[ بازگشت ] | [ چـاپ ]

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مدّاحان - 1380/06/18
عنوان فیش :تبیین حقیقت توسط شعرا، علت تجلیل ائمه(علیهم السلام) از ایشان
کلیدواژه(ها) : شاعر, کمیت اسدی, دعبل خزاعی, تبیین, عزاداری‌های اهل‌بیت (علیهم‌السلام)
نوع(ها) : حدیث

متن فیش :
امروز مثل خیلی از دورانهای دیگر تاریخ، ما - جریان ولایت و دوستداران ائمّه علیهم‌السّلام - به تبیین احتیاج داریم؛ گفتن، بیان کردن، روشن کردن و حقایق را در معرض بینایی و دانایی انسانها قرار دادن. اگر اهمیتِ تبیین نبود، امام صادق علیه‌السّلام شاعری مثل «کُمیْت» را آن گونه مورد عنایت قرار نمی‌داد؛ یا امام هشتم علیه‌السّلام «دِعبل» را؛(1) یا امام چهارم علیه‌السّلام «فرزدق» را.(2) شعرای معروفی که شما اسمهایشان را شنیده‌اید - مثل فرزدق، کُمیْت و دیگران - اینها سلمان زمان خودشان نبودند؛ اینها در مقایسه‌ی با اصحاب عالی‌مقام ائمّه، خیلی متوسّط بودند. نه معرفتشان به قدر معرفت «زراره» و «محمدبن‌مسلم» و امثال اینها بود؛ نه فعّالیتشان در محیط اهل بیت زیاد بود. اما شما می‌بینید امام از اینها تجلیلی می‌کند که از خیلی از اصحاب بزرگوار خودش نمی‌کند؛ چرا؟ به‌خاطر تبیین. چون اینها در یک جا حرفی زدند و نکته‌ای را روشن کردند که مثل خورشیدی بر ذهنها و دلها تابیده و حقیقتی را برای مردم روشن کرده است.
این‌که فرمودند: «من قال فینا شعراً و بکی أو أبکی وجب له الجنّة» (3) کسی شعری درباره‌ی ما بگوید و چشمی را بگریاند، بهشت بر او واجب می‌شود - معنایش چیست؟ معنایش این است که بهشت را ارزان کرده‌اند؟ بهشتی که این همه باید عبادت کرد تا به آن رسید، آیا آن را این‌طور دم دستی کرده‌اند؟ یا نه؛ آن کار، آن شعر گفتن و تسخیر دل با آن شعر و انتقال یک مطلب در آن روز، آن‌قدر مهم بوده که به خاطر آن اهمیت، جا داشته است که در مقابل یک بیت شعری که این‌گونه تأثیر می‌گذارد، بهشت را به او وعده دهند. هر وقت شعر شما این اثر را داشته باشد، بدون بروبرگرد، همان وعده‌ی بهشت در مقابلش وجود دارد. این یک محاسبه‌ی کاملاً منطقی و روشن است.
1 )
رجال‏ الكشی ، محمد بن عمر كشی ص 504 ؛

«بلغنی أن دعبل بن علی وفد على أبی الحسن الرضا (ع) بخراسان فلما دخل عليه، قال له إنی قد قلت قصيدة و جعلت‏فی نفسی أن لا أنشدها أحدا أولى منك فقال هاتها فأنشده قصيدته التی يقول فيها أ لم تر أنی مذ ثلاثين حجة أروح و أغدو دائم الحسرات‏ أرى فيئهم فی غيرهم متقسما و أيديهم من فيئهم صفرات‏ قال فلما فرغ من إنشادها قام أبو الحسن (ع) فدخل منزله، و بعث إليه بخرقة خز فيها ستمائة دينار، و قال للجارية قولی له يقول لك مولای استعن بهذه على سفرك و أعذرنا فقال له دعبل لا و الله ما هذا أردت و لا له خرجت، و لكن قولی له هب لی ثوبا من ثيابك فردها عليه أبو الحسن (ع) و قال له خذها و بعث إليه بجبة من ثيابه، فخرج دعبل حتى ورد قم، فنظروا إلى الجبة و أعطوه بها ألف دينار، فأبى عليهم، و قال لا و الله و لا خرقة منها بألف دينار، ثم خرج من قم فاتبعوه قد جمعوا و أخذوا الجبة، فرجع إلى قم و كلمهم فيها، فقالوا ليس إليها سبيل، و لكن إن شئت فهذه الألف دينار فقال نعم و خرقة منها، فأعطوه ألف دينار و خرقة منها.»
ترجمه :
ابو عمرو كشى گويد: دعبل بن على خدمت حضرت رضا عليه السلام رسيد در هنگامى كه آن جناب در خراسان بود، پس از اينكه در مجلس حضرت وارد شد عرض كرد: من قصيده‏اى در باره شما سروده‏ام و با خود عهد كرده‏ام كه او را نخست در محضر شما بخوانم. امام رضا عليه السلام فرمود: قصيده خود را بخوانيد. وى ابتداء اين دو بيت را قرائت كرد: الم تر أنى من ثلاثين حجة أروح و أغدوا دائم الحسرات‏ أرى فيئهم فی غيرهم متقسما و ايديهم من فيئهم قصرات‏ راوى گويد: پس از اينكه دعبل شعر خود را خواند حضرت رضا عليه السلام از مجلس برخاست و به اندرون رفت، و يك كيسه خز كه در آن ششصد دينار بود به يكى از كنيزكان خود داد و فرمود: اين كيسه را به دعبل بدهيد، و بگوئيد اين خرج سفر شما است و ما را معذور بداريد. وقتى كه كنيز كيسه را به دعبل داد گفت: به خداوند سوگند من اين قصيده را به خاطر پول نگفته‏ام، و براى پول گرفتن هم به اينجا نيامده‏ام، و ليكن از حضرت رضا بخواهيد يكى از جامه‏هاى خود را به من بدهد. كنيز برگشت و گفت: مولايم ميفرمايند اين پيراهن مرا بگير و دينارها را هم بردار كه روزى بدردت خواهد خورد.

2 )
رجال‏ الكشی ، محمد بن عمر كشی ص  129؛
الاختصاص ،شیخ مفید، ص 193 ؛ 
روضةالواعظين، فتال نیشابوری ج  1 ص  201 ؛

« قال فغضب هشام و أمر بحبس الفرزدق فحبس بعسفان بين مكة و المدينة، فبلغ ذلك علی بن الحسين (ع) فبعث إليه باثنی عشر ألف درهم، و قال أعذرنا يا أبا فراس فلو كان عندنا أكثر من هذا لوصلناك به، فردها و قال يا ابن رسول الله ما قلت الذی قلت إلا غضبا لله و لرسله و ما كنت لأرزی عليه شيئا، فردها عليه و قال بحقی عليك لما قبلتها فقد رأى الله مكانك و علم نيتك، فقبلها فجعل الفرزدق يهجو هشاما و هو فی الحبس فكان مما هجا به قوله أ تحبسنی بين المدينة و التی إليها قلوب الناس يهوی منيبها تقلب رأسا لم يكن رأس سيد و عينا له حولاء باد عيوبها فبعث إليه فأخرجه.
ترجمه :
گويد هشام خشمگين شد و دستور داد فرزدق را زندانى كردند و او را به زندان عسفان كه ميان مكه و مدينه است انداختند و چون اين خبر به اطلاع امام سجاد رسيد دوازده هزار درهم براى او فرستادند و گفتند: اى ابو فراس! ما را معذور دار كه اگر بيش از اين داشتيم براى تو مى‏فرستاديم. فرزدق آن را پس فرستاد و گفت: اى پسر پيامبر! آنچه سرودم فقط براى رضاى خدا و رسول خدا سرودم و نمى‏خواهم با چيز ديگرى آميخته شود. امام سجاد براى او برگرداند و پيام داد ترا سوگند مى‏دهم به حق خودم بر تو كه بپذيرى كه خداوند از نيت تو آگاه است و آن را پذيرفته است، و فرزدق هنگامى كه در زندان بود هشام را هجو گفت كه از جمله اين دو بيت است: «آيا مرا ميان مدينه و شهرى كه دلهاى مردم در هواى آن است (مكه) زندانى مى‏كنى؟ آن شخص (هشام) سرى بر تن مى‏كشد كه سر سرور نيست و چشمهاى لوچى دارد كه عيبهاى او را آشكار مى‏سازد.» «1» هشام كسى را فرستاد و فرزدق را از زندان آزاد كرد.

3 )
ثواب‏ الأعمال و عقاب الأعمال‏، شیخ صدوق ص 84؛
رجال‏ الكشی، شیخ طوسی، ص 289 ؛ 
كامل الزیارات، محمد بن قولویه، ص 106 ؛ 
بحارالأنوار ، علامه مجلسی، ج 44، ص 289 ؛

من أنشد فی الحسين ع بيتا من شعر فبكى و أبكى عشرة فله و لهم الجنة فلم يزل حتى قال و من أنشد فی الحسين ع‏شعرا فبكى و أظنه قال أو تباكى فله الجنة
ترجمه :
صالح بن عقبه از امام صادق عليه السّلام روايت كرده است كه فرمود: هر كس در [مرثيه] حسين عليه السّلام يك بيت شعر بخواند و بگريد و ده نفر را بگرياند، پس سزاى او و آنها (كه گريه كردند) بهشت است؛ و هر كس در رثاى حسين عليه السّلام بيتى بخواند و نه نفر را بگرياند، پاداش او و آنها بهشت است؛ پس بر همين منوال [ادامه داد] تا اينكه فرمود: هر كس در مرثيه حسين شعر بخواند، و بگريد، و گمان مى‏كنم كه فرمود: يا اينكه خود را گريان نشان دهد (تباكى كند) پس بهشت بر او واجب می گردد.


مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مدّاحان - 1380/06/18
عنوان فیش : کمیت اسدی
کلیدواژه(ها) : کمیت اسدی
نوع(ها) : كتاب

متن فیش :
اگر اهمیتِ تبیین نبود، امام صادق علیه‏السّلام شاعری مثل «کُمیْت» را آن گونه مورد عنایت قرار نمی‏داد؛ یا امام هشتم علیه‏السّلام «دِعبل» را؛ یا امام چهارم علیه‏السّلام «فرزدق» را. شعرای معروفی که شما اسمهایشان را شنیده‏اید - مثل فرزدق، کُمیْت و دیگران - اینها سلمان زمان خودشان نبودند؛ اینها در مقایسه با اصحاب عالی‏مقام ائمّه، خیلی متوسّط بودند. نه معرفتشان به قدر معرفت «زراره» و «محمدبن‏مسلم» و امثال اینها بود؛ نه فعّالیتشان در محیط اهل بیت زیاد بود. اما شما می‏بینید امام از اینها تجلیلی می‏کند که از خیلی از اصحاب بزرگوار خودش نمی‏کند؛ چرا؟ به‏خاطر تبیین. چون اینها در یک جا حرفی زدند و نکته‏ای را روشن کردند که مثل خورشیدی بر ذهنها و دلها تابیده و حقیقتی را برای مردم روشن کرده است.... در زمان ما که شما می‏خواهید شعر بگویید یا شعر بخوانید و مایلید در مقابلش اجر و منزلت «دِعبل» و «فرزدق» را هم داشته باشید، راهش چیست؟ راهش این است که همان خلأیی را که آن روز «دِعبل» یا «فرزدق» یا «کُمیْت» یا بقیه شعرای اهل بیت با شعر خود پُر می‏کردند، پُر کنید.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مدّاحان - 1380/06/18
عنوان فیش : دعبل خزاعی
کلیدواژه(ها) : دعبل خزاعی
نوع(ها) : كتاب

متن فیش :
اگر اهمیتِ تبیین نبود، امام صادق علیه‏السّلام شاعری مثل «کُمیْت» را آن گونه مورد عنایت قرار نمی‏داد؛ یا امام هشتم علیه‏السّلام «دِعبل» را؛ یا امام چهارم علیه‏السّلام «فرزدق» را. شعرای معروفی که شما اسمهایشان را شنیده‏اید - مثل فرزدق، کُمیْت و دیگران - اینها سلمان زمان خودشان نبودند؛ اینها در مقایسه با اصحاب عالی‏مقام ائمّه، خیلی متوسّط بودند. نه معرفتشان به قدر معرفت «زراره» و «محمدبن‏مسلم» و امثال اینها بود؛ نه فعّالیتشان در محیط اهل بیت زیاد بود. اما شما می‏بینید امام از اینها تجلیلی می‏کند که از خیلی از اصحاب بزرگوار خودش نمی‏کند؛ چرا؟ به‏خاطر تبیین. چون اینها در یک جا حرفی زدند و نکته‏ای را روشن کردند که مثل خورشیدی بر ذهنها و دلها تابیده و حقیقتی را برای مردم روشن کرده است.... در زمان ما که شما می‏خواهید شعر بگویید یا شعر بخوانید و مایلید در مقابلش اجر و منزلت «دِعبل» و «فرزدق» را هم داشته باشید، راهش چیست؟ راهش این است که همان خلأیی را که آن روز «دِعبل» یا «فرزدق» یا «کُمیْت» یا بقیه شعرای اهل بیت با شعر خود پُر می‏کردند، پُر کنید.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مدّاحان - 1380/06/18
عنوان فیش : فرزدق
کلیدواژه(ها) : فرزدق
نوع(ها) : كتاب

متن فیش :
اگر اهمیتِ تبیین نبود، امام صادق علیه‏السّلام شاعری مثل «کُمیْت» را آن گونه مورد عنایت قرار نمی‏داد؛ یا امام هشتم علیه‏السّلام «دِعبل» را؛ یا امام چهارم علیه‏السّلام «فرزدق» را. شعرای معروفی که شما اسمهایشان را شنیده‏اید - مثل فرزدق، کُمیْت و دیگران - اینها سلمان زمان خودشان نبودند؛ اینها در مقایسه با اصحاب عالی‏مقام ائمّه، خیلی متوسّط بودند. نه معرفتشان به قدر معرفت «زراره» و «محمدبن‏مسلم» و امثال اینها بود؛ نه فعّالیتشان در محیط اهل بیت زیاد بود. اما شما می‏بینید امام از اینها تجلیلی می‏کند که از خیلی از اصحاب بزرگوار خودش نمی‏کند؛ چرا؟ به‏خاطر تبیین. چون اینها در یک جا حرفی زدند و نکته‏ای را روشن کردند که مثل خورشیدی بر ذهنها و دلها تابیده و حقیقتی را برای مردم روشن کرده است.... در زمان ما که شما می‏خواهید شعر بگویید یا شعر بخوانید و مایلید در مقابلش اجر و منزلت «دِعبل» و «فرزدق» را هم داشته باشید، راهش چیست؟ راهش این است که همان خلأیی را که آن روز «دِعبل» یا «فرزدق» یا «کُمیْت» یا بقیه شعرای اهل بیت با شعر خود پُر می‏کردند، پُر کنید.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مدّاحان - 1380/06/18
عنوان فیش : شعر آئینی
کلیدواژه(ها) : شعر آئینی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
امروز مثل خیلی از دورانهای دیگر تاریخ، ما - جریان ولایت و دوستداران ائمّه علیهم‌السّلام - به تبیین احتیاج داریم؛ گفتن، بیان کردن، روشن کردن و حقایق را در معرض بینایی و دانایی انسانها قرار دادن. اگر اهمیتِ تبیین نبود، امام صادق علیه‌السّلام شاعری مثل «کُمیْت» را آن گونه مورد عنایت قرار نمی‌داد؛ یا امام هشتم علیه‌السّلام «دِعبل» را؛ یا امام چهارم علیه‌السّلام «فرزدق» را. شعرای معروفی که شما اسمهایشان را شنیده‌اید - مثل فرزدق، کُمیْت و دیگران - اینها سلمان زمان خودشان نبودند؛ اینها در مقایسه با اصحاب عالی‌مقام ائمّه، خیلی متوسّط بودند. نه معرفتشان به قدر معرفت «زراره» و «محمدبن‌مسلم» و امثال اینها بود؛ نه فعّالیتشان در محیط اهل بیت زیاد بود. اما شما می‌بینید امام از اینها تجلیلی می‌کند که از خیلی از اصحاب بزرگوار خودش نمی‌کند؛ چرا؟ به‌خاطر تبیین. چون اینها در یک جا حرفی زدند و نکته‌ای را روشن کردند که مثل خورشیدی بر ذهنها و دلها تابیده و حقیقتی را برای مردم روشن کرده است.

این‌که فرمودند: «من قال فینا شعراً و بکی أو أبکی وجب له الجنّة»(1) - کسی شعری درباره ما بگوید و چشمی را بگریاند، بهشت بر او واجب می‌شود - معنایش چیست؟ معنایش این است که بهشت را ارزان کرده‌اند؟ بهشتی که این همه باید عبادت کرد تا به آن رسید، آیا آن را این‌طور دم دستی کرده‌اند؟ یا نه؛ آن کار، آن شعر گفتن و تسخیر دل با آن شعر و انتقال یک مطلب در آن روز، آن‌قدر مهم بوده که به خاطر آن اهمیت، جا داشته است که در مقابل یک بیت شعری که این‌گونه تأثیر می‌گذارد، بهشت را به او وعده دهند. هر وقت شعر شما این اثر را داشته باشد، بدون بروبرگرد، همان وعده بهشت در مقابلش وجود دارد. این یک محاسبه‌ی کاملاً منطقی و روشن است.

در زمان ما که شما می‌خواهید شعر بگویید یا شعر بخوانید و مایلید در مقابلش اجر و منزلت «دِعبل» و «فرزدق» را هم داشته باشید، راهش چیست؟ راهش این است که همان خلأیی را که آن روز «دِعبل» یا «فرزدق» یا «کُمیْت» یا بقیه شعرای اهل بیت با شعر خود پُر می‌کردند، پُر کنید. این مطلبی است که من همیشه به مدّاحان و شعرای عزیز مذهبی تذکّر داده‌ام.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مدّاحان - 1380/06/18
عنوان فیش : شعر آئینی
کلیدواژه(ها) : شعر آئینی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
گاهی کلمات مدح‌آمیزی از ائمّه علیهم‌السّلام پشت سر هم می‌آوریم که نه درست مستمع به عمق این کلمات می‌رسد، نه با فهمیدن آن کلمات چیزی بر معرفت او اضافه می‌شود. اینها ارزش چندانی ندارد. اما گاهی مدّاحی که شعر می‌خواند، درس فاطمه زهرا سلام‌اللَّه‌علیها، درس امیرالمؤمنین و درس امام حسین علیهماالسّلام را به ما منتقل می‌کند؛ در نتیجه راه ما روشن می‌شود. این بسیار ارزش دارد. ما باید بدانیم که اگر فاطمه زهرا سلام‌اللَّه‌علیها امروز در بین ما ظاهر می‌شدند و یک ساعت، دو ساعت و یا یک روز در بین مردم می‌آمدند، ما را به چه چیزی امر می‌کردند؟ انگشت اشاره به کدام راه از راههایی که در مقابل ما گشوده است، دراز می‌کردند و به ما می‌گفتند که از این راه بروید؟ ما باید آن را دنبال کنیم و در تبیین و تعلیم و معرفتی که می‌خواهیم به مستمع بدهیم، آن را ملاحظه کنیم و نیاز زمان را پُر کنیم.

نکته دیگری که بعضی از آقایان بحق اشاره کردند، این است که از برخی تعبیرات درباره ائمّه علیهم‌السّلام نباید استفاده کرد؛ اینها سبک است. برای فاطمه زهرا سلام‌اللَّه‌علیها - آن موجود قدسیِ والا، آن انسان برتر و آن معلّم بشر - از آن تعبیری که هر شاعری - چه شاعر درست و حسابی‌گوی و چه شاعر هرزه‌گوی - برای محبوب و معشوق خودش ذکر می‌کند، نباید استفاده کرد؛ باید از تعبیرات متناسبی استفاده کرد. اعتقاد من این است که اگر شعرای عزیز ما - همچنان که امروز خوشبختانه، هم در سرود دستجمعی و هم در بعضی از شعرهایی که قبلاً آقایان خواندند، همین معنا انصافاً تأمین شده است - لفظ و معنا را برای بیان معرفتی که امروز جامعه ما نیاز دارد تا از مکتب فاطمه زهرا سلام‌اللَّه‌علیها تعلیم بگیرد، به کار گیرند و آن را مدّاح با صدای خوش و آهنگ مناسبِ با این کار عرضه کند، یکی از بهترین انواع تبلیغ و ترویج صورت گرفته است؛ یعنی همان «دعبل» و «فرزدق» و «کُمیْتِ» تاریخ در این‌جا ظهور و تجلّی پیدا کرده است. ارزش، همان ارزش خواهد بود و می‌تواند اجرهای بزرگ الهی را به دنبال خود داشته باشد.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مدّاحان - 1380/06/18
عنوان فیش : هنر مداحی
کلیدواژه(ها) : هنر مداحی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
مدّاحیِ‌ رایج در بین ما، یک حرفه‌‌ی دوجانبه است؛ فقط آوازه‌‌خوانی و شعرخوانی نیست؛ ترکیب هنرمندانه‌‌ای‌ از این دو مقوله است. البته من نمی‌دانم این شیوه از چه زمانی باب شده؛ از زمان صفویّه است، از قبل از اوست، از بعد از اوست. به‌‌هرحال امروز در جامعه‌‌ی ما رواج دارد. صدای خوش، آهنگ مناسب و شعر، سه رکن کار است. خودِ این شعر هم دو بخش دارد: یک بخش لفظ، یک بخش مضمون. اگر چهار پایه‌‌ی اصلیِ مدّاحی‌- یعنی صدای خوش، آهنگ درست، لفظ خوب و مضمون حقیقی متناسب با نیاز- کامل باشد، بهترین وسیله‌‌ی تبیین است و تأثیرش از منبر و درس فقهی‌‌ای که ما می‌گوییم بیشتر است. صوت و آهنگ به وسیله‌‌ی خود آقایان مدّاحان تأمین می‌شود؛ اما لفظ و معنا باید به وسیله‌‌ی شاعر تأمین شود. بعضی از الفاظ، زیبا و پُرطمطراقند؛ اما حاصلی ندارند و چیزی از آن‌ها دست مستمع را نمی‌گیرد. بعضی از معانی، خوب و بلندند؛ اما با الفاظ رسایی بیان نمی‌شوند. این‌ها همه می‌شود عیب. کسی که مدّاحی می‌کند، باید خودش را در روی منبر ببیند و مستمعان را کسانی مشاهده کند که می‌خواهند از او چیزی بیاموزند. با این نیّت و انگیزه پشت تریبون یا منبر مدّاحی قرار گیرد.
صدای بعضی از آقایانِ مدّاحان خوب است، ولی با خواندن آن‌ها انسان چیزی یاد نمی‌گیرد؛ اما بعضی نه؛ وقتی شعر می‌خوانند، معرفتی را به ما می‌‌آموزند. آنچه که می‌‌آموزیم، بهترینش آن چیزی است که ما به آن نیاز داریم. گاهی کلمات مدح‌‌آمیزی از ائمّه علیهم‌‌السّلام پشت سر هم می‌‌آوریم که نه درست مستمع به عمق این کلمات می‌رسد، نه با فهمیدن آن کلمات چیزی بر معرفت او اضافه می‌شود. این‌ها ارزش چندانی ندارد. اما گاهی مدّاحی که شعر می‌خواند، درس فاطمه‌‌ی زهرا سلام‌‌الله‌‌علیها، درس امیر المؤمنین و درس امام حسین علیهماالسّلام را به ما منتقل می‌کند؛ در نتیجه راه ما روشن می‌شود. این بسیار ارزش دارد.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مدّاحان - 1380/06/18
عنوان فیش : مداحی
کلیدواژه(ها) : مداحی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
مداحی و ستایشگری ائمه علیهم‌السلام در حقیقت ستایشگری نیكی و معنویت و جهاد است؛

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مدّاحان - 1380/06/18
عنوان فیش : حضرت زهرا(سلام الله علیها)
کلیدواژه(ها) : حضرت زهرا(سلام الله علیها)
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
از برخی تعبیرات درباره‌ی ائمه (علیهم‌السّلام) نباید استفاده کرد؛ اینها سبک است. برای فاطمه‌ی زهرا(سلام‌الله علیها) - آن موجود قدسی والا، آن انسان برتر و آن معلم بشر - از آن تعبیری که هر شاعری - چه شاعر درست و حسابی‌گوی و چه‌ شاعر هرزه‌گوی - برای محبوب و معشوق خودش ذکر می‌کند، نباید استفاده کرد؛ باید از تعبیرات متناسبی استفاده کرد. اعتقاد من این است که اگر شعرای عزیز ما - همچنان که امروز خوشبختانه، هم سرود دسته‌جمعی، هم در بعضی از شعرهایی که قبلاً آقایان خواندند، همین معنا انصافاً تأمین شده - لفظ و معنا را برای‌ بیان معرفتی که امروز جامعه‌ی ما نیاز دارد تا از مکتب فاطمه‌ی زهرا (سلام‌الله علیها) تعلیم بگیرد، به کار گیرند و آن را مداح با صدای خوش و آهنگ مناسبِ با این کار عرضه کند، یکی از بهترین انواع تبلیغ و ترویج صورت گرفته است؛ یعنی همان دعبل و فرزدق و کمیتِ تاریخ در این‌جا ظهور و تجلی پیدا کرده است. ارزش، همان ارزش خواهد بود و می‌تواند اجرهای بزرگ الهی را به دنبال خود داشته باشد.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مدّاحان - 1380/06/18
عنوان فیش : تبیین
کلیدواژه(ها) : تبیین
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
امروز مثل خیلی از دورانهای دیگر تاریخ، ما - جریان ولایت و دوستداران ائمّه علیهم‌السّلام - به تبیین احتیاج داریم؛ گفتن، بیان کردن، روشن کردن و حقایق را در معرض بینایی و دانایی انسانها قرار دادن. اگر اهمیتِ تبیین نبود، امام صادق علیه‌السّلام شاعری مثل «کُمیْت» را آن گونه مورد عنایت قرار نمیداد؛ یا امام هشتم علیه‌السّلام «دِعبل» را؛ یا امام چهارم علیه‌السّلام «فرزدق» را. شعرای معروفی که شما اسمهایشان را شنیده‌اید - مثل فرزدق، کُمیْت و دیگران - اینها سلمان زمان خودشان نبودند؛ اینها در مقایسه با اصحاب عالی‌مقام ائمّه، خیلی متوسّط بودند. نه معرفتشان به قدر معرفت «زراره» و «محمدبن‌مسلم» و امثال اینها بود؛ نه فعّالیتشان در محیط اهل بیت زیاد بود. اما شما میبینید امام از اینها تجلیلی میکند که از خیلی از اصحاب بزرگوار خودش نمیکند؛ چرا؟ به‌خاطر تبیین. چون اینها در یک جا حرفی زدند و نکته‌ای را روشن کردند که مثل خورشیدی بر ذهنها و دلها تابیده و حقیقتی را برای مردم روشن کرده است.
این‌که فرمودند: «من قال فینا شعراً و بکی أو أبکی وجب له الجنّة» - کسی شعری درباره ما بگوید و چشمی را بگریاند، بهشت بر او واجب میشود - معنایش چیست؟ معنایش این است که بهشت را ارزان کرده‌اند؟ بهشتی که این همه باید عبادت کرد تا به آن رسید، آیا آن را این‌طور دم دستی کرده‌اند؟ یا نه؛ آن کار، آن شعر گفتن و تسخیر دل با آن شعر و انتقال یک مطلب در آن روز، آن‌قدر مهم بوده که به خاطر آن اهمیت، جا داشته است که در مقابل یک بیت شعری که این‌گونه تأثیر میگذارد، بهشت را به او وعده دهند. هر وقت شعر شما این اثر را داشته باشد، بدون بروبرگرد، همان وعده بهشت در مقابلش وجود دارد. این یک محاسبه‌ی کاملاً منطقی و روشن است. در زمان ما که شما میخواهید شعر بگویید یا شعر بخوانید و مایلید در مقابلش اجر و منزلت «دِعبل» و «فرزدق» را هم داشته باشید، راهش چیست؟ راهش این است که همان خلأیی را که آن روز «دِعبل» یا «فرزدق» یا «کُمیْت» یا بقیه شعرای اهل بیت با شعر خود پُر میکردند، پُر کنید

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مدّاحان - 1380/06/18
عنوان فیش : منبر
کلیدواژه(ها) : منبر
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
اگر چهار پایه اصلىِ مدّاحی - یعنی صدای خوش، آهنگ درست، لفظ خوب و مضمون حقیقی متناسب با نیاز - کامل باشد، بهترین وسیله تبیین است و تأثیرش از منبر و درس فقهیای که ما میگوییم بیشتر است. صوت و آهنگ به وسیله خود آقایان مدّاحان تأمین میشود؛ اما لفظ و معنا باید به وسیله‌ی شاعر تأمین شود. بعضی از الفاظ، زیبا و پُرطمطراقند؛ اما حاصلی ندارند و چیزی از آنها دست مستمع را نمیگیرد. بعضی از معانی، خوب و بلندند؛ اما با الفاظ رسایی بیان نمیشوند. اینها همه میشود عیب. کسی که مدّاحی میکند، باید خودش را در روی منبر ببیند و مستمعان را کسانی مشاهده کند که میخواهند از او چیزی بیاموزند. با این نیّت و انگیزه پشت تریبون یا منبر مدّاحی قرار گیرد.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مدّاحان - 1380/06/18
عنوان فیش : منبر
کلیدواژه(ها) : منبر
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
اگر چهار پایه اصلىِ مدّاحی - یعنی صدای خوش، آهنگ درست، لفظ خوب و مضمون حقیقی متناسب با نیاز - کامل باشد، بهترین وسیله تبیین است و تأثیرش از منبر و درس فقهیای که ما میگوییم بیشتر است.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مدّاحان - 1380/06/18
عنوان فیش : ذاکرین اهل بیت (علیهم السلام)
کلیدواژه(ها) : ذاکرین اهل بیت (علیهم السلام)
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
مداح باید خودش را در روی منبر ببیند و مستمعان را کسانی مشاهده کند که میخواهند از او چیزی بیاموزند. با این نیّت و انگیزه پشت تریبون یا منبر مدّاحی قرار گیرد

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مدّاحان - 1380/06/18
عنوان فیش : ذاکرین اهل بیت (علیهم السلام)
کلیدواژه(ها) : ذاکرین اهل بیت (علیهم السلام)
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
امروز مثل خیلی از دورانهای دیگر تاریخ، ما - جریان ولایت و دوستداران ائمّه علیهم‌السّلام - به تبیین احتیاج داریم؛ گفتن، بیان کردن، روشن کردن و حقایق را در معرض بینایی و دانایی انسانها قرار دادن. اگر اهمیتِ تبیین نبود، امام صادق علیه‌السّلام شاعری مثل «کُمیْت» را آن گونه مورد عنایت قرار نمیداد؛ یا امام هشتم علیه‌السّلام «دِعبل» را؛ یا امام چهارم علیه‌السّلام «فرزدق» را. شعرای معروفی که شما اسمهایشان را شنیده‌اید - مثل فرزدق، کُمیْت و دیگران - اینها سلمان زمان خودشان نبودند؛ اینها در مقایسه با اصحاب عالی‌مقام ائمّه، خیلی متوسّط بودند. نه معرفتشان به قدر معرفت «زراره» و «محمدبن‌مسلم» و امثال اینها بود؛ نه فعّالیتشان در محیط اهل بیت زیاد بود. اما شما میبینید امام از اینها تجلیلی میکند که از خیلی از اصحاب بزرگوار خودش نمیکند؛ چرا؟ به‌خاطر تبیین. چون اینها در یک جا حرفی زدند و نکته‌ای را روشن کردند که مثل خورشیدی بر ذهنها و دلها تابیده و حقیقتی را برای مردم روشن کرده است.
این‌که فرمودند: «من قال فینا شعراً و بکی أو أبکی وجب له الجنّة» - کسی شعری درباره ما بگوید و چشمی را بگریاند، بهشت بر او واجب میشود - معنایش چیست؟ معنایش این است که بهشت را ارزان کرده‌اند؟ بهشتی که این همه باید عبادت کرد تا به آن رسید، آیا آن را این‌طور دم دستی کرده‌اند؟ یا نه؛ آن کار، آن شعر گفتن و تسخیر دل با آن شعر و انتقال یک مطلب در آن روز، آن‌قدر مهم بوده که به خاطر آن اهمیت، جا داشته است که در مقابل یک بیت شعری که این‌گونه تأثیر میگذارد، بهشت را به او وعده دهند. هر وقت شعر شما این اثر را داشته باشد، بدون بروبرگرد، همان وعده بهشت در مقابلش وجود دارد. این یک محاسبه‌ی کاملاً منطقی و روشن است.
در زمان ما که شما میخواهید شعر بگویید یا شعر بخوانید و مایلید در مقابلش اجر و منزلت «دِعبل» و «فرزدق» را هم داشته باشید، راهش چیست؟ راهش این است که همان خلأیی را که آن روز «دِعبل» یا «فرزدق» یا «کُمیْت» یا بقیه شعرای اهل بیت با شعر خود پُر میکردند، پُر کنید.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مدّاحان - 1380/06/18
عنوان فیش : ذاکرین اهل بیت (علیهم السلام)
کلیدواژه(ها) : ذاکرین اهل بیت (علیهم السلام)
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
صوت و آهنگ به وسیله خود آقایان مدّاحان تأمین میشود؛ اما لفظ و معنا باید به وسیله‌ی شاعر تأمین شود. بعضی از الفاظ، زیبا و پُرطمطراقند؛ اما حاصلی ندارند و چیزی از آنها دست مستمع را نمیگیرد. بعضی از معانی، خوب و بلندند؛ اما با الفاظ رسایی بیان نمیشوند. اینها همه میشود عیب. کسی که مدّاحی میکند، باید خودش را در روی منبر ببیند و مستمعان را کسانی مشاهده کند که میخواهند از او چیزی بیاموزند. با این نیّت و انگیزه پشت تریبون یا منبر مدّاحی قرار گیرد.
صدای بعضی از آقایانِ مدّاحان خوب است، ولی با خواندن آنها انسان چیزی یاد نمیگیرد؛ اما بعضی نه؛ وقتی شعر میخوانند، معرفتی را به ما میآموزند. آنچه که میآموزیم، بهترینش آن چیزی است که ما به آن نیاز داریم. گاهی کلمات مدح‌آمیزی از ائمّه علیهم‌السّلام پشت سر هم میآوریم که نه درست مستمع به عمق این کلمات میرسد، نه با فهمیدن آن کلمات چیزی بر معرفت او اضافه میشود. اینها ارزش چندانی ندارد. اما گاهی مدّاحی که شعر میخواند، درس فاطمه زهرا سلام‌اللَّه‌علیها، درس امیرالمؤمنین و درس امام حسین علیهماالسّلام را به ما منتقل میکند؛ در نتیجه راه ما روشن میشود. این بسیار ارزش دارد. ما باید بدانیم که اگر فاطمه زهرا سلام‌اللَّه‌علیها امروز در بین ما ظاهر میشدند و یک ساعت، دو ساعت و یا یک روز در بین مردم میآمدند، ما را به چه چیزی امر میکردند؟ انگشت اشاره به کدام راه از راههایی که در مقابل ما گشوده است، دراز میکردند و به ما میگفتند که از این راه بروید؟ ما باید آن را دنبال کنیم و در تبیین و تعلیم و معرفتی که میخواهیم به مستمع بدهیم، آن را ملاحظه کنیم و نیاز زمان را پُر کنیم.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مدّاحان - 1380/06/18
عنوان فیش : ذاکرین اهل بیت (علیهم السلام)
کلیدواژه(ها) : ذاکرین اهل بیت (علیهم السلام)
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
اعتقاد من این است که اگر شعرای عزیز ما... لفظ و معنا را برای بیان معرفتی که امروز جامعه ما نیاز دارد تا از مکتب فاطمه زهرا سلام‌اللَّه‌علیها تعلیم بگیرد، به کار گیرند و آن را مدّاح با صدای خوش و آهنگ مناسبِ با این کار عرضه کند، یکی از بهترین انواع تبلیغ و ترویج صورت گرفته است؛ یعنی همان «دعبل» و «فرزدق» و «کُمیْتِ» تاریخ در این‌جا ظهور و تجلّی پیدا کرده است. ارزش، همان ارزش خواهد بود و میتواند اجرهای بزرگ الهی را به دنبال خود داشته باشد.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مدّاحان - 1380/06/18
عنوان فیش : ذاکرین اهل بیت (علیهم السلام)
کلیدواژه(ها) : ذاکرین اهل بیت (علیهم السلام)
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
جوانان در تهران و شهرستانها به جلسات مدّاحی علاقه و توجّه دارند. این، مسؤولیت شما آقایان مدّاح را مضاعف میکند. مبادا پانصد نفر، هزار نفر، گاهی ده هزار نفر در جلسه‌ای جمع شوند و یک ساعت برای آنها نغمه‌سرایی شود؛ اما چیزی به آنها داده نشود. شما در این یک ساعت میتوانید نکات زیادی را با شعر خوب منتقل کنید.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مدّاحان - 1380/06/18
عنوان فیش : تبیین
کلیدواژه(ها) : تبیین
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
اگر چهار پایه‌ی اصلی مداحی، یعنی صدای خوش، آهنگ درست، لفظ خوب و مضمون حقیقی متناسب با نیاز، کامل باشد؛ بهترین وسیله‌ی تبیین است و تأثیرش از منبر و درس فقهیای که ما میگوییم بیشتر است

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مدّاحان - 1380/06/18
عنوان فیش : تبیین
کلیدواژه(ها) : تبیین
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
مدّاحىِ رایج در بین ما، یک حرفه دو جانبه است؛ فقط آوازه‌خوانی و شعرخوانی نیست؛ ترکیب هنرمندانه‌ای از این دو مقوله است. البته من نمیدانم این شیوه از چه زمانی باب شده؛ از زمان صفویّه است، از قبل از اوست، از بعد از اوست. به‌هرحال امروز در جامعه ما رواج دارد. صدای خوش، آهنگ مناسب و شعر، سه رکن کار است. خودِ این شعر هم دو بخش دارد: یک بخش لفظ، یک بخش مضمون. اگر چهار پایه اصلىِ مدّاحی - یعنی صدای خوش، آهنگ درست، لفظ خوب و مضمون حقیقی متناسب با نیاز - کامل باشد، بهترین وسیله تبیین است و تأثیرش از منبر و درس فقهیای که ما میگوییم بیشتر است.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مدّاحان - 1380/06/18
عنوان فیش : حضرت زهرا(سلام الله علیها)
کلیدواژه(ها) : حضرت زهرا(سلام الله علیها)
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
ما باید بدانیم که اگر فاطمه زهرا سلام‌اللَّه‌علیها امروز در بین ما ظاهر میشدند و یک ساعت، دو ساعت و یا یک روز در بین مردم میآمدند، ما را به چه چیزی امر میکردند؟

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مدّاحان - 1380/06/18
عنوان فیش : حضرت زهرا(سلام الله علیها)
کلیدواژه(ها) : حضرت زهرا(سلام الله علیها)
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
فاطمه زهرا سلام‌اللَّه‌علیها موجود قدسىِ والا، انسان برتر و معلّم بشر است.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مدّاحان - 1380/06/18
عنوان فیش : حضرت زهرا(سلام الله علیها)
کلیدواژه(ها) : حضرت زهرا(سلام الله علیها)
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
برای فاطمه زهرا سلام‌اللَّه‌علیها از تعبیری که هر شاعری برای محبوب و معشوق خودش ذکر میکند، نباید استفاده کرد؛ باید از تعبیرات متناسبی استفاده کرد.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مدّاحان - 1380/06/18
عنوان فیش : حضرت زهرا(سلام الله علیها)
کلیدواژه(ها) : حضرت زهرا(سلام الله علیها)
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
امروز جامعه ما نیاز دارد تا از مکتب فاطمه زهرا سلام‌اللَّه‌علیها تعلیم بگیرد.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مدّاحان - 1380/06/18
عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام‏)
کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام‏)
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
همه دلهای فروزنده از محبّت اهل بیت علیهم‌السّلام‌ ‌روز به روز ابرها را از مقابل خورشید اهل بیت بیشتر کنار زدند و نگذاشتند ‌خورشید پوشیده بماند. ‌