newspart/index2
دولت اسلامی
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
دولت اسلامی

سؤال می‌شود كه مأموریت این نسل چیست؟ الزاماتش چیست؟ كی می‌خواهد او را پیش ببرد و هدایت كند؟ این‌ها سؤالهای خوبی است. به نظرم می‌رسد این سؤالها سؤال است، لیكن ابهام نیست. پاسخ به این سؤالها معلوم است. انقلاب برای ایجاد یك دولت به جای دولت كه به وجود نیامد، برای ایجاد یك نظام، یك مجموعه‌ی ملی و انسانی بر اساس یك تفكر به وجود آمد. آن تفكر، تفكر اسلام است. ادعای ما این است- كه این ادعا را اثبات هم می‌كنیم و ثابت شده است؛ قطعی است- ما معتقدیم راه سعادت انسانها به دست تعالیم انبیاء است، كه كامل‌ترینش هم تعالیم اسلام است. بشر منهای تعالیم انبیاء حتّی پیشرفت مادی هم در این حدی كه پیدا كرده، پیدا نمی‌كرد؛ چه برسد به تعالی معنوی و بهجت معنوی و آرامش و آسایش روانی كه زمینه‌ساز عروج اوست به معارج والای ملكوتیِ انسان. راه سعادت انسان این است.
برای اینكه تفكر انبیاء در جامعه پیاده شود، یك حركت بلندمدت و طولانی لازم بود. این انقلاب با این هدف به وجود آمد. جامعه‌ی اسلامی، كشور اسلامی، نه فقط دولت‌ اسلامی‌، نه فقط تشكیل یك نظام اسلامی، بلكه تشكیل یك واقعیت و یك مجموعه مردمی كه بر اساس تعالیم اسلام- كه لبّ لباب تعالیم انبیاء است- زندگی می‌كنند و آثارش را احساس می‌كنند. این هدف ماست. خوب، ما به این هدف هنوز نرسیدیم، توقع هم نبود كه در ظرف سی سال برسیم. این هدف، هدف خیلی طولانی مدتی است. باید تلاش كرد، باید كار كرد تا به این هدف رسید؛ شما مسئولیتتان این است. مأموریت این نسل این است؛ كشور و ملتتان را به آن جایگاهی كه معنایش این باشد كه یك جامعه‌ی اسلامی به معنای واقعی تشكیل شده، برسانید. این را الگو كنید. این می‌شود بزرگترین وسیله برای گسترش این فكر و گسترش این تجربه در عالم؛ این مأموریت این نسل است كه در تصور و در جنبه‌ی نظری، چیز مشكلی نیست. البته كار، كار بسیار دشواری است. همان تحرك جوانی، همان انگیزه‌ی جوانی را لازم دارد؛ با تلاش فراوان‌ جهادی كه حالا گفته‌ایم و عرض می‌كنیم. هدف این است: ما كشور اسلامی می‌خواهیم. كشور اسلامی وقتی تشكیل شد، معنایش این است كه دنیای مردم آباد خواهد شد، نه به معنای آبادی‌ای كه در نظامهای مادی وجود دارد.
در نظامهای مادی آبادی وجود دارد؛ یعنی قدر مطلق پیشرفتهای مادی خوب است؛ اما در مورد همان پیشرفتهای مادی هم تعادل و نگاه عادلانه وجود ندارد. یعنی شما الآن مثلًا می‌بینید كه در كشور ثروتمندی مثل آمریكا، ثروتمندش اولین ثروتمند دنیاست، لیكن فقیرش هم گاهی بدترین فقیر دنیاست؛ از سرما می‌میرد، از گرما می‌میرد، از گرسنگی می‌میرد. طبقه‌ی متوسطی در آنجا زندگی می‌كنند كه اگر شبانه‌روز، تمام‌وقت، با همه‌ی توان كار نكنند، نمی‌توانند شكمشان را سیر كنند. این برای بشر خوشبختی نیست، این برای یك جامعه خوشبختی نیست. بله، تولید ناخالص داخلی‌اش را نگاه كنی، ده برابرِ یك كشور دیگر است؛ این كه دلیل نشد. یعنی حتّی در برخورداری‌های مادی هم عدالت نیست، همه‌گیری نیست؛ یعنی همه برخوردار نیستند؛ چه برسد به برخورداری معنوی؛ آرامش روانی نیست، توجه به خدا نیست، تقوا و پرهیزگاری نیست، پاك‌دامنی و طهارت نیست، گذشت و اغماض نیست، ترحم و دستگیری از بندگان خدا نیست؛ و نیست و نیست و نیست.
این، آن پیشرفتی نیست كه كشور اسلامی و جامعه‌ی اسلامی دنبال آن است. آن خوشبختی‌ای كه ما برای جامعه‌ی اسلامی، برخورداری‌ای كه برای جامعه‌ی اسلامی قائلیم، فقط این نیست كه شما اینجا نگاه می‌كنید؛ بلكه برخورداری مادی و معنوی. یعنی فقر نباید باشد، عدالت باید باشد، تقوا و اخلاق و معنویت و پرهیزگاری هم باید باشد. این، آن هدفی است كه باید دنبال او برویم.1387/07/07

لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی