![]() |
[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1372/11/29 عنوان فیش :رعایت تقوا در امتحانات الهی کلیدواژه(ها) : تقوا, امتحانات الهی نوع(ها) : قرآن, حدیث متن فیش : الحمدللَّه ربّ العالمین. احمده و استعینه، و استغفره و اتوکّل علیه. و اصلّی و اسلّم علی حبیبه و نجیبه و خیرته فی خلقه، سیّد رسله و خاتم انبیائه، بشیر رحمته و نذیر نقمته، سیّدنا و نبیّنا ابیالقاسم محمّد و علی آله الأطیبین الأطهرین المنتجبین المعصومین المکرّمین، سیّما بقیّةاللَّه فی الارضین. قال اللَّه الحکیم فی کتابه: «اتّقوا اللَّه حقّ تقاته. »(1) و قال امیرالمؤمنین علیهالصّلاةوالسّلام، فی کلام له «انّ من فارغ التقوی اغری بالشهوات، انّ من فارغ التقوی اغری باللّذات و الشهوات، و وقع فی تیهالسیّئات و لزمه کثیرالتّبعات.»(2) همهی برادران و خواهران عزیز نمازگزار را به رعایت و حفظ تقوای الهی توصیه و دعوت میکنم. ماه رمضان را که ماه رسیدن به تقوا و ماهی است که روزهی آن وسیلهای است برای اینکه انسان به وادی تقوا قدم بگذارد، قدر بدانیم و هر چه ممکن است خودمان را به مرحلهای از دیانت که نامش تقواست، نزدیک کنیم. امروز در خطبهی اوّل، با اشاره به یک تجربهی قرآنی بسیار مهم، صحبت من دربارهی تقواست. تقوا در زندگی انسان، فواید زیادی دارد. از جملهی این فواید، یکی این است که انسانِ با تقوا میتواند خود را در لغزشگاهها و دستاندازهای زندگی حفظ کند؛ ولی انسان بیتقوا، نمیتواند. اگر انسان بتواند روح تقوا را،که عبارت است از مراقبت دائم نسبت به خود و توجّه همیشگی در اعمال و حتّی افکار خود و فعل و تَرکی که به انسان منتسب میشود، در خود به وجود آورد، نتیجهاش این میشود که در امتحانات الهی، سالم میماند. چون که معنای تقوا عبارت است از توجّه و پاییدن خود؛ مراقبت کردن از خود و تن به غفلت ندادن. برادران و خواهران من! امتحان، برای همه هست. وقتی در مقیاس یک ملت ملاحظه کنیم، میبینیم همهی ملتها، در فراز و نشیب زندگی، دچار امتحان میشوند. در مقیاس افراد هم که نگاه کنیم، همهی افراد دچار امتحان میشوند. امتحانها مختلف است؛ امّا هست. آنجا که لذتی بر سرِ راهِ انسان پیدا میشود و نفْس انسان، به آن لذّت که خلاف شرع است، راغب میگردد، آنجا، جای امتحان است. آنجا که پولی سر راه انسان قرار میگیرد و انسان میتواند آن را به دست آورد، اما خلاف قانون خدا و مقرّرات الهی است، جای امتحان است. آنجا که سخنی بر زبان انسان جاری میشود و آن سخن برای شخص انسان فایده دارد، اما سخن باطلی است، جای امتحان است. آنجا که گفتن حرفی لازم است و خدا از انسان میخواهد که آن حرف را بزند، اما گفتن آن حرف خطر و زحمت در پی دارد، جای امتحان الهی است. در مقیاس امّتها و ملتها که حساب کنیم، وقتی ملتی به ثروت و قدرتی میرسد، به پیروزیای دست مییابد و به رشد علمیای نائل میگردد، آنجا جای امتحان آن ملت است. اگر ملتها بتوانند در اوج قدرت، خودشان را سالم نگه دارند، از امتحانْ سرافراز بیرون آمدهاند. اما اگر جمعیتها و ملتها، آنوقت که زحمت از سرشان کم شد، خدا را فراموش کردند، ناموفّق و سرافکنده از امتحان بیرون آمدهاند. 1 ) سوره مبارکه آل عمران آیه 102 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ وَلا تَموتُنَّ إِلّا وَأَنتُم مُسلِمونَ ترجمه : ای کسانی که ایمان آوردهاید! آن گونه که حق تقوا و پرهیزکاری است، از خدا بپرهیزید! و از دنیا نروید، مگر اینکه مسلمان باشید! (باید گوهر ایمان را تا پایان عمر، حفظ کنید!) 2 ) غررالحكم ودررالكلم ، عبد الواحد بن محمد تمیمیص274ح6014 «إن من فارق التقوى أغری باللذات و الشهوات و وقع فی تيه السيئات و لزمه كبير التبعات ». ترجمه : همانا كسی كه از تقوی جدا شود شیفته لذت ها و شهوت ها می شود و در گمراهی گناهان می افتد و بدی و ضررهای زیادی با او همراه میشود مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1372/11/29 عنوان فیش :جدایی از تقوا موجب فریفته شدن شهوات کلیدواژه(ها) : تقوا نوع(ها) : حدیث متن فیش : در ابتدای عرایضم روایتی از امیرالمؤمنین، علیهالسّلام، خواندم که میفرماید: آن کسی که از تقوا جدا شود، «اغری باللّذات و الشهوات.» لذّتها و شهوتها فریبش میدهند؛ اغراء میکنند. «و وقع فی تیه سیّئات.» (1) و در حیرت و ضلالت و گمراهیِ بدکارگی خواهد افتاد. وقتی تقوا نبود، وقتی مراقبت از خود نبود، وقتی نسبت به عمل خودمان، حرف خودمان، معاملهی خودمان، خدمتی که در دستگاه دولتی بر عهده گرفتهایم، وظیفهای که در میدان بر دوش گرفتهایم، و خلاصه به رفتاری که بر حکم وظیفهی اسلامی بر ما لازم است، حواسمان جمع نبود، لغزشها به سراغمان میآید. خیال نکنید که لغزش از آنِ عدهای مخصوص و شهوات ویژهی جمع معیّنی است! همهی انسانها دچار شهوت میشوند. شهوتِ برخی گران و شهوتِ بعضی ارزان است. لذّتِ بعضی فاخر و لذّتِ بعضی ناچیز و کوچک است. لذّت، لذّت است. لذّتِ حرام، لذّتِ حرام است. فرق نمیکند؛ بزرگش هم حرام است، کوچکش هم حرام است. از آدم بزرگ هم حرام است، از آدم کوچک هم حرام است. امتحان، امتحان است. برای همه، امتحان است. برای همهی قشرها امتحان است. 1 ) غررالحكم ودررالكلم ، عبد الواحد بن محمد تمیمی ص274ح6014 ؛ «إن من فارق التقوى أغری باللذات و الشهوات و وقع فی تيه السيئات و لزمه كبير التبعات ». ترجمه : همانا كسی كه از تقوی جدا شود شیفته لذت ها و شهوت ها می شود و در گمراهی گناهان می افتد و بدی و ضررهای زیادی با او همراه می شود. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1372/11/29 عنوان فیش :لزوم مراقبت بر یاد خدا در لحظه پیروزی و قدرت کلیدواژه(ها) : امتحانات الهی, تقوا نوع(ها) : قرآن متن فیش : در مقیاس امّتها و ملتها که حساب کنیم، وقتی ملتی به ثروت و قدرتی میرسد، به پیروزیای دست مییابد و به رشد علمیای نائل میگردد، آنجا جای امتحان آن ملت است. اگر ملتها بتوانند در اوج قدرت، خودشان را سالم نگه دارند، از امتحانْ سرافراز بیرون آمدهاند. اما اگر جمعیتها و ملتها، آنوقت که زحمت از سرشان کم شد، خدا را فراموش کردند، ناموفّق و سرافکنده از امتحان بیرون آمدهاند. لذا، قرآن در سورهی کوتاه «نصر»، خطاب به پیغمبر صلواتاللَّهعلیه میفرماید: «بسماللَّهالرّحمنالرّحیم. اذا جاء نصراللَّه و الفتح و رأیت النّاس یدخلون فی دین اللَّه افواجا.»(1) این، اوج قدرت یک نبی است که خدا به او فتح و نصرت بدهد و مردم، گروه گروه در دین او وارد شوند. اینجا، جایی است که انسان باید مواظب خود باشد. لذا میافزاید: «فسبّح بحمد ربک و استغفره انّه کان توّابا.»(2) در همان لحظهی پیروزی به یاد خدا باش. خدا را تسبیح کن و حمد بگو که رویکرد این همه توفیقْ نه کار تو، که کار خداست. به خودت نگاه نکن؛ به قدرت الهی نگاه کن. یک ملت، یک رهبری حکیمانه و الهی مثل نبیّاکرم صلّیاللَّهعلیهوآلهوسلّم در چنین جاهایی مواظب است که امّت، راه خود را گم نکند. تقوا اینجاست که به داد یک ملت میرسد. اگر ملتی با تقوا بود، راه پیشرفت، راه ایمان و راه بندگی خدا را ادامه خواهد داد. اگر ملتها تقوا نداشته باشند، همان بلایی بر سرشان خواهد آمد که ملتهای مقتدر دنیا در جای جای تاریخ به آن دچار شدهاند. آنها دچار غرور، دچار استکبار، دچار ظلم، دچار بدرفتاری و دچار انحراف شدند. مردم را منحرف کردند؛ دنیا را خراب و فاسد کردند و آخر هم خودشان سرنگون شدند. یک نمونهاش را در همین سالهای نزدیک، دربارهی یکی از دو امپراتوری عظیم موجود در دنیا، مشاهده کردید. این، نتیجه بیتقوایی است. همهی بیتقواهای عالم چه افراد و چه ملتها سقوطی را باید انتظار بکشند؛ و این سرنوشتی اجتنابناپذیر است. به دنبال بیتقوایی، حتماً سقوط است. البته قبل از سقوط کامل، انحراف و فساد و خراب شدن است. 1 ) سوره مبارکه النصر آیه 1 بِسمِ اللَّهِ الرَّحمٰنِ الرَّحيمِ إِذا جاءَ نَصرُ اللَّهِ وَالفَتحُ ترجمه : هنگامی که یاری خدا و پیروزی فرارسد، 1 ) سوره مبارکه النصر آیه 2 وَرَأَيتَ النّاسَ يَدخُلونَ في دينِ اللَّهِ أَفواجًا ترجمه : و ببینی مردم گروه گروه وارد دین خدا میشوند، 2 ) سوره مبارکه النصر آیه 3 فَسَبِّح بِحَمدِ رَبِّكَ وَاستَغفِرهُ ۚ إِنَّهُ كانَ تَوّابًا ترجمه : پروردگارت را تسبیح و حمد کن و از او آمرزش بخواه که او بسیار توبهپذیر است! مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1372/11/29 عنوان فیش :تقوا لازمه پیروزی در امتحانهای زمان شدت و رفاه کلیدواژه(ها) : تقوا نوع(ها) : قرآن متن فیش : آن تجربهی قرآنی را که عرض کردم، مربوط به اصحابِ نوحِ پیغمبر و مؤمنین به اوست. مؤمنین به حضرت نوح، واقعاً انسانهای برگزیدهای بودند. دربارهی ماجرای حضرت نوح و مؤمنین به او، در آیات شریفهی سورهی «هود»، به طور مفصّل صحبت شده است. حضرت نوح، نهصد و پنجاه سال دعوت کرد. نتیجه و محصول دعوت او بعد از نهصد و پنجاه سال، عبارت بود از جمع معدودی که در بین آن مردم جاهل و طغیانگر، به نوح ایمان آوردند: «و ما آمن معه الّا قلیل. »(1) سپس امتحان الهی برای آن قوم کافر، نزدیک شد؛ یعنی قضیهی توفان. حضرت نوح، به کشتی ساختن در خشکی پرداخت و مایهی مسخرهی همهی کسانی شد که به او نگاه میکردند. کشتی را باید لب دریا ساخت، نه در خشکی و آنجایی که با دریا، شاید فرسنگها فاصله داشته باشد! کشتی بزرگی که جماعتی را میخواهد با خود حمل کند، چطور میشود با فاصلهی زیاد از دریا درست کرد؟! قومِ کافر وقتی که از کنار نوح و مؤمنین به او عبور میکردند، به تمسخر میپرداختند و میگفتند: ببینند نوح و یارانش، در بیرون شهری که محل سکونتشان است، به ساختن یک کشتی عظیم مشغولند! مؤمنین به نوح، کسانی بودند که تمسخرها را تحمّل میکردند. آنها که نمیدانستند کشتی برای چیست! آنها که از ماجرای توفان و آبی که از آسمان و زمین میخواست بجوشد، خبر نداشتند! امّا ایمانشان آنقدر قوی بود که در مقابل تمسخرها و تسخر زدنها، تاب آوردند و فشار افکار عمومی قدرتمندان جامعه را علیه خود، تحمل کردند. مؤمنین نوح، مردمان فرودستی هم بودند: «الا الذّین هم اراذلنا بادی الرأی. »(2) شاید مردمان طبقهی سه و چهار جامعهی آن روز محسوب میشدند. حالا شما فکر کنید: جمعیت کمی، در مقابل جمعیت زیادی که پول دارند، قدرت دارند، زبان دارند، تبلیغات دارند، مورد تمسخر قرار میگیرند و اهانت میشوند، اما تحمّل میکنند. تحمّلی این چنین، ایمانی قوی میخواهد. اطرافیان نوح و مؤمنین به نوح، این ایمان قوی را داشتند. بعد که موضوع کشتی سازی پیش آمد، ایمان اینها بیشتر واضح شد: آنها بر پیغمبرشان فشار نیاوردند که «این چه کاری است میکنی؟! برای چه در خشکی، کشتی میسازی و چرا مایهی مسخرهی ما شدهای؟!» نه. همهی تلخیها را تحمل کردند. آنها کار عجیب و غریبی را شروع کرده بودند. فرض کنید در یک میدان بزرگ، وسط شهری مانند تهران که فرسنگها تا دریا فاصله دارد، یک نفر شروع به ساختن کشتی کند! این کار، توجیهی ندارد. مؤمنین به نوح، تمسخری را که به جا هم تلقّی میشد، تحمّل کردند. چنین تحمّلی، ایمان میخواهد؛ آن هم ایمان قوی. بعد که باران از آسمان شروع به باریدن کرد و آب از زمین جوشید، نوح به مؤمنین خود گفت: «حالا سوار شوید.» سوار شدند و حیوانات را هم سوار کردند. اوضاع و شرایط جوّی طوری بود که معلوم میکرد سرتاسر دنیا را آب فرا خواهد گرفت. فرمان خدا به نوح این بود که: «قُلنَا احْمل فیها من کلّ زوجین اثنین و اهلک.»(3) همهی موجودات جفت را(«زوجین اثنین» یعنی دو جفت) سوار کشتی کن. معلوم بود حادثهای در شرف تکوین است که بناست به هیچ چیزِ دنیا رحم نکند. آنها سوار کشتی شدند. کشتی حرکت کرد و پس از آن دنیا را آب گرفت. انسانها غرق و حیوانات نابود شدند. آن جمع برگزیدهی مؤمن، اطراف حضرت نوح ماندند. امتحان کفّار تمام شد؛ اما امتحان مؤمنینْ هنوز تمام نشده بود. یک امتحان بود که در دوران ایمان به پیامبر، در مقابل سختیها صبر و تحمّل کنند و تمسخرها را تاب بیاورند. امتحان سختی بود. امتحانِ دوران شدّت! مؤمنین به نوح، امتحان را راحت گذراندند. گاهی امتحان دورانِ شدّت، راحتتر از امتحان دوران رخاء و رفاه و آسایش است. امتحان دوران مقابلهی مظلومانهی با اسرائیلیهایِ غاصبِ غاشمِ ظالم، امتحان سختی بود. عدّهای از عهدهی آن امتحان بر آمدند. بعد که چند سالی گذشت، به برکت همان مبارزات، بین مردم احترامی پیدا کردند. پولها سرازیر شد، احترامها سرازیر شد و دوران راحتی فرا رسید. دیگر مبارزهای نبود. دیگر خطر مرگی نبود. دیگر مسلسل به دوش انداختنی نبود. لذا، در امتحانِ دوران آسایش، بریدند؛ آن هم چه بریدنی! فضاحتِ فروشِ فلسطین را که دیدید! از این قبیل، در تاریخ معاصر، زیاد داریم. بنده دیدهام مبارزینی که دوران شدّتشان را به پاکیزهترین وضع گذراندند، امّا در دوران رخائشان، گرفتار کثافت و فساد شدند. گردابِ امتحان، گرداب بسیار سختی است. همان مردمی که آن شدّتها را در کنار نوح تحمّل کردند، به دوران رخاء و آسایش رسیدند. «قیل یا نوح اهبط بسلام منّا و برکات علیک. » و آب فرو نشست. دوران گردش کشتی نوح بر امواج آبی که توفان غضب الهی بود، به پایان رسید. بنا بود در دنیای سالم، از کشتی پیاده شوند؛ دنیایی که دیگر مستکبرین و ملأ و مترفین در آن نیستند. بایستی زندگی اسلامی و الهی خودشان را شروع میکردند. قرآن میفرماید که به نوح گفتیم: «اهبط.» از کشتی فرود آ. «بسلام منّا علی امم ممّن معک. » درود ما بر تو (یا «سلامتی و امنیت ما برای تو») و برای بعضی از کسان که با تو هستند. عجبا! این درود و توجّه و لطف الهی، برای مؤمنینی که در آن شرایط از امتحان بیرون آمدند، همگانی نیست. «عدّهای» از آنها مشمول سلام الهی هستند: «و امم سنمتّعهم ثم یمسّهم منّا عذاب الیم. »(4) اما عدهی دیگر از همانهایی را که با تو بودند (ظاهر آیه این است: «سنمتّعهم») اوّل بهرهمند میکنیم. «ثم یمسّهم منّا عذاب الیم.» بعد به دنبال آن بهرهبری (به دنبال برخورداری از زندگی راحت، به دنبال چشیدن مزهی امنیت و رفاه و آسایش) یک عذاب دردناک از سوی ما به آنها خواهد رسید! یعنی آنها در امتحان، بد عمل خواهند کرد. در امتحان الهی خواهند برید. این، امتحان دوران رخاء است. چه کسانی میتوانند از این امتحان سربلند بیرون آیند؟ مردم با تقوا. 1 ) سوره مبارکه هود آیه 40 حَتّىٰ إِذا جاءَ أَمرُنا وَفارَ التَّنّورُ قُلنَا احمِل فيها مِن كُلٍّ زَوجَينِ اثنَينِ وَأَهلَكَ إِلّا مَن سَبَقَ عَلَيهِ القَولُ وَمَن آمَنَ ۚ وَما آمَنَ مَعَهُ إِلّا قَليلٌ ترجمه : (این وضع همچنان ادامه یافت) تا آن زمان که فرمان ما فرا رسید، و تنور جوشیدن گرفت؛ (به نوح) گفتیم: «از هر جفتی از حیوانات (از نر و ماده) یک زوج در آن (کشتی) حمل کن! همچنین خاندانت را (بر آن سوار کن) -مگر آنها که قبلاً وعده هلاک آنان داده شده [= همسر و یکی از فرزندانت]- و همچنین مؤمنان را!» اما جز عده کمی همراه او ایمان نیاوردند! 2 ) سوره مبارکه هود آیه 27 فَقالَ المَلَأُ الَّذينَ كَفَروا مِن قَومِهِ ما نَراكَ إِلّا بَشَرًا مِثلَنا وَما نَراكَ اتَّبَعَكَ إِلَّا الَّذينَ هُم أَراذِلُنا بادِيَ الرَّأيِ وَما نَرىٰ لَكُم عَلَينا مِن فَضلٍ بَل نَظُنُّكُم كاذِبينَ ترجمه : اشراف کافر قومش (در پاسخ او) گفتند: «ما تو را جز بشری همچون خودمان نمیبینیم! و کسانی را که از تو پیروی کردهاند، جز گروهی اراذل سادهلوح، مشاهده نمیکنیم؛ و برای شما فضیلتی نسبت به خود نمیبینیم؛ بلکه شما را دروغگو تصور میکنیم!» 3 ) سوره مبارکه هود آیه 40 حَتّىٰ إِذا جاءَ أَمرُنا وَفارَ التَّنّورُ قُلنَا احمِل فيها مِن كُلٍّ زَوجَينِ اثنَينِ وَأَهلَكَ إِلّا مَن سَبَقَ عَلَيهِ القَولُ وَمَن آمَنَ ۚ وَما آمَنَ مَعَهُ إِلّا قَليلٌ ترجمه : (این وضع همچنان ادامه یافت) تا آن زمان که فرمان ما فرا رسید، و تنور جوشیدن گرفت؛ (به نوح) گفتیم: «از هر جفتی از حیوانات (از نر و ماده) یک زوج در آن (کشتی) حمل کن! همچنین خاندانت را (بر آن سوار کن) -مگر آنها که قبلاً وعده هلاک آنان داده شده [= همسر و یکی از فرزندانت]- و همچنین مؤمنان را!» اما جز عده کمی همراه او ایمان نیاوردند! 4 ) سوره مبارکه هود آیه 48 قيلَ يا نوحُ اهبِط بِسَلامٍ مِنّا وَبَرَكاتٍ عَلَيكَ وَعَلىٰ أُمَمٍ مِمَّن مَعَكَ ۚ وَأُمَمٌ سَنُمَتِّعُهُم ثُمَّ يَمَسُّهُم مِنّا عَذابٌ أَليمٌ ترجمه : (به نوح) گفته شد: «ای نوح! با سلامت و برکاتی از ناحیه ما بر تو و بر تمام امتهایی که با تواند، فرود آی! و امتهای نیز هستند که ما آنها را از نعمتها بهرهمند خواهیم ساخت، سپس عذاب دردناکی از سوی ما به آنها میرسد (، چرا که این نعمتها را کفران میکنند!)» مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1372/11/29 عنوان فیش :تقوا راه برون رفت از امتحانات الهی در دوران امنیت اسلامی کلیدواژه(ها) : امتحانات الهی, تقوا نوع(ها) : قرآن متن فیش : برای من و شما برادران و خواهران عزیز که در دوران امنیت اسلامی زندگی میکنیم، امتحان همین امروز است. امتحان، نقد است. روزی در این مملکت کسی جرأت نمیکرد یک کلمه سخن حق بر زبان آورد. زیرا باطل بر همه جا مسلّط بود. ولی امروز، به فضل پروردگار و به برکت اسلام، سخنِ حق، سخنِ رایج است. تازه، آنهایی هم که اهل باطلند، امروز فرصت میکنند تا باطل خودشان را بگویند! نگاه کنید به فضای جامعه! نگاه کنید به مطبوعات کشور! نگاه کنید به آدمهایی که در خانه هایشان نشستهاند و کسی هم با آنها کاری ندارد! تماس میگیرند. از صدها فرسنگ راه، با کسی که دشمن جمهوری اسلامی است، ارتباط برقرار میکنند و حرفشان را به او میگویند، تا او حرف آنها را در دنیا پشت بلند گو پخش کند! میگویند، و حرفشان هم باطل است؛ کسی هم کاری به کارشان ندارد. بگذار حرف باطلشان را بگویند! وقتی که فضا فضای حقّ است، حاکمیت مالِ حقّ است، ملت طرفدار حقّند، دل ملت به طرف حقّ است، حالا یک باطل گوی یاوهسرا هم، اگر خواست حرف چرندی از گوشهای بپراند، بپراند! ما حسّاسیتی نداریم. برای همه، امنیت هست؛ حتی برای کسانی که با نظام حق و روال حق، سازگار نیستند. این دوران کجا و روزگارانی که حتی افرادِ همراه با حکومت باطل هم، امنیت نداشتند کجا؟! این، حکومت اسلام است. حکومت حقّ است. فضای قرآنی و فضای نماز است. فضای «الذین ان مکّنا هم فی الارض أقاموا الصّلوة و آتو الزّکوة»(1) است. فضای دین است. این فضا، فضایی است که امتحان دوران رخاء برای ملت ما نیز هست. روزی در ماه رمضان، همین تهران، موشکباران میشد. روز و شب در خانهی خودتان، از دست دشمن متجاوز امنیت نداشتید. امروز آن دشمن، به برکت فداکاری جوانان این ملترزمندگان، شهیدان، جانبازان و آزادگان به کوتهدستی محکوم شده و سر جای خود نشسته است. امنیت به شما رسید. اما لحظهی امتحان است.مراقب باشید. ای مؤمنینی که در سختترین شرایط، سوار کشتی نوح شدید! مواظب باشید از امتحان، سربلند بیرون آیید. راهش هم این است که تقوا را در خودتان ذخیره کنید. 1 ) سوره مبارکه الحج آیه 41 الَّذينَ إِن مَكَّنّاهُم فِي الأَرضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَآتَوُا الزَّكاةَ وَأَمَروا بِالمَعروفِ وَنَهَوا عَنِ المُنكَرِ ۗ وَلِلَّهِ عاقِبَةُ الأُمورِ ترجمه : همان کسانی که هر گاه در زمین به آنها قدرت بخشیدیم، نماز را برپا میدارند، و زکات میدهند، و امر به معروف و نهی از منکر میکنند، و پایان همه کارها از آن خداست! مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1372/11/29 عنوان فیش :وابسته بودن فرجام نیک انسان به تقوا کلیدواژه(ها) : تقوا نوع(ها) : قرآن, حدیث متن فیش : امتحان، امتحان است. برای همه، امتحان است. برای همهی قشرها امتحان است. البته آنکس که توقّع و انتظار بیشتری از او هست یا به خاطر لباسش، یا به خاطر مقامش، یا به خاطر ظاهرش، یا به خاطر حرفهاش مراقبتش لازمتر و واجبتر، و انحرافش زشتتر و دردناکتر است. اما امتحان برای همه هست. امتحان، امتحان است. یک ملت هم امتحان میشود. همانطور که در قضیهی حضرت نوح و امم سنمتّعهم(1) بود. در روایتی دیدم که نبی اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم برای امیر المؤمنین علیه الصّلاة و السّلام نشانههای انحراف در ملت مسلمان را شرح میدهد، که چنین میشوند و چنان میشوند. امّا در نهایت و در مآل همهی تکیهها روی تقواست. در ادامه همین آیاتِ مربوط به نوح، خدای متعال میفرماید: «تلک من انباء الغیب نوحیها الیک ما کنت تعلمها انت و لا قومک من قبل هذا فاصبر انّ العاقبة للمتّقین.(2) عاقبت از آنِ متّقین است. فرجام نیک، وابسته به تقواست. یعنی در قضیهی نوح هم، آیه کأنّه چنین اشاره میکند در آنجا هم آنهایی که زمین خوردند، به سبب بیتقواییشان بود. برای من و شما برادران و خواهران عزیز که در دوران امنیت اسلامی زندگی میکنیم، امتحان همین امروز است. امتحان، نقد است. 1 ) سوره مبارکه هود آیه 48 قيلَ يا نوحُ اهبِط بِسَلامٍ مِنّا وَبَرَكاتٍ عَلَيكَ وَعَلىٰ أُمَمٍ مِمَّن مَعَكَ ۚ وَأُمَمٌ سَنُمَتِّعُهُم ثُمَّ يَمَسُّهُم مِنّا عَذابٌ أَليمٌ ترجمه : (به نوح) گفته شد: «ای نوح! با سلامت و برکاتی از ناحیه ما بر تو و بر تمام امتهایی که با تواند، فرود آی! و امتهای نیز هستند که ما آنها را از نعمتها بهرهمند خواهیم ساخت، سپس عذاب دردناکی از سوی ما به آنها میرسد (، چرا که این نعمتها را کفران میکنند!)» 2 ) سوره مبارکه هود آیه 49 تِلكَ مِن أَنباءِ الغَيبِ نوحيها إِلَيكَ ۖ ما كُنتَ تَعلَمُها أَنتَ وَلا قَومُكَ مِن قَبلِ هٰذا ۖ فَاصبِر ۖ إِنَّ العاقِبَةَ لِلمُتَّقينَ ترجمه : اینها از خبرهای غیب است که به تو (ای پیامبر) وحی میکنیم؛ نه تو، و نه قومت، اینها را پیش از این نمیدانستید! بنابر این، صبر و استقامت کن، که عاقبت از آن پرهیزگاران است! مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1372/11/29 عنوان فیش : تقوا کلیدواژه(ها) : تقوا نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : انسان با تقوا میتواند خود را در لغزشگاهها و دستاندازهای زندگی حفظ کند؛ ولی انسان بیتقوا، نمیتواند. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1372/11/29 عنوان فیش : تقوا کلیدواژه(ها) : تقوا نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : معنای تقوا عبارت است از توجه و پاییدن خود؛ مراقبت کردن از خود و تن به غفلت ندادن مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1372/11/29 عنوان فیش : تقوا کلیدواژه(ها) : تقوا نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : تقوا یعنی همین كه مواظب رفتار خودتان باشید كه خلاف امر ونهی خدا رفتار نكنید. این، معنای تقواست. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1372/11/29 عنوان فیش : تقوا, تقوای ملت, پیشرفت کلیدواژه(ها) : تقوا, تقوای ملت, پیشرفت نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : اگر ملتى با تقوا بود، راه پيشرفت، راه ايمان و راه بندگى خدا را ادامه خواهد داد. |