newspart/index2
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
جنبش عدالتخواهی

امروز شما دانشجوئید و محیط دانشگاه هست و محیط جوانی است و گرم و گیرا و عدالت و آرمانخواهی و اینها، بعد پس‏فردا از محیط دانشجوئی که خارج شدید، همه چیز یا دفعتاً فراموش بشود یا بتدریج فراموش بشود، این درست نیست. این یک مرکز برای استمرار است.1386/07/17
لینک ثابت
گفتمان عدالت

توصیه‏ی من به فضای دانشجوئی و محیط دانشجوئی، همین مطلبی است که عرض کردم؛ یعنی خواستن، مطالبه کردن، داعیه داشتن؛ هم در زمینه‏ی مسائل سیاسی و اجتماعی، هم در زمینه‏ی مسائل علمی، هم در زمینه‏ی مسائل خاص دانشگاهی؛ همراه با عقلانیت. من از اول انقلاب تا حالا، حتی در آن روزهائی هم که روزهای بعضی از تحرکات نامتناسب بود و من به دانشگاه تهران می‏آمدم و با جوانها صحبت می‏کردم، عقیده و سلیقه‏ام همین بود که دانشجو باید از افراط و تفریط پرهیز کند؛ من با افراطکاری و زیاده‏روی‏های گوناگون در هر جهتی، موافق نیستم. با اعتدال، با روش منطقی و صحیح مسائل را دنبال کنید و بدانید که خواست و پیگیری شما اثر دارد. این تصور غلط نبادا به ذهن بیاید که چه فایده دارد؛ نخیر، کاملًا فایده دارد. اگر مثلًا شعار عدالتخواهی که حالا یک مسئولی این را بر زبان آورده، گفته می‏شد، بعد هم تمام می‏شد، کسی در جامعه پرچم عدالتخواهی را به دست نمی‏گرفت. مطمئن باشید یک دولت عدالتخواه و یک گفتمان عدالتخواهی مثل امروز به وجود نمی‏آمد. شماها کردید؛ کار شما جوانها بود؛ به عنوان جنبش عدالتخواهی، به عنوان طرح مسئله‏ی عدالتخواهی- نمی‏خواهم حالا به یک تشکیلات خاص اشاره کنم- این را در دانشگاهها جوانهای مؤمن، جوانهای متعهد، جوانهای بامسئولیت مطرح کردند، گفتند؛ وقتی تکرار شد، به شکل یک گفتمان عمومی درمی‏آید و نتیجه‏اش را در گزینشهای مردم، در جهت‏گیری‏های مردم، در شعارهای مردم، در انتخابات مردم، نشان می‏دهد. بنابراین شما یک گام جلو آمدید. من می‏بینم بعضی از دوستان دانشجو- حالا چه در این جلسه، چه شاید بیش از این؛ در ارتباطات دیگری که با من گرفته می‏شود- نسبت به برخی از مسائل مربوط به عدالت و رفع تبعیض و مبارزه‏ی با فساد، در ذهنشان سؤالاتی مطرح می‏شود که خوب حالا چی که دائم گفتیم. بله، گفتید و شد؛ منتها این انتظار که همه‏ی آنچه را که ما خواستیم، در کوتاه‏مدت تحقق پیدا کند، عملی نیست؛ در هیچ شرائطی در کوتاه‏مدت، آرمان‏های بزرگ تحقق پیدا نمی‏کند. آرمان‏های بزرگ احتیاج به استمرار عمل دارد. کار را بایستی به صورت پیگیر دنبال کرد و از آن مأیوس نشد تا به نتیجه برسد.1386/07/17
لینک ثابت
مصالح ملّی

مطلب كلیدی‏ای كه لازم است اول عرض كنم- كه یكی از عزیزان، اینجا مطرح كردند- راجع به گزاره‏هائی است كه درباره ارتباط رهبری و مردم در اینجا و آنجا گفته می‏شود. این چیزی كه در جلسه گفته شد، ملاك نیست؛ یا تأویل یا توجیه یا تفسیرهای مِن عندی؛ هیچ‏كدامِ این‏ها درست نیست. من حرفم همانی است كه دارم می‏گویم.
آنچه را كه برطبق مصلحت كشور و مصلحت نظام نباید گفت، نمی‏گوئیم؛ نه اینكه خلافِ آن را بگوئیم، بعد بخواهیم در یك جلسه‏ی خصوصی، مثلًا فرض كنید آن خلاف گفته را تصحیح كنیم؛ نخیر، این‏جور نیست. بله، بسیاری از مسائل هست كه گفتنِ آن بر مسئولان كشور حرام است؛ نباید بگویند. ما اگر همه‏ی آن چیزهائی را كه می‏دانیم، بگوئیم، فقط شما كه نمی‏شنوید، آن‏هائی كه دشمن شما هستند، آن‏ها هم می‏شنوند. قطعاً این چیزی كه در جلسه گفته شد، نیست؛ و بلاشك نباید برخی از مطالب را گفت. اما آنچه را كه نباید گفت، نباید گفت؛ نه اینكه باید خلاف آن را گفت و در اذهان شوب ایجاد كرد؛ شائبه‏ای به وجود آورد. قبلًا این روشن باشد، معلوم باشد؛ حرف ما همانی است كه از ما می‏شنوید؛ چه در نماز جمعه، چه در دیدارهای عمومی، چه در دیدارهای دانشجوئی و دیدارهای گوناگونِ اختصاصیِ دیگر.1386/07/17

لینک ثابت
جوان مؤمن انقلابی

‌توصیه‌ى من به فضاى دانشجوئى و محیط دانشجوئى، همین مطلبى است که عرض کردم؛ یعنى خواستن، مطالبه کردن، داعیه داشتن؛ هم در زمینه‌ى مسائل سیاسى و اجتماعى، هم در زمینه‌ى مسائل علمى، هم در زمینه‌ى مسائل خاص دانشگاهى؛ همراه با عقلانیت. من از اول انقلاب تا حالا، حتى در آن روزهائى هم که روزهاى بعضى از تحرکات نامتناسب بود و من به دانشگاه تهران مى‌آمدم و با جوانها صحبت مى‌کردم، عقیده و سلیقه‌ام همین بود که دانشجو باید از افراط و تفریط پرهیز کند؛ من با افراطکارى و زیاده‌روى‌هاى گوناگون در هر جهتى، موافق نیستم. با اعتدال، با روش منطقى و صحیح مسائل را دنبال کنید و بدانید که خواست و پیگیرى شما اثر دارد. این تصور غلط نبادا به ذهن بیاید که چه فایده دارد؛ نخیر، کاملًا فایده دارد. اگر مثلًا شعار عدالتخواهى که حالا یک مسئولى این را بر زبان آورده، گفته مى‌شد، بعد هم تمام مى‌شد، کسى در جامعه پرچم عدالتخواهى را به دست نمى‌گرفت. مطمئن باشید یک دولت عدالتخواه و یک گفتمان عدالتخواهى مثل امروز به وجود نمى‌آمد. شماها کردید؛ کار شما جوانها بود؛ به عنوان جنبش عدالتخواهى، به عنوان طرح مسئله‌ى عدالتخواهى- نمى‌خواهم حالا به یک تشکیلات خاص اشاره کنم- این را در دانشگاهها جوانهاى‌ مؤمن‌، جوانهاى متعهد، جوانهاى بامسئولیت مطرح کردند، گفتند؛ وقتى تکرار شد، به شکل یک گفتمان عمومى درمى‌آید و نتیجه‌اش را در گزینشهاى مردم، در جهت‌گیرى‌هاى مردم، در شعارهاى مردم، در انتخابات مردم، نشان مى‌دهد. بنابراین شما یک گام جلو آمدید. من مى‌بینم بعضى از دوستان دانشجو- حالا چه در این جلسه، چه شاید بیش از این؛ در ارتباطات دیگرى که با من گرفته مى‌شود- نسبت به برخى از مسائل مربوط به عدالت و رفع تبعیض و مبارزه‌ى با فساد، در ذهنشان سؤالاتى مطرح مى‌شود که خوب حالا چى که دائم گفتیم. بله، گفتید و شد؛ منتها این انتظار که همه‌ى آنچه را که ما خواستیم، در کوتاه‌مدت تحقق پیدا کند، عملى نیست؛ در هیچ شرائطى در کوتاه‌مدت، آرمان‌هاى بزرگ تحقق پیدا نمى‌کند. آرمان‌هاى بزرگ احتیاج به استمرار عمل دارد. کار را بایستى به صورت پیگیر دنبال کرد و از آن مأیوس نشد تا به نتیجه برسد.1386/07/17
لینک ثابت
تکلیف‌گرایی

محیط دانشجوئی، محیط سیالی است؛ یعنی شما امروز دانشجوئید، پنج سال دیگر اغلبتان دانشجو نیستید؛ یک گروه دیگری به جای شما دانشجویند. خوب، اینجا دو تا محیط برای استمرار هست: یکی خودِ شما هستید. شما بمجرد اینکه از محیط دانشجوئی دانشگاه خارج شدید، یادتان نرود که در تشکل دانشجوئی، در محیط دانشجوئی، در کلاس درس، در یک چنین جلساتی چه میگفتید، چه میخواستید و به عنوان آرمان چه چیزهائی را مشخص میکردید؛ اینها را فراموش نکنید؛ اینها را نگه دارید. این یک مطلب است. ما یکی از آفتهامان همین است؛ آدمها چند صباحی در محیطی قرار میگیرند، رنگی به خودشان میگیرند، از آن محیط که دور شدند، مثل آهنی میشوند که از کوره بیرون بیاوری؛ تا توی کوره است، رنگش سرخ است، وقتی بیرون آوردید، تدریجاً رنگش به سیاهی میگراید؛ اینجوری نشوند. از درون بجوشید. این فکرها را در دلتان ریشه‌دار کنید.
البته - در پرانتز عرض کنیم - راهش هم همین است که این را به ایمان دینی و به عقاید دینی وصل کنید. آنجاست که تکلیفالهی، انسان را هیچ وقت فارغ نمیگذارد. آنهائی که توانستند مبارزه کنند، آنهائی که توانستند طاقت بیاورند، آنهائی که توانستند در مقابل مشکلات سینه سپر کنند، آنها از این دستورالعمل، از این نسخه بهره گرفتند؛ والّا امروز شما دانشجوئید و محیط دانشگاه هست و محیط جوانی است و گرم و گیرا و عدالت و آرمانخواهی و اینها، بعد پس‌فردا از محیط دانشجوئی که خارج شدید، همه چیز یا دفعتاً فراموش بشود یا بتدریج فراموش بشود، این درست نیست. این یک مرکز برای استمرار است.1386/07/17

لینک ثابت
دانشجو

جوانهای ما، دانشجویان ما در زمینه‌ی مسائل گوناگون - چه مسائل دانشگاهی، چه مسائل سیاسی، چه مسائل اجتماعی - نظراتی دارند، مطالباتی دارند، مدعا دارند؛ این برای من جالب است. من بارها گفته‌ام؛ از آن روزی باید ترسید که جوان ما، دانشجوی ما در دانشگاه انگیزه‌ی طرح مسئله، طرح سؤال، طرح درخواست نداشته باشد. همه‌ی همت ما باید این باشد که این روحیه‌ی مطالبه، خواستن و مدعا داشتن در زمینه‌های گوناگون را در نسل جوان کشورمان - بخصوص جوان علمی - گسترش بدهیم. اگر این شد، ممکن است به همه‌ی آن مطالبات نتوان پاسخ داد - کما اینکه در کوتاه‌مدت همینجور هم هست؛ به همه‌ی مطالبات در کوتاه‌مدت یقیناً نمیشود پاسخ داد؛ ظرفیتها محدود است - لیکن یقیناً آینده‌ی خوب و یک افق روشن با چنین مطالباتی جلوی چشم است.1386/07/17
لینک ثابت
دانشجو

توصیه‌ی من به فضای دانشجوئی و محیط دانشجوئی، ... خواستن، مطالبه کردن، داعیه داشتن [است]؛ هم در زمینه‌ی مسائل سیاسی و اجتماعی، هم در زمینه‌ی مسائل علمی، هم در زمینه‌ی مسائل خاص دانشگاهی؛ همراه با عقلانیت. من از اول انقلاب تا حالا، حتی در آن روزهائی هم که روزهای بعضی از تحرکات نامتناسب بود و من به دانشگاه تهران میآمدم و با جوانها صحبت میکردم، عقیده و سلیقه‌ام همین بود که دانشجو باید از افراط و تفریط پرهیز کند؛ من با افراطکاری و زیاده‌رویهای گوناگون در هر جهتی، موافق نیستم. با اعتدال، با روش منطقی و صحیح مسائل را دنبال کنید و بدانید که خواست و پیگیری شما اثر دارد. این تصور غلط نبادا به ذهن بیاید که چه فایده دارد؛ نخیر، کاملاً فایده دارد. اگر مثلاً شعار عدالتخواهی که حالا یک مسئولی این را بر زبان آورده، گفته میشد، بعد هم تمام میشد، کسی در جامعه پرچم عدالتخواهی را به دست نمیگرفت. مطمئن باشید یک دولت عدالتخواه و یک گفتمان عدالتخواهی مثل امروز به وجود نمیآمد. شماها کردید؛ کار شما جوانها بود؛ به عنوان جنبش عدالتخواهی، به عنوان طرح مسئله‌ی عدالتخواهی - نمیخواهم حالا به یک تشکیلات خاص اشاره کنم - این را در دانشگاهها جوانهای مؤمن، جوانهای متعهد، جوانهای بامسئولیت مطرح کردند، گفتند؛ وقتی تکرار شد، به شکل یک گفتمان عمومی درمی‌آید و نتیجه‌اش را در گزینشهای مردم، در جهتگیریهای مردم، در شعارهای مردم، در انتخابات مردم، نشان میدهد. بنابراین شما یک گام جلو آمدید. من میبینم بعضی از دوستان دانشجو ...نسبت به برخی از مسائل مربوط به عدالت و رفع تبعیض و مبارزه‌ی با فساد، در ذهنشان سؤالاتی مطرح میشود که خوب حالا چی که دائم گفتیم. بله، گفتید و شد؛ منتها این انتظار که همه‌ی آنچه را که ما خواستیم، در کوتاه‌مدت تحقق پیدا کند، عملی نیست؛ در هیچ شرائطی در کوتاه‌مدت، آرمانهای بزرگ تحقق پیدا نمیکند. آرمانهای بزرگ احتیاج به استمرار عمل دارد. کار را بایستی به صورت پیگیر دنبال کرد و از آن مأیوس نشد تا به نتیجه برسد.1386/07/17
لینک ثابت
دانشجو

محیط دانشجوئی، محیط سیالی است؛ یعنی شما امروز دانشجوئید، پنج سال دیگر اغلبتان دانشجو نیستید؛ یک گروه دیگری به جای شما دانشجویند. خوب، اینجا دو تا محیط برای استمرار هست: یکی خودِ شما هستید. شما بمجرد اینکه از محیط دانشجوئی دانشگاه خارج شدید، یادتان نرود که در تشکل دانشجوئی، در محیط دانشجوئی، در کلاس درس، در یک چنین جلساتی چه میگفتید، چه میخواستید و به عنوان آرمان چه چیزهائی را مشخص میکردید؛ اینها را فراموش نکنید؛ اینها را نگه دارید. این یک مطلب است. ما یکی از آفتهامان همین است؛ آدمها چند صباحی در محیطی قرار میگیرند، رنگی به خودشان میگیرند، از آن محیط که دور شدند، مثل آهنی میشوند که از کوره بیرون بیاوری؛ تا توی کوره است، رنگش سرخ است، وقتی بیرون آوردید، تدریجاً رنگش به سیاهی میگراید؛ اینجوری نشوند. از درون بجوشید. این فکرها را در دلتان ریشه‌دار کنید... امروز شما دانشجوئید و محیط دانشگاه هست و محیط جوانی است و گرم و گیرا و عدالت و آرمانخواهی و اینها، بعد پس‌فردا از محیط دانشجوئی که خارج شدید، همه چیز یا دفعتاً فراموش بشود یا بتدریج فراموش بشود، این درست نیست. این یک مرکز برای استمرار است.1386/07/17
لینک ثابت
دانشجو

شما امروز دانشجوئید و انگیزه‌هائی هم دارید؛ خیلی هم خوب، فردا جای شما - پنج سال دیگر، شش سال دیگر که شما دانشجو نیستید - آنهائی که میآیند، وارث چه هستند؟ به تعبیر دیگر، آنها چگونه این محیط را شکل خواهند داد؟ بخشی از این کار به عهده‌ی امروزِ شماست، ... نخبه‌پروری سیاسی را توصیه میکنم. من تأیید میکنم که در بخشهای تبلیغات و صدا و سیما، نخبه‌های سیاسی و نخبه‌های اجتماعی باید مطرح بشوند...؛ لیکن بخشی از نخبه‌پروری هم مربوط به شماست؛ یعنی در محیط تشکلهای دانشجوئی، نخبه‌های سیاسی پرورش پیدا کنند؛ فضا را آماده کنید. این دیگر دست دولت و دست محیط خارج از دانشگاه نیست؛ دست خود شماست. از فکر، از ذهن استفاده کنید، ببینید چگونه میتوانید محیط بحث و استدلال و ورزیابی فکری و تقویت روحیه و تقویت امید و محکم کردن پایه‌های فکر سیاسی را در این طبقه‌ی جدیدی که بعد از شما میآیند، برنامه‌ریزی کنید که خاطرجمع باشیم که مجموعه‌ی دانشجوئی در دوره‌ی بعد و دورههای بعد، همچنان در جهت همین هدفهای بلند و آرمانهای خوب پیش خواهد رفت. البته مراقب زاویه‌ها باید بود؛ کج‌رویها را بایستی دید و شناخت.1386/07/17
لینک ثابت
دانشجو

آن چیزی که ما از محیط دانشجوئیمان انتظار داریم، پیشرفت علم، پیشرفت اندیشه‌ی سیاسی، عمق اندیشه‌ی دینی و ایمان دینی، عمق معرفت دینی و روشن‌بینی دینی، دست یافتن به قلمروهای جدید؛ هم در زمینه‌ی علم، هم در زمینه‌ی سیاست، هم در زمینه‌ی معرفت دینی در محیط دانشجوئی است؛ البته به کمک راهنمایان هر بخشی. شما برای کار علمی باید استاد داشته باشید، برای کار معرفت دینی باید استاد داشته باشید، برای کار سیاست هم همینجور است. کار را شما میکنید؛ او راهنمائی میکند. دانشگاه ما و محیط دانشجوئی ما بایستی در همه‌ی این عرصه‌ها پیشرفتهای حقیقی و چشمگیری کند و این پیشرفتها را ان‌شاءاللَّه خواهد کرد.1386/07/17
لینک ثابت
مطالبه‌گری

من بارها گفته‌ام؛ از آن روزی باید ترسید که جوان ما، دانشجوی ما در دانشگاه انگیزه‌ی طرح مسئله، طرح سؤال، طرح ‌درخواست نداشته باشد. همه‌ی همت ما باید این باشد که این روحیه‌ی مطالبه، خواستن و مدعا داشتن در زمینه‌های ‌گوناگون را در نسل جوان کشورمان - بخصوص جوان علمی - گسترش بدهیم. اگر این شد، ممکن است به همه‌ی آن ‌مطالبات نتوان پاسخ داد - کما اینکه در کوتاه‌مدت همینجور هم هست؛ به همه‌ی مطالبات در کوتاه‌مدت یقیناً نمیشود پاسخ ‌داد؛ ظرفیتها محدود است - لیکن یقیناً آینده‌ی خوب و یک افق روشن با چنین مطالباتی جلوی چشم است‌.

جوان باید مطالبه کند، باید احساس کند که این مطالبه سودمند است، ثمربخش است؛ و تشویق بشود بر این مطالبه و باید ‌احساس کند که او فقط مسئولیتش طرح سؤال و پرتاب کردن یک شعار نیست، که بگوید خوب، ما کار خودمان را کردیم؛ نه، ‌پیگیری کردن، مطالعه کردن، درباره‌ی مسئله اندیشیدن، آن را پخته کردن، راهِ کارِ اجرائی را برای آن جستجو کردن، برای ‌طرحش با مراکز دست‌اندرکار و مجری تلاش کردن و فعالیت کردن و بالاخره خود وارد میدان کار شدن، اینها جزء وظایف و ‌تکالیف جوان ماست که این را هم بایستی جوان ما درک کند؛ در کنار آن مطالبه و طلبگاری و مدعا داشتن که عرض کردیم‌.‌1386/07/17

لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی