newspart/index2
لیبرال دموکراسی / دموکراسی/سرمایه‌داری/لیبرالیسم/استکبار/پایان تاریخ/فوکویاما / لیبرال دمکراسی
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
لیبرال دموکراسی

امروز بشر عیناً همان نیازهایی را دارد که پنج‏هزار سال پیش، این نیازها را داشت؛ نیازهای اصولی بشر، هیچ تفاوتی نکرده است. آن روز هم بشر از نفوذ قدرت‏های ستمگر رنج می‏برد؛ امروز هم شما- شماها چشمتان باز است- اگر دنیا را از نفوذ قدرت‏های ستمگر و ویرانگر نگاه کنید، خواهید دید که بشر دارد رنج می‏برد. آن روز هم نیاز بزرگ بشر عدالت بود و برترین رنج او بی‏عدالتی؛ امروز هم شما نگاه کنید، در دنیا بزرگترین مشکل بشر، بی‏عدالتی است. خطاست اگر خیال کنیم که این آزادی فردی- که لیبرال دمکراسی غرب به بشر هدیه داده- این نیاز بشر بوده که قبلًا نبوده؛ چرا؛ به این شکل‏هایی که امروز آزادی‏های فردی هست، در بسیاری از دوره‏های تاریخ و در بسیاری از مناطق تاریخ وجود داشته است. همین محدودیت‏هایی که امروز به شکل پنهان اراده‏ی انسان‏ها را به زنجیر می‏کشند، این‏ها یک روز به صورت آشکار بوده است. این تور احاطه‏کننده‏ی بر اراده، حرکت و حیات انسان، امروز ریزتر بافته شده، از خیوط و نخ‏های باریک‏تری استفاده شده و با مهارت بیشتری به آب انداخته می‏شود. آن روز این مهارت‏ها نبود؛ اما آشکارتر و قلدرمآبانه‏تر بود. پس نیازهای بشر تفاوتی نکرده است. اگر آن دست به دست شدن امانت نبوی و گسترش کمّی و کیفیِ متناسب و درست، انجام می‏گرفت، امروز بشر این نیازها را گذرانده بود (نیازهای فراوان دیگری ممکن بود برای بشر پیش بیاید که امروز ما آن نیازها را حتی نمی‏شناسیم) آن نیازها ممکن بود باشد؛ اما دیگر این‏قدر ابتدایی نبود. امروز ما و جامعه‏ی بشری، همچنان در دوران نیازهای ابتدایی بشری قرار داریم. در دنیا گرسنگی هست، تبعیض هست- کم هم نیست؛ بلکه گسترده است، به یکجا هم تعلق ندارد؛ بلکه همه جا هست- زورگویی هست، ولایت نابحق انسان‏ها بر انسان‏ها هست؛ همان چیزهایی که چهار هزار سال پیش، دوهزار سال پیش به شکل‏های دیگری وجود داشته است. امروز هم بشر گرفتار همین چیزهاست و فقط رنگ‏ها عوض شده است. «غدیر» شروع آن روندی بود که می‏توانست بشر را از این مرحله خارج کند و به یک مرحله‏ی دیگری وارد کند. آن وقت نیازهای لطیف‏تر و برتری، و خواهش‏ها و عشق‏های به مراتب بالاتری، چالش اصلی بشر را تشکیل می‏داد. راه پیشرفت بشر که بسته نیست! ممکن است هزارها سال یا میلیون‏ها سال دیگر بشریت عمر کند؛ هرچه عمر کند، پیوسته پیشرفت خواهد داشت. منتها امروز پایه‏های اصلی خراب است؛ این پایه‏ها را پیغمبر اسلام بنیان‏گذاری کرد و برای حفاظت از آن، مسأله‏ی وصایت و نیابت را قرار داد؛ اما تخلّف شد. اگر تخلّف نمی‏شد، چیز دیگری پیش می‏آمد. «غدیر» این است. در طول دوران دویست وپنجاه ساله‏ی زندگی ائمه (علیهم‏السّلام)- که عمر دوران ظهور ائمه از بعد از رحلت پیغمبر تا زمان وفات حضرت عسکری، دویست و پنجاه سال است- هر وقت ائمه توانسته‏اند و خودشان را آماده کرده‏اند تا اینکه به همان مسیری که پیغمبر پیش‏بینی کرده بود، برگردند؛ اما خوب، نشده است دیگر. حالا ماها در این برهه‏ی از زمان، به میدان آمده‏ایم و همّتی هست به فضل و توفیق الهی و إن شاء اللّه که به بهترین وجهی ادامه پیدا کند.1384/10/29
لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی