[ بازگشت ] | [ چـاپ ]

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1373/10/15
عنوان فیش :حمله فرهنگی دشمن و سپر دفاعی تقوا
کلیدواژه(ها) : تهاجم فرهنگی, دشمن
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
اگر می‌بینید که مسأله‌ی تهاجم فرهنگی یا شبیخون فرهنگی یا قتل عام فرهنگی در این کشور به‌شدت از طرف دشمن دنبال می‌شود؛ اگر می‌بینید که تبلیغات دشمن در همه جای دنیا روی جمهوری اسلامی بیش از جاهای دیگر متمرکز است و اگر می‌بینید که دائم تلاش می‌کنند ذهن ملت - بخصوص جوانان و مؤمنین - را در داخل جمهوری اسلامی تصرف کنند، به همین سبب است. دشمن و نهادهای دشمن، بر اثر تجربه فهمیده‌اند که انسان، آسیب‌پذیر است. می‌گویند: «هر انسانی، قابل فاسد شدن است. هر کس باشد، می‌توان فاسدش کرد.» البته راست می‌گویند؛ با یک استثنا: «الا المتقین».(1) متقین را نمی‌توان فاسد کرد. آنها این را؛ یعنی معنای تقوا را دیگر نمی‌فهمند. بله؛ انسانها را می‌توان فاسد کرد و می‌توان زیباییهای دنیا را از طرق نامشروع در جلو چشم آنها به رژه در آورد و دلهایشان را برد؛ طوری که همه‌ی ارزشها را دور بریزند و در مقابل جلوه‌های مادی قربانی کنند. اما اگر تقوا نباشد: «الا المتقین». تقوا در قیامت هم اثر می‌کند، در دنیا هم اثر می‌کند، در سیاست هم اثر می‌کند، در حفظ نظام هم اثر می‌کند، در جنگ هم اثر می‌کند. و این را خود شما، درک و لمس کردید و دیدید.
1 ) سوره مبارکه الزخرف آیه 67
الأَخِلّاءُ يَومَئِذٍ بَعضُهُم لِبَعضٍ عَدُوٌّ إِلَّا المُتَّقينَ
ترجمه :
دوستان در آن روز دشمن یکدیگرند، مگر پرهیزگاران!


مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1373/10/15
عنوان فیش : تقوای سیاسی
کلیدواژه(ها) : تقوای سیاسی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
اگر می‌بینید که مسأله‌ی تهاجم فرهنگی یا شبیخون فرهنگی یا قتل عام فرهنگی در این کشور به‌شدّت از طرف دشمن دنبال می‌شود؛ اگر می‌بینید که تبلیغات دشمن در همه جای دنیا روی جمهوری اسلامی بیش از جاهای دیگر متمرکز است و اگر می‌بینید که دائم تلاش می‌کنند ذهن ملت - بخصوص جوانان و مؤمنین - را در داخل جمهوری اسلامی تصرّف کنند، به همین سبب است. دشمن و نهادهای دشمن، بر اثر تجربه فهمیده‌اند که انسان، آسیب‌پذیر است. می‌گویند: «هر انسانی، قابل فاسد شدن است. هر کس باشد، می‌توان فاسدش کرد.» البته راست می‌گویند؛ با یک استثنا: «الّا المتّقین». متّقین را نمی‌توان فاسد کرد. آنها این را؛ یعنی معنای تقوا را دیگر نمی‌فهمند. بله؛ انسانها را می‌توان فاسد کرد و می‌توان زیباییهای دنیا را از طرق نامشروع در جلوِ چشم آنها به رژه در آورد و دلهایشان را بُرد؛ طوری که همه‌ی ارزشها را دور بریزند و در مقابل جلوه‌های مادّی قربانی کنند. اما اگر تقوا نباشد: «الّا المتّقین». تقوا در قیامت هم اثر می‌کند، در دنیا هم اثر می‌کند، در سیاست هم اثر می‌کند، در حفظ نظام هم اثر می‌کند، در جنگ هم اثر می‌کند. و این را خودِ شما، درک و لمس کردید و دیدید.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1373/10/15
عنوان فیش : عبرتهای عاشورا
کلیدواژه(ها) : عبرتهای عاشورا
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
بنده، در سال گذشته، به مناسبت یاد حسین بن علی علیه‌السّلام، این را مطرح کردم که ماجرای امام حسین جدای از یک درس، یک عبرت است. درس آن است که به ما می‌گوید: این بزرگوار، آن‌طور عمل کرد. ما هم باید آن‌گونه عمل کنیم. امام حسین درس بزرگی به همه‌ی بشریت داده که خیلی با عظمت و در جای خود محفوظ است. اما غیر از درس، چیز دیگری وجود دارد و آن عبرت است. عبرت آن است که انسان نگاه کند و ببیند چطور شد حسین‌بن‌علی علیه‌السّلام - همان کودکی که جلوِ چشم مردم، آن همه موردِ تجلیلِ پیغمبر بود و پیغمبر درباره‌ی او فرموده بود: «سیّد شباب اهل الجنه»؛ سرور جوانان بهشت - بعد از گذشت نیم قرن از زمان پیغمبر، با آن وضعِ فجیع کشته شد؟! چطور شد که این امّت، حسین‌بن‌علی را جلوِ چشم کسانی از همان نسلی که دیده بودند که او بر دوش پیغمبر سوار می‌شد و این حرفها را از زبان پیغمبر درباره‌ی او شنیده بودند، با آن وضع فجیع کشتند؟! این، عبرت است. مگر شوخی بود که دختران پیغمبر را مثل دخترانِ سرزمینهایِ فتح شده‌ی غیر اسلامی، بیاورند جلوِ چشم مردم کوچه و بازار بگردانند و به کسی مثل زینب سلام‌اللَّه‌علیها اهانت کنند؟! چطور شد که کار به این‌جا رسید؟ این، همان عبرت است و از درس بالاتر است. این، نگاه به اعماق و ریزه‌کاریهای تاریخ و حوادث است.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1373/10/15
عنوان فیش :اهمیت درخواست نعمت بدون ضلالت از خداوند
کلیدواژه(ها) : ارتداد, بنی اسرائیل
نوع(ها) : قرآن, حدیث

متن فیش :
در قرآن کریم، حقیقت تلخی مطرح شده است که اگر بخواهیم اسمی برایش بگذاریم، می‌توان اسم آن را «ارتجاع»، یعنی رجعت به عقب، یا «ارتداد»، یعنی برگشتن، عقبگرد، خسران و از دست دادن دستاوردها گذاشت. راجع به این مقوله، در قرآن، حدیث و تاریخ، صحبت شده است.(1) این مقوله، متأسفانه به جوامع و ملتهایی مربوط است که در بهترین حالات معنوی و الهی هستند. یعنی به مردمِ دوران جاهلیت مربوط نیست، بلکه به مردمِ دوران اسلام مربوط است. چون اینها هستند که ممکن است این میکروب در مزاجشان اثر بگذارد. آن، یک بیماری است که مخصوص کشورها و ملتهایی است که با حرکتی عظیم، یک قدم به جلو برداشته‌اند و به تعبیر امروز، انقلاب کرده، به جایی رسیده و خود را به خدا نزدیک کرده‌اند. به تعبیر دیگر، آن بیماری، مخصوص کسانی است که خدای متعال به آنان انعام کرده است.
شما نگاه کنید این قضیه چقدر مهم است که ما هر روز، بارها در سوره‌ی حمد باید جمله‌ای را که به‌نحوی اشاره به همین حقیقتِ تلخ دارد، تکرار کنیم: «اهدنا الصّراط المستقیم، صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم و لاَ الضّالّین»؛(2) راه کسانی که به آنان نعمت دادی. منتها، کسانی که خدا به آنان نعمت داده است دو نوعند: اوّل کسی که دچار بلای غضب الهی و بیماری ضلالت بعد از هدایت شده است، که می‌گوید: «خدایا مرا جزو این انعام شده‌ها قرار نده.» نوع دوم، کسی که انعام بر او شده است، اما دیگر مورد غضبِ بعدی و دچار ضلالتِ بعدی نشده است. می‌گوید: «مرا جزو اینها قرار بده.» «صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم، و لاَ الضالین.» مرا از انعام شدگانی که از قبیل «فاُولئک مع الّذین انعم اللَّه علیهم من النّبیّین و الصّدّیقین و الشّهدا(3)» هستند قرار بده، نه از قبیل آنهایی که درباره‌ی‌شان فرموده‌ای: «اذکروا نعمتی الّتی انعمت علیکم و أنی فضلتکم علی العالمین(4).» یعنی بنی‌اسرائیل. بنی اسرائیل هم جزو کسانی بودند که خدای متعال برایشان انعام کرد و قرآن مصرّح این معناست: «یا بنی اسرائیل أذکروا نعمتی الّتی انعمت علیکم»؛ «من به شما هم انعام کردم.» و «أنی فضلتکم علی العالمین»؛ «نعمت بسیار بزرگی هم دادم؛ که شما به خاطر آن نعمت، بر همه‌ی بشریت فضیلت پیدا کردید.» اما همین بنی‌اسرائیل، کسانی بودند که بعدها کارشان به جایی رسید که خدای متعال، لعنت دائمی بر آنان فرستاد و در روایات داریم که مراد از «المغضوب علیهم»، یهود است. یعنی کسانی که دچار آن تجربه و امتحانِ تلخِ تاریخی شدند. (5)البته، چنین چیزی، در مورد مسلمین هم ممکن است. به همین سبب، قرآن، مسلمانان را بر حذر داشته است
1 ) سوره مبارکه آل عمران آیه 144
وَما مُحَمَّدٌ إِلّا رَسولٌ قَد خَلَت مِن قَبلِهِ الرُّسُلُ ۚ أَفَإِن ماتَ أَو قُتِلَ انقَلَبتُم عَلىٰ أَعقابِكُم ۚ وَمَن يَنقَلِب عَلىٰ عَقِبَيهِ فَلَن يَضُرَّ اللَّهَ شَيئًا ۗ وَسَيَجزِي اللَّهُ الشّاكِرينَ
ترجمه :
محمد (ص) فقط فرستاده خداست؛ و پیش از او، فرستادگان دیگری نیز بودند؛ آیا اگر او بمیرد و یا کشته شود، شما به عقب برمی‌گردید؟ (و اسلام را رها کرده به دوران جاهلیّت و کفر بازگشت خواهید نمود؟) و هر کس به عقب باز گردد، هرگز به خدا ضرری نمی‌زند؛ و خداوند بزودی شاکران (و استقامت‌کنندگان) را پاداش خواهد داد.

1 ) سوره مبارکه آل عمران آیه 149
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا إِن تُطيعُوا الَّذينَ كَفَروا يَرُدّوكُم عَلىٰ أَعقابِكُم فَتَنقَلِبوا خاسِرينَ
ترجمه :
ای کسانی که ایمان آورده‌اید! اگر از کسانی که کافر شده‌اند اطاعت کنید، شما را به گذشته‌هایتان بازمی‌گردانند؛ و سرانجام، زیانکار خواهید شد.

2 ) سوره مبارکه الفاتحة آیه 6
اهدِنَا الصِّراطَ المُستَقيمَ
ترجمه :
ما را به راه راست هدایت کن...

2 ) سوره مبارکه الفاتحة آیه 7
صِراطَ الَّذينَ أَنعَمتَ عَلَيهِم غَيرِ المَغضوبِ عَلَيهِم وَلَا الضّالّينَ
ترجمه :
راه کسانی که آنان را مشمول نعمت خود ساختی؛ نه کسانی که بر آنان غضب کرده‌ای؛ و نه گمراهان.

3 ) سوره مبارکه النساء آیه 69
وَمَن يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسولَ فَأُولٰئِكَ مَعَ الَّذينَ أَنعَمَ اللَّهُ عَلَيهِم مِنَ النَّبِيّينَ وَالصِّدّيقينَ وَالشُّهَداءِ وَالصّالِحينَ ۚ وَحَسُنَ أُولٰئِكَ رَفيقًا
ترجمه :
و کسی که خدا و پیامبر را اطاعت کند، (در روز رستاخیز،) همنشین کسانی خواهد بود که خدا، نعمت خود را بر آنان تمام کرده؛ از پیامبران و صدّیقان و شهدا و صالحان؛ و آنها رفیقهای خوبی هستند!

4 ) سوره مبارکه البقرة آیه 47
يا بَني إِسرائيلَ اذكُروا نِعمَتِيَ الَّتي أَنعَمتُ عَلَيكُم وَأَنّي فَضَّلتُكُم عَلَى العالَمينَ
ترجمه :
ای بنی اسرائیل! نعمتهایی را که به شما ارزانی داشتم به خاطر بیاورید؛ و (نیز به یاد آورید که) من، شما را بر جهانیان، برتری بخشیدم.

5 )
تفسیرعیاشی ، محمد بن مسعود عياشى‏ ج 1 ص 24 ح 27 ؛
وتفسیر قمی ج1 ص29 ؛
تفسیرالامام ،امام عسكری(ع)،ص50 ؛
بحار الانوار،مجلسی،ج25ص273ح20 ؛

سألت أبا عبد الله ع عن قول الله « غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَ لَا الضَّالِّينَ» قال هم اليهود و النصارى».
ترجمه :
معاویه بن وهب گفت از امام صادق (ع) در مورد آیه « غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَ لَا الضَّالِّينَ» پرسیدم فرمود: آنان یهودیان و مسیحیان هستند.


مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1373/10/15
عنوان فیش :ریشه‌دارتر شدن شجره طیبه انقلاب در مقابل دشمنی‌ها
کلیدواژه(ها) : انقلاب اسلامی, دشمن, شجره طیبه
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
آقایان! دشمن بزرگ انقلاب در درون انقلاب، همین میکروب ارتجاع است؛ این میکروبی که در جوامع انقلابی رشد می‌کند، تکثیر می‌شود، نفوذ می‌کند، بیماری می‌آورد، و بیماری‌اش هم واگیر است. از روز اوّل، امریکا و بلوک شرقِ آن روز و دیگر دشمنان و مرتجعین منطقه، فکر کردند که با دخالت نظامی، تحریک همسایه، محاصره‌ی اقتصادی و غیره، خواهند توانست این نهال را ریشه کن کنند. اما هر چه کلف زدند، اره مالیدند و کارهای دیگر کردند، این نهال، روزبه‌روز تناورتر و ریشه دارتر شد. واقعاً مصداق آیه‌ی شریفه‌ی «الم‌تر کیف ضرب اللَّه مثلاً کلمة طیّبه کشجرة طیّبه اصلها ثابت و فرعها فی‌السماء(2)» شد. ریشه‌ها محکم و شاخه‌ها در آسمان بود.
1 ) سوره مبارکه ابراهيم آیه 24
أَلَم تَرَ كَيفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصلُها ثابِتٌ وَفَرعُها فِي السَّماءِ
ترجمه :
آیا ندیدی چگونه خداوند «کلمه طیبه» (و گفتار پاکیزه) را به درخت پاکیزه‌ای تشبیه کرده که ریشه آن (در زمین) ثابت، و شاخه آن در آسمان است؟!


مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1373/10/15
عنوان فیش :داستان جالوت در قرآن بیانگر نقش استقامت در میدان‌های سخت
کلیدواژه(ها) : جهاد, دشواری مجاهدت, جالوت
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
این آمادگی، که می‌گویید «آماده‌ایم» خیلی باارزش است. اما بدانید که این آمادگی، سخت‌تر از آمادگی در جبهه است. این، آمادگیِ خیلی مشکلی است. آن آمادگیها، در صورتی میسّر خواهد شد که انسان این‌جا آمادگی پیدا کند. آن‌جا کسانی توانستند محکم بایستند که دلهایشان را از این محبّتها خالی کرده بودند. خودِ شما، مراجعه‌ای به آن تاریخ و خاطره‌های خودتان بکنید! به یاد بیاورید که چطور به فکر هیچ چیز در این دنیا نبودید! به فکر مال، ثروت، خانه، زندگی، پدر و مادر، عیال و فرزند نبودید! اگر کسی به شما می‌گفت که می‌خواهیم یک خانه‌ی خیلی خوب، در فلان جای شهر به شما بدهیم، اصلاً به ریشش می‌خندیدید که «خانه چیست؟!» این‌طور پاک بودید که توانستید آن کارهای بزرگ را انجام دهید. کسانی که آن‌جا، در مقابل هوسهای مادّی، پاها و زانوانشان می‌لرزید، نمی‌توانستند مقاومت کنند. برگردید به قرآن کریم و داستان جالوت را بخوانید! «و قتل داوود جالوت» (1) این داستان را با دقّت و تأمّل بخوانید تا ببینید که نقش مقاومت و استقامت در میدانهای سخت، چه نقش ارزنده و مهمّی است.
1 ) سوره مبارکه البقرة آیه 251
فَهَزَموهُم بِإِذنِ اللَّهِ وَقَتَلَ داوودُ جالوتَ وَآتاهُ اللَّهُ المُلكَ وَالحِكمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمّا يَشاءُ ۗ وَلَولا دَفعُ اللَّهِ النّاسَ بَعضَهُم بِبَعضٍ لَفَسَدَتِ الأَرضُ وَلٰكِنَّ اللَّهَ ذو فَضلٍ عَلَى العالَمينَ
ترجمه :
سپس به فرمان خدا، آنها سپاه دشمن را به هزیمت واداشتند. و «داوود» (نوجوان نیرومند و شجاعی که در لشکر «طالوت» بود)، «جالوت» را کشت؛ و خداوند، حکومت و دانش را به او بخشید؛ و از آنچه می‌خواست به او تعلیم داد. و اگر خداوند، بعضی از مردم را به وسیله بعضی دیگر دفع نمی‌کرد، زمین را فساد فرامی‌گرفت، ولی خداوند نسبت به جهانیان، لطف و احسان دارد.


مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1373/10/15
عنوان فیش : تجملگرایی
کلیدواژه(ها) : تجملگرایی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
امروز مهمترین طرح دشمن، «انتظار» است. دشمن منتظر نشسته است تا این میکروب در داخل این کالبد سالم و نیرومند؛ یعنی کالبد نظام اسلامی و جمهوری اسلامی، اثر کند. لذا ما باید مراقب باشیم. امروز آنها منتظرند که فساد در داخل این کشور نفوذ پیدا کند؛ تردید در اذهان جوانان این کشور نفوذ پیدا کند؛ سرگرمیهای باز دارنده و فاسد، بر آرمانهای بزرگ غلبه پیدا کند؛ دنیا طلبی و اشتغال به مال و زینت دنیا رایج شود و لذت پول و زندگی راحت و تجملاتی، خود را زیر دندان عناصر انقلابی نشان دهد.
اینها ناقلهای میکروب ارتجاعند. نه این‏که مردم یا انقلابیون نباید زندگی کنند! نعمت و برکات خدا، مال همه است و همه باید از آنها استفاده کنند. اما پرداختن به دنیا و شهوات؛ پرداختن به مال و مال اندوزی؛ پرداختن به خود بیش از پرداختن و اندیشیدن به جمع و هدف و خدا و دین خدا؛ دچار شدن به فساد اخلاقی - اعم از فسادهای مالی، جنسی، اداری و اختلافات داخلی که این هم یک نوع فساد بسیار خطرناک است - و جاه طلبیهای غلط و نامشروع، آن چنان که در دنیای غرب مطرح است، عواملی هستند که کاخ آرمانی انقلاب و اسلام و هر حقیقتی را ویران می‏کنند. بناهای جدیدی ساخته خواهد شد؛ اما بناهای طاغوتی، غیر خدایی، بناهای ضدّ اسلامی و ضدّ ارزشهایی که به‏خاطر آنها خون شهدای ما ریخته شد. و این یعنی همان رجعت و برگشت، که دشمن منتظر آن است.
.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1373/10/15
عنوان فیش : تجملگرایی
کلیدواژه(ها) : تجملگرایی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
من می‌خواهم به شما جوانان عزیز، به شما پاسداران عزیز، به شما سازمان با عظمت و پرشکوه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، به شما بسیجیها، به شما ارتشیهای مؤمن و دلسوز و ساخته و پرداخته‌ی انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی، به شما جوانان قشرهای مختلف این کشور و به خانواده‌های گوناگون، از متوسطها، پایین‌تر از متوسطها و بالاتر از متوسطها، عرض کنم که عزیزان من! بار سنگین حفظ این امانت الهی که امانت پیغمبران است، بر دوش شماست. جمهوری اسلامی، امانت تاریخی انبیای عظام الهی است. آرزوی موسی و عیسی و آرزوی همه‌ی اولیا و ائمه‌ی بزرگوار ماست که امروز تحقق پیدا کرده است؛ ولو ناقص. (کاملش هم، ان‌شاءالله، در دوران حکومت کبری و ولایت عظمای حضرت بقیةالله فی الارضین، ارواحنالتراب‌مقدمه‌الفداء، ظاهر و آشکار خواهد شد.) این، بار خیلی سنگین و محموله‌ی پر ارزشی است. این را شما باید حفظ کنید و این میسر نیست مگر با حفظ نفس. متاع دنیا، لذت خیر، پول، ثروت و تجمل دنیا - آن هم در حدودی که امثال من و شما ممکن است در زندگی خود داشته باشیم - خیلی کمتر و بی‌ارزشتر و حقیرتر از آن است که انسان به خاطر آنها بنیه‌ی معنوی خود را ضعیف کند و حمل این بار را به خطر بیندازد. مراقب باشید و دشمن را ناکام کنید.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1373/10/15
عنوان فیش : روشنفکری
کلیدواژه(ها) : روشنفکری
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
انقلاب و نظام جدید یک موجود عظیم و یک کلمه‏ی طیّبه‏ی الهی است. خیلی چیزها در روزهای اوّلِ انقلاب نبود و اگر هم بود، شعاری بود؛ ولی امروز بنیادین و عمیق شده است. آن روز مسأله‏ی تعبّد و تسلیم امر و نهی خدا بودن، مطرح نبود. آن روز روشن‏فکران اسلامیِ متعبّد ما، برای اینکه احکام اسلامی را مطرح کنند، سعی می‏کردند یک وجوه استحسانی عرضه کنند تا قابل عرضه باشد. اما امروز این‏طور نیست. امروز شما ببینید نسلی روی کار آمده و طبقه‏ای از جوانان انقلابی رشد کرده، که در این انقلاب، ولادت عقلانی پیدا کرده‏اند. برای این نسل، تعبّد به احکام الهی و تسلیم در مقابل حکم خدا- که حقیقت اسلام نیز همین است- یک مطلب جاافتاده و نهادین و عمیق است.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1373/10/15
عنوان فیش : محاصره اقتصادی
کلیدواژه(ها) : محاصره اقتصادی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
مسائل اساسی انقلاب را ما با چه کسانی در میان بگذاریم؟ چه کسی نسبت به این انقلاب و نظامِ اسلامی، دلسوزتر، علاقه‏مندتر و خودی‏تر از شماست؟! مخاطب این بیان، شما جوانان مؤمنِ مخلصِ پاک نهادِ حقیقتاً دلسوز انقلاب، چه در لباس شما و چه در لباسهای دیگر- لباسهای نظامی؛ اعم از ارتشی و بسیجی و نیروی انتظامی، و لباسهای عادّی و روحانی و غیر روحانی- هستید. من می‏خواهم این را عرض کنم که: آقایان! دشمن بزرگ انقلاب در درون انقلاب، همین میکروب ارتجاع است؛ این میکروبی که در جوامع انقلابی رشد می‏کند، تکثیر می‏شود، نفوذ می‏کند، بیماری می‏آورد، و بیماری‏اش هم واگیر است. از روز اوّل، امریکا و بلوک شرقِ آن روز و دیگر دشمنان و مرتجعین منطقه، فکر کردند که با دخالت نظامی، تحریک همسایه، محاصره‏ی اقتصادی و غیره، خواهند توانست این نهال را ریشه کن کنند. اما هرچه کلف زدند، اره مالیدند و کارهای دیگر کردند، این نهال، روز به روز تناورتر و ریشه‏دارتر شد. واقعاً مصداق آیه‏ی شریفه‏ی «أ لم تر کیف ضرب الله مثلًا کلمة طیّبة کشجرةٍ طیّبه اصلها ثابت و فرعها فی السّماء» شد. ریشه‏ها محکم و شاخه‏ها در آسمان بود.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1373/10/15
عنوان فیش :ماجرای امام حسین(ع) یک درس یک عبرت
کلیدواژه(ها) : حضرت امام حسین(علیه السلام), عبرتهای عاشورا
نوع(ها) : حدیث

متن فیش :
ماجرای امام حسین جدای از یک درس، یک عبرت است. درس آن است که به ما می‌گوید: این بزرگوار، آن‌طور عمل کرد. ما هم باید آن‌گونه عمل کنیم. امام حسین درس بزرگی به همه‌ی بشریت داده که خیلی با عظمت و در جای خود محفوظ است. اما غیر از درس، چیز دیگری وجود دارد و آن عبرت است. عبرت آن است که انسان نگاه کند و ببیند چطور شد حسین‌بن‌علی علیه‌السّلام - همان کودکی که جلوِ چشم مردم، آن همه موردِ تجلیلِ پیغمبر بود و پیغمبر درباره‌ی او فرموده بود: «سیّد شباب اهل الجنه»؛(1) سرور جوانان بهشت - بعد از گذشت نیم قرن از زمان پیغمبر، با آن وضعِ فجیع کشته شد؟! چطور شد که این امّت، حسین‌بن‌علی را جلوِ چشم کسانی از همان نسلی که دیده بودند که او بر دوش پیغمبر سوار می‌شد و این حرفها را از زبان پیغمبر درباره‌ی او شنیده بودند، با آن وضع فجیع کشتند؟! این، عبرت است. مگر شوخی بود که دختران پیغمبر را مثل دخترانِ سرزمینهایِ فتح شده‌ی غیر اسلامی، بیاورند جلوِ چشم مردم کوچه و بازار بگردانند و به کسی مثل زینب سلام‌اللَّه‌علیها اهانت کنند؟! چطور شد که کار به این‌جا رسید؟ این، همان عبرت است و از درس بالاتر است. این، نگاه به اعماق و ریزه‌کاریهای تاریخ و حوادث است.
1 )
أمالي‏،شیخ صدوق ص 112 ح2 
إرشادالقلوب‏،دیلمی،ج2ص295 
بحارالانوار،مجلسی ج28 ص39ح2

إن رسول الله ص كان جالسا ذات يوم إذ أقبل الحسن ع فلما رآه بكى ثم قال إلی إلی يا بنی فما زال يدنيه حتى أجلسه على فخذه اليمنى ثم أقبل الحسين ع فلما رآه بكى ثم قال إلی إلی يا بنی فما زال يدنيه حتى أجلسه على فخذه اليسرى ثم أقبلت فاطمة ع فلما رآها بكى ثم قال إلی إلی يا بنية فأجلسها بين يديه ثم أقبل أمير المؤمنين ع فلما رآه بكى ثم قال إلی إلی يا أخی فما زال يدنيه حتى أجلسه إلى جنبه الأيمن فقال له أصحابه يا رسول الله ما ترى واحدا من هؤلاء إلا بكيت أ و ما فيهم من‏ تسر برؤيته فقال ص و الذی بعثنی بالنبوة و اصطفانی على جميع البرية إنی و إياهم لأكرم الخلق على الله عز و جل و ما على وجه الأرض نسمة أحب إلی منهم أما علی بن أبی طالب ع فإنه أخی و شقيقی و صاحب الأمر بعدی و صاحب لوائی فی الدنيا و الآخرة و ...أما الحسين فإنه منی و هو ابنی و ولدی و خير الخلق بعد أخيه و هو إمام المسلمين و مولى المؤمنين و خليفة رب العالمين و غياث المستغيثين و كهف المستجيرين و حجة الله على خلقه أجمعين و هو سيد شباب أهل الجنة و باب نجاة الأمة أمره أمری و طاعته طاعتی من تبعه فإنه منی و من عصاه فليس منی و إنی لما رايته تذكرت ما يصنع به بعدی كأنی به و قد استجار بحرمی و قربی فلا يجار فأضمه فی منامه إلى صدری و آمره بالرحلة عن دار هجرتی و أبشره بالشهادة فيرتحل عنها إلى أرض مقتله و موضع مصرعه أرض كرب و بلاء و قتل و فناء تنصره عصابة من المسلمين أولئك من سادة شهداء أمتی يوم القيامة كأنی أنظر إليه و قد رمی بسهم فخر عن فرسه صريعا ثم يذبح كما يذبح الكبش مظلوما ثم بكى رسول الله ص و بكى من حوله و ارتفعت أصواتهم بالضجيج ثم قال ص و هو يقول اللهم إنی أشكو إليك ما يلقى أهل بيتی بعدی ثم دخل منزله .
ترجمه :
جبیر بن عباس گوید: رسول خدا (ص) روزی نشسته بودند كه امام حسن (ع) آمد پس چون پیامبر او را دید گریست و گفت ای پسرم به سوی من بیا و او همچنان نزدیك پیامبر می آمد تا اینكه او را بر روی پای راست خود نشاند سپس امام حسین(ع) آمد و چون او را دید گریست و گفت ای پسرم به سوی من بیا و او همچنان نزدیك پیامبر می آمد تا اینكه او را بر روی پای چپ خود نشاند سپس فاطمه آمد پس چون او را دید گریست و گفت ای دخترم به سوی من بیا و او را مقابل خود نشاند سپس امام علی (ع) آمد پس چون او را دید گریست و گفت ای برادرم به سوی من بیا او همچنان نزدیك پیامبر می آمد تا اینكه او را در سمت راست خود نشاند. یارانش به او گفتند ای رسول خدا (ص) كسی از ایشان را ندیدی جز آنكه گریستی یا اینكه در آنان كسی نیست كه با دیدنش شاد شوی؟ پس گفت قسم به كسی كه مرا به نبوت مبعوث كرده است و بر تمامی خلق مرا برگزیده است براستی كه من و ایشان گرامی ترین مردم در نزد خداوند بزرگ و بلند مرتبه هستیم و بر روی زمین كسی محبوب تر از ایشان برای من نیست. اما علی بن ابی طالب، براستی كه او برادر و برادر تنی و صاحب الامر بعد از من و صاحب پرچم من در دنیا و آخرت است... و اما حسین، همانا كه او از من است و او فرزند من است و بهترین مردم بعد از برادرش می باشد و او امام مسلمانان و ولی مومنان و جانشین پروردگار جهانیان و فریادرس فریاد رسان و پناهگاه پناهندگان و حجت خدا بر تمامی خلقش است و او سرور جوانان بهشتی و وسیله نجات امت است. فرمان او فرمان من است و اطاعت از او اطاعت از من است. كسی كه از او پیروی كند از من است و كسی كه او را نافرمانی كند از من نیست و همانا من زمانی كه او را می بینم، به آنچه بعد از من با او می كنند یادآور می شوم و گویا در حالیكه به حریم و محل من (مكه) پناه آورده است اما پناه نمی یابد و حمایت نمی شود، او را در خوابش (بسترش)به آغوش می كشم و فرمان به ترك از محل هجرتم می دهم و او را بشارت به شهادت می دهم پس آنجا را به سوی سرزمین كشته شدنش و قتلگاهش، زمین اندوه و مصیبت و كشتن و نابودی ترك می كند. گروهی از مسلمانان او را یاری می كنند كه ایشان از سروران شهیدان امت من در روز قیامت هستند گویی او را می بینم كه تیری به او زده شد و از اسبش سقوط و به زمین خورده شد سپس مانند ذبح كردن قوچ مظلومانه سربریده می شود سپس رسول خدا (ص) گریه كرد و


مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1373/10/15
عنوان فیش : حضرت امام حسین(علیه السلام)
کلیدواژه(ها) : حضرت امام حسین(علیه السلام)
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
اما همین بنی‌اسرائیل، کسانی بودند که بعدها کارشان به جایی رسید که خدای متعال، لعنت دائمی بر آنان فرستاد و در روایات داریم که مراد از «المغضوب علیهم»، یهود است. یعنی کسانی که دچار آن تجربه و امتحانِ تلخِ تاریخی شدند. البته، چنین چیزی، در مورد مسلمین هم ممکن است. به همین سبب، قرآن، مسلمانان را بر حذر داشته است.
بنده، در سال گذشته، به مناسبت یاد حسین بن علی علیه‌السّلام، این را مطرح کردم که ماجرای امام حسین جدای از یک درس، یک عبرت است. درس آن است که به ما می‌گوید: این بزرگوار، آن‌طور عمل کرد. ما هم باید آن‌گونه عمل کنیم. امام حسین درس بزرگی به همه‌ی بشریت داده که خیلی با عظمت و در جای خود محفوظ است. اما غیر از درس، چیز دیگری وجود دارد و آن عبرت است. عبرت آن است که انسان نگاه کند و ببیند چطور شد حسین‌بن‌علی علیه‌السّلام - همان کودکی که جلوِ چشم مردم، آن همه موردِ تجلیلِ پیغمبر بود و پیغمبر درباره‌ی او فرموده بود: «سیّد شباب اهل الجنه»؛ سرور جوانان بهشت - بعد از گذشت نیم قرن از زمان پیغمبر، با آن وضعِ فجیع کشته شد؟! چطور شد که این امّت، حسین‌بن‌علی را جلوِ چشم کسانی از همان نسلی که دیده بودند که او بر دوش پیغمبر سوار می‌شد و این حرفها را از زبان پیغمبر درباره‌ی او شنیده بودند، با آن وضع فجیع کشتند؟! این، عبرت است.
مگر شوخی بود که دختران پیغمبر را مثل دخترانِ سرزمینهایِ فتح شده‌ی غیر اسلامی، بیاورند جلوِ چشم مردم کوچه و بازار بگردانند و به کسی مثل زینب سلام‌اللَّه‌علیها اهانت کنند؟! چطور شد که کار به این‌جا رسید؟ این، همان عبرت است و از درس بالاتر است. این، نگاه به اعماق و ریزه‌کاریهای تاریخ و حوادث است.
حال به مناسبت بحث «ارتجاع» یا «ارتداد» یا «رجعت»، می‌خواهم عرض کنم که در همین جریان، زینب کبری سلام‌اللَّه‌علیها اسم قضیه‌ی «ارتجاع» را آورد؛ یعنی به همین بیماری اشاره کرد و در کوفه فرمود: «انما مثلکم کمثل التی نقضت غزلها من بعد قوة انکاثا(177)»؛

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1373/10/15
عنوان فیش : شبیخون فرهنگی
کلیدواژه(ها) : شبیخون فرهنگی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
اگر می‌بینید که مسأله‌ی تهاجم فرهنگی یا شبیخون فرهنگی یا قتل عام فرهنگی در این کشور به‌شدّت از طرف دشمن دنبال می‌شود؛ اگر می‌بینید که تبلیغات دشمن در همه جای دنیا روی جمهوری اسلامی بیش از جاهای دیگر متمرکز است و اگر می‌بینید که دائم تلاش می‌کنند ذهن ملت - بخصوص جوانان و مؤمنین - را در داخل جمهوری اسلامی تصرّف کنند، به همین سبب است. دشمن و نهادهای دشمن، بر اثر تجربه فهمیده‌اند که انسان، آسیب‌پذیر است. می‌گویند: «هر انسانی، قابل فاسد شدن است. هر کس باشد، می‌توان فاسدش کرد.» البته راست می‌گویند؛ با یک استثنا: «الّا المتّقین». متّقین را نمی‌توان فاسد کرد. آنها این را؛ یعنی معنای تقوا را دیگر نمی‌فهمند. بله؛ انسانها را می‌توان فاسد کرد و می‌توان زیباییهای دنیا را از طرق نامشروع در جلوِ چشم آنها به رژه در آورد و دلهایشان را بُرد؛ طوری که همه‌ی ارزشها را دور بریزند و در مقابل جلوه‌های مادّی قربانی کنند. اما اگر تقوا نباشد: «الّا المتّقین». تقوا در قیامت هم اثر می‌کند، در دنیا هم اثر می‌کند، در سیاست هم اثر می‌کند، در حفظ نظام هم اثر می‌کند، در جنگ هم اثر می‌کند. و این را خودِ شما، درک و لمس کردید و دیدید.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1373/10/15
عنوان فیش : تهاجم فرهنگی
کلیدواژه(ها) : تهاجم فرهنگی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
اگر می‌بینید که مسأله‌ی تهاجم فرهنگی یا شبیخون فرهنگی یا قتل عام فرهنگی در این کشور به‌شدت از طرف دشمن دنبال می‌شود؛ اگر می‌بینید که تبلیغات دشمن در همه جای دنیا روی جمهوری اسلامی بیش از جاهای دیگر متمرکز است و اگر می‌بینید که دائم تلاش می‌کنند ذهن ملت - بخصوص جوانان و مؤمنین - را در داخل جمهوری اسلامی تصرف کنند، به همین سبب است. دشمن و نهادهای دشمن، بر اثر تجربه فهمیده‌اند که انسان، آسیب‌پذیر است. می‌گویند: «هر انسانی، قابل فاسد شدن است. هر کس باشد، می‌توان فاسدش کرد.» البته راست می‌گویند؛ با یک استثنا: «الا المتقین». متقین را نمی‌توان فاسد کرد. آنها این را؛ یعنی معنای تقوا را دیگر نمی‌فهمند. بله؛ انسانها را می‌توان فاسد کرد و می‌توان زیباییهای دنیا را از طرق نامشروع در جلو چشم آنها به رژه در آورد و دلهایشان را برد؛ طوری که همه‌ی ارزشها را دور بریزند و در مقابل جلوه‌های مادی قربانی کنند. اما اگر تقوا نباشد: «الا المتقین». تقوا در قیامت هم اثر می‌کند، در دنیا هم اثر می‌کند، در سیاست هم اثر می‌کند، در حفظ نظام هم اثر می‌کند، در جنگ هم اثر می‌کند. و این را خود شما، درک و لمس کردید و دیدید.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1373/10/15
عنوان فیش : موفقیت, ملتها
کلیدواژه(ها) : موفقیت, ملتها
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
برای هر ملتی، بالاترین موفقیّتها این است که راهش غریب و ناشناخته و مطعون نماند و ادامه پیدا کند.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1373/10/15
عنوان فیش : انقلاب, انقلاب اسلامی
کلیدواژه(ها) : انقلاب, انقلاب اسلامی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
انقلاب و نظام جدید یک موجود عظیم و یک کلمه‌ی طیّبه‌ی الهی است.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1373/10/15
عنوان فیش : حضرت امام حسین(علیه السلام)
کلیدواژه(ها) : حضرت امام حسین(علیه السلام)
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
امام حسین درس بزرگی به همه‌ی بشریت داده که خیلی با عظمت و در جای خود محفوظ است. اما غیر از درس، چیز دیگری وجود دارد و آن عبرت است.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1373/10/15
عنوان فیش : نظام جمهوری اسلامی ایران, انبیای الهی
کلیدواژه(ها) : نظام جمهوری اسلامی ایران, انبیای الهی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
جمهوری اسلامی، امانتِ تاریخیِ انبیای عظام الهی است.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1373/10/15
عنوان فیش : خودی و غیرخودی
کلیدواژه(ها) : خودی و غیرخودی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
مسائل اساسی انقلاب را ما با چه کسانی در میان بگذاریم؟ چه کسی نسبت به این انقلاب و نظامِ اسلامی، دلسوزتر، علاقه‏مندتر و خودی‏تر از شماست؟! مخاطب این بیان، شما جوانان مؤمنِ مخلصِ پاک نهادِ حقیقتاً دلسوز انقلاب، چه در لباس شما و چه در لباسهای دیگر- لباسهای نظامی؛ اعم از ارتشی و بسیجی و نیروی انتظامی، و لباسهای عادّی و روحانی و غیر روحانی- هستید. من می‏خواهم این را عرض کنم که: آقایان! دشمن بزرگ انقلاب در درون انقلاب، همین میکروب ارتجاع است؛ این میکروبی که در جوامع انقلابی رشد می‏کند، تکثیر می‏شود، نفوذ می‏کند، بیماری می‏آورد، و بیماری‏اش هم واگیر است. از روز اوّل، امریکا و بلوک شرقِ آن روز و دیگر دشمنان و مرتجعین منطقه، فکر کردند که با دخالت نظامی، تحریک همسایه، محاصره‏ی اقتصادی و غیره، خواهند توانست این نهال را ریشه کن کنند. اما هرچه کلف زدند، اره مالیدند و کارهای دیگر کردند، این نهال، روز به روز تناورتر و ریشه‏دارتر شد. واقعاً مصداق آیه‏ی شریفه‏ی «أ لم تر کیف ضرب الله مثلًا کلمة طیّبة کشجرةٍ طیّبه اصلها ثابت و فرعها فی السّماء» شد. ریشه‏ها محکم و شاخه‏ها در آسمان بود.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1373/10/15
عنوان فیش : حفظ نظام اسلامی
کلیدواژه(ها) : حفظ نظام اسلامی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
دشمن و نهادهای دشمن، بر اثر تجربه فهمیده‌اند كه انسان، آسیب‌پذیر است. می‌گویند: «هر انسانی، قابل فاسد شدن است. هر كس باشد، می‌توان فاسدش كرد.» البته راست می‌گویند؛ با یك استثنا: «الّاالمتّقین». متّقین را نمی‌توان فاسد كرد. آنها این را؛ یعنی معنای تقوا را دیگر نمی‌فهمند. بله؛ انسانها را می‌توان فاسد كرد و می‌توان زیباییهای دنیا را از طرق نامشروع در جلوِ چشم آنها به رژه در آورد و دلهایشان را بُرد؛ طوری‌كه همه ارزشها را دور بریزند و در مقابل جلوه‌های مادّی قربانی كنند. اما اگر تقوا نباشد: «الّاالمتّقین». تقوا در قیامت هم اثر می‌كند، در دنیا هم اثر می‌كند، در سیاست هم اثر می‌كند، در حفظ نظام هم اثر می‌كند، در جنگ هم اثر می‌كند. و این را خودِ شما، درك و لمس كردید و دیدید.
 عزیزان من! می‌خواهم عرض كنم كه، بارِ سنگینِ حفظِ این امانتِ الهی - یعنی جمهوری اسلامی - بر دوش شماست. البته بدانید: من آدمی هستم كه طبقات مختلف جامعه را می‌شناسم و با آنها ارتباط دارم. بنده الان خدا را شكر می‌كنم كه این دیوارها و حجابها، نتوانسته است رابطه مرا با قشرهای مختلفِ مردم قطع كند. بنده خیلی خوشبینم. می‌بینم كه دشمن، از صد تلاش در نود تلاش ناكام است. داخلِ مجامع و اجتماعات پاسداران را هم بحمداللَّه می‌شناسم. آن‌قدر چیزهای زیبا وجود دارد و انسان در بین شما جوانان عزیز، آن‌قدر كارهای بزرگ، همّتهای بلند و گذشتهای افسانه‌وار مشاهده می‌كند كه من بارها خدای بزرگ را به‌خاطر وجود چنین همّتهای بلند و روحیه‌های عظیم و شخصیتهای بزرگ و بی‌سرو صدا، شكر كرده‌ام و - به شما عرض می‌كنم كه - خودِ من، احساس شرمندگی كرده‌ام. خودم را با این جوان مقایسه كرده‌ام، دیده‌ام كه ما كجا و این جوان كجا! از این قبیل، خیلی هستند. بنده اینها را می‌دانم و می‌دانم كه دشمنْ واقعاً نتوانسته است یك دهم از كارهای خود را، در وضع كشور، نافذ كند. اما همان ده درصد و یك دهم، بنده را نگران می‌كند.
 من می‌خواهم به شما جوانان عزیز، به شما پاسداران عزیز، به شما سازمانِ با عظمت و پرشكوه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، به شما بسیجیها، به شما ارتشیهای مؤمن و دلسوز و ساخته و پرداخته انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی، به شما جوانان قشرهای مختلف این كشور و به خانواده‌های گوناگون، از متوسّطها، پایین‌تر از متوسّطها و بالاتر از متوسّطها، عرض كنم كه عزیزان من! بارِ سنگینِ حفظِ این امانتِ الهی كه امانت پیغمبران است، بر دوش شماست. جمهوری اسلامی، امانتِ تاریخیِ انبیای عظام الهی است. آرزوی موسی و عیسی و آرزوی همه اولیا و ائمّه بزرگوار ماست كه امروز تحقّق پیدا كرده است؛ ولو ناقص. (كاملش هم، ان‌شاءاللَّه، در دوران حكومت كبری‌ و ولایت عظمای حضرت بقیةاللَّه فی‌الارضین، ارواحنالتراب‌مقدمه‌الفداه، ظاهر و آشكار خواهد شد.) این، بارِ خیلی سنگین و محموله پر ارزشی است. این را شما باید حفظ كنید و این میسّر نیست مگر با حفظ نفس. متاع دنیا، لذّت خیر، پول، ثروت و تجمّل دنیا - آن هم در حدودی كه امثال من و شما ممكن است در زندگی خود داشته باشیم - خیلی كمتر و بی‌ارزشتر و حقیرتر از آن است كه انسان به خاطر آنها بنیه معنوی خود را ضعیف كند و حملِ این بار را به خطر بیندازد. مراقب باشید و دشمن را ناكام كنید.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1373/10/15
عنوان فیش : معجزات انقلاب اسلامی
کلیدواژه(ها) : معجزات انقلاب اسلامی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
بشایر - به هر طرف نگاه کنیم - زیاد است. کافی است کسانی عینک بدبینی را از چشم بردارند؛ مقداری هم به وضعیت گذشته این کشور و وضعیت کنونی کشورهایی که شبیه گذشته ما هستند، توجّه داشته باشند و آن وقت به کشور جمهوری اسلامی ایران نگاه کنند؛ خواهند فهمید که انقلاب چه معجزه عظیمی صورت داده است. ما مثل آن مردمی هستیم که در آفتاب راه میرفتند و هیچ سایه‌ای وجود نداشت. یکی از دیگری پرسید: «آفتابی که میگویند، کجاست؟» گفت: «به پشت سر خودت نگاه کن.» نگاه کرد. سایه خود را دید. فهمید که آفتاب چیست. چون در داخل نظام جمهوری اسلامی، انسان با حقایق و واقعیتها مأنوس است، قدرت قضاوت مقایسه‌ای، ضعیف است. لذا، یک نگاه برتر لازم است. بنده امروز از این مقوله میگذرم و نمیخواهم درباره‌اش بحث کنم.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1373/10/15
عنوان فیش : بسیج مستضعفین
کلیدواژه(ها) : بسیج مستضعفین
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
عزیزان من! مسائل اساسی انقلاب را ما با چه کسانی در میان بگذاریم؟ چه کسی نسبت به این انقلاب و نظامِ اسلامی، دلسوزتر، علاقه‌مندتر و خودیتر از شماست!؟ مخاطب این بیان، شما جوانان مؤمنِ مخلصِ پاک نهادِ حقیقتاً دلسوز انقلاب، چه در لباس شما و چه در لباسهای دیگر - لباسهای نظامی؛ اعم از ارتشی و بسیجی و نیروی انتظامی، و لباسهای عادّی و روحانی و غیرروحانی - هستید. من میخواهم این را عرض کنم که: آقایان! دشمن بزرگ انقلاب در درون انقلاب، همین میکروب ارتجاع است؛ این میکروبی که در جوامع انقلابی رشد میکند، تکثیر میشود، نفوذ میکند، بیماری میآورد، و بیماریاش هم واگیر است. از روز اوّل، امریکا و بلوک شرقِ آن روز و دیگر دشمنان و مرتجعین منطقه، فکر کردند که با دخالت نظامی، تحریک همسایه، محاصره اقتصادی و غیره، خواهند توانست این نهال را ریشه کن کنند. اما هر چه کلف زدند، اره مالیدند و کارهای دیگر کردند، این نهال، روزبه‌روز تناورتر و ریشه دارتر شد. واقعاً مصداق آیه شریفه «الم‌تر کیف ضرب اللَّه مثلاً کلمة طیّبه کشجرة طیّبه اصلها ثابت و فرعها فی السماء» شد. ریشه‌ها محکم و شاخه‌ها در آسمان بود. ...
من میخواهم به شما جوانان عزیز، به شما پاسداران عزیز، به شما سازمانِ با عظمت و پرشکوه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، به شما بسیجیها، به شما ارتشیهای مؤمن و دلسوز و ساخته و پرداخته انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی، به شما جوانان قشرهای مختلف این کشور و به خانواده‌های گوناگون، از متوسّطها، پایین‌تر از متوسّطها و بالاتر از متوسّطها، عرض کنم که عزیزان من! بارِ سنگینِ حفظِ این امانتِ الهی که امانت پیغمبران است، بر دوش شماست. جمهوری اسلامی، امانتِ تاریخىِ انبیای عظام الهی است. آرزوی موسی و عیسی و آرزوی همه اولیا و ائمّه بزرگوار ماست که امروز تحقّق پیدا کرده است؛ ولو ناقص. (کاملش هم، ان‌شاءاللَّه، در دوران حکومت کبری و ولایت عظمای حضرت بقیةاللَّه فی‌الارضین، ارواحنالتراب‌مقدمه‌الفداه، ظاهر و آشکار خواهد شد.) این، بارِ خیلی سنگین و محموله پر ارزشی است. این را شما باید حفظ کنید و این میسّر نیست مگر با حفظ نفس. متاع دنیا، لذّت خیر، پول، ثروت و تجمّل دنیا - آن هم در حدودی که امثال من و شما ممکن است در زندگی خود داشته باشیم - خیلی کمتر و بیارزشتر و حقیرتر از آن است که انسان به خاطر آنها بنیه معنوی خود را ضعیف کند و حملِ این بار را به خطر بیندازد. مراقب باشید و دشمن را ناکام کنید.
  خیلی باارزش است. اما بدانید که این آمادگی، سخت‌تر از آمادگی در جبهه است. .

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1373/10/15
عنوان فیش : آفت ارتجاع برای انقلاب اسلامی
کلیدواژه(ها) : آفت ارتجاع برای انقلاب اسلامی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
در قرآن کریم، حقیقت تلخی مطرح شده است که اگر بخواهیم اسمی برایش بگذاریم، میتوان اسم آن را «ارتجاع»، یعنی رجعت به عقب، یا «ارتداد»، یعنی برگشتن، عقبگرد، خسران و از دست دادن دستاوردها گذاشت. راجع به این مقوله، در قرآن، حدیث و تاریخ، صحبت شده است. این مقوله، متأسفانه به جوامع و ملتهایی مربوط است که در بهترین حالات معنوی و الهی هستند. یعنی به مردمِ دوران جاهلیت مربوط نیست، بلکه به مردمِ دوران اسلام مربوط است. چون اینها هستند که ممکن است این میکروب در مزاجشان اثر بگذارد. آن، یک بیماری است که مخصوص کشورها و ملتهایی است که با حرکتی عظیم، یک قدم به جلو برداشته‌اند و به تعبیر امروز، انقلاب کرده، به جایی رسیده و خود را به خدا نزدیک کرده‌اند. به تعبیر دیگر، آن بیماری، مخصوص کسانی است که خدای متعال به آنان انعام کرده است.
شما نگاه کنید این قضیه چقدر مهم است که ما هر روز، بارها در سوره حمد باید جمله‌ای را که به‌نحوی اشاره به همین حقیقتِ تلخ دارد، تکرار کنیم: «اهدناالصّراط المستقیم، صراطالذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم ولاَالضّالّین»؛ راه کسانی که به آنان نعمت دادی. منتها، کسانی که خدا به آنان نعمت داده است دو نوعند: اوّل کسی که دچار بلای غضب الهی و بیماری ضلالت بعد از هدایت شده است، که میگوید: «خدایا مرا جزو این انعام شده‌ها قرار نده.» نوع دوم، کسی که انعام بر او شده است، اما دیگر مورد غضبِ بعدی و دچار ضلالتِ بعدی نشده است. میگوید: «مرا جزو اینها قرار بده.» «صراط الذین انعمت علیهم غیرالمغضوب علیهم، ولاَالضالین.» مرا از انعام شدگانی که از قبیل «فاُولئک مع الّذین انعم اللَّه علیهم من النّبیّن و الصّدّیقین و الشّهدا» هستند قرار بده، نه از قبیل آنهایی که درباره‌شان فرموده‌ای: «اذکروا نعمتی الّتی انعمت علیکم و أنی فضلتکم علی العالمین.» یعنی بنیاسرائیل. بنی اسرائیل هم جزو کسانی بودند که خدای متعال برایشان انعام کرد و قرآن مصرّح این معناست: «یا بنی اسرائیل أذکروا نعمتی الّتی انعمت علیکم»؛ «من به شما هم انعام کردم.» و «أنی فضلتکم علیالعالمین»؛ «نعمت بسیار بزرگی هم دادم؛ که شما به خاطر آن نعمت، بر همه بشریت فضیلت پیدا کردید.» اما همین بنیاسرائیل، کسانی بودند که بعدها کارشان به جایی رسید که خدای متعال، لعنت دائمی بر آنان فرستاد و در روایات داریم که مراد از «المغضوب علیهم»، یهود است. یعنی کسانی که دچار آن تجربه و امتحانِ تلخِ تاریخی شدند. البته، چنین چیزی، در مورد مسلمین هم ممکن است. به همین سبب، قرآن، مسلمانان را بر حذر داشته است.
بنده، در سال گذشته، به مناسبت یاد حسین بن علی علیه‌السّلام، این را مطرح کردم که ماجرای امام حسین جدای از یک درس، یک عبرت است. درس آن است که به ما میگوید: این بزرگوار، آن‌طور عمل کرد. ما هم باید آن‌گونه عمل کنیم. امام حسین درس بزرگی به همه بشریت داده که خیلی با عظمت و در جای خود محفوظ است. اما غیر از درس، چیز دیگری وجود دارد و آن عبرت است. عبرت آن است که انسان نگاه کند و ببیند چطور شد حسین‌بن‌علی علیه‌السّلام - همان کودکی که جلوِ چشم مردم، آن همه موردِ تجلیلِ پیغمبر بود و پیغمبر درباره او فرموده بود: «سیّد شباب اهل الجنه»؛ سرور جوانان بهشت - بعد از گذشت نیم قرن از زمان پیغمبر، با آن وضعِ فجیع کشته شد!؟ چطور شد که این امّت، حسین‌بن‌علی را جلوِ چشم کسانی از همان نسلی که دیده بودند که او بر دوش پیغمبر سوار میشد و این حرفها را از زبان پیغمبر درباره او شنیده بودند، با آن وضع فجیع کشتند!؟ این، عبرت است. مگر شوخی بود که دختران پیغمبر را مثل دخترانِ سرزمینهاىِ فتح شده غیر اسلامی، بیاورند جلوِ چشم مردم کوچه و بازار بگردانند و به کسی مثل زینب سلام‌اللَّه‌علیها اهانت کنند!؟ چطور شد که کار به این‌جا رسید؟ این، همان عبرت است و از درس بالاتر است. این، نگاه به اعماق و ریزه‌کاریهای تاریخ و حوادث است.
حال به مناسبت بحث «ارتجاع» یا «ارتداد» یا «رجعت»، میخواهم عرض کنم که در همین جریان، زینب کبری سلام‌اللَّه‌علیها اسم قضیه «ارتجاع» را آورد؛ یعنی به همین بیماری اشاره کرد و در کوفه فرمود: «انمامثلکم کمثل‌التی نقضت غزلها من بعد قوة انکاثا»؛ «شما مثل کسانی هستید که پشمی یا پنبه‌ای را با زحمت به نخ تبدیل میکنند و بعد مینشینند با زحمت زیاد، این نخها را باز میکنند و باز به پنبه یا پشم تبدیل میکنند!» این، یعنی ارتجاع و برگشت و زینب کبری به این معنا اشاره کرد. یعنی در امت پیغمبر خاتم، صلّیاللَّه‌علیه‌وآله‌وسلّم، همان اندازه این خطر وجود دارد که در امّت موسی. بعد از گذشت زمان پیغمبر - با آن نفس گرم پیغمبر - این حوادث شوخی نیست! در زمان پیغمبر - این انسانی که به وحی الهی متّصل بود - درباره تمام حوادثِ ریز و درشتی که اتّفاق میافتاد، آیه قرآن نازل میشد و وحىِ الهی، صریح و روشن و بیابهام، نازل میگردید؛ حالا بعد از آن سازندگی که پیغمبر داشت، آن چنان رجعتِ فجیع، دردآور و فراموش نشدنی، در تاریخ اتّفاق میافتد! پس این میکروب، میکروب «رجعت» یا «ارتجاع» یا «ارتداد» است.
عزیزان من! مسائل اساسی انقلاب را ما با چه کسانی در میان بگذاریم؟ چه کسی نسبت به این انقلاب و نظامِ اسلامی، دلسوزتر، علاقه‌مندتر و خودیتر از شماست!؟ مخاطب این بیان، شما جوانان مؤمنِ مخلصِ پاک نهادِ حقیقتاً دلسوز انقلاب، چه در لباس شما و چه در لباسهای دیگر - لباسهای نظامی؛ اعم از ارتشی و بسیجی و نیروی انتظامی، و لباسهای عادّی و روحانی و غیرروحانی - هستید. من میخواهم این را عرض کنم که: آقایان! دشمن بزرگ انقلاب در درون انقلاب، همین میکروب ارتجاع است؛ این میکروبی که در جوامع انقلابی رشد میکند، تکثیر میشود، نفوذ میکند، بیماری میآورد، و بیماریاش هم واگیر است. از روز اوّل، امریکا و بلوک شرقِ آن روز و دیگر دشمنان و مرتجعین منطقه، فکر کردند که با دخالت نظامی، تحریک همسایه، محاصره اقتصادی و غیره، خواهند توانست این نهال را ریشه کن کنند. اما هر چه کلف زدند، اره مالیدند و کارهای دیگر کردند، این نهال، روزبه‌روز تناورتر و ریشه دارتر شد. واقعاً مصداق آیه شریفه «الم‌تر کیف ضرب اللَّه مثلاً کلمة طیّبه کشجرة طیّبه اصلها ثابت و فرعها فی السماء» شد. ریشه‌ها محکم و شاخه‌ها در آسمان بود.
امروز نمیخواهم بگویم که دشمنانِ مسلّح به پول و زور بیکارند و ضربه نمیزنند. ضربه میزنند و حرفهایشان را هم میشنوید. امروز آن‌قدر هم بیحیا شده‌اند که صریحاً میگویند: ما رفتیم به فلان کشور و گفتیم که رابطه‌اش را با ایران قطع کند، یا فلان کشور، معامله‌اش را چنان کند. وقاحت دشمنان ما - بیش از همه امریکاییها - آن‌قدر هست که تصریح هم میکنند! صهیونیستهاىِ بیوجودِ مجهول الهویه مجعول النّسب هم که جرأت نمیکردند اظهار وجودی بکنند و همه تلاششان برای دفاع از خود مصروف بود، اکنون به خاطر بدکردارىِ بعضی از رؤسای عرب در منطقه، کارشان به جایی رسیده است که این‌جا و آن‌جا میروند و میگویند با ایران این‌گونه و آن‌گونه رفتار کنید! گفت: «یکی را به ده راه نمیدادند، سراغ خانه کدخدا را میگرفت.» وجود خودشان در منطقه زیادی است، حالا راه افتاده‌اند که فلان و فلان
امروز مهمترین طرح دشمن، «انتظار» است. دشمن منتظر نشسته است تا این میکروب در داخل این کالبد سالم و نیرومند؛ یعنی کالبد نظام اسلامی و جمهوری اسلامی، اثر کند. لذا ما باید مراقب باشیم. امروز آنها منتظرند که فساد در داخل این کشور نفوذ پیدا کند؛ تردید در اذهان جوانان این کشور نفوذ پیدا کند؛ سرگرمیهای باز دارنده و فاسد، بر آرمانهای بزرگ غلبه پیدا کند؛ دنیا طلبی و اشتغال به مال و زینت دنیا رایج شود و لذّت پول و زندگی راحت و تجمّلاتی، خود را زیر دندان عناصر انقلابی نشان دهد.
اینها ناقلهای میکروب ارتجاعند. نه این‌که مردم یا انقلابیون نباید زندگی کنند! نعمت و برکات خدا، مال همه است و همه باید از آنها استفاده کنند. اما پرداختن به دنیا و شهوات؛ پرداختن به مال و مال اندوزی؛ پرداختن به خود بیش از پرداختن و اندیشیدن به جمع و هدف و خدا و دین خدا؛ دچار شدن به فساد اخلاقی - اعم از فسادهای مالی، جنسی، اداری و اختلافات داخلی که این هم یک نوع فساد بسیار خطرناک است - و جاه طلبیهای غلط و نامشروع، آن چنان که در دنیای غرب مطرح است، عواملی هستند که کاخ آرمانی انقلاب و اسلام و هر حقیقتی را ویران میکنند. بناهای جدیدی ساخته خواهد شد؛ اما بناهای طاغوتی، غیر خدایی، بناهای ضدّ اسلامی و ضدّ ارزشهایی که به‌خاطر آنها خون شهدای ما ریخته شد. و این یعنی همان رجعت و برگشت، که دشمن منتظر آن است.
اگر میبینید که مسأله تهاجم فرهنگی یا شبیخون فرهنگی یا قتل عام فرهنگی در این کشور به‌شدّت از طرف دشمن دنبال میشود؛ اگر میبینید که تبلیغات دشمن در همه جای دنیا روی جمهوری اسلامی بیش از جاهای دیگر متمرکز است و اگر میبینید که دائم تلاش میکنند ذهن ملت - بخصوص جوانان و مؤمنین - را در داخل جمهوری اسلامی تصرّف کنند، به همین سبب است. دشمن و نهادهای دشمن، بر اثر تجربه فهمیده‌اند که انسان، آسیب‌پذیر است. میگویند: «هر انسانی، قابل فاسد شدن است. هر کس باشد، میتوان فاسدش کرد.» البته راست میگویند؛ با یک استثنا: «الّاالمتّقین». متّقین را نمیتوان فاسد کرد. آنها این را؛ یعنی معنای تقوا را دیگر نمیفهمند. بله؛ انسانها را میتوان فاسد کرد و میتوان زیباییهای دنیا را از طرق نامشروع در جلوِ چشم آنها به رژه در آورد و دلهایشان را بُرد؛ طوریکه همه ارزشها را دور بریزند و در مقابل جلوه‌های مادّی قربانی کنند. اما اگر تقوا نباشد: «الّاالمتّقین». تقوا در قیامت هم اثر میکند، در دنیا هم اثر میکند، در سیاست هم اثر میکند، در حفظ نظام هم اثر میکند، در جنگ هم اثر میکند. و این را خودِ شما، درک و لمس کردید و دیدید.
عزیزان من! میخواهم عرض کنم که، بارِ سنگینِ حفظِ این امانتِ الهی - یعنی جمهوری اسلامی - بر دوش شماست. البته بدانید: من آدمی هستم که طبقات مختلف جامعه را میشناسم و با آنها ارتباط دارم. بنده الان خدا را شکر میکنم که این دیوارها و حجابها، نتوانسته است رابطه مرا با قشرهای مختلفِ مردم قطع کند. بنده خیلی خوشبینم. میبینم که دشمن، از صد تلاش در نود تلاش ناکام است. داخلِ مجامع و اجتماعات پاسداران را هم بحمداللَّه میشناسم. آن‌قدر چیزهای زیبا وجود دارد و انسان در بین شما جوانان عزیز، آن‌قدر کارهای بزرگ، همّتهای بلند و گذشتهای افسانه‌وار مشاهده میکند که من بارها خدای بزرگ را به‌خاطر وجود چنین همّتهای بلند و روحیه‌های عظیم و شخصیتهای بزرگ و بیسرو صدا، شکر کرده‌ام و - به شما عرض میکنم که - خودِ من، احساس شرمندگی کرده‌ام. خودم را با این جوان مقایسه کرده‌ام، دیده‌ام که ما کجا و این جوان کجا! از این قبیل، خیلی هستند. بنده اینها را میدانم و میدانم که دشمنْ واقعاً نتوانسته است یک دهم از کارهای خود را، در وضع کشور، نافذ کند. اما همان ده درصد و یک دهم، بنده را نگران میکند.
من میخواهم به شما جوانان عزیز، به شما پاسداران عزیز، به شما سازمانِ با عظمت و پرشکوه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، به شما بسیجیها، به شما ارتشیهای مؤمن و دلسوز و ساخته و پرداخته انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی، به شما جوانان قشرهای مختلف این کشور و به خانواده‌های گوناگون، از متوسّطها، پایین‌تر از متوسّطها و بالاتر از متوسّطها، عرض کنم که عزیزان من! بارِ سنگینِ حفظِ این امانتِ الهی که امانت پیغمبران است، بر دوش شماست. جمهوری اسلامی، امانتِ تاریخىِ انبیای عظام الهی است. آرزوی موسی و عیسی و آرزوی همه اولیا و ائمّه بزرگوار ماست که امروز تحقّق پیدا کرده است؛ ولو ناقص. (کاملش هم، ان‌شاءاللَّه، در دوران حکومت کبری و ولایت عظمای حضرت بقیةاللَّه فی‌الارضین، ارواحنالتراب‌مقدمه‌الفداه، ظاهر و آشکار خواهد شد.) این، بارِ خیلی سنگین و محموله پر ارزشی است. این را شما باید حفظ کنید و این میسّر نیست مگر با حفظ نفس. متاع دنیا، لذّت خیر، پول، ثروت و تجمّل دنیا - آن هم در حدودی که امثال من و شما ممکن است در زندگی خود داشته باشیم - خیلی کمتر و بیارزشتر و حقیرتر از آن است که انسان به خاطر آنها بنیه معنوی خود را ضعیف کند و حملِ این بار را به خطر بیندازد. مراقب باشید و دشمن را ناکام کنید.
این آمادگی، که میگویید «آماده‌ایم» خیلی باارزش است. اما بدانید که این آمادگی، سخت‌تر از آمادگی در جبهه است. این، آمادگىِ خیلی مشکلی است. آن آمادگیها، در صورتی میسّر خواهد شد که انسان این‌جا آمادگی پیدا کند. آن‌جا کسانی توانستند محکم بایستند که دلهایشان را از این محبّتها خالی کرده بودند. خودِ شما، مراجعه‌ای به آن تاریخ و خاطره‌های خودتان بکنید! به یاد بیاورید که چطور به فکر هیچ چیز در این دنیا نبودید! به فکر مال، ثروت، خانه، زندگی، پدر و مادر، عیال و فرزند نبودید! اگر کسی به شما میگفت که میخواهیم یک خانه خیلی خوب، در فلان جای شهر به شما بدهیم، اصلاً به ریشش میخندیدید که «خانه چیست!؟» این‌طور پاک بودید که توانستید آن کارهای بزرگ را انجام دهید. کسانی که آن‌جا، درمقابل هوسهای مادّی، پاها و زانوانشان میلرزید، نمیتوانستند مقاومت کنند. برگردید به قرآن کریم و داستان جالوت را بخوانید! «و قتل داوود جالوت.» این داستان را با دقّت و تأمّل بخوانید تا ببینید که نقش مقاومت و استقامت در میدانهای سخت، چه نقش ارزنده و مهمّی است.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1373/10/15
عنوان فیش : تقوا
کلیدواژه(ها) : تقوا
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
«هر انسانی، قابل فاسد شدن است. هر کس باشد، میتوان فاسدش کرد.» البته راست میگویند؛ با یک استثنا: «الّاالمتّقین». متّقین را نمیتوان فاسد کرد. آنها این را؛ یعنی معنای تقوا را دیگر نمیفهمند. بله؛ انسانها را میتوان فاسد کرد و میتوان زیباییهای دنیا را از طرق نامشروع در جلوِ چشم آنها به رژه در آورد و دلهایشان را بُرد؛ طوریکه همه ارزشها را دور بریزند و در مقابل جلوه‌های مادّی قربانی کنند. اما اگر تقوا نباشد: «الّا المتّقین». تقوا در قیامت هم اثر میکند، در دنیا هم اثر میکند، در سیاست هم اثر میکند، در حفظ نظام هم اثر میکند، در جنگ هم اثر میکند.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1373/10/15
عنوان فیش : تقوا
کلیدواژه(ها) : تقوا
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
متّقین را نمیتوان فاسد کرد.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1373/10/15
عنوان فیش : حضرت امام حسین(علیه السلام)
کلیدواژه(ها) : حضرت امام حسین(علیه السلام)
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
ماجرای امام حسین جدای از یک درس، یک عبرت است. درس آن است که به ما میگوید: این بزرگوار، آن‌طور عمل کرد. ما هم باید آن‌گونه عمل کنیم. امام حسین درس بزرگی به همه بشریت داده که خیلی با عظمت و در جای خود محفوظ است. اما غیر از درس، چیز دیگری وجود دارد و آن عبرت است. عبرت آن است که انسان نگاه کند و ببیند چطور شد حسین‌بن‌علی علیه‌السّلام - همان کودکی که جلوِ چشم مردم، آن همه موردِ تجلیلِ پیغمبر بود و پیغمبر درباره او فرموده بود: «سیّد شباب اهل الجنه»؛ سرور جوانان بهشت - بعد از گذشت نیم قرن از زمان پیغمبر، با آن وضعِ فجیع کشته شد!؟ چطور شد که این امّت، حسین‌بن‌علی را جلوِ چشم کسانی از همان نسلی که دیده بودند که او بر دوش پیغمبر سوار میشد و این حرفها را از زبان پیغمبر درباره او شنیده بودند، با آن وضع فجیع کشتند!؟ این، عبرت است.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1373/10/15
عنوان فیش : حادثه عاشورا
کلیدواژه(ها) : حادثه عاشورا
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
ماجرای امام حسین جدای از یک درس، یک عبرت است. درس آن است که به ما میگوید: این بزرگوار، آن‌طور عمل کرد. ما هم باید آن‌گونه عمل کنیم. امام حسین درس بزرگی به همه بشریت داده که خیلی با عظمت و در جای خود محفوظ است. اما غیر از درس، چیز دیگری وجود دارد و آن عبرت است. عبرت آن است که انسان نگاه کند و ببیند چطور شد حسین‌بن‌علی علیه‌السّلام - همان کودکی که جلوِ چشم مردم، آن همه موردِ تجلیلِ پیغمبر بود و پیغمبر درباره او فرموده بود: «سیّد شباب اهل الجنه»؛ سرور جوانان بهشت - بعد از گذشت نیم قرن از زمان پیغمبر، با آن وضعِ فجیع کشته شد!؟ چطور شد که این امّت، حسین‌بن‌علی را جلوِ چشم کسانی از همان نسلی که دیده بودند که او بر دوش پیغمبر سوار میشد و این حرفها را از زبان پیغمبر درباره او شنیده بودند، با آن وضع فجیع کشتند!؟ این، عبرت است. مگر شوخی بود که دختران پیغمبر را مثل دخترانِ سرزمینهاىِ فتح شده غیر اسلامی، بیاورند جلوِ چشم مردم کوچه و بازار بگردانند و به کسی مثل زینب سلام‌اللَّه‌علیها اهانت کنند!؟ چطور شد که کار به این‌جا رسید؟ این، همان عبرت است و از درس بالاتر است... در همین جریان، زینب کبری سلام‌اللَّه‌علیها اسم قضیه «ارتجاع» را آورد؛ یعنی به همین بیماری اشاره کرد و در کوفه فرمود: «انمامثلکم کمثل‌التی نقضت غزلها من بعد قوة انکاثا(۳)»؛ «شما مثل کسانی هستید که پشمی یا پنبه‌ای را با زحمت به نخ تبدیل میکنند و بعد مینشینند با زحمت زیاد، این نخها را باز میکنند و باز به پنبه یا پشم تبدیل میکنند!» این، یعنی ارتجاع و برگشت و زینب کبری به این معنا اشاره کرد.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1373/10/15
عنوان فیش : تبلیغات دشمن
کلیدواژه(ها) : تبلیغات دشمن
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
پرداختن به دنیا و شهوات؛ پرداختن به مال و مال اندوزی؛ پرداختن به خود بیش از پرداختن و اندیشیدن به جمع و هدف و خدا و ‌دین خدا؛ دچار شدن به فساد ... و جاه طلبیهای غلط و نامشروع، آن چنان که در دنیای غرب مطرح است، عواملی هستند که کاخ ‌آرمانی انقلاب و اسلام و هر حقیقتی را ویران میکنند. بناهای جدیدی ساخته خواهد شد؛ اما بناهای طاغوتی، غیر خدایی، بناهای ‌ضدّ اسلامی و ضدّ ارزشهایی که به‌خاطر آنها خون شهدای ما ریخته شد. و این یعنی همان رجعت و برگشت، که دشمن منتظر آن ‌است. اگر میبینید که مسأله تهاجم فرهنگی یا شبیخون فرهنگی یا قتل عام فرهنگی در این کشور به‌شدّت از طرف دشمن دنبال ‌میشود؛ اگر میبینید که تبلیغات دشمن در همه جای دنیا روی جمهوری اسلامی بیش از جاهای دیگر متمرکز است و اگر میبینید ‌که دائم تلاش میکنند ذهن ملت - بخصوص جوانان و مؤمنین - را در داخل جمهوری اسلامی تصرّف کنند، به همین سبب است‌.‌