newspart/index2
قوه قضائیه‏ / عدالت/قضاوت/اطاله دادرسی/پرونده قضایی/دادگاه/دادسرا / نظام قضایی
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
دخالت ندادن حب و بغض‌ها و جریان‌سازی‌های سیاسی، لازمه قضاوت

یکی از چیزهائی که در مجموعه‌ی قوه‌ی قضائیه لازم است، عبارت است از عدم دخالت حب و بغضها و جریان‌سازی‌های سیاسی در درون قوه‌ی قضائیه. یکی از خطرات بزرگ همین است که جوسازی‌های سیاسی اثر بگذارد بر روی مجرای صحیح قضاوت، و بر روی ذهن قاضی، و بر روی ذهن بازپرس، و مجموعه‌ی چرخه‌ی رسیدگی به پرونده‌ها. خوب، جوسازی سیاسی میشود، روزنامه مینویسد، رادیوهای بیگانه میگویند، دشمن میگوید، جناحهای مختلف حرف میزنند؛ اینها نباید اثر بگذارند. یکی از مشکل‌ترین کارهای قوه‌ی قضائیه این است که تحت‌تأثیر جریان‌سازی‌ها قرار نگیرد؛ این همان «اعدلوا هو اقرب للتّقوی» است که تلاوت کردند. آیه میفرماید: «و لا یجرمنّکم شنئان قوم علی الّا تعدلوا»(1)؛ یعنی احساسات بر شما غلبه نکند؛ دشمنی‌ها - حالا آیه‌ی شریفه دشمنی را گفته است، دوستی هم همین جور است - در حکم شما و قضاوت شما تأثیر نگذارد و شما را از جاده‌ی عدل منصرف نکند؛ «اعدلوا هو اقرب للتّقوی».
تقوا یعنی همان مراقبت؛ مراقبت از خود، مراقبت از مسیر، مراقبت از در نیفتادن و دچار نشدن به مشکلات. میفرماید: اینجوری است که شما از چنگ مشکلات رهائی پیدا میکنید؛ اینجوری است که در این خارزار عجیب و غریب، میتوانید راه را درست طی کنید و بدون آسیب جلو بروید؛ «اعدلوا هو اقرب للتّقوی». یک مصداق و نمونه هم این است که جوّ سیاسیِ اعمال شده‌ی با دستهای مختلف، روی قوه‌ی قضائیه اثر نگذارد. البته کار آسانی نیست؛ گفتنش آسان است، اما عمل کردنش بسیار دشوار است؛ این را انسان باید منصفانه تصدیق کند. اگر این شد، آن وقت مردم در مقابل قوه‌ی قضائیه و اقدام و تصمیم قوه‌ی قضائیه احساس اقتناع میکنند، احساس قناعت ذهنی میکنند؛ ولو ممکن است از این حکم در دل راضی هم نباشند، اما قانعند. اگر بخواهیم تشبیه ناقصی بکنیم، مثل این داوری‌های میادین ورزشی است. وقتی داور گفت این درست است و این غلط است، همه در مقابلش تسلیم میشوند. ممکن است بعضی بداخلاقی کنند، اما بداخلاقی محسوب میشود؛ همه قبول کرده‌اند. البته آن داوری با این داوری، زمین تا آسمان تفاوت دارد؛ لیکن باید یک چنین حالتی به وجود بیاید و مردم احساس کنند که این داوری و این قضاوت، متخذ و مستنبط از متن حقیقت است؛ ذهنیات و جریانات و گرایشهای سیاسی و غیر سیاسی و حب و بغضها دخالتی ندارد. اگر مردم این را احساس کردند، ممکن است نتیجه‌ی حکم برایشان راضی کننده نباشد، اما بالاخره متقاعد میشوند؛ میگویند خیلی خوب. این حالت متقاعد شدن، این قبول ذهنی در جامعه، خیلی خوب است و برای قوه‌ی قضائیه یک فرصت بزرگی است.1389/04/07


1 ) سوره مبارکه المائدة آیه 8
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا كونوا قَوّامينَ لِلَّهِ شُهَداءَ بِالقِسطِ ۖ وَلا يَجرِمَنَّكُم شَنَآنُ قَومٍ عَلىٰ أَلّا تَعدِلُوا ۚ اعدِلوا هُوَ أَقرَبُ لِلتَّقوىٰ ۖ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ خَبيرٌ بِما تَعمَلونَ
ترجمه:
ای کسانی که ایمان آورده‌اید! همواره برای خدا قیام کنید، و از روی عدالت، گواهی دهید! دشمنی با جمعیّتی، شما را به گناه و ترک عدالت نکشاند! عدالت کنید، که به پرهیزگاری نزدیکتر است! و از (معصیت) خدا بپرهیزید، که از آنچه انجام می‌دهید، با خبر است!
لینک ثابت
قوه قضائیه‏

حقیقتاً یک بخش فوق‌العاده حساس از نظام کشور، قوه‌ی قضائیه است. در همه جای دنیا همین است؛ نقش دستگاه قضا، یک ‌نقش تعیین کننده و حیاتی است؛ لیکن در نظام جمهوری اسلامی که مبنای نظام و مشروعیت نظام متکی است به حق و عدل - ‌این پایه‌ی اساسی نظام ماست - دستگاه قضا حساسیت مضاعفی پیدا میکند.‌1389/04/07
لینک ثابت
قوه قضائیه‏

مجموعه‌ی مسئولان ارشد قوه‌ی قضائیه، مجموعه‌ی پاک، سالم، خوش‌سابقه، وارد و صمیمی اند؛ این چیزی است که انسان را ‌امیدوار میکند. در سطح قوه هم بحمداللَّه قضات فاضل، روشن‌بین، شجاع و درست کردار کم نیستند؛ اینها همه حقایقی است که ‌وجود دارد. به مرور زمان نقاط کور شناخته شده است، کارهای لازم دانسته شده است، برنامه‌ریزیهای خوبی انجام گرفته است یا ‌نیاز به آنها احساس شده است؛ اینها همه امیدبخش است. لیکن زمینه‌ی وجود امید و خوشبینی باید منجر بشود به یک تحرک ‌وسیع و جدی، برای اینکه این امید ثمر بدهد؛ واقع قوه‌ی قضائیه خودش را نشان بدهد. بارها عرض کرده‌ایم: باید قوه‌ی قضائیه به ‌وضعیتی برسد که در سطح کشور، هر جائی، هر کسی احساس مظلومیت کرد، به خود نوید بدهد که میروم سراغ قوه‌ی قضائیه، ‌حق خود را میگیرم و مظلومیت خود را برطرف میکنم. این امید باید در دل همه‌ی آحاد این کشور به وجود بیاید‌.‌‌ البته این امید ‌آسان به دست نمی‌آید؛ باید به قدری مراجعاتِ دادخواهانه با نتائج عادلانه و منصفانه همراه بشود که بتدریج این امید در دل ‌مردم به وجود بیاید‌.‌1389/04/07
لینک ثابت
قوه قضائیه‏

ما نمیخواهیم قوه‌ی قضائیه‌ی امروز را با قوه‌ی قضائیه‌ی قبل از انقلاب و دوران طاغوت مقایسه کنیم؛ آن کسانی که آن روزها را ‌دیده‌اند، میدانند؛ آن روز جائی که هیچ امیدی به روی انسان نمیگشود، قوه‌ی قضائیه بود؛ اینجور نبود که کسی احساس کند که ‌به این در مراجعه خواهد کرد و دلخوش از آنجا برخواهد گشت؛ نه، در متن قوه‌ی قضائیه، کار غیرعادلانه، ناشی از بیتوجهی، ناشی ‌از بیتقوائی، به قدری زیاد بود که کسی در قوه‌ی قضائیه هیچ امیدی نداشت، مگر به مدد پارتی و پول و زور و از این چیزها؛ ‌بنابراین ما نمیخواهیم قوه‌ی قضائیه‌ی خودمان را با آن مقایسه کنیم و دلخوش شویم که خوب، ما بحمداللَّه امروز قضات فاضلی ‌داریم، قضات منصفی داریم، کارهای خوبی انجام میگیرد؛ ما میخواهیم قوه‌ی قضائیه را مقایسه کنیم با آن وضعیتی که شایسته‌ی ‌نظام جمهوری اسلامی است‌. ‌این، تلاش لازم دارد. یکی از تلاشها همین است که عناصر مؤمنی و عالمی و باانصافی به قوه‌ی ‌قضائیه جذب شوند. البته نیروی انسانىِ خوب در داخل قوه احتیاج دارد به نظارت از موضع بالا و مدیریت بر کارکردها. انسانِ ‌خوب در معرض لغزش و انحراف قرار میگیرد. اینجور نیست که انسانهای خوب، همیشه خوب باقی خواهند ماند؛ نه، امتحانها برای ‌همه هست؛ باید مراقب امکان لغزشها در همه‌ی احوال بود. این یک جریان است؛ جریان نیروی انسانی؛ که خوب، اهمیت هم دارد‌.‌1389/04/07
لینک ثابت
قوه قضائیه‏

‌ ساختار دیوانی قوه‌ی قضائیه ... دائم باید به دنبال نو کردن ساختارها و به‌روز کردن وضعیت قوه در مجموع ساختاری آن بود. ‌عرض نمیکنیم که ما ثبات را از سازمان قوه‌ی قضائیه بگیریم؛ نه، ثبات و استقرار، در عین نگاه نقادانه به شیوه‌های دیوان‌سالاری ‌غلط، که بعضاً میراث گذشته است و بعضاً تقلید از کشورهای اروپائی است، آن هم از روشهای منسوخ آنها. این نکته‌ی مهمی است؛ ‌باید به این توجه کرد. گاهی ساختارها جوری است که کار مرافعه را مشکل میکند، نتائج را غیر اطمینان‌آور میکند، انسانهای ‌خوب را در خود غرق میکند. این هم یک مسئله است، که یک جریانی است؛ باید دائم توجه داشت‌.‌1389/04/07
لینک ثابت
قوه قضائیه‏

قوانین و مقررات در داخل قوه‌ی قضائیه بایستی مورد توجه قرار بگیرد، مورد تجدیدنظر قرار بگیرد، قوانین لازم به میدان بیاید. ‌البته ما اطلاع داریم که آئین دادرسی و قوانین جزا، با تفصیل فراوان، در چرخه‌ی تصویب قرار دارد؛ این بایستی به کل قوانین ‌تعمیم پیدا کند. گاهی یک قانون غلطِ باقیمانده‌ی از دوران طاغوت - دورانی که اساس قوه‌ی قضائیه بر مبنای غلطی بود - ‌مشکلاتی را ایجاد میکند. تعارض در قوانین، مشکلات گوناگونی را برای دادگاه‌ها به وجود میآورد... عدم انطباق احکام دادگاه‌های ‌بدوی با دادگاه‌های بعدی، بسیاری اش ناشی از همین مشکلات است؛ اینها بایستی اصلاح بشود. البته کار سنگین و عظیمی است‌.‌1389/04/07
لینک ثابت
قوه قضائیه‏

یکی از چیزهائی که در مجموعه‌ی قوه‌ی قضائیه لازم است، عبارت است از عدم دخالت حب و بغضها و جریان‌سازیهای سیاسی در ‌درون قوه‌ی قضائیه. یکی از خطرات بزرگ همین است که جوسازیهای سیاسی اثر بگذارد بر روی مجرای صحیح قضاوت، و بر روی ‌ذهن قاضی، و بر روی ذهن بازپرس، و مجموعه‌ی چرخه‌ی رسیدگی به پرونده‌ها. خوب، جوسازی سیاسی میشود، روزنامه ‌مینویسد، رادیوهای بیگانه میگویند، دشمن میگوید، جناحهای مختلف حرف میزنند؛ اینها نباید اثر بگذارند. یکی از مشکل‌ترین ‌کارهای قوه‌ی قضائیه این است که تحت‌تأثیر جریان‌سازیها قرار نگیرد؛ این همان «اعدلوا هو اقرب للتّقوی‌» ‌‌۳ است که تلاوت ‌کردند. آیه میفرماید: «و لا یجرمنّکم شنئان قوم علی الّا تعدلوا‌» ‌‌۴؛ یعنی احساسات بر شما غلبه نکند؛ دشمنیها - حالا آیه‌ی ‌شریفه دشمنی را گفته است، دوستی هم همین جور است - در حکم شما و قضاوت شما تأثیر نگذارد و شما را از جاده‌ی عدل ‌منصرف نکند؛ «اعدلوا هو اقرب للتّقوی». تقوا یعنی همان مراقبت؛ مراقبت از خود، مراقبت از مسیر، مراقبت از در نیفتادن و دچار ‌نشدن به مشکلات. میفرماید: اینجوری است که شما از چنگ مشکلات رهائی پیدا میکنید؛ اینجوری است که در این خارزار ‌عجیب و غریب، میتوانید راه را درست طی کنید و بدون آسیب جلو بروید؛ «اعدلوا هو اقرب للتّقوی.»‌
یک مصداق و نمونه هم این است که جوّ سیاسىِ اعمال شده‌ی با دستهای مختلف، روی قوه‌ی قضائیه اثر نگذارد. البته کار آسانی ‌نیست؛ گفتنش آسان است، اما عمل کردنش بسیار دشوار است؛ این را انسان باید منصفانه تصدیق کند. اگر این شد، آن وقت ‌مردم در مقابل قوه‌ی قضائیه و اقدام و تصمیم قوه‌ی قضائیه احساس اقتناع میکنند، احساس قناعت ذهنی میکنند؛ ولو ممکن است ‌از این حکم در دل راضی هم نباشند، اما قانعند. اگر بخواهیم تشبیه ناقصی بکنیم، مثل این داوریهای میادین ورزشی است. وقتی ‌داور گفت این درست است و این غلط است، همه در مقابلش تسلیم میشوند. ممکن است بعضی بداخلاقی کنند، اما بداخلاقی ‌محسوب میشود؛ همه قبول کرده‌اند. البته آن داوری با این داوری، زمین تا آسمان تفاوت دارد؛ لیکن باید یک چنین حالتی به ‌وجود بیاید و مردم احساس کنند که این داوری و این قضاوت، متخذ و مستنبط از متن حقیقت است؛ ذهنیات و جریانات و ‌گرایشهای سیاسی و غیر سیاسی و حب و بغضها دخالتی ندارد. اگر مردم این را احساس کردند، ممکن است نتیجه‌ی حکم برایشان ‌راضی کننده نباشد، اما بالاخره متقاعد میشوند؛ میگویند خیلی خوب. این حالت متقاعد شدن، این قبول ذهنی در جامعه، خیلی ‌خوب است و برای قوه‌ی قضائیه یک فرصت بزرگی است‌.‌
البته این هم باید باشد که همه‌ی دستگاه‌های کشور از قوه‌ی قضائیه حمایت کنند تا قوه‌ی قضائیه بتواند در این میدان، بدون نظر ‌عمل کند؛ همان طور که در این تصویرهائی که وجود دارد - که حالت نمادین برای قوه‌ی قضائیه قرار داده‌اند - چشم او را ‌بسته‌اند. البته این چشم بستن، به معنای چشم بستن بر روی واقعیت نیست؛ به معنای این است که دوست و دشمن، مدعی و ‌مدعیعلیه از نظر او نادیده هستند؛ شخصیت و خصوصیت شخصیشان ملحوظ نیست. این باید حفظ بشود؛ البته کار بسیار دشواری ‌است. اگر این شد، برای پیشرفت جامعه، یکی از بزرگترین وسیله‌هاست؛ از برترین امکانات برای نظام جمهوری اسلامی است؛ ما را ‌پیش خواهد برد؛ کشور را حقیقتاً در مسیری که به سمت هدفها پیش میرود، کمک خواهد کرد؛ این کار بزرگی است.‌1389/04/07

لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی