[ بازگشت ] | [ چـاپ ]

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1371/11/06
عنوان فیش : عوام و خواص
کلیدواژه(ها) : عوام و خواص
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
حسین‌بن‌علی علیه‌السّلام، کاری کرد که در همه‌ی دورانهای حکومت طواغیت، کسانی پیدا شدند و با این‌که از دوران صدراسلام دورتر بودند، اراده‌شان از دوران امام حسن مجتبی علیه‌السّلام، برای مبارزه‌ی با دستگاه ظلم و فساد بیشتر بود. همه هم سرکوب شدند. از قضیه‌ی قیام مردم مدینه که به «حره» معروف است، شروع کنید تا قضایای بعدی و قضایای توابین و مختار، تا دوران بنی‌امیه و بنی‌عباس، مرتب در داخل ملتها قیام به‌وجود آمد. این قیامها را چه کسی به‌وجود آورد؟ حسین‌بن‌علی علیه‌السّلام. اگر امام حسین علیه‌السّلام قیام نمی‌کرد، آیا روحیه‌ی تنبلی و گریز از مسؤولیت تبدیل به روحیه‌ی ظلم ستیزی و مسؤولیت‌پذیری می‌شد؟ چرا می‌گوییم روحیه مسؤولیت‌پذیری مرده بود؟ به دلیل این‌که امام حسین علیه‌السّلام، از مدینه که مرکز بزرگزادگان اسلام بود، به مکه رفت. فرزند عباس، فرزند زبیر، فرزند عمر، فرزند خلفای صدراسلام، همه‌ی اینها در مدینه جمع بودند و هیچ‌کس حاضر نشد در آن قیام خونین و تاریخی، به امام حسین علیه‌السّلام کمک کند.

پس، تا قبل از شروع قیام امام حسین علیه‌السّلام، خواص هم حاضر نبودند قدمی بردارند. اما بعد از قیام امام حسین علیه‌السّلام، این روحیه زنده شد. این، آن درس بزرگی است که در ماجرای عاشورا، در کنار درسهای دیگر باید بدانیم. عظمت این ماجرا این است. این‌که «الموعود بشهادته قبل استهلاله و ولادته»؛ این‌که از قبل از ولادت آن بزرگوار «بکته السماء و من فیها والارض و من علیها»؛ حسین‌بن‌علی علیه‌السّلام را در این عزای بزرگ مورد توجه قرار دادند و عزای او را گرامی داشتند و به تعبیر این دعا یا زیارت، بر او گریه کردند، به این خاطر است. لذا شما امروز وقتی نگاه می‌کنید، اسلام را زنده شده‌ی حسین‌بن‌علی علیه‌السّلام می‌دانید.


مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1371/11/06
عنوان فیش :گریستن آسمان و زمین بر امام حسین علیه السلام قبل از ولادتشان
کلیدواژه(ها) : حضرت امام حسین(علیه السلام), عاشورا
نوع(ها) : حدیث

متن فیش :
در زندگی حسین‌بن‌علی علیه‌السّلام، یک نقطه‌ی برجسته، مثل قله‌ای که همه‌ی دامنه‌ها را تحت‌الشعاع خود قرار می‌دهد، وجود دارد و آن عاشورا است. در زندگی امام حسین علیه‌السّلام، آن‌قدر حوادث و مطالب و تاریخ و گفته‌ها و احادیث وجود دارد، که اگر حادثه‌ی کربلا هم نمی‌بود، زندگی آن بزرگوار مثل زندگی هریک از ائمه‌ی دیگر، منبع حکم و آثار و روایات و احادیث بود. اما قضیه‌ی عاشورا آن‌قدر مهم است که شما از زندگی آن بزرگوار، کمتر فراز و نشانه‌ی دیگری را به‌خاطر می‌آورید. قضیه‌ی عاشورا هم آن‌قدر مهم است که به زبان این زیارتی که امروز - روز سوم - وارد است، یا این دعایی که امروز وارد است، درباره‌ی حسین‌بن‌علی علیه‌السّلام، چنین آمده است که «بکته السماء و من فیها والارض و من علیها و لما یطأ لابتیها». هنوز پا به این جهان نگذارده، آسمان و زمین بر حسین علیه‌السّلام، گریستند. قضیه این‌قدر حائز اهمیت است. یعنی ماجرای عاشورا و شهادت بزرگی که در تاریخ بی‌نظیر است، در آن روز اتفاق افتاد. این، جریانی بود که چشمها به آن بود. به راستی این چه قضیه‌ای بود که از پیش تقدیر شده بود؟ «الموعود بشهادته قبل استهلاله و ولادته.(1)» قبل از این‌که حسین‌بن‌علی علیه‌السّلام چهره بنماید، با شهادت نامیده و خوانده می‌شد. به‌نظر می‌رسد که در این‌جا رازی وجود دارد، که برای ما آموزنده است.البته در باب شهادت حسین‌بن‌علی علیه‌السّلام، بسیار سخن گفته شده است - سخنان خوب و درست - و هر کس به‌قدر فهم خود، از این ماجرا چیزی فهمیده است. بعضی او را به طلب حکومت محدود کردند؛ بعضی او را در قالب مسائل دیگر کوچک کردند و بعضی هم ابعاد بزرگتری از او را شناختند و گفتند و نوشتند؛ که آنها را نمی‌خواهم عرض کنم.
1 )
مصباح المتهجد،طوسی،ص826
اقبال الاعمال،سید بن طاووس ص689 ؛ 
مصباح الكفعمی،كفعمی،543 ؛
 بحار الانوار،مجلسی،82ص284ح11 ؛

«... اللهم إنی أسألك بحق المولود فی هذا اليوم الموعود بشهادته قبل استهلاله و ولادته بكته السماء و من فيها و الأرض و من عليها و لما يطأ لابتيها قتيل العبرة و سيد الأسرة الممدود بالنصرة يوم الكرة المعوض من قتله أن الأئمة من نسله و الشفاء فی تربته...».
ترجمه :
بارالها از تو درخواست مى كنم به حق نوزادى كه در چنین روزی(سوم شعبان) متولد شده، او كه پیش از آمدن و ولادتش، وعده شهادتش داده شده، او كه آسمان و هر آنچه در آن است و زمین و هر آنچه بر روی آن است، برای [مصیبت] وى گریستند، در حالی‌كه هنوز بر زمین سنگلاخ آنجا گام ننهاده بود. او كه كشته اشك ها و بزرگ خاندان، كسى كه در رجعت، پیروز گردد، و در مقابله و عوض كشتنش، امامت در نسلش و شفا در تربتش قرار داده شد.


مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1371/11/06
عنوان فیش :جهاد راه مبارزه با دشمنان خارجی و داخلی
کلیدواژه(ها) : دشمن درونی.دشمن بیرونی, جهاد
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
این دو نوع دشمن[دشمنان خارجی و اضمحلال داخلی] - آفت برونی و آفت درونی - برای هر نظامی، برای هر تشکیلاتی و برای هر پدیده‌ای وجود دارد. اسلام برای مقابله با هر دو آفت، علاج، معین کرده و جهاد را گذاشته است. جهاد، مخصوص دشمنان خارجی نیست. «جاهدالکفارو المنافقین.» (1) منافق، خودش را در درون نظام قرار می‌دهد. لذا با همه‌ی اینها باید جهاد کرد. جهاد، برای دشمنی است که می‌خواهد از روی بی‌اعتقادی و دشمنی با نظام، به آن هجوم بیاورد.
1 ) سوره مبارکه التوبة آیه 73
يا أَيُّهَا النَّبِيُّ جاهِدِ الكُفّارَ وَالمُنافِقينَ وَاغلُظ عَلَيهِم ۚ وَمَأواهُم جَهَنَّمُ ۖ وَبِئسَ المَصيرُ
ترجمه :
ای پیامبر! با کافران و منافقان جهاد کن، و بر آنها سخت بگیر! جایگاهشان جهنم است؛ و چه بد سرنوشتی دارند!


مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1371/11/06
عنوان فیش :فراموشی هدف‌ها، امری بسیار خطرناک
کلیدواژه(ها) : دشمن درونی.دشمن بیرونی
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
همچنین، برای مقابله با آن تفکک داخلی و از هم پاشیدگی درونی، تعالیم اخلاقی بسیار با ارزشی وجود دارد که دنیا را به‌طور حقیقی به انسان می‌شناساند و می‌فهماند که «اعلموا انما الحیوة الدنیا لعب ولهووزینة و تفاخر بینکم و تکاثر فی الاموال و الاولاد»(1) تا آخر. یعنی این زر و زیورها، این جلوه‌ها و این لذتهای دنیا اگرچه برای شما لازم است؛ اگرچه شما ناچارید از آنها بهره ببرید؛ اگرچه زندگی شما وابسته به آنهاست و در این شکی هم نیست و باید آنها را برای خودتان فراهم کنید؛ اما بدانید که مطلق کردن اینها و چشم بسته به دنبال این نیازها حرکت کردن و هدفها را به فراموشی سپردن، بسیار خطرناک است.
1 ) سوره مبارکه الحديد آیه 20
اعلَموا أَنَّمَا الحَياةُ الدُّنيا لَعِبٌ وَلَهوٌ وَزينَةٌ وَتَفاخُرٌ بَينَكُم وَتَكاثُرٌ فِي الأَموالِ وَالأَولادِ ۖ كَمَثَلِ غَيثٍ أَعجَبَ الكُفّارَ نَباتُهُ ثُمَّ يَهيجُ فَتَراهُ مُصفَرًّا ثُمَّ يَكونُ حُطامًا ۖ وَفِي الآخِرَةِ عَذابٌ شَديدٌ وَمَغفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَرِضوانٌ ۚ وَمَا الحَياةُ الدُّنيا إِلّا مَتاعُ الغُرورِ
ترجمه :
بدانید زندگی دنیا تنها بازی و سرگرمی و تجمّل پرستی و فخرفروشی در میان شما و افزون طلبی در اموال و فرزندان است، همانند بارانی که محصولش کشاورزان را در شگفتی فرو می‌برد، سپس خشک می‌شود بگونه‌ای که آن را زردرنگ می‌بینی؛ سپس تبدیل به کاه می‌شود! و در آخرت، عذاب شدید است یا مغفرت و رضای الهی؛ و (به هر حال) زندگی دنیا چیزی جز متاع فریب نیست!


مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1371/11/06
عنوان فیش : عاشورا, حضرت امام حسین(علیه السلام), حادثه عاشورا
کلیدواژه(ها) : عاشورا, حضرت امام حسین(علیه السلام), حادثه عاشورا
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
در زندگی حسین‌بن‌علی علیه‌السّلام، یک نقطه‌ی برجسته، مثل قله‌ای که همه‌ی دامنه‌ها را تحت‌الشعاع خود قرار می‌دهد، وجود دارد و آن عاشورا است.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1371/11/06
عنوان فیش : اسلام, دشمن درونی.دشمن بیرونی
کلیدواژه(ها) : اسلام, دشمن درونی.دشمن بیرونی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
دو خطر عمده، اسلام را تهدید می‌کند که یکی خطر دشمنان خارجی و دیگری خطر اضمحلال داخلی است.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1371/11/06
عنوان فیش : حضرت علی (علیه‌السلام)
کلیدواژه(ها) : حضرت علی (علیه‌السلام)
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
امیرالمؤمنین (ع) ، شیر میدان نبرد با دشمن است.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1371/11/06
عنوان فیش : نظام جمهوری اسلامی ایران
کلیدواژه(ها) : نظام جمهوری اسلامی ایران
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
دشمن ممکن است روزی نتواند دشمنی کند؛ که البته آن روز بلاشک برای نظام جمهوری اسلامی خواهد رسید.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1371/11/06
عنوان فیش : سپاه پاسداران انقلاب اسلامی, پاسدار انقلاب اسلامی
کلیدواژه(ها) : سپاه پاسداران انقلاب اسلامی, پاسدار انقلاب اسلامی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
سپاهی ما، اگر در میدان جنگ رزمنده‌ی خوبی است، در میدان علم هم آزمایشگر و سازنده و مخترع خوبی است.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1371/11/06
عنوان فیش : استکبار, نفت, ارتباط با اروپا, اروپا
کلیدواژه(ها) : استکبار, نفت, ارتباط با اروپا, اروپا
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
ما به کمک دولت اروپایی یا غیراروپایی احتیاج نداریم؛ آنها به کمک ما احتیاج دارند. آنها به نفت احتیاج دارند؛ آنها به این ملت شصت میلیونی احتیاج دارند؛ آنها به دوستی یک دولت قوی در این منطقه‌ی حساس احتیاج دارند.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1371/11/06
عنوان فیش : نظام جمهوری اسلامی ایران, دشمن‏‌ستیزی, دشمن درونی.دشمن بیرونی
کلیدواژه(ها) : نظام جمهوری اسلامی ایران, دشمن‏‌ستیزی, دشمن درونی.دشمن بیرونی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
با آن خوره و موریانه‌ای که از درون به جان نظام اسلامی می‌افتد و روحیه‌ی جوانان را تضعیف می‌کند، باید مبارزه و مقابله کنید.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1371/11/06
عنوان فیش : سپاه پاسداران انقلاب اسلامی, پاسدار انقلاب اسلامی
کلیدواژه(ها) : سپاه پاسداران انقلاب اسلامی, پاسدار انقلاب اسلامی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
پاسداران، در طول این آزمایشهای دشوار دورانهای گذشته، نشان دادند که دراین راه، از همه صادقتر، ثابت‌قدم‌تر و آماده‌ترند.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1371/11/06
عنوان فیش : عزت ملی
کلیدواژه(ها) : عزت ملی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
ما چه احتیاج داریم که به فلان دولت اروپایی یا غیر اروپایی چیزی بگوییم که خوشامد دل او باشد یا ژست خوشامد او را نشان دهیم تا به ما کمکی کند؟ ما به کمک آن‏ها احتیاج نداریم؛ آن‏ها به کمک ما احتیاج دارند. آن‏ها به نفت احتیاج دارند؛ آن‏ها به این ملت شصت میلیونی احتیاج دارند؛ آن‏ها به دوستی یک دولت قوی در این منطقه‏ی حساس احتیاج دارند. البته دنیا، همه‏چیزش با تبادل است: چیزی بگیرند، چیزی بدهند. اما این کارها باید با حفظ عزت و کرامت و شرافت این ملت صورت گیرد. بعضی افراد، بدون توجه به این مسائل، روحیه‏ها را تضعیف می‏کنند. این، همان مضطرب کردن درونی است. اسلام، با این هم مبارزه می‏کند. شما پاسداران با این هم باید مبارزه کنید. شما با آن خوره و موریانه‏ای که از درون به جان نظام اسلامی می‏افتد و روحیه‏ی جوانان را تضعیف می‏کند، باید مبارزه و مقابله کنید.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1371/11/06
عنوان فیش : عزت ملی
کلیدواژه(ها) : عزت ملی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
ما چه احتیاج داریم که به فلان دولت اروپایی یا غیر اروپایی چیزی بگوییم که خوشامد دل او باشد یا ژست خوشامد او را نشان دهیم تا به ما کمکی کند؟ ما به کمک آن‏ها احتیاج نداریم؛ آن‏ها به کمک ما احتیاج دارند. آن‏ها به نفت احتیاج دارند؛ آن‏ها به این ملت شصت میلیونی احتیاج دارند؛ آن‏ها به دوستی یک دولت قوی در این منطقه‏ی حساس احتیاج دارند. البته دنیا، همه‏چیزش با تبادل است: چیزی بگیرند، چیزی بدهند. اما این کارها باید با حفظ عزت و کرامت و شرافت این ملت صورت گیرد. بعضی افراد، بدون توجه به این مسائل، روحیه‏ها را تضعیف می‏کنند. این، همان مضطرب کردن درونی است. اسلام، با این هم مبارزه می‏کند. شما پاسداران با این هم باید مبارزه کنید. شما با آن خوره و موریانه‏ای که از درون به جان نظام اسلامی می‏افتد و روحیه‏ی جوانان را تضعیف می‏کند، باید مبارزه و مقابله کنید.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1371/11/06
عنوان فیش : حضرت امام حسین(علیه السلام)
کلیدواژه(ها) : حضرت امام حسین(علیه السلام)
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
یک مسأله بسیار مهم در باب ماجرای سیدالشهدا علیه‏الصّلاةوالسّلام مطرح است که به نظرمی‏رسد جای طرح آن نیز همین جلسه صمیمی باشد که شما پاسداران عزیز در آن گرد آمده‏اید. گرچه از دستگاهها و شهرهای دیگر هم، شاید برادران و خواهرانی در این جلسه حضور دارند؛ اما جلسه متعلّق به شما پاسداران است.
این سؤال، تاریخی یا انسانی است و جای طرحش همین‏جاست. در زندگی حسین‏بن‏علی علیه‏السّلام، یک نقطه برجسته، مثل قلّه‏ای که همه دامنه‏ها را تحت‏الشّعاع خود قرارمی‏دهد، وجود دارد و آن عاشوراست. در زندگی امام حسین علیه‏السّلام، آن‏قدر حوادث و مطالب و تاریخ و گفته‏ها و احادیث وجود دارد، که اگر حادثه کربلا هم نمی‏بود، زندگی آن بزرگوار مثل زندگی هریک از ائمّه دیگر، منبع حِکَم و آثار و روایات و احادیث بود. اما قضیه عاشورا آن‏قدر مهم است که شما از زندگی آن بزرگوار، کمتر فراز و نشانه دیگری را به‏خاطر می‏آورید. قضیه عاشورا هم آن‏قدر مهم است که به زبان این زیارتی که امروز - روز سوم - وارد است، یااین دعایی که امروز وارد است، درباره حسین‏بن‏علی علیه‏السّلام، چنین آمده است که «بکته السماء و من فیها والارض و من علیها ولمّایطألا بتیْها». هنوز پا به این جهان نگذارده، آسمان و زمین بر حسین علیه‏السّلام، گریستند. قضیه این‏قدر حائز اهمیت است. یعنی ماجرای عاشورا و شهادت بزرگی که در تاریخ بی‏نظیر است، در آن روز اتّفاق افتاد. این، جریانی بود که چشمها به آن بود. به راستی این چه قضیه‏ای بود که از پیش تقدیر شده بود؟ «الموعود بشهادته قبل استهلاله و ولادته.(1)» قبل از این‏که حسین‏بن‏علی علیه‏السلام چهره بنماید، با شهادت نامیده و خوانده می‏شد. به‏نظر می‏رسد که در این‏جا رازی وجود دارد، که برای ما آموزنده است.
البته در باب شهادت حسین‏بن‏علی علیه‏السّلام، بسیار سخن گفته شده است - سخنان خوب و درست - وهر کس به‏قدر فهم خود، از این ماجرا چیزی فهمیده است. بعضی او را به طلب حکومت محدود کردند؛ بعضی او را در قالب مسائل دیگر کوچک کردند و بعضی هم ابعاد بزرگتری از او را شناختند و گفتند و نوشتند؛ که آنها را نمی‏خواهم عرض کنم. مطلبی که می‏خواهم عنوان کنم، این است که خطراتی که اسلام را به عنوان یک پدیده عزیز تهدید می‏کند، از قبل از پدید آمدن و یا از آغاز پدید آمدنش از طرف پروردگار، پیش‏بینی شده است و وسیله مقابله با آن خطرات هم ملاحظه شده و در خودِ اسلام و در خودِ این مجموعه، کار گذاشته شده است. مثل یک بدن سالم، که خدای متعال قدرت دفاعی‏اش را در خودِ آن کار گذاشته است، یا مثل یک ماشین سالم، که مهندس و سازنده آن، وسیله تعمیرش را با خود آن همراه کرده است.
اسلام یک پدیده است و مثل همه پدیده‏ها، خطراتی آن را تهدید می‏کند و وسیله‏ای برای مقابله لازم دارد. خدای متعال این وسیله را، در خودِ اسلام گذاشت.
امّا آن خطر چیست؟ دو خطر عمده، اسلام را تهدید می‏کند که یکی خطر دشمنان خارجی و دیگری خطراضمحلال داخلی است. دشمن خارجی یعنی کسی که از بیرون مرزها، با انواع سلاحها، موجودیّت یک نظام را با فکرش و دستگاه زیربناییِ عقیدتی‏اش و قوانینش و همه چیزش هدف قرار می‏دهد، که شما در مورد جمهوری اسلامی، این را به چشم دیدید و گفتند که «ما می‏خواهیم نظام جمهوری اسلامی را از بین ببریم». دشمنانی بودند از بیرون، و تصمیم گرفتند که این نظام را از بین ببرند. از بیرون یعنی چه؟ نه از بیرون کشور. از بیرون نظام؛ ولو در داخل کشور.
دشمنانی هستند که خودشان را از نظام، بیگانه می‏دانند و با آن مخالفند. اینها بیرونند. اینها غریبه‏اند. اینها برای این‏که نظامی را نابود کنند و از بین ببرند، تلاش می‏کنند. با شمشیر، با سلاح آتشین، با مدرنترین سلاحهای مادّی، و با تبلیغات و پول و هرچه که در اختیارشان باشد.
این، یک نوع دشمن است. دشمن و آفت دوم، آفتِ «اضمحلال درونی» است. یعنی در درون نظام، که این مال غریبه‏ها نیست؛ این مالِ خودیهاست. خودیها ممکن است در یک نظام، بر اثر خستگی، بر اثر اشتباه در فهم راه درست، بر اثر مغلوب احساسات نفسانی شدن و بر اثر نگاه کردن به جلوه‏های مادّی و بزرگ انگاشتن آنها، ناگهان در درون، دچار آفت‏زدگی شوند. این، البته خطرش بیشتر از خطر اوّلی است. این دو نوع دشمن - آفت برونی و آفت درونی - برای هر نظامی، برای هر تشکیلاتی و برای هر پدیده‏ای وجود دارد. اسلام برای مقابله با هر دو آفت، علاج، معیّن کرده و جهاد را گذاشته است. جهاد، مخصوص دشمنان خارجی نیست. «جاهدالکفّارو المنافقین(2).» منافق، خودش را در درون نظام قرار می‏دهد. لذا با همه اینها باید جهاد کرد. جهاد، برای دشمنی است که می‏خواهد از روی بی‏اعتقادی و دشمنی با نظام، به آن هجوم بیاورد. همچنین، برای مقابله با آن تفکّک داخلی و از هم پاشیدگی درونی، تعالیم اخلاقی بسیار با ارزشی وجود دارد که دنیا را به‏طور حقیقی به انسان می‏شناساند و می‏فهماند که «اعلموا انما الحیوة الدنیا لعب ولهووزینة و تفاخر بینکم و تکاثر فی الاموال والاولاد(3)» تا آخر. یعنی این زر و زیورها، این جلوه‏ها و این لذّتهای دنیا اگرچه برای شما لازم است؛ اگرچه شما ناچارید از آنها بهره ببرید؛ اگرچه زندگی شما وابسته به آنهاست و در این شکّی هم نیست و باید آنها را برای خودتان فراهم کنید؛ اما بدانید که مطلق کردن اینها و چشم بسته به دنبال این نیازها حرکت کردن و هدفها را به فراموشی سپردن، بسیار خطرناک است.
امیرالمؤمنین علیه‏السّلام، شیر میدان نبرد با دشمن است و هنگامی که سخن می‏گوید آدم انتظار دارد نصف بیشتر سخنان او راجع به جهاد و جنگ و پهلوانی و قهرمانی باشد؛ اما وقتی در روایات و خطب نهج‏البلاغه او نگاه می‏کنیم، می‏بینیم اغلب سخنان و توصیه‏های آن حضرت راجع به زهد و تقوا و اخلاق و نفی و تحقیر دنیا و گرامی شمردن ارزشهای معنوی و والای بشری است. ماجرای امام حسین علیه‏السّلام، تلفیق این دو بخش است. یعنی آن‏جایی‏که هم جهاد با دشمن و هم جهاد با نفس، در اعلی‏ مرتبه آن تجلّی پیدا کرد، ماجرای عاشورا بود. یعنی خدای متعال می‏داند که این حادثه پیش می‏آید و نمونه اعلایی باید ارائه شود و آن نمونه اعلی‏، الگو قرار گیرد. مثل قهرمانهایی که در کشورها، در یک رشته مطرح می‏شوند، و فرد قهرمان، مشوّق دیگران در آن رشته از ورزش می‏شود. البته، این یک مثال کوچک برای تقریب به ذهن است. ماجرای عاشورا عبارت است از یک حرکت عظیمِ مجاهدت‏آمیز در هر دو جبهه. هم در جبهه مبارزه بادشمن خارجی و برونی؛ که همان دستگاه خلافت فاسد و دنیاطلبانِ چسبیده به این دستگاه قدرت بودند و قدرتی را که پیغمبر برای نجات انسانها استخدام کرده بود، آنها برای حرکت در عکس مسیر اسلام و نبیّ مکرّم اسلام صلّی‏اللَّه‏علیه‏وآله‏وسلّم می‏خواستند، و هم در جبهه درونی، که آن روز جامعه به‏طور عموم به سمت همان فساد درونی حرکت کرده بود.
نکته دوم، به نظر من مهمتر است. برهه‏ای از زمان گذشته بود. دوران سختیهای اولیه کار طی شده بود. فتوحاتی انجام شده بود. غنایمی به دست آمده بود. دایره کشور وسیعتر شده بود. دشمنان خارجی، این‏جا و آن‏جا سرکوب شده بودند. غنایم فراوانی در داخل کشور به جریان افتاده بود. عدّه‏ای پولدار شده بودند و عدّه‏ای در طبقه اشراف قرار گرفته بودند. یعنی بعد از آن‏که اسلام، اشرافیّت را قلع و قمع کرده بود، یک طبقه اشراف جدید در دنیای اسلام به وجود آمد. عناصری با نام اسلام، با سمَتها و عناوین اسلامی - پسر فلان صحابی، پسر فلان یار پیغمبر، پسر فلان خویشاوند پیغمبر - در کارهای نا شایست و نامناسب وارد شدند، که بعضی از اینها، اسمهایشان در تاریخ ثبت است. کسانی پیدا شدند که برای مهریه دخترانشان، به جای آن مهرالسّنه چهارصدوهشتاد درهمی که پیغمبراکرم صلی‏اللَّه علیه‏وآله‏وسلّم و امیرالمؤمنین علیه السّلام و مسلمانان صدراسلام مطرح می کردند، یک میلیون دینار؛ یک میلیون مثقال طلای خالص قرار دادند! چه کسانی؟ پسران صحابیهای بزرگ، مثلاً مصعب‏بن‏زبیر و از این قبیل. وقتی می‏گوییم فاسد شدن دستگاه از درون، یعنی این. یعنی افرادی در جامعه پیدا شوند که بتدریج بیماری اخلاقی مسری خود - دنیازدگی و شهوت‏زدگی - را که متأسفانه مهلک هم هست، همین‏طور به جامعه منتقل کنند. در چنین وضعیتی، مگر کسی دل و جرأت یا حوصله پیدامی کردکه به سراغ مخالفت با دستگاه یزیدبن‏معاویه برود؟! مگر چنین چیزی اتّفاق می‏افتاد؟ چه کسی به فکر این بود که با دستگاه ظلم و فساد آن‏روز یزیدی مبارزه کند؟ در چنین زمینه‏ای، قیام عظیم حسینی به‏وجود آمد، که هم با دشمن مبارزه کرد و هم با روحیه راحت‏طلبیِ فسادپذیرِ روبه تباهیِ میانِ مسلمانانِ عادّی و معمولی. این مهم است. یعنی حسین‏بن‏علی علیه‏السّلام، کاری کرد که وجدان مردم بیدار شد. لذا شما می‏بینید بعد از شهادت امام حسین علیه‏السّلام، قیامهای اسلامی یکی پس از دیگری به وجود آمد. البته سرکوب شد؛ امّا مهم این نیست که حرکتی از طرف دشمن سرکوب شود. البته تلخ است؛ اما تلختر از آن، این است که یک جامعه به جایی برسد که در مقابل دشمن، حالِ عکس‏العمل نشان دادن پیدا نکند. این، خطرِ بزرگ است.
حسین‏بن‏علی علیه‏السّلام، کاری کرد که در همه دورانهای حکومت طواغیت، کسانی پیدا شدند و با این‏که از دوران صدراسلام دورتر بودند، اراده‏شان از دوران امام‏حسن‏مجتبی علیه‏السّلام، برای مبارزه با دستگاه ظلم و فساد بیشتر بود. همه هم سرکوب شدند. از قضیه قیام مردم مدینه که به «حَرّه» معروف است، شروع کنید تا قضایای بعدی و قضایای توّابین و مختار، تا دوران بنی‏امیّه و بنی‏عبّاس، مرتّب در داخل ملتها قیام به‏وجود آمد. این قیامها را چه کسی به‏وجود آورد؟ حسین‏بن‏علی علیه‏السّلام. اگر امام حسین علیه‏السّلام قیام نمی‏کرد، آیا روحیه تنبلی و گریز از مسؤولیت تبدیل به روحیه ظلم ستیزی و مسؤولیت‏پذیری می‏شد؟ چرا می‏گوییم روحیه مسؤولیت‏پذیری مرده بود؟ به دلیل این‏که امام حسین علیه‏السلام، از مدینه که مرکز بزرگزادگانِ اسلام بود، به مکه رفت. فرزند عباس، فرزند زبیر، فرزند عمر، فرزند خلفای صدراسلام، همه اینها در مدینه جمع بودند و هیچ‏کس حاضر نشد در آن قیام خونین و تاریخی، به امام حسین علیه السلام کمک کند.
پس، تا قبل از شروع قیام امام حسین علیه‏السلام، خواص هم حاضر نبودند قدمی بردارند. اما بعد از قیام امام حسین علیه‏السلام، این روحیه زنده شد. این، آن درس بزرگی است که در ماجرای عاشورا، در کنار درسهای دیگر باید بدانیم. عظمت این ماجرا این است. این‏که «الموعود بشهادته قبل استهلاله و ولادته»؛ این‏که از قبل از ولادت آن بزرگوار «بکته السماء و من فیها والارض و من علیها»؛ حسین‏بن‏علی علیه‏السلام را در این عزای بزرگ مورد توجّه قرار دادند و عزای او را گرامی داشتند و به تعبیر این دعا یا زیارت، بر او گریه کردند، به این خاطر است. لذا شما امروز وقتی نگاه می‏کنید، اسلام را زنده شده حسین‏بن‏علی علیه‏السلام می دانید. او را پاسدارِ اسلام می‏دانید. تعبیر «پاسدار» تعبیر مناسبی است. پاسداری، آن وقتی است که دشمن وجود دارد. این دو دشمن - دشمن خارجی، و آفت اضمحلال درونی - امروز هم وجود دارد و شما پاسدارید. مبادا گمان شود که دشمن در خواب است! مبادا گمان شود که دشمن از دشمنی منصرف است! چنین چیزی ممکن نیست.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1371/11/06
عنوان فیش : حقوق بشر
کلیدواژه(ها) : حقوق بشر
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
استکبار، خصوصیاتی را از جمهوری اسلامی خوش نمی‌دارد؛ به رو و به زبان هم نمی‌آورد. درعین‌حال، مسائل دیگری را به زبان می‌آورد که بهانه است: موضوع کمک به تروریسم، یا نقض حقوق بشر و یا ادعاهایی از این قبیل، حرفهای مفت و بهانه‌های واهی است. خودشان هم می‌دانند. قضیه‌ی اصلی، چیز دیگری است. قضیه‌ی اصلی این است که چند موضوع مهم هست که جمهوری اسلامی به آنها پایبند است. امریکا و طیف مستکبرین عالم، با اینها مخالفند: ما، در قضیه‌ی فلسطین، آشتی ناپذیریم. ما گفته‌ایم که فلسطین از آن فلسطینیهاست و دولت اسرائیل که غاصب است، باید از بین برود و دولت فلسطینیها سرکار بیاید.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1371/11/06
عنوان فیش : حقوق بشر
کلیدواژه(ها) : حقوق بشر
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
قضیه اینهاست، برادران! قضیه اینهاست. دشمنی بر اثر اینهاست. خودشان هم می‌دانند که حقوق بشر در بسیاری از مناطق مربوط به خود آنها، بیش از همه جای عالم نقض می‌شود. خودشان هم می‌دانند که آنچه راجع به جمهوری اسلامی در زمینه‌ی نقض حقوق بشر می‌گویند، دروغ و تهمت است. خودشان هم می‌دانند که تهمت کمک به تروریسم، به خود آنها بیشتر می‌زیبد تا به جمهوری اسلامی. خودشان هم می‌دانند که ملت سرافراز ایران، شایسته‌ی احترام و تکریم است. ملتی است که عظمت و کرامت خود را در عمل ثابت کرده است، نه در ادعا و توقع از این و آن. خودشان هم می‌دانند که نظام جمهوری اسلامی، مردمی ترین نظامی است که امروز در اقطار عالم می‌شناسیم.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1371/11/06
عنوان فیش : خودی و غیرخودی
کلیدواژه(ها) : خودی و غیرخودی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
دشمن و آفت دوم، آفت «اضمحلال درونی» است. یعنی در درون نظام، که این مال غریبه‌ها نیست؛ این مال خودیهاست. خودیها ممکن است در یک نظام، بر اثر خستگی، بر اثر اشتباه در فهم راه درست، بر اثر مغلوب احساسات نفسانی شدن و بر اثر نگاه کردن به جلوه‌های مادی و بزرگ انگاشتن آنها، ناگهان در درون، دچار آفت‌زدگی شوند. این، البته خطرش بیشتر از خطر اولی است. این دو نوع دشمن - آفت برونی و آفت درونی - برای هر نظامی، برای هر تشکیلاتی و برای هر پدیده‌ای وجود دارد. اسلام برای مقابله با هر دو آفت، علاج، معین کرده و جهاد را گذاشته است. جهاد، مخصوص دشمنان خارجی نیست. «جاهدالکفارو المنافقین.» منافق، خودش را در درون نظام قرار می‌دهد. لذا با همه‌ی اینها باید جهاد کرد. جهاد، برای دشمنی است که می‌خواهد از روی بی‌اعتقادی و دشمنی با نظام، به آن هجوم بیاورد. همچنین، برای مقابله با آن تفکک داخلی و از هم پاشیدگی درونی، تعالیم اخلاقی بسیار با ارزشی وجود دارد که دنیا را به‌طور حقیقی به انسان می‌شناساند و می‌فهماند که «اعلموا انما الحیوة الدنیا لعب ولهووزینة و تفاخر بینکم و تکاثر فی الاموال و الاولاد» تا آخر. یعنی این زر و زیورها، این جلوه‌ها و این لذتهای دنیا اگرچه برای شما لازم است؛ اگرچه شما ناچارید از آنها بهره ببرید؛ اگرچه زندگی شما وابسته به آنهاست و در این شکی هم نیست و باید آنها را برای خودتان فراهم کنید؛ اما بدانید که مطلق کردن اینها و چشم بسته به دنبال این نیازها حرکت کردن و هدفها را به فراموشی سپردن، بسیار خطرناک است.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1371/11/06
عنوان فیش : کرامت ملت‌ها
کلیدواژه(ها) : کرامت ملت‌ها
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
ما چه احتیاج داریم که به فلان دولت اروپایی یا غیر اروپایی چیزی بگوییم که خوشامد دل او باشد
یا ژست خوشامد او را نشان دهیم تا به ما کمکی کند؟ ما به کمک آن‏ها احتیاج نداریم؛ آن‏ها به کمک ما احتیاج دارند. آن‏ها به نفت احتیاج دارند؛ آن‏ها به این ملت شصت میلیونی احتیاج دارند؛ آن‏ها به دوستی یک دولت قوی در این منطقه‏ی حساس احتیاج دارند. البته دنیا، همه‏چیزش با تبادل است: چیزی بگیرند، چیزی بدهند. اما این کارها باید با حفظ عزت و کرامت و شرافت این ملت صورت گیرد. بعضی افراد، بدون توجه به این مسائل، روحیه‏ها را تضعیف می‏کنند. این، همان مضطرب کردن درونی است. اسلام، با این هم مبارزه می‏کند. شما پاسداران با این هم باید مبارزه کنید. شما با آن خوره و موریانه‏ای که از درون به جان نظام اسلامی می‏افتد و روحیه‏ی جوانان را تضعیف می‏کند، باید مبارزه و مقابله کنید.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1371/11/06
عنوان فیش : کرامت ملت‌ها
کلیدواژه(ها) : کرامت ملت‌ها
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
خودشان هم می‏دانند که حقوق بشر در بسیاری از مناطق مربوط به خود آن‏ها، بیش از همه جای عالم نقض می‏شود. خودشان هم می‏دانند که آنچه راجع به جمهوری اسلامی در زمینه‏ی نقض حقوق بشر می‏گویند، دروغ و تهمت است. خودشان هم می‏دانند که تهمت کمک به تروریسم، به خود آن‏ها بیشتر می‏زیبد تا به جمهوری اسلامی. خودشان هم می‏دانند که ملت سرافراز ایران، شایسته‏ی احترام و تکریم است. ملتی است که عظمت و کرامت خود را در عمل ثابت کرده است، نه در ادعا و توقع از این و آن. خودشان هم می‏دانند که نظام جمهوری اسلامی، مردمی‏ترین نظامی است که امروز در اقطار عالم می‏شناسیم. صمیمیت بین مردم و نظام، نزدیکی مسئولین نظام با احساسات مردم به‏خاطر اینکه از درون خود آن‏ها برخاسته‏اند و بی‏اعتنایی مسئولین نظام به زخارف دنیا که برای همه‏ی مسئولان کشورهای دنیا یک امر عادی است از نکات برجسته‏ی نظام ماست. برای کدام مسئول، در کدام گوشه از دنیا، التذاذ و شهوات و برخورداریها و دنیاطلبی، عیب به حساب می‏آید و او از آن‏ها برخوردار نمی‏شود؟ در جمهوری اسلامی، به فضل پروردگار هنوز که هنوز است و باید همیشه همین‏طور باشد برای مسئولین نظام، پرداختن به امور شخصی و دنیایی یک عیب است. نمی‏گوییم کسی علی‏رغم این، عمل نمی‏کند؛ اما آن کسی که می‏کند، می‏فهمد که کار خلاف انجام می‏دهد. این، مسأله‏ی خیلی مهمی است؛ و بحمد اللّه مسئولین اصلی نظام هم، از این مسائل مبرا هستند.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1371/11/06
عنوان فیش : مهریه
کلیدواژه(ها) : مهریه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
بعد از آن‏که اسلام، اشرافیّت را قلع و قمع کرده بود، یک طبقه اشراف جدید در دنیای اسلام به وجود آمد. عناصری با نام اسلام، با سمَتها و عناوین اسلامی - پسر فلان صحابی، پسر فلان یار پیغمبر، پسر فلان خویشاوند پیغمبر - در کارهای نا شایست و نامناسب وارد شدند، که بعضی از اینها، اسمهایشان در تاریخ ثبت است. کسانی پیدا شدند که برای مهریه دخترانشان، به جای آن مهرالسّنه چهارصدوهشتاد درهمی که پیغمبراکرم صلی‏اللَّه علیه‏وآله‏وسلّم و امیرالمؤمنین علیه السّلام و مسلمانان صدراسلام مطرح می کردند، یک میلیون دینار؛ یک میلیون مثقال طلای خالص قرار دادند! چه کسانی؟ پسران صحابیهای بزرگ، مثلاً مصعب‏بن‏زبیر و از این قبیل. وقتی می‏گوییم فاسد شدن دستگاه از درون، یعنی این. یعنی افرادی در جامعه پیدا شوند که بتدریج بیماری اخلاقی مسری خود - دنیازدگی و شهوت‏زدگی - را که متأسفانه مهلک هم هست، همین‏طور به جامعه منتقل کنند. در چنین وضعیتی، مگر کسی دل و جرأت یا حوصله پیدامی کردکه به سراغ مخالفت با دستگاه یزیدبن‏معاویه برود؟! مگر چنین چیزی اتّفاق می‏افتاد؟ چه کسی به فکر این بود که با دستگاه ظلم و فساد آن‏روز یزیدی مبارزه کند؟ در چنین زمینه‏ای، قیام عظیم حسینی به‏وجود آمد، که هم با دشمن مبارزه کرد و هم با روحیه راحت‏طلبیِ فسادپذیرِ روبه تباهیِ میانِ مسلمانانِ عادّی و معمولی. این مهم است. یعنی حسین‏بن‏علی علیه‏السّلام، کاری کرد که وجدان مردم بیدار شد. لذا شما می‏بینید بعد از شهادت امام حسین علیه‏السّلام، قیامهای اسلامی یکی پس از دیگری به وجود آمد. البته سرکوب شد؛ امّا مهم این نیست که حرکتی از طرف دشمن سرکوب شود. البته تلخ است؛ اما تلختر از آن، این است که یک جامعه به جایی برسد که در مقابل دشمن، حالِ عکس‏العمل نشان دادن پیدا نکند. این، خطرِ بزرگ است.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1371/11/06
عنوان فیش :عاشورا؛ حركت عظيم مجاهدت‌آميز در مبارزه با دشمن خارجی و بیرونی
کلیدواژه(ها) : تحلیل حادثه عاشورا, حضرت امام حسین(علیه السلام), اثرات قیام عاشورا, عبرتهای عاشورا, تاریخ عصر حضور ائمه اطهار (ع) و حادثه کربلا
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
ماجرای عاشورا عبارت است از یك حركت عظیم مجاهدت‌آمیز در هر دو جبهه. هم در جبهه‌ی مبارزه با دشمن خارجی و برونی؛ كه همان دستگاه خلافت فاسد و دنیاطلبان چسبیده به این دستگاه قدرت بودند و قدرتی را كه پیغمبر برای نجات انسانها استخدام كرده بود، آنها برای حركت در عكس مسیر اسلام و نبی مكرم اسلام صلی‌اللَّه‌علیه‌وآله‌وسلم می‌خواستند، و هم در جبهه‌ی درونی، كه آن روز جامعه به‌طور عموم به سمت همان فساد درونی حركت كرده بود.
نكته‌ی دوم، به نظر من مهمتر است. دوران سختیهای اولیه‌ی كار طی شده بود. فتوحاتی انجام شده بود. غنایمی به دست آمده بود. دایره‌ی كشور وسیع‌تر شده بود. دشمنان خارجی، اینجا و آنجا سركوب شده بودند. غنایم فراوانی در داخل كشور به جریان افتاده بود. عده‌ای پول‌دار شده بودند و عده‌ای در طبقه‌ی اشراف قرار گرفته بودند. یعنی بعد از آنكه اسلام، اشرافیت را قلع‌وقمع كرده بود، یك طبقه‌ی اشراف جدید در دنیای اسلام به وجود آمد. عناصری با نام اسلام، با سمتها و عناوین اسلامی پسر فلان صحابی، پسر فلان یار پیغمبر، پسر فلان خویشاوند پیغمبر در كارهای ناشایست و نامناسب وارد شدند، كه بعضی از این‌ها، اسمهایشان در تاریخ ثبت است. كسانی پیدا شدند كه برای مهریه‌ی دخترانشان، به جای آن مهرالسنه‌ی چهارصد و هشتاد درهمی كه پیغمبر اكرم صلی الله علیه و آله و سلم و امیر المؤمنین علیه‌السّلام و مسلمانان صدر اسلام مطرح می‌كردند، یك میلیون دینار؛ یك میلیون مثقال طلای خالص قرار دادند! چه كسانی؟ پسران صحابیهای بزرگ، مثلًا مصعب بن زبیر و از این قبیل. وقتی می‌گوییم فاسد شدن دستگاه از درون، یعنی این. یعنی افرادی در جامعه پیدا شوند كه بتدریج بیماری اخلاقی مسری خود دنیازدگی و شهوت‌زدگی را كه متأسفانه مهلك هم هست، همین‌طور به جامعه منتقل كنند. در چنین وضعیتی، مگر كسی دل و جرأت یا حوصله پیدا می‌كرد كه به سراغ مخالفت با دستگاه یزید بن معاویه برود؟! مگر چنین چیزی اتفاق می‌افتاد؟ چه كسی به فكر این بود كه با دستگاه ظلم و فساد آن روز یزیدی مبارزه كند؟ در چنین زمینه‌ای، قیام عظیم حسینی به وجود آمد، كه هم با دشمن مبارزه كرد و هم با روحیه‌ی راحت‌طلبی فسادپذیر رو به تباهی میان مسلمانان عادی و معمولی. این مهم است. یعنی حسین بن علی علیه‌السّلام، كاری كرد كه وجدان مردم بیدار شد. لذا شما می‌بینید بعد از شهادت امام حسین علیه‌السّلام، قیامهای اسلامی یكی پس از دیگری به وجود آمد. البته سركوب شد؛ اما مهم این نیست كه حركتی از طرف دشمن سركوب شود. البته تلخ است؛ اما تلخ‌تر از آن، این است كه یك جامعه به جایی برسد كه در مقابل دشمن، حال عكس‌العمل نشان دادن پیدا نكند. این، خطر بزرگ است. حسین بن علی علیه‌السّلام، كاری كرد كه در همه‌ی دورانهای حكومت طواغیت، كسانی پیدا شدند و بااینكه از دوران صدر اسلام دورتر بودند، اراده‌شان از دوران امام حسن مجتبی علیه‌السّلام، برای مبارزه‌ی با دستگاه ظلم و فساد بیشتر بود. همه هم سركوب شدند. از قضیه‌ی قیام مردم مدینه كه به «حره» معروف است، شروع كنید تا قضایای بعدی و قضایای توابین و مختار، تا دوران بنی امیه و بنی عباس، مرتب در داخل ملتها قیام به وجود آمد. این قیامها را چه كسی به وجود آورد؟ حسین بن علی علیه‌السّلام. اگر امام حسین علیه‌السّلام قیام نمی‌كرد، آیا روحیه‌ی تنبلی و گریز از مسئولیت تبدیل به روحیه‌ی ظلم‌ستیزی و مسئولیت‌پذیری می‌شد؟ چرا می‌گوییم روحیه مسئولیت‌پذیری مرده بود؟ به دلیل اینكه امام حسین علیه‌السّلام، از مدینه كه مركز بزرگ‌زادگان اسلام بود، به مكه رفت. فرزند عباس، فرزند زبیر، فرزند عمر، فرزند خلفای صدر اسلام، همه‌ی این‌ها در مدینه جمع بودند و هیچ‌كس حاضر نشد در آن قیام خونین و تاریخی، به امام حسین علیه‌السّلام كمك كند. پس، تا قبل از شروع قیام امام حسین علیه‌السّلام، خواص هم حاضر نبودند قدمی بردارند. اما بعد از قیام امام حسین علیه‌السّلام، این روحیه زنده شد. این، آن درس بزرگی است كه در ماجرای عاشورا، در كنار درسهای دیگر باید بدانیم. عظمت این ماجرا این است.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1371/11/06
عنوان فیش : کرامت انسان
کلیدواژه(ها) : کرامت انسان
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
ملت سرافراز ایران، شایسته احترام و تكریم است. ملتی است كه عظمت و كرامت خود را در عمل ثابت كرده است، نه در ادّعا و توقّع از این و آن. خودشان هم می‌دانند كه نظام جمهوری اسلامی، مردمی ترین نظامی است كه امروز در اقطار عالم می‌شناسیم. صمیمیّتِ بین مردم و نظام، نزدیكی مسؤولین نظام با احساسات مردم - به‌خاطر این‌كه از درون خود آنها برخاسته‌اند - و بی‌اعتنایی مسؤولین نظام به زخارف دنیا - كه برای همه مسؤولان كشورهای دنیا یك امر عادّی است - از نكات برجسته نظام ماست.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1371/11/06
عنوان فیش : مردم
کلیدواژه(ها) : مردم
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
ملت ما بايد با استعدادهاى خود، با نيروهاى درونى خود و باتواناييهاى مادى و بشرى خود، روى پاى خود بايستد، كه بحمدالله، تا امروز هم ايستاده است.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1371/11/06
عنوان فیش : قیام امام حسین(علیه السلام), تحلیل حادثه عاشورا, حادثه عاشورا, مبارزه با نفس
کلیدواژه(ها) : قیام امام حسین(علیه السلام), تحلیل حادثه عاشورا, حادثه عاشورا, مبارزه با نفس
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
آن‌جایى که هم جهاد با دشمن و هم جهاد با نفس، در اعلى مرتبه‌ى آن تجلى پیدا کرد، ماجراى عاشورا بود.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1371/11/06
عنوان فیش :شوروی اجازه نداد از داخل کشورش سیم خاردار عبور دهیم!
کلیدواژه(ها) : تاریخ دفاع مقدس, کمبود امکانات در دفاع مقدس, تاریخ دفاع مقدس, نقشه دشمن, دشمنی استکبار با انقلاب و نظام اسلامی
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
نظام جمهوری اسلامی، با دشمنان انقلاب، هرگز دلش صاف نخواهد شد. نگویند که ما امروز به فنآوری فلان‌جا یا علم فلان‌جا احتیاج داریم. من عرض میکنم که اگر دشمن درصدد دشمنی و ضربه زدن است، فنآوری و علم را با روی خوش نشان دادن و لبخند زدن، به شما نخواهد داد. دشمن، آنچه را که مورد نیاز شماست، آن وقتی به شما خواهد داد که در درون خودتان نشان بدهید میتوانید با استغنای از او، زندگی را پیش ببرید. اگر این را نشان دادید، درها به روی شما باز خواهد شد. امّا اگر نشان دادید که چشمتان به دست اوست، بدانید درها به روی شما بسته خواهد ماند.

روزی بر ما گذشت که به ما سیم‌خاردار هم نمیفروختند! خیلیها خبر ندارند که ما چه دورانهایی را گذراندیم. روزی بر ما گذشت که سبکترین و کم‌ارزشترین سلاحها و مهمّاتشان را به ما نمیفروختند و ما هم نداشتیم. دولت شوروی سابق، نه تنها به ما سلاح نمیفروخت، بلکه آنچه را هم که از جای دیگرخریده بودیم و میخواستیم از خاک شوروی عبور دهیم و به داخل کشورمان بیاوریم، اجازه نمیداد! چه چیز؟ سلاح اتمی را؟ سلاحهای پیچیده را؟ خیر! چیزی درحدِّ سیم خاردار را! یک روز چنین بود. یک روز دیگر هم دولتهایی پشت‌گردن هم صف کشیدند که مابه شما فلان سلاح و فلان سلاح و فلان سلاح پیچیده را میفروشیم. آن وقت ما گفتیم: «باید انتخاب کنیم. ما از همه نمیخریم!» این روز را هم گذراندیم. آن روزیکه نداشتیم - آنها هم میدانستند نداریم - آن وضعیت بود. امّا روزی که جوان ما از درون خود جوشید؛ استعدادها زنده شد؛ کارگاهها به راه افتاد و همه فهمیدند که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یک مجموعه هیأتی نیست که یک مشت بچه‌هایی که جایی نداشته‌اند در آن جمع شده و تفنگ به دست گرفته‌اند، وضع عوض شد.
این را فهمیدند که سپاهی ما، اگر در میدان جنگ رزمنده خوبی است، در میدان علم هم آزمایشگر و سازنده و مخترع خوبی است. هنگامی که سپاه ما به نوعی، ارتش ما به نوعی، جهاد سازندگی ما به نوعی، و دستگاههای دیگر ما به نوعی، از اطراف راه افتادند و در صحنه استعدادهای خود حرکت کردند، آن وقتْ دنیا هم پاره‌های جگر خودش را که به ما نمیداد، روی دست گرفت و به سراغ ما آمد که مشتری پیدا کند! ملت ما به این‌که برود پیش کسی التماس کند و به او رشوه بدهد تا چیزی بگیرد، احتیاج ندارد. ما به این احتیاج نداریم. ملت ما باید با استعدادهای خود، با نیروهای درونی خود و با تواناییهای مادّی و بشری خود، روی پای خود بایستد، که بحمداللَّه، تا امروز هم ایستاده است.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1371/11/06
عنوان فیش : سازش با آمریکا
کلیدواژه(ها) : سازش با آمریکا
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
این‌طور نباشد که نویسنده‌ای، برطبق سلیقه و مذاق خود، مطلبی بنویسد که معنای آن این باشد که جمهوری اسلامی از آرمانهای خودش دست کشیده و امروز دیگر بنا دارد با دشمن سازش کند! چرا چنین حرفی را، ولو مذاق و سلیقه شخصی اوست، بر زبان بیاورد یا بر قلم جاری کند؟ سلیقه کسی این است؛ باشد. منتها نظام جمهوری اسلامی، روالی و سیاست و حرکتی دارد.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1371/11/06
عنوان فیش : بسیج مستضعفین
کلیدواژه(ها) : بسیج مستضعفین
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
نظام جمهوری اسلامی، روالی و سیاست و حرکتی دارد. حرکت عمومی نظام که تابع سلیقه زید و عمرو نیست. این نظام، نظام انقلابی و اسلامی است و به طور قاطع، با دشمنان اسلام و انقلاب و با دشمنان مستکبر و کسانی که در طول مدّت عمر جمهوری اسلامی به آن ضربه زدند، همیشه قهر است و هیچ‌وقت با آنها آشتی نخواهد کرد.
 بعضی ازروی کج سلیقگی حرفی میزنند. حتّی گاهی ممکن است در یک جمع کوچک هم کسی حرفی بزند؛ منتها از زبان بعضی اشخاص منتشر شود. آن‌گاه جوان ما، برادر مؤمن ما و پاسدار یا بسیجی مخلص ما که همه زندگیاش را در راه اهداف انقلاب گذاشته است، چه حالی پیدا میکند؟ جوانانی هستند که فرصت تحصیل را در میدان جنگ گذاشتند؛ فرصت کاسبی را در میدان جنگ گذاشتند؛ فرصت رفیق بازی را در میدان جنگ گذاشتند؛ فرصت التذاذات جوانی را - اگر اهلش بودند - در میدان جنگ گذاشتند و هشت سال، نُه سال در میدان نبرد، نه وقت تحصیل و نه وقت کاسبی کردن و نه وقت ثروت‌اندوزی پیداکردند. برای خاطر خدا، برای حفاظت از انقلاب و حفظ آرمانها و شعارهایی که امام در اختیار انقلاب گذاشته بود، عمرشان را صرف کردند. حالا، همین جوانان ناگهان ببینند که آقایی از گوشه‌ای برخاسته است، ریشی میجنباند و اظهار نظری میکند که خوب است ما برویم با فلان مستکبر و با فلان دشمن - به تعبیر امام «بافلان گرگ» - آشتی کنیم و در فکر ارتباطات باشیم! این چه حرفی است!؟ شما حرف خودت را برای خودت نگهدار و حرف نظام را بگذار برای کسانی که مسؤولند حرف نظام را بیان کنند.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1371/11/06
عنوان فیش : بسیج مستضعفین
کلیدواژه(ها) : بسیج مستضعفین
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
در تاریخ، کم پیش می آید که عدّه‌ای از جوانان، در جامعه‌ای، چنین کار بزرگی بر دوششان گذاشته شده باشد. امروز این کار بزرگ بر دوش شما گذاشته شده است. صلاحیتهای خودتان راحفظ کنید و بنیه معنوی خودتان را از همه چیز عزیزتر بدانید. نمیگویم در مورد نیازهای زندگی، دلتان هیچ‌گونه درخواست و خواهشی نداشته باشد؛ نه. شما که فرشته نیستید. بشر، نیازهایی دارد. اما عرض میکنم: آن‌جایی که معارضه پیش می‌آید، آرمانها را مقدّم بدارید. نیازها، همه زندگی نشود. نیازها، تعیین کننده در رفتار نشود. تعیین کننده در رفتار، آن مجاهدتی باشد که امروز بردوش شماست. شما نمی گویید که «جوانان میدان جنگ در آن برهه - آنهایی که شهید شدند - یک دوران استثنایی داشتند و گذشت. جنگ تمام شد؛ آن دوران هم تمام شد». عین همین حرف، در دوران جمهوری اسلامی وجود دارد. امروز شما موظّفید و باید این نظام را حفظ کنید؛ آن هم پیراسته، سالم، به شکل خالص و به همان شکلی که بشود آن را به ولىّ‌عصر ارواحنافداه تحویل داد. این، وظیفه بزرگ شما جوانان مؤمن است.
البته این وظیفه، مخصوص پاسداران نیست. پاسدار و غیر پاسدار، همه این وظیفه را دارند. اما پاسداران، در طول این آزمایشهای دشوارِ دورانهای گذشته، نشان دادند که دراین راه، از همه صادقتر، ثابت‌قدم‌تر و آماده‌ترند. جوانان مؤمن بسیجی ما نشان دادند که میتوانند در این مراحل عظیم، به معراج بروند. شما میدان جنگ راپشت سرِ خودتان گذاشتید. روزها و شبها، حالاتِ خوش معنوی راپشت سرخودتان گذاشتید. من به شما عرض میکنم: ای به معراج رفتگان! امروز که وارد زندگی معمولی شدید، مبادا دستاورد آن معراج را از دست بدهید! مبادا آنچه را که در آن‌جا با همین بینش معنوی احساس کردید، فراموش کنید! حجّت خدا هم بر شما تمام است. آن مناظر معنوی را که شما از دریچه عبادت و ذکر و مناجات، در چنان دورانی مشاهده کردید، همه کس نمیبیند. چشمهای مادّی، این چیزها را درک نمی کنند و نمیبینند؛ اما شما دیدید. حجّت بر شما تمام است. خودتان را حفظ کنید. این راه را حفظ کنید. این شرف وآبرویی را که بحمداللَّه خودتان کسب کردید و به برکت مجاهدتها، به جمهوری اسلامی و به ملت ایران هم شرف و افتخار دادید، حفظ کنید. اینها را برای خودتان و برای اسلام و برای جمهوری اسلامی و برای ملت ایران نگه دارید و بدانید که ولىّ‌عصر ارواحنافداه وعجل اللَّه تعالی فرجه الشّریف، بلاشک متوجّه و مراقب حال شماست و خوبان را دعا میکند. ادعیه زاکیّه آن بزرگوار، برای هرکس، از یک دنیا بیشتر ارزش دارد. کاری کنیم که ان‌شاءاللَّه مشمول دعای آن بزرگوار قرار گیریم و روح طیّب و طاهر امام بزرگوارمان از ما راضی باشد.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1371/11/06
عنوان فیش : اهداف انقلاب اسلامی
کلیدواژه(ها) : اهداف انقلاب اسلامی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
نظام جمهوری اسلامی، روالی و سیاست و حرکتی دارد. حرکت عمومی نظام که تابع سلیقه زید و عمرو نیست. این نظام، نظام انقلابی و اسلامی است و به طور قاطع، با دشمنان اسلام و انقلاب و با دشمنان مستکبر و کسانی که در طول مدّت عمر جمهوری اسلامی به آن ضربه زدند، همیشه قهر است و هیچ‌وقت با آنها آشتی نخواهد کرد.
 بعضی ازروی کج سلیقگی حرفی میزنند. حتّی گاهی ممکن است در یک جمع کوچک هم کسی حرفی بزند؛ منتها از زبان بعضی اشخاص منتشر شود. آن‌گاه جوان ما، برادر مؤمن ما و پاسدار یا بسیجی مخلص ما که همه زندگیاش را در راه اهداف انقلاب گذاشته است، چه حالی پیدا میکند؟ جوانانی هستند که فرصت تحصیل را در میدان جنگ گذاشتند؛ فرصت کاسبی را در میدان جنگ گذاشتند؛ فرصت رفیق بازی را در میدان جنگ گذاشتند؛ فرصت التذاذات جوانی را - اگر اهلش بودند - در میدان جنگ گذاشتند و هشت سال، نُه سال در میدان نبرد، نه وقت تحصیل و نه وقت کاسبی کردن و نه وقت ثروت‌اندوزی پیداکردند. برای خاطر خدا، برای حفاظت از انقلاب و حفظ آرمانها و شعارهایی که امام در اختیار انقلاب گذاشته بود، عمرشان را صرف کردند. حالا، همین جوانان ناگهان ببینند که آقایی از گوشه‌ای برخاسته است، ریشی میجنباند و اظهار نظری میکند که خوب است ما برویم با فلان مستکبر و با فلان دشمن - به تعبیر امام «بافلان گرگ» - آشتی کنیم و در فکر ارتباطات باشیم! این چه حرفی است!؟ شما حرف خودت را برای خودت نگهدار و حرف نظام را بگذار برای کسانی که مسؤولند حرف نظام را بیان کنند.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1371/11/06
عنوان فیش : سیره امیرالمؤمنین(علیه السلام)
کلیدواژه(ها) : سیره امیرالمؤمنین(علیه السلام)
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
امیرالمؤمنین علیه‌السّلام، شیر میدان نبرد با دشمن است و هنگامی که سخن میگوید آدم انتظار دارد نصف بیشتر سخنان او راجع به جهاد و جنگ و پهلوانی و قهرمانی باشد؛ اما وقتی در روایات و خطب نهج‌البلاغه او نگاه میکنیم، میبینیم اغلب سخنان و توصیه‌های آن حضرت راجع به زهد و تقوا و اخلاق و نفی و تحقیر دنیا و گرامی شمردن ارزشهای معنوی و والای بشری است.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1371/11/06
عنوان فیش : حضرت امام حسین(علیه السلام)
کلیدواژه(ها) : حضرت امام حسین(علیه السلام)
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
در زندگی حسین‌بن‌علی علیه‌السّلام، یک نقطه برجسته، مثل قلّه‌ای که همه دامنه‌ها را تحت‌الشّعاع خود قرارمیدهد، وجود دارد و آن عاشوراست.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1371/11/06
عنوان فیش : حضرت امام حسین(علیه السلام)
کلیدواژه(ها) : حضرت امام حسین(علیه السلام)
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
حسین‌بن‌علی علیه‌السّلام، کاری کرد که وجدان مردم بیدار شد. لذا شما میبینید بعد از شهادت امام حسین علیه‌السّلام، قیامهای اسلامی یکی پس از دیگری به وجود آمد.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1371/11/06
عنوان فیش : حضرت امام حسین(علیه السلام)
کلیدواژه(ها) : حضرت امام حسین(علیه السلام)
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
اربعین جهانی شد و جهانی‌تر هم خواهد شد؛ این خون حسین‌بن‌علی است که بعد از ۱۴۰۰ سال دارد میجوشد و روزبه‌روز تازه‌تر میشود، روزبه‌روز زنده‌تر میشود؛ این همان پیام عاشورا است که از حلقوم اباعبدالله و حلقوم زینب کبریٰ (سلام‌ الله ‌علیهما) در نهایت غربت و تنهایی صادر شد و امروز فضای عالم را فرا گرفته است و فرا میگیرد. حسین (علیه‌السّلام) متعلّق به انسانیّت است؛ ما شیعیان افتخار میکنیم که پیرو امام حسین هستیم، امّا امام حسین فقط متعلّق به ما نیست؛ مذاهب اسلامی، شیعه و سنّی، همه زیر پرچم امام حسین هستند.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1371/11/06
عنوان فیش : حضرت امام حسین(علیه السلام)
کلیدواژه(ها) : حضرت امام حسین(علیه السلام)
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
در زندگی حسین‌بن‌علی علیه‌السّلام، یک نقطه برجسته، مثل قلّه‌ای که همه دامنه‌ها را تحت‌الشّعاع خود قرارمیدهد، وجود دارد و آن عاشوراست. در زندگی امام حسین علیه‌السّلام، آن‌قدر حوادث و مطالب و تاریخ و گفته‌ها و احادیث وجود دارد، که اگر حادثه کربلا هم نمیبود، زندگی آن بزرگوار مثل زندگی هریک از ائمّه دیگر، منبع حِکَم و آثار و روایات و احادیث بود. اما قضیه عاشورا آن‌قدر مهم است که شما از زندگی آن بزرگوار، کمتر فراز و نشانه دیگری را به‌خاطر میآورید. قضیه عاشورا هم آن‌قدر مهم است که... درباره حسین‌بن‌علی علیه‌السّلام، چنین آمده است که «بکته السماء و من فیها والارض و من علیها ولمّایطألا بتیْها». هنوز پا به این جهان نگذارده، آسمان و زمین بر حسین علیه‌السّلام، گریستند. قضیه این‌قدر حائز اهمیت است. یعنی ماجرای عاشورا و شهادت بزرگی که در تاریخ بی‌نظیر است، در آن روز اتّفاق افتاد. این، جریانی بود که چشمها به آن بود. به راستی این چه قضیه‌ای بود که از پیش تقدیر شده بود؟ «الموعود بشهادته قبل استهلاله و ولادته.» قبل از این‌که حسین‌بن‌علی علیه‌السلام چهره بنماید، با شهادت نامیده و خوانده میشد.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1371/11/06
عنوان فیش : حضرت امام حسین(علیه السلام)
کلیدواژه(ها) : حضرت امام حسین(علیه السلام)
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
[در زمان امامت اباعبدالله(ع)] دوران سختیهای اولیه کار طی شده بود. فتوحاتی انجام شده بود. غنایمی به دست آمده بود. دایره کشور وسیعتر شده بود. دشمنان خارجی، این‌جا و آن‌جا سرکوب شده بودند. غنایم فراوانی در داخل کشور به جریان افتاده بود. عدّه‌ای پولدار شده بودند و عدّه‌ای در طبقه اشراف قرار گرفته بودند. یعنی بعد از آن‌که اسلام، اشرافیّت را قلع و قمع کرده بود، یک طبقه اشراف جدید در دنیای اسلام به وجود آمد. عناصری با نام اسلام، با سمَتها و عناوین اسلامی - پسر فلان صحابی، پسر فلان یار پیغمبر، پسر فلان خویشاوند پیغمبر - در کارهای نا شایست و نامناسب وارد شدند، که بعضی از اینها، اسمهایشان در تاریخ ثبت است. کسانی پیدا شدند که برای مهریه دخترانشان، به جای آن مهرالسّنه چهارصدوهشتاد درهمی که پیغمبراکرم صلی‌اللَّه علیه‌وآله‌وسلّم و امیرالمؤمنین علیه السّلام و مسلمانان صدراسلام مطرح می کردند، یک میلیون دینار؛ یک میلیون مثقال طلای خالص قرار دادند! چه کسانی؟ پسران صحابیهای بزرگ، مثلاً مصعب‌بن‌زبیر و از این قبیل. وقتی میگوییم فاسد شدن دستگاه از درون، یعنی این. یعنی افرادی در جامعه پیدا شوند که بتدریج بیماری اخلاقی مسری خود - دنیازدگی و شهوت‌زدگی - را که متأسفانه مهلک هم هست، همین‌طور به جامعه منتقل کنند. در چنین وضعیتی، مگر کسی دل و جرأت یا حوصله پیدامی کردکه به سراغ مخالفت با دستگاه یزیدبن‌معاویه برود!؟ مگر چنین چیزی اتّفاق میافتاد؟ چه کسی به فکر این بود که با دستگاه ظلم و فساد آن‌روز یزیدی مبارزه کند؟ در چنین زمینه‌ای، قیام عظیم حسینی به‌وجود آمد، که هم با دشمن مبارزه کرد و هم با روحیه راحت‌طلبىِ فسادپذیرِ روبه تباهىِ میانِ مسلمانانِ عادّی و معمولی. این مهم است. یعنی حسین‌بن‌علی علیه‌السّلام، کاری کرد که وجدان مردم بیدار شد. لذا شما میبینید بعد از شهادت امام حسین علیه‌السّلام، قیامهای اسلامی یکی پس از دیگری به وجود آمد.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1371/11/06
عنوان فیش : حادثه عاشورا
کلیدواژه(ها) : حادثه عاشورا
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
در زندگی حسین‌بن‌علی علیه‌السّلام، یک نقطه برجسته، مثل قلّه‌ای که همه دامنه‌ها را تحت‌الشّعاع خود قرارمیدهد، وجود دارد و آن عاشوراست.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1371/11/06
عنوان فیش : حادثه عاشورا
کلیدواژه(ها) : حادثه عاشورا
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
در زندگی امام حسین علیه‌السّلام، آن‌قدر حوادث و مطالب و تاریخ و گفته‌ها و احادیث وجود دارد، که اگر حادثه کربلا هم نمیبود، زندگی آن بزرگوار مثل زندگی هریک از ائمّه دیگر، منبع حِکَم و آثار و روایات و احادیث بود. اما قضیه عاشورا آن‌قدر مهم است که شما از زندگی آن بزرگوار، کمتر فراز و نشانه دیگری را به‌خاطر میآورید

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1371/11/06
عنوان فیش : حادثه عاشورا
کلیدواژه(ها) : حادثه عاشورا
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
ماجرای عاشورا در تاریخ بی‌نظیر است.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1371/11/06
عنوان فیش : حادثه عاشورا
کلیدواژه(ها) : حادثه عاشورا
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
آن‌جاییکه هم جهاد با دشمن و هم جهاد با نفس، در اعلی مرتبه تجلّی پیدا کرد، ماجرای عاشورا بود.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1371/11/06
عنوان فیش : حادثه عاشورا
کلیدواژه(ها) : حادثه عاشورا
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
ماجرای عاشورا عبارت است از یک حرکت عظیمِ مجاهدت‌آمیز در هر دو جبهه. مبارزه بادشمن خارجی و درونی.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1371/11/06
عنوان فیش : حادثه عاشورا
کلیدواژه(ها) : حادثه عاشورا
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
حسین‌بن‌علی علیه‌السّلام، کاری کرد که وجدان مردم بیدار شد. لذا شما میبینید بعد از شهادت امام حسین علیه‌السّلام، قیامهای اسلامی یکی پس از دیگری به وجود آمد.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1371/11/06
عنوان فیش : حادثه عاشورا
کلیدواژه(ها) : حادثه عاشورا
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
حسین‌بن‌علی علیه‌السّلام، کاری کرد که در همه دورانهای حکومت طواغیت، کسانی پیدا شدند و با این‌که از دوران صدراسلام دورتر بودند، اراده‌شان از دوران امام‌حسن‌مجتبی علیه‌السّلام، برای مبارزه با دستگاه ظلم و فساد بیشتر بود.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1371/11/06
عنوان فیش : حادثه عاشورا
کلیدواژه(ها) : حادثه عاشورا
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
اگر امام حسین علیه‌السّلام قیام نمیکرد، آیا روحیه تنبلی و گریز از مسؤولیت تبدیل به روحیه ظلم ستیزی و مسؤولیت‌پذیری میشد؟

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1371/11/06
عنوان فیش : حادثه عاشورا
کلیدواژه(ها) : حادثه عاشورا
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
شما امروز وقتی نگاه میکنید، اسلام را زنده شده حسین‌بن‌علی علیه‌السلام و او را پاسدارِ اسلام میدانید.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1371/11/06
عنوان فیش : حادثه عاشورا
کلیدواژه(ها) : حادثه عاشورا
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
در زندگی حسین‌بن‌علی علیه‌السّلام، یک نقطه برجسته، مثل قلّه‌ای که همه دامنه‌ها را تحت‌الشّعاع خود قرارمیدهد، وجود دارد و آن عاشوراست. در زندگی امام حسین علیه‌السّلام، آن‌قدر حوادث و مطالب و تاریخ و گفته‌ها و احادیث وجود دارد، که اگر حادثه کربلا هم نمیبود، زندگی آن بزرگوار مثل زندگی هریک از ائمّه دیگر، منبع حِکَم و آثار و روایات و احادیث بود. اما قضیه عاشورا آن‌قدر مهم است که شما از زندگی آن بزرگوار، کمتر فراز و نشانه دیگری را به‌خاطر میآورید. قضیه عاشورا هم آن‌قدر مهم است که... درباره حسین‌بن‌علی علیه‌السّلام، چنین آمده است که «بکته السماء و من فیها والارض و من علیها ولمّایطألا بتیْها». هنوز پا به این جهان نگذارده، آسمان و زمین بر حسین علیه‌السّلام، گریستند. قضیه این‌قدر حائز اهمیت است. یعنی ماجرای عاشورا و شهادت بزرگی که در تاریخ بی‌نظیر است، در آن روز اتّفاق افتاد. این، جریانی بود که چشمها به آن بود. به راستی این چه قضیه‌ای بود که از پیش تقدیر شده بود؟ «الموعود بشهادته قبل استهلاله و ولادته. (۱)» قبل از این‌که حسین‌بن‌علی علیه‌السلام چهره بنماید، با شهادت نامیده و خوانده میشد. به‌نظر میرسد که در این‌جا رازی وجود دارد، که برای ما آموزنده است.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1371/11/06
عنوان فیش : حادثه عاشورا
کلیدواژه(ها) : حادثه عاشورا
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
امیرالمؤمنین علیه‌السّلام، شیر میدان نبرد با دشمن است و هنگامی که سخن میگوید آدم انتظار دارد نصف بیشتر سخنان او راجع به جهاد و جنگ و پهلوانی و قهرمانی باشد؛ اما وقتی در روایات و خطب نهج‌البلاغه او نگاه میکنیم، میبینیم اغلب سخنان و توصیه‌های آن حضرت راجع به زهد و تقوا و اخلاق و نفی و تحقیر دنیا و گرامی شمردن ارزشهای معنوی و والای بشری است. ماجرای امام حسین علیه‌السّلام، تلفیق این دو بخش است. یعنی آن‌جاییکه هم جهاد با دشمن و هم جهاد با نفس، در اعلی مرتبه آن تجلّی پیدا کرد، ماجرای عاشورا بود. یعنی خدای متعال میداند که این حادثه پیش می‌آید و نمونه اعلایی باید ارائه شود و آن نمونه اعلی، الگو قرار گیرد. مثل قهرمانهایی که در کشورها، در یک رشته مطرح میشوند، و فرد قهرمان، مشوّق دیگران در آن رشته از ورزش میشود. البته، این یک مثال کوچک برای تقریب به ذهن است. ماجرای عاشورا عبارت است از یک حرکت عظیمِ مجاهدت‌آمیز در هر دو جبهه. هم در جبهه مبارزه بادشمن خارجی و برونی؛ که همان دستگاه خلافت فاسد و دنیاطلبانِ چسبیده به این دستگاه قدرت بودند و قدرتی را که پیغمبر برای نجات انسانها استخدام کرده بود، آنها برای حرکت در عکس مسیر اسلام و نبىّ مکرّم اسلام صلّیاللَّه‌علیه‌وآله‌وسلّم میخواستند، و هم در جبهه درونی، که آن روز جامعه به‌طور عموم به سمت همان فساد درونی حرکت کرده بود.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1371/11/06
عنوان فیش : حادثه عاشورا
کلیدواژه(ها) : حادثه عاشورا
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
[در زمان امامت اباعبدالله] دوران سختیهای اولیه کار طی شده بود. فتوحاتی انجام شده بود. غنایمی به دست آمده بود. دایره کشور وسیعتر شده بود. دشمنان خارجی، این‌جا و آن‌جا سرکوب شده بودند. غنایم فراوانی در داخل کشور به جریان افتاده بود. عدّه‌ای پولدار شده بودند و عدّه‌ای در طبقه اشراف قرار گرفته بودند. یعنی بعد از آن‌که اسلام، اشرافیّت را قلع و قمع کرده بود، یک طبقه اشراف جدید در دنیای اسلام به وجود آمد. عناصری با نام اسلام، با سمَتها و عناوین اسلامی - پسر فلان صحابی، پسر فلان یار پیغمبر، پسر فلان خویشاوند پیغمبر - در کارهای نا شایست و نامناسب وارد شدند، که بعضی از اینها، اسمهایشان در تاریخ ثبت است. کسانی پیدا شدند که برای مهریه دخترانشان، به جای آن مهرالسّنه چهارصدوهشتاد درهمی که پیغمبراکرم صلی‌اللَّه علیه‌وآله‌وسلّم و امیرالمؤمنین علیه السّلام و مسلمانان صدراسلام مطرح می کردند، یک میلیون دینار؛ یک میلیون مثقال طلای خالص قرار دادند! چه کسانی؟ پسران صحابیهای بزرگ، مثلاً مصعب‌بن‌زبیر و از این قبیل. وقتی میگوییم فاسد شدن دستگاه از درون، یعنی این. یعنی افرادی در جامعه پیدا شوند که بتدریج بیماری اخلاقی مسری خود - دنیازدگی و شهوت‌زدگی - را که متأسفانه مهلک هم هست، همین‌طور به جامعه منتقل کنند. در چنین وضعیتی، مگر کسی دل و جرأت یا حوصله پیدامی کردکه به سراغ مخالفت با دستگاه یزیدبن‌معاویه برود!؟ مگر چنین چیزی اتّفاق میافتاد؟ چه کسی به فکر این بود که با دستگاه ظلم و فساد آن‌روز یزیدی مبارزه کند؟ در چنین زمینه‌ای، قیام عظیم حسینی به‌وجود آمد، که هم با دشمن مبارزه کرد و هم با روحیه راحت‌طلبىِ فسادپذیرِ روبه تباهىِ میانِ مسلمانانِ عادّی و معمولی. این مهم است. یعنی حسین‌بن‌علی علیه‌السّلام، کاری کرد که وجدان مردم بیدار شد. لذا شما میبینید بعد از شهادت امام حسین علیه‌السّلام، قیامهای اسلامی یکی پس از دیگری به وجود آمد. البته سرکوب شد؛ امّا مهم این نیست که حرکتی از طرف دشمن سرکوب شود. البته تلخ است؛ اما تلختر از آن، این است که یک جامعه به جایی برسد که در مقابل دشمن، حالِ عکس‌العمل نشان دادن پیدا نکند. این، خطرِ بزرگ است.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1371/11/06
عنوان فیش : حادثه عاشورا
کلیدواژه(ها) : حادثه عاشورا
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
حسین‌بن‌علی علیه‌السّلام، کاری کرد که در همه دورانهای حکومت طواغیت، کسانی پیدا شدند و با این‌که از دوران صدراسلام دورتر بودند، اراده‌شان از دوران امام‌حسن‌مجتبی علیه‌السّلام، برای مبارزه با دستگاه ظلم و فساد بیشتر بود. همه هم سرکوب شدند. از قضیه قیام مردم مدینه که به «حَرّه» معروف است، شروع کنید تا قضایای بعدی و قضایای توّابین و مختار، تا دوران بنی‌امیّه و بنی‌عبّاس، مرتّب در داخل ملتها قیام به‌وجود آمد. این قیامها را چه کسی به‌وجود آورد؟ حسین‌بن‌علی علیه‌السّلام. اگر امام حسین علیه‌السّلام قیام نمیکرد، آیا روحیه تنبلی و گریز از مسؤولیت تبدیل به روحیه ظلم ستیزی و مسؤولیت‌پذیری میشد؟ چرا میگوییم روحیه مسؤولیت‌پذیری مرده بود؟ به دلیل این‌که امام حسین علیه‌السلام، از مدینه که مرکز بزرگزادگانِ اسلام بود، به مکه رفت. فرزند عباس، فرزند زبیر، فرزند عمر، فرزند خلفای صدراسلام، همه اینها در مدینه جمع بودند و هیچ‌کس حاضر نشد در آن قیام خونین و تاریخی، به امام حسین علیه السلام کمک کند. پس، تا قبل از شروع قیام امام حسین علیه‌السلام، خواص هم حاضر نبودند قدمی بردارند. اما بعد از قیام امام حسین علیه‌السلام، این روحیه زنده شد. این، آن درس بزرگی است که در ماجرای عاشورا، در کنار درسهای دیگر باید بدانیم. عظمت این ماجرا این است. این‌که «الموعود بشهادته قبل استهلاله و ولادته»؛ این‌که از قبل از ولادت آن بزرگوار «بکته السماء و من فیها والارض و من علیها»؛ حسین‌بن‌علی علیه‌السلام را در این عزای بزرگ مورد توجّه قرار دادند و عزای او را گرامی داشتند و به تعبیر این دعا یا زیارت، بر او گریه کردند، به این خاطر است. لذا شما امروز وقتی نگاه میکنید، اسلام را زنده شده حسین‌بن‌علی علیه‌السلام می دانید. او را پاسدارِ اسلام میدانید.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1371/11/06
عنوان فیش : پاسدار انقلاب اسلامی
کلیدواژه(ها) : پاسدار انقلاب اسلامی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
شما امروز وقتی نگاه میکنید، اسلام را زنده شده حسین‌بن‌علی علیه‌السلام می دانید. او را پاسدارِ اسلام میدانید. تعبیر «پاسدار» تعبیر مناسبی است. پاسداری، آن وقتی است که دشمن وجود دارد. این دو دشمن - دشمن خارجی، و آفت اضمحلال درونی - امروز هم وجود دارد و شما پاسدارید.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1371/11/06
عنوان فیش : پاسدار انقلاب اسلامی
کلیدواژه(ها) : پاسدار انقلاب اسلامی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
جوانان عزیز! در تاریخ، کم پیش می آید که عدّه‌ای از جوانان، در جامعه‌ای، چنین کار بزرگی[حفظ نظام] بر دوششان گذاشته شده باشد. امروز این کار بزرگ بر دوش شما گذاشته شده است. صلاحیتهای خودتان راحفظ کنید و بنیه معنوی خودتان را از همه چیز عزیزتر بدانید. نمیگویم در مورد نیازهای زندگی، دلتان هیچ‌گونه درخواست و خواهشی نداشته باشد؛ نه. شما که فرشته نیستید. بشر، نیازهایی دارد. اما عرض میکنم: آن‌جایی که معارضه پیش می‌آید، آرمانها را مقدّم بدارید. نیازها، همه زندگی نشود. نیازها، تعیین کننده در رفتار نشود. تعیین کننده در رفتار، آن مجاهدتی باشد که امروز بردوش شماست. شما نمی گویید که «جوانان میدان جنگ در آن برهه - آنهایی که شهید شدند - یک دوران استثنایی داشتند و گذشت. جنگ تمام شد؛ آن دوران هم تمام شد». عین همین حرف، در دوران جمهوری اسلامی وجود دارد. امروز شما موظّفید و باید این نظام را حفظ کنید؛ آن هم پیراسته، سالم، به شکل خالص و به همان شکلی که بشود آن را به ولىّ‌عصر ارواحنافداه تحویل داد. این، وظیفه بزرگ شما جوانان مؤمن است. البته این وظیفه، مخصوص پاسداران نیست. پاسدار و غیر پاسدار، همه این وظیفه را دارند. اما پاسداران، در طول این آزمایشهای دشوارِ دورانهای گذشته، نشان دادند که دراین راه، از همه صادقتر، ثابت‌قدم‌تر و آماده‌ترند. جوانان مؤمن بسیجی ما نشان دادند که میتوانند در این مراحل عظیم، به معراج بروند. شما میدان جنگ راپشت سرِ خودتان گذاشتید. روزها و شبها، حالاتِ خوش معنوی راپشت سرخودتان گذاشتید. من به شما عرض میکنم: ای به معراج رفتگان! امروز که وارد زندگی معمولی شدید، مبادا دستاورد آن معراج را از دست بدهید! مبادا آنچه را که در آن‌جا با همین بینش معنوی احساس کردید، فراموش کنید! حجّت خدا هم بر شما تمام است. آن مناظر معنوی را که شما از دریچه عبادت و ذکر و مناجات، در چنان دورانی مشاهده کردید، همه کس نمیبیند. چشمهای مادّی، این چیزها را درک نمی کنند و نمیبینند؛ اما شما دیدید. حجّت بر شما تمام است. خودتان را حفظ کنید. این راه را حفظ کنید. این شرف وآبرویی را که بحمداللَّه خودتان کسب کردید و به برکت مجاهدتها، به جمهوری اسلامی و به ملت ایران هم شرف و افتخار دادید، حفظ کنید. اینها را برای خودتان و برای اسلام و برای جمهوری اسلامی و برای ملت ایران نگه دارید و بدانید که ولىّ‌عصر ارواحنافداه وعجل اللَّه تعالی فرجه الشّریف، بلاشک متوجّه و مراقب حال شماست و خوبان را دعا میکند.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1371/11/06
عنوان فیش : سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
کلیدواژه(ها) : سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
روزی بر ما گذشت که به ما سیم‌خاردار هم نمیفروختند! خیلیها خبر ندارند که ما چه دورانهایی را گذراندیم. روزی بر ما گذشت که سبکترین و کم‌ارزشترین سلاحها و مهمّاتشان را به ما نمیفروختند و ما هم نداشتیم. دولت شوروی سابق، نه تنها به ما سلاح نمیفروخت، بلکه آنچه را هم که از جای دیگرخریده بودیم و میخواستیم از خاک شوروی عبور دهیم و به داخل کشورمان بیاوریم، اجازه نمیداد! چه چیز؟ سلاح اتمی را؟ سلاحهای پیچیده را؟ خیر! چیزی درحدِّ سیم خاردار را! یک روز چنین بود. یک روز دیگر هم دولتهایی پشت‌گردن هم صف کشیدند که مابه شما فلان سلاح و فلان سلاح و فلان سلاح پیچیده را میفروشیم. آن وقت ما گفتیم: «باید انتخاب کنیم. ما از همه نمیخریم!» این روز را هم گذراندیم. آن روزیکه نداشتیم - آنها هم میدانستند نداریم - آن وضعیت بود. امّا روزی که جوان ما از درون خود جوشید؛ استعدادها زنده شد؛ کارگاهها به راه افتاد و همه فهمیدند که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یک مجموعه هیأتی نیست که یک مشت بچه‌هایی که جایی نداشته‌اند در آن جمع شده و تفنگ به دست گرفته‌اند، وضع عوض شد. این را فهمیدند که سپاهی ما، اگر در میدان جنگ رزمنده خوبی است، در میدان علم هم آزمایشگر و سازنده و مخترع خوبی است. هنگامی که سپاه ما به نوعی، ارتش ما به نوعی، جهاد سازندگی ما به نوعی، و دستگاههای دیگر ما به نوعی، از اطراف راه افتادند و در صحنه استعدادهای خود حرکت کردند، آن وقتْ دنیا هم پاره‌های جگر خودش را که به ما نمیداد، روی دست گرفت و به سراغ ما آمد که مشتری پیدا کند! ملت ما به این‌که برود پیش کسی التماس کند و به او رشوه بدهد تا چیزی بگیرد، احتیاج ندارد. ما به این احتیاج نداریم. ملت ما باید با استعدادهای خود، با نیروهای درونی خود و با تواناییهای مادّی و بشری خود، روی پای خود بایستد، که بحمداللَّه، تا امروز هم ایستاده است.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1371/11/06
عنوان فیش : سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
کلیدواژه(ها) : سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
جوانان عزیز! در تاریخ، کم پیش می آید که عدّه‌ای از جوانان، در جامعه‌ای، چنین کار بزرگی بر دوششان گذاشته شده باشد. امروز این کار بزرگ بر دوش شما گذاشته شده است. صلاحیتهای خودتان راحفظ کنید و بنیه معنوی خودتان را از همه چیز عزیزتر بدانید. نمیگویم در مورد نیازهای زندگی، دلتان هیچ‌گونه درخواست و خواهشی نداشته باشد؛ نه. شما که فرشته نیستید. بشر، نیازهایی دارد. اما عرض میکنم: آن‌جایی که معارضه پیش می‌آید، آرمانها را مقدّم بدارید. نیازها، همه زندگی نشود. نیازها، تعیین کننده در رفتار نشود. تعیین کننده در رفتار، آن مجاهدتی باشد که امروز بردوش شماست. شما نمی گویید که «جوانان میدان جنگ در آن برهه - آنهایی که شهید شدند - یک دوران استثنایی داشتند و گذشت. جنگ تمام شد؛ آن دوران هم تمام شد». عین همین حرف، در دوران جمهوری اسلامی وجود دارد. امروز شما موظّفید و باید این نظام را حفظ کنید؛ آن هم پیراسته، سالم، به شکل خالص و به همان شکلی که بشود آن را به ولىّ‌عصر ارواحنافداه تحویل داد. این، وظیفه بزرگ شما جوانان مؤمن است. البته این وظیفه، مخصوص پاسداران نیست. پاسدار و غیر پاسدار، همه این وظیفه را دارند. اما پاسداران، در طول این آزمایشهای دشوارِ دورانهای گذشته، نشان دادند که دراین راه، از همه صادقتر، ثابت‌قدم‌تر و آماده‌ترند. جوانان مؤمن بسیجی ما نشان دادند که میتوانند در این مراحل عظیم، به معراج بروند. شما میدان جنگ راپشت سرِ خودتان گذاشتید. روزها و شبها، حالاتِ خوش معنوی راپشت سرخودتان گذاشتید. من به شما عرض میکنم: ای به معراج رفتگان! امروز که وارد زندگی معمولی شدید، مبادا دستاورد آن معراج را از دست بدهید! مبادا آنچه را که در آن‌جا با همین بینش معنوی احساس کردید، فراموش کنید! حجّت خدا هم بر شما تمام است. آن مناظر معنوی را که شما از دریچه عبادت و ذکر و مناجات، در چنان دورانی مشاهده کردید، همه کس نمیبیند. چشمهای مادّی، این چیزها را درک نمی کنند و نمیبینند؛ اما شما دیدید. حجّت بر شما تمام است. خودتان را حفظ کنید. این راه را حفظ کنید. این شرف وآبرویی را که بحمداللَّه خودتان کسب کردید و به برکت مجاهدتها، به جمهوری اسلامی و به ملت ایران هم شرف و افتخار دادید، حفظ کنید. اینها را برای خودتان و برای اسلام و برای جمهوری اسلامی و برای ملت ایران نگه دارید و بدانید که ولىّ‌عصر ارواحنافداه وعجل اللَّه تعالی فرجه الشّریف، بلاشک متوجّه و مراقب حال شماست و خوبان را دعا میکند.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1371/11/06
عنوان فیش : سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
کلیدواژه(ها) : سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
همه فهمیدند که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یک مجموعه هیأتی نیست که یک مشت بچه‌هایی که جایی نداشته‌اند در آن جمع شده و تفنگ به دست گرفته‌اند.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1371/11/06
عنوان فیش : سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
کلیدواژه(ها) : سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
هنگامی که سپاه ما به نوعی، ارتش به نوعی، جهاد سازندگی و دستگاههای دیگر، از اطراف راه افتادند و در صحنه استعدادهای خود حرکت کردند، آن وقتْ دنیا هم پاره‌های جگر خودش را که به ما نمیداد، روی دست گرفت و به سراغ ما آمد که مشتری پیدا کند!

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1371/11/06
عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام‏)
کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام‏)
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
در زندگی حسین‌بن‌علی علیه‌السّلام، یک نقطه برجسته، مثل قلّه‌ای که همه دامنه‌ها را تحت‌الشّعاع خود قرارمیدهد، وجود دارد و ‌آن عاشوراست. در زندگی امام حسین علیه‌السّلام، آن‌قدر حوادث و مطالب و تاریخ و گفته‌ها و احادیث وجود دارد، که اگر حادثه ‌کربلا هم نمیبود، زندگی آن بزرگوار مثل زندگی هریک از ائمّه دیگر، منبع حِکَم و آثار و روایات و احادیث بود‌.‌‌ ‌

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1371/11/06
عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام‏)
کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام‏)
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
در زندگی حسین‌بن‌علی علیه‌السّلام، یک نقطه برجسته، مثل قلّه‌ای که همه دامنه‌ها را تحت‌الشّعاع خود قرارمیدهد، وجود دارد و ‌آن عاشوراست. ‌

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1371/11/06
عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام‏)
کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام‏)
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
در زندگی امام حسین علیه‌السّلام، آن‌قدر حوادث و مطالب و تاریخ و گفته‌ها و احادیث وجود دارد، که اگر حادثه کربلا هم نمیبود، ‌زندگی آن بزرگوار مثل زندگی هریک از ائمّه دیگر، منبع حِکَم و آثار و روایات و احادیث بود‌.‌‌ ‌

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1371/11/06
عنوان فیش : جهاد
کلیدواژه(ها) : جهاد
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
‌دو نوع دشمن - آفت برونی و آفت درونی - برای هر نظامی، برای هر تشکیلاتی و برای هر پدیده‌ای وجود دارد. اسلام برای مقابله با هر ‌دو آفت، علاج، معیّن کرده و جهاد را گذاشته است. جهاد، مخصوص دشمنان خارجی نیست. «جاهد الکفّار و المنافقین.» منافق، خودش ‌را در درون نظام قرار میدهد. لذا با همه اینها باید جهاد کرد. جهاد، برای دشمنی است که میخواهد از روی بی اعتقادی و دشمنی با ‌نظام، به آن هجوم بیاورد. همچنین، برای مقابله با آن تفکّک داخلی و از هم پاشیدگی درونی، تعالیم اخلاقی بسیار با ارزشی وجود دارد ‌که دنیا را به‌طور حقیقی به انسان میشناساند... امیرالمؤمنین علیه‌السّلام، شیر میدان نبرد با دشمن است و هنگامی که سخن میگوید ‌آدم انتظار دارد نصف بیشتر سخنان او راجع به جهاد و جنگ و پهلوانی و قهرمانی باشد؛ اما وقتی در روایات و خطب نهج‌البلاغه او نگاه ‌میکنیم، میبینیم اغلب سخنان و توصیه‌های آن حضرت راجع به زهد و تقوا و اخلاق و نفی و تحقیر دنیا و گرامی شمردن ارزشهای ‌معنوی و والای بشری است. ماجرای امام حسین علیه‌السّلام، تلفیق این دو بخش است. یعنی آن‌جاییکه هم جهاد با دشمن و هم جهاد با ‌نفس، در اعلی مرتبه آن تجلّی پیدا کرد، ماجرای عاشورا بود.‌

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1371/11/06
عنوان فیش : تزکیه نفس
کلیدواژه(ها) : تزکیه نفس
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
دو نوع دشمن - آفت برونی و آفت درونی - برای هر نظامی، برای هر تشکیلاتی و برای هر پدیده‌ای وجود دارد. اسلام برای مقابله با هر ‌دو آفت، علاج، معیّن کرده و جهاد را گذاشته است. جهاد، مخصوص دشمنان خارجی نیست. «جاهد الکفّار و المنافقین.» منافق، خودش ‌را در درون نظام قرار میدهد. لذا با همه اینها باید جهاد کرد. جهاد، برای دشمنی است که میخواهد از روی بی اعتقادی و دشمنی با ‌نظام، به آن هجوم بیاورد. همچنین، برای مقابله با آن تفکّک داخلی و از هم پاشیدگی درونی، تعالیم اخلاقی بسیار با ارزشی وجود دارد ‌که دنیا را به‌طور حقیقی به انسان میشناساند... امیرالمؤمنین علیه‌السّلام، شیر میدان نبرد با دشمن است و هنگامی که سخن میگوید ‌آدم انتظار دارد نصف بیشتر سخنان او راجع به جهاد و جنگ و پهلوانی و قهرمانی باشد؛ اما وقتی در روایات و خطب نهج‌البلاغه او نگاه ‌میکنیم، میبینیم اغلب سخنان و توصیه‌های آن حضرت راجع به زهد و تقوا و اخلاق و نفی و تحقیر دنیا و گرامی شمردن ارزشهای ‌معنوی و والای بشری است. ماجرای امام حسین علیه‌السّلام، تلفیق این دو بخش است. یعنی آن‌جاییکه هم جهاد با دشمن و هم جهاد با ‌نفس، در اعلی مرتبه آن تجلّی پیدا کرد، ماجرای عاشورا بود.‌

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1371/11/06
عنوان فیش : بسیج مستضعفین
کلیدواژه(ها) : بسیج مستضعفین
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
جوانان مؤمن بسیجی ما نشان دادند که میتوانند، به معراج بروند.‌

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1371/11/06
عنوان فیش : رژیم صهیونیستی
کلیدواژه(ها) : رژیم صهیونیستی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
ما، در قضیه فلسطین، آشتی ناپذیریم. ما گفته‌ایم که فلسطین از آنِ فلسطینیهاست و دولت اسرائیل که غاصب است، باید از بین برود و ‌دولت فلسطینیها سرِکار بیاید‌.‌