newspart/index2
احمد عزیزی / شاعر آیینی / شاعر انقلاب
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
احمد عزیزی

در میان همان تعارفات معمول جعفریان درباره‌ی احمد عزیزی چیزی گفت. رهبر گفت: خدا إن‌شاءالله عزیزی را شفا بدهد. یک غصه‌ای شده در دل ما ماجرای عزیزی.
جعفریان گفت: خانواده‌اش می‌خواهند اعزامش کنند خارج از کشور، مثل این‌که نیاز هم هست ولی نمی‌توانند.
رهبر گفت: مثل این‌که خانواده‌اش هم خارج از کشور هستند؟ بعد کمی سکوت کردند. چند قدمی برداشتند. من هم درختی را دور زدم که ایشان را از روبه‌رو ببینم که ایستاد. به جعفریان گفت: من چه کار می‌توانم بکنم؟
حسینی وزیر ارشاد که کنار رهبر ایستاده بود گفت: من خودم عیادت ایشان رفتم، کسی هم چیزی به ما نگفته.
جعفریان مثل بچه‌ای که با دیدن بزرگ‌ترش شجاع شده باشد گفت: خوب شما را که نمی‌شود به این راحتی پیدا کرد. شما باید جویای احوال این ها بشوید.
رهبر به آقای وزیر گفت:خوب شما تحقیقی بکنید اگر لازم است اعزام بشود کمک کنید.1390/05/24

لینک ثابت
احمد عزیزی

برادرانی هستند که استعدادهای خیلی خوب دارند و اصلاً از آنها شعر می‌جوشد. در همین یکی، دو ماه اخیر، اثر چند نفر از اینها - مثل آقای میرشکاک و آقای احمد عزیزی - را خواندم و به این‌که اینها واقعاً شاعرند و دارای سلیقه‌ی فیاض و جوشانی هستند، اذعان قلبی پیدا کردم. البته شاید من کتابهای آقایان دیگر را نخوانده باشم و اثر این چند نفر را تصادفاً دیده باشم.1369/01/31
لینک ثابت
احمد عزیزی

ما یک وقت با آقای معلم راجع به این بیت «بیدل»:
حیرت دمیده‌ام گل داغم بهانه‌یی است
طاووس جلوه‌زار تو آیینه‌ی خانه‌یی است
صحبت می‌کردیم. قرار شد که ایشان شرح خود را بنویسند و برای ما بفرستند؛ ولی بالاخره به وعده‌شان هم وفا نکردند! این بیت یقیناً در دیوان «بیدل» معنا دارد؛ کمااین‌که معلوم شد که در شعر آقای عزیزی، حیرت و آیینه و امثال آن هم با دیوان «بیدل» مرتبط است. اینها واژه‌هایی است که «بیدل» به کار می‌برد؛ لیکن الان در دنیای زبان فارسی، غیر از برادران افغانی - که در افغانستان، به «بیدل» ارادت صوفیگرانه دارند و من نمی‌دانم که همانها هم چه‌قدر می‌فهمند - در هیچ جای دیگری از جهان زبان فارسی، شعر «بیدل» رواج ندارد. اگرچه بالاخره عده‌یی به این اشعار نگاه می‌کنند؛ مثلاً برادر شاعری می‌خواند و در آن غرق می‌شود و چیزی می‌فهمد؛ اما این‌که ملاک شعر قابل فهم نیست.1369/01/31

لینک ثابت
احمد عزیزی

در خصوص شعر آقای عزیزی، یک نکته‌ی دیگر را مطرح می‌کنم؛ چون من شعر ایشان را خیلی می‌پسندم. شعری هم که امشب خواندند، انصافاً شعر خیلی زیبایی بود. این دیوان مثنوی هم که اخیراً چاپ کرده‌اند، خیلی از آن را خوانده‌ام. چون به شعر ایشان علاقه دارم، از این جهت این نکته را تذکر می‌دهم. شما باید مایه‌های عرفانی را پخته‌تر کنید. می‌دانید که در وحدت وجود، شش، هفت قول وجود دارد. این وحدت وجودی که شما بیان کردید، هر شش، هفت قول در آن بود. چیزهایی هم در آن بود که جزو هیچیک از این اقوال در وحدت وجود نیست. شما باید اینها را یک کاری بکنید.
مرحوم آقای داماد(رضوان‌اللَّه‌علیه)، از مدرّسان بزرگ قم و یک ملای حسابی بود. فضلای درجه‌ی یک قم، شاگردان ایشان بودند. یکی از شاگردان برجسته‌ی ایشان می‌گفت که ادبیات عرب مرحوم آقای داماد، خیلی ضعیف بود و غالباً کلمات را غلط می‌خواند. وی در مقام شوخی مبالغه‌آمیزی نسبت به ایشان گفته بود که اگر کلمه‌یی مثلاً چهار، پنج وجه داشته باشد - فرضاً کلمه‌ی زید را می‌شود زِید و زُید و زَیَد و زَید و زُیُد خواند - آنچه که آقای داماد خواهد گفت، وجه ششمی است!
شما بالاخره باید بگویید که وحدت وجود چیست و به کدامیک از این سلایق و طرق وحدت وجود معتقدید؛ همان را انتخاب کنید و در این قالب شعر زیبایی که شما دارید و قشنگ هم می‌خوانید - این هم یک حسن دیگر است - بریزید. شعر آقای عزیزی خوب است و اگر در جلسه هم بخوانند، بدون تردید به‌به خواهند شنید؛ اما بدانید که این شعر، آن شعری نیست که دویست سال بعد در کاغذی بنویسند و بگویند عزیزی چنین گوید.1369/01/31

لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی