[ بازگشت ] | [ چـاپ ]

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام و میهمانان‌ کنفرانس‌ بین‌المللی‌ وحدت‌ اسلامی - 1372/06/14
عنوان فیش : وحدت شیعه و سنی
کلیدواژه(ها) : وحدت شیعه و سنی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
عزیزان من! مسلمانان دنیا، زیر نام نبىّ اکرم صلّیاللَّه‌علیه‌وآله‌وسلّم، راحت‌تر و سهلتر از همه‌چیز، میتوانند متّحد شوند. این، خصوصیت آن بزرگوار است. من بارها عرض کرده‌ام: «آن بزرگوار، مجمع و ملتقای عواطف مسلمانان است. مسلمان، به پیغمبر خود عشق میورزد.» خدایا! تو شاهدی که دلهای ما مالامال از محبّت پیغمبر است. از این محبّت، باید استفاده کرد. این محبّت، راهگشاست. امروز مسلمانان به اخوّت و برادری احتیاج دارند. امروز شعار «انّماالمؤمنون اخوة فاصلحوا بین اخویکم» از همیشه جدّیتر است. امروز این ضعف و ذلّتی که مسلمانان کشورهایی در دنیا دچار آن شده‌اند، ناشی از همین تفرّق و اختلاف است. اگر مسلمانان متّحد بودند، فلسطین این‌طور نمیشد. بوسنی آن‌طور نمیشد. کشمیر آن‌طور نمیشد. تاجیکستان این‌طور نمیشد. مسلمانان اروپا، آن‌طور در محنت زندگی نمیکردند. مسلمانان در امریکا، آن‌طور مورد زورگویی قرار نمیگرفتند. علّت این است که ما با هم اختلاف داریم.
منادی وحدت، جمهوری اسلامی بود؛ همه قدرتهای استکباری ریختند سرِ جمهوری اسلامی! البته جمهوری اسلامی، یک تنه از پسِ همه آنها برآمد. چرا؟ چون منادی وحدت بود و آنها با وحدت دشمنند. وحدت مسلمین، به ضرر آنهاست؛ لذا سعی میکنند وحدت را بشکنند. من عرض میکنم: علمای شیعه و سنّی، در هر جای دنیا که هستند، و از جمله در کشور عزیز ما، باید مواظب باشند. این وحدت در ایران، گران به دست آمده است. این ندای وحدت در دنیا، گران جا افتاده است. این را آسان نشکنید! هر که بشکند خیانت کرده است؛ هر که میخواهد باشد. فرقی نمیکند سنّی باشد یا شیعه باشد.
این‌که امام بزرگوار توانست اسلام را عزیز کند، به برکتِ ایجادِ احساسِ وحدت در بین مسلمین بود. مسلمان در اقصی نقاط عالم، به نام امام حرکت میکرد. فکر نمیکرد که «مذهب من چیست؟» «من سنّی ام، او شیعه است.» «او سنّی است، من شیعه‌ام.» این حالت برای دشمن، حالت مضرّی است. دشمن میخواهد این را بشکند. حال اگر دوست این را بشکند چه؟ اگر به‌جای قدرتهای استکباری، خودِ من و شما، با حرف زدنمان، با نوشتنمان، با گفتنمان، این وحدت را بشکنیم، شیعه را از سنّی، سنّی را از شیعه جدا کنیم، چه میشود؟ بعد که اینها از هم جدا شدند، نوبت میرسد به فرقه‌های سنّی: این فرقه را از آن فرقه، اصحاب این اصول را از اصحاب آن اصول، اصحاب این فروع را از اصحاب آن فروع. بعد نوبت میرسد به شیعه: این فرقه را از آن فرقه، این دسته را از آن دسته! مگر بر کسی ابقا میکنند چرا ما باید به خواست دشمن حرکت کنیم؟ این‌که امام این‌قدر روی مسأله «وحدت» تکیه میکردند، برای این است که این، یک مسأله احساساتی نیست. این یک مسأله عقلانی است. هر کس به مقدّسات آن فرقه دیگر اهانت کند، اگر با خشونت و اهانت با فرقه دیگر برخورد کند، به هر اندازه که بُردِ کارِ او باشد، به این وحدت ضربه زده است؛ هر که میخواهد باشد.
البته بنده یک کوت کتاب از کتابهایی دارم که با دلارهای نفتی عالم‌نماهای ضدّ شیعه - باید گفت ضدّ اسلام و ضدّ قرآن - علیه شیعه و علیه امام و علیه انقلاب نوشته‌اند، و یک نسخه‌اش این‌جا نصیب ما شده است که ما همین‌طور نگاه کنیم ببینیم چه کار میکنند؟ متقابلاً باید چه کار کرد؟ این همه تلاش مبارک و مخلصانه برای تقریب انجام میشود - همین مجمع‌التّقریبی که ما این‌جا داریم، یا بقیه تلاشهایی که در دنیا برای تقریب میشود - همه اینها را رها کنیم برای این‌که جاهلی یا خبیثی یا مزدوری حرکتی کرده است!؟ عوض افشاگری، شروع کنیم به کار متقابل، اهانت، ایجاد تفرقه!؟ این درست است!؟ این همان چیزی است که بزرگداشت ولادت نبىّ اکرم، از آن منع میکند.