مقدّسات هم بار بیاورد؛ ولو کلاس، کلاس علم و دین نباشد؛ کلاس فیزیک و طبیعی و تاریخ و هر درس دیگری باشد.استاد، هم میتواند دانشجو را یک انسان دلبسته و مباهات کننده به کشور بار بیاورد؛ هم میتواند یک انسان لاابالی، بیعلاقه، نادلبسته به میهن و به گذشته و آینده کشور بار بیاورد.
اعتقاد من این است که در زمینه تبلیغ دین، مؤثّرترین وسیله‌ای که میتواند دانشجو را دینی و علاقه‌مند به مبانی دینی بار بیاورد، همین نکته‌ها و اشاره‌ها و کلمه‌هایی است که یک استاد میتواند در کلاس با شاگردانِ خود درمیان بگذارد. اشاره‌ای از یک استاد، گاهی اوقات تأثیرات عمیقی در دل میگذارد؛ اما گاهی عکس آن دیده میشود. البته بعضی از اساتید به این نکات توجّه دارند، لیکن باید به عنوان یک کار اساسی و اصلی در نظر گرفته شود. جوانی که شما میخواهید او را عالِم کنید و روح علم و تحقیق در او بدمید و او را یک برگزیده فرزانه نخبه علمی بار بیاورید - که هر استادی نسبت به شاگردانش چنین آرزوهایی دارد - باید روح دین و ایمان به او تزریق کنید؛ هم ایمان به خدا و دین و مقدّسات که برای دنیا و آخرتش مفید است، هم ایمان به هویت ملی و تاریخی خودش. باید تعصّب ملی را در دانشجو برانگیزانید.

مربوط به :بیانات در دیدار اساتید دانشگاه شهید بهشتی - 1382/02/22
عنوان فیش : نخبگان علمی, نخبگان جوان
کلیدواژه(ها) : نخبگان علمی, نخبگان جوان
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
به جوانی که شما میخواهید او را عالِم کنید و روح علم و تحقیق در او بدمید و او را یک برگزیده فرزانه نخبه علمی بار بیاورید؛ باید روح دین و ایمان تزریق کنید.

مربوط به :بیانات در دیدار اساتید دانشگاه شهید بهشتی - 1382/02/22
عنوان فیش : نخبگان علمی, نخبگان جوان
کلیدواژه(ها) : نخبگان علمی, نخبگان جوان
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
جوانی که شما میخواهید او را عالِم کنید و روح علم و تحقیق در او بدمید؛ باید روح دین و ایمان به او تزریق شود. هم ایمان به خدا و دین و مقدّسات و هم ایمان به هویت ملی و تاریخی خودش.

مربوط به :بیانات در دیدار اساتید دانشگاه شهید بهشتی - 1382/02/22
عنوان فیش : اساتید دانشگاه
کلیدواژه(ها) : اساتید دانشگاه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
بنابراین حرف اوّل و اصلی ما با شما اساتید محترم و همه اعضای جامعه علمی - چه دانشگاه پزشکی، چه دانشگاه غیرپزشکی - این است: شما به عنوان کسانی که از استعداد و تواناییهای خوب برخوردارید، اما از قافله علمی عقبید، راهی را پیدا کنید؛ کاوشگر و پژوهشگر و مطالبه کننده چیزهای ناشناخته باشید و این روحیه را در دانشگاهها زنده کنید؛ «کم ترک الاوّل للاخر(1)». خیلی چیزها هست که تاکنون کشف نشده، ولی ناگهان یک نفر آنها را کشف میکند. عرض کردم کشف جدید و شناختن راه جدید، لزوماً مبتنی بر این نیست که ما از پیشرفته‌ترین فناوری در دنیا برخوردار باشیم تا کسی بگوید ما این را نداریم؛ نخیر، میتوان در بخشهای مختلف، این توقّع را از خود و جامعه علمی داشت.

مربوط به :بیانات در دیدار اساتید دانشگاه شهید بهشتی - 1382/02/22
عنوان فیش : اساتید دانشگاه
کلیدواژه(ها) : اساتید دانشگاه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
من خلأیی را در ارتباط استاد و دانشجو مشاهده میکنم که این خلأ باید به وسیله شما {اساتید} پُر شود. دانشجوی ما در محیط علمی ضمن این که علم میآموزد، میتواند خیلی از درسهای غیر آن علمِ مورد نظر را هم از استاد بیاموزد و فراگیرد. از جمله آنها، غرور ملی، علاقه‌مندی به میهن، دلبستگی به آینده کشور و افتخار به تاریخ و گذشته کشور است. اینها عواملی است که میتواند در یک جوان دانشجو تأثیرات بسیار عمیق و مثبتی بگذارد. البته من در صدد انکار عوامل گوناگونی که ممکن است جوانی را دلسرد یا مأیوس و دلخسته کند، نیستم - اینها هم عواملی است در جای خود محفوظ - اما این بخش هم نادیده گرفته نشود که استاد در کلاس درس میتواند دانشجوی خود را متدیّن و معتقد به دین بار بیاورد؛ چنان‌که میتواند ملحد و منکر همه مقدّسات هم بار بیاورد؛ ولو کلاس، کلاس علم و دین نباشد؛ کلاس فیزیک و طبیعی و تاریخ و هر درس دیگری باشد. استاد، هم میتواند دانشجو را یک انسان دلبسته و مباهات کننده به کشور بار بیاورد؛ هم میتواند یک انسان لاابالی، بیعلاقه، نادلبسته به میهن و به گذشته و آینده کشور بار بیاورد. اعتقاد من این است که در زمینه تبلیغ دین، مؤثّرترین وسیله‌ای که میتواند دانشجو را دینی و علاقه‌مند به مبانی دینی بار بیاورد، همین نکته‌ها و اشاره‌ها و کلمه‌هایی است که یک استاد میتواند در کلاس با شاگردانِ خود درمیان بگذارد. اشاره‌ای از یک استاد، گاهی اوقات تأثیرات عمیقی در دل میگذارد؛ اما گاهی عکس آن دیده میشود. البته بعضی از اساتید به این نکات توجّه دارند، لیکن باید به عنوان یک کار اساسی و اصلی در نظر گرفته شود. جوانی که شما میخواهید او را عالِم کنید و روح علم و تحقیق در او بدمید و او را یک برگزیده فرزانه نخبه علمی بار بیاورید - که هر استادی نسبت به شاگردانش چنین آرزوهایی دارد - باید روح دین و ایمان به او تزریق کنید؛ هم ایمان به خدا و دین و مقدّسات که برای دنیا و آخرتش مفید است، هم ایمان به هویت ملی و تاریخی خودش.

مربوط به :بیانات در دیدار اساتید دانشگاه شهید بهشتی - 1382/02/22
عنوان فیش : اساتید دانشگاه
کلیدواژه(ها) : اساتید دانشگاه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
استاد، هم میتواند دانشجو را یک انسان دلبسته و مباهات کننده به کشور بار بیاورد؛ هم میتواند یک انسان لاابالی، بیعلاقه، نادلبسته به میهن و به گذشته و آینده کشور بار بیاورد. اعتقاد من این است که در زمینه تبلیغ دین، مؤثّرترین وسیله‌ای که میتواند دانشجو را دینی و علاقه‌مند به مبانی دینی بار بیاورد، همین نکته‌ها و اشاره‌ها و کلمه‌هایی است که یک استاد میتواند در کلاس با شاگردانِ خود درمیان بگذارد. اشاره‌ای از یک استاد، گاهی اوقات تأثیرات عمیقی در دل میگذارد؛ اما گاهی عکس آن دیده میشود. البته بعضی از اساتید به این نکات توجّه دارند، لیکن باید به عنوان یک کار اساسی و اصلی در نظر گرفته شود. جوانی که شما میخواهید او را عالِم کنید و روح علم و تحقیق در او بدمید و او را یک برگزیده فرزانه نخبه علمی بار بیاورید - که هر استادی نسبت به شاگردانش چنین آرزوهایی دارد - باید روح دین و ایمان به او تزریق کنید؛ هم ایمان به خدا و دین و مقدّسات که برای دنیا و آخرتش مفید است، هم ایمان به هویت ملی و تاریخی خودش.

مربوط به :بیانات در دیدار اساتید دانشگاه شهید بهشتی - 1382/02/22
عنوان فیش : اساتید دانشگاه
کلیدواژه(ها) : اساتید دانشگاه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
رابطه اساتید و دانشجویان اگر کم باشد، این یک عیب است. بنده در دیدار با اساتید - نه امروز در این‌جا، بلکه در دیدارهای دیگری که داشته‌ام - همیشه توصیه و تأکیدم این بوده است که استاد برای دانشجو وقت بگذارد. این‌که در دانشگاهها معمول بود - لابد الان هم هست - که اتاقهایی به اساتید اختصاص میدادند و در آن‌جا صرف وقت و مطالعه میکردند؛ دانشجویان هم هر وقت میخواستند، به آنها مراجعه میکردند، سنّت خیلی خوبی است و این ارتباط باید باشد.

مربوط به :بیانات در دیدار اساتید دانشگاه شهید بهشتی - 1382/02/22
عنوان فیش : هویت
کلیدواژه(ها) : هویت
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
اشاره‌ای از یک استاد، گاهی اوقات تأثیرات عمیقی در دل میگذارد؛...... باید روح دین و ایمان به او تزریق کنید؛ هم ایمان به خدا و ‌دین و مقدّسات که برای دنیا و آخرتش مفید است، هم ایمان به هویت ملی و تاریخی خودش‌.‌‌ ‌
باید تعصّب ملی را در دانشجو برانگیزانید. بر خلاف آنچه در دهنها میافتد، تعصّب یک معنای همیشه منفی و بد نیست. برخی ‌تعصّبها لازم است؛ یعنی بدون آن تعصّبها انسان ول است و مثل غبارهای سبک و بیوزن در هوا حرکت میکند. پایبندیهایی برای ‌شخصیت و هویّت انسان لازم است؛ حال این انسان هر که میخواهد باشد - عالم باشد، صنعتگر باشد، هر فعّالیتی داشته باشد - ‌بالاخره پایبندیای لازم دارد. ... ایمان در دل جوان میتواند دمیده شود؛ هم ایمان به دین و عالم غیب و معرفت و معنویت، و هم ‌ایمان به هویت ملی خودش؛ شخصیت تاریخی و بستگیها و دلبستگیهای گذشته و حال خودش‌.‌

مربوط به :بیانات در دیدار اساتید دانشگاه شهید بهشتی - 1382/02/22
عنوان فیش : هویت ملی
کلیدواژه(ها) : هویت ملی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
اشاره‌ای از یک استاد، گاهی اوقات تأثیرات عمیقی در دل میگذارد؛...... باید روح دین و ایمان به... ‌‌]‌دانشجو‌[‌تزریق کنید؛ هم ایمان ‌به خدا و دین و مقدّسات که برای دنیا و آخرتش مفید است، هم ایمان به هویت ملی و تاریخی خودش‌.‌‌ ‌
باید تعصّب ملی را در دانشجو برانگیزانید. بر خلاف آنچه در دهنها میافتد، تعصّب یک معنای همیشه منفی و بد نیست. برخی ‌تعصّبها لازم است؛ یعنی بدون آن تعصّبها انسان ول است و مثل غبارهای سبک و بیوزن در هوا حرکت میکند. پایبندیهایی برای ‌شخصیت و هویّت انسان لازم است؛ حال این انسان هر که میخواهد باشد - عالم باشد، صنعتگر باشد، هر فعّالیتی داشته باشد - ‌بالاخره پایبندیای لازم دارد. ... ایمان در دل جوان میتواند دمیده شود؛ هم ایمان به دین و عالم غیب و معرفت و معنویت، و هم ‌ایمان به هویت ملی خودش؛ شخصیت تاریخی و بستگیها و دلبستگیهای گذشته و حال خودش‌.‌

مربوط به :بیانات در دیدار اساتید دانشگاه شهید بهشتی - 1382/02/22
عنوان فیش : هویت تاریخی
کلیدواژه(ها) : هویت تاریخی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
اشاره‌ای از یک استاد، گاهی اوقات تأثیرات عمیقی در دل میگذارد؛... باید روح دین و ایمان به او تزریق کنید؛ هم ایمان به خدا و ‌دین و مقدّسات که برای دنیا و آخرتش مفید است، هم ایمان به هویت ملی و تاریخی خودش‌.‌‌ ‌
باید تعصّب ملی را در دانشجو برانگیزانید. بر خلاف آنچه در دهنها میافتد، تعصّب یک معنای همیشه منفی و بد نیست. برخی ‌تعصّبها لازم است؛ یعنی بدون آن تعصّبها انسان ول است و مثل غبارهای سبک و بیوزن در هوا حرکت میکند. پایبندیهایی برای ‌شخصیت و هویّت انسان لازم است؛ حال این انسان هر که میخواهد باشد - عالم باشد، صنعتگر باشد، هر فعّالیتی داشته باشد - ‌بالاخره پایبندیای لازم دارد. ... ایمان در دل جوان میتواند دمیده شود؛ هم ایمان به دین و عالم غیب و معرفت و معنویت، و هم ‌ایمان به هویت ملی خودش؛ شخصیت تاریخی و بستگیها و دلبستگیهای گذشته و حال خودش‌.‌

مربوط به :بیانات در دیدار اساتید دانشگاه شهید بهشتی - 1382/02/22
عنوان فیش : هویت ملی
کلیدواژه(ها) : هویت ملی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
‌[اساتید] باید روح دین و ایمان به او [دانشجو] تزریق کنید؛ هم ایمان به خدا و دین و مقدّسات که برای دنیا و آخرتش مفید ‌است، هم ایمان به هویت ملی و تاریخی خودش‌.‌‌ باید تعصّب ملی را در دانشجو برانگیزانید. بر خلاف آنچه در دهنها میافتد، ‌تعصّب یک معنای همیشه منفی و بد نیست. برخی تعصّبها لازم است؛ یعنی بدون آن تعصّبها انسان ول است و مثل غبارهای ‌سبک و بیوزن در هوا حرکت میکند. پایبندیهایی برای شخصیت و هویّت انسان لازم است؛ حال این انسان هر که میخواهد باشد - ‌عالم باشد، صنعتگر باشد، هر فعّالیتی داشته باشد - بالاخره پایبندیای لازم دارد... ایمان در دل جوان میتواند دمیده شود؛ هم ‌ایمان به دین و عالم غیب و معرفت و معنویت، و هم ایمان به هویت ملی خودش؛ شخصیت تاریخی و بستگیها و دلبستگیهای ‌گذشته و حال خودش‌.‌

مربوط به :بیانات در دیدار اساتید دانشگاه شهید بهشتی - 1382/02/22
عنوان فیش : هویت
کلیدواژه(ها) : هویت
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
ایمان در دل جوان میتواند دمیده شود؛ هم ایمان به دین و عالم غیب و معرفت و معنویت، و هم ایمان به هویت ملی خودش؛ ‌شخصیت تاریخی و بستگیها و دلبستگیهای گذشته و حال خودش‌.‌

مربوط به :بیانات در دیدار اساتید دانشگاه شهید بهشتی - 1382/02/22
عنوان فیش : هویت
کلیدواژه(ها) : هویت
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
پایبندیهایی برای شخصیت و هویّت انسان لازم است؛ حال این انسان هر که میخواهد باشد بالاخره پایبندیای لازم دارد.‌