[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :بیانات در دیدار نخبگان و برگزیدگان کرمانشاه - 1390/07/26 عنوان فیش : پیشرفت علمی ایران کلیدواژه(ها) : پیشرفت علمی ایران نوع(ها) : جستار متن فیش : یک نکتهی دیگر هم که مهم است، نشان دادن استعداد ذاتی کشور و ملت ماست؛ نه به بیگانگان، بلکه به خودمان. یکی از چیزهائی که ما را باید نسبت به موقعیتهای خودمان بشدت هوشیار کند، این است که در طول دهها سال تبلیغات شده بود که ایرانی ناکارآمد است؛ باید از دیگران بیاموزد، باید از دیگران تقلید کند، باید به دامن دیگران متوسل و متشبث شود. در دوران جوانی و نوجوانیهای ما این جزو چیزهای رائج بود. تا صحبت یک چیزی میشد، میگفتند اینجا که خب، نمیشود این چیزها را بسازند. میخواستند توی یک شهر بر روی یک خیابانی پل بسازند، باید مهندس خارجی میآمد؛ اگر میخواستند یک سد بسازند، باید چندین شرکت خارجی و مهندسین و متخصصین خارجی میآمدند؛ یکی دیوارهی سد را میساخت، یکی توربین را میساخت، یکی بقیهی دستگاهها را میساخت؛ اصلاً تصور نمیشد. حتّی تا اوائل انقلاب، این فکر بود. من فراموش نمیکنم؛ بنا بود یک نیروگاه گازی را یک جائی بسازند - از قبل از انقلاب نیمهکاره مانده بود - به مسئولینش میگفتیم این کار را انجام بدهید؛ آمدند پیش من - من آن وقت رئیس جمهور بودم - گفتند آقا اصلاً امکان ندارد. آنها باورشان نمیآمد. خب، امروز مهندسین کشور ما، جوانان ما، پیشرفتهترین نیروگاهها را در شکلهای مختلف، در انواع مختلفِ خودش دارند میسازند. ما امروز میتوانیم نیروگاه هستهای بسازیم. این استعدادها شناخته شده نبود. سالهای متمادی روی این قضیه کار شد. از حدود صد و پنجاه سال پیش که بتدریج فرهنگ غربی، روش غربی، نمودارهای تمدن غربی و پیشرفت فناوری غربی وارد کشور شد، بتدریج این مسئله جا افتاد؛ هم گفته شد و تأکید شد، هم در عمل اینجور معلوم شد که از ایرانی کاری برنمیآید. فراموش کردند که تاریخ ما، میراث گذشتهی ما سرشار از افتخارات علمی است. آن روزی که در دنیای غرب خبری نبود، آن روزی که آنجا اگر یک پیشرفت علمی به وجود میآمد، یک کشف علمی میشد، کاشف را به جرم جادوگری آتش میزدند، آن روزی که تاریکی علمیِ مطلق بر منطقهی اروپا حاکم بود - که در این زمینه حرفها هست - آن روز کشور ما پیشرو کشورهای اسلامی بوده. این پیشرفتها مال دنیای اسلام است، اما ایران پیشانی کشورهای اسلامی بود در پیشرفتهای گوناگون علمی؛ در فلسفه، در علوم عقلی، حتّی در علوم شرعی، در فقه، در حدیث. بیشترین کتابهای حدیث در آن دورهها - چه حدیث اهل سنت، چه حدیث شیعه - مال ایرانیهاست؛ نویسندگان ایرانی، محدثین ایرانی، فقهای ایرانی؛ آن وقت تا برسد به علوم طبیعی، در پزشکی، در داروسازی، در مهندسی، در ستارهشناسی و در بقیهی علوم. خب، این گذشتهی ماست؛ این نشاندهندهی وجود یک استعداد برتر و یک ذخیرهی استعدادیِ سرشار در این منطقهی از جغرافیای عالم است. ما چرا باید این را فراموش میکردیم؟ فراموش کردیم. امروز میخواهیم نشان بدهیم که اینجوری نیست. خب، البته در زبان بارها بنده گفتهام، این قضیه را تکرار کردهام، شاید اوائل هم شعاری به نظر میآمد، که میگفتیم استعداد ایرانی از متوسط استعداد بشریِ بینالمللی بالاتر است؛ این را ما اطلاع داشتیم. بعضیها فکر میکردند این شعار است؛ اما خب، الحمدلله دارد یواش یواش نشان داده میشود. همین رشد پیشرفت علمی که اشاره کردند - که بنده هم بارها این را گفتهام - این یک واقعیتی است؛ این آمارهای بینالمللی است. درست است که ما آنجائی که بالفعل از لحاظ علمی رسیدیم، عقبتر از بالفعل دنیاست، به مراحلی و منازلی؛ اما این به خاطر عقبماندگی قدیمی ماست. حرکتمان به سمت جلو، سرعت بسیاری داشته؛ چندین برابر سرعت متوسط عالم. اگر همین سرعت را حفظ کنیم، بلکه افزایش بدهیم، مسلّماً به خطوط مرزی علم خواهیم رسید و این خطوط مرزی را خواهیم شکست و جلو خواهیم رفت؛ این اتفاق خواهد افتاد. جوان کشور ما باید این را باور کند؛ یکی از راههای باورش همین است. امروز اینجا جوان میآید صحبت میکند؛ حرف نو، نکتهی نو و پیشنهاد جدید را با روحیهی خوب در اینجا ارائه میدهد. استادان برجسته و بزرگ در علم، در هنر، در خطاطی، در بقیهی رشتهها میآیند حرف میزنند؛ مطالب نو، نکتههای نو میگویند. اینها باید منعکس بشود تا جوان کشور ما باور کند. نکتهی دیگری هم که من باید عرض کنم، این است که برجستگیهای یک جامعه در این زمینههای ذهنی و فکری و علمی باید در خدمت تعالی انسان قرار بگیرد. امروز در دنیا اینجور نیست؛ امروز در دنیا نه علم در خدمت تعالی انسان است، نه هنر و نه بقیهی چیزها. خب، یک نمونهی هنر، سینماست. قلهی سینمای دنیا، هالیوود است. این دستگاههای هنری دنیا چقدر به اخلاق بشری، به معنویت انسان، به امیدبخشی به انسان کمک میکنند؟ عکس قضیه است؛ نمیشود گفت صفر، مبالغی زیر صفر! یعنی بنیانهای اخلاقی را، بنیانهای فکری را، تعالی بشری را تخریب میکنند. امروز در دنیا، هنر در خدمت تعالی انسان نیست؛ علم هم همین جور. علم در خدمت سرمایهداری است، در خدمت ثروتاندوزان است. دانش بشری امروز در خدمت کسانی است که کمپانیهای بزرگ اقتصادی مال اینهاست؛ جنگها را اینها راه میاندازند، انسانها را اینها میکُشند، کشتارهای جمعی را اینها میکنند؛ علم در خدمت اینهاست. علم در خدمت مردم محروم افغانستان نیست. علمی که به افغانستان رفته، همان هواپیمائی است که بالای سرشان میرود، بمبارانشان میکند. علمی که آن روز به عراق آمد، ابزارهای شیمیائی بود که حلبچه را به آن روز درآورد. در این مناطق، علم اینجوری است. علم در خود کشورهای غربی هم همین طور است. بله، ثروتِ یک جمعی را، یک اقلیتی را بالا برده؛ خود آن ثروت موجب شده که علم پیشرفت پیدا کند؛ اما علم شده یک ابزاری برای تبعیض و عدم تعادل اجتماعات و عقبرفتگی اجتماعات. ما باید این را برگردانیم. |