در نظام و انقلاب اسلامی، خانوادههای شهدا هم با خانوادههای کشته شدگان ملتهای دیگر و کشورهای دیگر یک فرق اساسی دارند: این خانوادهها، این مصیبت را، با خدای متعال حساب کردند. آن را مثل نعمتی از خدای متعال دریافت کردند و پای این مصیبت صبر کردند. این خیلی مهم است.
خدای متعال به بنده توفیق داده است که با خانوادههای شهدا، مراوده و نشست و برخاست داشته باشم. به خانهی آنها و روی فرش آنها و زیر سقف آنها بروم. هر جا من مصیبت را بزرگتر یافتم، صبر آن خانواده را هم عظیمتر و باشکوهتر دیدم. آنخانوادهای که یک پسر داشته و همان یکی شهید شده است؛ آن خانوادهای که فقط دو پسر داشته است و همان دو پسر در راه خدا به شهادت رسیدهاند؛ آن خانوادهای که سه شهید یا چهار شهید در راه خدا داده است، من میبینم صبرشان هم ازخانوادههای دیگر بیشتر است. این، به معنای چیست عزیزانِ من؟ در بسیاری از موارد، مادران از پدران صبرشان بیشتر است. این برای چیست؟ این آن جلوهی محبّت الهی است که خدا در دل مؤمنین میاندازد؛ آنها را به خودشان جلب میکند؛ آنها را با حکمت آشنا میکند و به آنها صبر میدهد.
در کشور ما یک ماجرای عظیم واقع شد و آن، همین انقلابِ بزرگ بود. این جنگ و این حوادث و تهاجم دشمن و ایستادگی جانانهی ملتِ دلاور ما و تقدیم این همه شهید و جانباز و دادن دهها هزار اسیر و مفقود، یک حادثه بزرگ و بیسابقه در تاریخ اسلام بود. بنده وقتی مطالعه و مقایسه میکنم، میبینم که غیر از شهدای کربلا شهدای کربلا، حساب دیگری دارند. ماجرای آنها یک ماجرای مخصوص به خودشان است؛ و هیچکس شبیه آنها نیست همهی شهدای صدر اسلام در جنگهای گوناگون پیغمبر و امیرالمؤمنین و امام مجتبی علیهمالصّلاةوالسّلام، کمّاً و کیفاً از شهدای دوران ما و انقلاب اسلامی پایینترند و شهدای ما از آنها جلوترند. خانوادهها نیز همانطور. این، یک حادثهی عظیم بود. حال آنچه که من به شما عرض میکنم، این است که محصول این فداکاری بزرگ، باید قدر دانسته شود. درست است که همه باید به خانوادههای شهدا احترام کنند؛ همه باید به جانبازان احترام کنند. درست است که ما در مقابل شما خانوادههای فداکار؛ شما جانبازان؛ شما که جوانتان را دادید؛ شما که سلامتیتان را دادید؛ شما که چندین سال جوانیتان را در زندانهای دشمن گذراندید، یا فرزندانتان مفقود شدند، باید سر تعظیم خم کنیم و باید شما را مثل چشممان عزیز بداریم. این یک مطلب مسلّم است. لکن آنچه که از این مهمتر است این است که این شهادتها، این جانبازیها، این ایثارگریها، آن لحظهلحظهی رنج و محنت در زندانهای دشمن، برای چه بود؟ برای چیست؟ در راه چیست؟ آن را ما باید گرامی تر بداریم.
همه اینها برای این بود که نظام اسلامی بر سرِ پا بماند. همهی اینها برای این است که حکومت الهی و حاکمیت قرآن بر جامعهی بشری استقرار پیدا کند. همهی اینها برای این بود که ظلم و کفر و استکبار، از زندگی بشر بیرون برود. همهی اینها برای این بود که نظام جمهوری اسلامی که یک تنه در مقابل دنیای کفر و استکبار ایستاده است، استحکام پیدا کند. همهی اینها برای این بود که ایران عزیز، ایران اسلامی و ملت عزیز ایران، بتوانند در مقابل دشمنان خبیث و پلید، مقاومت کنند؛ حرمت این ملت حفظ شود و عظمت اسلام در ایران برقرار بماند. همهی این فداکاریها، برای این بود.1372/05/05
لینک ثابت