newspart/index2
نقش زنان در انقلاب اسلامی / نقش زن در انقلاب اسلامی
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
نقش زنان در انقلاب اسلامی, نقش زنان در دفاع مقدس

بعضی از بازماندگان شهدا، به جای یک مجاهدت، چندین مجاهدت کرده‌اند. از یک جهت، مجاهدت کردند که فرزند خوبی را پرورش دادند و این مجاهدت اجر دارد. از این جهت نیز مجاهدت کردند که مایه‌ی امید و نور دیده‌شان را در راه خدا به جبهه فرستادند. مجاهدت دیگر آن بود که نگرانیهای دوره‌ی حضور فرزندشان را که در جبهه به سر می‌برد، تحمّل کردند. شبهای عملیات، خانواده‌هایی که عزیزی در جبهه داشتند، مضطرب می‌شدند. این نیز مجاهدت است. لحظه لحظه‌ی اضطراب شما مادران پیش خدای متعال محفوظ است. خیال نکنید اینها گم می‌شود؛ در دیوان الهی محفوظ است. یک مجاهدت دیگر هم آن بود که وقتی خبر شهادت عزیز خود را شنیدند، بی‌صبری و بی‌تابی به خرج ندادند و جبهه‌ی حق را دشمن‌شاد نکردند. ملت ایران در دنیا به استقامت معروف شد. بنده در دوره‌ی مسؤولیت اجرایی، رؤسا و شخصیتهای برجسته‌ی سیاسی و انقلابیِ سراسر دنیا را می‌دیدم که وقتی در مورد ملت ایران حرف می‌زدند، از وجنات و کلماتشان روشن بود که از اعماق دل برای ملت ایران احترام قائلند. آنها این احترام را به دلیل همین مواردی که گفتیم، قائل می‌شدند. شنیده نشد که خانواده‌ی شهیدی بی‌تابی و ناشکری کند. البته گریه کردن ایرادی ندارد؛ امّا ناشکری نکردند. برای خدا دادند و این، آن چیزی است که مردان بزرگ عالم را تحت تأثیر قرار می‌دهد. زمانی من به مازندران آمدم. در یکی از شهرهای مازندران، بعد از سخنرانی، وقتی می‌خواستم سوار اتومبیل شوم، دیدم خانمی به اطرافیان اصرار می‌ورزد که با من صحبت کند. گفتم که بگذارند بیاید. خانم جلو آمد و گفت: پسر من در دست بعثیها اسیر بود. همین چند روز قبل به من خبر دادند که او زیر شکنجه کشته شده است. شما که به تهران رفتید، از قول من به امام سلام برسانید و بگویید: پسر من فدای شما؛ من ناراحت نیستم.
این جمله را در همین مازندران - در بابل یا ساری، یادم نیست - خانمی به من گفت. وقتی در تهران مطلب را به امام گفتم، آن مرد با عظمت و با ابهّت و آن کوه صبر و حلم، چنان در هم و منقلب شد که تعجّب کردم! اینهاست که ملتی را بزرگ می‌کند و برای یک ملت آبرو می‌سازد. ما در تاریخ اسلام شنیده و یا خوانده بودیم که افرادی وقتی شوهر، برادر و یا فرزندشان را در راه اسلام از دست می‌دادند، می‌گفتند: جان پیغمبر به سلامت باشد، اینها مهم نیست. لکن این از خودگذشتگی را بارها و بارها به چشم خودمان در قضایای هشت سال جنگ تحمیلی و در دوران انقلاب دیدیم. هزاران دل استوار و محکم در راه خدا، داستانهای تاریخی آفریدند. اینها حوادث ناچیزی نیست. اینها همان ارزشهایی است که ملتی را بزرگ و سرافراز می‌کند. این هم مجاهدتی دیگر بود که صبر کردند. شما خانواده‌های شهدا صبر کردید؛ مادران صبر کردند. مادرانی که طاقت ندارند خاری را به پای فرزندشان ببینند، چطور طاقت می‌آورند بدن غرقه به خون فرزندشان را ببینند و گریه نکنند و اشک نریزند!؟ از این قبیل مادران و پدران و همسران داشته‌ایم. امروز هم بحمدالله خانواده‌های شهدای ما این‌گونه‌اند و من خلاف این سراغ ندارم .1374/07/22

لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی