newspart/index2
تولید علم / نهضت نرم افزاری/پیشرفت علم و فناوری/اقتدار علمی
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
تولید علم

مسأله‏ی نیاز تولید علم به گسترش تحقیق و تقابل و تنافی آن با انحصارات دولتی و حقوق انحصاری شرکتها، حرف کاملًا درستی است که آن را قبول داریم و امید ما این است که با اجرای سیاستهای اصل 44- که سال گذشته ابلاغ شد- این گره باز بشود. اساساً ورود در میدان تفسیر اصل 44 و توجه به ذیل اصل 44 و اهتمامی که در این زمینه شد و خود بنده وارد این میدان شدم، به خاطر چند نکته و از جمله همین نکته بود. البته این نگرانی هم که دوست قدیمی‏مان بیان کردند که اجرای غلط اصل 44 ممکن است به تکاثر و از قبیل آن بینجامد هم درست است. اگر آن چیزی که ما گفتیم و ما خواستیم و ما دنبال می‏کنیم اجرا بشود، إن شاء اللَّه نه آن افراط و نه آن تفریط اتفاق نخواهد افتاد. باید همان‏گونه که مقرر شده و گفته شده است انجام بگیرد و إن شاء اللَّه به لطف الهی این‏گونه خواهد شد. البته تذکراتی هم فرمودند که من یادداشت کردم و إن شاء اللَّه آن‏ها را دنبال می‏کنم.
بعد از دیدار با شما، دیداری با دانشجوها خواهم داشت و مفصل‏تر صحبت خواهم کرد. غرض من از این جلسه بیشتر این بود که حرفهای اساتید را بشنوم، ولی آنچه که من در این جلسه به اختصار می‏خواهم عرض بکنم، چند مسأله‏ی کوتاه و مهم است.
یک مسئله این است که امروز، موضوع علم برای کشور ما یک موضوع حیاتی است؛ و علم هم به میزان زیادی به شما مجموعه‏ی دانشگاهی متکی است. امروز دانشگاه باید احساس بکند که کشور در یک نقطه‏ی عطفی قرار گرفته است که با دوگونه حرکتِ دانشگاه، دو مسیر متباین و متعارض از این نقطه‏ی عطف بوجود خواهد آمد؛ اگر یک طور عمل کنیم به یک سمت خواهیم رفت، اگر به گونه‏ی دیگری عمل کنیم، به سمت دیگر و نقطه‏ی مقابل آن خواهیم رفت؛ پس در یک چنین لحظه‏ی حساسی قرار داریم. امروز مناسبات بین‏المللی روی قدرت می‏چرخد. می‏بینید دیگر، قدرتها به اتکاء و استناد قدرت‏مندی خودشان، زور می‏گویند و بی‏منطق و بی‏استدلال حرف می‏زنند. جُرم خیلی از دولتهای متوسط و دست پائین هم این است که زورگوئی آن‏ها را به راحتی قبول می‏کنند؛ لذا زورگوئی بر اساس قدرت، امر رائجی شده است. در همین قضیه‏ی هسته‏ای، در مسأله‏ی خاورمیانه، در قضایای گوناگون سیاسی و در مسائل گوناگونی که داریم، وقتی با دولتها صحبت می‏شود، می‏گویند: چه‏کار کنیم، امریکا می‏گوید! یعنی این یک حجت قاطع است که چون امریکا دارای قدرت و زور است، دیگر چاره‏ای نیست. این قدرت- که امروز محور همه‏ی تحرکات بین‏المللی شده- متوقف است به علم؛ و لذا ثروت امریکا هم ناشی از علم است، توانائیهای تبلیغاتی‏اش هم ناشی از علم است، موقعیت بین‏المللیِ سیاسی‏اش هم ناشی از علم است. علم است که یک کشور را به یک اقتداری می‏رساند؛ علم، این‏قدر برای کشورها مهم است.
روشن است که ما یک راه طی‏شده‏ی دویست‏ساله‏ی دیگران را در ظرف بیست سال نمی‏خواهیم طی کنیم. مدعا این نیست که ما در ظرف ده سال، پانزده سال، خودمان را به سطح علمی کشوری که دویست سال است دارد تلاش علمی می‏کند و از محصول دویست سال قبل از آنِ بقیه‏ی کشورها هم استفاده کرده است، برسانیم. این مورد نظر نیست؛ بلکه مدعا این است که نباید وقت را تلف بکنیم. اگر ایران باید آینده‏ای داشته باشد و اگر این ملت باید همین راه استقلال و عزت و عدم وابستگی را که در آن وارد شده ادامه بدهد، این امکان ندارد مگر با عالم شدن این ملت. باید عالم بشوند و علم در این کشور ترقی پیدا کند. علمِ وارداتی، علم- به معنای حقیقی کلمه- نیست؛ علمِ درون‏زا است که اقتدار می‏بخشد. اینکه من مسأله‏ی تولید علم و شکستن مرزهای علم را مطرح کردم، به خاطر این است و باید آن را جدی بگیرید. حوزه‏ها سهمی دارند در بخشی، دانشگاه‏ها هم سهم عمده‏ای دارند در بخش دیگری. امروز اساتید و مدیران دانشگاه باید این‏گونه به دانشگاه نگاه کنند.
هرگونه تدریسی که در یک کلاس، ناشی از بی‏حوصلگی، ناشی از کم‏وقتی، ناشی از بی‏اهتمامی و بی‏اعتنایی به درس، بی‏اعتنایی به دانشجو، بی‏اعتنایی به وقت و ساعت انجام بگیرد، مناسب شأن دانشگاه امروزِ کشور ما نیست. من تأیید می‏کنم که ما بایستی اساتید استخوان‏دار و قدیمیِ قوی و باارزش را با اصرار در دانشگاه حفظ کنیم- که دوستان اشاره کردند- در کنار این مؤکداً عرض می‏کنم که بایستی از اساتید جوان و پرانگیزه هم استفاده بشود و وارد بشوند. ما نباید در هیچ بخشی دچار کمبود استاد و خلأ استاد باشیم. امروز راه هم برای این باز است. خوشبختانه دانشجوهایی که دوره‏های تکمیلی را می‏گذرانند، رتبه‏های خوبی دارند، رتبه‏های بالایی دارند و استعدادهای خوبی دارند، می‏توانند در تدریس دانشگاه‏ها نقش ایفا کنند. بخش‏نامه‏ها و دستورالعمل‏های قدیمی، آیه‏ی قرآن نیست که نشود آن را عوض کرد. به موقعیت‏ها نگاه کنید و دانشگاه را از لحاظ تدریس به یک میدان پرتحرک تبدیل کنید؛ با تعامل دانشجو با استاد، تحرک استاد، مطالعه‏ی استاد، دسترسی استاد به مراکز علمی و اطلاعات علمی و نشریات علمی- که امروز خوشبختانه با رواج اینترنت و چیزهای دیگر، خیلی از گذشته آسان‏تر شده- دانشگاه را به یک مجلس عمومیِ دائماً در حال مباحثه و در حال کار تبدیل کنید؛ دانشجو را رشد بدهید و تربیت کنید. این یک نکته است.
نکته‏ی دیگر این است که در باره‏ی بحث تولید علم و مسأله‏ی جنبش نرم‏افزاری- که ما مطرح کردیم- مراکز تحقیقی جواب دادند، دانشگاه‏ها هم در سطوح محققین و اساتید جواب دادند و از این جهت بنده حقیقتاً خشنودم؛ منتها در سطح دانشجویان و جوانان این معنا جدی گرفته نشده و تحقق پیدا نکرده؛ در حالی که از استعداد جوان و نیروی جوان، خیلی باید استفاده کرد. این کار، کار اساتید است. بخصوص دانشجویان دوره‏های تکمیلی، اگر به‏وسیله‏ی استاد راهنمایی بشوند، می‏توانند حقیقتاً در نوآوری علمی، همان اساتید خودشان را در مواردی پشت سر بگذارند. گاهی استاد، شاگردی را راهنمایی می‏کند و دست‏گیریِ علمی می‏کند و آن شاگرد با دست‏گیریِ استاد، از خود استاد جلوتر می‏رود؛ از این قبیل موارد زیاد اتفاق افتاده است. این را بایستی تحقق بخشید.1386/02/25

لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی