newspart/index2
بسیج مستضعفین / بسیجی/سپاه پاسداران/فرهنگ بسیجی/بسیج دانشجویی / بسیج/بسیجیان
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
افول نیروهای مقاومت انقلابهای جهان

پدیده‌ی بسیج، یک پدیده‌ی ابتکاری است؛ نه به این معنا که در کشورهای دیگر و در جاهای دیگر، نیروهای مقاومت مردمی وجود نداشتند؛ چرا، اینها را میدانیم لکن نیروهای مقاومت در کشورهای مختلف دنیا -در غرب و شرق و مانند اینها- معمولاً مربوطند به دوران اختناق، دوران فشار، دوران مبارزات؛ بعد از آنکه دوران مبارزات تمام شد، حالا یا خود این گروه‌های مقاومت به قدرت رسیدند یا دیگران با کمک اینها به قدرت رسیدند، این نیروی مقاومت تمام میشود و این تشکیلات مردمی به پایان میرسد؛ در دنیا این‌جور است؛ کسانی که با مقاومتهای مردمی در آفریقا، در اروپا، در آسیا، در کشورهای مختلف آشنا هستند میدانند. در دوره‌ی فرض بفرمایید تسلّط فرانسوی‌ها بر الجزائر، خب گروه‌های مردمیِ مقاومت تشکیل شد، سالها هم جنگیدند -شاید حدود هشت سال، ده سال، جنگ شدید داشتند- سختی‌های زیادی هم متحمّل شدند لکن بعد که دولت انقلابی تشکیل شد، دیگر از این گروه‌ها خبری نبود؛ بعضی‌شان به قدرت رسیدند، بعضی‌شان حزب تشکیل دادند، [ولی‌] چیزی به نام گروه مقاومت باقی نماند. یا مثلاً در فرانسه‌ی دوران اشغال آلمان، گروه‌های مقاومت بودند -چپ، راست، میانه- خیلی هم میجنگیدند لکن بعد از آنکه اشغال برطرف شد و حکومت تشکیل شد، دیگر از گروه‌ها خبری نبود؛ تمام شد، میرفتند. عرض کردیم، یا به قدرت میرسیدند -که همانهایی که به قدرت میرسیدند، به آفات قدرت هم دچار میشدند؛ این را بنده بالعیان در بعضی از کشورها دیدم؛ همان کسانی که در سنگرهای سخت، روی خاک، روی زمین، چند سال مبارزه کرده بودند تا به حکومت رسیده بودند، بعد در دوران حاکمیّتشان همان‌جور رفتار میکردند که مثلاً فرمانده‌ی پرتغالی که قبل از اینها بر این کشور حاکم بود رفتار میکرد؛ رفتار اینها هم مثل رفتار آنها بود، فرقی نمیکرد؛ هدف از مبارزه رسیدن به قدرت بود؛ این را بنده در موارد متعدّدی خودم مشاهده کردم- و به این شکل میشد و در واقع تبدّل ماهیّت میدادند؛ یا نه، دیگران به قدرت میرسیدند، اینها مثلاً حزب تشکیل میدادند؛ مثل بعضی از احزابی که در همین کشورها هست که آن حزبها هم در واقع مبارزه‌شان مبارزه‌ی برای رسیدن به قدرت بود. الان احزاب غربی و به تبع آنها احزاب در همه‌ی دنیا، هدفشان رسیدن به قدرت است؛ یعنی یک حزب مبارزه میکند برای اینکه دولت را در اختیار بگیرد؛ بعد آن حزبِ دیگر مبارزه میکند تا دولت را از دست این دربیاورد. یعنی امروز احزاب -آنچه به‌عنوان حزب در دنیا نامیده میشود- در واقع بستری برای رسیدگی به مفاهیم و معارف عالیه‌ی مورد اعتقاد آن حزب نیست، مثل آن چیزی که ماها در اوّل انقلاب از حزب در ذهنمان بود، امروز در دنیا این نیست؛ هدف این است که یک گروهی باشند -مثل یک باشگاهی یا یک مجموعه‌ای- که تلاش کنند خودشان را برسانند به قدرت؛ بعد که رسیدند به قدرت، همان آش و همان کاسه‌ی حکومت قبلی است؛ تفاوتی نمیکند. بنابراین گروه‌های مقاومت، با پیروزی‌ها حل میشدند، آب میرفتند، تمام میشدند. اینکه گروه‌های مقاومت، مثل یک جریان ممتد، مثل یک شطّ جوشان، در دوران پیروزی بمانند و روزبه‌روز بالنده‌تر بشوند، آگاهی‌هایشان بیشتر بشود، در میدانهای مختلفی که کشور به آنها احتیاج دارد به‌طور متشکّل شرکت کنند، از لحاظ کمّیّت و از لحاظ کیفیّت توسعه پیدا کنند، به مفاهیم جدید دست پیدا کنند، در نبردهای نوتولّدیافته بتوانند نقش ایفا کنند، آن‌چنان‌که بسیج ما است، این در دنیا بی‌سابقه است؛ چنین چیزی در دنیا سابقه ندارد.1394/09/04
لینک ثابت
پیام امام خمینی(ره) در رابطه با بسیج دانشجو و طلبه؛نشان‌دهنده نیاز کشور به روحیه بسیجی

بسیجی که در سال 58 تشکیل شد، نیازهای آن روز را تأمین میکرد - این یک نیاز بود - امروز بسیج نوع نیازهای دیگری را برآورده میکند. مسائلی که امروز مطرح است، آن روز مطرح نبود. امروز بسیج ما در زمینه‌ی علم، در زمینه‌ی ابتکار، در زمینه‌ی نوآوری، پیشرو است. این هم هنر امام بود. امام در همین نوشته‌ای که در آذر 67 مرقوم کردند - یعنی آخر عمرشان، تقریباً ده سال بعد از آن نوشته‌ی اول - از دانشجویان و طلاب میخواهند که بسیج تشکیل بدهند؛ بسیج دانشجو و بسیج طلبه. این نشان‌دهنده‌ی این است که نیازی که کشور به روحیه‌ی بسیجی دارد، مربوط میشود به همه‌ی زمینه‌ها، از جمله زمینه‌هائی که در قلمرو حوزه‌های علمیه است و زمینه‌هائی که در قلمرو دانشگاه‌هاست. امروز در حوزه‌ی علمیه هم فضلای بسیجی ما، علمای بزرگ بسیجی ما حضور دارند، افتخار هم میکنند. امام هم افتخار میکرد. امامِ با آن عظمت، میگفت من افتخارم این است که یک بسیجی‌ام. در دانشگاه هم همین جور است. در دانشگاه هم بسیج دانشجو، بسیج استاد، یک پدیده‌ی پیشرونده و پیشرو محسوب میشود.1390/07/22
لینک ثابت
نمونه‌هایی از توکل و اعتماد امام خمینی(ره) به قدرت الهی

بسیج یكی از آیات قدرت الهی است كه خدای متعال به آن بنده‌ی صالح، به آن مرد بزرگ، به آن شخصیت كم‌نظیر یا بی‌نظیر تاریخ اسلام بعد از ائمه (علیهم‌السّلام) عطا كرد. فكر پردازش بسیج عمومی، بسیج مستضعفین كه امام بزرگوار آن را مطرح كرد و عمل كرد و با همه‌ی توان پشت سر این فكر ایستاد، این نهال را آبیاری كرد تا تبدیل شد به شجره‌ی طیبه‌ای كه «تؤتی اكلها كلّ حین باذن ربّها»، یكی از الطاف الهی نسبت به آن مرد بزرگ و آن بنده‌ی صالح و آن عبد خاشع پروردگار بود. چشم بابصیرت امام این نشانه‌های قدرت و اعانت الهی را میدید. عیب ماها این است كه گاهی كمكهای الهی را لمس میكنیم، اما آنها را درست نمی‌بینیم؛ تشخیص نمیدهیم كه این چه كمك بزرگی است كه خدا دارد به ما میكند؛ اما او میدید.
در یك قضیه‌ای كه من مكرر این را نقل كردم، ایشان به من فرمود كه از اول انقلاب تا امروز - آن روز حدود سال 1365 بود - همه جا دست قدرتی را مشاهده میكنیم كه دارد ما را كمك میكند و جلو میبرد. او این دست قدرت را میدید. نگاه امام به ملت ایران با نگاه دیگران فرق داشت. همان روز اگر میخواستیم قضاوت بسیاری از نخبگان علمیِ دینی و غیر دینی و سیاسی و غیره را درباره‌ی ملت ایران مشاهده كنیم، میدیدم قضاوتها قضاوتهای عجیب و غریبی است. بعضی این ملت را باایمان نمیدانستند، بعضی دارای صداقت نمیدانستند، بعضی به نیرو و به وفای آنها شك میكردند - كه ما اینها را شنیدیم، از خیلی‌ها شنیدیم - اما امام در سال 1341 در همین شهر قم، آن وقتی كه هنوز هیچ خبری از این اجتماعات عظیم نبود، در همین مسجد اعظم گفت اگر ما به مردم فراخوان بدهیم، این صحرای قم را از جمعیت پر میكنند؛ لبیك میگویند. نگاه او به مردم، یك چنین نگاهی بود؛ مردم را شناخت. آن عنصر باارزشِ اكسیرگونه‌ای كه مسها را طلا میكند، این را در جان و دل مردم كشف كرد و آن را به كار گرفت. لذا با این موانع بزرگی كه در سر راه وجود داشت، انقلاب پیروز شد. هیچ تحلیلگری باور نمیكرد كه این اتفاق در اینجا بیفتد. او تكیه‌ی به خدا كرد، توكل به خدا كرد، وارد عمل شد، با دل مردم تماس برقرار كرد و مردم به صحنه آمدند و این حركت عظیم اتفاق افتاد؛ بعد هم مسئله‌ی بسیج را مطرح كرد.1389/08/02

لینک ثابت
طراحی پيچيده‌ترين تاكتيكهای جنگی در عملیات بيت‌المقدس توسط جوانان مؤمن ايرانی

بسیج مستضعفین كه امام آن را بنیاد كرد، سرتاپا روح بود، معنویت بود و جان بود. اتفاق افتاد كه آغاز ولادت بسیج نزدیك شد به شروع جنگ تحمیلی كه هشت سال این ملت را به دفاع مشغول كرد. بنابراین بسیج از اوائل ولادت خود، وارد میدان نبرد شد؛ آن هم نبردی سخت؛ نبردی كه یك طرف آن همه‌ی قدرتهای بزرگ جهانی پشت سر رژیم متجاوز صدام بودند، یك طرف ملت ایران بود و نیروهای مسلح ایران. در چنین جنگی بسیج وارد شد.
ورود بسیج در این جنگ موجب شد كه صحنه‌ی جنگ در مقابل چشم حیرت‌زده‌ی همه‌ی مردم دنیا به سود معنویت- كه با دست خالی همراه بود، اما سرشار از ایمان بود- رقم بخورد و همه‌ی دنیا در برابر چشم خود ببینند كه چطور جوان ایرانی با سرمایه‌ی ایمان، با تكیه‌ی بر خدا، با اعتمادبه‌نفس وارد میدان نبرد می‌شود، پیچیده‌ترین تاكتیكهای جنگی را طراحی می‌كند و معجزه‌ای مثل فتح المبین و بیت‌المقدس در مقابل چشم دنیا می‌گذارد. تاكتیك‌هائی كه جوانهای مؤمن در عملیات بیت‌المقدس- كه منتهی شد به آزادی خرمشهر- به كار بستند و طراحی‌ای كه آن‌ها كردند، تا امروز هم برای آن كسانی كه در مقوله‌های نظامی صاحب‌فكر و نظرند، درس‌آموز است؛ تاكتیكهای پیچیده، پرتحرك، دشوار، به حسب ظاهر نشدنی، اما به دست معجزه‌گر جوان مؤمن ایرانی، جوان مبتكرِ متكی به خدا، عملی و شدنی و واقع شده، بی‌سابقه بود.
این معنویت، این تكیه‌ی به نیروهای معنوی و ایمانی، این اعتماد به نفس، این شجاعت، این حقیر شدن همه‌ی جلوه‌های ظاهر زندگی مادی، حركت در راه رضای خدا، در هیچ جا سابقه نداشت؛ همچنانیكه كه خودِ انقلاب اسلامی هم نظیری و سابقه‌ای در تاریخ نداشت.1386/09/05

لینک ثابت
فرهنگ جهادی؛ هدیه انقلاب اسلامی به مردم

در نظام جمهوری اسلامی و به بركت انقلاب اسلامی، همه‌ی تلاشها سرعت و كاراییِ مضاعفی پیدا می‌كند. آنچه انقلاب اسلامی به مردم ما داد، فرهنگ جهادی بود. فرهنگ جهادی در همه‌ی صحنه‌ها و عرصه‌ها به كار می‌آید و در زمینه‌ی كارهای زیربناییِ كشاورزی و دامداری و امثال این‌ها هم از اوّل انقلاب، روح و فرهنگ جهادی وارد میدان شد. بعضی از صاحب‌نظران در باره‌ی انقلاب‌های دنیا این‌طور اظهار نظر كرده‌اند كه انقلابها بعد از آنكه به پیروزی رسیدند، سیّال بودن و جوشندگی و تحرّك و پیشرفت آن‌ها از بین می‌رود و به دستگاه‌های ایستا و بی‌تحرّك تبدیل می‌شوند. ممكن است در برخی از انقلابها همین‌طور باشد- ما نسبت به آن‌ها قضاوتی نمی‌كنیم- اما در مورد انقلاب ما پدیده‌ای دیده شد كه این فرضیه را از كلیّت انداخت و در اینجا غلط از آب درآمد؛ زیرا خودِ انقلاب دستگاه‌هایی را به وجود آورد كه در ذاتشان حركت و جوشش انقلابی و سریع و جهادی وجود داشت. یكی از دستگاه‌ها جهاد سازندگی بود، یكی از دستگاه‌ها سپاه بود، یكی از دستگاه‌ها بسیج بود. این‌ها دستگاه‌هایی هستند كه شكل اداری و ثابت و ایستا و متحجّر و منجمد نداشتند. و لو سازماندهی و تشكیلات و نظم در این‌ها وجود داشت، اما همان حالت حركت، پیشرفت و جهش كه در خود انقلاب موجود بود، در این‌ها هم وجود داشت و ما اثرش را هم در بیرون دیدیم. در دفاعِ هشت‌ساله، بسیج و تحرّك مردم را دیدید. در میدان كار و سازندگی و پیشرفت، روحیه‌ی جهادی را دیدید، كه البته مخصوص جهاد سازندگی هم نماند؛ این روحیه در بسیاری از دستگاه‌ها رسوخ كرد. امروز هم شما در كمك‌رسانی به بم همین روحیه را مشاهده می‌كنید. این روحیه در همه جای دنیا نیست. مهربانی و همكاری و دلسوزی برای مصیبت‌دیدگان- كه مربوط به همه‌ی بشر است- یك حرف است؛ اما جوشش و تحرك و نشاط و ورود در میدان، بدون هیچ ترتیب آداب، برای خدمت كردن، یك حرف دیگر است. آنچه در ایران دیده شد، این بود: همه وارد میدان شدند و تحرّك پیدا كردند. بنده در سالهای قبل از انقلاب، حوادثی مثل زلزله و سیل را از نزدیك دیده بودم. خود من رفتم امدادگری و خدمتگزاری كردم. این روحیه‌ی حركت عمومی، این دلسوزی، این ورود در صحنه‌ی كار و ابتكار، این كمك‌رسانیِ انبوه، مخصوص ملتی است كه دل او از حركت جهادی گرم است و جوشش جهادی در دل او وجود دارد. این همان روحیه‌ی بسیجِ دوران دفاع مقدّس است؛ این همان روحیه‌ی سنگرسازان بی‌سنگرِ جهاد سازندگی است كه غسل شهادت می‌كردند، روی بولدوزر می‌نشستند تا خاكریز بزنند. ما این روحیه را باید حفظ كنیم. این روحیه با كار علمی و نظم تشكیلاتی هیچ منافاتی ندارد؛ بلكه اتفاقاً كار علمی را هم همین روحیه‌ی جهادی بهتر می‌كند.1382/10/14
لینک ثابت
نقش بسيج در شكل‌گيري نيروهاي مسلح پس از انقلاب اسلامي

اوّلین تشكیلات مسلّحِ نظامیِ انقلاب كه از انقلاب جوشید، در حقیقت فرزند بسیج بود. كمیته‌ی انقلاب اسلامی هم، در واقع از بسیجِ نیروها به جود آمد. خودِ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، با این همه بركاتی كه در طول سالهای متمادی از آن دیده شد، در واقع فرآورده‌ای از فرآورده‌های بسیج نیروهای مردمی است.1375/08/30
لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی