[ بازگشت ] | [ چـاپ ]

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1373/06/04
عنوان فیش : جامعه اسلامی
کلیدواژه(ها) : جامعه اسلامی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
همه‌ی سعی دولت محترم و خدمتگزار، این باشد كه ارزشهای اسلامی‌ را هرچه بیشتر در جامعه‌ زنده كند. بالاترین ارزش هم، ارزش تقواست. تقوا عاملی است كه ما را در راه اسلام حفظ می‌كند. تقوا یعنی اینكه مواظب خود باشیم. این امر به گروه خاصّی اختصاص ندارد و هر فردی را در هرجا كه هست و هر عضوی از اجزای دولت را- از اجزای عالی‌رتبه تا كارمندان معمولی- در برمی‌گیرد. هر فردی از آحاد مردم، در هرجای كشور كه زندگی می‌كند، مراقب باشد كه از جاده‌ی اسلام تخطّی نكند.

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1373/06/04
عنوان فیش : جامعه اسلامی
کلیدواژه(ها) : جامعه اسلامی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
ولادت نبیّ اكرم، برای هر فرد مسلمان نقطه‏ای برجسته در تاریخ است. بعدها همین ولادت به یك حركت عظیم در تاریخ بشر منتهی شد. هر فضیلتی كه در دنیا، و لو به‏طور غیر مستقیم وجود دارد، ناشی از آن بعثت و اقامه‏ی مكارم اخلاق به‏وسیله‏ی آن پیغمبر عظیم‏الشّأن است. هر مسلمانی می‏داند كه برای تمركز عواطف دنیای اسلام و احساساتِ فرَقِ مختلفِ مسلمین، نقطه‏ای بهتر از وجود مقدّس پیغمبر اكرم وجود ندارد؛ چون همه‏ی مسلمین این بزرگوار را دوست دارند و وی محور امّت اسلامی در طول تاریخ است. پس این ولادت برای ما حائز اهمیت است.البته تاریخ اسلام نشان می‏دهد كه تقریباً صد سال بعد از رحلت پیغمبر، فرزندش امام جعفر صادق علیه الصّلاة و السّلام به امامت رسیده است و این تجدید مطلعی در باب اهداف اسلامی و معارف اسلامی است. جمهوری اسلامی، بخصوص برای ولادت نبیّ اكرم و بعثت این بزرگوار و هرچه مربوط به ایشان است، اهتمام ویژه‏ای قائل است. چرا؟ چون امروز در سطح عالم و در زیر این آسمان، تنها نقطه‏ی جهان كه در آن به‏طور رسمی احكام اسلامی، اجرا و قوانین و مقرّرات برطبق قرآن و سنّت پیغمبر تنظیم و عمل می‏شود و به عبارت دیگر، مهم‏ترین نقطه‏ی دنیا كه چنین حركت عظیمی در آن انجام می‏گیرد، ایران اسلامی است. دولتی به نام اسلام حاكم است و این موضوع، در حقیقت تكلیفی را بر دوش همه‏ی مسلمانان عالم می‏گذارد. چون اگر حكومتی براساس اسلام بود، به این معناست كه اسلام مورد عمل قرار گرفته است. اما اگر اسلام به معنای اعتقاد و عمل افراد در جامعه وجود داشته باشد و حاكمیت دین برقرار نباشد، در چنین جامعه‏ای قرآن و اسلام مهجور است. مصداق آن در قرآن كریم و در سوره‏ی فرقان چنین آمده است: «وَ قالَ الرّسولُ یا ربِّ انّ قَومی اْتّخذُوا هذَا القُرآنَ مَهجوراً». پیغمبر اكرم نزد پروردگار عالم عرض می‏كند: «یا ربِّ انّ قَومی اْتَّخَذوا هذَا القُرآنَ مَهجوراً». هَجر قرآن به چه معناست؟ بی‏شك به این معنا نیست كه قرآن و اسم قرآن و اسم مسلمانی را به‏طور كلّی از خود دفع كردند. این اتّخاذ نیست. «اتّخذوا هذا القُرآنَ مَهجورا»؛ یعنی قرآن را دارند، اما همراه با هَجر. قرآن هست، اما مهجور است. به این معنا كه قرآن در یك جامعه تلاوت شده و احترام ظاهری می‏شود، اما به احكام آن عمل نمی‏كنند و به بهانه‏ی جدایی دین از سیاست، حكومت را از قرآن سلب می‏نمایند. اگر قرار بود كه اسلام و قرآن حكومت نكنند، پس مبارزات پیغمبر برای چه بود؟ اگر پیغمبر اسلام بر این باور بود كه نباید در حكومت و اداره‏ی زندگیِ مردم و قدرت سیاسی جامعه دخالت شود و همین قدر كافی است كه مردم عقاید اسلامی داشته باشند و در خانه‏ی خودشان این اعمال دینی را انجام دهند، معلوم نیست كه چنین مبارزاتی بر پیغمبر تحمیل می‏شد. دعوای پیغمبر بر سر قدرت سیاسی و قبضه كردن قدرت به وسیله‏ی قرآن است. هَجر قرآن به این معناست كه اسم قرآن وجود دارد و حاكمیت قرآن نیست. در عالم اسلام، هرجا كه قرآن حاكم نیست، این خطاب نبیّ اكرم «یا ربِّ انّ قَومی اْتَّخَذوا هذَا القُرآنَ مَهجوراً» صادق است.
در جمهوری اسلامی‏ این هجران وجود ندارد. اینجا قرآن برای اجرای احكام عمومی جامعه‏، محور قرار گرفته است. یعنی هرآنچه كه از شئونِ اداره‏ی یك جامعه‏ است، رسماً از قرآن گرفته می‏شود، نه اسماً. قوانین از قرآن اتّخاذ می‏شود. هرآنچه مخالف با قرآن باشد، طرد می‏شود. حكومت و قدرت سیاسی برطبق معیارهای قرآنی تشكیل می‏شود. ارزشهای حاكم بر جامعه‏، ارزشهای قرآنی است. هر انسان متعهّد و خدومی در جامعه‏ی اسلامی‏ مورد قبول و پذیرش است. امروز اگر ملت ایران، مسئولین كشور را عاشقانه دوست دارند، به خاطر عمل آن‏ها به قرآن و اعتقاد و تدیّن و پایبندی آن‏ها به دین است. این جامعه، جامعه‏ای است كه قرآن در آن زنده و برقرار است و مهجور نیست. این، جمهوری اسلامی‏ است. بنابراین هر مسلمانی در هر نقطه‏ی دنیا، به حكم اینكه به قرآن‏ و به نبیّ اكرم صلّی الله علیه و آله و سلّم عشق می‏ورزد، نسبت به جمهوری اسلامی كه پرچم قرآن و اسلام را در دست دارد، احساس تعهّد می‏كند. این همان چیزی است كه دشمنان اسلام را با ایران اسلامی به برخورد خصمانه‏ی وحشیانه‏ای می‏كشاند و كشانده است. عامل دشمنیها همین است. هركس در دنیا مخالف قرآن و اسلام است، مخالفت و خصومت و عناد وی با جمهوری اسلامی، خودش را به شكل بارزی نشان می‏دهد. در دنیا نگاه كنید! این مخالف و عناد، به صورت یك معیار كلّی است. دشمنان اسلام، در هرجای دنیا با جمهوری اسلامی در حال معارضه و مخاصمت و دشمنی‏اند. هر میزان كه با اسلام و حاكمیت و پایبندی ملتها به آن مخالفند، دشمنیشان با ایران اسلامی هم به همان میزان است. شما این دشمنی ناكام و ناموفّق را در سرتاسر دنیا مشاهده می‏كنید.