newspart/index2
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
مفاسد اقتصادی

امروز یکی از سیاستهای رائج و متداول در دست و بال شبکه‏ی خطرناک صهیونیستی دنیا و عوامل دولتی‏شان در کشورهای مختلف این است که جوانها را، بخصوص در کشورهای اسلامی و بخصوص در کشورهائی که ممکن است در مقابل آنها به عنوان یک رقیب علمی یا رقیب سیاسی قد علم کنند و منافع آنها را به خطر بیندازند، از نگاه جدی به زندگی باز بدارند. آنها میخواهند این جوانها را ضایع کنند؛ آنها برای این کار برنامه‏ریزی کرده‏اند. مقابله‏ی با این برنامه‏ریزی علاوه بر اینکه یک وظیفه است، یک حرکت شجاعانه‏ی سیاسی است؛ لذا بخشهای مربوط به امور دینی، وزارت ارشاد، کارهای علمی، بخشهای وزارت آموزش و پرورش و آموزش عالی و آموزش پزشکی، جزو بخشهای بسیار حساس در برنامه‏ریزیهای کلان دولت محسوب میشوند و وظائف بزرگی را بر دوش دارند. همین مسئله‏ی امنیت اخلاقی که این روزها نیروی انتظامی و وزارت کشور دنبالش هستند، بسیار مسئله‏ی مهمی است. بله، جنجال میکنند - مثل همان قضیه‏ی بنزین و مثل خیلی از قضایای دیگر - ولی به این جنجالها نباید توجه بکنند؛ باید ببینند تکلیف چیست، آن را انجام بدهند.

مبارزه‌ی با فساد اقتصادی از جمله‌ی همین کارهاست. در داخل تشکیلات دولتی، اهمیت مبارزه‌ی با فساد اقتصادی بیشتر است از عین همین کار در دستگاه قضائی. دستگاه قضائی مجازات مفسد را بر عهده دارد، دستگاه اجرائی جلوگیری از بروز فساد را بر عهده دارد؛ این مهمتر است؛ این پیشگیری است. در پیچ و خم دالانهای گوناگون اجرائی است - چه در مرحله‌ی برنامه‌ریزی، چه در مرحله‌ی اجرا - که فساد جان میگیرد؛ این میکربهای فساد به وجود می‌آیند و رشد میکنند و تکثیر میشوند؛ جلوی اینها را باید گرفت. البته مبارزه‌ی با فساد به صلاح احتیاج دارد؛ اول خودمان باید صالح باشیم؛ اهل فساد نباشیم تا بتوانیم با فساد حقیقتاً مبارزه کنیم. اگر در ما نقطه‌ی ضعفی از باب فسادپذیری وجود داشته باشد، آن وقت دیگر خاطرجمع نخواهیم بود از اینکه در میدان قدم بگذاریم. لذا مواظب خودمان باشیم.

برادران و خواهران عزیز! مواظب خودتان باشید. آدمهای فاسدی که اسمهایشان را شنیده‌اید یا توصیفشان را می‌شنوید، اینها از اول که فاسد نبودند؛ یک وقت یک لقمه‌ی چرب و نرمی، دهن شیرین‌کنی - دانسته یا ندانسته - کسی توی دهن اینها گذاشته، به کامشان شیرین آمده، بعد لقمه‌ی بعدی و لقمه‌ی بعدی را خودشان برداشته‌اند و شده‌اند فاسد. خیلی مراقب باشید. این چندسالی که مشغول خدمتید - حالا هر چه هست؛ ده سال است، پانزده سال است، چهار سال است، پنج سال است - خیلی از خودتان مراقبت کنید. تقوا یعنی همین؛ یعنی همین مراقبت.1386/04/09

لینک ثابت
مذاکره با آمریکا

در زمینه‌ی سیاست خارجی هم - همان‌طور که آقای رئیس‌جمهور توضیح دادند - موضع جمهوری اسلامی از اول موضع تهاجمی بود. تبدیل موضع تهاجمی به موضع تدافعی، یک خطاست. و این خطا بعضاً اتفاق افتاده است! چرا موضع تهاجمی؟ یعنی ما با دنیا جنگ داریم؟ نه، معنایش این نیست؛ ما طلبگاریم. ما در قضیه‌ی سیاستهای استعماری دنیای استعمارگر، طلبگاریم؛ در قضیه‌ی تعامل با مسئله‌ی زن در دنیا ما طلبگاریم؛ در مسئله‌ی ایجاد جنگهای داخلی و تسلیحات گوناگون ما از دنیا طلبگاریم؛ در مسئله‌ی اشاعه‌ی سلاحهای اتمی و سلاحهای شیمیائی و میکربی ما از دنیا طلبگاریم؛ در مسئله‌ی خراب کردن اخلاقیات مردم و توسعه‌ی فرهنگ استهجان و لاابالیگری و اشاعه‌ی شهوت جنسی ما از دنیا طلبگاریم؛ اینها مطالبات یک ملت زنده و بامبناست از دنیای مسلطی که این کارهای خلاف را دارد انجام میدهد.

من یک وقتی در جائی صحبت میکردم - سئوالاتی مطرح میکردند - یکی از من پرسید شما در مقابل فلان قضیه چه دفاعی دارید؟ من گفتم ما دفاعی نداریم، هجومی داریم. ما در بسیاری از قضایا دفاعی نداریم، هجوم داریم، سئوال داریم، مطالبه داریم در مقابل دنیا. حالا دنیای استکبار طبیعتش زبان‌درازی است؛ طبیعتش این است که آن جائی هم که حق ندارد، طلبگاری کند. الان شمانگاه کنید و ببینید این سخنرانیهائی که رؤسای‌جمهور بعضی از کشورها مثل رئیس‌جمهور و سران دولت امریکا انجام میدهند، چقدر گستاخانه و حساب‌نشده و غلط است. موضوعات را یا حقیقتاً نمیفهمند یا سعی میکنند موضوعات را تغییر بدهند؛ جور دیگری وانمود کنند.

امروز امریکا در دنیای اسلام بشدت منفور است؛ اینکه دیگر جای انکار نیست. این نفرت هم البته دلائلی دارد و بیخود یک دولت و یک رژیم در نظر ملتها منفور نمیشود. در بین فلسطینی‌ها منفور است، علتش روشن است؛ بین لبنانی‌ها منفور است، علتش روشن است؛ بین عراقی‌ها منفور است، علتش روشن است؛ بین ملتهای گوناگون مسلمانِ دیگر معلوم منفور است، علتش روشن است؛ چون دائم به اسلام، به مسلمین، به ارزشهای اسلامی اهانت میکنند؛ از اهانت کنندگان به اسلام حمایت میکنند؛ حقوق ملتهای مسلمان را زیر پا له میکنند. خوب، نتیجه این نفرت چه میشود؟ نتیجه‌اش این میشود که امریکا با همه‌ی لشگرکشی سنگین و پُرهیاهویش در عراق، پا در گِل میماند و شکست میخورد. امروز دیگر ما نیستیم که میگوئیم امریکا در عراق شکست خورد؛ قضاوت همه است؛ قضاوت خود امریکائی‌ها و نخبگان سیاسی امریکا هم همین است. خوب، چرا شکست میخورد؟ چون منفور مردم است؛ چون مردم از او بدشان می‌آید. نفرت مردم از امریکا موجب میشود که با او همکاری نکنند و هرجا هم میتوانند، ضربه‌ای به او بزنند. امریکایی‌ها می‌آیند صورت مسئله را عوض میکنند و میگویند ایران در عراق، در مقابل امریکاست. بله، ایران از شما متنفر است؛ در این شکی نیست؛ دولت و ملت ایران از شما متنفرند؛ این روشن است.1386/04/09

لینک ثابت
سند چشم انداز ۱۴۰۴

در همه‏ی برنامه‏ریزیها، سند چشم‏انداز در نظر باشد و این را در همه‏ی سطوح ملاحظه کنند. ثبات در برنامه‏ریزی، شرط موفقیت است. اگر ثبات در برنامه‏ریزی و استمرار در جهت درست نباشد - که البته این حرکت در طول راه تصحیح هم خواهد شد، لکن جهتگیری یکی است و استمرار دارد - سازندگی و پیشرفت کشور به نتیجه نخواهد رسید. بیست سال را در نظر بگیرید. هر سال ما یک برنامه داریم - برنامه‏ی یک‏ساله که با بودجه به مجلس داده میشود - که اگر بنا باشد جهتگیری منظم نباشد، امکان دارد تناقض در این برنامه‏ها، اصلاً کارهائی را هم که انجام میگیرد، خنثی کند. ما برنامه‏های پنج ساله درست کرده‏ایم - در همه‏ی دنیا معمول است - اما اگر برنامه‏ی پنج‏ساله‏ی امروز در جهت مقابل برنامه‏ی پنج‏ساله‏ی دیروز یا در جهت مقابل برنامه‏ی پنج‏ساله‏ی فردا باشد، این کارها همدیگر را از بین خواهد برد و اصلاح هرگز صورت نخواهد گرفت؛ چون فعالیتها همدیگر را خنثی میکنند و نتیجه، ضایع شدن سرمایه‏های ملی است. ما برای اینکه این اتفاق نیفتد، برنامه‏ی بلندمدت کلیِ عام را به عنوان سند چشم انداز تهیه کردیم. این، برنامه‏ی کلیِ بیست ساله است. برنامه‏ها زیر این سقف باید شکل بگیرند؛ برنامه‏های پنج ساله در این جهت باید حرکت کنند. هر دولتی سر کار می‏آید، این جهت را حفظ کند؛ آن وقت برنامه‏ها میشوند مکمل هم. البته دولتها همه یک‏جور نیستند؛ بعضیها کند کار میکنند، بعضیها تند کار میکنند، بعضیها همه‏ی نیرویشان را به صحنه می‏آورند، بعضیها آن جور نیستند، بعضی ممکن است اشتباهات بکنند، بعضی نکنند؛ اینها همه‏اش قابل اصلاح است؛ ولی جهتگیری باید یکی باشد. بنابراین در همه‏ی برنامه‏ریزیها این را هم ملاحظه کنید.1386/04/09
لینک ثابت
شجاعت دولت نهم هنگام انجام کارها واقدمات

یکی از چیزهائی که من در مورد این دولت [نهم]خدا را شکر میگویم، همین است که شجاعت اقدام وجود دارد. با تردید، با تزلزل، با ترس و لرز نمیشود کارهای بزرگ را انجام داد؛ لازم است با شجاعت وارد شد. البته شجاعت به معنای بیگدار به آب زدن نیست. بررسیها باید انجام بگیرد، فکر صحیح باید بشود، وقتی به نتیجه رسیدیم، بدون تردید و تزلزل بایستی اقدام کنید. «وشاورهم فی الامر فاذا عزمت فتوکّل علی اللَّه» (1) مشورتهایت را بکن، بررسیها را بکنید، جوانب را خوب بسنجید، وقتی به نتیجه رسیدید، آن‌وقت به خدا توکل کنید و وارد میدان بشوید. این شجاعت لازم است.1386/04/09

1 ) سوره مبارکه آل عمران آیه 159
فَبِما رَحمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنتَ لَهُم ۖ وَلَو كُنتَ فَظًّا غَليظَ القَلبِ لَانفَضّوا مِن حَولِكَ ۖ فَاعفُ عَنهُم وَاستَغفِر لَهُم وَشاوِرهُم فِي الأَمرِ ۖ فَإِذا عَزَمتَ فَتَوَكَّل عَلَى اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ المُتَوَكِّلينَ
ترجمه:
به (برکت) رحمت الهی، در برابر آنان [= مردم‌] نرم (و مهربان) شدی! و اگر خشن و سنگدل بودی، از اطراف تو، پراکنده می‌شدند. پس آنها را ببخش و برای آنها آمرزش بطلب! و در کارها، با آنان مشورت کن! اما هنگامی که تصمیم گرفتی، (قاطع باش! و) بر خدا توکل کن! زیرا خداوند متوکلان را دوست دارد.
لینک ثابت
اصل بودن شجاعت در قبال مسائل جهانی

شجاعت در قبال مسائل جهانی، مثل مسائل داخلی یک اصل است. بحمداللَّه آدم می‌بیند که این معنا[در دولت نهم] وجود دارد. البته تأکید میکنم و تکرار میکنم این شجاعت به معنای گز نکرده پاره کردن نیست و نباید باشد؛ بفهمیم چه کار میکنیم، ملتفت باشیم چه اقدامی داریم انجام میدهیم؛ محاسبه‌ی لازم را بکنیم و بعد قدم را محکم برداریم؛ فتوکّل علی اللَّه.(1) خدای متعال هم کمک کرده تا امروز، بعد از این هم همیشه کمک خواهد کرد.1386/04/09

1 ) سوره مبارکه آل عمران آیه 159
فَبِما رَحمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنتَ لَهُم ۖ وَلَو كُنتَ فَظًّا غَليظَ القَلبِ لَانفَضّوا مِن حَولِكَ ۖ فَاعفُ عَنهُم وَاستَغفِر لَهُم وَشاوِرهُم فِي الأَمرِ ۖ فَإِذا عَزَمتَ فَتَوَكَّل عَلَى اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ المُتَوَكِّلينَ
ترجمه:
به (برکت) رحمت الهی، در برابر آنان [= مردم‌] نرم (و مهربان) شدی! و اگر خشن و سنگدل بودی، از اطراف تو، پراکنده می‌شدند. پس آنها را ببخش و برای آنها آمرزش بطلب! و در کارها، با آنان مشورت کن! اما هنگامی که تصمیم گرفتی، (قاطع باش! و) بر خدا توکل کن! زیرا خداوند متوکلان را دوست دارد.
لینک ثابت
طعمه ندانستن مسئولیت

من عرض میکنم به آقایان وزرا و مسئولان - مکرر این مطالب گفته شده است، لکن شما برادران و خواهران عزیز را کمتر زیارت کرده‌ایم که رو به رو این مطلب را عرض بکنیم - که توجه داشته باشید که خدمت، با این ارزشی که عرض شد به طور اجمال، خیلی بالاتر از آن است که انسان آن را وسیله‌ای قرار بدهد برای اینکه فلان مقصود مادی یا فلان هدف شخصی خود را برآورده کند. این چند سال - حالا چهار سال، ده سال، کمتر، بیشتر - که ما در این مسئولیتها هستیم، لحظه لحظه‌ی آن را برای تقرب به خدا استفاده کنیم. بعضی هستند که از این فرصتهای خدمت استفاده میکنند برای پُر کردن جیب خودشان؛ برای، به خیال خودشان، تأمین آینده‌ی خودشان؛ برای آباد کردن زندگی خودشان؛ این خطاست. این همانی است که امیرالمؤمنین (علیه‌الصّلاةوالسّلام) مالک اشتر را از آن نهی کرد و فرمود این مسئولیتی که به تو سپرده شده است، طعمه ندان؛ این یک طعمه نیست(1) که بیفتی رویش و بنا کنی «دو بدین چنگ و دو بدان چنگال»، خودت را، شکمت را، زندگی‌ات را بخواهی با این کار رنگین کنی؛ نه، این یک فرصت ارزشمندی است برای اینکه خدمت و کار کنید و برای خودتان ذخیره درست کنید. این، حرف اصلی و حرف اوّلی ماست. بحمداللَّه هم عطش کار و انگیزه‌ی کار در این دولت هست، هم عناصر و نیروی کارآمد و کاردان در این دولت هست. این شرط، حاصل است.1386/04/09

1 ) نامه 5 :از نامه‏هاى آن حضرت است به اشعث به قيس عامل آذربايجان
وَ إِنَّ عَمَلَكَ لَيْسَ لَكَ بِطُعْمَةٍ وَ لَكِنَّهُ فِي عُنُقِكَ أَمَانَةٌ وَ أَنْتَ مُسْتَرْعًى لِمَنْ فَوْقَكَ لَيْسَ لَكَ أَنْ تَفْتَاتَ فِي رَعِيَّةٍ وَ لَا تُخَاطِرَ إِلَّا بِوَثِيقَةٍ وَ فِي يَدَيْكَ مَالٌ مِنْ مَالِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَنْتَ مِنْ خُزَّانِهِ حَتَّى تُسَلِّمَهُ إِلَيَّ وَ لَعَلِّي أَلَّا أَكُونَ شَرَّ وُلَاتِكَ لَكَ وَ السَّلَامُ .
ترجمه:
حكمرانى براى تو طعمه نيست، بلكه امانتى است بر عهده‏ات، و از تو خواسته‏اند دستور ما فوق خود را رعايت نمايى. تو را حقّى نيست كه در امور رعيت به دلخواهت رفتار كنى، و جز به اعتماد به فرمانى كه تو را مى‏رسد به كار بزرگى دست بزنى. مالى از مال خداى بزرگ در اختيار توست، و تو از جمله خزانه‏داران او هستى تا آن را به من تحويل دهى. اميد است من از بدترين واليان براى تو نباشم، و السلام
لینک ثابت
جهاد سیاسی

امروز امریکا در دنیای اسلام به‏شدت منفور است؛ اینکه دیگر جای انکار نیست. این نفرت هم البته دلائلی دارد و بیخود یک دولت و یک رژیم در نظر ملتها منفور نمی‏شود. در بین فلسطینی‏ها منفور است، علتش روشن است؛ بین لبنانی‏ها منفور است، علتش روشن است؛ بین عراقی‏ها منفور است، علتش روشن است؛ بین ملتهای گوناگون مسلمانِ دیگر معلوم منفور است، علتش روشن است؛ چون دائم به اسلام، به مسلمین، به ارزشهای اسلامی اهانت می‏کنند؛ از اهانت‏کنندگان به اسلام حمایت می‏کنند؛ حقوق ملتهای مسلمان را زیر پا له می‏کنند. خوب، نتیجه این نفرت چه می‏شود؟ نتیجه‏اش این می‏شود که امریکا با همه‏ی لشکرکشی سنگین و پُرهیاهویش در عراق، پا در گِل می‏ماند و شکست می‏خورد. امروز دیگر ما نیستیم که می‏گوئیم امریکا در عراق شکست خورد؛ قضاوت همه است؛ قضاوت خود آمریکائی‏ها و نخبگان سیاسی امریکا هم همین است. خوب، چرا شکست می‏خورد؟ چون منفور مردم است؛ چون مردم از او بدشان می‏آید. نفرت مردم از امریکا موجب می‏شود که با او همکاری نکنند و هرجا هم می‏توانند، ضربه‏ای به او بزنند. امریکایی‏ها می‏آیند صورت مسئله را عوض می‏کنند و می‏گویند ایران در عراق، در مقابل امریکاست. بله، ایران از شما متنفر است؛ در این شکی نیست؛ دولت و ملت ایران از شما متنفرند؛ این روشن است؛ اما قضیه‏ی عراق، قضیه‏ی ملت عراق است.
در فلسطین، تیرشان به سنگ می‏خورد، ناکام می‏مانند، نقشه‏هایشان خراب می‏شود، طرف‏دارانشان مغلوب می‏شوند، نیروی طرف‏دار حق فلسطینی غلبه و قدرت پیدا می‏کند، این‏ها عصبانی می‏شوند و می‏گویند دست ایران اینجا در کار است! ایران آمد در غزه، اسرائیل را محاصره کرد! خوب بیچاره‏ها، چرا واقعیت را ندیده می‏گیرید؟! چرا به ملت فلسطین اهانت می‏کنید؟ ما اگر بتوانیم ضربه‏ی سیاسی به امریکا و اسرائیل بزنیم، حتماً می‏زنیم. اما قضیه غزه و فلسطین، قضیه‏ی مردم فلسطین است. فلسطینی‏ها از امریکا متنفرند؛ با اسرائیل از بن دندان و از اعماق دل دشمنند؛ حق هم دارند، خانه‏شان را تصرف کرده‏اند. این حقیقت را انسان نبیند و بیخود به این در و آن در بزند. در لبنان همین‏جور؛ در افغانستان یک‏جور دیگر؛ در پاکستان یک‏جور دیگر. ببینید این نفهمیدن و به این در و آن در زدن و به جفنگ‏گوئی افتادنِ مسئولان بلندپایه‏ی یک قدرت بزرگ سیاسی و نظامی جهان و نشناختن موضوع، نشانه‏ی این است که در فهمشان و در جهت‏گیریشان دچار ادبارند؛ مغلوب حقیقی‏اند؛ چون غیر از عرصه‏ی جنگ سیاسی و جنگ نظامی، یک عرصه‏ی دیگری وجود دارد در جنگ، به نام عرصه‏ی اعتقادی و ایمانی و عرصه‏ی باورها. آن‏ها در باورهای خودشان مغلوبند. طرف مقابلشان حق دارد، حقیقت را می‏بیند، باورهای روشنی دارد؛ اما آن‏ها این باورهای روشن را ندارند و ناگزیرند عرصه‏ها را مخلوط کنند؛ موضوعات را به هم وصل کنند.1386/04/09

لینک ثابت
گفتمان عدالت

شاید بعضیها- حتّی بعضی مخلصین انقلاب، نه بیگانه‏ها و بددل‏ها؛ حتّی نزدیکان- در طول بعضی از سالهای گذشته تصورشان این بود که شعارهای اصلی انقلاب؛ سربلندی اسلام، مسئله‏ی عدالت، مسئله‏ی مبارزه با استکبار، تلاش و مجاهدت برای رفع استضعاف از مستضعفان، دیگر روزگارش تمام شده است! بعضی البته جسارت و گستاخی کردند و همین‏ها را نوشتند و گفتند! اشتباه می‏کردند، معلوم بود؛ می‏دانستیم اشتباه می‏کنند. اما این گستاخی، دلها را خراش می‏داد. امروز به همت ملت ایران، با انتخاب ملت ایران، دولتی سر کار آمده است که شعارهای اصلی انقلاب، شعارهای اساسی و اصولیِ اوست. گفتمان مفاهیم انقلاب اسلامی، امروز گفتمان رائج و غالب است؛ این خیلی اهمیت دارد. من البته این را پیش‏بینی می‏کردم. من شاید حدود هفت سال، هشت سال قبل از این، در جلسه‏ی کارگزاران نظام اسلامی که در همین حسینیه تشکیل شد، دلائلی آوردم بر اینکه دشمنان انقلاب که خیال می‏کنند می‏توانند انقلاب را به فراموشی بسپرند و قربانی کنند و از رویش عبور کنند، اشتباه می‏کنند؛ گفتم نمی‏توانید؛ می‏دانستیم اشتباه می‏کنند. بحمد اللَّه ملت ایران همت کردند و آنچه که می‏خواستیم، شد. این هم یک فرصت است. پس مسئولیت کنونیِ شما در یک چنین موقعیتی است که شعارهای انقلاب، اصول اساسی برنامه‏ریزی در این دولت اعلام می‏شود؛ این هم خیلی مهم است. پس مسئولیتها را مغتنم بشمرید.1386/04/09
لینک ثابت
شبهه‏‌افکنی

مسئولان گوناگون دولتی، بخصوص مسئولان سطوح بالا، وقت خودشان را به بگومگوهای متداول عرصه‏های سیاسی و جناحی تلف نکنند، که این یکی از آفتهاست. نه اینکه توضیح ندهند؛ چرا، ما این را تأکید داریم که هر شبهه‏ای ایجاد می‏شود، مسئولان دولتی آن شبهه را برطرف کنند و توضیح دهند؛ توجیه و تبیین کنند؛ لکن در دام بگومگوهای سیاسی و تحرکات گوناگون جناحی نیفتند. این، این‏ها را از کار بازمی‏دارد؛ پرهیز از این، به نظر ما بسیار لازم است.1386/04/09
لینک ثابت
سرنوشت امت اسلامی

یک فرصت ذی‏قیمتی در اختیار شما قرار گرفته است. به این فرصت برای تقرب به خدا، برای عبادت، برای تکامل نفس، برای انجام وظیفه‏ای که ما را پیش خدای متعال روسفید خواهد کرد و ذخیره‏ای محسوب خواهد شد، نگاه کنید؛ برای آن روزی که انسان با حسرت به زندگی دنیائی خود نگاه می‏کند و دنبال ذخیره‏ای برای آن روز می‏گردد؛ روز قیامت.
از دو نظر باید این فرصت را حقیقتاً مغتنم بشمرید: یکی از این نظر که امکان خدمت به شما داده شد؛ همه‏ی ما در این جهت شریکیم. ما می‏توانستیم طلبه‏ای باشیم در گوشه‏ی یک حوزه‏ی علمیه‏ای و مشغول کار محدودی باشیم؛ می‏توانستیم معلمی و آموزگاری باشیم؛ می‏توانستیم شاغلی باشیم در یک بخش فرهنگی و غیره با یک ظرفیت و دائره‏ی محدود؛ اما حالا ما- یعنی من و شما- در یک مجموعه‏ای که سرنوشت کشور در دست این مجموعه است، واقع شده‏ایم. این، خیلی فرق می‏کند بااینکه انسان یک کار مفیدی را در یک گوشه‏ای برای خودش انجام بدهد. سرنوشت یک کشور، سرنوشت یک ملت، بلکه می‏شود گفت به جهت اهمیتی که این کشور و این ملت دارد، سرنوشت دنیای اسلام، امروز در دستان این مجموعه‏ای است که اینجا نشسته‏اند؛ یا مجموعه‏ی کارگزاران نظام اسلامی. این را همه‏مان هرجا هستیم، قدر بدانیم. این فرصت، همیشه در دست ما که نمی‏ماند؛ امروز اینجا مشغولیم، فردا یا در این شغل نیستیم یا اصلًا در این دنیا نیستیم. این فرصت مغتنمی است؛ کار بزرگی دارد به وسیله‏ی یکایک اجزای اجرائی نظام جمهوری اسلامی انجام می‏گیرد. بنابراین، از این نظر این فرصت را مغتنم بشمرید.1386/04/09

لینک ثابت
امنیت اخلاقی

امروز یکی از سیاستهای رائج و متداول در دست و بال شبکه‏ی خطرناک صهیونیستی دنیا و عوامل دولتیشان در کشورهای مختلف این است که جوانها را، بخصوص در کشورهای اسلامی و بخصوص در کشورهائی که ممکن است در مقابل آن‏ها به عنوان یک رقیب علمی یا رقیب سیاسی قد علم کنند و منافع آن‏ها را به خطر بیندازند، از نگاه جدی به زندگی بازبدارند. آن‏ها می‏خواهند این جوانها را ضایع کنند؛ آن‏ها برای این کار برنامه‏ریزی کرده‏اند. مقابله‏ی با این برنامه‏ریزی علاوه بر اینکه یک وظیفه است، یک حرکت شجاعانه‏ی سیاسی است؛ لذا بخشهای مربوط به امور دینی، وزارت ارشاد، کارهای علمی، بخشهای وزارت آموزش و پرورش و آموزش عالی و آموزش پزشکی، جزو بخشهای بسیار حساس در برنامه‏ریزی‏های کلان دولت محسوب می‏شوند و وظائف بزرگی را بر دوش دارند. همین مسئله‏ی امنیت اخلاقی که این روزها نیروی انتظامی و وزارت کشور دنبالش هستند، بسیار مسئله‏ی مهمی است. بله، جنجال می‏کنند- مثل همان قضیه‏ی بنزین و مثل خیلی از قضایای دیگر- ولی به این جنجالها نباید توجه بکنند؛ باید ببینند تکلیف چیست، آن را انجام بدهند.1386/04/09
لینک ثابت
نقاط ضعف جمهوری اسلامی

مبارزه‏ی با فساد اقتصادی از جمله‏ی همین کارهاست. در داخل تشکیلات دولتی، اهمیت مبارزه‏ی با فساد اقتصادی بیشتر است از عین همین کار در دستگاه قضائی. دستگاه قضائی مجازات مفسد را بر عهده دارد، دستگاه اجرائی جلوگیری از بروز فساد را بر عهده دارد؛ این مهم‏تر است؛ این پیشگیری است. در پیچ و خم دالان‏های گوناگون اجرائی است- چه در مرحله‏ی برنامه‏ریزی، چه در مرحله‏ی اجرا- که فساد جان می‏گیرد؛ این میکربهای فساد به وجود می‏آیند و رشد می‏کنند و تکثیر می‏شوند؛ جلوی این‏ها را باید گرفت. البته مبارزه‏ی با فساد به صلاح احتیاج دارد؛ اول خودمان باید صالح باشیم؛ اهل فساد نباشیم تا بتوانیم با فساد حقیقتاً مبارزه کنیم. اگر در ما نقطه‏ی ضعفی از باب فسادپذیری وجود داشته باشد، آن وقت دیگر خاطرجمع نخواهیم بود از اینکه در میدان قدم بگذاریم. لذا مواظب خودمان باشیم.1386/04/09
لینک ثابت
سفر استانی, مسئولین قوه مجریه, هیئت دولت

سفرهای استانی بسیار کار خوب و برجسته و لازمی بود و من واقعاً تعجب میکنم که بعضیها چطور کاری را که این‌جور واضح است که خوب است، انکار میکنند و زیر سئوال میبرند. این برای وزرا، برای رئیس‌جمهور، برای عوامل اجرائی و دولت خیلی زحمت دارد و کار بسیار طاقت‌فرسائی است؛ لکن آنچه که محصول این کار میشود، عبارت است از روشن شدن فاصله‌ی بین نگاهِ از دور به حقایق یک کشور و نگاهِ از نزدیک؛ این، خیلی فرق میکند. بنده سالها کار اجرائی کرده‌ام و آشنا هستم. دو جور انسان قضایا را می‌بیند: گزارشهای خوبی که برای انسان می‌آید؛ گزارشهای کامل به حسب ظاهر که هیچ ایرادی هم ندارد و درست هم هست - گزارشها را انسان میخواند و مباحثه هم میکند - لکن آنچه که محصول این گزارشهاست، با آنچه که محصول نگاهِ از نزدیک است، فاصله‌ی بسیار زیادی دارد. دیدن واقعیت، رفتن به مناطقی که امید این را نداشتند که مسئولان بلندپایه حتّی به یاد آنها بیفتند، کار خیلی بزرگی است و این کار خیلی کار باارزشی است. بعضی از شهرهائی که مسئولان کشور - رئیس‌جمهور و وزرا - به آنجا رفتند، هرگز در طول این مدتها شاید یک مدیرکل را هم ندیده بودند که برود و از آنها احوالی بپرسد؛ سئوالی بکند؛ اما ناگهان می‌بینند رئیس‌جمهور جلوی آنهاست! این، خیلی کار مهمی است. مبادا این کار مهم را خراب کنید. آنچه انجام گرفت، شروع یک حرکت مبارک بود؛ اما باید این حرکت تا نهایت خط برود، تا آن برکات به طور کامل حاصل بشود. از اینجا به بعد دست مسئولان اجرائی است. اولاً مصوبات این سفرها موبه‌مو اجرا بشود؛ هیچ کوتاهی نشود؛ اما اگر در جائی قابل اجرا نیست - ممکن است گاهی بررسی‌ای برای اقدام به فلان کار در فلان استان یا فلان شهرستان انجام گرفته است، ولی محاسبه‌ی کارشناسی‌اش کامل نبوده و بنا نیست انجام بشود - این را صریح به مردم بگوئید. بگوئید ما تصمیم گرفته بودیم این کار را انجام بدهیم، اما حالا می‌بینیم به این دلائل نمیشود آن را انجام داد. نگذارید کارها بماند؛ نگذارید امید مردم نسبت به صداقت و پشتکار و توانائی دولت متزلزل بشود.1386/04/09
لینک ثابت
دولت اسلامی

نیازهای مادی مردم با نیازهای معنوی مردم، باید با هم دیده شود؛ یعنی دولت اسلامی فقط به شكم و مسكن و آسایش و آرامش ظاهری زندگی مردم اكتفا نمیكند؛ به اخلاق آنها، به دین آنها، به صراط مستقیمی كه جوانهای آنها باید بروند، به آموزش و پرورش آنها، به رشد علمی آنها، به رشد دینی و تقوائی آنها هم اهمیت میدهد. این‌جور نیست كه ما بگوئیم آن دیگر كار دولت نیست؛ نه، دولت باید بسترهای لازم را برای سریان و جریان اندیشه‌ی درست و اخلاق فاضله در كشور به وجود بیاورد. این خود در عین اینكه یك كار فرهنگی است، یك كار سیاسی هم هست.
امروز یكی از سیاستهای رائج و متداول در دست و بال شبكه‌ی خطرناك صهیونیستی دنیا و عوامل دولتی‌شان در كشورهای مختلف این است كه جوانها را، بخصوص در كشورهای اسلامی و بخصوص در كشورهائی كه ممكن است در مقابل آنها به عنوان یك رقیب علمی یا رقیب سیاسی قد علم كنند و منافع آنها را به خطر بیندازند، از نگاه جدی به زندگی باز بدارند. آنها میخواهند این جوانها را ضایع كنند؛ آنها برای این كار برنامه‌ریزی كرده‌اند. مقابله‌ی با این برنامه‌ریزی علاوه بر اینكه یك وظیفه است، یك حركت شجاعانه‌ی سیاسی است؛ لذا بخشهای مربوط به امور دینی، وزارت ارشاد، كارهای علمی، بخشهای وزارت آموزش و پرورش و آموزش عالی و آموزش پزشكی، جزو بخشهای بسیار حساس در برنامه‌ریزیهای كلان دولت محسوب میشوند و وظائف بزرگی را بر دوش دارند. همین مسئله‌ی امنیت اخلاقی كه این روزها نیروی انتظامی و وزارت كشور دنبالش هستند، بسیار مسئله‌ی مهمی است. بله، جنجال میكنند - مثل همان قضیه‌ی بنزین و مثل خیلی از قضایای دیگر - ولی به این جنجالها نباید توجه بكنند؛ باید ببینند تكلیف چیست، آن را انجام بدهند.
مبارزه‌ی با فساد اقتصادی از جمله‌ی همین كارهاست. در داخل تشكیلات دولتی، اهمیت مبارزه‌ی با فساد اقتصادی بیشتر است از عین همین كار در دستگاه قضائی. دستگاه قضائی مجازات مفسد را بر عهده دارد، دستگاه اجرائی جلوگیری از بروز فساد را بر عهده دارد؛ این مهمتر است؛ این پیشگیری است. در پیچ و خم دالانهای گوناگون اجرائی است - چه در مرحله‌ی برنامه‌ریزی، چه در مرحله‌ی اجرا - كه فساد جان میگیرد؛ این میكربهای فساد به وجود می‌آیند و رشد میكنند و تكثیر میشوند؛ جلوی اینها را باید گرفت. البته مبارزه‌ی با فساد به صلاح احتیاج دارد؛ اول خودمان باید صالح باشیم؛ اهل فساد نباشیم تا بتوانیم با فساد حقیقتاً مبارزه كنیم. اگر در ما نقطه‌ی ضعفی از باب فسادپذیری وجود داشته باشد، آن وقت دیگر خاطرجمع نخواهیم بود از اینكه در میدان قدم بگذاریم. لذا مواظب خودمان باشیم.1386/04/09

لینک ثابت
مسئله هسته‌ای ایران

هم در مسئله‌ی انرژی هسته‌ای، هم در بقیه‌ی مسائل، ما آنچه را كه حق است، آنچه را كه درست است، آنچه را كه مطابق با فهم و مورد تأیید انسانهای منصف سراسر دنیاست، میگوئیم؛ آن را ما میخواهیم و همان را هم با شجاعت دنبال میكنیم. جنجالها هم اثری نخواهد گذاشت؛ از هیچ طرف اثری نمیگذارد؛ نه ما را تند میكند، نه ما را كند میكند. ما همانی كه پیش خودمان و خدا صحیح است و حجت داریم، انجام میدهیم. آنی كه احساس میكنیم تكلیف ماست، او را انجام میدهیم. ملت ایران نشان دادند كه با استقامتند، با قدرتند، وفادارند، در صحنه‌اند، صادقند. ما اگر درست حركت كنیم، ملت با ما همراه هستند.1386/04/09
لینک ثابت
هدفمندی یارانه‌ها

وارد بعضی از میدانها شدن، مشکلاتی هم ایجاد میکند؛ شکی نیست؛ اما این مشکلات، مثل مشکلات کندن یک چاه عمیق است برای رسیدن به نفت؛ بدون مشکل که نمیشود. این، شبیهِ آن مشکلات است. این مشکلات را همه تحمل میکنند برای اینکه به نفت برسند؛ برای اینکه به آب برسند. معدن را میکاوند، برای اینکه به کان و ماده‌ی ارزشمند کانی برسند. این مشکلات از این قبیل است. حالا همین مسئله‌ی بنزین از جمله‌ی همین کارهاست. این کار شجاعانه‌ای بود؛ خوب شد انجام گرفت. جوانبش را درست ملاحظه کنند و پیش ببرند. من در گزارشها خواندم، گمانم چهل‌هزار میلیارد تومان ما یارانه‌ی انرژی میدهیم! اگر ما بتوانیم این را بتدریج کم کنیم، این مبلغ گزاف و کلان، صرف چه خواهد شد؟ صرف مدرسه، صرف جاده، صرف زندگی مردم، صرف اشتغال، صرف سرمایه‌گذاریهای گوناگون، به جای اینکه در راه دود کردن کالائی صرف شود که ما آن را از بیرون وارد کنیم.1386/04/09
لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی