newspart/index2
قوه قضائیه‏ / عدالت/قضاوت/اطاله دادرسی/پرونده قضایی/دادگاه/دادسرا / نظام قضایی
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
جاری نمودن حد الهی بر حسان بن ثابت توسط امیرالمومنین (علیه السلام)

قوه‌ی قضاییه، به معنای حقیقی كلمه، باید ملجأ و پناهگاهی باشد برای كسانی كه در جامعه به آنها ظلم می‌شود. با ظلم هر كسی، در هر حدی و در هر مرتبه‌ای، برخورد كنید. آن ظالم هر كه باشد، در هر رتبه‌ای از رتب و هر درجه‌ای از درجات قرار داشته باشد، باید با او برخورد شود. با ظالم باید برخورد شود قضای اسلامی قضایی است كه امیرالمؤمنین علیه‌الصّلاةوالسّلام، نسبت به حسان‌بن‌ثابت اعمال كرد. «حسان» با شعر و زبان خود، از امیرالمؤمنین دفاع كرده بود. به امیرالمؤمنین گفتند: «او جزو دوستان شماست. او جزو گروه شماست. او در دفاع از شما شعر گفته است؛ جزو مجموعه‌ی شماست. حال اگر در ماه رمضان مرتكب كار خلافی هم شده - كه البته كار او ظلم به كسی هم نبوده، بلكه ظلم به نفس خودش بوده است - از وی صرف‌نظر كنید!» امیرالمؤمنین فرمود: «من حدِ الهی را تعطیل نمی‌كنم!» و حد را بر او جاری كرد. یك عده آدمهای بدجنس كه همیشه در هر جامعه‌ای هستند و مترصدند ببینند زخم خوردگان حكومت اسلامی و دستگاه عدالت اسلامی چه كسانی هستند تا به سراغ آنها بروند، دور آنها را بگیرند و دل آنها را با دستگاه عدالت اسلامی و حكومت اسلامی مخالف كنند، در آن عهد هم بودند كه «حسان» را دوره كردند و گفتند: «دیدی علی‌بن‌ابی‌طالب چگونه با تو، كه این همه خدمت كرده بودی و این همه زحمت كشیده بودی، ناسپاسی كرد!» داغش كردند و فرستادندش در دستگاه معاویه و آن وقت بنا كرد علیه دستگاه علوی حرف زدن و شعر گفتن! ما هم از اول انقلاب، از این‌گونه افراد داشتیم كه «با دستگاه اسلامی» بودند، اما «بر دستگاه اسلامی» شدند. چرا؟ برای خاطر عدالت! این، افتخار ماست كه كسی به خاطر عدالت ما، با ما بد شود. «امیرالمؤمنین قتل فی محراب عبادته لشدة عدله.» افتخار است اگر بتوانیم به این حالت دست پیدا كنیم. ننگ و سرافكندگی آن‌جایی است كه خدای ناخواسته كسی با ما به خاطر بی‌عدالتی‌مان بد شود. این است كه انسان از خفت و هوان آن، در دنیا و آخرت نمی‌تواند نجات پیدا كند. اما این‌كه با ما بد شوند كه «چرا حد جاری كردید؟ چرا ناشایسته را از كار خود بركنار كردید؟ چرا به شایسته، طبق شایستگی او اهمیت دادید؟ چرا تخلف را از هر كسی، حتی از نزدیكان و اكابر خود ندیده نگرفتید؟» این بد شدن، مایه‌ی افتخار است. این‌كه بد نیست. و این می‌شود آن دستگاه قضایی كه نور امید را در دلها روشن خواهد كرد. وقتی دیدند كه این دستگاه قضایی رفیق و دوست و قوم و خویش و نزدیك و دور نمی‌شناسد؛ حق و باطل را می‌شناسد؛ حق را بلند می‌كند و باطل را سركوب می‌سازد، هر كسی امید پیدا می‌كند. این، آن كمال مطلوب قوه‌ی قضاییه است.1371/10/23
لینک ثابت
قاضی متخلف را در همان شهر محاکمه کنید و به مسند برگردانید!

یادم میآید که در اوایل دوران ریاست جمهوری، جمع آقایان شورای عالی قضایی، پیش من تشریف آوردند. در آن جلسه، صحبت از قاضییی شد که در شهری تخلفی کرده بود. من نظر خودم را درباره‌ی او مطرح کردم و گفتم سلیقه‌ام این است، شما آن را ارزیابی کنید و ببینید که آن را قبول دارید یا نه؟ گفتم: آن قاضی را در همان شهری که این تخلف را کرده، محاکمه کنید. اگر شلاق یا زندان و یا هر چیز دیگر است، در همان‌جا حکم را بر او اجرا کنید و بعد هم در همان شهر، او را دوباره بر مسند قضاوت بگذارید. گفتند: این کار، تشکیلات قضایی را تضعیف میکند. گفتم: به نظر من تقویت است؛ زیرا آن دادستان و یا حاکم شرعی که به خاطر تخلف، آن‌جا کتک را میخورد، بعد که پشت آن مسند قضا نشست، خواهد گفت ببینید، مسأله‌ی قوّه‌ی قضاییه این است؛ من حتّی فاسد شدم، با من این کار را کردند. بنابراین، خودش دیگر اشتباه نخواهد کرد. این، انتقام و نقمت الهی است. او دیگر جرأت نمیکند علیالظاهر تخلف نماید؛ مگر آدمهای واقعاً مریض که تخلف میکنند. با اعمال این قاطعیت، دیگران هم خواهند گفت که ببینید، قوّه‌ی قضاییه این است و چنین متخلفانی را خودش مجازات میکند.1368/06/20
لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی