[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1375/09/19 عنوان فیش :عامتر بودن بعثت نسبت به تعلیم کلیدواژه(ها) : بعثت پیامبر اسلام, آموزش و پرورش نوع(ها) : قرآن متن فیش : امروز به مناسبت مسؤولیت بزرگی که ما - ملت ایران - از جهت اسلام، در قبال بشریت داریم، مایلم نکتهای را در باب بعثت عرض کنم. شاید انشاءاللَّه ما را به حرکت و تلاش مناسبی در این زمینه برانگیزد و به راه بیندازد. این سرچشمهی بعثت که در مثل امروزی در قلب مقدّس نبی اکرم صلیاللَّه علیه و آله و سلّم جوشید و جاری شد، مسیر مهمّی دارد. یعنی مسأله به همین جا خاتمه پیدا نمیکند که از طرف پروردگار، حقیقت و نوری در قلب یک انسان ممتاز، برجسته و استثنایی درخشید. این، قدم اوّل و اوّل کار است.البته مهمترین بخش قضیه هم، همین است. درخشیدن این نور در قلب مقدّس و مبارک پیغمبر و تحمّل مسؤولیت وحی از طرف آن بزرگوار، همان قسمتی است که به طور صریح، عالم خلقت، عالم وجود انسان و دنیای مادّی را به معدن غیب وصل میکند. حلقهی وصل این جاست. اگرچه همیشه برکات الهی در طول این روندی که عرض خواهیم کرد، نسبت به بشر و نسبت به این راه وجود دارد؛ لیکن حلقهی وصل در همان لحظهی بعثت است که از عالم غیب، سرچشمهی حقایق الهی و سرچشمهی بعثت - که خود این یک کلمه کافی است - به روح مقدّس پیغمبر سرازیر و جاری میشود و بر قلب مقدّس پیغمبر میجوشد. پس قدم اوّل، تحقّق این بعثت است. دری از حقایق بر روی این انسان ملکوتی باز میشود و او که برای امتحان دادن، برای کشیدن این بار و تحمّل مشاق و مصائب آن آماده است، حرکت بزرگ خود را از همین لحظهی اوّل آغاز میکند. لذا قضیهی بعثت با قضیهی تعلیم متفاوت است؛ یعنی بیش از تعلیم است. البته همیشه سفرهی تعلیم و تربیت الهی بر روی پیغمبران و اولیا باز است؛ «و علّم آدم الاسماء»،(1) تا آخر هم وجود داشته است. تعلیم و تأدیب پیغمبران به عنوان شاگردان مخصوص حضرت احدیّت، امری است که وجود دارد؛ اما بعثت چیزی علاوهی بر آن تعلیم است. در بعثت، تعلیم، تهذیب و تزکیه هم هست؛ اتیان کتاب و حکمت هم هست؛ اما فقط اینها نیست، چیزی اضافه بر آن وجود دارد که همان برانگیختن است.این انسان برانگیخته میشود، تا سرمایهای را که به او داده شده است، به کار اندازد و به وسیلهی آن، بشریّت را به سر منزلی که باید برساند، برساند. یعنی حرکت را شروع میکند. معنای بعثت این است. 1 ) سوره مبارکه البقرة آیه 31 وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسماءَ كُلَّها ثُمَّ عَرَضَهُم عَلَى المَلائِكَةِ فَقالَ أَنبِئوني بِأَسماءِ هٰؤُلاءِ إِن كُنتُم صادِقينَ ترجمه : سپس علم اسماء [= علم اسرار آفرینش و نامگذاری موجودات] را همگی به آدم آموخت. بعد آنها را به فرشتگان عرضه داشت و فرمود: «اگر راست میگویید، اسامی اینها را به من خبر دهید!» |