[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :خطبههای نماز جمعهی تهران - 1369/01/10 عنوان فیش : استقلال فرهنگی کلیدواژه(ها) : استقلال فرهنگی نوع(ها) : جستار متن فیش : اسلام مخالف بود و اعلام مخالفت کرد و گفت که حکومت جمهوری اسلامی، استقلال کامل ملت تحت تابعیت خود را تضمین و تأمین میکند. این استقلال کامل، شامل استقلال سیاسی و اقتصادی و بالاتر از همه، استقلال فرهنگی است. یعنی جمهوری اسلامی، به این اکتفا نکرد که حکومتی را مستقل از قدرتها به وجود بیاورد؛ این قدم اول است. کشورهایی که به استقلال میرسند، قدم اول استقلال آنها همین است که نظام سیاسی خودشان را مستقل کنند؛ یعنی حکومتی مستقل از نفوذ قدرتهای بیگانه به وجود آورند. به این هم اکتفا نکرد که در جهت استقلال اقتصادی حرکت بکند. استقلال اقتصادی، از استقلال سیاسی مشکلتر و دیریابتر است. مربوط به :خطبههای نماز جمعهی تهران - 1369/01/10 عنوان فیش : استقلال فرهنگی کلیدواژه(ها) : استقلال فرهنگی نوع(ها) : جستار متن فیش : اما از همهی اینها مهمتر، استقلال فرهنگی بود. جمهوری اسلامی، از اول نشان داد که زیر بار فرهنگ مبتذل و فاسد غربی نخواهد رفت. این نکته را من عرض کنم که سلطهی واقعی قدرتها، سلطهی فرهنگی است. یعنی اگر ملتی بتواند فرهنگ و باورها و اعتقادات و رسوم و آداب و عادات خود را، و در مرحلهی بالاتر، زبان و خط خویش را در ملت دیگری نفوذ بدهد، بر آن ملت مسلط است و سلطهی او، یک سلطهی حقیقی است؛ کاری که در دورهیی از این دویست سال گذشته فرانسویها با کشورهای دیگر کردند، و در یک دورهی دیگر انگلیسیها کردند، و در این اواخر امریکاییها انجام دادند؛ یعنی زبان و خط و فرهنگ و روشهای زندگی خودشان را به هر کشوری که توانستند، صادر کردند. اگر کشوری از لحاظ اقتصادی هم مستقل باشد و وابستهی به قدرتها نباشد، اما چنانچه قدرتهای بیگانه بتوانند فرهنگ خودشان را در این کشور نفوذ بدهند، بر آن مسلطند. فرهنگ، مثل آب و هواست. فرهنگ، یعنی همین رسوم و آدابی که بر زندگی من و شما حاکم است. فرهنگ، یعنی باورها و اعتقادات ما و چیزهایی که زندگی شخصی و اجتماعی و داخل خانه و محیط کسب یک جامعه با آنها روبهروست. جمهوری اسلامی، فرهنگ غربی را رد کرد و گفت ما فرهنگ مستقل اسلامی داریم. اسلام، تکلیف مسلمانان را در معاشرت، در کیفیت زندگی فردی، در خورد و خوراک، در لباس پوشیدن، در درس خواندن، در روابط با حکومت، در روابط با یکدیگر و در معاملاتشان معین کرده است. ما نمیخواهیم اینها را از غربیها یاد بگیریم و از آنها تقلید کنیم. جمهوری اسلامی، از اول این را نشان داد. در غرب، ارتباط بیبندوبار زن و مرد، یک کار رایج است و عدم حجاب و واسطه و فاصلهیی بین زن و مرد در معاشرتها، یک کار معمولی است. نمیگوییم که در کشورهای غربی، همهی مردان یا زنان فاسدند. نه، چنین ادعایی نمیکنیم، چنین تهمتی نمیزنیم؛ واقعیت هم ندارد. در میان آنان، یقیناً مردان و زنان خوب و نجیب هم هستند؛ اما آزادی جنسی در جوامع غربی حاکم است. این، در آنجا یک فرهنگ است. در فرهنگ غربی، آزادی شهوات جنسی، یک امر مباح و مجاز و بیقیدوشرط است. بعضی از کشورهای غربی، در این قسمتها خیلی هم پیش رفتهاند و زندگی خودشان را به شکهای شرمآوری درآوردهاند و البته پشیمانند. این چیزی است که متفکران و سیاستمداران و برنامهریزان و مدیران کشورهای غربی در آن گیر کردهاند و واقعاً برایشان مشکل درست کرده است. غرب، این فرهنگ و این خصلت و خو و عادت را به تمام کشورهای دیگر هم صادر کرد. در کشورهای دیگر، چنین فسادی نبود. در کشورهای اسلامی و حتّی کشورهای غیراسلامی شرق هم، چنین چیزی وجود نداشت؛ این را غربیها وارد کردند. جمهوری اسلامی، در مقابل این مفاسد ایستاد و از اول اعلام کرد که به روابط بیبندوبار زن و مرد معتقد نیست؛ معتقد به وجود حجاب و روابط اسلامی میان زن و مرد است، و بر این مسأله هم پافشاری کرد. به نظر بعضیها، این یک مسألهی فرعی و جزیی است؛ در حالی که اشتباه میکنند، این مسألهی بسیار مهمی است. در همینجا من عرض بکنم که یکی از مهمترین علل مخالفت شدید و خصمانهی دولتهای غربی با جمهوری اسلامی، همین مسأله است. آنها روی این مسأله بسیار حساسند. اگر جمهوری اسلامی، در همین یک مسأله مقداری کوتاه میآمد و اجازه میداد که فرهنگ بیبندوبار غربی در زمینهی روابط ناسالم زن و مرد در جامعه تحقق پیدا بکند، بسیاری از مخالفتهایی که مجامع سیاستمداری و غیرسیاسی غرب با جمهوری اسلامی دارند، کم میشد، یا بعضاً از بین میرفت. شما میبینید که در همین کشور ما، یک روز بیحجابی را اجباری کردند؛ اما احدی در دنیا اعتراض نکرد که چرا بیحجابی را اجباری میکنید! در کشور همسایهی ما ترکیه، بیحجابی را اجباری کردند و تا همین اواخر هم حتّی بعضی از دولتهای ترکیه، همین اجبار و الزام را ادامه میدادند - که نمونههایی در همین سالهای اخیر دیده شد - اما هیچکس در دنیا اعتراض نکرد و اعتراض نمیکند! بالاتر از این، در کشورهای اروپایی که خودشان را پیشرفته میدانند و در ادعا و تبلیغات، مسایل حقوق بشر و آرای انسانها برایشان حایز اهمیت است - یعنی فرانسه و انگلیس - اجازه ندادند که چند نفر زن یا دختر مسلمان، با حجاب اسلامی رفت و آمد کنند و به مدارس بروند! اینجا اجبار و الزام را جایز میشمارند و در آن ایراد و عیبی نمیبینند؛ اما جمهوری اسلامی به خاطر اینکه حجاب را در جامعه الزامی میداند، همهی این محافل، آن را مورد اعتراض قرار میدهند! اگر الزام زنان به شکلی از لباس و زىّ ایراد دارد، ایراد آن بیشتر از الزام به حجاب است؛ زیرا این به سلامت نزدیکتر است. حداقل این است که ایندو، با یک نظر دیده بشود؛ اما غرب اینطوری عمل نمیکند. غرب، جمهوری اسلامی را به عنوان کشوری که در آن، لباس زنان شکل الزامی دارد، مورد انتقاد قرار میدهد؛ اما آن دولتهایی که برهنگی و نبودن حجاب میان زن و مرد را الزامی میکنند، آنها را مورد انتقاد قرار نمیدهد! این برای چیست؟ برای همین است که این برخلاف فرهنگ پذیرفته شدهی غرب است. اینها روی این مسأله بشدت حساسند. غرب، روی رواج مشروبات الکلی حساس است و آن را به عنوان یک نکتهی مثبت در ملتها و در عادات و آداب آنها میشمارد. اگر در یک کشور، مشروبات الکلی ممنوع بود و مصرف کردن آن مجازات داشت، غربیها حساسیت نشان میدهند و این را ارتجاع به حساب میآورند؛ اما اگر در کشوری مشروبات الکلی آزاد و مجاز و رایج باشد و حکومت نسبت به آن حساسیتی نشان ندهد، بلکه ترویج بکند، این را مستحسن میشمارند! الزام و اجبار مردم به روشهای گوناگون زندگی، تا آنجایی که با فرهنگ غربی منافات نداشته باشد، برای غربیها مجاز است و هیچ ایرادی ندارد. مربوط به :خطبههای نماز جمعهی تهران - 1369/01/10 عنوان فیش : استقلال فرهنگی کلیدواژه(ها) : استقلال فرهنگی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : جمهوری اسلامی، از اول نشان داد که زیر بار فرهنگ مبتذل و فاسد غربی نخواهد رفت. این نکته را من عرض کنم که سلطهی واقعی قدرتها، سلطهی فرهنگی است. یعنی اگر ملتی بتواند فرهنگ و باورها و اعتقادات و رسوم و آداب و عادات خود را، و در مرحلهی بالاتر، زبان و خط خویش را در ملت دیگری نفوذ بدهد، بر آن ملت مسلط است و سلطهی او، یک سلطهی حقیقی است؛ کاری که در دورهیی از این دویست سال گذشته فرانسویها با کشورهای دیگر کردند، و در یک دورهی دیگر انگلیسیها کردند، و در این اواخر امریکاییها انجام دادند؛ یعنی زبان و خط و فرهنگ و روشهای زندگی خودشان را به هر کشوری که توانستند، صادر کردند. اگر کشوری از لحاظ اقتصادی هم مستقل باشد و وابستهی به قدرتها نباشد، اما چنانچه قدرتهای بیگانه بتوانند فرهنگ خودشان را در این کشور نفوذ بدهند، بر آن مسلطند. فرهنگ، مثل آب و هواست. فرهنگ، یعنی همین رسوم و آدابی که بر زندگی من و شما حاکم است. فرهنگ، یعنی باورها و اعتقادات ما و چیزهایی که زندگی شخصی و اجتماعی و داخل خانه و محیط کسب یک جامعه با آنها روبهروست. جمهوری اسلامی، فرهنگ غربی را رد کرد و گفت ما فرهنگ مستقل اسلامی داریم. مربوط به :خطبههای نماز جمعهی تهران - 1369/01/10 عنوان فیش : استقلال فرهنگی کلیدواژه(ها) : استقلال فرهنگی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : اگر ملتی بتواند فرهنگ و باورها و اعتقادات و رسوم و آداب و عادات خود را، و در مرحلهی بالاتر، زبان و خط خویش را در ملت دیگری نفوذ بدهد، بر آن ملت مسلط است و سلطهی او، یک سلطهی حقیقی است. مربوط به :خطبههای نماز جمعهی تهران - 1369/01/10 عنوان فیش : استقلال فرهنگی کلیدواژه(ها) : استقلال فرهنگی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : اگر کشوری از لحاظ اقتصادی هم مستقل باشد و وابستهی به قدرتها نباشد، اما چنانچه قدرتهای بیگانه بتوانند فرهنگ خودشان را در این کشور نفوذ بدهند، بر آن مسلطند. مربوط به :خطبههای نماز جمعهی تهران - 1369/01/10 عنوان فیش : استقلال فرهنگی کلیدواژه(ها) : استقلال فرهنگی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : جمهوری اسلامی، فرهنگ غربی را رد کرد و گفت ما فرهنگ مستقل اسلامی داریم. |