newspart/index2
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
همت مضاعف و کار مضاعف

روحیه‌ی بسیجی یک روحیه‌یی است که اگر در هر نقطه‌یی و در هر قشری به‌وجود بیاید، در آن‌جا فعالیت و نشاط و حرکت و حیات را مضاعف و چند برابر می‌کند؛ این معنای بسیج است.1384/09/07
لینک ثابت
اعتماد به خدا

شما آن نسلی هستید که اگر خوب عمل کردید، آینده‌ی این کشور را - صد سال، دویست سال یا بیشتر - تضمین خواهید کرد. همین بیدار شدن، همین حساس بودن، همین انگیزه داشتن، همین ایمان، همین امید، همین تکیه به هدایت الهی و اعتماد به کمک الهی، قواره‌ی اصلی بسیج است؛ این یک فرهنگ است. اگر این‌طور حرکت کنیم، خدای متعال کمک خواهد کرد. کمک الهی متعلق به همه‌ی خلایق است؛ به شرطی که خودشان را آماده‌ی دریافت این کمک کنند؛ دستشان را دراز کنند و این میوه را بچینند؛ از جا بلند شوند، همت کنند و از این میوه استفاده کنند؛ این، در اختیار همه است.1384/09/07
لینک ثابت
عزت ملی

ملت ایران از جان خود، از عزم و اراده‏ی پولادین خود مایه گذاشت و تا امروز کارهای عظیمی انجام شده است که بعضی از آن‏ها شبیه افسانه است. این حرکتی که از اول انقلاب تا امروز در جهت ایجاد یک بنای رفیع اجتماعیِ مبتنی بر هدایت دین و انگشت اشاره‏ی قرآن، در کشور ما انجام می‏گیرد، تداوم همان حرکت ائمه (علیهم‏السّلام) است. لُب و لباب و مظهر خالص و کامل این حرکت هم از اول انقلاب تا حالا، بسیج بوده است. وقتی می‏گوییم «بسیج»، مراد ما فقط یک مجموعه‏ی نظامی و مُلبس به لباس نظامی و آموزش‏های نظامی نیست، بلکه بسیج، یعنی مجموعه‏ی انسان‏هایی که نیروی خودشان را به میدان می‏آورند تا در جهاد عمومی کشور و ملتشان، در جهت رسیدن به قله‏ها، فعال باشند و با آن‏ها همکاری کنند و در کارشان سهیم باشند؛ این، معنای بسیج است. آن مادری که با عشق به فرزند خود- که عشق مادران به فرزندان‏شان، چیزی شبیه افسانه‏هاست؛ افسانه‏ای که هر روز در زندگی ما، هزاران و هزاران بار واقعیت و تجسم پیدا می‏کند- با طوع و رغبت، او را راهی جبهه‏ی دفاع می‏کند و بعد که جنازه‏ی فرزند شهیدش را تحویل می‏گیرد، به جای اظهار پشیمانی، به جای اظهار گله، اظهار سرافرازی و افتخار می‏کند، مظهر یک بسیجی کامل است. آن خانواده‏هایی که در دوران سخت این کشور، در همه‏ی مشکلاتی که بر سر راه این ملت وجود داشت، خود را سهیم دانستند؛ با زبانشان، با پولشان، با کارِ دستیشان، با حضورشان، همان کاری را که می‏توانستند انجام بدهند، آن را به میدان آوردند، این‏ها بسیجی‏اند. یک سیاستمدار بسیجی، یک نظامی بسیجی، یک دانشجوی بسیجی، یک روحانی بسیجی، یک کشاورز بسیجی، یک کارگر بسیجی، یک محقق و دانشمند بسیجی، یک استاد بسیجی، از همه‏ی قشرها یک بسیجی، آن کسی است که مقدورات و امکان خود را در راه هدف‏های عظیم این ملت به میدان می‏آورد؛ خود را سهیم می‏کند؛ خود را مسئول می‏داند و مایل نیست کنار بنشیند، تا دیگران تلاش کنند، او هم نگاه کند؛ یا آنجایی که سودمند است، سودش را ببرد؛ و یا تا یک گوشه‏اش ساییده شد، بنا کند به ایراد گرفتن و اعتراض کردن؛ این‏جور انسان هم در جامعه داریم؛ بسیجی آن کسی است که این‏گونه نیست. آنجایی که نیازمند رفتن به عرصه‏ی نظامی است، او پیشاهنگ است؛ جوان و پیر هم نمی‏شناسد؛ دور و نزدیک هم نمی‏شناسد؛ آن جایی که جای حضور در عرصه‏ی سیاسی و میدان سیاست است، او فعال و پُرنشاط است؛ آن جایی که در عرصه‏های بین‏المللی باید حضور پیدا کرد- عرصه‏های گوناگون بین‏المللی؛ عرصه‏ی سیاسی، عرصه‏ی فرهنگی، عرصه‏ی ورزشی- او در آنجا، مظهر عزت ملت و کشور خود است. با این روحیه، با این احساس، در آنجا حاضر می‏شود؛ آن جایی که جای علم است، جای تحقیق است، جای صبر کردن بر مشکلاتِ نوآوری علمی است، از جان و ذهن خودش مایه می‏گذارد؛ آن جایی که جای پول خرج کردن است، اگر پولی دارد، پول خرج می‏کند. این، بسیجی است.1384/09/07
لینک ثابت
عزم ملی

ملت‏ ایران از جان خود، از عزم‏ و اراده‏ی پولادین خود مایه گذاشت و تا امروز کارهای عظیمی انجام شده است که بعضی از آن‏ها شبیه افسانه است. این حرکتی که از اول انقلاب تا امروز در جهت ایجاد یک بنای رفیع اجتماعیِ مبتنی بر هدایت دین و انگشت اشاره‏ی قرآن، در کشور ما انجام می‏گیرد، تداوم همان حرکت ائمه (علیهم‏السّلام) است. لُب و لباب و مظهر خالص و کامل این حرکت هم از اول انقلاب تا حالا، بسیج بوده است. وقتی می‏گوییم «بسیج»، مراد ما فقط یک مجموعه‏ی نظامی و مُلبس به لباس نظامی و آموزش‏های نظامی نیست، بلکه بسیج، یعنی مجموعه‏ی انسان‏هایی که نیروی خودشان را به میدان می‏آورند تا در جهاد عمومی کشور و ملتشان، در جهت رسیدن به قله‏ها، فعال باشند و با آن‏ها همکاری کنند و در کارشان سهیم باشند؛ این، معنای بسیج است.1384/09/07
لینک ثابت
انقلاب اسلامی, امت اسلامی, جهان اسلام, نظام مبتنی بر دین, دستاوردهای انقلاب اسلامی

دنیای اسلام تا وقتی انقلاب عظیم اسلامی پیش نیامد، یک نظام مبتنی بر تعالیم اسلام و هدایت اسلامی را تجربه نکرد.1384/09/07
لینک ثابت
بسیج مستضعفین, دشمن‌شناسی, دشمن, بسیجی

ابراز دشمنی با بسیج، یعنی ابراز دشمنی با مجاهدت و تلاش و نشاط و کار در همه‌ی میدان‌ها. خیلی روشن است که آرزومندانِ ناکامی این ملت، از بسیج ناراحتند.هر کس آرزومند است که این ملت ناکام بشود و شکست بخورد، از حضور بسیج ناراحت است.1384/09/07
لینک ثابت
بسیج مستضعفین, بسیجیان

اگر بتوانید بسیج را هرچه فراگیرتر کنید و دل‌های بیشتر و نشاطِ متراکم‌تری را وارد این صحنه‌ی عمل بکنید، آینده‌ی این کشور تضمین‌شده‌تر است.1384/09/07
لینک ثابت
روحیه بسیجی, دستگاه‌ای اجرایی و قضایی

اگر هر کدام از دستگاه‌های گوناگون کشور روحیه‌ی بسیجی پیدا کنند، توفیقات‌شان بیشتر می‌شود.1384/09/07
لینک ثابت
رئیس جمهوری اسلامی ایران, مجلس شورای اسلامی, بسیج مستضعفین, بسیجی, کارگزاران نظام

امروز خوشبختانه دولت و رئیس جمهور و مجلس شورای اسلامی و مسؤولان گوناگون افتخار می‌کنند که عضو بسیجند.1384/09/07
لینک ثابت
بسیج مستضعفین, ایمان

الان در بین جامعه‌ی ما یک مجموعه‌یی افتخار می‌کنند و با حماسه، از ایمان خودشان یاد می‌کنند. این، خیلی باارزش است. این، بسیج است.1384/09/07
لینک ثابت
جامعه اسلامی

امروز مصادف است با سالگرد شهادت امام صادق (علیه الصّلاة و السّلام). بین حركت امام صادق (علیه الصّلاة و السّلام) و به‏طور كلی حركت عمومی ائمه‏ی هدی (علیهم‏السّلام)، بخصوص نُه امامی كه از بعد از حادثه‏ی عاشورا تا زمان غیبت حضرت ولی‏عصر (أرواحنا فداه) این منصب را داشتند، با رفتار و هویت و حركت بسیجیِ امروز ملت ما، رابطه‏ای وجود دارد. وقتی شما به تاریخ اسلام نگاه می‏كنید، مقطعی را می‏بینید كه در آن، خلافت- یعنی حكومت مبتنی بر پایه‏های دین- تبدیل شده است به سلطنت، كه یكی از مقاطع بسیار خطرناك تاریخ اسلام است. البته بعضی از صحابه‏ی بزرگ پیغمبر در همان اوقات، جامعه‏ی اسلامی‏ را از اینكه این حادثه پیش بیاید، برحذر می‏داشتند؛ اما پیش آمد. چرا پیش آمد و علل و عواملش چه بود و چه كسانی بودند؟ این‏ها فعلًا مورد بحث من نیست، ولی این حادثه اتفاق افتاد. نتیجه‏ی این اتفاق این بود كه جامعه‏ای كه بر اساس ارزش‏های دینی و اسلامی‏ و در جهت سعادت و صلاح انسان و انسانیت پدید آمده بود، مسیر خودش را به صورت فاحشی تغییر داد. وقتی از منبع و مركز حكومت یك جامعه‏، تقوا نتراود، صلاح و دین و معرفت و هدایت سرازیر نشود، بلكه به‏عكس، از رأس قله‏ی جامعه‏، دنیاطلبی، اشرافیگری، ماده‏گرایی، شهوت‏پرستی صادر شود و بروز كند، معلوم است كه در یك چنین جامعه‏ای، چه بر سر ارزش‏های اصیل و والا خواهد آمد. و این اتفاق در یك برهه‏ای، سال‏ها بعد از وفات نبیّ مكرّم اسلام، در تاریخ صدر اسلام پیش آمد. در چنین شرایطی، دلسوزان و مؤمنان صادق، چه وظیفه‏ای دارند؟ در رأس همه، آن كسانی كه بیش از همه وظیفه دارند، امامان معصوم هستند؛ زیرا خدای متعال به آن‏ها از علم خود، از روح خود، از هدایت خود، نصیب وافری داده است؛ آن‏ها را عالم و معصوم و هدایت‏كننده و هدایت‏شونده قرار داده است. ائمه‏ی ما در این دوران، وظیفه‏ی خودشان دانستند كه در مقابل این انحراف عجیب بایستند. آن‏ها مدتی با ایستادگیِ رویاروی و واضح سیاسی- مثل دوران امام حسن و امام حسین (علیهماالسّلام) كه اثر خود را گذاشت- كار خود را كردند. آن كار، شعله‏ی اعتراضِ عمیقی را به وضعیت تازه‏ی پدیدآمده‏ی انحرافی در جامعه‏ی اسلامی‏ برافروخت و بعد از آن، در دوران ائمه‏ی بعدی، این كار با دشواری بسیار پیچیده و پُررنجی ادامه پیدا كرد. ائمه‏ی اطهار (علیهم‏السّلام) وظیفه‏ی خود می‏دانستند كه هم پایه‏ی ارزش‏ها و تفكر اسلامی را در ذهنیت جامعه‏ مستحكم و عمیق نمایند و هم سعی كنند كه بنای آن سلطنت پدید آمده و به‏ناحق بر جای نبوت نشسته را منهدم و ویران كنند و یك بنای حقیقی و صحیحی به وجود بیاورند. ائمه (علیهم‏السّلام)، این دو كار را می‏كردند. آنچه عرض می‏كنم، موضوع یك بحث بسیار طولانی و ریز است كه كتاب‏ها خواهد شد؛ این، یك تصویر اجمالیِ از دور است.
ائمه (علیهم‏السّلام)، مبارزه‏ی بسیار پُررنج و پُرتلاش و پُرمحتوا و فراگیری را می‏كردند؛ هم در زمینه‏ی معنوی و فرهنگی؛ برای حفظ پایه‏های اعتقاد اسلامی و جلوگیری از انحرافی كه در جهت بنای حكومت سلطنتی ممكن بود به وجود بیاید، كه به وجود آمده بود؛ هم در جهت مبارزه‏ی‏ سیاسی. اوج این حركت در زمان امام صادق بود. نمی‏شود گفت در زمان‏های دیگر، این حركت اوج نداشت؛ چرا، در زمان امام رضا (علیه‏السّلام) و در زمان‏های دیگر هم همین‏طور بود؛ منتها زمانه در دوران امام صادق (علیه‏السّلام) یك فرصت و فسحتی را در اختیار گذاشت و این بزرگوار توانستند كاری بكنند كه با پایه‏های معرفت اسلامیِ صحیح در جامعه، آن‏چنان مستحكم بشود كه تحریف‏ها دیگر نتواند این پایه‏ها را از بین ببرد. ایشان این كار را كرد، تا این زمینه بماند و در هر دوره‏یی از دوره‏های تاریخ، كسانی كه لایق هستند، بتوانند از این زمینه استفاده كنند و نظام اسلامی و مبنای مبتنی بر ارزش‏های اسلامی را به وجود بیاورند و این بنای رفیع را بسازند. این، كارِ امام صادق (علیه الصّلاة و السّلام) است. آنچه كه ما امروز در عرصه‏ی نظام جمهوری اسلامی با آن مواجه هستیم، شباهتی به این حركت عظیمِ عمیقِ نیازمند به صبر و حوصله‏ی ائمه (علیهم‏السّلام) دارد؛ به همان اندازه هم تأثیرات عمیقی را دارد.1384/09/07

لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی