[ بازگشت ] | [ چـاپ ]

مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم - 1373/04/29
عنوان فیش :اهمیت امنیت و نقش بالای آن در زندگی اجتماعی
کلیدواژه(ها) : امنیت اجتماعی, امنیت, ایمان
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
مطلب دیگری که امروز مایلم قدری درباره‌ی آن صحبت کنم، مسأله‌ی امنیت اجتماعی است که به نیروی انتظامی مربوط می‌شود. وظیفه‌ی نیروی انتظامی، تأمین امنیت اجتماعی است. معنای امنیت اجتماعی این است که مردم در محیط کار و زندگیِ خود، احساس خوف و تهدید و ناامنی نکنند. این مسأله، خیلی مهم است. خداوند متعال در مقام منّت‌گذاردن بر قریش می‌فرماید: «فلیعبدوا ربّ هذا البیت. الذی اطعمهم من جوع و آمنهم من خوف. »(1) یعنی «امنیت دادن» را به عنوان یکی از دو نعمت، مورد تأکید قرار می‌دهد.
آقایان اهل علم و فضلا، اگر در این خصوص به قرآن مراجعه فرمایند، خواهند دید که در آیات کلام‌اللَّه، مسأله‌ی امنیت، تکرار و تأکید شده و به ایمان ربط پیدا کرده است. «فایّ الفریقین احقّ بالامن. »(2) کسانی که به خدا اعتقاد دارند و در راه او هستند، می‌توانند برای خودشان امنیت به وجود آورند.
پس، امنیت موضوع مهمّی است و نقش آن در زندگی اجتماعی، نقش بسیار بالایی است. آحاد ملت برای این‌که بتوانند در محیط کسب و کار و فعّالیت اجتماعی و زندگی خصوصی، کارِ صحیح خود را انجام دهند و حتی به عبادتِ خدا با دلِ آرام و خاطرِ جمع مشغول باشند، محتاج امنیتند. برای تأمین این نیاز عمومی، لازم است که از طرف حاکمیت، اعمال قدرت شود. حکومت اسلامی که مظهر قدرت الهی و قدرت مردم در جامعه است، باید با اقتدار، این خواسته‌ی عمومی انسانها را تأمین کند. چرا؟ چون آنهایی که امنیت مردم را مختل می‌کنند، آدمهای ضعیفی نیستند؛ بلکه قدّاره‌بندها، اسلحه‌کشها و تروریست‌هایند. کسانی هستند که از تاریکیِ شب و خواب و غفلت مردم، برای ضربه زدن به زندگی آنها استفاده می‌کنند. چه آن کسی که قفل خانه و دکان مردم را به قصد دزدی باز می‌کند؛ چه آن کسی که در کوچه و خیابان به تهدیدِ ناموس مردم می‌پردازد و آنها را به حال خود نمی‌گذارد و چه آن کسی که جان مردم را تهدید می‌کند، در ایجاد فضای ناامنی، دخیلند. مسلّماً با خواهش و تمنا نمی‌شود جلوِ ایجاد ناامنی را گرفت و به مخلّینِ امنیت گفت: «از شما خواهش می‌کنیم ایجاد ناامنی نکنید!» این‌جا دیگر جای خواهش نیست؛ جای اقتدار است. لذا، نیروی انتظامی مظهر اقتدار ملّی است. مظهر آن قدرتی است که مردم آن قدرت را به کار می‌برند تا بر سر آدمِ ناامنی ایجاد کُن بزنند و مانعِ او شوند.
1 ) سوره مبارکه قريش آیه 3
فَليَعبُدوا رَبَّ هٰذَا البَيتِ
ترجمه :
پس (بشکرانه این نعمت بزرگ) باید پروردگار این خانه را عبادت کنند،

1 ) سوره مبارکه قريش آیه 4
الَّذي أَطعَمَهُم مِن جوعٍ وَآمَنَهُم مِن خَوفٍ
ترجمه :
همان کس که آنها را از گرسنگی نجات داد و از ترس و ناامنی ایمن ساخت.

2 ) سوره مبارکه الأنعام آیه 81
وَكَيفَ أَخافُ ما أَشرَكتُم وَلا تَخافونَ أَنَّكُم أَشرَكتُم بِاللَّهِ ما لَم يُنَزِّل بِهِ عَلَيكُم سُلطانًا ۚ فَأَيُّ الفَريقَينِ أَحَقُّ بِالأَمنِ ۖ إِن كُنتُم تَعلَمونَ
ترجمه :
چگونه من از بتهای شما بترسم؟! در حالی که شما از این نمی‌ترسید که برای خدا، همتایی قرار داده‌اید که هیچ گونه دلیلی درباره آن، بر شما نازل نکرده است! (راست بگویید) کدام یک از این دو دسته (بت‌پرستان و خداپرستان)، شایسته‌تر به ایمنی (از مجازات) هستند اگر می‌دانید؟!


مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم - 1373/04/29
عنوان فیش : امنیت اجتماعی
کلیدواژه(ها) : امنیت اجتماعی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
مطلب دیگری که امروز مایلم قدری درباره آن صحبت کنم، مسأله امنیت اجتماعی است که به نیروی انتظامی مربوط می‌شود. وظیفه نیروی انتظامی، تأمین امنیت اجتماعی است. معنای امنیت اجتماعی این است که مردم در محیط کار و زندگیِ خود، احساس خوف و تهدید و ناامنی نکنند. این مسأله، خیلی مهم است. خداوند متعال در مقام منّت‌گذاردن بر قریش می‌فرماید: «فلیعبدوا ربّ هذا البیت. الذی اطعمهم من جوع و آمنهم من خوف.» یعنی «امنیت دادن» را به عنوان یکی از دو نعمت، مورد تأکید قرار می‌دهد.
آقایان اهل علم و فضلا، اگر در این خصوص به قرآن مراجعه فرمایند، خواهند دید که در آیات کلام‌اللَّه، مسأله امنیت، تکرار و تأکید شده و به ایمان ربط پیدا کرده است. «فایّ‌الفریقین احقّ بالامن.» کسانی که به خدا اعتقاد دارند و در راه او هستند، می‌توانند برای خودشان امنیت به‌وجود آورند.
پس، امنیت موضوع مهمّی است و نقش آن در زندگی اجتماعی، نقش بسیار بالایی است. آحاد ملت برای این‌که بتوانند در محیط کسب و کار و فعّالیت اجتماعی و زندگی خصوصی، کارِ صحیح خود را انجام دهند و حتی به عبادتِ خدا با دلِ آرام و خاطرِ جمع مشغول باشند، محتاج امنیتند. برای تأمین این نیاز عمومی، لازم است که از طرف حاکمیت، اعمال قدرت شود. حکومت اسلامی که مظهر قدرت الهی و قدرت مردم در جامعه است، باید با اقتدار، این خواسته عمومی انسانها را تأمین کند. چرا؟ چون آنهایی‌که امنیت مردم را مختل می‌کنند، آدمهای ضعیفی نیستند؛ بلکه قدّاره‌بندها، اسلحه‌کشها و تروریستهایند. کسانی هستند که از تاریکیِ شب و خواب و غفلت مردم، برای ضربه زدن به زندگی آنها استفاده می‌کنند. چه آن کسی که قفل خانه و دکان مردم را به قصد دزدی باز می‌کند؛ چه آن کسی که در کوچه و خیابان به تهدیدِ ناموس مردم می‌پردازد و آنها را به‌حال خود نمی‌گذارد و چه آن کسی که جان مردم را تهدید می‌کند، در ایجاد فضای ناامنی، دخیلند. مسلّماً با خواهش و تمنا نمی‌شود جلوِ ایجاد ناامنی را گرفت و به مخلّینِ امنیت گفت: «از شما خواهش می‌کنیم ایجاد ناامنی نکنید!» این‌جا دیگر جای خواهش نیست؛ جای اقتدار است. لذا، نیروی انتظامی مظهر اقتدار ملّی است. مظهر آن قدرتی است که مردم آن قدرت را به کار می‌برند تا برسر آدمِ ناامنی ایجاد کُن بزنند و مانعِ او شوند. باید این قدرت، هم درست اعمال شود، هم حقیقتاً اعمال شود و معطل نماند و هم به دست آدمهایِ سالم سپرده شود. این قدرت، شمشیر و سلاحی است که ملت به دست کسی که ایجاد امنیت کند، می‌دهد. آن‌که می‌خواهد ایجاد امنیت کند، چگونه آدمی باید باشد؟ مسلّماً باید انسانی صالح و امین و علاقه‌مند به سرنوشت مردم باشد و خود موجب ناامنی نشود. و الّا مثل این خواهد شد که سلاح در دستِ مست و در یدِ دشمن باشد. پس، اصلاح نیروی انتظامی، اقتدار نیروی انتظامی و احترام نیروی انتظامی، لازم است.