امروز شما ممکن است مجاهدت بکنید، جانتان را هم نگهدارید. مجاهدت علمی، مجاهدت سازندگی، مجاهدت امر به معروف و نهی از منکر و مجاهدت بیان حقایق انجام میشود، جان کسی را هم نمیگیرد؛ ولی آن روز - روز جنگ - اگر کسی میخواست مجاهدت کند، جان خود را در معرض خطر قرار میداد. این شهدا که اینقدر عزیزند، بهخاطر این است. این جانبازان که اینقدر عزیزند، بهخاطر این است. این پاسداران شجاع و از جان گذشتهای که اینقدر برای مسؤولان نظام، گرامی و عزیزند، بهخاطر امتحانهایی است که آن روز دادند. این بسیجی که ما مثل گل سرسبد، همیشه از او اسم میآوریم و احترام میکنیم، برای این است که بسیج جوانان این مملکت و بسیج عمومی این مملکت در آن روز خطر، امتحان خودش را داد. آن روز اگر کسی میخواست مجاهدت کند، باید جانش را کف دست میگرفت.
این استعدادها در این منطقه هست. امروز هم من سؤال کردم، بحمدالله در خود همین نهبندان هم بسیجِ فعّالی وجود دارد. امروز هم جوانان میتوانند نقش ایفا کنند. شما لبِ مرز هستید، آن هم مرز پرمسألهای که متأسّفانه در این قسمت شرقی - سرتاسر این چند صد کیلومتر - کاروانهای قاچاق و حمل و نقل مواد مرگزا داریم. یک عدّه سوداگر مرگ، کسانیکه فقط به فکر درآمد یا حزب و گروه خودشان در آن طرف مرز هستند، با کار قاچاقی که میکنند، حاضرند هزاران هزار جوان را به کام اعتیاد بکشند! این مسأله، متأسّفانه این مرز ما را مرز بدی کرده است. حال بگذریم از فتنهی سیاسی، نظامی و کشتاری که متأسفانه در آن طرف مرز هست.1378/06/07
لینک ثابت