![]() |
[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری - 1389/06/25 عنوان فیش :فتنه 88، زنگ بیدار باش برای ما در مقابل خطرها کلیدواژه(ها) : غفلت, فتنه ۸۸ نوع(ها) : نهجالبلاغه متن فیش : به نظر من، باید با این چشم به این حوادث [حادثهی ننگین اهانت به قرآن شریف و عزیز در کشور آمریکا] تلخ نگاه کرد. نه اینکه اهانت به قرآن کار کوچکی است؛ خیلی بزرگ است، خیلی زشت است، خیلی ننگین است؛ اما برای ما باید زنگ بیدارباش باشد، باید حواسمان را جمع کنیم، بفهمیم که: «من نام لم ینم عنه»؛(1) اگر ما اینجا خواب برویم، جبههی دشمن، پشت سنگر خودش معلوم نیست خواب رفته باشد ؛ او بیدار است، علیه ما توطئه خواهد کرد. به نظر من، فتنهی سال 88 هم همین بود؛ برای ما یک زنگ بود، یک زنگ بیدارباش بود. بعد از آنی که در یک انتخاباتی، چهل میلیون شرکت میکنند و همهی ما تا آخر شب، خوشحال، خرسند که پای صندوقهای رأی مردم جمع شدند و تا آخر شب رأی دادند - و البته هنوز عدد گفته نشده بود، همه هم لذت میبردند - ناگهان از یک گوشهای، فتنهای شروع میشود؛ ما را بیدار میکند؛ میگوید: به خواب نروید، غفلت نکنید، خطرهائی در مقابل شما وجود دارد و آن خطرها اینهاست. به نظر من، همهی حوادث را اینجوری باید نگاه کرد. 1 ) نامه 62 : از نامههاى آن حضرت است به اهل مصر كه با مالك اشتر فرستاد، زمانى كه او را به حكومت مصر منصوب كرد أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ بَعَثَ مُحَمَّداً ( صلى الله عليه وآله ) نَذِيراً لِلْعَالَمِينَ وَ مُهَيْمِناً عَلَى الْمُرْسَلِينَ فَلَمَّا مَضَى ( عليه السلام ) تَنَازَعَ الْمُسْلِمُونَ الْأَمْرَ مِنْ بَعْدِهِ فَوَاللَّهِ مَا كَانَ يُلْقَى فِي رُوعِي وَ لَا يَخْطُرُ بِبَالِي أَنَّ الْعَرَبَ تُزْعِجُ هَذَا الْأَمْرَ مِنْ بَعْدِهِ ( صلى الله عليه وآله ) عَنْ أَهْلِ بَيْتِهِ وَ لَا أَنَّهُمْ مُنَحُّوهُ عَنِّي مِنْ بَعْدِهِ فَمَا رَاعَنِي إِلَّا انْثِيَالُ النَّاسِ عَلَى فُلَانٍ يُبَايِعُونَهُ فَأَمْسَكْتُ يَدِي حَتَّى رَأَيْتُ رَاجِعَةَ النَّاسِ قَدْ رَجَعَتْ عَنِ الْإِسْلَامِ يَدْعُونَ إِلَى مَحْقِ دَيْنِ مُحَمَّدٍ ( صلى الله عليه وآله ) فَخَشِيتُ إِنْ لَمْ أَنْصُرِ الْإِسْلَامَ وَ أَهْلَهُ أَنْ أَرَى فِيهِ ثَلْماً أَوْ هَدْماً تَكُونُ الْمُصِيبَةُ بِهِ عَلَيَّ أَعْظَمَ مِنْ فَوْتِ وِلَايَتِكُمُ الَّتِي إِنَّمَا هِيَ مَتَاعُ أَيَّامٍ قَلَائِلَ يَزُولُ مِنْهَا مَا كَانَ كَمَا يَزُولُ السَّرَابُ أَوْ كَمَا يَتَقَشَّعُ السَّحَابُ فَنَهَضْتُ فِي تِلْكَ الْأَحْدَاثِ حَتَّى زَاحَ الْبَاطِلُ وَ زَهَقَ وَ اطْمَأَنَّ الدِّينُ وَ تَنَهْنَهَ وَ مِنْهُ : إِنِّي وَ اللَّهِ لَوْ لَقِيتُهُمْ وَاحِداً وَ هُمْ طِلَاعُ الْأَرْضِ كُلِّهَا مَا بَالَيْتُ وَ لَا اسْتَوْحَشْتُ وَ إِنِّي مِنْ ضَلَالِهِمُ الَّذِي هُمْ فِيهِ وَ الْهُدَى الَّذِي أَنَا عَلَيْهِ لَعَلَى بَصِيرَةٍ مِنْ نَفْسِي وَ يَقِينٍ مِنْ رَبِّي وَ إِنِّي إِلَى لِقَاءِ اللَّهِ لَمُشْتَاقٌ وَ حُسْنِ ثَوَابِهِ لَمُنْتَظِرٌ رَاجٍ وَ لَكِنَّنِي آسَى أَنْ يَلِيَ أَمْرَ هَذِهِ الْأُمَّةِ سُفَهَاؤُهَا وَ فُجَّارُهَا فَيَتَّخِذُوا مَالَ اللَّهِ دُوَلًا وَ عِبَادَهُ خَوَلًا وَ الصَّالِحِينَ حَرْباً وَ الْفَاسِقِينَ حِزْباً فَإِنَّ مِنْهُمُ الَّذِي قَدْ شَرِبَ فِيكُمُ الْحَرَامَ وَ جُلِدَ حَدّاً فِي الْإِسْلَامِ وَ إِنَّ مِنْهُمْ مَنْ لَمْ يُسْلِمْ حَتَّى رُضِخَتْ لَهُ عَلَى الْإِسْلَامِ الرَّضَائِخُ فَلَوْ لَا ذَلِكَ مَا أَكْثَرْتُ تَأْلِيبَكُمْ وَ تَأْنِيبَكُمْ وَ جَمْعَكُمْ وَ تَحْرِيضَكُمْ وَ لَتَرَكْتُكُمْ إِذْ أَبَيْتُمْ وَ وَنَيْتُمْ أَ لَا تَرَوْنَ إِلَى أَطْرَافِكُمْ قَدِ انْتَقَصَتْ وَ إِلَى أَمْصَارِكُمْ قَدِ افْتُتِحَتْ وَ إِلَى مَمَالِكِكُمْ تُزْوَى وَ إِلَى بِلَادِكُمْ تُغْزَى انْفِرُوا رَحِمَكُمُ اللَّهُ إِلَى قِتَالِ عَدُوِّكُمْ وَ لَا تَثَّاقَلُوا إِلَى الْأَرْضِ فَتُقِرُّوا بِالْخَسْفِ وَ تَبُوءُوا بِالذُّلِّ وَ يَكُونَ نَصِيبُكُمُ الْأَخَسَّ وَ إِنَّ أَخَا الْحَرْبِ الْأَرِقُ وَ مَنْ نَامَ لَمْ يُنَمْ عَنْهُ وَ السَّلَامُ . ترجمه : اما بعد، خداوند سبحان محمّد صلّى اللّه عليه و آله را ترساننده جهانيان از عذاب فردا، و گواه بر انبيا فرستاد. چون از جهان در گذشت- صلّى اللّه عليه و آله- پس از او مسلمانان در رابطه با خلافت به نزاع برخاستند. به خدا قسم در قلبم نمىافتاد، و بر خاطرم نمىگذشت كه عرب پس از پيامبر صلّى اللّه عليه و آله خلافت را از خاندانش بيرون برند، يا آن را بعد از او از من دور دارند. چيزى مرا شگفت زده نكرد مگر شتافتن مردم به جانب فلان كه با او بيعت مىكردند. از مداخله در كار دست نگاه داشتم تا آنكه مشاهده نمودم گروهى از اسلام باز گشته، و مردم را به نابود كردن دين محمّد صلّى اللّه عليه و آله دعوت مىكنند، ترسيدم اگر به يارى اسلام و اهلش برنخيزم رخنهاى در دين ببينم يا شاهد نابودى آن باشم كه مصيبت آن بر من بزرگتر از فوت شدن حكومت بر شماست، حكومتى كه متاع دوران كوتاه زندگى است، و همچون سراب از بين مىرود، يا همچون ابر از هم مىپاشد. بنا بر اين در ميان آن فتنهها قيام كردم تا باطل از بين رفت و نابود شد، و دين به استوارى و استحكام رسيد. و قسمتى از اين نامه است به خدا قسم اگر به تنهايى با دشمنان روبرو شوم در حالى كه تمام زمين را پر كرده باشند، مرا نه باك است و نه ترس. من بر گمراهى آنان و هدايت خويش از جانب خود بر بصيرت از سوى پروردگارم بر يقينم. هر آينه من آرزومند لقاى خدايم و به پاداش نيك او در انتظار و اميد، اما تأسّفم از اين است كه حكومت اين امت به دست بىخردان و تبهكاران افتد، و مال خدا را در بين خود دست به دست كنند، و عباد حق را به بردگى گيرند، و با شايستگان به جنگ خيزند، و فاسقان را همدست خود نمايند، زيرا از اينان كسى است كه در ميان شما شراب حرام نوشيد، و حدّى كه در اسلام مقرر بود بر او جارى گشت، و هم از اينان كسى است كه مسلمان نشد تا اينكه براى اسلام آوردنش به او بخشش كمى شد. اگر از حكومت اين نابكاران بر شما نمىترسيدم اين مقدار شما را ترغيب و توبيخ نمىكردم، و در جمع و تحريك شما كوشش روا نمىداشتم، و زمانى كه سر باز زديد و سستى نموديد رهايتان مىكردم. آيا شما نمىبينيد سرزمين شما با حمله دشمن كم شده، و شهرهايتان تحت فرمان آنان در آمده، و كشورهايتان ربوده شده، و در شهرهاى شما جنگ در گرفته خدا شما را بيامرزد، به جانب جنگ با دشمنانتان كوچ كنيد، و خود را بر زمين سنگين مسازيد كه تن به خوارى بسپاريد، و به ذلّت برگرديد، و پستترين برنامه نصيب شما شود. مرد جنگجو هميشه بيدار و هوشيار است، و هر كه از دشمن آسوده بخوابد دشمن نسبت به او نخواهد خفت. و السلام مربوط به :بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری - 1389/06/25 عنوان فیش : فتنه ۸۸ کلیدواژه(ها) : فتنه ۸۸ نوع(ها) : جستار متن فیش : باید حواسمان را جمع کنیم، بفهمیم که: «من نام لم ینم عنه»؛(3) اگر ما اینجا خواب برویم، جبههی دشمن، پشت سنگر خودش معلوم نیست خواب رفته باشد؛ او بیدار است، علیه ما توطئه خواهد کرد. به نظر من، فتنهی سال 88 هم همین بود؛ برای ما یک زنگ بود، یک زنگ بیدارباش بود. بعد از آنی که در یک انتخاباتی، چهل میلیون شرکت میکنند و همهی ما تا آخر شب، خوشحال، خرسند که پای صندوقهای رأی مردم جمع شدند و تا آخر شب رأی دادند - و البته هنوز عدد گفته نشده بود، همه هم لذت میبردند - ناگهان از یک گوشهای، فتنهای شروع میشود؛ ما را بیدار میکند؛ میگوید: به خواب نروید، غفلت نکنید، خطرهائی در مقابل شما وجود دارد و آن خطرها اینهاست. به نظر من، همهی حوادث را اینجوری باید نگاه کرد. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری - 1389/06/25 عنوان فیش : فتنه ۸۸ کلیدواژه(ها) : فتنه ۸۸ نوع(ها) : جستار متن فیش : پارسال در همان بحبوحهی جریان فتنهی سال 88 شنیدید که یکی از شبکههای اجتماعی اینترنتی که در ارتباط با معارضین فعال بود: خبرهای اینجا را ببرند، دستورهای آنجا را برسانند، همین طور شلوغ کنند، فضا را چه کنند، میخواست موقتاً برای تعمیرات کارش را تعطیل کند، دولت آمریکا مانع شد، گفت شما اگر الان، ولو برای تعمیرات تعطیل موقت بکنید، این به معارضین داخل ایران ضرر میزند؛ جلویش را گرفتند. یعنی تعطیلی موقت را به این شبکهی اجتماعی اجازه ندادند. یعنی کمکهای اینجوری بود. و انواع و اقسام کمکها و اعانتهایی که به اینها میشود. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری - 1389/06/25 عنوان فیش : فتنه ۸۸ کلیدواژه(ها) : فتنه ۸۸ نوع(ها) : جستار متن فیش : مردم ایستادند، آخرین نمونهاش هم همین فتنهی سال 88 بود؛ مردم ایستادند. همان کسانی که به کسان دیگری غیر از منتخَب رأی داده بودند، همانها هم در مقابل آنها ایستادند. لذا دیدید در 9 دی، در 22 بهمن، همه شرکت کردند؛ همه آمدند. این نشاندهندهی این است که فتنهگران و فتنهانگیزان یک اقلیت معدودند؛ منتها دروغ گفتند، خواستند مردم را دنبال خودشان بکشانند. اولِ کار موفق هم شدند؛ بعد که چهرهشان آشکار شد، نقابشان در خلال حرفها و کارهای گوناگون افتاد، مردم از اینها رو برگرداندند. بنابراین، مردم ایستادهاند. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری - 1389/06/25 عنوان فیش :نوشته شدن کتب الذّريعة، مبسوط و رجال در پاسخ به تهمتهای مخالفین کلیدواژه(ها) : شیخ آقا بزرگ تهرانی, الذّریعة, الذّریعة, تاریخ حوزههای علمیه و مجاهدتهای علما, اهانت به مقدسات اسلامی, اهانت به قرآن, فجر الاسلام, احمدامین مصری, مبسوط, رجال, حوادث دنیای اسلام, فتنه ۸۸, بصیرت, تاریخ علما و فقهای سلف, تاریخ جمهوری اسلامی بعد از رحلت امام خمینی(ره), آمادگی برابر دشمن, تاریخ فعالیتها و مسئولیتهای آیت الله خامنه ای بعد نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : این حوادث گوناگون، هجمههای مختلف، همین حادثهی ننگین اهانت به قرآن شریف و عزیز در كشور آمریكا، حوادث بیدار كننده است؛ اینها آن زنگهائی است كه میخورد تا انسان در خواب غفلت فرو نرود، خواب انسان سنگین نشود، از پیرامون خود غافل نشود؛ این نعمت بزرگی است. ما در طول تاریخ و در طول انقلاب از اینگونه حوادث داشتیم و افراد مؤمن و بصیر و هوشیار از این استفاده كردند؛ از دشمنی دشمنها استفاده كردند. معروف بود، ما شنیده بودیم - حالا من یادم نیست جائی هم این را خواندهام یا نه، اما از قدیم در دهنها بود - كه این كتاب «فجر الاسلام» را كه احمدامین مصری نوشت كه تهمتهای زیادی و اهانتهای زیادی در این كتاب به شیعه كرده است - كه بعد هم «ضحی الاسلام» و «ظهر الاسلام» و «عصر الاسلام» را نوشت و همین طور در همهی اینها همین اهانتها تكرار شده - وقتی منتشر شد، موجب شد كه تعدادی از بزرگان و روشنفكران حوزهی علمیهی نجف به فكر بیفتند و پاسخ عملی بدهند. لذا مرحوم آشیخ آقا بزرگ تهرانی كتاب «الذّریعة» را نوشت؛ مرحوم سید محسن جبل عاملی كتاب «رجال» معروف خودش را و «اعیان الشیعة» را نوشت؛ مرحوم صدر كتاب «تأسیس الشیعة لفنون الاسلام» را نوشت؛ اینها دفاع كردند، دفاع عملی. یعنی یك كتاب سیصد چهارصد یا دویست سیصد صفحهایِ فجر الاسلام موجب شد كه چند دائرةالمعارف بزرگ در شیعه به وجود آمد. این، زنگ بیدارباش بود؛ خورد، این طرف بیدار شد و كاری كه باید بكند، انجام داد. در گذشته هم همین جور بوده. شما نگاه كنید اولِ كتاب «مبسوط» شیخ (رضوان اللَّه علیه) - كه در اُخریات حیات مباركشان این كتاب را نوشتند - ایشان میگوید كه ما زیاد میشنویم كه مخالفین ما فقه ما را تحقیر میكنند؛ «یستحقرونه و یستنزرونه» - یعنی یستقلّونه - و میگویند فقه شما فروع ندارد، چه ندارد؛ لذا من این كتاب را نوشتم. كتاب مبسوطِ به این عظمت، با این همه فروع، كه خود ایشان میگوید كه من در هیچ یك از مذاهب اسلامی تاكنون كتابی در همهی ابواب فقه كه با این همه فرع نوشته شده باشد، ندیدم؛ این را شیخ، خودشان در اول كتاب بیان میكنند. یعنی یك اهانت، یك طعن، موجب پدید آمدن یك چنین حادثهی شیرینی میشود. یا شیخ نجاشی (رضوان اللَّه علیه) در اول كتاب «رجال» كه یكی از بهترین و اساسیترین سندهای رجالی ما از هزار سال به این طرف است كه برای ما حفظ شده، میگوید كه من شنیدم كه سید شریف فرمود - ظاهراً سید مرتضی را میگویند - كه مخالفین ما میگویند كه: «ان لا سلف لكم»؛ شما گذشته ندارید؛ «و لا مصَنَّف» یا «مصَنِّف»؛ علمای مصنِّف ندارید، سلف ندارید، گذشته ندارید. من این كتاب را نوشتم تا ببینند كه چرا، ما اینها را داریم. ببینید، بزرگان از حوادث اینجور استفاده كردند. به نظر من، باید با این چشم به این حوادث تلخ نگاه كرد. نه اینكه اهانت به قرآن كار كوچكی است؛ خیلی بزرگ است، خیلی زشت است، خیلی ننگین است؛ اما برای ما باید زنگ بیدارباش باشد، باید حواسمان را جمع كنیم، بفهمیم كه: «من نام لم ینم عنه»؛ اگر ما اینجا خواب برویم، جبههی دشمن، پشت سنگر خودش معلوم نیست خواب رفته باشد؛ او بیدار است، علیه ما توطئه خواهد كرد. به نظر من، فتنهی سال 88 هم همین بود؛ برای ما یك زنگ بود، یك زنگ بیدارباش بود. بعد از آنی كه در یك انتخاباتی، چهل میلیون شركت میكنند و همهی ما تا آخر شب، خوشحال، خرسند كه پای صندوقهای رأی مردم جمع شدند و تا آخر شب رأی دادند - و البته هنوز عدد گفته نشده بود، همه هم لذت میبردند - ناگهان از یك گوشهای، فتنهای شروع میشود؛ ما را بیدار میكند؛ میگوید: به خواب نروید، غفلت نكنید، خطرهائی در مقابل شما وجود دارد و آن خطرها اینهاست. به نظر من، همهی حوادث را اینجوری باید نگاه كرد. |