همین تیپ مستقل قائم که از سال 65 تشکیل شده است، تا آخر جنگ- تقریباً در طول دو سال و نیم- در بیست و پنج عملیات آفندی و پدافندی شرکت کرده است. این شوخی است؟! بیست و پنج عملیات! رزمندگان این استان، تیپ قائم را سال 65 تشکیل دادند و قبلش هم در قالب لشکر هفده علیّ بن ابی طالب و تیپ امام رضا (علیهماالسّلام) از سمنان و شاهرود و دامغان و گرمسار و سراسر این استان به جبههها میرفتند و فعالیت میکردند. آنها به جای خود محفوظ؛ اما از وقتی این تیپ تشکیل شد، در طول تقریباً دو سال و نیم، در بیست و پنج عملیات آفندی و پدافندی شرکت کردند؛ این ارزش یک مجموعهی مردمی را نشان میدهد؛ قدرتِ ارادهها را نشان میدهد؛ صبر خانوادهها را نشان میدهد. همین تیپ قائم در عملیات مرصاد مهمترین نقش را ایفا کرد. شنیدم که نقش تیپ قائم در عملیات مرصاد آنچنان بود که اگر نبود، دشمن ممکن بود تا کرمانشاه پیش بیاید. آن که ایستاد، تیپ قائم بود. اینها در تاریخ میماند.
ستادهای پشتیبانی جنگ این استان- که من دیروز هم در سخنرانی عمومی اشاره کردم که مربوط به جهاد سازندگی بود- در مجموعههای مهندسی- رزمی کارهای برجستهای انجام دادند. آنچه که به من گزارش کردند اینها بیست و پنج هزار کیلومتر در جبهه جاده ساختهاند؛ چهارهزار کیلومتر خاکریز زدند! رقم را ببینید! نقل میکنند پسر بچهی چهارده، پانزدهساله پشت فرمان بولدوزر نشسته بود و خاکریز میزد؛ از بس کوچک بود، پشت فرمان دیده نمیشد! گاهی میخواست جلوش را ببیند، مجبور بود از روی صندلیاش بلند شود و ببیند؛ این بچه تا صبح خاکریز زد. این جوانها کجایند؟ در بین شماهایند؛ در میان این ملتند. این ارادهها کجایند؟ اینها تشکیلدهندهی ارادهی عمومی ملت ایران هستند و از بین نمیروند.1385/08/18
لینک ثابت