[ بازگشت ] | [ چـاپ ]

مربوط به :خطبه‌های نماز جمعه‌ تهران - 1366/02/18
عنوان فیش :یکسان نبودن برخورد اسلام با اظهار عقیده و فکر
کلیدواژه(ها) : تاریخ عصر بعثت و دوران حیات و حکومت پیامبر(صلی الل, آزادی بیان, رفتار پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم)
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
بیان عقیده و بیان فکر همه جا یکسان نیست؛ پس حکم واحدی هم قهراً ندارد. بعضی از گفتنها شعاع اثر محدودی دارد، بعکس بعضی از گفتنها شعاع اثر بسیار وسیعی دارد. بعضی‌ها اگر چیزی را، فکری را، نظری را اظهار کنند، هر اثری که بر این اظهار نظر مترتب بشود، در یک دایره‌ی محدودی خواهد بود. بعکس بعضی دیگر اگر اظهارنظر بکنند، هر اثری که مترتب بشود - چه خوب و چه بد - در یک دائره‌ی وسیع و گسترده‌ای خواهد بود. بعضی‌ها مطلبی را با زبان معمولی و عادی بیان میکنند که اثر آن عمیق نیست. اما بعضی ممکن است مطلبی را به زبان هنری بیان کنند، زبان مؤثری را به کار ببرند که دارای اثر عمیقی در دل مردم باشد. این دو با هم یکسان نیستند و اگر آثار سوئی بر اینجور بیانی مترتب بشود، اسلام میان این دو شیوه‌ی بیان فرق میگذارد. بعضی از بیانها و اظهار عقیده‌ها در شرایط عادی انجام میگیرد؛ روی اینجور اظهار بیان حساسیتی نیست؛ حتی اگر بیان گمراه کننده‌ای باشد. چون امکان مقابله‌ی با این بیان و خنثی کردن آثار سوء آن در جامعه هست. اما گاهی یک اظهار نظر، یک بیان عقیده در شرایط حساس اجتماعی انجام میگیرد؛ در آنوقتی که جامعه و نظام اسلامی محتاج یکپارچگی است، محتاج آرامش است، محتاج تمرکز است، جنگی در بین است، تهدید امنیت مرزها مطرح است، حفظ مصالح عمومی نظام مطرح است؛ اینها یک جور نیستند. حساسیت نسبت به این دو گونه ابراز بیان یکسان نیست. گاهی یک بیانی از بیانهای ممنوع مثل اهانت مثلاً به یک شخص، اهانت به یک شخص معمولی در جامعه است. گاهی اهانت به شخصی است که اهانت او، زیر سئوال بردن او، تحقیر او، تحقیر یک ملت است، اهانت به یک نظام است، زیر سئوال بردن یک جامعه است، یک کشور است، این دو با هم یکسان نیستند. پس نمیشود که ما به طور کلی چشمهامان را بگذاریم روی هم، بگوئیم در اسلام بیان عقیده و ابراز عقیده جایز است به طور کلی یا جایز نیست به طور کلی. شرایط مختلف است، بیانها مختلف است، گوینده‌ها مختلفند، شنونده‌ها مختلفند، محتوای مطلب مختلف است. لذا در صدر اسلام عکس‌العمل پیغمبر و خلفای اول را در مقابل بیانهای گوناگون، شما می‌بینید یکسان نیست. یک جا رسول خدا در مقابل یک مخالف می‌ایستد و او هرچه میتواند به او اهانت میکند، پیغمبر نه فقط از او انتقام نمیگیرد، بلکه به او احسان هم میکند. یعنی این بیان اهانت به پیغمبر از نظر اسلام و پیغمبر که مجسمه‌ی اسلام است، هیچ اشکال و تعقیب قانونی ندارد؛ والّا پیغمبر او را تعقیب میکرد. یک جا هم شما می‌بینید پیغمبر اکرم فاتحانه وارد مکه میشود و چند هزار نفر مشرکِ معاندِ مخالف خود را که در میان آنها شخصیتهای برجسته‌ای مثل ابوسفیان وجود دارند، اینها را معاف میکند، عفو میکند، از تعقیب مصون میدارد، اما یک شاعری را که در همان مکه علیه پیغمبر شعر گفته و اهانت کرده و پیغمبر را و اسلام را زیر سئوال قرار داده، غیاباً محکوم به اعدام میکند و میگوید هر کس این را پیدا کرد، خون این انسان مباح است. این ناشی از چیست؟ ناشی از این است که نوع بیان و محتوای بیان و محیط بیان و مخاطب بیان و ابزار بیان دارای احکام مختلفی هستند، یکسان نیستند و شرایط گوناگون، اوضاع و احکام و احوال گوناگونی را به وجود می‌آورد.