[ بازگشت ] | [ چـاپ ]

مربوط به :بیانات در دیدار مردم استان هرمزگان - 1376/11/28
عنوان فیش : حقوق بشر
کلیدواژه(ها) : حقوق بشر
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
آن دولتی که ادّعا می‌کند طرفدار حقوق بشر است و گاهی برای یک مُجرم سیاسی یا یک قاچاقچی که در ایران محاکمه می‌شود، وابستگانش، یا خودش و یا همفکرانش، جنجال به راه می‌اندازند، یا در مسائل جهانی به این بهانه دخالت می‌کنند، کشتار مردم بی‌دفاع و غیرنظامی در عراق و غیرعراق برایش کم‌اهمیت است. اخیراً اعلام کرده‌اند که ممکن است در حمله‌ی نظامی امریکا به عراق، هزار و پانصد نفر کشته شوند! البته رقمی که اظهار شده است، یقیناً خیلی کمتر از رقم کسانی است که در معرض تهدید قرار می‌گیرند. چه کسی می‌تواند بگوید که هزار و پانصد نفر کشته خواهند شد؟ ممکن است پانزده هزار نفر کشته شوند. ممکن است بیشتر یا کمتر کشته شوند. تازه هزار و پانصد نفر انسان بی‌گناه هم عدد کمی نیست!
به خاطر تسویه حساب دو دولت با یکدیگر، الان چند سال است که بر اثر محاصره‌ی اقتصادی امریکا نسبت به عراق، مردم عراق در سخت‌ترین شرایط زندگی می‌کنند؛ بچه‌ها شیر ندارند، مادران نان ندارند، پدران کار ندارند. ملت مرّفه و نسبتاً ثروتمندی مثل ملت عراق، الان چند سال است که به خاطر محاصره‌ی اقتصادی امریکا و بعضی از همپیمانانش، به یک ملت محتاج نان شب تبدیل شده است! چقدر خانواده‌ها در فشار زندگی می‌کنند؛ چقدر کودکانی که دچار بیمارهای صعب‌العلاج می‌شوند؛ چقدر خانواده‌هایی که جواب بچه‌هایشان را که از گرسنگی گریه می‌کنند، نمی‌توانند بدهند. اینها انسانی است؟! اینها با ادّعای طرفداری از حقوق بشر سازگار است؟! این مصیبت چند ساله کم است که بعد از حداقل دو مرتبه تهاجم نظامی به عراق، بار دیگر اعلام می‌کنند که می‌خواهند به عراق حمله کنند! ملت عراق با این حمله‌ای که ممکن است پیش آید، یقیناً مظلوم واقع خواهد شد و خون مردم به گردن تصمیم‌گیرندگان امریکایی است.
نکته‌ی دوم در قضیه‌ی و محکومیت حمله به عراق این است که امریکا با این حمله، دخالت و حضور خشن و زورمدارانه‌ی خود در کشورها و در مسائل جهانی را به صورت یک قاعده و رویّه درمی‌آورد. به چه دلیل؟ با چه مجوزی؟ شما مگر چه کاره هستید؟! مگر امریکا ژاندارم جهان است؟! من دو سال قبل از این گفتم، آن چیزی که تهِ دلِ قدرتمداران امریکایی است و گاهی هم بر زبان جاری می‌کنند، این است که همه‌ی دنیا یک امپراتوری بزرگ است؛ امپراتور آن هم امریکاست! اراده‌ی ملتها، حق انتخاب ملتها و آزادی ملتها، از نظر آنها افسانه و بی‌ارزش است! حقوق بشر را بر زبان جاری می‌کنند؛ اما در دل آن را قبول ندارند: «یقولون بأفواههم مالیس فی قلوبهم». امریکا با چه مجوّزی به خود حق می‌دهد که نسبت به مسأله‌ی عراق یا رژیم عراق یا ملت عراق تصمیم بگیرد؛ آن هم تصمیمی خونین که به معنای دخالت نظامی است؟! برای چه؟ برای این‌که حضور خود را در خلیج‌فارس تأمین کند؛ برای این‌که سلاحهای جدیداً ساخته شده‌ی خود را بر روی مردم بی‌گناه عراق آزمایش کند! عجب دنیایی است! عجب فرهنگ جنایتکارانه و زورمدارانه‌ای است! سلاحها باید آزمایش شوند! سلاحهای جدید باید یک جا عمل کنند، تا اینها عملکردش را ببینند! این بشود یکی از موجبات حمله‌ی نظامی به یک ملت و یک کشور! اینها چطور ادّعا می‌کنند که مسائل مربوط به انسانها را می‌شناسند و یا به آنها اندک علاقه‌ای دارند؟! برای اینها آنچه مطرح نیست، انسان است؛ آنچه مطرح است، قدرت خودشان است. حضور امریکا در خلیج‌فارس و حمله‌ی آمریکا به عراق یا به هر نقطه‌ی دیگر در این منطقه، اوّلاً موجب ناامنی و موجب فتنه است؛ ثانیاً موجب به هم انداختن دولتهای منطقه است؛ ثالثاً برای تقویت صهیونیستها و رژیم صهیونیستی این اقدامات سازماندهی می‌شود. می‌خواهند جا پای عاملِ خودشان - نظام صهیونیستی - را در منطقه محکم کنند.