[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :بیانات در چهارمین کنگره بینالمللی نهجالبلاغه - 1363/01/26 عنوان فیش : جامعه اسلامی کلیدواژه(ها) : جامعه اسلامی نوع(ها) : جستار متن فیش : یك مطلب این است كه كتاب نهجالبلاغه - این مجموعهای كه به همت و تلاش سید بزرگوار شریفِ رضی تهیه شده و بحمدالله تا امروز محور ملاحظه و مطالعهی خواص و اندیشمندان بوده اگر چه نه محور معرفت و كار عمومی مردم - این كتاب شاید در تمام دورانی كه تألیف شده و بوجود آمده تا امروز به قدر این روزگار مورد نیاز و متناسب با اوضاع زمان و مكان نبوده. البته نهجالبلاغه از جهات مختلفی حائز اهمیت است، شاید بشود گفت كه نهجالبلاغه یك مجموعهای است از عمدهترین مباحث معارف اسلامی؛ و همهی چیزهایی كه برای یك انسان مسلمان و یك جامعهی مسلمان لازم است در نهجالبلاغه از آن سخنی و حرفی و به آن اشارهای یا دربارهی آن بحثی و هدایتی هست. از توحید و عقاید اسلامی و اصول دین تا اخلاق و تهذیب و تزكیهی نفسانی؛ و از سیاست ملكداری و كیفیت ادارهی صحنههای عظیم فعالیت اجتماعی تا تنظیم روابط اخلاقی و خانوادگی؛ از جنگ و سیاست و حكمت و علم و مغیبات و همه چیز در این كتاب شریف هست. لكن این كتاب در مجموع درس زندگی اجتماعی برای مسلمانهاست؛ مطالب این كتاب به طور مجردِ از زندگی مطرح نشده. گویندهی این كلمات یك رئیس مملكت، یك حاكم و فرمانروای بزرگی است كه سلطنت او و حكومت او بر یك كشور پهناور و عظیمی گسترش داشته و این انسان بزرگ - كه مسؤولیت ملكداری و زمامداری را هم بر دوش داشته - با احساس این مسؤولیت عظیم این مطالب را بر زبان جاری كرده. مانند گفتههای یك حكیمی نیست كه دور از غوغای زندگی و فارغ از واقعیتها و مسائل گوناگونی كه در یك جامعه ممكن است مطرح باشد مینشیند و معارف اسلامی را بیان میكند. مانند عارفی نیست كه به حالات و كیفیات درونی و نفسانی خود تكیه میكند. انسانی است كه بار مسؤولیت ادارهی یك جامعهی عظیم را بر دوش خود احساس میكند، و دانای دین و بصیر به همهی معارف اسلامی و قرآنی است؛ با این دل پرمعرفت، با این روح بزرگ و در مقام این مسؤولیت با مردم روبرو میشود، با آنها حرف میزند، از آنها میخواهد، به آنها میگوید و پاسخ سؤالها و استفهامهای آنها را میدهد؛ این شرائط صدور نهجالبلاغه است. شاید با همهی روایاتی كه ما از ائمهی معصومین علیهمالسّلام داریم از این جهت فرق میكند، آنها مربوط به دوران حاكمیت مورد قبول اسلامی از دیدگاه ائمه علیهمالسّلام زندگی نمیكردند. آنها در دوران اختناق به سر میبردند، مسائل از دیدگاه یك حاكم و مسؤول ادارهی مملكت بر زبان آنها جاری نمیشد. اما امیرالمؤمنین به عنوان یك حاكم اسلامی حرف میزند، با یك جامعهای كه تحت اشراف و حكومت خود اوست حرف میزند، و این بیشترین سخنانی است كه از امیرالمؤمنین در نهجالبلاغه نقل شده. البته در كلمات آن حضرت سخنانی هم هست كه مربوط به دوران حكومت ایشان نیست. ما امروز در همان شرائط قرار داریم، شرائط كنونی جامعهی اسلامی همان شرائط است. البته نهجالبلاغه مخصوص كشور ما نیست، مال همه دنیای اسلام است، اما دنیای اسلام هم امروز در حال یك بیداری و حیات دوبارهی اسلامی است، در كشور ما و در جامعهی ما - كه در سایهی همین آموزشهای امیرالمؤمنین و با اتكاء به نَفَس نهجالبلاغه این انقلاب به پیروزی رسیده، و امروز همان جامعه اسلامی و علوی تشكیل شده و همان شرائط تقریباً در بیشتر ابعاد برجامعهی ما و كشور ما حكومت میكند - امروز روز استفادهی هر چه بیشتر از نهجالبلاغه است. من در این مورد مختصری توضیح بدهم، حتی شرائط زندگی رسولاكرم هم با شرائط زندگی دوران حكومت امیرالمؤمنین متفاوت است. در دوران رسول اكرم جامعه جامعهی اسلامی صددرصد بود، یعنی جهتگیری جامعه همان جهتگیری صددرصد اسلامی بود؛ اما خصوصیتی كه در آن دوران از اول تا آخر دوران زندگی ده سالهی پیغمبر در دوران حكومت اسلامی وجود داشت این بود كه در آنجا صفبندیها آشكار بود؛ شعارهای اسلامی شعارهای مشخص و واضح و تعیین كننده و مشخص كننده بود؛ جناحبندیهایی كه در جانب پیغمبر و در جانب مخالفان پیغمبر قرار داشت جناحبندی واضح و آشكاری بود؛ معلوم بود كه دوست و دشمن كیها هستند. حتی حركت نفاق - كه در جامعهی اسلامی از اول تشكیل حكومت اسلامی حداقل از دوران زندگی مدینه به وجود آمد در جامعهی اسلامی و تحقق پیدا كرد - نمیتوانست آنطوری كه لازمهی حركت نفاق هست جامعه را تحت تأثیر قرار بدهد. خود پیغمبر بود، آیات منافقین نازل میشد، منافقین تهدید به افشاگری میشدند، خیلی از منافقین بوسیلهی پیغمبر شناخته میشدند و به دیگران شناسانده میشدند. حركات موزیانهی نفاق انجام میگرفت اما بر مجموع جامعهی اسلامی یك صراحت و یك حالت افشاگری مسلط بود. كسانی كه در جنگ در مقابل پیغمبر شركت میكردند دشمنانی بودند كه دشمنی آنها و ابعاد این دشمنی و میزان دوری و نزدیكی آنها از اسلام حتی معلوم بود. یهود چقدر مخالف اسلاماند، قریش چقدر مخالفند، قبائل دیگر چقدر مخالفند، كیفیت مبارزهی آنها با اسلام و مسلمین چگونه است؛ مسلمانها دچار تردید نبودند، دچار حیرت نبودند. دوران امیرالمؤمنین این خصوصیت را نداشت، و این یكی از بزرگترین دشواریهای حكومت كوتاه كمتر از پنج سالهی امیرالمؤمنین است. در دوران امیرالمؤمنین وقتی كه دو لشگر در مقابل هم قرار میگرفتند هر دو لشگر نماز میخواندند، هر دو لشگر اگر ماه رمضان پیش میآمد روزه میگرفتند، از میان هر دولشگر آهنگ تلاوت قرآن شنیده میشد. مسلمانها در هر دو لشگری كه در مقابل هم قرار داشت احساس میكردند كه صراحت و راحتی خیال دوران پیغمبر را ندارند، لذا در جنگ صفین در نیروهای امیرالمؤمنین چند بار زمزمهی سؤال و حیرت به وجود آمد، و مسلمانهایی كه اسلام قدیمی و از دوران پیغمبر را داشتند و حقایق و مسائل اسلامی را از اولین روزهای ولادت اسلام و به خصوص ولادت حكومت اسلامی تعقیب كرده بودند - مثل عمار و یاسر - میتوانستند گرهگشا باشند و مشكل را برطرف كنند؛ بسیاری مردد میبودند. در ماجراهای دوران امیرالمؤمنین این حالت آشكار نبودن، اختلاط صفوف، اشتراك در شعارها به قدری فضا را تنگ كرده بود كه امیرالمؤمنین بارها میفرمود «لایحمل هذا العلم الا اهل البصر و الصبر» تنها مقاومت كافی نیست، بینایی لازم است، هوشمندی لازم است، تیزنگری لازم است، این خصوصیت ممتاز زمان امیرالمؤمنین است؛ رنجهای امیرالمؤمنین و دردسرهای امیرالمؤمنین هم ناشی از همین است. ما امروز در دنیای عظیمی كه با شعارهای زیبا در بسیاری از نقاط این دنیا شعار داده میشود كم و بیش همان وضعیت را داریم. حتی ما امروز در دنیای اسلام - كه درك و دریافت و بینش اسلامی در آن گاهی با فاصلههایی به اندازهی فاصلهی ایمان و كفر از هم دور هستند - با یك چنین واقعیتی مواجه هستیم. امروز آشكارترین و روشنترین حقایق اسلامی بوسیلهی بعضی از مدعیان اسلام در كشورهای اسلامی نادیده گرفته میشود. امروز همان روزی است كه شعارها یكسان است اما جهتگیریها به شدت مغایر یكدیگر است، امروز شرائطی مشابه شرائط دوران حكومت امیرالمؤمنین است، پس روزگار نهجالبلاغه است. امروز میشود از دیدگاه دقیق و نافذ امیرالمؤمنین علی علیهالسّلام به واقعیتهایجامعه و واقعیتهای جهان نگاه كرد و بسیاری از حقایق را دید و شناخت و علاج آنها را پیدا كرد. لذاست كه به نظر ما امروز از همیشه به نهجالبلاغه ما محتاجتریم. این یك جهت كه ضرورت پرداختن به نهجالبلاغه و بازگشت به این مجموعهای كه از زبان امیرالمؤمنین و مولای متقیان نقل شده، و هر چه بیشتر كار كردن روی اینها از لحاظ مقدماتی كه آنها را بتواند معتبرتر و قابل استنادتر و قابل فهمتر و قابل تطبیقتر بكند از همیشه ضروریتر و لازمتر است. |