هرچه دشمن در یک ملتی احساس ضعف کند، جریتر میشود. اشتباه میکنند آن کسانی که حرفهایی میزنند که دشمن را جری میکند. گاهی میگویند در کشور بحران هست، گاهی یک نقاط ضعفی را که وجود دارد، اما اینقدر اهمیت ندارد، ده برابر در اظهارات خودشان درشت میکنند؛ در مطبوعات خودشان منعکس میکنند. اینها اشتباه میکنند.
دشمن هرجا احساس ضعف بکند- دشمن جهانخوار، دشمن قدرتطلب، دشمنی که میخواهد کدخدای دهکدهی جهانی باشد- جریتر میشود. آنها دنیا را تشبیه کردهاند به یک دهکده، میگویند دهکدهی جهانی. امریکا هم کدخدای این دهکده است و هر کاری میخواهد، باید بتواند انجام دهد. اگر یک ملتی، یک جمعیتی، یک شخصیت سیاسیای برخلاف نظر آنها و خواست آنها حرف بزند، او را متهم میکنند به انواع اتهامات. دشمن اینجور است. در مقابل این دشمن، اظهار ضعف نباید کرد. اگر ضعفی هم بود، نباید در مقابل او بیان کرد، چه برسد به اینکه ضعفی نیست؛ بحران در کشور نیست. چرا دروغ میگویند؟ چرا طبق میل دشمن رفتار میکنند؟ بحمد اللّه کشور با یک ملت قوی، منسجم، باهوش، بیدار، و با مسئولان دلسوز، فعال و کارآمد، مشکلاتشان را یکی پس از دیگری حل میکنند و حرکت میکنند. زندگی ملتها همینجور است. چه بحرانی؟ چه وضعیت فوقالعادهای در کشور هست؟ اصرار دارند ثابت کنند در کشور وضعیت فوقالعاده است؛ با نیش قلمهای زهرآلود، به خاطر انگیزههای گوناگون: یکی با دولت بد است، یکی با اصل مفاهیم انقلاب بد است، یکی با اصل انقلاب بد است، یکی دنبال قدرتطلبی است، یکی بر اثر کجفهمی است. نه، واقعیت قضیه اینجوری نیست که اینها تصویر میکنند؛ واقعیت قضیه این است که ما بحمد اللّه یک ملت منسجم داریم؛ هم منسجم است ملت ما، هم باهوش و بیدار است. ببینید، تا احساس تهدید میکند، این بیست و دوی بهمنِ باعظمت را به راه میاندازد. هرچه دشمن بر روی یک نقطهای متمرکز بشود، بیشتر اصرار کند، ملت ما روی آن نقطه حساستر میشود.1385/11/28
لینک ثابت